طراحی سایت
تاريخ انتشار: 08 خرداد 1395 - 08:36

علیرضا فقیه : می دانیم که یکی از ارکان مدارس، دانش آموزان هستند. دانش آموزان برای تعلیم و تربیت به مدارس می آیند؛ اما سؤال ما وقتی مطرح می شود که در تدوین و قوانین مربوط به مسائل دانش آموزی، ردپایی از نظرات دانش آموزان در آن ها وجود ندارد. بعضاً در مقطع متوسطه (دوره اول) می بینیم ...

نسیم جنوب - علیرضا فقیه

از دیر بار تا به امروز، آموزش و پرورش در تمامی کشور ها و سرزمین ها با نام یا نشان وجود داشته است. همانطور که می دانید و مدام در کشور ما گفته می شود، نهاد آموزش و پرورش آینده ی کشور را می سازد؛ پس همین موضوع، اهمیت و توجه شما را به فعالیت های این نهاد جلب می کند. دو بخش نام این نهاد (آموزش – پرورش) همچون کفه های ترازویی هستند که اگر در حالت تعادل قرار نگیرند، بر آن ها نقد هایی وارد می شود. امروز ما در این مقاله می خواهیم مقدار فعالیت ها و تأثیر گذاری بخش پرورش این نهاد در جامعه و بر روی دانش آموزان را بسنجیم. ( ان شاء الله قسمت آموزش این وزارتخانه در شماره های بعدی هفته نامه). در این میان سازمان ها، نهاد ها و بخش های دیگری که زیر نظر این وزارتخانه بوده اند (در قسمت پرورش) ، همچون سازمان پیشاهنگی ایران، سازمان دانش آموزی، مجلس شورای دانش آموزی و ... تأسیس یا منحل گردیده اند؛ اما مهم این است که با وجود این همه تغییرات و تحولات فراوان، چرا باز هم وضعیت تربیتی در مدارس نابسامان است و فقط در حوزه ی آموزش کار و فعالیت صورت می گیرد؟

تاریخچه:

بعد از انقلاب  اسلامي يعني در هشتم اسفند 1358 ، با تدبير شهيدان ، رجايي و باهنر ، نهاد «امور تربيتي» در آموزش و پرورش با ساختار جديد و اهداف نظام اسلامي بنيان نهاده شد. فعاليت مربيان تربيتي ابتدا منحصر به مدرسه بود ولي سپس متولياني براي پشتيباني آنان در ادارات آموزش و پرورش شهرستانها ، استانها و ستاد وزارتخانه تعيين گرديد . به طوري که تا سال 1360 اداره اي تحت نام  اداره کل امور تربيتي در ستاد وزارتخانه و نمايندگي هايي با عنوان امور تربيتي در سطح استانها و شهرستانها، امور تربيتي را در سطح کشور بر عهده گرفتند. (وبلاگ علیم)

مرگ پیشاهنگان، تولد معاونان پرورشی:

پس از پیروزی انقلاب اسللامی، فعاليت هاي سازمان پیشاهنگان به حدي رنگ باخت و فراموش شد كه مجلس شوراي اسلامي در سال 1361 سازمان پيشاهنگي ايران را منحل نمود و كليه مايملك مادي آن كه شامل اردوگاه ها و خانه هاي پيشاهنگي و فضاهاي آموزشي بود به امور تربيتي واگذار گرديد و بدين ترتيب امور تربيتي از نظر مادي و امكانات غناي بيشتري يافت. مجلس شوراي اسلامي در مصوبه 25 بهمن 1366 ، ذيل ماده 4 از فصل سوم قانون اهداف وزارت آموزش و پرورش، چنين تصويب کرد : «جهت تقويت بنيه تربيتي نظام «واحد امور تربيتي» در سطح معاونت وزارت تشکيل مي شود.» (معاونت پرورشي و تربيت بدني) به دنبال ايجاد معاونت پرورشي در آموزش و پرورش ، ستادهاي امور تربيتي در مدارس شروع به كار نمود. اين ستادها از سه عضو : مدير مدرسه، مربي تربيتي و معلمان يا دبيران تشكيل شده بود. (وبلاگ علیم)

تولدی دوباره:

نهاد امور تربيتي حدود 23 سال پس از تشکيل ، به دليل تغيير برخي سياست ها ، از حوزه ستادي حذف و برچيده شد و فعاليت هاي مربيان پرورشي در مدارس نيز رو به افول نهاد. گرچه سال 1380 ، سال انحلال امور تربيتي بود ولي حدود 3 سال پس از اين تاريخ ، يعني در سال 1383 بار ديگر سخن از احياي نهاد امور تربيتي به ميان آمد. شايد نخستين کسي که موضوع احياي امور تربيتي را مطرح کرد، رهبر فرزانه انقلاب اسلامي بود. تلاش و تکاپو براي احياي امور تربيتي ، سرانجام به اينجا ختم شد که در فروردين 1384 ، در جلسه علني مجلس شوراي اسلامي کليات طرح احياي معاونت پرورشي و سلامت را در وزارت آموزش و پرورش تصويب کند. (وبلاگ علیم)

دانش آموزان کجا هستند؟

می دانیم که یکی از ارکان مدارس، دانش آموزان هستند. دانش آموزان برای تعلیم و تربیت به مدارس می آیند؛ اما سؤال ما وقتی مطرح می شود که در تدوین و قوانین مربوط به مسائل دانش آموزی، ردپایی از نظرات دانش آموزان در آن ها وجود ندارد. بعضاً در مقطع متوسطه (دوره اول) می بینیم که دانش آموزان تمام تلاش خود را می کنند که در مسائل مدرسه دخالت کنند و در آن اظهار نظر کنند. ما این حق را به آن ها می دهیم؛ چون همانطور که گفته شد آن ها یکی از ارکان مدارس هستند. رکنی از یاد رفته که نظرش به اندازه ی یک شهروند هم ارزش ندارد.

پدیده ای که هر یکسال رخ می دهد:

در گذشته، بدلیل نبود زندگی صنعتی و اشتغال نداشتن مادران، تربیت فرزندان به عهده ی آن ها بود؛ ولی امروزه که شرایطی به وجود آمده است که مادران دیگر زمان کافی برای رسیدگی به فرزندان را ندارد، مدارس این امر را به عهده گرفته که صراحتاً می گوییم که در این امر بسیار نا موفق بوده اند و دلیل آن هم، مشارکت ندادن دانش آموزان در مسائل مدرسه ای و پرورشی است. بیاید موضوع را ساده تر بیان کنیم. امروز به خوبی می بینیم که رأی گیری شوراهای دانش آموزی هر ساله برگزار می گردد و در رسانه های مختلف هم این خبر بازتاب می گردد؛ ولی به خوبی می دانیم که بعد از این رویداد، دیگر خبری از این موضوع در رسانه ها نیست و به مدت یک سال تمدید می گردد تا دوباره رأی گیری شود.

این موضوع تنها محدود به این بخش نمی شود؛ بلکه مجلس شورای دانش آموزی را که قول می دهم 90 درصد دانش آموزان از وجود آن بی خبرند، شامل می شود. چه کسی دیگر از فعالیت های سازمان دانش آموزی به خوبی آگاه است؟ اصلاً این سازمان برای تأمین قسمت پرورش وزارتخانه، چه اقداماتی را نه بر روی کاغذ بلکه به صورت عملی انجام داده است؟ به راستی خبرگزاری پانا (خبرگزاری سازمان دانش آموزی که دانش آموزان به اصطلاح در آن مشارکت دارند) چه فعالیت های اساسی در امر رساندن پیام دانش آموزان به مسئولین انجام داده است؟

دیگر مقصران کیستند؟

البته نباید هم فقط قانون و مسئولین را مقصر بدانیم؛ بلکه دانش آموزان هم در این امر مقصر هستند. آن ها با بی تفاوتی نسبت به این فعالیت ها، اشتباه بزرگ و نابخشودنی مرتکب شده اند. البته باید دلیل ایجاد این بی رغبتی را در خود خانواده ها یافت. آن ها با بستن دست و پای فرزندنشان و قرار دادن آن در مسیر آموزش و دور کردن آن از راه پر پیچ و خم پرورش و بیهوده جلوه دادن آن، او را از ادامه ی این راه و یا حتی ورود به این راه منصرف می کنند.

ما شاید بتوانیم مقصر سومی هم داشته باشیم. مقصر سوم ما کسانی جز معاونان پرورشی و مدیران مدارس نیستند. آن ها برای ایجاد مستندات و مدارک لازم، دانش آموزان را قربانیان خود کرده اند. آن ها با اجرای یک برنامه ی نمادین، هم دانش آموزان را راضی می کنند که ما برنامه های فرهنگی و پرورشی داشته ایم و هم مستندات لازم را برای کسب رتبه اول در میان دیگر مدارس را بدست می آورند. بعضاً دیده شده است که شورای دانش آموزی یک مدرسه، 10 جلسه کاذب (فقط برای تولید مستندات لازم برای ارسال به اداره مربوطه) را در یک روز برگزار می کند؛ یعنی همان کاری که باید در یک سال تحصیلی به صورت واقعی و عملی انجام می شد.

از این ها بگذریم...

اگر از همین امروز تغییرات اساسی در این زمینه ایجاد کنیم، قطعاً می توانیم این وضعیت اسفناک را بهبود ببخشیم. هر چقدر هم که موانع و مشکلات زیادی وجود داشته باشد؛ باید این موقعیت را تغییر دهیم تا در آینده نخواهیم مشکلاتی را که بزرگتر از مشکلات امروزی هستند را حل کنیم. از نظر ما بهترین راه، اهمیت دادن به نظر خود دانش آموزان است که قطعاً تحولی شگرف در این زمینه ایجاد می کند. برای مثال؛ اولیای مدارس می توانند اجرای برخی از مراسمات را به عهده ی دانش آموزان مشتاق قرار دهند که مسلماً نتیجه ی بسیار خوبی را هم در پی خواهد داشت.

به امید روزی که مسئولین به سخنان ما دانش آموزان گوش فرا دهند.

مرتبط:
برچسب ها:
علیرضا فقیه

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین