نسیم جنوب - ستاره تناور

برای جامعه زنان بوشهر ورود یک بانو به عنوان بخشدار و آن هم اولین آن، جای خوشحالی و مسرت دارد . اینک زمان آن رسیده که به زنان جامعه فارغ از نگاه جنسیتی و تبعیض فقط براساس توانایی ها و استعدادهای آنها نگاه شود. نگاهی که هم اکنون ابراهیمی فرماندار و سالاری استاندار بوشهر در انتخاب بخشدار داشتند و جدای از همه ی حرف و حدیث ها، این پست را به خانم قربانی سپردند.کسی که 12 سال در انواع مسئولیتها در حوزه شهری و روستایی خدمت کرده وکارنامه خوبی داشته است. برای مصاحبه با ایشان به دفترشان واقع در فرمانداری می روم . دفترکار بخشدار، جای است تمیز و نورگیر با میزی که خانم بخشدار پشت آن نشسته ومیز دیگر که گوشه اتاق محلی برای جلسات می باشد . هماهنگی ها از قبل انجام شده است با خوشرویی استقبال می کنند،  سپس گفتگو را آغاز می کنیم.

-  ازخودتان بگویید؟

- مریم قربانی متولد 5/3/57 شیراز هستم. پدر و مادرم اصالتاً بوشهری، که پدرم از محله تنگک سوم و مادرم از تنگستان هستند. بزرگ شده ی شیراز هستم دیپلم گرفتم و در دانشگاه تبریز در رشته مهندسی فضای سبز لیسانس گرفتم وهم اکنون هم دانشجوی ترم آخر کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد یزد در رشته ی برنامه ریزی شهری از گرایش های شهرسازی مشغول به تحصیل می باشم. متاهل هستم و یک فرزند پسر دارم. 

-  طی سالهای تحصیلی بیشتر به چه نوع فعالیتهایی گرایش داشتید؟

-طی دبیرستان و قبل از آن بیشتر یک دانش آموز درس خوان بودم  و بیشترین وقتم را برای درس می گذاشتم و در مقطعی هم جزء منتخبین المپیاد شیمی استان (فارس) بودم. عمده ی فعالیت غیر درسی هم در زمینه ورزش بود، که حتی قبل از آمدن به اینجا اوقات فراغتم با ورزش پر می شد که به علت مشغله زیاد ی که الان دارم مدتی هست که ورزش را کنار گذاشتم. در زمینه  سیاسی در آن دوران فعالیت به خصوصی نداشتم این که گرایش به جناح خاصی داشته باشم .

- شما مسئولیتهای زیادی، در جاهای مختلف به عهده داشته اید، آیا از طرف خانواده برای  فعالیت هایتان در این سالها آزادی کامل داشتید؟

- من خوشبختانه یکی از دلایل موفقیتم در زندگی این بوده است که پدر و مادری داشته ام که بسیار حامی من در همه ی امور بوده اند پدرم در قید حیات نیستند ولی همیشه اعتقاد داشتند که آدمها را باید با تواناییهایشان بسنجید و تفاوتی بین پسر و دختر قائل نبودند. با اینکه متعلق به نسل دیگری  بودند ولی از لحاظ تفکر و عقیده، تفکری امروزی داشتند و می گفت کار کنید و برای جامعه مفید باشید و ما را ترغیب به داشتن کار بیرون از خانه می کردند و که با فعالیت اجتماعی به بلوغ فکری برسیم. پدرم تنها شرطی که با همسرم برای ازدواج گذاشتند این بود که دختر من کار می کند و این اجازه کار را هیچ کس نمی تواند از او بگیرد. شاید برخلاف دیگران که دنبال مهریه بالا و مسائل دیگر هستند این شرط را مطرح کردند. همسرم هم که همیشه همراه من هستند، در اکثر موقعیتهای شغلی که برای من پیش می آمد اغلب توصیه به قبول آن می کردند که خودم بخاطر اینکه زیاد درگیر ریاست و مسائل آن نبودم، قبول نمی کردم  بخاطر اینکه معتقدم یک کارشناس فارغ از استرسها و دغدغه های موجود در ریاست کار می کند اما قبول مسئولیت اینچنینی ، همراه با خودش دغدغه  می آورد.

