فلسفه اخلاق، پژوهشی فلسفی در علم اخلاق است یعنی اینکه دربارهی پرسشهای بنیادین که به اخلاقیات مربوط است دلیل می آورد و از مبادی تصدیقیه علم اخلاق گفتگو میکند. حکمت عملی یا فلسفه عملی در مقابل فلسفه نظری به نظام رفتار در موجود مختار میپردازد. فلسفه عملی نه به لحاظ صورت که به لحاظ موضوع که همان اعمال و رفتار آزادانه است...
محمد فولادی
فلسفه اخلاق، پژوهشی فلسفی در علم اخلاق است یعنی اینکه دربارهی پرسشهای بنیادین که به اخلاقیات مربوط است دلیل می آورد و از مبادی تصدیقیه علم اخلاق گفتگو میکند. حکمت عملی یا فلسفه عملی در مقابل فلسفه نظری به نظام رفتار در موجود مختار میپردازد. فلسفه عملی نه به لحاظ صورت که به لحاظ موضوع که همان اعمال و رفتار آزادانه است تعلق میگیرد. چون علم اخلاق عبارت است از تحقیق در رفتار آدمی بدانگونه که باید باشد. علم اخلاق بدین مهم توجه دارد که عمل آدمی برای آنکه کامل باشد و خیر را تحقق بخشد، چگونه باید باشد. برای همین هم علم اخلاق، علمی دستوری است و شامل بایدها و نبایدها میشود. علوم دستوری عبارتند از علم منطق و زیباییشناسی و اخلاق. و همه البته ارزشیاند. در علم اخلاق تقابل بین خیر و شر و خوبی و بدی، فضیلت و رذیلت است. علم اخلاق شناسایی مجموعهی فضایل و رذایل است. و در کل مربوط به عملند و همهی مردم نیز گریز و گزیری از آن ندارند چون وجود انسان و حیات وی متلازم با عمل و رفتار است. حتی در آن هنگام که کاری نمیکند خود یک کار و عمل است. پس بشر ناگزیر از داشتن اخلاق است. منتهی ممکن است ضابطه و معیارهای خیر و شر برای افراد متفاوت باشد. فلسفه اخلاق عهدهدار بیان معیار و ملاک رفتارهای انسان است. افعال اخلاقی انسانی در مقابل افعال عادی و طبیعی است و اینجاست که باید پرسید معنای اخلاقی بودن یک فعل چیست؟ و چگونه میشود که یک رفتار، اخلاقی نامیده میشود؟ در پاسخ به همین پرسش و بیان ملاک اخلاقی بودن افعال انسانی، مکتبهای مختلفی به وجود آمده است. در اینکه ارزش کار اخلاقی در چیست؟ برای همین فلسفههای مختلفی ذکر کردهاند. «فلسفه عملی آن فلسفهای است که قواعد استعمال صحیح ارادهی آزاد را فراهم میآورد و این «قواعد» موضوع فلسفه عملی است بدون توجه به مصادیق جزئی. علم به قواعد اینکه انسان چگونه باید عمل کند، فلسفه عملی است و علم به قواعد انسانشناسی وجود داشته باشد» (درسهای فلسفه اخلاق، کانت، ترجمه منوچهر صانعی درّه بیدی، ص 15 و 16، مقدمه مترجم).
به قول «جورج ادوارد مور»: «فیلسوفان اخلاق در اندیشهی وضع قواعدی، دایر بر اینکه کدام شیوههای عمل غالباً یا همیشه درستاند و کدام غالباً یا همیشه نادرستاند» (اخلاق، ج، ا، مور، ترجمه اسماعیل سعادت، ص 2).
در اسلام علم اخلاق و فلسفه اخلاق، یکی از مهمترین و شریفترین علوم است و یکی از اهداف بعثت پیامبران بوده است. «یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه» یا «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» در جامعه و فرهنگ اسلامی توجه به اخلاق بسیار بوده است اما متأسفانه توجه کافی به علم اخلاق نشده و توجه به فلسفه اخلاق در ایران تا همین 50 سال پیش اصلاً نبوده و یا بسیار اندک و آن هم نه منسجم و کلاسیک و علمی. و اگر بحثی شده است در علم کلام تحت عنوان «حسن و قبح عقلی» و یا بحث از «ادراکات اعتباری» توسط علامه طباطبایی و ... بیش نبوده است. لذا مباحثی تحت عنوان «فلسفه اخلاق، همچون فلسفه علم، فلسفه تاریخ و ... در جامعه اسلامی و مخصوصاً ایران امری جدید و نوظهور است و اگر در نوشتههای علامه طباطبایی مانند روش رئالیسم مباحثی تحت عنوان «ادراکات اعتباری» آمده است در ارتباط آن به فلسفه اخلاق توجه کافی به آن نشده است حتی توسط شاگرد مبرّزش استاد شهید مطهری.
هرچند خود استاد مطهری جلساتی اخلاقی و با مخاطب عام داشتهاند که بعداً به عنوان فلسفه اخلاق چاپ شده است ولی بسیار گذرا و خطابی و نه حقیقتاً فلسفی. مباحث فلسفه علم و فلسفه حقوق و سیاست و هنر و اخلاق در ایران امری نوظهور است و با در صحنه آمدن کتابهایی چون «دانش و ارزش» دکتر عبدالکریم سروش بود که این مباحث فلسفی و علمی اخلاقی در جامعه درانداخته شد و البته برکات بسیار داشت و عالمان دینی و ... آثار قابل توجهی در فلسفه اخلاق و فلسفه علم به وجود آوردند از جمله مرحوم علامه جعفری تا مصباح یزدی و استاد ملکیان و ... .
راه یافتن اخلاق در پژوهشهای فلسفی در ایران همانند بسیاری دیگر از موضوعات فلسفی جدید، با تأخیر مطرح شده است. نخستین آرای فلسفی جدید در باب اخلاق را شاید بتوان گفت در آثار تقی ارانی در کتاب «پسیکولوژی یا علم الروح» (1330) و «بشر از نظر مادی» اوست و بعد از آن سیر حکمت در اروپا محمدعلی فروغی مخصوصاً بخش دکارت، کانت و بنتام مقداری بحث کرده است و آنگاه مقاله ششم از کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» علامه طباطبایی است که در حقیقت پاسخ به دیدگاههای مارکسیستی است.
در دهه شصت و هفتاد با مطرح شدن کتاب «دانش و ارزش» سروش برخی از مباحث فلسفه اخلاق از قبیل مسأله «هست و باید» و ورود شخصیتهایی چون دکتر مهدی جابری یزدی با کاوشهای عقل عملی و مصباح یزدی با دروس فلسفه اخلاق و جعفر سبحانی با مباحث حسن و قبح عقلی و اکنون البته کتب ترجمه و دروس فلسفه اخلاق و مقالات متعدد از قلم دوستان و روشنفکران دانشگاهی و حوزوی ارائه شده است مانند استاد ملکیان و سروش دباغ و سید محمدرضا مدرسی، ابوالقاسم فنایی و ... .
چرا باید به فلسفه اخلاق پرداخت؟
در کتاب «درآمدی جدید به فلسفهی اخلاق، با ویراستاری استاد مصطفی ملکیان (ص 23-32) سه دلیل آورده است:
1. فلسفه اخلاق میتواند اندیشهی ما را در مسایل و پرسشهای بنیادین زندگی تعمیق بخشد.
2. فلسفه اخلاق به ما کمک میکند که درباره اخلاقیات بهتر فکر کنیم. فلسفه اخلاق میتواند نظرگاه ما را بهبود بخشد و به آن عمق بیشتر بدهد.
3. هدف فلسفه اخلاق این است که فرایندهای کلی تفکر ما را دقیق کند، دیدگاههای متضاد را فهم و ارزیابی کنیم و در زندگی عملی این مهارتها ارزشمند است و تنها فلسفه میتواند این مهارتها را پرورش دهد.
در فلسفه غربی از دیرباز به موضوع فلسفه اخلاق پرداخته شده و مباحث عقلی و روانشناختی و علمی برای بررسی مبانی و مبادی علم اخلاق مطرح کردهاند و نظریات مختلف و متفاوت بر اساس نوع انسانشناسی فلسفیای که فیلسوفان داشتهاند ارائه شده است که میتوان فلسفه اخلاق را به دو دوره کلاسیک قدیم و جدید تقسیم کرد و به یک شکلی در جهان اسلام هم میتوان رگههایی از آن به صورت بیشتر «کلامی» یافت. دوره کلاسیک فلسفه اخلاق مربوط به دوره یونان است که در ذیل مباحث و موضوعاتی چون خیر، فضیلت و سعادت مورد توجه بوده است. فیلسوفان یونانی ماهیت اخلاق را در فاعل اخلاقی و در هویت کلی آن جستجو میکردند و در این دوره، پرسش از اخلاق وارد حوزه منطق و زبان نشده بود که در گفتگوهای سقراطی و محاورات افلاطونی از قبیل «جمهوری» و «مهمانی» و اثر مستقل ارسطو یعنی «اخلاق نیکو ماخوس» و در آرای فلاسفهای چون اپیکور، رواقیان و غیره ملاحظه کرد. فلسفه جدید غربی در چالش با متافیزیک کلاسیک شکل گرفت اما در ضمن خود مسأله اخلاق انسانی را نیز مورد پرسش قرار داد. این امر را میتوان در آثار دکارت و اسپینوزا و به ویژه کانت یافت. و دیوید هیوم، هابز توجه خاصی به اخلاق و نظریهپردازی در اطراف آن نمودند. اما موج جدید اخلاق پژوهی فلسفی و عنوانی تحت فلسفه اخلاق به صورت مستقل وامدار کسی چون ج، ا، مور (1958-1873) تحت عنوان «مبانی اخلاق» در اوایل قرن بیستم است. در قرن هیجدهم فلسفه طبیعی از فلسفه اخلاق (یا علم اخلاق) دو مقوله از هم جدا بود چنانکه دیوید هیوم آرزو داشت که نیوتنِ علم اخلاق باشد حتی در آن روزگار نیز اصطلاح «فلسفه اخلاق» کاربردی به مراتب وسیعتر داشت و علاوه بر آنچه امروز فلسفه اخلاق میخوانیم علومی انسانی یا اجتماعی از قبیل روانشناسی، جامعهشناسی، اقتصاد و در واقع طرح کلی علم اخلاق به عنوان علمی مرتبه اول را نیز در بر میگرفت. اما امروز این علوم، فلسفی نیستند و عالمان این علوم فیلسوف شمرده نمیشوند. فیلسوفان جدید اخلاق، نسبت به گذشتگان، از ماهیت رشته مورد علاقه خود و محدودیت آشکار قلمرو آن شناخت عمیقتری دارند. تفوق گرایشهای نظری آنان بر برخورد عملیشان از اینجا سرچشمه میگیرد. برای همین هم فیلسوفان اخلاق در اغلب موارد اتفاق نظر ندارند. سعی میشود در این مختصر نوشته به نظریات کلی فیلسوفان در رابطه با اخلاق اشاره شود تا انشاءالله توفیقی دست داد در آینده به تفصیل به عناوین فلسفه اخلاق در نظر و رأی فیلسوفان صاحب رأی پرداخته شود.
در فلسفه اخلاق دو پرسش کلیدی مطرح است یکی فرا اخلاق که همان «سرشت داوریهای اخلاقی چیست و این داوریها چه روشی دارد؟» و دیگری اخلاق هنجاری که «چه اصولی را باید در زندگی دنبال کنیم؟» در فرا اخلاق این پرسشها است که خوب و باید به چه معنا است؟ آیا حقایق اخلاقی وجود دارد؟ و چگونه میتوان باورهای مربوط به درست و نادرست را موجه نشان داد و از آن دفاع عقلانی کرد؟ اما در اخلاق هنجاری سخن بر این است که: انسان چگونه باید زندگی کند و اصول اساسی مربوط به درست و نادرست چیست؟ چه چیزهایی در زندگی نهایتاً ارزشمند است؟ جامعهی عادلانه چگونه باید باشد؟ چگونه کسی خوب میباشد؟ و حقوق اساسی انسان کداماند؟ مثلاً سقط جنین درست است یا نادرست؟
در یک تقسیمبندی کلی در دوره معاصر، اخلاق به دینی و غیردینی، به سکولار و غیر سکولار، به اخلاق فلسفی، عرفانی، دینی و علمی تقسیم میشود.
