طراحی سایت
تاريخ انتشار: 28 شهريور 1395 - 08:42

امثال مدیران شرکت ملی گاز یا دیگر بخش های زیر مجموعه وزارت نفت که به نظر نمی‌رسد تصاویر منتشر شده از آلودگی مستقر شده در عسلویه را دیده باشند که اگر دیده بودند، بعید بودند به سکوت خود ادامه می‌دادند و نسبت به جان هموطنانمان این گونه بی محلی می‌کردند. بماند که از دید شاغلان...

هیچ کدام از مسئولان توان دیدن باریکه ای از خشکی در جنوب کشورمان که در مجاورت یک پنجم ذخایر گاز جهان است را ندارند، که اگر داشتند، اوضاع دست کم در روزهای اخیر جور دیگری می‌شد.

به گزارش «تابناک»، آن گونه که طرح های توسعه عسلویه در دراز مدت نشان می‌دهد، قرار است در این منطقه چند ده پالایشگاه و بیش از ده پتروشیمی تاسیس شده و به کمک آنها، منابع ارزشمند زیرسطحی پالایش و فرآوری شده و در غالب محصولات مختلف به بازارهای داخلی و خارجی روانه شده و در خدمت کشورمان قرار گیرد اما هنوز این مسیر به انتها نرسیده، اخبار ناخوشایندی از آن خطه مخابره می‌شود.

البته آلودگی هوا چیزی نیست که به تازگی گریبان گیر این منطقه صنعتی از کشورمان شده باشد بلکه از روز نخست همراه عسلویه، نخل تقی، بیدخون و دیگر شهرهای ریز و درشت منطقه بوده و از عمر کارکنان و شاغلان در این خطه کاسته است، اما اکنون اوضاع به قدری وخیم شده که روزهای عسلویه به شب گراییده و نفس مردم منطقه و شاغلان در آنجا به شماره افتاده است.

آن گونه که گزارش های رسیده نشان می‌هد، وضعیت آلودگی هوا در عسلویه از مرز بحران نیز عبور کرده و در خطرناک ترین وضع ممکن قرار گرفته است. وضعیتی که وقوع آتش سوزی در یکی از پتروشیمی های منطقه در رقم خوردن آن تاثیر فراوانی داشته و موجب بروز فاجعه بارترین آلودگی هوای ثبت شده در کشورمان شده است.

 این در حالی است که بروز چنین وضعیتی نیز به اتخاذ تدابیر ویژه منجر نشده و اقدام پیشگیرانه ای در راستای حفاظت از جان مردم منطقه و شمار بالای شاغلان ساکن آن خطه به دنبال نداشته است. گویی کسی نگران جان این دسته از هموطنانمان نیست؛ حتی مسئولان ایمنی شاغل در پالایشگاه ها و پتروشیمی های منطقه که نسبت به وقوع خطرهای بسیار جزئی تر، حساسیت بسیار بالایی از خود نشان می‌دهند.

تلخ تر اینجاست که می‌بینیم فرایندهای جاری در صنایع این منطقه، تخصصی است و به تناسب آن، بسیاری از شاغلان در این خطه، آگاهی کاملی به آلودگی های موجود در هوایی که تنفس می کنند دارند و احتمالا به خوبی از تبعات استنشاق این آلودگی ها نیز آگاهند اما چه می‌شود کرد که قدرت تصمیم گیری در این خصوص ندارند و چشم انتظار رسیدن دستورات از سطوح بالاتر و مناطق بسیار دورتر هستند.

امثال مدیران شرکت ملی گاز یا دیگر بخش های زیر مجموعه وزارت نفت که به نظر نمی‌رسد تصاویر منتشر شده از آلودگی مستقر شده در عسلویه را دیده باشند که اگر دیده بودند، بعید بودند به سکوت خود ادامه می‌دادند و نسبت به جان هموطنانمان این گونه بی محلی می‌کردند. بماند که از دید شاغلان در منطقه، سکوت امثال سازمان محیط زیست و وزارت بهداشت در قبال چنین وضعیتی نیز قابل قبول نیست و محل ابهام است.

اتفاقی که در صنعتی ترین خطه از خاک کشورمان رخ می‌دهد تا ثابت کند که چقدر در بخش صنعت از ضرورت های همراه با این بخش، مثل سلامت و ایمنی و حفاظت از محیط زیست به دوریم و رشد موضعی داشته ایم. پیشرفتی که به دوره رنسانس اروپایی شباهت دارد نه صنایع پاک یا با آلایندگی کم  و کنترل شده در قرن بیست و یکم.

وضعیتی که اگر در یکی از شهرهای مهم و پرجمعیت کشورمان به وقوع پیوسته بود، بی شک به اتخاذ تدابیر فوری و فراوان زیادی، از جمله تعطیلی موقت فعالیت صنایع آلاینده و اتخاذ تدابیر دیگر منجر می‌شد اما چون در عسلویه و برای مرمانی که به آلودگی خو گرفته اند، رخ داده، به هیچ تصمیمی منجر نشده است؛ گویی جان انسان ها زمانی برایمان مهم است که درباره چند میلیون انسان سخن می‌گوییم وگرنه جان چند ده هزار نفر که ارزش اقدام ویژه ای ندارد!

برچسب ها:
عسلویه

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین