آمار و اخبار منتشرشده از چهارگوشه دنیا، حکایت از کاهش تیراژ و تعداد مخاطبان رسانههای کاغذی و چاپی در برابر رسانههای اینترنتی و دیجیتالی دارد. بهار امسال در ایران سهروزنامه در حال انتشار تهرانامروز، خبر و تابناک، بنابه گفته مدیرانشان به دلیل مشکلات مالی و عدمتوانایی تهیه کاغذ از انتشار بازمانده و خودخواسته تولیدشان متوقف شد.
رسانههای چاپی فضای رقابت را به رسانههای مجازی میبازند؟
زورآزمایی «دکه» و «اینترنت»
صدرا محقق
شرق: آمار و اخبار منتشرشده از چهارگوشه دنیا، حکایت از کاهش تیراژ و تعداد مخاطبان رسانههای کاغذی و چاپی در برابر رسانههای اینترنتی و دیجیتالی دارد. بهار امسال در ایران سهروزنامه در حال انتشار تهرانامروز، خبر و تابناک، بنابه گفته مدیرانشان به دلیل مشکلات مالی و عدمتوانایی تهیه کاغذ از انتشار بازمانده و خودخواسته تولیدشان متوقف شد.
تعطیلی این روزنامهها در شرایطی رخ داده است که براساس فهرست یارانه دریافتی مطبوعات در ششماه اول سال92 روزنامه تهرانامروز، 124میلیونتومان و روزنامه تابناک 92میلیونتومان یارانه دریافت کرده بودند. این نکات نشان میدهد حتی با وجود کمکهای چندمیلیونی دولتی، این روزنامهها توان ادامه کار و رقابت در فضای موجود را نداشتند. البته همین نکته نشان میدهد موضوع در این فضای رقابتی فقط عدمتوانایی در تهیه کاغذ برای انتشار نیست، سرعت انتشار اخبار و عدمتوانایی در زمینه تهیه محتوای مناسب روزنامه کاغذی که چیزی فراتر از مطالب منتشرشده در سایتهای اینترنتی باشد هم در ردههای اول اولویت قرار دارد.
البته وابستگی به بازار کاغذ خود یکی از مشکلات مهم در این عرصه است. براساس اعلام معاونت مطبوعاتی وزیرارشاد در ابتدای سال 92 مصرف کاغذ تحریر و چاپ کشور 114هزارتن است و این در حالی است که تولید داخلی این کاغذ که مناسب روزنامههای کشور است تنها حدود 28هزارتن است. وزارتارشاد برای حل این مشکل تلاش میکرد با نرخ ارز مرجع آن روزها به همراه ثبت سفارش از وزارت صنعت، معدن و تجارت برای واردات کاغذ اقدام کند که این موضوع به دلیل وقفهای که در وضعیت اختصاص ارز بروز کرد مشکلاتی را پیش آورد که نتیجهاش تعطیلی سهروزنامه و افزایش قیمت یا کاهش صفحات تعدادی دیگر از روزنامهها بود.
موج توقف انتشار روزنامهها و مجلههای چاپی البته فقط مختص به ایران نیست، در دیگر کشورهای جهان، از آمریکا و اروپا گرفته تا استرالیا چندین نشریه هم انتشار چاپی خود را متوقف کرده و به دنیای اینترنت کوچ کردند. این موج البته ابتدا از آمریکا شروع شد و سپس به اروپا و نقاط دیگر جهان رسید. تاکنون در آمریکا نشریات بزرگ و معتبری چون شیکاگو تربیون، بوستنگلوپ و لسآنجلستایمز و یکی از پرتیراژترین مجلههای جهان یعنی نیوزویک هم ضمن توقف انتشار چاپی، انتشار خود را در فضای اینترنت متمرکز کردند. در انگلستان هم روزنامه «لویدز لست» با 280سال سابقه به عنوان یکی از قدیمیترین نشریات جهان، از انتشار باز ایستاد و از این پس تنها نسخههای اینترنتی آن منتشر میشود. علاوه بر این، در انگلستان روزنامه کمترشناختهشده باسابقهای مثل «روزنامه لیورپلپست» با 158سال سابقه انتشار به دلیل کاهش شدید آگهیها و فروش تکنسخهای، مجبور شد انتشار چاپی را متوقف و تنها به انتشار در فضای اینترنتی محدود شود.
در ایتالیا و آلمان هم شماری از مطبوعات، انتشار کاغذی را متوقف و هماکنون تنها در فضای اینترنتی فعالیت میکنند. در ایتالیا روزنامه «نیوز» ضمن توقف چاپ و انتقال به فضای مجازی، بخش عمدهای از کارکنان خود را اخراج کرد. در آلمان هم روزنامه «فایننشال تایمز دویچلند» و روزنامه فرانکفورتر راندشو (آغاز انتشار از سال1945) نیز همین شیوه را در پیش گرفتند. براساس آمارهای غیررسمی، هماکنون حدود 1/7میلیاردنفر در جهان، مطبوعات و نشریات کاغذی و چاپی را مطالعه میکنند. در مقابل، 2/5میلیاردنفر در جهان نیز از رسانههای اینترنتی استفاده میکنند و این رقم روزبهروز در حال افزایش است.
از سویی دیگر برخی آمار منتشرشده حکایت از آن دارد که افت تیراژ مطبوعات کاغذی در اغلب کشورهای دنیا اگرچه به یک اندازه و مساوی نیست اما همه، روندی نزولی را طی میکنند. اردیبهشت امسال یکی از حاضران در نشست تخصصی «خطر ریزش مخاطب» که همزمان با روز جهانی ارتباطات در تالار ابنخلدون دانشکده علوماجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد با ارایه آماری اعلام کرد: «براساس آمارهای سازمان همکاری اقتصاد و توسعه، افت تیراژ در رسانههای مکتوب آمریکا 30درصد، انگلیس 20درصد، یونان 18درصد، ایتالیا 18درصد و استرالیا سهدرصد بوده است و پیشبینی میشود تا سال 2043 به سمتی پیش برویم که رسانههای مکتوب را کنار بگذاریم.»
اوایل سالجاری خورشیدی نیز در جریان همایشی که با عنوان «رسانههای دیجیتال» در شهر لندن برگزار شد، یکی از شرکتکنندگان درخصوص سرنوشت رسانههای چاپی نظریهای را مطرح کرد که پس از آن کل مباحث طرحشده در این همایش را تحتتاثیر قرار داد. خلاصهشده نظریه او این بود: «روزنامههای کاغذی به موزه میروند.»
این همایش با حضور سرمایهگذاران، کارشناسان و افراد باسابقه و صاحبنظر در رسانههای غربی و مدیران اجرایی شرکتهای یاهو، فیسبوک، ایبیسی و روزنامههای نیویورکتایمز و واشنگتنپست برگزار شده بود. یکی از حاضران در این همایش «آنا سوینی» از روسای شبکه «دیزنی» و «ایبیسی» آمریکا بود، او در سخنان خود در این برنامه روی این نکته انگشت گذاشت که گرایش آینده به سوی استفاده از «تبلت» است. این بخش از حرفهای او حکایت از آن دارد که دنیای رسانههای دیجیتال نهتنها رسانههای کاغذی را تهدید میکند بلکه بر آینده تلویزیونها هم اثری شگرف دارد. این گفتههای سوینی است: «از طریق آمار و پژوهشهای متوالی دریافتیم که آینده متعلق به تبلتها و تجهیزات دارای مونیتور کوچک است. باید تصور کنید که در سال 2016 یکمیلیارد تبلت در دنیا وجود دارد. مساله کنونی ترس از رقابت نیست، بلکه تلاش برای حضور شایسته در همه تجهیزات و «برنامههای کاربردی» (اپلیکیشنها) است.»
در جلسات مختلف این همایش، خود «رسانه دیجیتال» موضوع اصلی گفتوگوها بود و کمتر از محتوای رسانهها سخنی به میان آمد. البته در افتتاحیه این همایش از حاضران یک نظرسنجی انجام گرفت که در آن پرسیده شده بود «آیا محتوا را مهمتر میدانید یا فرم را؟» که پاسخ بیش از 90درصد حاضران به این سوال درباره اهمیت بیشتر محتوا بود. در همین رابطه یکی از کارشناسان حاضر در همایش هم گفت: «بدونشک محتوا مهمتر است، اما به جای ارایه محتوای بیفایده به صورت روزانه، این محتوا باید پالایش شود.» همین نکته کلیدی و پاسخ مخاطبان این همایش تخصصی را میتوان یکی از تنها و معدود راههای نجات رسانههای چاپی در برابر سیل ویرانگر رسانههای دیجیتال و اینترنتی دانست. در این رسانههای نوین همیشه سرعت بالای اطلاعرسانی یکی از اصلیترین نقاط قوت و برگهای برنده در برابر رسانههای سنتی مانند روزنامهها و مجلهها اعلام میشود. اما همین ویژگی، میتواند به چشم اسفندیار آنها هم بدل شود، از آنرو که در حالت انتشار سریع اخبار، تنها فرصت رساندن خود خبر به مخاطبان فراهم است و فرصت چندانی برای تحلیل و موشکافی و پرداختن به زوایای مختلف موضوع فراهم نیست. اما رسانههای چاپی مانند روزنامهها این فرصت را دارند که فراتر از انتشار صرف اخبار به مخاطبان خود چیزی فراتر از خبر ارایه کنند.
در همایش رسانههای دیجیتال لندن «مارک تامپسون»، رییس و مدیر اجرایی شرکت آمریکایی«نیویورکتایمز» در همین رابطه در سخنرانی خود مثال و نکته مرتبطی را ذکر کرد: «از نظر من مهمتر از هر موضوعی، تفاوتقایلشدن بین محتوا و تاثیر تبلیغات است. روزنامه علاوه بر طرح و اهداف مالی، به دنبال پیام و رسالتی خاص است؛ کسی که بهدنبال توسعه است، باید از اصول خود کوتاه نیاید، در تجهیزات همراه، مخاطب به دنبال خواندن سریع مطالب به صورت مختصر است؛ برخی مخاطبان اما با جدیت به دنبال جزییات هستند و میخواهند داستان کامل را بخوانند؛ ما درحالیکه در حال تعامل با مخاطبان جدی هستیم، تلاش میکنیم هیچکدام از مخاطبان را از دست ندهیم.»
البته تامپسون هم تحولات آینده در صنعت نشر را متعلق به تلفنهای همراه هوشمند و تبلتها دانست و گفت: «بعضی از روزنامهها با ایجاد اشتراک اینترنتی و اپلیکیشنهای دههامیلیوندلاری وارد این صحنه شدهاند و فکر میکنم که این روزنامهها باید به تحول محتوای خود ادامه دهند و بر رسانه تلفنهای هوشمند تمرکز کنند، زیرا این تلفنهای هوشمند ظرف چندسال آینده منبع اصلی درآمد خواهند بود. همانطور که در گذشته دیدیم رسانههای کاغذی به سایتهای اینترنتی تغییر یافتند. بنابراین تحول آتی، از سایتهای اینترنتی به سوی تلفنهای همراه خواهد بود.»
«جاناتان پیرلمن»، معاون مدیر کل سایت آمریکایی «بیزفید» هم از دیگر سخنرانان این همایش بود و همین نکته را به شکلی دیگر مطرح کرد: «روزنامههای کاغذی بهدلیل داشتن محتوا، دارای قدرت و جاذبه هستند؛ ولی بعضی از سایتهای خبری در حال ارایه نوع جدیدی از خبرهای کوتاه و مختصری هستند که به خبرهای «کپسولی» معروف شدهاند، در این خبرها دیگر نیازی به خواندن کامل موضوع نیست. با این حال روزنامهها هنوز فرصت بسیاری دارند که با قدرت با بسیاری از سایتهای اینترنتی مقابله کنند.»
با تکیه بر همین نکته، میتوان به مورد مجله معروف نیوزویک که در سال 2012 میلادی انتشار نسخه کاغذیاش متوقف شد، اشاره کرد. این هفتهنامه پس از یکسال توقف انتشار به صورت کاغذی دوباره با انتشار نسخه کاغذی به عرصه رسانههای چاپی برگشت.
هفتهنامه «نیوزویک» در سال 1933 متولد شد. در آغاز دهه90میلادی، این نشریه در سراسر دنیا 3/3میلیون نسخه تیراژ داشت اما این تیراژ در دودهه بعدی، کاهش یافت و در سال 2010 به 5/1میلیون نسخه رسید. در این برهه، مجله به یک سرمایهگذار میلیاردر به نام سیدنی هارمن فروخته شد و سپس با وبسایت «دیلی بیست» (Daily Beast) ادغام شد. این تحولات البته نتیجهای جز شکست را در پی نداشت. در ادامه روزگار ناخوش نیوزویک در اکتبر 2012، اعلام شد که تصمیم گرفتهشده نسخه چاپی نشریه، دیگر منتشر نشود. مدیران کمپانی برآورد کرده بودند که توقف انتشار نسخه چاپی میتواند سالی 40میلیوندلار صرفهجویی به همراه داشته باشد. از آن پس نیوزویک فقط به شکل اینترنتی منتشر شد.
