طراحی سایت
تاريخ انتشار: 12 آبان 1401 - 09:30
پروفسور فرهود گفت: من هر روز ساعت ۶ صبح از خانه بیرون می‌آیم و به کلینیک می‌روم. وقتی از منزل خارج شدم دو نفر با لباس تیره، مثل همین افراد معروف به لباس شخصی‌ها، آمدند جلوی ماشین. گفتند ما سوار ماشین شما بشویم. وقتی سوار ماشین شدند و من شروع به حرکت کردم در میانه راه مسیر را تغییر دادند و کمی جلوتر که رفتیم از من خواستند که در صندلی عقب ماشین بنشینم و یکی از خودشان مشغول به رانندگی شد.
مطلب کامل را دنبال کنيد

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین