شرق: حالا که مذاکرات به نتیجه رسیده است و طرفین به جمعبندی دست یافتهاند، این نکته مطرح میشود که دليل اینهمه توجه به یک موضوع سیاست خارجی در نظر توده مردم چیست؟ چهچیزی سبب شده است که این موضوع برای مردم پراهمیت شود و از اینها مهمتر، دولت بعد از حل چالش هستهای، در عرصه داخلی با چه مطالباتی مواجه خواهد شد. اينها پرسشهايي است كه آن را با دکتر جواد اطاعت، استاد دانشگاه شهید بهشتی و از اعضای شورای مرکزی حزب اعتمادملی، در میان گذاشتیم.
علت پررنگشدن موضوع مذاکرات در افکار عمومی ایرانیان چیست؟ در خردادماه براي اولینبار یک موضوع در عرصه سیاست خارجی، محور رأیدادن یا ندادن مردم به نامزدها شد. این در حالی است که تا قبل از آن عموما موضوعات اقتصادی و مباحث سیاست داخلی در اولویت بودند، این پدیده چگونه رخ داده است؟
این موضوع به دولتمردان و کسانی که تریبون در اختیار دارند برمیگردد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با شدت و ضعفهایی، دولتمردان ایرانی بیشتر نگاهشان به خارج از مرزها بوده است تا مسائل و مشکلات داخلی، این رویکرد، عمده مشکلات را هم ناشي از ناعادلانهبودن نظام حاکم بر جامعه جهانی میدید. در سالهای اخیر به دلیل پرونده هستهای، این موضوع از شدت و غلظت بیشتری برخوردار شده است. به عبارتی این سیاستمداران هستند که موضوعات و مسائلی را برای افکار عمومی عمده میکنند. اینکه مذاکرات هستهای از مسائل کلیدی در تبلیغات انتخاباتی نامزدهای ریاستجمهوری بود نیز تا حدودی ناشی از همین نوع نگاه بود. علاوهبرآن دو رقیب از رقبای انتخاباتی در دو دوره متفاوت و متمایز، مسئول پرونده هستهای بودند. مضافا اینکه تحریمها زندگی مردم را تا حدودی تحتالشعاع قرار داده است. با این متغیرها طبیعی است که افکار عمومی در ایران موضوع مذاکرات و بهطورکلی تفاهم و توافق ایران با غرب را مورد توجه قرار دهد.
آیا واقعا بیشتر مسائل و مشکلات یا توسعهنیافتگی ایران دارای منشأ خارجی است؟ به عبارتی سهم ناکارآمدیهای داخلی در مقایسه با موانع خارجی چه میزان است؟
من همانند شما مسائل خارجی و داخلی را از هم تفکیک نمیکنم. سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است. اگر ایران امروزه در خارج از کشور با مشکلاتی مواجه است به نظرم بیشتر آن دارای منشأ داخلی است. نوع مواجهه برخي سياستمداران با جهان خارج است که مشکلات بینالمللی ایران را پیچیدهتر میکند. اگرچه مناسبات بینالمللی ناعادلانه است؛ اما در همین چارچوب هم کشورها میتوانند با مدیریت صحیح فرایند توسعه خود را به پیش ببرند. اگر ما کرهجنوبی و مالزی را با عراق و کرهشمالی مقایسه کنیم خواهیم دید که در چارچوب همین مناسبات جهانی کشورهای مالزی و کرهجنوبی به سرعت فرایند رشد و توسعه را سپری کردهاند و کشورهایی مثل کرهشمالی و عراق در همین نظام بینالمللی با مشکلات عدیدهای مواجه شده اند. پس نوع جهانبینی، منظومه فکری، میزان دانش و آگاهی، ساختارهای تصمیمساز و تصمیمگیر، فضا و شرایط خاص تصمیمگیری و فضای روانی حاکم بر جامعه و رهبران سیاسی همه و همه تأثیرگذار است.
واقعا چه میزان از مشکلات به تحریمها برمیگردد؟
اینکه تحریمها مشکلاتی را سبب شده است نباید نادیده گرفت؛ اما اگر همه ناکارآمدیها را ناشی از تحریمها بدانیم سخن صوابی نیست. بسیاری از مشکلات کنونی به دلیل ناکارآمدی داخلی است. مشکلات مربوط به تحریمها از سال ٩٠ بیشتر خود را بروز داده است. اما سؤال این است که آیا در دورهای که نفت را بالای صد دلار میفروختیم و برای انتقال منابع ارزی نیز مشکلی نبود، کشور به خوبی اداره میشد و مشکلاتی همچون تورم، بیکاری و... نداشتیم؟ درثانی گرهزدن همه مشکلات به تحریمها در شرایطی که تحریمها برداشته شود، انتظارات اجتماعی را فزونی میبخشد و از آنجا که مشکلات اقتصاد ایران بیشتر ساختاری است و در کوتاهمدت نمیتوان این مشکلات را برطرف کرد، شکاف انتظارات و توقعات برآوردهشده دولت را با چالش جدی مواجه خواهد کرد.
