دکتر عبدالرسول عمادی : ایرج شمسی زاده شاعر بهاری ماست، او بهار ما را نقاشی می کرد و تصویری ارائه می کرد که در آن هم رعد و برق و صاعقه های ترسناک جنوبی بود و هم آواز دل انگیز باران و هم چهچهه بلبلان و هم حضور دل انگیز انواع پرندگان و مسافران بهار در سرزمین کم بهار ما و هم حسرت های سال های بی...
دکتر عبدالرسول عمادی
گفت کسی خواجه سنایی بمرد
مرگ چنین خواجه نه کاری است خرد
برای کسانی چون ما در میانه دهه های چهل و پنجاه زندگی حتی اگر حرفه ای اهل شعر و ادبیات نباشند باز هم ایرج شمسی زاده نامی آشناست.
شمسی زاده شاعری سیاسی بود، شعر اجتماعی می گفت، ادبیاتی طبیعت گرا داشت، به فرهنگ ملی خوکرده بود و در عین حال تسلط بی نظیری بر واژگان، ادبیات احساس و عاطفه جنوبی داشت و از همه مهم تر این که شاعر شادی و زندگی بود. در زمانه ای که مرگ اندیشی و غم پراکنی وجه غالب فرهنگ زمانه است. او بعلاوه این ها از صراحت لهجه ی بی نظیری برخوردار بود.
یکی از شاخصه های فرهنگی و اخلاقی ما جنوبی ها، بیان تند و آتشین و خالی از تعقید و پرده پوشی و اجتناب از سخن گفتن در لفافه و در زیر لحاف است و شمسی زاده در اعلا درجه بازتاب دهنده ی این مشخصه ی فرهنگ جنوبی بود.
ایرج شمسی زاده شاعری متعهد بود، متعهد به وجدان خود و وجدان جامعه اش. آنچه را حس عمومی بود با شامه ی قوی احساس می کرد و به شعر و بیان می آورد و از پرداخت هزینه های بیان آزاد خود هم هراسی نداشت.
در سال های ابتدای انقلاب شعر سیاسی او دهن به دهن می گشت و مشاعره ای که میان او و دیگر شاعر بزرگ ما استاد فرج الله کمالی اتفاق افتاده بود، نقل محافل بود.
او شاعری بود الهام بخش برای فعالان سیاسی اجتماعی در صراحت بیان و طرح آنچه باور جمعی بود.
وقتی شعر شمسی زاده را می خواندی حس می کردی این همان چیزی است که تو خود می خواسته ای بگویی اما زبان بیان آن را نداشته ای و یا کسی زودتر آن را گفته است و در بزرگی یک شاعر همین کفایت می کند که زبان جمع بزرگ و پر تعدادی باشد و هر چه دایره هم حسان او بیشتر می شود به همین نسبت بزرگ تر می گردد.
یکی از پارادوکس هایی که در شعر وجود دارد این است که شاعران بزرگ در زمان مادری و محلی خود احساسات مشترک انسانی را بهتر بیان می کنند و در عین حال به دلیل کوچک بودن دایره استعمال گویش های محلی، احساس های متعالی آنها ناشناخته می ماند و ترجمه هم هیچگاه قادر به حل این پارادوکس نیست. ترجمه به زبان های زنده دنیا هیچگاه نتوانست لطایف شعر حیدر بابای شهریار را انتقال دهد. و زیبایی های شعر شمسی زاده و کمالی را هم نمی توان به تمامه انتقال داد.
شمسی زاده در طی چهار دهه ی اخیر یکی از قله های بلند شعر در آستان ما بود، او الهام بخش بسیاری از شاعران امروز ماست.
حس خود باوری که او در نسل های بعد آفرید که بدانند می توان با زبان ساده خود مفاهیم بلند را انتقال دهند از برکت وجود ایرج شمسی زاده بود. او به ما آموخت که خود را و داشته های فرهنگی و سرمایه ی گویشی خود را پاس بداریم و از آن ارزش افزوده ی فرهنگی و ادبی تولید کنیم.
ایرج شمسی زاده شاعر بهاری ماست، او بهار ما را نقاشی می کرد و تصویری ارائه می کرد که در آن هم رعد و برق و صاعقه های ترسناک جنوبی بود و هم آواز دل انگیز باران و هم چهچهه بلبلان و هم حضور دل انگیز انواع پرندگان و مسافران بهار در سرزمین کم بهار ما و هم حسرت های سال های بی بارانی و قحطی و حرمان های دردناک و افسردگی های عمیقی که ناشی از سال های گاه متمادی قحطی و نداری است و این ها را به نحو ملیحی ربط می داد به جامعه و سیاست به طوری که هم حس نو جویی و طراوت طلبی ، هم آزادی خواهی و هم فطرت فقر ستیزی را اشباع می کرد.
شمسی زاده به زبان ویژه خود در شعر هم دست بافته بود. زبانی فاخر و بلند مرتبه که قدرت و جسارت بهره گیری از توانایی های زبان محلی را با آمیزش آن با فرهنگ ملی فراهم می ساخت و این همه ما را در حسرت از دست دادن مردی نشانده است که بعید است تا سالیان متمادی این دیار فرزندی به بلندی و رشیدی او تجربه کند.
روان ایرج شمسی زاده شاد که گویا مرگ را هم در هاله ای از نوروز پیچید تا تحمل پذیر ترباشد.
آخرین اخبار
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
پربیننده ترین
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- ربع قرن انتشار نسیم جنوب؛ عليرغم کارشکني ها و سنگ اندازي ها
- بازار ماهي فروشان قديم در بندر بوشهر
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- حکایت اولین کارگاه نوشابه سازی ایران در بوشهر
- هر ایرانی باید خارگ را ببیند
- کتاب مطبوعات و شهروندی
- سالهاي مدرسه و معلمان به ياد ماندني در بوشهر
- در کوچه فستيوال بوشهر چه ميگذرد؟
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
- نابودي بنيانهاي زيستي شهر خورموج و حومه
- چالشهاي كوتاه مدت / حسين زيرراهي
- جزيره خارگ؛ از منظر موقعيت تاريخي و باستاني يک موزه تاريخ اقوام است
- چگونه دلیران تنگستان ساخته شد + تصاویر