با این حال یکسال بعد «جیم ایمپوکو» سردبیر این هفتهنامه، خبر از انتشار دوباره نسخههای کاغذی آن داد. براساس اعلام، «نیوزویک» در دور جدید انتشار بیش از آنکه برای درآوردن مخارج خود متکی به تبلیغات باشد، وابسته به مشترکان خود است و مشترکان و خریداران هفتهنامه باید بهایی بیش از گذشته پرداخت کنند. ایمپوکو که سردبیر سابق نیویورک تایمز بود و در ماهسپتامبر سردبیر نیوزویک شد، اعلام کرد صاحب جدید هفتهنامه لازم نیست مانند صاحبان قدیمی برای انتشار این مجله هزینه کند. او گفت با ناشران و توزیعکنندگان صحبت کرده و نظر مثبت آنها را جلب کرده و امیدوار است در سال اول به تیراژ 100هزارنسخه برسد. «ایمپوکو» در اینباره گفت: «مدل جدید ما برای انتشار مجله مشترکمحور خواهد بود، یعنی بیشتر شبیه به مجله «اکونومیست» تا شبیه به «تایم» خواهیم بود و فقط در اختیار مشترکان قرار میگیرد و روی دکههای مطبوعاتی عرضه نمیشود، نیوزویک جدید برای ما یک محصول ممتاز است، یک محصول ویترینی.»
شماره اول «نیوزویک» چاپی در دور جدید بعد از توقف یکساله هفتمارس 2014 منتشر شد. آنها برای شروع با تیراژ ۷۰هزار نسخه به دنیای رسانههای کاغذی بازگشتند، البته در دهه80 که اوج رونق «نیوزویک» بود و از «اینترنت» هم خبری نبود تیراژ این مجله به بیش از سهمیلیون نسخه رسید. اگرچه «تینا براون»، سردبیری که سال۲۰۱۲ به توقف انتشار چاپی «نیوزویک» تصمیم گرفت، گفته بود که این اقدام شجاعانه و پیشروانه است و سایر همتایان «نیوزویک» هم به آن تأسی خواهند جست، ولی قبل از آنکه این پیشبینی عملی شود، هم او از نیوزویک رفت و هم این مجله دوباره به دنیای نشریات چاپی برگشت. البته در یکسالی که «نیوزویک» تنها در دنیای «اینترنت» حضور داشت به گفته مدیرانش ۴۰میلیوندلار صرفهجویی انجام شد، حضور صرف در «اینترنت» عملا بازتاب و تاثیرگذاری این نشریه صاحبنفوذ را به شدت کاهش داد.
کیفیت چاپ دور جدید «نیوزویک» بسیار فراتر از دیگر نشریات مشابه یا دورههای قبلی انتشار خود و در حدی اعلا برآورد شده است، بر همین اساس بهنظر میرسد با این نوع چاپ، مدیران «نیوزویک» مخاطبانی خاص را هدف گرفتهاند. قیمت تعیینشده برای این نشریه هم نزدیک به هشتدلار در هفته است و اشتراک سالانه آن 150دلار خواهد شد. این در حالی است که قیمت نشریهای مشابه مانند تایم حدود پنجبرابر کمتر از این است.
همین تجربه معکوس «نیوزویک» برای بازگشت به دنیای کاغذ را میتوان شاهد و مثالی خوب در زمینه تغییر زمین بازی و عرصه رقابت رسانههای کاغذی با رسانههای اینترنتی دانست. تاکتیکی که بهنظر میرسد نه فقط «نیوزویک» که باید دیگر رسانههای مکتوب به آن عمل کنند چون در غیراینصورت سرنوشتی جز پایان کارشان در انتظارشان نخواهد بود. رسانههای کاغذی هم اعتبار و تاثیرگذاری خاص خود را دارند و هم فرصت پرداختن به چیزهایی فراتر از اخبار صرف.
تجربه رسانههای کاغذی در ایران اگرچه متفاوت از روند طبیعی اینگونه رسانهها در دنیا نیست اما با عواملی اضافه بر آن هم دستبهگریبان است. توقیفهای مکرر، خطوط قرمز و مواردی از این دست را میتوان بخشی از این عوامل دانست. در نشست تخصصی «خطر ریزش مخاطب» که در ابتدای این نوشته هم به آن اشارهای شد، محمد قوچانی، سردبیر نشریههای «تجربه» و «مهرنامه» یکی از حاضران و سخنرانان اصلی بود. قوچانی در صحبت خود به موضوع اصلی نشست اشاره کرد و گفت: «برای یافتن علل ناکامی فضای مطبوعات مکتوب تنها نمیتوان به یک عامل توجه کرد، بلکه عوامل متعددی در ایجاد این فضا نقش دارند که مهمترین آن، نوع نگاه حاکمیت به مقوله مطبوعات است. منظور من از حاکمیت، ترکیبی از مدیران است که نگاهشان به مطبوعات، نگاه به یک بوق است که فقط از طریق آن میخواهند حرفی را منتقل کنند. نتیجه این نوع نگاه قایلنشدن هویت و شخصیت مستقل برای رسانههاست و احساس میشود روزنامهنگار فقط یک قلم است که وقتی جوهرش تمام شد دیگر هیچ نقشی ندارد و به آن نیازی نیست. به همین دلیل در رسانه ملی ما که همه اقشار اجتماعی در آن حضور دارند، به مطبوعات توجه نمیشود و حتی صفحه اول یک روزنامه که نشاندهنده شخصیت و هویت روزنامه است را سانسور میکند و هنوز جامعه ما روزنامهنگاری را به عنوان یک شغل به رسمیت نمیشناسد. از طرفی دیگر فضای رسانههای ما الان در دست فضای حاکمیتی و شبهحاکمیتی است و همین مساله موجب ازبینرفتن اصل رقابت بین رسانهها و رشد و توسعه آنها شده است.» او معضل سیستم توزیع رسانهها را یکی دیگر از مشکلات فضای مطبوعات عنوان کرد و گفت: «در دکههای مطبوعاتی همهچیز فروخته میشود و آخرین مساله برای آنها رسانهها و مطبوعات هستند و ما هنوز سیستم اشتراک مطبوعات نداریم. مساله دیگر ثبات رسانهای است و سیستم توقیف مطبوعات هنوز قانون درستی ندارد. به همین دلیل اگر نشریهای به هر دلیل مرتکب تخلفی شود، چشمانداز قانونی توقیف و راههای احیای مطبوعات روشن نیست و آنچه که هست مبتنی بر لجاجت است یعنی شما یک نشریه را ببندید و ما نشریه دیگری راهاندازی کنیم.» قوچانی در سخنرانی خود به جایگاه و میزان اثرگذاری رسانههای چاپی و کاغذی در ایران هم اینگونه اشاره کرد: «به اعتقاد من مردم هنوز روزنامه میخوانند و من این روند رشد را بهوضوح دیدهام و معتقدم که نفوذ، بهتر و مهمتر از تیراژ است و هنوز در ایران نفوذ و اثرگذاری با رسانههای چاپی است. در ایران این مرحله وجود دارد که مردم به مطبوعات اعتماد کنند و اگر زمینه تداوم این نفوذ فراهم شود، مردم به آن عادت خواهند کرد.»
