نزدیک به یک قرن اینگونه در تاریخ ذکر می شد که رئیسعلی دلواری بدلایل اختلاف درون قومی توسط یکی از افراد محلی کشته شده است و استعمارگران انگلیسی نقشی در شهادت وی نداشته اند، تا اینکه با ترجمه خاطرات ربرت چیک - ویس کنسول انگیس در بوشهر توسط شادروان افشین پرتو و انتشار آن در مجموعه دانشنامه بوشهر، پرده از یکی از بزرگترین رازهای مبارزه دلیرمردان جنوب...
نسیم جنوب، نزدیک به یک قرن اینگونه در تاریخ ذکر می شد که رئیسعلی دلواری بدلایل اختلاف درون قومی توسط یکی از افراد محلی کشته شده است و استعمارگران انگلیسی نقشی در شهادت وی نداشته اند، تا اینکه با ترجمه خاطرات ربرت چیک - ویس کنسول انگیس در بوشهر توسط شادروان افشین پرتو و انتشار آن در مجموعه دانشنامه بوشهر، پرده از یکی از بزرگترین رازهای مبارزه دلیرمردان جنوب بر علیه اشغالگران، پس از قریب یکصد سال برداشته شد و نشان داد که اشغالگران انگلیسی بطور مستقیم در شهادت رئیسعلی دلواری نقش داشته اند.
به گزارش نسیم جنوب، متن زیر به عنوان سند این توطئه منتشر شده است:
ربرت چیک - ویس کنسول دولت بریتانیا در بوشهر ، در گزارش خود از این شهر ، برای روسای بالاترش در یکصد سال قبل چنین نوشته است:
سه شنبه 1 سپتامبر 1915
به گمانم راه را یافته ام. دیشب او را یافتم. میرزا رحمت لیلکی مرا به نزد او برد. صحبت ها انجام شد. غلام حسین پذیرفت. شاید هیچ کس اشک نریخته ی مرا ندید. آن کس که باید کار را تمام کند، پذیرفت که چنین کاری را انجام دهد. نه تنها در این دیار بلکه در هر دیاری هر نوع آدمی پیدا می شود. پذیر و رفت . رفت. من و میرزا رحمت بازگشتیم. فهمیده بود در فکرم، اصلا صحبت نمی کرد.
بر چنین ملتی حکـومت کردن آسان است. به لقمه نانی خرسندند. ما همه این را می دانیم. ما و روس ها و آلمانی ها و فرانسوی ها و هر یک از گوشه ای پا به این میدان می نهیم. تا دو سه ماه پیش فکر می کردم غوغایی شگفت تر برپا شود، ولی با همه چیز کنار آمده اند. دولت تنها در اندیشه ی خموش ساختن مخالفان خود در تهران است. شاه مجسمه ی تَرَک خورده ی قدرت است، مجلس نمایش مضحک انقلابی است که ریشه در اندیشه ی هم آهنگ با زمان ندارد.
سه شنبه 8 سپتامبر 1915
در سیلاب دگرگونی ها حادثه ای روی داد. تمام شد. یکی رفت. رییس علی کشته شد. میرزا رحمت لیلکی همه ی امروز را چشم به من دوخته بود و وقتی بعدازظهر خبر را آورد از سکوت طولانی ام تعجب کرد. هرگز شانه اش را نفشرده بودم. پس از پایان دوره ی طولانی سکوتم، شانه اش را فشردم. باید قهقهه سر می دادم، ولی نمی خواهم. آن کس را که برگزیده بودم کار را تمام کرد. در میان درگیری تیری و فریادی و مرگی. ................... پایانی بر یک ماجرا. آدمی افتاده بر خاک. در خاک خواهد خفت. فردا درباره ی او و من و آن خاک چه خواهند گفت. من و او جنگیدیم ولی فردا درباره ی آن کس که تیر را انداخت چه خواهد گفت؟
بی حوصله ام. باید بروم پرسه ای بزنم. شبی شرجی و گرم است. از شهر هیچ صدایی نمی آید.
منبع: گزارشهای مسترچیک از رویدادهای فارس و بوشهر در جنگ جهانی اول- مترجم افشین پرتو - از مجموعه کتابهای دانشنامه استان بوشهر، انتشار توسط حوزه هنری بوشهر - 1392
آخرین اخبار
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
- به کوچههاي بوشهر گوش دهيد
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
پربیننده ترین
- عشق ننه معصومه، بوشهر هست
- سبدی موثر با شیوه توزیع نامناسب
- معماری بومی بافت تاریخی بندر بوشهر
- مزاحم تلفنی بیش از ۱۰۰۰ بار با اورژانس جم تماس گرفت
- «نسيم جنوب»، در خدمت گسترش و نشر حقيقت
- مژده مواجي، بوشهري مقيم آلمان در مصاحبه با نسيم جنوب:
- ترس از شکست
- چرا اختتاميه فستيوال موسيقي «کوچه» برگزار نشد؟
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- نگرانی از فروش پروانه کشتی رافائل در بوشهر
- تصاویری از تفریح شبانه بوشهری ها
- استقبال بالای میهمانان نوروزی از توربوشهرگردی شهرداری بوشهر+تصاویر
- فضا برای مشارکت جوانان در توسعه استان بوشهر فراهم شود
- دیدار نوروزی اهل فرهنگ با ایرج شمسی زاده + تصاویر
- دلایلی در درستی انتخاب حجت الاسلام خدری کاندیدای مورد جمایت شورای سیاستگزاری اصلاح طلبان