ولی وقتی این پیشنهاد برای بخشداری شد ایشان اصرار داشتند که قبول کنم چون اعتقاد داشتند که،" چرا وقتی توانایی انجام کاری را داری از فرصتها برای شکوفا شدن آن توانایی استفاده نکنی" . بالاخره تردید های خودم را کنار گذاشتم و قبول کردم . 

- خانم قربانی طی سالهای فعالیتتان ،با فضای مردانه محیط کارتان چگونه  مواجه بودید و هستید؟

- به هرحال نمی توان گفت که زن بودن ما محدویت نیست، ولی فکر می کنم این محدویتها اغلب به خود ما و نوع نگاه ما بر می گردد. در این سالها همیشه طوری رفتار کرده ام که زن بودنم  گزینه ای برای حذف من از یک پروژه نباشد به علت مثلا سختی کار، پا به پای همکاران دیگرم رفته ام و سخت کار کرده ام. بطور مثال پروژه ای داشته ایم که باید مسیرهای سخت و بالا رفتن از تپه های بلند برای انجام دادنش صورت می گرفت ، هیچ وقت نگفتم که نمی توانم یا بخاطر زن بودنم خواستار تخفیفی شده باشم مثل بقیه همکاران  تا آنجا که توان داشته ام انجام وظیفه کرده ام. روزی که به دفتر فنی آمدم  آن زمان اولین زن دفتر فنی بودم و هیچ مهندس زنی آن جا نبود و خیلی می شنیدم که می گفتند از پس این کار بر نمی آید. اینجا جای خوبی هست که از مدیر آن زمانم یاد کنم آقای مهندس باستی و همچنین آقای احمد نیا که بنده را استخدام کردند و پای حرفهایی که زده می شد ایستادند و به من اعتماد کردند. مهندس باستی همیشه می گفت من جلوی خودم مرد یا زنی نمی بینم و همه باید کار کنند و از ما فقط کار می خواستند. هم اکنون هم در دفتر فنی خانمهای مهندسی مشغول به کار هستند که کارشان بسیار دقیق و خوب است . همیشه  تمام تلاشم را کرده ام و به خودم نگفته ام که من زن هستم و اینجا نمی توانم بروم . اگر خود ما هم به این که بخاطر زن بودن کاری را نمی توانیم انجام دهیم ، معتقد باشیم، خواه ناخواه این عقیده به مردان جامعه هم سرایت می کند و در خیلی از عرصه ها که باید حضور داشته باشیم حذف می شویم . همواره با تمام توانم در جامعه حضور داشتم و از حق بودنم دفاع کرده ام و اجازه حذف بخاطر جنسیت خودم را نداده ام.

- پس از انتصاب بعنوان بخشدار  رفتار همکاران با این انتضاب چگونه بود؟ آیا باعث اعتراض بقیه نشد؟ 

 این جا در محیط فرمانداری که وارد شدم با صحبتهایی در این خصوص مواجه نشدم و همین جا از همکارانم در فرمانداری و خود آقای ابراهیمی که جسارت بزرگی را برای انتخاب من به عنوان بخشدار که تا به امروز این چنین مسئولیت سیاسی را به خانمی نداده بودند، به خرج دادند تشکر کنم.  همچنین آقای سالاری که از این انتخاب حمایت کردند. حرف و حدیث هم بوده این که قحط الرجال بوده یا اینکه بوشهر برای ما مهم بوده و نباید یک زن بخشدار شود و امثال اینها که نمی دانم چقدر صحت دارند. همکارانی که من را می شناسند و باهم کار می کردیم، همچنین اینجا همگی این انتخاب را به من تبریک گفتند و اظهار خوشحالی کردند بعضی از همکاران هم بودند که گفته بودند که" فلانی نمی تونه" ، من همه اینها را این طور تفسیر می کنم که وقتی انتخابی صورت می گیرد بالاخره نسبی است و صد در صد نیست و کسانی هم هستند که معترض باشند. حتی اگر آقایی هم انتخاب می شد باز حرف و حدیث پیرامون این انتخاب بود. 