مکتبهای مختلف فلسفی در فلسفه اخلاق
1. مکتبی که معتقد است مفاهیم اخلاقی از هیچ واقعیتی حکایت نمیکند، مانند دیوید هیوم.
2. مکتبی که معتقد است مفاهیم اخلاقی حکایت از واقعیتهایی میکند که سرچشمهاش طبیعت است. نمایندهی این مکتب «اریستپوس» شاگرد سقراط است. او میگفت: «لذت صوت طبیعت است و خیر نیز همان چیزی است که برای ما لذتی بیاورد و شر و بد نیز چیزی جز همان درد و رنج و الم نیست.
3. مکتبی که معتقد است مفاهیم اخلاقی حکایت از واقعیتهایی میکند که سرچشمهاش مافوق طبیعت است.
4. مکتبی که مبنای اخلاق عاطفه میداند که از طبیعت سرچشمه گرفته است اما نه غرایز مشترک بین انسان و حیوان بلکه عاطفه انسانی که خیر و شر را سبب میشود و نماینده این مکتب «شوپنهاور» و «اگوست کنت» است.
5. مکتبی که اخلاق را مروج قدرت میداند و بالاترین ارزش نیرومندی میشمارد چون قانون طبیعت حفظ حیات است و حفظ حیات نیازمند قدرت است. نماینده این مکتب «نیچه آلمانی» است.
6. مکتب مارکسیست نیز اخلاق را مبتنی بر طبیعت میداند و متغیر و در افراد مختلف، مختلف و تابع شرایط تاریخی است.
اما مکتبهایی که برای اخلاق ریشهی متافیزیکی قایلاند:
1. نظریه روسو، او معتقد است که انسان طبیعتاً خوب آفریده شده و اگر سیر طبیعی خودش را پیدا کند و عوامل اجتماعی او را از سیر خودش باز ندارد، هر انسانی، انسان اخلاقی خواهد بود.
2. مکتب کانت: او عقل عملی را بدیهی میداند و ملاک اخلاقی یک کار، ارزشمندی آن کار است که اولاً اختیاری باشد و ثانیاً مطابق با وظیفه باشد، مطابق با قانون عقلی که خلاف عقل ارزش اخلاقی ندارد. کانت خیر اخلاقی را تنها اراده خیر میداند که «کار نیکی نداریم جز اراده نیک».
کانت معیار فعل اخلاقی را احساس تکلیف وجدانی میداند او حتی خدا را از برهان عقلی ثابت نمیداند بلکه از راه وجدان اخلاقی است که میشود او را ثابت کرد. او میگوید: دو چیز است که اعجاب انسان را بر میانگیزد. یکی آسمان پرستاره و دیگری وجدان و ضمیری که در درون ما قرار داده او معتقد به الهام وجدانی است که به صورت امر و نهی احساس میشود.
نظریه دیگر در باب معیار اخلاقی، نظریه حسن و قبح ذاتی افعال است. بعضی کارها ذاتاً زیبا است و بعضی دیگر ذاتاً زشت است. راستی ذاتاً زیبا است و دروغ ذاتاً زشت است.
و اخلاق از مقوله جمال و زیبایی است. افلاطون که اخلاق را به معنای تعادل قوا میداند باز از مقوله زیبایی است. چون انسان متعادل الاخلاق که راه افراط و تفریط نمیرود همان انسان متعادلالقوا است که انسانی است که همه چیز را از نظر روحی در حد خودش دارد. نه بیشتر و نه کمتر، از نظر روحی زیباست.
در مارکسیسم معیار فعل اخلاقی، تکامل اجتماعی است و آن هم تکاملی که بر اساس تکامل ابزار تولید توجیه میشود و هرچه مانع تکامل اجتماعی است غیراخلاقی است و معیارهای دیگر که فرصت دیگر میطلبد.
در پایان نظر خواننده محترم را توجه به کتابهایی میدهم که میتوان با تفصیل مطالب را پی گرفت و خود منابع این مقاله بودهاند:
1. فلسفه اخلاق، سید محمدرضا مدرسی، انتشارات سروش، تهران 1371.
2. درآمدی جدید به فلسفه اخلاق، هری. جی. گنسلر، برگردان حمید بحرینی، ویراستهی مصطفی ملکیان، نشر آسمان خیال 1385.
3. مهر ماندگار، مقالاتی در اخلاقشناسی، مصطفی ملکیان، نشر نگاه معاصر، 1389.
4. درسهای فلسفه اخلاق، کانت، منوچهر صانعی درّهبیدی، انتشارات نقش و نگار، 1380.
5. فلسفه اخلاق (حکمت عملی)، نوشته ژکس، ترجمه دکتر ابوالقاسم پورحسینی، انتشارات امیرکبیر 1362.
6. فلسفه اخلاق در قرن حاضر، ج. وارنوک، ترجمه: صادق ا، لاریجانی، انتشارات علمی و فرهنگی 1362.
7. دین در ترازوی اخلاق، ابوالقاسم فنایی، مؤسسه فرهنگی صراط، 1384.
8. اخلاق، جورج ادوارد مور، مترجم: اسماعیل سعادت، انتشارات علمی و فرهنگی، 1382.
9. درآمدی به فلسفه اخلاق، آر. اف. اتکینسون، ترجمه سهراب علوینیا، انتشارات هرمس، 1391.
10. درس گفتارهای در فلسفه اخلاق، سروش دباغ، مؤسسه فرهنگی صراط، 1388.
11. فلسفه اخلاق، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، 1368.
12. دروس فلسفه اخلاق، محمد تقی مصباح، انتشارات اطلاعات، تهران 1373.
13. مجله اطلاعات حکمت و معرفت، شماره 78، سال هفتم، شماره 7، مهر ماه 1391.
14. دانش و ارزش، عبدالکریم سروش، انتشارات باران، چاپ دوم، 1358.
15.اخلاق خدایان، عبدالکریم سروش، طرح نو، 1380.
آخرین اخبار
- درستايش سه استاد؛ دانشگاه تهران – دانشگاه اکسفورد – دانشگاه اردن
- نيم قرن خدمت در تعليم و تربيت فرزندان اين مرز و بوم
- عيد اومد، خيمه زد به صحراي دلوم
- زنان هنرمند سعي دارند به اندازه مردان نقشي محوري در غني سازي هنر داشته باشند اما کمتر ديده شدهاند
- شاهنامه؛ هويتي که در حال فراموشي است
- تلاش هميشگي زنان و دختران براي احقاق حقوق خود
- از نگاه جنسيتي جامعه به زنان بيزاريم
- براستي زن بودن کار مشکلي است
- از سَتّاره فرمانفرمائيان تا مسموم سازي دختران
- حلاليت طلبيدن يا عذرخواهي
- به ياد منصور بهرامي و عشقش به بوشهر/ هنرمندي که خودش بود
- هنرمندان جوان را فراموش نکنيد
- تاثير و جايگاه منوچهر آتشي در فضاي ادبي ايران زمين
- توليد خشم با حذف طبقه متوسط
- عميق مثل اقيانوس
پربیننده ترین
- راهکارهای توسعه استان بوشهر از زبان سعادت منتخب مردم دشتستان
- نگرانی از فروش پروانه کشتی رافائل در بوشهر
- رازواره های تایتانیک ایرانی (رافائل) برای میراث فرهنگی بوشهر + تصاویر
- تشکیل مجمع اصلاح طلبان جنوب استان بوشهر + اسامی
- (تصاویر) پایان 12سال مناقشه اتمی از نیویورک تا وین
- درستايش سه استاد؛ دانشگاه تهران – دانشگاه اکسفورد – دانشگاه اردن
- بوشهر بهشت ایران در نوروز/ دیار نخلهای سرافراز و دریای خروشان + تصاویر
- تصاویری از تفریح شبانه بوشهری ها
- تصاویر مراسم تشییع پیکر سیمین بهبهانی
- جایگاه استان بوشهر در کنکور سراسری مناسب نیست
- تصاویری دیده نشده از بوشهر قدیم
- جوانان و سرمایه اجتماعی
- نمایش اختصاصی فیلم سینمائی ژرمانسیکا در بوشهر
- گزارش فیسبوکی استاندار بوشهر از دست آوردهای سفر دکتر نوربخش مدیرعامل تامین اجتماعی به استان بوشهر
- بوشهر، فخر تاریخ و فرهنگ خلیج فارس