طراحی سایت
تاريخ انتشار: 30 آبان 1394 - 00:52

دکتر سعید معدنی : داستان «فتیله ای ها» فرق می کند. آنها سالهاست که برنامه اجرا می کنند. زمانی که به تلویزیون آمدند، تازه سالهای نوجوانی را پشت سر گذاشته بودند و اکنون در آستانه ی میانسالی هستند. کودکان ما با آنها زندگی کرده، بزرگ شده اند و به جوانی رسیده اند و خاطرات خوب و شیرینی در ذهن خود...

 

                                                                                        دکتر سعید معدنی 

در همه جوامع بشری نوعی قوم مداری (Ethnocentrism) وجود دارد. اینکه افراد، کشور، شهر، روستا، قوم و یا طایفه ی خود را برتر از همه شهرها، روستاها، اقوام همجوار خود می دانند و در جهت تخریب و تحقیر همدیگر جوک و لطیفه می سازند. ای بسا بر اساس همین نگاه خود برتر بینی، جنگ هایی شکل گرفته است. قوم مداری و خویش برتر بینی تا حدودی برای بقای یک جامعه لازم است. اما افراط در آن موجب بروز اختلافات و گسستگی اجتماعی می شود. 

سؤال اینجاست که اقوام و ساکنان یک محیط جغرافیایی با چه کسانی رقابت می کنند، و خود را از چه کسانی برتر می بینند؟ در این جا اصطلاح "اصطکاک فرهنگی" مطرح می شود. غالباً یک قوم و قبیله، خود را با همجواران خود که اصطکاک فرهنگی دارند، مقایسه کرده و خویشتن را برتر می بینند. غالباً در دو روستا، دو شهر، و یا دو قبیله همجوار، چنین اتفاقی رخ می دهد. مثلاً تا دو دهه قبل، تهرانی ها، رشتی ها، ترک ها، قزوینی ها و اصفهانی ها، برای همدیگر جوک زیاد می ساختند، و بعضاً باعث رنجیدگی خاطر یکدیگر می شدند. به همین دلیل مثلاً چند دهه قبل، در تهران، جوک درباره ی عرب، آبادانی، شیرازی و لر وجود نداشت. 

حدود بیست و پنج سال پیش که جهت تحصیل به شیراز رفتم، در آنجا جوک هایی برای لر، آبادانی و عرب رایج بود که برای من غریب و جالب می نمود. در آنجا، لطیفه ای درباره ی ترک ها و یا رشتی ها و قزوینی ها و تهرانی ها کمتر می شنیدیم. این امر نشان میدهدکه در جوک و لطیفه ساختن برای همدیگر، اصل همجواری و اصطکاک فرهنگی نقش اساسی دارد. به یمن حضور موبایل و پیامک، جوکهای محلی کشوری شدند! و مثلاً تهرانی ها درباره ی لر و عرب و آبادانی هم جوک می شنیدند. به عبارتی وسیله ی اجتماعی موبایل، موجب همجواری فرهنگی بیشتری شده بود که متاسفانه، به جای آموختن از فرهنگهای دیگر، گفتن  و شنیدن جوک همه گیر شد. اما در یکی ـ دو سال اخیر، با ظهور شبکه های اجتماعی جدید مثل وایبر، واتس اپ و تلگرام، و تشکیل گروههایی با افراد زیاد و بعضاً حضور اقوام مختلف، دامنه ی جوک سازی ها و نشر آن کمتر شد و این جای خوشحالی بود. اما هنوز حساسیت های قومی و صنفی ادامه دارد و همین مسأله دامنگیر گروه «فتیله ای» ها شده است. 

در سالهای اخیر، ما فیلم ها، سریال ها و رمانهایی را داشته ایم که مورد اعتراض اصناف و اقوام قرار گرفته است. مثل سریال « در حاشیه، مهران مدیری» که به ناهنجاری های موجود در بیمارستان ها می پرداخت که با اعتراض برخی پزشکان مواجه شد. دقت کنید پزشکان که قشر تحصیلکرده وفرهیخته جامعه محسوب می شوند. و یا فیلم مارمولک به کارگردانی کمال تبریزی که حدود دوهفته به اکران ادامه داد و لاجرم از سردر سینماها پایین کشیده شد و یا در سریال دیگری از مهران مدیری، با عنوان «مرد هزارچهره»، وقتی در ابتدای سریال، شخصیت اصلی فیلم در ثبت احوال شیراز کار می کرد، محل کارش را بی نظم و به هم ریخته نشان دادند گلایه و اعتراض ثبت احوال شیراز (شهر مدرن و پیشرفته) بلند شد که ثبت احوال شیراز اینگونه بی نظم نیست! و سریال غلو کرده است. به لحاظ حساسیت های قومی هم می توان به مورد سریال «سرزمین کهن» کمال تبریزی اشاره کرد که در آن ایل بختیاری احساس کردند که اهانتی شکل گرفته و اعتراض شان بلند شد و در نهایت صدا و سیما این سریال زیبا و خوش ساخت را متوقف کرد. سریالی که می توانست یکی از خاطرات خوب مردم ما از صدا و سیما باشد و شانه به شانه ی سریال ارزشمند «شهریار» حرکت کند. 

اما داستان «فتیله ای ها» فرق می کند. آنها سالهاست که برنامه اجرا می کنند. زمانی که به تلویزیون آمدند، تازه سالهای نوجوانی را پشت سر گذاشته بودند و اکنون در آستانه ی میانسالی هستند. کودکان ما با آنها زندگی کرده، بزرگ شده اند و به جوانی رسیده اند و خاطرات خوب و شیرینی در ذهن خود دارند. اما فقط یک غفلت می توانست تمامی زحمات آنها را به باد دهد. که اتفاق افتاد. بی شک این آیتم اشتباه بود و کدام آدم عاقل هتل رویی است که فرق «مسواک» و «برس مخصوص تمیز کردن توالت» را نداند. اگر این توصیف برای هر شهر و قومی، غیر از لهجه ی تهرانی به کار می رفت بی شک رنجیدگی خاطر آنها را فراهم می کرد و این بار قرعه به نام ترک ها در آمد. زیرا از بد حادثه، یکی از هنرپیشه های این برنامه ی سه نفره، ترک بود. من وقتی برنامه را دیدم، بدیهی است که ناراحت شدم. گفتم چه اشتباه فاحشی رخ داده و از آنجا که خودم ترک هستم، برایم غیر قابل باور بود. اما باید همگی قبول کنیم که ساختن چنین برنامه هایی حرکت کردن بر روی لبه ی پرتگاه است. با توجه به تجربه ی روزنامه ی ایران  حدس زدم که اتفاقاتی رخ خواهد داد. همگان میدانیم که آنطرف مرزها هم شیطنت هایی انجام می شود و براین آتش هیزم می افزایند. به عبارتی، بخشی از این واکنش ها را باید در جاهایی دیگر جستجو کرد. این نوع حرکت ها می تواند هشداری برای مسئولین باشد تا در کنار پرداختن به مسائل بیرون مرزها، نیم نگاهی هم به داخل  داشته  و در جهت وحدت فرهنگ ملی، بیش از پیش بکوشند. 

 

 

برچسب ها:
دکتر سعید معدنی

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین