بعد از ٣٧ سال پذيرفته نيست عده‌اي فكر كنند خون‌شان رنگين‌تر از بقيه مردم است و آنها مي‌توانند بگويند چه كسي بايد چگونه فكر كند؟ يكي از سوالات پيش روي ما امروز اين است كه اصلاح‌طلبان چه نسبتي با دولت دارند؟ دولت با چالش‌هايي روبه‌رو است اما در عين حال نماينده اكثريت مردم است و پايگاه اجتماعي‌اش را اصلاح‌طلبان تشكيل مي‌دهند. بنابراين استراتژي او نبايد مبتني بر بقا باشد. اتفاقي را كه در تبريز رخ داد ببينيد. در ورزشگاه تبريز و در جريان بازي فوتبل ميان تراكتور‌سازي و نفت تهران، رسما به مردم دروغ گفتند. اين دروغگويي هر جا رخ مي‌داد چندين مقام مسوول استعفا مي‌دادند. از روحاني مي‌خواهم وزير ورزش را عزل كند. كسي كه نمي‌تواند شرايط برگزاري يك ليگ فوتبال را مديريت كند و شرايطي را به وجود مي‌آورد كه به مردم دروغ بگويند بايد عزل شود. با اينكه خود روحاني نمره قبولي مي‌آورد اما ممكن است كابينه‌اش نمره قبولي نياورد. روحاني مهم‌ترين چالش‌هايش را بايد به كمك نيروهاي اجتماعي‌اش حل كند. تورم، بيكاري و تحريم‌ها در شعارهاي او بود اما همه چالش‌ها اقتصادي نيست. به علت بي‌درايتي دولت قبل پرونده هسته‌اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل رفت و ذيل فصل هفتم قرار گرفت.
   محيط دانشگاه زنده بود اما در طول هشت سال با ستاره‌دار كردن و اخراج دانشجوها چنان فشاري وارد كردند كه آن را خموده كرد و فكر هم كردند پروژه‌هاي‌شان موفق شده اما دانشجوها نمي‌پذيرند محيط تحصيل‌شان مرده باشد. لباس شخصي‌ها با چه پشتوانه‌اي اقدامات‌شان را انجام مي‌دهند؟ حكومت قانون دارد شما به چه حقي در امور دانشجويان مداخله مي‌كنيد؟ در طول هشت سال تصور كرديد ملت ايران را مي‌توانيد در خم رنگ‌رزي بريزيد و يك رنگ از آن بيرون بياوريد. چهار سال اول برخي آقايان مي‌گفتند اطاعت از احمدي‌نژاد اطاعت از خدا است. در چهار سال دوم بود كه فهميدند چه گافي داده‌اند. حالا ما دروغ مي‌گوييم يا شما؟  
   آقاي روحاني در مقابل يك چالش مهم قرار دارد و آن لباس شخصي‌ها و بنيادگرايي سياسي است. روحاني نبايد اجازه دهد شرايطي پيش بيايد كه به دولت احمدي‌نژاد برگرديم. آقاي روحاني در مقابل اينكه چگونه مي‌تواند تندروها را كنترل كند بايد به بخش‌هاي ديگر جامعه بها بدهد. اولويت ايشان سياست خارجي است. او بهتر از من و شما مي‌داند سياست خارجي در ادامه سياست داخلي است. يك ديپلمات بدون پشتوانه قدرتمند داخلي نمي‌تواند پاي ميز مذاكره بنشيند. اين چه وضعي است كه در كشور ايجاد كرده‌اند؟ هشت سال اجماع عليه ايران ايجاد كرديد. مگر قرار بود ملتي كه انقلاب به آن بزرگي انجام داده و رهبري مثل امام داشته و به دنبال اسلام رحماني بوده به سمتي برود كه بگويند اين ملت بزرگ و صلح طلب تهديد براي صلح و امنيت جهاني است. دست روحاني را بايد ببوسيد كه ايران را از محوريت اجماع جهاني خارج مي‌كند.
   چه كسي اين شرايط را تحميل كرد؟ حالا همه بايد تلاش كنيم آن را حل كنيم. اگر روحاني مي‌خواهد كشور اقتصاد خوب داشته باشد بايد مساله هسته‌اي را حل كند و اگر مي‌خواهد قدرتمندانه پاي ميز مذاكره بنشيند بايد سياست داخلي را حل كند.
   مگر رهبري نفرمودند نرمش قهرمانانه؟ چرا به فرمايش ايشان هم گوش نمي‌دهيد. گويا متوجه نيستيد كشور در چه شرايطي قرار دارد. روحاني ناچار است به فرصت‌ها ميدان دهد. اصلاح‌طلبان بخشي از حل مساله هستند. آنها فرصت هستند نه چالش. نمي‌توانيد بدون توجه به مطالبات اصلاح‌طلبان تصور كنيد بدنه اجتماعي حمايتش را ادامه مي‌دهد. راي اصولگراها در انتخابات روشن شد. آنهايي كه مي‌خواستند همه ملت را يك شكل كنند كلا چهار ميليون راي آوردند. حد و اندازه شما چهار ميليون راي است و بايد آن را قبول كنيد. نشسته‌اند براي ما تعيين مي‌كنند كه دين داريم يا نه. اين كشور علاوه بر اينكه اسلامي است متعلق به تمام فرهنگ‌ها و اقوام است. مگر مي‌توانيد جامعه را به شهروند درجه يك و دو تقسيم كنيد؟ هر كس كه در شناسنامه‌اش نوشته متولد ايران شهروند درجه يك است.
   روحاني محصول ايجاد اين فضايي است كه مي‌خواست همه ملت را يك شكل كند. ما امروز به روحاني نمره قبولي مي‌دهيم. او به شعارهايش متعهد است. انتظارمان هم اين است كه به مطالبات دموكراتيك مردم اهميت دهد. انتخاباتي عادلانه است كه مردم بتوانند نماينده‌هاي واقعي‌شان را انتخاب كنند. آقاي روحاني مجري قانون اساسي است. بايد با شوراي نگهبان صحبت كند. در صورت ادامه روند فعلي در خصوص تاييد صلاحيت‌ها مجلس ضعيفي تشكيل مي‌شود و روحاني نمي‌تواند بر چالش‌هايش فائق شود. اما اگر شرايط تشكيل مجلس قدرتمند را فراهم كند و فضا براي مشاركت سياسي مردم فراهم شود، دولت هم تقويت مي‌شود.
   روحاني نبايد بگذارد راديكال‌ها و بنيادگراهاي سياسي بازگردند. ما با او شريك سياسي هستيم. نه فقط او، هر اصولگرايي هم نگران به قدرت رسيدن تندروها باشد ما با آنها هم شريك هستيم. تاثير احمدي‌نژاد فقط در اصلاح‌طلبان نبود. او به اصولگرايان هم ضربه زد. هر كس كه شعارش در راستاي حذف تندروها باشد ما با آنها وحدت مي‌كنيم. ما نه وكالت مي‌خواهيم نه وزارت؛ دنبال پست و مقام هم نيستيم. نگذاريد كشور به تندروي بيفتد. اين نگراني جامعه از وضعيت كشور بود كه باعث راي به روحاني شد. مردم بودند كه خواسته‌شان را تحميل كردند. بايد از روحاني حمايت كنيم. او هم تكاليفي دارد در مقابل مردم و كساني كه به او راي داده‌اند.
   مگر مي‌شود او رييس‌جمهور كشوري باشد كه در آن زنداني سياسي و روزنامه‌نگار داشته باشيم؟ در كشوري كه با افتخار هر سال انتخابات برگزار كرده و افتخار مي‌كند امامش در مقابل روحانيت محافظه‌كار يك تز كاملا مدرن ارايه كرده و قانون اساسي را ميثاق ملت دانسته، چگونه است كه عده‌اي مي‌گويند راي مردم تزييناتي است. مي‌گويند جمهوري اسلامي بايد حكومت اسلامي شود. شما نماينده چه كسي هستيد كه اينگونه حرف مي‌زنيد؟ عبرت بگيريد.
   وظيفه اصلي روحاني ممانعت از بازگشت تفكر متحجرانه است. جامعه ايران تحمل بازگشت آنها را ندارد. كشور ايران بايد نيروها و اتباعش را از سطح جهان جمع مي‌كرد، اما نيروهاي موثر كشور راه مهاجرت در پيش گرفتند و متاسفانه امروز آواره هستند. آن شاه بود كه مي‌گفت يا حزب رستاخيز يا خروج از كشور. مگر ما مي‌توانيم مثل او برخورد كنيم. نگذاريد فرصت‌هاي طلايي از دست برود. اصلاحات امريكايي نمي‌خواهيد يعني چه؟ مگر ما امريكايي هستيم؟
   بعد از ٨٨ خيلي‌ها با سياست و حكومت قهر كردند. اين هنر نيست. هنر اين است كه اطمينان بدهيم صندوق راي حاكم است. امام گفتند ميزان راي ملت است. شما مي‌خواهيد بگوييد اين شوخي است؟
   يك حرف را آگرانديسمان مي‌كنيد و حكم مي‌دهيد اصلاح‌طلبان امريكايي‌اند و دين‌ستيز هستند. اصلاح‌طلبان از ابتداي انقلاب پاي كار بودند. ما كه با حذف موافق نبوديم. ما با همه تندروها هم گفت‌وگو مي‌كنيم. وقتي با دنيا گفت‌وگو مي‌كنيم چرا در داخل اين كار را نكنيم؟
   ٢٤ ساعت بعد از انتخابات مردم شادي كردند و يك شيشه شكسته نشد، يك شعار خلاف قانون داده نشد. از اين رفتار بايد استقبال كنيم. اين سرمايه اجتماعي است. شكاف دولت و ملت بعد از انتخابات ٩٢ به كمترين حد خود رسيد. مردم بالاخره پاي صندوق آمدند اگر دنبال اين باشيد كه ثابت كنيد دولت روحاني بي‌عرضه و خائن است و راي مردم به خطا رفته نفعش به كسي خواهد رسيد؟ بحران ناكارآمدي مي‌تواند پاشنه‌آشيل دولت باشد و نبايد هم منتظر حل شدن سياست خارجي باشد. روحاني با زيركي حقوق شهروندي را مطرح كرد اما بايد آن را اجرا كند. علاوه بر اميد بايد كارهايي كند كه مردم چشم‌انداز روشني داشته باشند.
   آسيب شكاف دولت و ملت مردم را متضرر مي‌كند. نگذاريم اميد مردم به صندوق كم شود. آرامش و امنيت كشور ما را قدردان نيروهاي نظامي و امنيتي مي‌كند اما دليل نمي‌شود آنها در اقتصاد و سياست دخالت كنند. اقتصاد عرصه حضور نظامي‌ها نيست. نه ما و نه دانشجويان دنبال انقلاب و انحلال‌طلبي نيستيم. دانشجوها گروهي هستند كه به زيست مشترك در دانشگاه مي‌پردازند. محيط دانشگاه كارگاه سياسي است اما قرار نيست دانشجوها دنبال انقلاب و براندازي باشند. اين در مخيله دانشجويان نيست. همه جنبش‌هاي اجتماعي ايران به انقلاب وفادارند. حق نداريد آنها را وابسته به خارج بدانيد.
   آقاي روحاني به عنوان رييس‌جمهور بايد به جز سياست داخلي و خارجي و بحران اقتصادي به شعارهايش هم وفادار باشد. طبعا برايش قابل درك است كه بخش عظيمي از بدنه اجتماعي‌اش متعلق به اصلاح‌طلبان است. راي روحاني نشان مي‌دهد در شهرها و روستاها مردم به نسبت مساوي به او راي داده‌اند. او برآيند خردجمعي جامعه است. من اميدوارم دولت او بتواند انتخابات سالم و خوبي را براي مجلس برگزار كند.
   اين نعمت است كه در دولت روحاني در محيط‌هاي دانشجويي نشاط به وجود آمده است. همه بايد بتوانيم حرف‌مان را بزنيم. شايسته اين انقلاب عظيم و عزيز نيست كه كسي را حذف كنيم.