طراحی سایت
تاريخ انتشار: 19 آبان 1394 - 00:42

برخی تصور می‌کنند اینترنت و گسترش آن به‌ویژه بعد از رواج گوشی‌های تلفن هوشمند، امکان کشف را از خبرنگاران گرفته و آنها را به‌سادگی و در دسترس‌بودن تولیدات اینترنتی وابسته کرده است. درعین‌حال به‌نظر می‌رسد حجم انبوه اطلاعات در فضای مجازی، مخاطبان رسانه‌های مکتوب را بیش‌ازپیش محدود کرده است. درباره تأثیرات گسترش اینترنت بر روزنامه‌نگاری با «علی‌اکبر قاضی‌زاده»، روزنامه‌نگار باسابقه و مدرس روزنامه‌نگاری، گفت‌وگو کرده‌ایم:

گفت‌وگو با علی‌اکبر قاضی‌زاده درباره تأثیرات فضای مجازی بر رسانه مکتوب
اینترنت، خبرنگاران را از کشف دور کرده است
شرق - نگار حسینی

 
 در سال‌های اخیر تولیدات اینترنتی به منبعی برای استفاده روزنامه‌نگاران تبدیل شده‌اند. اساسا تأثیر اینترنت را بر روزنامه‌نگاری مکتوب چه می‌دانید؟
یکی از عواملی که در تمام دنیا روی کیفیت رسانه‌های مکتوب تأثیر گذاشته، گسترش فناوری ارتباطات است. اما نکته مهم در این‌باره آن است که ما به‌عنوان روزنامه‌نگاران حرفه‌ای در برابر این فناوری‌های در دسترس چه می‌توانیم بکنیم؟ «مک لوهان»، فیلسوف رسانه، کتابی با عنوان «آینه جیبی» دارد که در آن به رادیو به‌عنوان رقیب بی‌رحم و گسترده مطبوعات نوشتاری توجه کرده است. در آن زمان نیز رسانه‌های نوشتاری با این بحران مواجه شده بودند که در برابر رادیو به‌عنوان یک رسانه قوی تازه‌وارد چه می‌شود کرد؛ رسانه‌ای که می‌تواند در لحظه خبر بگیرد و خبر منتشر کند این در حالی است که در رسانه‌های مکتوب خبر با تأخیر منتشر می‌شود. در آن زمان برتری رادیو در این بود که نه سرعت در رسانه مکتوب با آن قدرت رقابت داشت و نه استنادی که رادیو و (تلویزیون) با تصویر و صدا می‌توانند بر مخاطب اثر بگذارند. این مربوط به آن زمان بود. درحال‌حاضر ما با وسایلی که صوت‌وتصویر، فیلم و انواع‌واقسام حوادث و رویدادها و پدیده‌ها در سراسر دنیا را در لحظه می‌توانند به صورت گسترده منتشر کنند و به اطلاع مخاطبان برسانند، مواجه هستیم. با وجود چنین توانایی‌ای در این ابزارها، مطبوعات و رسانه‌های نوشتاری آسیب بسیاری می‌بینند. واضح است رسانه‌های مکتوب توانایی این وسایل ارتباطی را ندارند. اما مزیتی که در آن زمان برای رسانه‌های مکتوب در برابر رادیو برمی‌شمردند، این بود که گفته می‌شد تلویزیون و رادیو و وسایل آن زمان در انتشار اطلاعات فرصت محدودی دارند درحالی‌که روزنامه‌ها و مجلات می‌توانند صفحات متعددی را به یک ماجرا یا یک خبر اختصاص دهند. این نکته در آن زمان نقطه قوت مطبوعات بود. برای مثال بخش خبری رادیو حداکثر می‌توانست نیم‌ساعت خبر پخش کند درحالی‌که اگر یک شماره روزنامه وال‌استریت ژورنال را پهن می‌کردید، می‌شد با آن کف یک اتاق را پوشاند. اما این فناوری‌های تازه (فناوری‌های اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم)، حتی آن قدرت را هم می‌توانند از رسانه‌های نوشتاری بگیرند.
