ایکاش جناب سعید مرتضوی بابت همه مواردی که باعث تضییع حقوق افراد شده است عذرخواهی کند، هرچند که در این عذرخواهی اخیر، ایشان بابت اتفاقات متأثرکننده کهریزک که همه میدانیم سه جوان کشتهشده و به قول ایشان شهید دیگر نمیتوانند پیگیر حقوق تضییعشدهشان باشند و اولیایدمشان با این قبیل عذرخواهیها بعید میدانم ذرهای از آلام نبود عزیزشان تسکین یابد! با عذرخواهی دادستان وقت تهران (سال ۱۳۸۳) یاد اتفاقات بازداشت هیأتمدیره وقت خانه سینما افتادم که در آن سال به دستور مستقیم ایشان اعضای هیأتمدیره خانه سینما در اداره منکرات پلیس، واقع در خیابان وزرا یک شب را گذراندند و دو روز بعد از برگزاری جشن بزرگ سینمای ایران به خاطر حضور خانمهای بدحجاب و برگزاری مجلس لهو و لعب! این هیأتمدیره بازداشت شد. اینجانب بهعنوان نماینده معاونت سینمایی وقت (زمان مسئولیت جناب حیدریان) در تمام ساعات حضور پلیس در خانه سینما برای ابلاغ حکم مقام قضائی تا نحوه بازجویی اعضای هیأتمدیره همراه ایشان بودم و فارغ از نحوه رفتار شاهد گوشهای از نحوه مدیریت مرتضوی بودم! بعد از بازجویی از ابوالحسن داوودی، ایشان من را به اتاق بازپرسی فراخواندند و گفتند برگه بازجویی را پر کن و خواستند اتفاقات جشن را که منجر شده است به یک مجلس لهو و لعب گزارش کنم که به ایشان عرض کردم گزارش رسیده به شما اشتباه بوده و در آن جشن از مفسدههای مورد اشاره خبری نبوده است! نوبت به بازجویی از رضا کیانیان، فرهاد توحیدی، حسین فرحبخش و بهرام دهقانی رسید و داوودی و اینجانب نیز به بازداشتگاه زیرزمین دادگاه ارشاد بخارست فرستاده شدیم. هر نیمساعتی که میگذشت، سایر اعضای هیأتمدیره به بازداشتگاه فرستاده میشدند؛ افرادی چون رضا کیانیان و... در میان مردم که شناختهشده بودند با استقبال پسران و دخترانی مواجه میشدند که بهخاطر شرکت در پارتی یا جشن تولدهای مختلط سروکارشان به این دادگاه افتاده بود و با تعجب به هنرمندان و هنرمندان نیز با تعجب به این نوجوانان و جوانهایی با رده سنی ۱۷ تا ۲۲ سال مینگریستند!
بگذریم که چه گذشت در آن ساعات و دلیل این نحوه رفتار با هنرمندان سینما در آن سال چه بوده است، اما رفتار زیرمجموعه دادستان وقت تهران با هنرمندان بهخاطر برگزاری یک جشن سینمایی باعث شد به لایههای پنهان شخصیتی پی ببریم که در آینده خود با انواع و اقسام اتهامات ریزودرشت مواجه شده است و نهایتا مجبور شد که بهخاطر جانباختن سه جوان در زمان تصدی مسئولیتش عذرخواهی کند و ایکاش ايشان حداقل بهخاطر ترور شخصیت و تحقیر سینماگران در سال ۸۳ و اتفاقات رقمزده برای صدها فعال مطبوعاتی در طول تصدی قضائی میپذیرفت عذرخواهی کند اگر در آن سالها رفتارهای تند ایشان کنترل میشد دیگر نیازی نبود شاهد جانباختن عزیزانی باشیم که بر اثر تندرویها و تکرویهای فردي که خود را بدون نظارت در جای «مصلحی» میدانست و بدون رعایت حقوق اولیه افراد جامعه براساس برداشتهای شخصی و تندرویهای سیاسی به جان و آبروی افراد شریف و در نهایت هم به خود و آبروی سیستم قضائی (که حافظ امنیت و جان و ناموس مردمان است) چوب حراج زد!
مرتضوی محصول سیستمی است که به اسم «تعهد» هرگونه نظارت و کنترل را نفی میکند و بررسی و واکاوی اوج تا فرود « مرتضوی» نشاندهنده این است که هر سیستمی بدون نظارت رو به فساد میرود.
آخرین اخبار
- طنين موسيقي اقوام ايراني در نونواي بوشهر
- بوشهر؛ شهر پارک هايساحلي
- گردشگري در شهر زيباي بوشهر
- بوشهر، بندري مستعد پيشرفت اما مهجور
- فرهنگ مدارا؛ مزيت بوشهر در گردشگري
- عشق ننه معصومه، بوشهر هست
- قصه ننه معصومه و معجزه رنگها
- يک کوچه براي آرامش در بوشهر
- اين راه جذب گردشگر نيست
- هويت زنانه و حقيقت زنانگي
- سخت، سفت، محکم، تلاش کن
- گردشگري بوشهر، همراه با شعر و ادبيات و صداي امواج
- وقتي کتاب خواندن هولناک ميشود
- خطر کتاب نخواندن نسل جديد
- ارج و ارزش کتابخواني براي نسل نوجوان
پربیننده ترین
- ارج و ارزش کتابخواني براي نسل نوجوان
- بوشهر؛ شهر پارک هايساحلي
- بوشهر، بندري مستعد پيشرفت اما مهجور
- گردشگري در شهر زيباي بوشهر
- هويت زنانه و حقيقت زنانگي
- مو اهرم نمی شم، می شم بنه گز
- خطر کتاب نخواندن نسل جديد
- اين راه جذب گردشگر نيست
- قصه ننه معصومه و معجزه رنگها
- عشق ننه معصومه، بوشهر هست
- وقتي کتاب خواندن هولناک ميشود
- گردشگري بوشهر، همراه با شعر و ادبيات و صداي امواج
- سخت، سفت، محکم، تلاش کن
- يک کوچه براي آرامش در بوشهر
- فرهنگ مدارا؛ مزيت بوشهر در گردشگري