مردم در انتخابات ریاستجمهوری گذشته، به فردی رأی دادند که سابقه او نزد افکار عمومی بيشتر به عنوان مذاکرهکننده ارشد هستهای شناخته ميشد تا دیگر فعالیتهای او در امور سیاست داخلی.او هم شعار خود را به حل موضوع هستهای اختصاص میدهد. روحانی در جایی میگوید که معمولا از اقتصاد به سیاست خارجی رانت میدهند اما این بار باید از سیاست خارجی به اقتصاد رانت داده شود. سفرهای خارجی اقتصادی و سرمایهگذاران خارجی معمولا در قالب هیأتهای دیپلماتیک انجام میشود به طوری که این هیأتها در نقش وکیل این سرمایهگذاران ایفای نقش میکنند. این در حالی است که در شرایط امروز این موضوع دست کم به صورت عکس ترجمه میشود.
اصولا مهمترین وظیفه دولتها در عصر حاضر تداوم فرایند توسعه در کشورهایشان است. در دنیای دیروز تنها کارویژه دولت حفظ نظم و امنیت داخلی و بینالمللی بود. اما در دنیای امروز علاوه بر آن کارویژه سنتی رشد، رونق و رفاه اقتصادی نیز مهمترین وظایف دولتها به شمار میرود. در دوره حاکمیت گفتمان «ژئواستراتژیک» اگر قرار بود سفیری به یک کشور خارجی اعزام شود معمولا از نظامیان تحصیلکرده در دانشکدههای نظامی استفاده میشد؛ اما در دوره کنونی که گفتمان «ژئواکونومیک» حاکم شده است، همه امکانات در خدمت اقتصاد کشورها قرار میگیرد. بنابراین اگر قرار باشد یک دیپلمات برای مأموریت به یک کشور خارجی اعزام شود بهتر است از دانشآموختههای دانشکدههای اقتصاد انتخاب شود. بنابراین سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی باید در خدمت گفتمان حاکم که همان اقتصاد کشور است قرار گیرد. نه تنها وزارتخانههای سیاسی باید در خدمت اقتصاد کشور باشند که همه کشور و ملت باید برای توسعه در ابعاد مختلف آن بسیج شوند.
در دوران پساتحریم، دولت با چه مسائلی مواجه خواهد شد؟
توافق هستهای به خودی خود اتفاقی را رقم نخواهد زد. این موضوع به چگونگی عملکرد دولت ربط خواهد داشت . دولت باید برای پس از تحریم برنامهریزی کند. وزارتخانههای مربوط باید اقدامات خود را شروع کنند. جذب سرمایه خارجی، رونق صنعت گردشگری، فعالکردن صنایع نفت وگاز و... باید مد نظر قرار بگیرد. از طرفی، مردم هم باید توجیه شوند که انجام توافق در کوتاهمدت در زندگی آنها اثری فوری نخواهد گذاشت. نباید انتظارات عمومی را افزایش داد چون دولت دچار بحران انتظارات خواهد شد.
آیا دولت با فارغشدن از موضوع مذاکرات نباید سیاست داخلی را در اولویت قرار دهد؟ حل نهایی مسائل هستهای، طبيعا مطالبات را به سمت سیاست داخلی ميبرد. در اینجا وعدههای محقق نشده دولت در عرصه سیاست داخلی رخ نمایان میکند. دولت در این عرصه چگونه باید عمل کند که پس از کسب پیروزی در عرصه سیاست خارجی در عرصه سیاست داخلی هم انتظارات حاميان خود را برآورده كند؟
در سیاست داخلی هم با توجه به ویژگیها و کاراکتری که آقای روحانی دارد میتواند نقطه اتصال جریانهای سیاسی داخلی باشد. روحانی از این ظرفیت و پتانسیل برخوردار است که تفاهم داخلی را نیز رقم بزند؛ بهویژه که امسال سال مهمی برای سیاست داخلی هم هست. چراکه دو انتخابات در ماه پایانی سال برگزار میشود و آقای روحانی باید توجه خود را از وزارت خارجه به وزارت داخله معطوف کند. مذاکره و گفتوگو و تفاهم در سیاست داخلی بههیچوجه نه کماهمیتتر از سیاست خارجی است و نه آسانتر از آن. دولت روحانی برآمده از یک شکاف بیاعتمادی جریانهای سیاسی داخلی است که درعینحال حلقه اتصال آن نیز هست. اگر روحانی بتواند بعد از توافق هستهای، توافق داخلی بین جریانها را فراهم آورد و انتخابات خوبی را به انجام برساند ضمن آنکه نیمه دوم کار خود را تکمیل کرده است در تاریخ ایران نیز ماندگار خواهد شد. روحانی باید بتواند مسئله انتخابات را که در کشور ایران، که گاهی موضوع دعواست به کارویژه اصلی آن که «فصل منازعه» است تبدیل کند.
دلیل ارتقای جایگاه ایران در عرصه جهانی که شش قدرت جهانی روزها و ساعات بسیاری را صرف مذاکره با ایران کردهاند را متأثر از چه عواملی میدانید؟
نکته مهم این است که دولت ایران و مذاکرهکنندگان ایرانی پشتوانه مردمی داشتند و مهمتر آنکه رهبری نظام ضمن حمایت و پشتیبانی از این گفتوگوها آن را هدایت و مدیریت کردند و این دو موضوع سرمایه مهمی بود که طرف ایرانی از آن برخوردار بود. از طرفی دولت برآمده از آرای عمومی با درایت و عقلانیت عمل میکند و منافع ملی را از هیجانات سیاسی و موضوعات شعاری جدا کرده است و با رویکردی واقعبینانه به مسائل بینالمللی نگاه میکند. تیم مذاکرهکننده هم ضمن تعهد به مصالح و منافع ملی، تخصص و کارآمدی لازم را دارد. علاوهبراین، ایران در منطقه مهم و استراتژیک جنوب غرب آسیا و در کانون هارتلند انرژی جهانی قرار دارد؛ منطقهای که فعلا گرفتار بنیادگرایی اسلامی است و افکار مخرب و عقبمانده سلفیگری کشورهای افغانستان، پاکستان، عراق و سوریه را به آشوب کشانده است. در چنین منطقهای، کشور ایران لنگرگاه امن و باثبات منطقه است و بهنظر من قدرتهای جهانی به اهمیت این جایگاه واقف هستند.
چرا کشورهایی چون عربستان و اسرائیل با این مذاکرات مخالفت میکردند؟
این مذاکرات در این سطح، صرفنظر از نتایج آن، برای ایران اعتبار بالایی را در عرصه جهانی و منطقهای فراهم میآورد و مهمتر آنکه بهنتیجهرسیدن این گفتوگوها مهمترین مانع فرایند توسعه را که همان تحریمها هستند، مرتفع میکند و این موارد باعث میشود در کنار سرمایه انسانی، سرمایه طبیعی و جغرافیایی و دیگر پتانسیلهای سرزمینی، ایران تبدیل به یک قدرت بلامنازع منطقهای شود. در کنار اینها، عادیسازی روابط ایران با کشورهای غربی شرایطی را فراهم میآورد که عربستان سعودی و اسرائیل از آن واهمه دارند.
بهنتیجهرسیدن مذاکرات بر گفتمانهای سیاسی حاکم بر جهان چه تأثیری میتواند داشته باشد؟
بهنتیجهرسیدن این گفتوگوها تأثیری بر گفتمان حاکم جهانی ندارد؛ اما ازآنجاکه ایران بهدلیل ویژگیهای ژئوپلتیک ذاتی کشوری تأثیرگذار و تأثیرپذیر است، افزایش نقش جهانی ایران و تأثیرگذاری برتحولات منطقهای، از نتایج این گفتوگوها و مذاکرات خواهد بود. به عبارتی پرداختن به موضوعات منطقهای با مشارکت ایران، امکان رسیدن به راهحلهای جمعی را فراهم میکند.
آخرین اخبار
- طنين موسيقي اقوام ايراني در نونواي بوشهر
- بوشهر؛ شهر پارک هايساحلي
- گردشگري در شهر زيباي بوشهر
- بوشهر، بندري مستعد پيشرفت اما مهجور
- فرهنگ مدارا؛ مزيت بوشهر در گردشگري
- عشق ننه معصومه، بوشهر هست
- قصه ننه معصومه و معجزه رنگها
- يک کوچه براي آرامش در بوشهر
- اين راه جذب گردشگر نيست
- هويت زنانه و حقيقت زنانگي
- سخت، سفت، محکم، تلاش کن
- گردشگري بوشهر، همراه با شعر و ادبيات و صداي امواج
- وقتي کتاب خواندن هولناک ميشود
- خطر کتاب نخواندن نسل جديد
- ارج و ارزش کتابخواني براي نسل نوجوان
پربیننده ترین
- وقتي کتاب خواندن هولناک ميشود
- عکس های دیدنی از زندگی رئیسعلی دلواری
- هويت زنانه و حقيقت زنانگي
- بوشهر، بندري مستعد پيشرفت اما مهجور
- گردشگري در شهر زيباي بوشهر
- ماحوزي مديركل ارشاد بوشهر شد
- نیروسوزی ما و نیروسازی دیگران
- بوشهر؛ شهر پارک هايساحلي
- قصه ننه معصومه و معجزه رنگها
- يک کوچه براي آرامش در بوشهر
- فرهنگ مدارا؛ مزيت بوشهر در گردشگري
- ارج و ارزش کتابخواني براي نسل نوجوان
- خطر کتاب نخواندن نسل جديد
- گردشگري بوشهر، همراه با شعر و ادبيات و صداي امواج
- طنين موسيقي اقوام ايراني در نونواي بوشهر