نظامالدین موسوی، مدیرعامل خبرگزاری «فارس» دیگر سخنران این برنامه البته نظرات دیگری در رابطه با دلایل افت تیراژ مطبوعات کشور داشت. او در سخنرانی خود این نکات را مطرح کرد: «بررسی این موضوع بهتنهایی و در ایران شاید کار خیلی دقیقی نباشد زیرا بسیاری از مسایلی که در ارتباط با روزنامه مطرح میشود به نوعی متاثر از مولفههایی است که در دنیا با آن مواجه هستیم. روزنامه بهمفهوم مدرن آن، یک پدیده وارداتی است که از غرب به ایران ورود پیدا کرده و متاثر از عواملی است که در عرصه رسانه در دنیا رخ میدهد. اما شاید یکی از مسایل مطرح در رابطه با افت تیراژ مطبوعات در داخل، برخوردهایی باشد که در برهههای مختلف زمانی با مطبوعات صورت گرفته و بهنوعی موجب افت تیراژ شده است. اما افت تیراژ مطبوعات کاغذی، امری جهانی است و آمارها هم این را نشان میدهد. البته در ایران یکی از دلایل کاهش مخاطبان و افت تیراژ در رسانههای مکتوب، عوامل فرهنگی است، اینجا علاوه بر روزنامههای سیاسی؛ روزنامههای ورزشی، طنز و حتی روزنامههای زرد هم مخاطبان چندانی ندارند و نمیتوان این مساله را ناشی از توقیف مطبوعات دانست، زیرا مطبوعات ورزشی نه سیاسی هستند و نه توقیف میشوند، پس چرا با کاهش تیراژ مواجه هستند. این پدیده حتی در حوزه کتاب و کتابخوانی نیز قابل مشاهده است و از این حیث جزو کشورهایی هستیم که سرانه مطالعه در آن کم است و باید با نگاه آسیبشناسانه به آن پرداخت.»
موسوی افت تیراژ رسانههای مکتوب را متاثر از مولفههای مختلفی دانست و بر این اساس گفت: «یکی از دلایل عمده افت تیراژ، شکلگیری رسانههای آنلاین است. با شکلگیری رسانههای مجازی بسیاری از مطبوعات به سمت مجازیشدن رفتند. در این راستا بسیاری از رسانههای جدید و خبرگزاریها و سایتهای اینترنتی باعث شدند بهتدریج نقش رسانههای مکتوب کمرنگتر شود. یکی دیگر از دلایل افت تیراژ، ناشی از اقدامات طرفداران محیطزیست است، طرفداران محیطزیست مخالف ازبینبردن جنگلها برای تولید کاغذ هستند، اما شاید این موضوع تاثیرگذار باشد ولی بخش عمده این مشکل به توسعه رسانههای دیجیتال و سرعت بالا در فضای مجازی برمیگردد. از طرفی بهجز تعداد اندکی از روزنامهها که به مسایل اساسی میپردازند و نکات تحلیلی و فراخبر ارایه میدهند بسیاری از مطالب روزنامهها برگرفته از خبرگزاریهاست و از همینرو استقبال از آنها کم است و جامعه از منابع دیگری اخبار خود را دریافت میکند.»
با همه این تفاسیر، هنوز، رسانههای کاغذی نقش و اهمیت و جایگاه خود را حفظ کردهاند. هنوز بسیاری از مطالب تولیدی دنیای رسانهها چه در ایران و چه در دیگر نقاط جهان ابتدا در رسانههای مکتوب و کاغذی منتشر شده و سپس از دنیای وب سر درمیآورند. روزنامه گاردین با 100میلیون کلیک ماهانه در سایت خود هنوز با نسخه چاپیاش شناخته میشود و بهترین و باکیفیتترین و کاملترین مطالب تولیدی خبرنگارانش را در نسخه چاپی خود منتشر میکند. «جفری بزوس»، رییس و موسس یکی از قدرتمندترین وبسایتهای اینترنتی جهان یعنی Amazon.com در ماه آگوست سال 2013 روزنامه کاغذی «واشنگتنپست» را خرید و در شرایطی که همه از پایان عصر نشریات کاغذی سخن میگویند «وارن بافت» کارآفرین و سرمایهگذار شهیر آمریکایی که بهعنوان موفقترین سرمایهگذار قرن بیستم شناخته میشود به کلکسیون داراییهای خود 63 روزنامه محلی را اضافه کرد. در همین رابطه «فدریکو رامپینی» در روزنامه «ریپوبلیکا»ی ایتالیا در مطلبی نوشت: «بافت» یک غول اقتصاد قدیمی است اما استعداد شگفتانگیزی برای سرمایهگذاری دارد. هدف او از این خرید مشخص نیست، اما روشن است که جهان دیجیتالی بار دیگر به کشف مجدد کاغذ بازخواهد گشت.»
(منابع استفادهشده برای نوشتن این مطلب: تابناک، روزنامه اعتماد، وبسایت وزارت فرهنگوارشاداسلامی، وبسایت شبکه تلویزیونی العالم، خبرگزاری فرانسه، بیبیسی و همشهری آنلاین)
تعطیلی این روزنامهها در شرایطی رخ داده است که براساس فهرست یارانه دریافتی مطبوعات در ششماه اول سال92 روزنامه تهرانامروز، 124میلیونتومان و روزنامه تابناک 92میلیونتومان یارانه دریافت کرده بودند. این نکات نشان میدهد حتی با وجود کمکهای چندمیلیونی دولتی، این روزنامهها توان ادامه کار و رقابت در فضای موجود را نداشتند. البته همین نکته نشان میدهد موضوع در این فضای رقابتی فقط عدمتوانایی در تهیه کاغذ برای انتشار نیست، سرعت انتشار اخبار و عدمتوانایی در زمینه تهیه محتوای مناسب روزنامه کاغذی که چیزی فراتر از مطالب منتشرشده در سایتهای اینترنتی باشد هم در ردههای اول اولویت قرار دارد.
البته وابستگی به بازار کاغذ خود یکی از مشکلات مهم در این عرصه است. براساس اعلام معاونت مطبوعاتی وزیرارشاد در ابتدای سال 92 مصرف کاغذ تحریر و چاپ کشور 114هزارتن است و این در حالی است که تولید داخلی این کاغذ که مناسب روزنامههای کشور است تنها حدود 28هزارتن است. وزارتارشاد برای حل این مشکل تلاش میکرد با نرخ ارز مرجع آن روزها به همراه ثبت سفارش از وزارت صنعت، معدن و تجارت برای واردات کاغذ اقدام کند که این موضوع به دلیل وقفهای که در وضعیت اختصاص ارز بروز کرد مشکلاتی را پیش آورد که نتیجهاش تعطیلی سهروزنامه و افزایش قیمت یا کاهش صفحات تعدادی دیگر از روزنامهها بود.
موج توقف انتشار روزنامهها و مجلههای چاپی البته فقط مختص به ایران نیست، در دیگر کشورهای جهان، از آمریکا و اروپا گرفته تا استرالیا چندین نشریه هم انتشار چاپی خود را متوقف کرده و به دنیای اینترنت کوچ کردند. این موج البته ابتدا از آمریکا شروع شد و سپس به اروپا و نقاط دیگر جهان رسید. تاکنون در آمریکا نشریات بزرگ و معتبری چون شیکاگو تربیون، بوستنگلوپ و لسآنجلستایمز و یکی از پرتیراژترین مجلههای جهان یعنی نیوزویک هم ضمن توقف انتشار چاپی، انتشار خود را در فضای اینترنت متمرکز کردند. در انگلستان هم روزنامه «لویدز لست» با 280سال سابقه به عنوان یکی از قدیمیترین نشریات جهان، از انتشار باز ایستاد و از این پس تنها نسخههای اینترنتی آن منتشر میشود. علاوه بر این، در انگلستان روزنامه کمترشناختهشده باسابقهای مثل «روزنامه لیورپلپست» با 158سال سابقه انتشار به دلیل کاهش شدید آگهیها و فروش تکنسخهای، مجبور شد انتشار چاپی را متوقف و تنها به انتشار در فضای اینترنتی محدود شود.
در ایتالیا و آلمان هم شماری از مطبوعات، انتشار کاغذی را متوقف و هماکنون تنها در فضای اینترنتی فعالیت میکنند. در ایتالیا روزنامه «نیوز» ضمن توقف چاپ و انتقال به فضای مجازی، بخش عمدهای از کارکنان خود را اخراج کرد. در آلمان هم روزنامه «فایننشال تایمز دویچلند» و روزنامه فرانکفورتر راندشو (آغاز انتشار از سال1945) نیز همین شیوه را در پیش گرفتند. براساس آمارهای غیررسمی، هماکنون حدود 1/7میلیاردنفر در جهان، مطبوعات و نشریات کاغذی و چاپی را مطالعه میکنند. در مقابل، 2/5میلیاردنفر در جهان نیز از رسانههای اینترنتی استفاده میکنند و این رقم روزبهروز در حال افزایش است.
از سویی دیگر برخی آمار منتشرشده حکایت از آن دارد که افت تیراژ مطبوعات کاغذی در اغلب کشورهای دنیا اگرچه به یک اندازه و مساوی نیست اما همه، روندی نزولی را طی میکنند. اردیبهشت امسال یکی از حاضران در نشست تخصصی «خطر ریزش مخاطب» که همزمان با روز جهانی ارتباطات در تالار ابنخلدون دانشکده علوماجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد با ارایه آماری اعلام کرد: «براساس آمارهای سازمان همکاری اقتصاد و توسعه، افت تیراژ در رسانههای مکتوب آمریکا 30درصد، انگلیس 20درصد، یونان 18درصد، ایتالیا 18درصد و استرالیا سهدرصد بوده است و پیشبینی میشود تا سال 2043 به سمتی پیش برویم که رسانههای مکتوب را کنار بگذاریم.»
اوایل سالجاری خورشیدی نیز در جریان همایشی که با عنوان «رسانههای دیجیتال» در شهر لندن برگزار شد، یکی از شرکتکنندگان درخصوص سرنوشت رسانههای چاپی نظریهای را مطرح کرد که پس از آن کل مباحث طرحشده در این همایش را تحتتاثیر قرار داد. خلاصهشده نظریه او این بود: «روزنامههای کاغذی به موزه میروند.»
این همایش با حضور سرمایهگذاران، کارشناسان و افراد باسابقه و صاحبنظر در رسانههای غربی و مدیران اجرایی شرکتهای یاهو، فیسبوک، ایبیسی و روزنامههای نیویورکتایمز و واشنگتنپست برگزار شده بود. یکی از حاضران در این همایش «آنا سوینی» از روسای شبکه «دیزنی» و «ایبیسی» آمریکا بود، او در سخنان خود در این برنامه روی این نکته انگشت گذاشت که گرایش آینده به سوی استفاده از «تبلت» است. این بخش از حرفهای او حکایت از آن دارد که دنیای رسانههای دیجیتال نهتنها رسانههای کاغذی را تهدید میکند بلکه بر آینده تلویزیونها هم اثری شگرف دارد. این گفتههای سوینی است: «از طریق آمار و پژوهشهای متوالی دریافتیم که آینده متعلق به تبلتها و تجهیزات دارای مونیتور کوچک است. باید تصور کنید که در سال 2016 یکمیلیارد تبلت در دنیا وجود دارد. مساله کنونی ترس از رقابت نیست، بلکه تلاش برای حضور شایسته در همه تجهیزات و «برنامههای کاربردی» (اپلیکیشنها) است.»
در جلسات مختلف این همایش، خود «رسانه دیجیتال» موضوع اصلی گفتوگوها بود و کمتر از محتوای رسانهها سخنی به میان آمد. البته در افتتاحیه این همایش از حاضران یک نظرسنجی انجام گرفت که در آن پرسیده شده بود «آیا محتوا را مهمتر میدانید یا فرم را؟» که پاسخ بیش از 90درصد حاضران به این سوال درباره اهمیت بیشتر محتوا بود. در همین رابطه یکی از کارشناسان حاضر در همایش هم گفت: «بدونشک محتوا مهمتر است، اما به جای ارایه محتوای بیفایده به صورت روزانه، این محتوا باید پالایش شود.» همین نکته کلیدی و پاسخ مخاطبان این همایش تخصصی را میتوان یکی از تنها و معدود راههای نجات رسانههای چاپی در برابر سیل ویرانگر رسانههای دیجیتال و اینترنتی دانست. در این رسانههای نوین همیشه سرعت بالای اطلاعرسانی یکی از اصلیترین نقاط قوت و برگهای برنده در برابر رسانههای سنتی مانند روزنامهها و مجلهها اعلام میشود. اما همین ویژگی، میتواند به چشم اسفندیار آنها هم بدل شود، از آنرو که در حالت انتشار سریع اخبار، تنها فرصت رساندن خود خبر به مخاطبان فراهم است و فرصت چندانی برای تحلیل و موشکافی و پرداختن به زوایای مختلف موضوع فراهم نیست. اما رسانههای چاپی مانند روزنامهها این فرصت را دارند که فراتر از انتشار صرف اخبار به مخاطبان خود چیزی فراتر از خبر ارایه کنند.
در همایش رسانههای دیجیتال لندن «مارک تامپسون»، رییس و مدیر اجرایی شرکت آمریکایی«نیویورکتایمز» در همین رابطه در سخنرانی خود مثال و نکته مرتبطی را ذکر کرد: «از نظر من مهمتر از هر موضوعی، تفاوتقایلشدن بین محتوا و تاثیر تبلیغات است. روزنامه علاوه بر طرح و اهداف مالی، به دنبال پیام و رسالتی خاص است؛ کسی که بهدنبال توسعه است، باید از اصول خود کوتاه نیاید، در تجهیزات همراه، مخاطب به دنبال خواندن سریع مطالب به صورت مختصر است؛ برخی مخاطبان اما با جدیت به دنبال جزییات هستند و میخواهند داستان کامل را بخوانند؛ ما درحالیکه در حال تعامل با مخاطبان جدی هستیم، تلاش میکنیم هیچکدام از مخاطبان را از دست ندهیم.»
البته تامپسون هم تحولات آینده در صنعت نشر را متعلق به تلفنهای همراه هوشمند و تبلتها دانست و گفت: «بعضی از روزنامهها با ایجاد اشتراک اینترنتی و اپلیکیشنهای دههامیلیوندلاری وارد این صحنه شدهاند و فکر میکنم که این روزنامهها باید به تحول محتوای خود ادامه دهند و بر رسانه تلفنهای هوشمند تمرکز کنند، زیرا این تلفنهای هوشمند ظرف چندسال آینده منبع اصلی درآمد خواهند بود. همانطور که در گذشته دیدیم رسانههای کاغذی به سایتهای اینترنتی تغییر یافتند. بنابراین تحول آتی، از سایتهای اینترنتی به سوی تلفنهای همراه خواهد بود.»
«جاناتان پیرلمن»، معاون مدیر کل سایت آمریکایی «بیزفید» هم از دیگر سخنرانان این همایش بود و همین نکته را به شکلی دیگر مطرح کرد: «روزنامههای کاغذی بهدلیل داشتن محتوا، دارای قدرت و جاذبه هستند؛ ولی بعضی از سایتهای خبری در حال ارایه نوع جدیدی از خبرهای کوتاه و مختصری هستند که به خبرهای «کپسولی» معروف شدهاند، در این خبرها دیگر نیازی به خواندن کامل موضوع نیست. با این حال روزنامهها هنوز فرصت بسیاری دارند که با قدرت با بسیاری از سایتهای اینترنتی مقابله کنند.»
با تکیه بر همین نکته، میتوان به مورد مجله معروف نیوزویک که در سال 2012 میلادی انتشار نسخه کاغذیاش متوقف شد، اشاره کرد. این هفتهنامه پس از یکسال توقف انتشار به صورت کاغذی دوباره با انتشار نسخه کاغذی به عرصه رسانههای چاپی برگشت.
هفتهنامه «نیوزویک» در سال 1933 متولد شد. در آغاز دهه90میلادی، این نشریه در سراسر دنیا 3/3میلیون نسخه تیراژ داشت اما این تیراژ در دودهه بعدی، کاهش یافت و در سال 2010 به 5/1میلیون نسخه رسید. در این برهه، مجله به یک سرمایهگذار میلیاردر به نام سیدنی هارمن فروخته شد و سپس با وبسایت «دیلی بیست» (Daily Beast) ادغام شد. این تحولات البته نتیجهای جز شکست را در پی نداشت. در ادامه روزگار ناخوش نیوزویک در اکتبر 2012، اعلام شد که تصمیم گرفتهشده نسخه چاپی نشریه، دیگر منتشر نشود. مدیران کمپانی برآورد کرده بودند که توقف انتشار نسخه چاپی میتواند سالی 40میلیوندلار صرفهجویی به همراه داشته باشد. از آن پس نیوزویک فقط به شکل اینترنتی منتشر شد.
با این حال یکسال بعد «جیم ایمپوکو» سردبیر این هفتهنامه، خبر از انتشار دوباره نسخههای کاغذی آن داد. براساس اعلام، «نیوزویک» در دور جدید انتشار بیش از آنکه برای درآوردن مخارج خود متکی به تبلیغات باشد، وابسته به مشترکان خود است و مشترکان و خریداران هفتهنامه باید بهایی بیش از گذشته پرداخت کنند. ایمپوکو که سردبیر سابق نیویورک تایمز بود و در ماهسپتامبر سردبیر نیوزویک شد، اعلام کرد صاحب جدید هفتهنامه لازم نیست مانند صاحبان قدیمی برای انتشار این مجله هزینه کند. او گفت با ناشران و توزیعکنندگان صحبت کرده و نظر مثبت آنها را جلب کرده و امیدوار است در سال اول به تیراژ 100هزارنسخه برسد. «ایمپوکو» در اینباره گفت: «مدل جدید ما برای انتشار مجله مشترکمحور خواهد بود، یعنی بیشتر شبیه به مجله «اکونومیست» تا شبیه به «تایم» خواهیم بود و فقط در اختیار مشترکان قرار میگیرد و روی دکههای مطبوعاتی عرضه نمیشود، نیوزویک جدید برای ما یک محصول ممتاز است، یک محصول ویترینی.»
شماره اول «نیوزویک» چاپی در دور جدید بعد از توقف یکساله هفتمارس 2014 منتشر شد. آنها برای شروع با تیراژ ۷۰هزار نسخه به دنیای رسانههای کاغذی بازگشتند، البته در دهه80 که اوج رونق «نیوزویک» بود و از «اینترنت» هم خبری نبود تیراژ این مجله به بیش از سهمیلیون نسخه رسید. اگرچه «تینا براون»، سردبیری که سال۲۰۱۲ به توقف انتشار چاپی «نیوزویک» تصمیم گرفت، گفته بود که این اقدام شجاعانه و پیشروانه است و سایر همتایان «نیوزویک» هم به آن تأسی خواهند جست، ولی قبل از آنکه این پیشبینی عملی شود، هم او از نیوزویک رفت و هم این مجله دوباره به دنیای نشریات چاپی برگشت. البته در یکسالی که «نیوزویک» تنها در دنیای «اینترنت» حضور داشت به گفته مدیرانش ۴۰میلیوندلار صرفهجویی انجام شد، حضور صرف در «اینترنت» عملا بازتاب و تاثیرگذاری این نشریه صاحبنفوذ را به شدت کاهش داد.
کیفیت چاپ دور جدید «نیوزویک» بسیار فراتر از دیگر نشریات مشابه یا دورههای قبلی انتشار خود و در حدی اعلا برآورد شده است، بر همین اساس بهنظر میرسد با این نوع چاپ، مدیران «نیوزویک» مخاطبانی خاص را هدف گرفتهاند. قیمت تعیینشده برای این نشریه هم نزدیک به هشتدلار در هفته است و اشتراک سالانه آن 150دلار خواهد شد. این در حالی است که قیمت نشریهای مشابه مانند تایم حدود پنجبرابر کمتر از این است.
همین تجربه معکوس «نیوزویک» برای بازگشت به دنیای کاغذ را میتوان شاهد و مثالی خوب در زمینه تغییر زمین بازی و عرصه رقابت رسانههای کاغذی با رسانههای اینترنتی دانست. تاکتیکی که بهنظر میرسد نه فقط «نیوزویک» که باید دیگر رسانههای مکتوب به آن عمل کنند چون در غیراینصورت سرنوشتی جز پایان کارشان در انتظارشان نخواهد بود. رسانههای کاغذی هم اعتبار و تاثیرگذاری خاص خود را دارند و هم فرصت پرداختن به چیزهایی فراتر از اخبار صرف.
تجربه رسانههای کاغذی در ایران اگرچه متفاوت از روند طبیعی اینگونه رسانهها در دنیا نیست اما با عواملی اضافه بر آن هم دستبهگریبان است. توقیفهای مکرر، خطوط قرمز و مواردی از این دست را میتوان بخشی از این عوامل دانست. در نشست تخصصی «خطر ریزش مخاطب» که در ابتدای این نوشته هم به آن اشارهای شد، محمد قوچانی، سردبیر نشریههای «تجربه» و «مهرنامه» یکی از حاضران و سخنرانان اصلی بود. قوچانی در صحبت خود به موضوع اصلی نشست اشاره کرد و گفت: «برای یافتن علل ناکامی فضای مطبوعات مکتوب تنها نمیتوان به یک عامل توجه کرد، بلکه عوامل متعددی در ایجاد این فضا نقش دارند که مهمترین آن، نوع نگاه حاکمیت به مقوله مطبوعات است. منظور من از حاکمیت، ترکیبی از مدیران است که نگاهشان به مطبوعات، نگاه به یک بوق است که فقط از طریق آن میخواهند حرفی را منتقل کنند. نتیجه این نوع نگاه قایلنشدن هویت و شخصیت مستقل برای رسانههاست و احساس میشود روزنامهنگار فقط یک قلم است که وقتی جوهرش تمام شد دیگر هیچ نقشی ندارد و به آن نیازی نیست. به همین دلیل در رسانه ملی ما که همه اقشار اجتماعی در آن حضور دارند، به مطبوعات توجه نمیشود و حتی صفحه اول یک روزنامه که نشاندهنده شخصیت و هویت روزنامه است را سانسور میکند و هنوز جامعه ما روزنامهنگاری را به عنوان یک شغل به رسمیت نمیشناسد. از طرفی دیگر فضای رسانههای ما الان در دست فضای حاکمیتی و شبهحاکمیتی است و همین مساله موجب ازبینرفتن اصل رقابت بین رسانهها و رشد و توسعه آنها شده است.» او معضل سیستم توزیع رسانهها را یکی دیگر از مشکلات فضای مطبوعات عنوان کرد و گفت: «در دکههای مطبوعاتی همهچیز فروخته میشود و آخرین مساله برای آنها رسانهها و مطبوعات هستند و ما هنوز سیستم اشتراک مطبوعات نداریم. مساله دیگر ثبات رسانهای است و سیستم توقیف مطبوعات هنوز قانون درستی ندارد. به همین دلیل اگر نشریهای به هر دلیل مرتکب تخلفی شود، چشمانداز قانونی توقیف و راههای احیای مطبوعات روشن نیست و آنچه که هست مبتنی بر لجاجت است یعنی شما یک نشریه را ببندید و ما نشریه دیگری راهاندازی کنیم.» قوچانی در سخنرانی خود به جایگاه و میزان اثرگذاری رسانههای چاپی و کاغذی در ایران هم اینگونه اشاره کرد: «به اعتقاد من مردم هنوز روزنامه میخوانند و من این روند رشد را بهوضوح دیدهام و معتقدم که نفوذ، بهتر و مهمتر از تیراژ است و هنوز در ایران نفوذ و اثرگذاری با رسانههای چاپی است. در ایران این مرحله وجود دارد که مردم به مطبوعات اعتماد کنند و اگر زمینه تداوم این نفوذ فراهم شود، مردم به آن عادت خواهند کرد.»
نظامالدین موسوی، مدیرعامل خبرگزاری «فارس» دیگر سخنران این برنامه البته نظرات دیگری در رابطه با دلایل افت تیراژ مطبوعات کشور داشت. او در سخنرانی خود این نکات را مطرح کرد: «بررسی این موضوع بهتنهایی و در ایران شاید کار خیلی دقیقی نباشد زیرا بسیاری از مسایلی که در ارتباط با روزنامه مطرح میشود به نوعی متاثر از مولفههایی است که در دنیا با آن مواجه هستیم. روزنامه بهمفهوم مدرن آن، یک پدیده وارداتی است که از غرب به ایران ورود پیدا کرده و متاثر از عواملی است که در عرصه رسانه در دنیا رخ میدهد. اما شاید یکی از مسایل مطرح در رابطه با افت تیراژ مطبوعات در داخل، برخوردهایی باشد که در برهههای مختلف زمانی با مطبوعات صورت گرفته و بهنوعی موجب افت تیراژ شده است. اما افت تیراژ مطبوعات کاغذی، امری جهانی است و آمارها هم این را نشان میدهد. البته در ایران یکی از دلایل کاهش مخاطبان و افت تیراژ در رسانههای مکتوب، عوامل فرهنگی است، اینجا علاوه بر روزنامههای سیاسی؛ روزنامههای ورزشی، طنز و حتی روزنامههای زرد هم مخاطبان چندانی ندارند و نمیتوان این مساله را ناشی از توقیف مطبوعات دانست، زیرا مطبوعات ورزشی نه سیاسی هستند و نه توقیف میشوند، پس چرا با کاهش تیراژ مواجه هستند. این پدیده حتی در حوزه کتاب و کتابخوانی نیز قابل مشاهده است و از این حیث جزو کشورهایی هستیم که سرانه مطالعه در آن کم است و باید با نگاه آسیبشناسانه به آن پرداخت.»
موسوی افت تیراژ رسانههای مکتوب را متاثر از مولفههای مختلفی دانست و بر این اساس گفت: «یکی از دلایل عمده افت تیراژ، شکلگیری رسانههای آنلاین است. با شکلگیری رسانههای مجازی بسیاری از مطبوعات به سمت مجازیشدن رفتند. در این راستا بسیاری از رسانههای جدید و خبرگزاریها و سایتهای اینترنتی باعث شدند بهتدریج نقش رسانههای مکتوب کمرنگتر شود. یکی دیگر از دلایل افت تیراژ، ناشی از اقدامات طرفداران محیطزیست است، طرفداران محیطزیست مخالف ازبینبردن جنگلها برای تولید کاغذ هستند، اما شاید این موضوع تاثیرگذار باشد ولی بخش عمده این مشکل به توسعه رسانههای دیجیتال و سرعت بالا در فضای مجازی برمیگردد. از طرفی بهجز تعداد اندکی از روزنامهها که به مسایل اساسی میپردازند و نکات تحلیلی و فراخبر ارایه میدهند بسیاری از مطالب روزنامهها برگرفته از خبرگزاریهاست و از همینرو استقبال از آنها کم است و جامعه از منابع دیگری اخبار خود را دریافت میکند.»
با همه این تفاسیر، هنوز، رسانههای کاغذی نقش و اهمیت و جایگاه خود را حفظ کردهاند. هنوز بسیاری از مطالب تولیدی دنیای رسانهها چه در ایران و چه در دیگر نقاط جهان ابتدا در رسانههای مکتوب و کاغذی منتشر شده و سپس از دنیای وب سر درمیآورند. روزنامه گاردین با 100میلیون کلیک ماهانه در سایت خود هنوز با نسخه چاپیاش شناخته میشود و بهترین و باکیفیتترین و کاملترین مطالب تولیدی خبرنگارانش را در نسخه چاپی خود منتشر میکند. «جفری بزوس»، رییس و موسس یکی از قدرتمندترین وبسایتهای اینترنتی جهان یعنی Amazon.com در ماه آگوست سال 2013 روزنامه کاغذی «واشنگتنپست» را خرید و در شرایطی که همه از پایان عصر نشریات کاغذی سخن میگویند «وارن بافت» کارآفرین و سرمایهگذار شهیر آمریکایی که بهعنوان موفقترین سرمایهگذار قرن بیستم شناخته میشود به کلکسیون داراییهای خود 63 روزنامه محلی را اضافه کرد. در همین رابطه «فدریکو رامپینی» در روزنامه «ریپوبلیکا»ی ایتالیا در مطلبی نوشت: «بافت» یک غول اقتصاد قدیمی است اما استعداد شگفتانگیزی برای سرمایهگذاری دارد. هدف او از این خرید مشخص نیست، اما روشن است که جهان دیجیتالی بار دیگر به کشف مجدد کاغذ بازخواهد گشت.»
(منابع استفادهشده برای نوشتن این مطلب: تابناک، روزنامه اعتماد، وبسایت وزارت فرهنگوارشاداسلامی، وبسایت شبکه تلویزیونی العالم، خبرگزاری فرانسه، بیبیسی و همشهری آنلاین)
مرتبط:
» تکنولوژی های اینترنت ثابت [بيش از 3 سال قبل]
برچسب ها:
اینترنت
نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
آخرین اخبار
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
- به کوچههاي بوشهر گوش دهيد
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
پربیننده ترین
- موضوع انشا: جوانی
- بار ديگر نسيم اميد و پيروزي بر سرزمين بيدار دلان ايران اسلامي وزيدن گرفت
- معماری بومی بافت تاریخی بندر بوشهر
- بوشهر بهشت ایران در نوروز/ دیار نخلهای سرافراز و دریای خروشان + تصاویر
- 21 استانداری که در بوشهر بر صندلی ریاست نشستند + تصاویر
- امید دارم که نتیجه برآمده از این انتخابات باعث توسعه روزافزون استان بوشهر شود
- خواهان رفع تبعیض وهمسان سازی حقوق بازنشستگان سالهای مختلف هستیم
- تولد مادر اصلاحات در بوشهر
- احمد رزمي ، مينياتورفوتبال ايران
- عشق ننه معصومه، بوشهر هست
- تصمیم ملی شدن صنعت نفت، نتیجه اراده ی سیاسی یک ملت
- کتابهایی برای راهنمایی زندگی
- عکس هائی دیدنی از سریال به یاد ماندنی دلیران تنگستان
- گوشه ای از حماسه رئیسعلی دلواری و یارانش
- شهرونداني هميشه شهروند
کلیه حقوق این وبگاه متعلق به « نسيم جنوب » است.
بازنشر محتوای این وبگاه تنها با درج عنوان و لینک به منبع مجاز خواهد بود.
طراحی سایت توسط شرکت یکضرب