 پس پیش‌فرض این است با حضور رسانه‌های تازه، مخاطبان از دست رفته‌اند. نکته‌ای که باقی می‌ماند، این است که این گروه از رسانه‌ها چه می‌توانند بکنند؟
بله، همین اتفاق افتاده است. در کتاب آخری که من با عنوان «گزارشگری برای روزنامه‌نگاران» ترجمه کرده‌ام، «کریس فراست» معتقد است بهترین کار آن است که رسانه‌های نوشتاری خود را تقویت کنند، یعنی تمام مهارت‌ها و حرفه‌ای‌گری‌هایی که تا‌به‌حال در عرصه رقابت‌های میان‌رسانه‌ای به کار می‌برده‌اند، تقویت کنند. این در گفتن ساده است اما اجرای آن نیاز به فعالیت زیادی دارد. حرفی که فراست روی آن تأکید می‌کند، آن است که امروزه در دست مردم شهرنشین یک دستگاه تلفن هوشمند وجود دارد. با این دستگاه‌های هوشمند می‌توانند هر حادثه‌ای را مستقیم به مخاطب منتقل کنند. کاربر این تلفن‌ها می‌تواند با یک دکمه انتشار، در عرض پنج دقیقه حادثه سقوط یک هواپیما را به کل دنیا مخابره کند. حرف فراست این است ما باید کاری کنیم آدم‌هایی که این گوشی‌های هوشمند را در دست دارند یا از دوربین‌های دیجیتال و آی‌پدها استفاده می‌کنند، بتوانند از آموزش‌های مربوط به مهارت‌های روزنامه‌نگاری استفاده کنند.
 یعنی هر شهروند یک خبرنگار باشد؟
البته درحال‌حاضر این اتفاق افتاده اما چیزی که لازم است، این است هر شهروند، خبرنگاری باشد که به کار روزنامه‌نگاری وارد است و خبر و منبع خبر را می‌شناسد.
 البته رسیدن به چنین نقطه‌ای فریبنده است اما چه دلیلی دارد شهروندانی که از تلفن‌های هوشمند استفاده می‌کنند، اساسا علاقه‌مند باشند که اصول خبرنگاری را بیاموزند؟
حرفی که فراست می‌زند، این است که برای مثال در حادثه میدان التحریر مصر یا حوادثی که درحال‌حاضر در افغانستان اتفاق می‌افتد، کسی که تلفن هوشمند دارد و اراده کرده است این حوادث را ضبط کند، اگر با مبانی حرفه‌ای روزنامه‌نگاری آشنا باشد، می‌تواند کار مؤثرتری بکند. همان میدان التحریر نشان‌دهنده یک انقلاب در عرصه خبررسانی بود. خود من به‌سادگی و روی تلفن‌همراه می‌توانستم آن میدان را در زمان رویداد، ببینم. نظر فراست این است اما اینکه چقدر عملی باشد، حرف دیگری است. خیلی خوب می‌شود اگر ما آدم‌هایی که حرفه‌ای هستیم، به آنها آموزش دهیم تا بتوانند استفاده بهتری از این ابزارها بکنند و این در راستای این هدف است که حاصل کار آنها حرفه‌ای‌تر به‌نظر برسد. این نظر فراست است. ما در ایران از آنجایی که خودمان تولید‌کننده این فناوری‌ها نیستیم، مثل باقی فناوری‌ها، تسلیم شده‌ایم. حداکثر هنر ما کپی‌کردن، دانلود و انتقال‌دادن است.
 به‌هرحال پدیده اینترنت آن‌قدر مؤثر بوده است که به جزئی لاینفک از روزنامه‌نگاری بدل شده و طبیعی است که هم به این حوزه خدمت کرده باشد و هم خیانت. می‌خواهیم بدانیم اینترنت روی روزنامه‌نگاران چه تأثیری گذاشته است؟
من بارها گفته‌ام که این وسایل فناورانه خودشان تولید‌کننده نیستند. مثل دوران ما که ماشین تحریر بود. مثل پیش از ما و زمانی که ضبط‌صوت قابل‌حمل به بازار آمد و هر خبرنگاری یکی از اینها را داشت. این ابزارها خود خبر و گزارش تهیه نمی‌کنند. لازم است این را باور کنیم که خود ما باید خبر و گزارش تولید کنیم و این وسایل تنها کمک‌کننده‌اند. چیزی که در این سال‌ها در محیط‌های مطبوعاتی ما به‌ویژه اتفاق افتاده این است که ما به‌قدری به اینترنت وابسته شده‌ایم که اصولا منبع دیگری را به رسمیت نمی‌شناسیم یا اصلا کاری با آن نداریم. اصل روزنامه‌نگاری کشف است. شما با کلیک‌کردن کشف نمی‌کنید، منتقل می‌کنید. این را باید یک‌جوری درک کنیم. اما به گمان من وابستگی در این سطح به اینترنت به آن دلیل است که اطلاعات در فضای مجازی خیلی آسان به دست می‌آید. با دو کلیک می‌توان دید درحال‌حاضر در صحرای سینا چه می‌گذرد. باید بپذیریم که این فناوری‌ها ابزارند نه منبع. اینها ابزار کمکی هستند و نمی‌توان آنها را نادیده گرفت. منتها اینها را نباید به‌عنوان تنها عامل روزنامه‌نگاری در نظر گرفت.
 در جایی که گسترش این فناوری‌ها امکان کشف را از خبرنگاران می‌گیرد و در جایی که این ابزارها روزبه‌روز در حال پیشرفت و به‌روز‌شدن هستند، پیش‌بینی شما از روزنامه‌نگاری در آینده چیست؟
موضوع این است که استفاده از منابع اینترنتی راحت‌تر و دردسترس‌تر است اما تأثیر استفاده از آنها در درازمدت این است که مخاطب باور خود به مطبوعات نوشتاری را از دست می‌دهد چون همین اطلاعات را هرجایی می‌تواند پیدا کند. نتیجه همین می‌شود که الان اتفاق افتاده است. کسی به رسانه‌های مکتوب باور ندارد.
 آیا راهی وجود دارد که روزنامه‌نگاری از این فضا بیرون بیاید؟
راهش این است که حرفه‌ای‌تر بشویم. ما باید خودمان را تقویت کنیم. من هم به همین حرفه تعلق دارم. ما در روزنامه‌نگاری دچار نوعی تنبلی خطرناک شده‌ایم. من خجالت‌آور می‌دانم که برخی روزنامه‌ها با تیراژ ٥٠٠ و ١٥٠ نسخه منتشر شوند. اینها اساسا دور از معیارهای حرفه‌ای روزنامه‌نگاری است. کار درست این است که خودمان را تقویت کنیم. البته عوامل دیگری هم هست که نباید تردید کرد که مهم‌ترین آن بسته‌بودن منابع اطلاعات است اما همه این شرایط در گذشته نیز در جامعه ما وجود داشته اما روزنامه‌نگاران تیراژهای خوب در می‌آوردند. من به بچه‌هایی که درحال‌حاضر روزنامه‌نگاری می‌کنند ایمان دارم؛ ایمان دارم که می‌توانند کارهای خوبی انجام دهند و البته انجام می‌دهند. در اینکه بسیاری از روزنامه‌نگاران جوان می‌توانند کارهای مهمی بکنند تردیدی نیست، مهم این است که ما به این روند قدرت ببخشیم و آن را گسترش دهیم و آن را در جامعه رسانه‌ای همگانی کنیم.
 آیا این روند ازدست‌رفتن باور عمومی به رسانه‌های مکتوب یک روند جهانی است؟
من اشاره کردم که این روند جهانی است یعنی همه دنیا حتی نقاطی که همچنان روزنامه‌نگاری قوی دارند الان با این بحران روبه‌رو هستند. برخی از آنها ابتکاراتی دارند و در کارشان گسترش‌هایی می‌دهند و از همین فناوری‌ها استفاده‌هایی می‌کنند که بتوانند مخاطبانشان را از کم‌شدن حفظ کنند. ما همچنان به روش‌های خودمان ادامه می‌دهیم و گویا امیدمان را از اینکه این حرفه به جایی خواهد رسید از دست داده‌ایم. ما باید توانمان؛ توان حرفه‌ای‌مان را افزایش دهیم.


نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین