طراحی سایت
تاريخ انتشار: 05 اسفند 1394 - 09:42

دچار این توهم شویم که انتخابات نیز مانند فضای مجازی است و همه چیز پشت کامپیوتر یا داخل موبایل ها رقم می خورد! نه! واقعیت این است که باید روز جمعه شناسنامه و کارت ملی مان -که اسناد ایرانی بودن مان هستند- را برداریم و پای صندوق های رأی برویم و "واقعاً رأی دهیم". بعد از پایان انتخابات، آرزوهایمان را نخواهند شمرد، "برگه های رأی" مان را خواهند شمرد...

عصر ایران - 7 اسفند به سرعت از راه می رسد و نگرانی ها از نتیجه انتخابات و این که کدام گفتمان و جریان، پیروز می شود و تا 1399 مقدرات کشور را تعیین می کند، روز به روز بیشتر می شود. 

در این میان، بی هیچ تعارفی، 7 توهم بزرگ و جدی ، می تواند شکست و سپس افسردگی و یأس را به وجود آورد:

 

1 - دچار این توهم شویم که انتخابات نیز مانند فضای مجازی است و همه چیز پشت کامپیوتر یا داخل موبایل ها رقم می خورد! 

نه! واقعیت این است که باید روز جمعه شناسنامه و کارت ملی مان -که اسناد ایرانی بودن مان هستند- را برداریم و پای صندوق های رأی برویم و "واقعاً رأی دهیم". 

بعد از پایان انتخابات، آرزوهایمان را نخواهند شمرد، "برگه های رأی" مان را خواهند شمرد.

 

2 - دچار این توهم شویم که همه همفکران ما حتما رأی خواهند داد و یک رأی ما اثری در پیروزی حتمی ما ندارد!

 فکر کنید که در کل کشور، چند میلیون نفر این گونه فکر کنند! آیا در چنان وضعی، همگی دچار یک غافلگیری یأس آور نخواهیم شد؟!

 

3 - دچار این توهم شویم که فرقی ندارد کدام گروه و جریان رأی می آورد؟ 

صاحبان این توهم آیا نتیجه دو دولت احمدی نژاد و روحانی را یکی می دانند یا عارف و مطهری را با افرادی مانند بذرپاش و زاکانی و نیز نتایج کارهایشان را یکی می دانند؟ 

یادمان نرود که نباید به بهانه فقدان گزینه های ایده آل، مجلس را با دست خود به دورترین افراد نسبت به خود تقدیم کنیم و بعد، چهار سال غر بزنیم.

 

4 - دچار این توهم شویم که رقیب، پایگاه مردمی ندارد و از پیش، شکست خورده است!

واقعیت اما این است که همه جریان های سیاسی، پایگاه مردمی خود را دارند و اتفاقاً برخی جریان ها، رأی دهندگان ثابت و سنتی خود را دارند. در مقابل، برخی جریان ها نیز هر چند پایگاه مردمی گسترده ای دارند ولی نگران آنند که حامیان شان، فقط به حمایت دلی بسنده کنند و در روز انتخابات، استراحت و گردش را به تعیین سرنوشت، ترجیح دهند.

 

 

5 - دچار این توهم شویم که جریان ما ضعیف است و ما رأی نمی آوریم! 

واقعیت این است که ما پر شماریم، باید امیدوارم باشیم و این پرشماری را از قوه به فعل بیاوریم و اراده مان را تبدیل به برگ رأی کنیم.

 

6 - دچار این توهم شویم که تک تک افراد لیست را باید بشناسیم تا اسم شان را بنویسیم. 

واقعیت اما این است که انتخابات، رقابت لیست ها و نبرد گفتمان هاست. ما نه افراد که روش های تصمیم گیری در مجلس آینده را انتخاب می کنیم. بنابراین، اگر به یک جریان گفتمانی باور داریم یا به سرلیست ها اعتماد می کنیم، این اعتماد را به بقیه افراد لیست نیز تسری می دهیم تا سرلیست هایمان در مجلس، تنها نمانند.

 

7 - دچار این توهم شویم که آنقدر دست بالا را داریم که با نوشتن اسم چند نفر از فهرست مورد نظر، برنده می شویم.

اما واقعیت این است که اکثر حامیان جریان رقیب، لیستی رأی می دهند و اگر ما به نوشتن چند اسم اول یا چند اسم شناخته شده اکتفا کنیم، در واقع جاهای خالی را به دست خودمان تقدیم رقیب کرده ایم. 

مچ دست مان شاید کمی خسته شود با نوشتن دهها اسم، ولی بهتر از آن است که روح مان برای سال ها خسته و فرسوده شود.

نمی شود بگوییم "چو ایران نباشد تن من مباد" و بعد 5 دقیقه برای نوشتن فهرست وقت نگذاریم و وطن را رها کنیم.

 

7 اسفند همت کنیم ؛ پیروزی بسیار نزدیک است با قدم ها و قلم های هر کدام از ما.


نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین