اعتماد: سخنگوي دولت مثل هميشه حرف‌هاي زيادي داشت، اما نه درباره تصميمات دولت و برنامه‌هاي دستگاه اجرايي. محمدباقر نوبخت به برنامه «شناسنامه» رفته بود تا حرف‌هايي متفاوت بزند؛ از مناظره‌اش در انتخابات سال 84 به نفع آيت‌الله هاشمي و حمايت حزب اعتدال و توسعه در سال 88 از ميرحسين موسوي گرفته تا نحوه ورود روحاني به انتخابات 24 خرداد و سن و سال بالاي كابينه يازدهم. نوبخت در اين گفت‌وگوي تلويزيوني البته تلويحا انتقادي بسيار نرم را هم از جانب دولتي‌ها به صدا و سيما وارد دانست و گفت كه وقتي دولت رسانه‌يي براي خودش ندارد، رسانه ملي بايد توجه بيشتري به دولت داشته باشد. دفاع و انتقاد از اصلاح‌طلبان هم بخش ديگري از حرف‌هاي روز جمعه نوبخت در شبكه اول سيما بود، جايي كه او موضع‌گيري عليه آيت‌الله هاشمي را بزرگ‌ترين نقطه منفي كارنامه اصلاحات دانست و در مقابل هم گفت كه اصلاح‌طلبان فتنه‌جو نيستند. اما بحث اصلي اين گفت‌وگو باز هم بر سر مسائل دولت بود، از نحوه مراودات با آيت‌الله هاشمي و چگونگي ورود حسن روحاني به انتخابات گرفته تا موضع دولت در قبال منتقدان.

سخنان محمدباقر نوبخت در برنامه شناسنامه

بين چيزي كه ما فكر مي‌كرديم بايد صورت بگيرد با چيزي كه در آن ايام صورت مي‌گرفت متفاوت بود و با وجود احترامي كه براي دوستاني كه با سليقه ديگري كشور را اداره مي‌كردند، ما جور ديگري مي‌انديشيديم.

واقعا نتيجه انتخابات براي ما مهم نبود و همانطور كه استحضار داريد ستاد ما ستاد شلوغ و پر رفت و آمدي نبود و برخلاف بعضي از ستادها كه طراحي آن از سال‌ها پيش انجام شده بود، ستاد ما خيلي دير داير شد.

ما حضور آقاي هاشمي در انتخابات را متصور نبوديم. حتي آقاي روحاني قبل از اينكه براي ثبت نام اقدام كنند از ايشان سوال كردند و آقاي هاشمي گفتند بنده فعلا تصميمي براي حضور ندارم و در ادامه باز هم دكتر روحاني را براي حضور در انتخابات تشويق كردند.

فرداي آن روز (ثبت نام آيت‌الله هاشمي) ملاقاتي بين آقاي هاشمي و آقاي روحاني صورت گرفت كه من در آنجا حضور نداشتم اما ظاهرا اينطور جمع‌بندي شده بوده كه آقاي روحاني به اين نتيجه رسيده بودند كه بايد به حضورشان در انتخابات ادامه دهند.

فكر نمي‌كنم جلسات آقاي روحاني و آقاي هاشمي در اين مدت (از 24 خرداد تاكنون) به تعداد انگشتان دست برسد. البته بهره‌گيري از نظرات ايشان و ديگر شخصيت‌هاي محترم انقلاب در عرصه‌هاي مختلف براي ما مهم است اما اين‌طور نيست كه بگوييم دولت يازدهم، دولت سوم آقاي هاشمي است.

حزب اعتدال و توسعه در سال 88 حامي مهندس موسوي بود. ما براي آمدن آقاي موسوي به عرصه انتخابات نقش مشوق را بازي نكرديم اما از بين دوستاني كه نامزد شده بودند، كسي كه در نهايت رييس‌جمهور شد مقبول ما نبود و اگر باز به آن زمان بازگرديم ضمن احترام به ايشان باز هم معتقد نيستيم كه ايشان مي‌توانست جمهوريت نظام را رياست كند.

بعد از انتخابات هم فقط يك بار مهندس موسوي را ملاقات كردم و زماني كه آن اتفاقات افتاد ديگر امكان تماس با ايشان وجود نداشت و شايد ايشان با ستاد اصلي خود در ارتباط بود.

اينكه بگوييم هركس كه در انتخابات 88 به رييس‌جمهور آن دوره راي نداده حتما فتنه‌گر است تصور درستي نيست. ما گاهي براي تسويه حساب‌هاي سياسي يكديگر را به صفتي كه فكر مي‌كنيم بد است نسبت مي‌دهيم. اگر بگوييم هركس كه اصلاح‌طلب است فتنه‌جوست، مي‌توان حرف منتقدان كه مي‌گويند دولت از عناصر فتنه استفاده كرده را قبول كرد اما اين حرف بي‌پايه‌يي است. بسياري از اصلاح‌طلبان افراد معتقد و چارچوب‌داري هستند.

اگر در كارنامه اصلاح‌طلبان به يك نمره منفي برخورد كنيم، يكي از اين نقاط اين است كه آنها به شخصيت ممتاز آقاي هاشمي به درستي عمل نكردند و با ايشان به شايستگي رفتار نكردند. من اين موضوع را به عنوان يك اشتباه استراتژيك و بزرگ اصلاح‌طلبان مي‌دانم كه البته بعدها خودشان در جهت اصلاح اين اشتباه قدم برداشتند.

من شهادت مي‌دهم كه آقاي هاشمي بارها بيان مي‌كردند كه رهبري زيبنده و شايسته حضرت آيت‌الله خامنه‌اي است و حتي اگر در موردي نظر من با ايشان متفاوت باشد، فصل‌الخطاب نظر رهبري است.

فكر مي‌كنم تحصن كار اشتباهي بود. اينكه كسي كه به نمايندگي مردم در مجلس حضور دارد بيايد و تحصن كند براي من جاي سوال دارد و نمي‌دانم يعني چي؟

شما ببينيد برخي از دوستان ما در جريان اصولگرايي با آقاي هاشمي چه كردند! آقاي هاشمي مستحق اين نوع برخورد و توهين و تحقير نبود. نسبت به ديگر افرادي كه در سابقه فعاليت‌هاي انقلابي خود نمرات درخشاني داشتند هم از سوي جريانات افراطي اقدام به توهين و تهمت شد.

البته شكست آقاي هاشمي فقط يك دليل نداشت و دلايل مختلفي دست به دست هم داد. بايد قبول كنيم كه ابر و باد و مه و خورشيد و فلك كنار هم قرار گرفتند تا چهره‌يي متفاوت با چهره اصلي آقاي هاشمي ارائه شود. به هر صورت فكر مي‌كنم امروز احترام جامعه حتي نسبت به گذشته به آقاي هاشمي بيشتر شده است.

در آن زمان (84) خيلي از دوستان و اطرافيان آقاي روحاني را براي كانديد شدن تشويق و ترغيب مي‌كردند و شايد آقاي روحاني با ملاحظه حضور آقاي هاشمي در انتخابات حاضر نشدند به بحث انتخابات ورود داشته باشند.

تبريك و تهنيت‌هاي بعد از انتخابات گاهي دلي است و گاهي سياسي. دل ما با كسي كه سال 84 پيروز شد اصلا صاف نشد و هيچ‌وقت نتوانستيم او را به عنوان مظهر جمهوريت مردم فهيم و با فرهنگ و صادق جمهوري اسلامي ايران بدانيم. شايد هم اشتباه مي‌كرديم اما به هرحال اگر دوباره به عقب برگرديم فكر مي‌كنم انتخاب‌هاي من درست بود هرچند به وسليه اكثريت تاييد نشد.

نظر آقاي روحاني اين بود كه ما فرصت آزمون و خطا نداريم. بايد قبول كنيم كه جوانان انرژي زيادي دارند و بايد از آن استفاده كنيم اما كشور در شرايطي است كه بايد افراد با تجربه وارد عرصه شوند. كشور براي عبور از اين درياي توفاني نياز به قايقران ندارد بلكه به ملوان احتياج دارد. آقاي دكتر روحاني ملوان‌ها را پيدا كرد. واقعا بسياري از دوستاني كه در دولت حضور دارند در حوزه خودشان باتجربه، پخته و استاد هستند. شايد امروز براي عبور از اين مرحله به اين نيروهاي باتجربه نياز داريم. البته شايد بعدا آقاي روحاني احساس كند كه بايد از نيروهاي جوان‌تر استفاده كند.

دولت در اين زمينه (برخورد با منتقدان) با صبر و حلم برخورد مي‌كند. البته برخي از انتقادات هم يك مقدار زود بود و هم از حوزه انصاف خارج بود.

دولت براي بيان صحبت‌هايش شبكه‌يي در اختيار ندارد اما بايد قبول كنيم دولت نياز به زبان و شبكه‌يي مختص به خودش را دارد. رسانه ملي بايد در پاره‌يي موارد به انتظارات دولت هم توجه كند. البته اين بي‌انصافي است كه نسبت به زحمات فرزندان كشور و نظام در صدا و سيما بي‌توجه باشيم. از طرف ديگر در برخي موارد انتظاراتي هم بيش از چيزي كه الان ديده مي‌شود، وجود دارد.

صادقانه مي‌گويم كه من به عنوان يكي از اعضاي دولت كه دو ماموريت برعهده دارم همان حقوقي را مي‌گيرم كه قبل از آمدن به دولت به عنوان يك عضو هيات علمي دانشگاه دريافت مي‌كردم. اعضاي هيات دولت هم حقوقي كمتر از حقوق دريافتي اعضاي هيات علمي دريافت مي‌كنند و ارقام نجومي كه مطرح مي‌شود صحت ندارد.

من چيزي در اين مورد (ترميم در كابينه در پايان يك سالگي) نشنيده‌ام و اين موضوع را تاييد نمي‌كنم. بحث تغيير آقاي شمخاني هم جدي و مطرح نيست.