سجاد بهزادی 

 بالاخره در میان هیاهوها و زمزمه های پیدا وپنهان مردمان شهر؛ و لابی های مداوم موافقان ومخالفان و در خاموشی معنادار فضای رسانه ای شهرستان، شهردار شهر جم با 3 رای موافق استیضاح و2 رای مخالف استیضاح و بدست نیامدن حد نصاب برای برکناری، به صورت کاملا نامطمئن و در حالی که نتوانست موافقان استیضاح را قانع کند از این مانع بزرگ عبور کرد. به باور برخی از صاحبنظران سمپوزیوم و نوع عملکرد و رفتارعلمداری اصولا حاشیه هایی با خود دارد که او را بعنوان فردی که مستعد استیضاح دوباره است حفظ خواهد کرد. به لحاظ شاخص های علمی توسعه و شهرسازی ؛ عملکرد علمداری برایش حاشیه اطمینان ایجاد نخواهد کرد بلکه برعکس؛ کشتی که او آن را راهبری می کند هر لحظه ممکن است طوفان زده پهلوبگیرد. اما در این میان نکاتی است که بازگو نمودن آنها برای افکارعمومی ضروری می دانم.

یکم: استیضاح حق قانونی و بدیهی شورای شهر است. گاهی وقتها استیضاح علیرغم تلخی هایی که در درون خود دارد برای بیداری ازخواب روزمرگی استیضاح شونده نیاز هست، حتی گیرم که این استیضاح به شکست منجر شود. اما گویی افکارعمومی قصه استیضاح شهردار شهر را تمام شده نمی دانند. مثلا ما نمی دانیم دقیقا چه سوالاتی مطرح شد و در واقع چه حقی از شهروندان از طرف شهردارضایع شده است که ایشان به پای میز استیضاح کشیده میشود. ما نمی دانیم چه شکاف و نارضایتی عمیقی در عملکرد شهردار وجود داشته است که علیرغم دفاع چند ساعته ازخود باز نتوانست رئیس و حداکثر اعضا را راضی کند و ابهامات را برطرف سازند. در آن جلسه استیضاح چه گذشت که علیرغم رای نیاوردن استیضاح، نارضایتی های موافقان استیضاح همچنان باقی مانده و حتی سخن از استعفای آنان و انحلال شورا به میان می آید. اینکه عضوی از شورای شهر دو روز پس از جلسه استیضاح انشایی می نویسد و بر لزوم همدلی در میان شورا و شهردار تاکید می کند ، خود حکایت از تنش های فراوانی است که همچنان ادامه دارد که می بایست توسط رئیس شورا برای افکار عمومی و رسانه ها روشن شود. عضوی از شورا و فردی که عده ای وی را مانع ای کم اهمیت اما تعیین کننده  بر سرنتیجه بخشی استیضاح شهردار می نامند؛ دو روز بعد از جلسه استیضاح و طی یادداشتی در رسانه ها شهردار را "به  تعامل با شورا وعامه مردم , تسریع در روند کاری مردم,عدم ایجاد سردرگمی در روال امورات اداری وپروانه های ساختمانی,توجه بیشتر به اخلاق مدیریتی, سعه صدر و تکریم مردم" توصیه می کند. وقتی که این عضو شورا که از مخالفان استیضاح و همراه وهمدل شهردار بوده است دو روز بعد از جلسه استیضاح با برشمردن این ویژگیها در مورد شهردار به اندرزگویی دیگر همکاران خود می پردازد عاقلان می پندارند که باید در جلسه استیضاح مواردی جدی تر از سوی موافقان استیضاح مطرح شده باشد که از دید مردم و افکار عمومی پنهان است و لذا از رئیس شورا می خواهیم که موارد پیش آمده را روشن برای مردم شهر ورسانه ها تشریح کند.

دوم: علیرغم موارد گفته شده در بند اول یادداشتم باید عرض کنم علمداری، علم داری داشت که مانع از به نتیجه رسیدن استیضاحش شد و اکنون او شهردار قانونی شهر جم است. او در بدبینانه ترین و شاید هم در واقع بینانه ترین حالت ممکن به شکلی ابهام آمیز و در عین حال دمکراتیک توانسته است ازمانع استیضاح به شکل بسیار نامطمئنی عبور کند. اما به دلیل قانع نشدن و تداوم نارضایتی شدید حداکثری اعضاء بعید بنظر می رسد که شهردار کار راحتی در پیش داشته باشد. اکنون تکلیف چیست؟ چرا نگرانی ها همچنان ادامه دارد؟ اکنون بنظر می رسد شورای شهر جم با توجه به موارد گفته شده بر سر یک سه راهی سخت قرار گرفته است که خیلی کوتاه به آنها اشاره می کنم.

الف)شورای شهر می تواند با شهردار قانونی شهر تعامل داشته باشد و چند ماه باقی مانده از دوران خدمتی شان چشم خود را بر روی مشکلاتی که شهردار را به خاطر آنها به استیضاح کشاندند ببندند و "کجدار و مریز" اجازه دهند این دوران نیز سپری شود. بدون شک این گزینه محافظه کارانه, بهترین گزینه دلخواه شهردار نیز خواهد بود و می تواند بهترین بهره برداری را از آن داشته باشد.

ب) شورای شهر می تواند چند ماهی که به عمرخدمتی اعضاء مانده است, " عطای خدمت را به لقایش ببخشد" و استعفا دهند.در اینصورت چون که استعفا ، حداکثر شورا را شامل شده است قاعدتا شورای شهر یکجا منحل خواهد شد. اگر این اتفاق بیفتد ضمن این که در دوره های گذشته سابقه نداشته است از آنها نیز شاید به نیکی یاد شود و شوراها از پاره ای از اتهاماتی که احتمالا متوجه شهردار است حداقل خود را تبرئه می کنند. این گزینه نیز اگر چه در درجه دوم خواست شهردار است اما برای او نیز هزینه زیادی به دنبال خواهد داشت. از طرفی این گزینه بیشتر از آنکه شهردار را هدف قرار دهد دو عضو مخالف استیضاح را زمین گیر خواهد کرد وآنها را نیز به قهقرا خواهد برد.

ج)شورای شهر می تواند به این دلیل که از پاسخ های شهردار در جلسه استیضاح قانع نشده اند و نارضایتی که پس از استیضاح همچنان وجود دارد فعال تر ومنتقد تر از گذشته در صحنه بمانند و با رای حداکثری که در شورا دارند برنامه های شهردار را که برای مجوز به شورا می رود با چالش روبرو کنند و نظارتی شدیدتر بر عملکرد شهردار داشته باشند. آنها می توانند از این طریق عملا شهردار را وارد مرحله جدیدی از نارضایتی عمومی کنند و زمینه استعفای خودخواسته و اجباری شهردار را فراهم کنند.این گزینه سخت و اتحاد و همدلی استیضاح کنندگان و تسلیم مماشات و لابی ها نشدن های آنها را می طلبد. بدون شک علمداری از این گزینه راضی نخواهد بود چرا که این گزینه تنش آلود احتمالا برخی موارد را نیز خواسته یا ناخواسته افشا خواهد کرد.

حالا باید دید آن علم داری که مانع از به نتیجه رسیدن استیضاح علمداری شد از این به بعد چه تفکری در سر دارد و البته فرماندار شهرستان؛ او نیز در این قصه رازآلود اگر چه در سایه حرکت کرد، اما ناچارا باید به متن بیاید و سیاست گونه از التهاب ها بکاهد.