طراحی سایت
تاريخ انتشار: 12 خرداد 1393 - 19:34

دکتر فياض ‌‌زاهد : اعتدال به معناي رويه توام با خرد و البته انصاف در ارائه يك نگره، روش يا يك نظريه است. لذا اگر فكر كنيم اصلاح‌طلبي و اصولگرايي با اعتدال در تعارض است فهم و برداشت ما از اعتدال اشتباه است. اعتدال يك روش و منش است در حالي كه اصلاح‌طلبي و اصولگرايي ماهيت يك نظريه و راهبرد در سياست است. اما توصيه مي‌شود كه اگر مي‌خواهيم نگرش اصلاح‌طلبي...

دکتر فياض ‌‌زاهد

 

سوال اين هفته باشگاه سياست «اعتماد» در مورد خط و مرز اعتدال و چگونگي ايجاد توازن بين طيف‌ها و سلايق مختلف سياسي است. امروز اين سوال را از فياض زاهد، فعال سياسي اصلاح‌طلب پرسيديم كه اين گونه به آن جواب داد:

 

اعتدال را به ميانه‌روي معنا كرده‌اند و اگر چنين تعبيري را از معناي اعتدال بپذيريم خود گوياي اين حقيقت است كه اعتدال مي‌خواهد در نقطه منتهي‌اليه خود از اطراف و جنبين خود فاصله گرفته و خط متعادلي را دنبال كند. اگر سمت راست او را افراط و سمت چپ او را تفريط بدانيم، اعتدال به معناي پرهيز از روش‌هايي است كه يك جريان فكري يا عمل سياسي و حتي يك منش اخلاقي را توصيه مي‌كند. برخي اعتدال را به معناي نه چپ و نه راست بودن، نه اصلاح‌طلب و نه اصولگرا بودن معنا كرده‌اند. معتقدم هر فرد سياسي اصيل و شناسنامه‌داري بايد در رفتار خود از پديده و مفهوم اعتدال تبعيت كند.

 

اعتدال به معناي رويه توام با خرد و البته انصاف در ارائه يك نگره، روش يا يك نظريه است. لذا اگر فكر كنيم اصلاح‌طلبي و اصولگرايي با اعتدال در تعارض است فهم و برداشت ما از اعتدال اشتباه است. اعتدال يك روش و منش است در حالي كه اصلاح‌طلبي و اصولگرايي ماهيت يك نظريه و راهبرد در سياست است. اما توصيه مي‌شود كه اگر مي‌خواهيم نگرش اصلاح‌طلبي را در جامعه دنبال كنيم، اعتدال و ميانه‌‌روي و خردورزي را بايد دنبال كنيم. اصولگرايي و محافظه‌كاري نيز اصول نظري خود را دارد. در آنجا نيز به نظر نمي‌رسد كسي خواهان آن باشد كه تمام جريانات و انديشه‌هاي سياسي ماهيت خود را فراموش كند و نوعي تسامح و تساهل نظري در خود به وجود آورند. همه اينها نيازمند نوعي نگرش اعتدالي توام با خردورزي است. اين اعتدال آن چيزي است كه به ماندگاري سپهر سياست و به استواري فرهنگ اخلاقي در جامعه ايران كمك مي‌كند. ناگفته نماند كه بين سياست و اخلاق رابطه معناداري وجود دارد. از زمان فلسفه سياسي در يونان به اجتماع ياد داده‌اند كه بين اخلاق و سياست رابطه ماندگاري وجود دارد.

 

در جامعه ما نيز سياستمداراني از اين دست سراغ داريم كه براي اصول خود معنا قايل شده‌اند و تن به هر مسير و گفتماني براي نيل به قدرت نمي‌دهند. اگر اعتدال به اين معنا باشد كه از نوع نگاه ماكياوليستي به قدرت فاصله بگيريم درمي‌يابيم كه قدرت نهايت و فرجام هر چيزي نيست و ما براي به دست آوردن آن به هر نوع رذيلت اخلاقي نمي‌توانيم دست بزنيم. دموكراسي امروزه بهترين روش براي تحقق اين امر است. اينكه بتوانيم به راحتي قدرت را واگذار كنيم و راحت‌تر بتوانيم آن را بازپس بگيريم. معتقدم كه اين روش و الگوي مناسبي براي اجراي اعتدال در جامعه و پرهيز دادن آن از فرو افتادن به افراط و تفريط است.


نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین