فارغ از تاثیرات اقتصادی كه میتواند بهبود معیشت مردم را در بر داشته باشد این توافق نوعی امید را به جامعه بازگرداند. در واقع اقشار مختلف به ویژه طبقه متوسط و پایین كه تا حدود زیادی درآمد و رفاه آنها تحت تاثیر تحریمها قرار گرفته بود مدت مدیدی چشم به سرنوشت مذاكرات دوخته بودند بعد از آنكه حسن روحانی پیروز انتخابات سال 92 شد این امید تقویت شد كه این دولت میتواند این مساله را حل كند و بستری برای بهبود وضعیت اقتصادی، معیشتی و رفاهی فراهم كند. طبیعی است كه این امر به یكی از مطالبات اصلی مردم تبدیل شده بود و البته قشر تولیدكننده نیز به انتظار برداشته شدن تحریمها و باز شدن مسیر برای ادامه فعالیت اقتصادی چشم به دست دولت و میز مذاكره داشت. به همین منظور میتوان گفت توافق هستهای بیش از آنكه تاثیر مستقیم بر زندگی اقتصادی مردم داشته باشد بیشتر جنبه امیدواری داشت و نوعی نشاط را به كشور بازگرداند؛ مساله ای كه به خوبی میتوان از چهره و گفتوگوها در میان مردم درك كرد، هرچند تا باز شدن مسیر هنوز راه زیادی باقی مانده است.
این توافق به نظر میرسد برای دولت نیز از اهمیت زیادی برخوردار باشد، توافق هستهای چه تاثیری در آینده دولت دارد؟
یكی از اصلیترین شعارهای دولت در دوران انتخابات این بود كه چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد و چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد. بنابراین توافق هستهای و رسیدن به یك جمعبندی با غرب یكی از مهمترین وعدههای دولت یازدهم بود و البته مهمترین ترازویی كه منتقدان دولت را با آن میسنجیدند. امروز بعد از دو سال مذاكره سخت و فشرده، دولت حسن روحانی توانست توافقی را به امضا برساند كه هم سانتریفیوژها به كار باشند و هم تحریمها كه اصلیترین موانع بر سر راه اقتصاد و پیشرفت كشور بود از میان برداشته شود مضاف برآنكه این امر باعث شد تا ایران به عرصه بینالملل بازگردد و راههای تجارت نیز به روی بازرگانان داخلی و خارجی هموار شود. بنابراین این یك دستاورد مهم برای دولت محسوب میشود چرا كه توانسته است به نخستین وعده خود عمل نماید و این امر هم موجب اعتماد بیشتر مردم به دولت شد و هم اعتماد به نفس دولت را بالا برد و طبیعی است كه با این موفقیت فضا برای فعالیت كابینه حسن روحانی فراهمتر خواهد بود و البته دست مخالفان نیز برای پیشبرد مقاصد خود كه همان تخریب دولت است بستهتر خواهد بود.
به تلاش مخالفان برای تضعیف دولت اشاره كردید تا به امروز چقدر این گروه را تاثیرگذار دیدید و بعد از این چقدر میتوانند بر ذهن افكار عمومی تاثیرگذار باشند؟
من در این رابطه بارها توضیح دادهام كه بالاخره انتخابات 92 آن چیزی نبود كه جناح رقیب انتظارش را داشت، بنابراین به هر حربهای متوسل خواهد شد تا اشتباهات را جبران كند و آینده را به نفع خود رقم بزند. یكی از این راهكارها ناامید كردن مردم از عملكرد دولت است كه پیش از توافق هستهای به وضوح مشاهده میشد كه چگونه تلاش دولت با تخریب این گروه اقلیت مواجه میشد، البته اینگونه رفتار در كوتاهمدت ممكن است تاثیرگذار باشد اما قطعا در بلندمدت نتیجه نخواهد داد چرا كه مردم از قدرت قیاس برخوردار هستند و امروز را با گذشته مقایسه خواهند كرد.
یعنی با توافق هستهای دیگر مخالفان قادر به تخریب دولت نیستند؟
نه! معنی حرف من این نیست. شاید برای تغییر ذهنیت افكار عمومی تلاش بیشتری كنند اما قطعا دست از تخریب برنمی دارند كما اینكه این روزها به خوبی مشاهده میشود چگونه مخالفان تلاش میكنند تا این توافق را یك توافق بد جلوه دهند و تلاش دولت و تیم مذاكرهكننده را زیر سوال ببرند.
موفق خواهند بود ؟
پیش از این نیز گفتم هر چند مردم به خوبی به تلاشهای دولت در فرآیند مذاکرات واقف هستند و دیدند كه چگونه ساعتها مذاكرات سخت و فشرده را به پیش بردند تا یك توافق خوب حاصل شود اما این مخالفان هستند كه ممكن است از راههایی وارد شوند و با تریبونهایی كه در دست دارند بتوانند هدایت افكار عمومی را به دست گیرند و این دستاورد بزرگ را كوچك جلوه دهند. بنابراین همانطور كه پیشتر گفتم ممكن است این رفتار در كوتاهمدت تاثیرگذار باشد.
در برابر اینگونه رفتارها دولت باید چه اقدامی انجام دهد؟
واضح است كه دولت یازدهم برای مقابله با تخریبكنندگان باید شفاف عمل كند به این معنا كه آنچه را حقیقت دارد و آنچه در حال رخ دادن است بدون تعارف با مردم در میان بگذارد و حقیقت را برای آنها آشكار سازد كه اگر این رویه در دستور كار دولت قرار گیرد هر چقدر هم مخالفان تلاش كنند موفق نخواهند بود. مضاف بر آنكه باید تفاوت قائل بود میان منتقدانی كه قصد بهبود وضعیت دارند با تخریبكنندگانی كه تنها منافع شخصی و گروهی برایشان اهمیت دارد.
انتخابات مجلس در راه است. آیا این توافق جامع هستهای میتواند در سرنوشت انتخابات تاثیرگذار باشد؟
انتخابات برخاسته از رای مردم است و رای مردم بر اساس مطالباتشان است. از آنجایی كه مساله اقتصادی و معیشتی همواره یكی از مهمترین دغدغههای مردم و اصلیترین مطالبات آنها بوده است قطعا توافق هستهای كه به نوعی پیشبرد مسائل اقتصادی را به دنبال دارد در تصمیمگیری آنها موثر خواهد بود. هرچند در شرایط تحریمها مردم باز به زندگی خود ادامه میدادند و با وجود فشارها همهچیز را به رفع تحریم گره نزده بودند اما این امیدواری همواره با آنها بود كه در صورت رفع تحریم اوضاع بهتر خواهد شد. دولت یازدهم این امكان را برای آنها فراهم آورد و توافق كه سالها منتظر آن بودند را به سرانجام رسانید. بنابراین این مهم میتواند تصمیم آنها را نیز در انتخابات اسفند ماه 94 نیز تحت تاثیر قرار دهد، به عبارت دیگر امروز نوعی خوشبینی به دولت یازدهم در میان مردم به وجود آماده است و از آنجایی كه این توافق و این خوشبینی در آستانه انتخابات دهمین مجلس شورای اسلامی قرار گرفته است به نظر میرسد افرادی رای اكثریت را به دست بیاورند كه به لحاظ فكری، جناحی و اعتقادی به رویكرد دولت نزدیكتر باشند و در دوسال باقی مانده بتوانند دولت یازدهم را در تحقق وعدهها یاری رسانند بنابراین چندان دور از ذهن نیست كه بگوییم مجلس آینده مجلسی با اكثریت حامیان دولت خواهد بود.
به نظر شما قدم بعدی دولت باید چگونه باشد؟ به عبارت دیگر چه مساله ای باید در اولویت دولت قرار گیرد؟
به هر صورت تا به امروز مهمترین مساله مذاكرات هستهای و باز كردن راه برای پیشرفت اقتصادی بوده است كه همین امر موجب شد حسن روحانی تمام توجه و اهمیت خود را معطوف به سیاست خارجی نماید تا راهی پیدا كند برای پیشرفت اقتصادی كشور. قطعا گام بعدی حركتهای مناسب اقتصادی است اما نكتهای كه لازم است دولت همواره به خاطر داشته باشد آن است كه سیاست داخلی نباید فدای اقتصاد و سیاست خارجی شود. به عبارت دیگر حسن روحانی در زمان انتخابات به جز وعده بهبود وضعیت اقتصادی و تعامل با دنیا وعده مهم دیگری نیز داد كه آن تغییر فضای سیاسی بود. او این قول را داد كه فضای باز سیاسی را فراهم خواهد كرد و قطعا جمعیت قابل توجهی با اعتماد به عملیاتی كردن این وعدهها آرای خود را به نفع حسن روحانی در صندوق انداختند و به نظر میرسد امروز لازم است دولت با یك چرخش نگاه توجهی نیز به سیاست داخلی داشته باشد و بستر را برای فعالیت هرچه بهتر گروهها و احزاب سیاسی فراهم سازد.
این روزها صحبت از ترمیم كابینه به میان میآید. امروز چقدر لزوم ترمیم كابینه را احساس میكنید؟
به هر حال عمر دولت یازدهم به نیمه رسیده است و نیم دیگری از راه باقی مانده. مسلم است كه هر دولتی برای آنكه كارنامه درخشانی از خود برجای بگذارد لازم است هر از چندگاهی بازبینی در عملكرد خود داشته باشد به این معنا كه نگاهی به پشت سر بیندازد كه ببیند ابتدای راه با چه نیتی حركت كرده، چه میخواسته انجام دهد و امروز در آن نقشهای كه ترسیم نموده در كجا قرار دارد. طبیعی است چنین نگرش و رویكردی موجب میشود تا قطار تا پایان كار بر روی ریل قرار داشته باشد و از مسیر منحرف نشود. حال حسن روحانی دو سال است كه در راس قوه مجریه قرار دارد و دولت تدبیر و امید به ریاست او اداره امور را به دست گرفته است. این مطلب كه دولت كنونی نسبت به دولت قبل عملكردی به مراتب بهتر داشته است امری غیر قابل انكار و كتمان است اما این نكته بدین معنا نیست كه در این راستا نگاه صفر و صد یا سفید و سیاه داشت. به عبارت دیگر درست است كه دولت یازدهم در بسیاری از زمینهها به ویژه سیاست خارجی بسیار مثبت عمل كرده است اما در برخی زمینههای دیگر دارای نقاط ضعفی بوده كه لازم است برای داشتن عملكردی بهتر در راستای رفع این كاستیها حرکت کند. خبرها حاكی از آن است كه دولت میخواهد تغییراتی در كابینه خود ایجاد كند. در ابتدا لازم است تاكید شود این امر مساله ای كاملا طبیعی و البته قابل تحسین است چرا كه نشان میدهد قوه مجریه نسبت به نقاط ضعف و كاستیهای خود بیتوجه نبوده است و برای رسیدن به اهداف و عملیاتی كردن وعدههای خود حاضر است دست به هر تغییری بزند حتی اگر این تغییر در سطح بالا و شامل وزیر باشد. البته پیش از این نیز رئیسجمهور به این موضوع یعنی ترمیم كابینه اشاره كرده بود. مضاف بر آنكه حسن روحانی از دولت قبل این درس را آموخته است كه اگر چشم بر ایرادات و كاستیها ببندد و با اصرار بر اشتباهات به پیش رود نه تنها برخلاف تدبیر عمل كرده است بلكه موجب میشود تا سالها مردم به او و دولتش بدبین شوند. قطعا اگر دولت حسن روحانی در این چهار سال كارنامهای مثبت و پیشرو از خود نشان دهد عرصه برای فعالیت در آینده مناسبتر خواهد بود و این امكان فراهم میشود تا چهار سال دیگر رئیسجمهور بماند و برنامههایی را كه بعید به نظر میرسد در چهارسال تمام شود، تكمیل نماید.
نقش اصلاحطلبان را در موفقیت دولت چگونه ارزیابی میكنید؟
قطعا نمیتوان گفت این دولت اصلاحطلب است اما تلاش اصلاحطلبان برای پیروزی حسن روحانی در انتخابات 92 نیز قابل انكار نیست. در حقیقت شاید اگر حمایت بزرگان اصلاحطلب از حسن روحانی نبود پیروزی در آن انتخابات دشوار میشد بنابراین حمایت اصلاحطلبان در پیشرفت دولت بسیار كارساز بود مضاف بر آنكه دولت تدبیر و امید تجربه هشت سال دولت سازندگی و هشت سال دولت اصلاحات را همراه خود دارد كه گنجینهای بسیار ارزشمند است. از این رو میتوان گفت اصلاحطلبان با توجه به پایگاه اجتماعی قوی كه از آن برخوردار هستند نقش موثری در راستای موفقیت دولت دارند هرچند انتظاراتی نیز دارند كه لازم است برآورده شود و فضا برای حضور آنان در عرصه سیاسی بیشتر فراهم شود. از این گذشته انتخابات 94 در راه است و قطعا حمایت اصلاحطلبان میتواند بار دیگر آرا را به نفع دولت تغییر دهد و تركیب مجلس دهم با یك تغییر قابل توجه مواجه شود.
یعنی شما معتقدید تركیب مجلس آینده متفاوت از مجلس نهم خواهد بود ؟
بله، به نظرم مجلس دهم تفاوت بسیاری با مجلس نهم و هشتم داشته باشد چرا كه مجلس هشتم مجلسی با اكثریت اصولگرا بود و مجلس نهم نیز مجلسی تمام اصولگرا بوده است. از آنجایی كه مردم به این نتیجه رسیدهاند كه تغییر تنها از طریق صندوق رای امكان پذیر است لذا در مشاركتی متفاوت با سال 90 سرنوشت مجلس دهم را به دست اعتدالگرایان خواهند سپرد.