-یعنی در محیط جدید این انتخاب را خوب پذیرفتند و همگی همکاری می کنند؟

بله و من از همگی آنها تشکر و قدردانی می کنم.

-خانم قربانی شما علاوه بر نقش اجتماعی که دارید نقشهای دیگری مثل نقش مادری و نقش همسری و غیره هم دارید چگونه بین این نقشها تعادل برقرار کردید؟

- من توی برنامه ریزی هایی که دارم همیشه یک چیز را از آن حذف کردم و آن تلویزیون است که وقت زیادی را می گیرد. این حذف تلویزیون از زمان دانشکده بوده و همین طور ادامه پیدا کرده تا به الان. در دانشگاه بخاطر شلوغی اتاق تلویزیون خود به خود از زندگی من حذف شد و بعد متوجه شدم که چقدر وقت گیر است . نظر شخصی خودم این است که اگر من بخواهم کارهایی فراتر از یک آدم عادی انجام دهم باید وقت زیادی داشته باشم و اگر هم بخواهم تلویزیون نگاه کنم برنامه ای مفید باشد.حتی این محدویت در دیدن برنامه های تلویزیون برای پسرم هم اجرا می شود طی روز فقط یک الی دو ساعت اجازه دیدن تلویزیون را دارد. الان در جامعه ما مردم وقت زیادی را صرف دیدن تلویزیون می کنند. که این زیاد مناسب نیست . برای ایجاد کردن تعادل، یکی تلویزیون را و یکی هم ساعات ورزشم را در حال حاضر ناچار به حذف آن شدم. از روزی که به بخشداری آمده ام از زمانی که متعلق به خودم بوده کم کردم و نه از زمانهای دیگر. الان همان زمانی که نیاز  هست برای گذارندن با پسرم و رسیدگی به او همچنان باقی هست و همین طور همسرم. همیشه وقتی می گویند پشت هر مرد موفق یک زن وجود دارد من هم می گویم می تواند پشت هر زن موفق مردی هم وجود داشته باشد . بخاطر حمایت و همراهی که با من داشتند که از ایشان قداردانی کنم. در این مدت شده است که ساعات طولانی مجبور به کار بوده ام و جلسات متعدد و کارهایی که بعد از آمدن به بخشداری باید انجام می دادم تمام اینها با همراهی  همسرم بوده است. در حال حاضر برنامه هایی که قبلا داشته ایم سعی کردم  همچنان برقرار باشد. ممکن است زمان دید و بازدید از اقوام خواهر یا مادرم کم شده باشد که این هم زیاد برایم خوشایند نیست ولی زمان مربوط به همسر و پسرم همچنان سرجای خودش قرار دارد. این چند هفته به علت ترافیک کاری زمان کمی داشته ام که با روی روال افتادن کارها، این هم رفع می شود. چیزی که در مدیریت شهرسازی  همان تخصص خودم که می گویند 8 ساعت کار 8 ساعت اوقات فراغت و 8 ساعت خواب، که 8 ساعت اوقاغت فراغت زمان زیادی هست که می شود بخشی از آن را به کار اختصاص داد که در این صورت هم می شود به کارم برسم هم می توان همسر و مادر خوبی باشم با مدیریت زمان و برنامه ریزی دقیق این کار شدنی است.

فقط باید زمان را هدر نداد، تصمیم دارم الان که کارها روی روال افتاده دوباره ساعتی را به ورزش اختصاص بدهم هم بخاطر سلامتی هم بخاطر بهتر انجام دادن کارم . 

- برنامه هایی که در بخش خودتان دارید بیشتر در چه حوزه ایی است ؟ فعالیتتان در چه خصوص می باشد؟

- بخش من دارای دو شهر است چغادک و عالیشهر ، ما به هر دو شهر برای شناسایی مشکلات رفتیم و لیست برداری کردیم  در این زمینه آقای هاشمی امام جمعه چغادک بسیار کمک کردند و خیلی هم پیگیر هستند و ما هم تا جایی که در توان داریم در حال پیگیری هستیم. من حدود 11سال کارشناس شهر چغادک بودم در شهرسازی به همین خاطر به کوچه پس کوچه های این شهر هم آشنا هستم و می دانم که مشکلات آنها چگونه است و همین طور آقای واعظی (شهردار چغادک) هم مشکلات را به ما انتقال می دهند.  بهرحال روستاهای ما بخاطر کمبود نیروی نیاز به کمک بیشتری دارند . بخشداری یک پست سیاسی می باشد ولی از نظر من بخشدار، استاندار بخش خودش می باشد که باید در همه ی حوزه ها فعالیت مفید داشته باشد همین طور که از استاندار انتظار انجام کار عمرانی سیاسی و فرهنگی و هنری غیره می رود. از بخشدار یا فرماندار هم این انتظار می رود. منشا خیلی از مسائل موجود در جامعه، فرهنگ است. اگر ما بتوانیم فرهنگ یک جامعه را آن قدر ارتقاء بدهیم که آگاه بشود می تواند در زمینه اقتصادی، عمرانی، سیاسی  و هنری موفق باشد. هم اکنون در دنیا برای کارهای عمرانی، مشارکت حرف اول را می زند. مردم در کنار دولت با مشارکت کارهای عمرانی را انجام می دهند در حالی که اینجا اغلب فقط از دولت انتظار انجام این امور را دارند و مشارکت مردمی بسیار پایین است. برای آباد شد یک سرزمین مردم با دولت باید همراه باشند. این امر هم مستلزم بالا رفت آگاهی و متقاعب آن فرهنگ است که با فرهنگ سازی این موارد جا بیفتد . تصمیم دارم در بخش خودم این اتفاق بیفتد و در خصوص بالا بردن سطح فرهنگ جامعه تلاش کنم. این بالا رفتن آگاهی مردم می تواند در زمینه سیاسی هم باشد که با احترام و مدارا با هم گفتمان داشته باشند و مطالبات خود را با احترام درخواست کنیم و با یک گفتمان مناسب عقاید مان رت به هم بگوییم و انتظار نداشته باشیم که دیگران صد در صد با ما موافق باشند. همه ی این موارد نیاز به فرهنگ سازی دارد که انشاءالله این امر هم صورت بگیرد و مشکلات بصورت زنجیره وار حل شوند.

-در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید ؟ 

- روزی اولی که وارد بخشداری شدم روستایی بود که مشکلات زیادی داشت و به من گفتند آنها زیاد متمایل به داشتن بخشدار زن نیستند و ممکن است با آنها به مشکل برخورد کنی ولی اینک پس از گذشت ده هفته از شروع کارم این اعتماد در آنها به وجود آمده است که آنها خیلی راحت مشکلاتشان را با من درمیان می گذارند و تعامل خوبی با آنها برقرار شده است که برای من جای خوشحالی دارد، امیدوارم که بتوان پاسخ مثبتی به این اعتماد بدهم.

تشکر ویژه ای می کنم از کسانی که این فضا را برای حضور من فراهم کردند که به عنوان اولین بخشدار بوشهر بتوانم انجام وظیفه کنم.  امیدوارم که به عنوان نماینده ی بانوان استان راه را برای حضور آنها باز کنم  و این وظیفه را به نحو احنست انجام بدهم که همه به توانایی های بانوان ایمان بیاورند. از خدواند می خواهم مثل همیشه که در همه ی لحظاتم، شادیها، غمها، پیروزیها و شکستهایم حضور داشته  در این مرحله از زندگی نیز همراهم باشد که رضایت مردم و مسئولین  و فراتر از همه ی اینها خدواند از من راضی باشد.

- ما هم از حضور شما در این پست بسیار خوشحال هستیم و برایتان آرزوی موفقیت می کنیم.

سمتها و مسئولیتهای خانم مریم قربانی :

_ عضو نظام مهندسی ساختمان گروه شهرسازی

_ نماینده هیت مدیره فضای سبز و پارکهای بوشهر و برازجان

_ یازده سال کارشناس واحد شهرسازی دفتر فنی

_ نماینده دفتر فنی در بنیاد مسکن طرحهای روستایی

_ ناظر عالی استانداری در منابع طبیعی استان