سعید بردستانی : محسن شریف را با مجموعه داستان «ورار» و رمانهای «آس نحس»، «فصلهای تکراری» و «سالهای صبر» میشناسیم. «تب نوبه» پنجمین اثر و چهارمین رمان این نویسنده پیشکسوت بوشهری است. اما داستان «تب نوبه» چیست؟
سعید بردستانی - داستاننویس
محسن شریف را با مجموعه داستان «ورار» و رمانهای «آس نحس»، «فصلهای تکراری» و «سالهای صبر» میشناسیم. «تب نوبه» پنجمین اثر و چهارمین رمان این نویسنده پیشکسوت بوشهری است.
«تب نوبه» پس از چند سال کش و قوس در اواخر سال 94 توسط انتشارات «افراز» منتشر شد. اما داستان «تب نوبه» چیست؟ «تب نوبه» داستان سرزمینی تب کرده و خشن به نام «ایالت» است که بر مبنای رسوم و قواعد جعلی بنا گذاشته شده و همه چیز آن را با دروغ و ریا به تاراج بردهاند. این ایالت با اینکه تمام نشانگان اقلیم جنوب را در خود دارد و آشناست، اما در عین حال ناآشناست. چرا که نویسنده از تمام عناصر آشنازدایی کرده و جنوب خودش را بنا کرده است. به عبارت دیگر نویسنده مثل یک خداوندگار ابتدا زمان و تقویم زمانی خود را میسازد: «این جور شنبهها را اصلا نمیشد با تاریخ ایالت میزان کرد، اما هر از گاهی مقدر میشد. اول به یک پیش درآمد فریبنده، به افسونی مثل نوازش جادو تا بد به دل نیاید. بعدش طرح دمغ زمان توی سکوت سنگین، توی تنفس گرم و جنبش نیمهکاره و زمان خیالاتی میشد، در خود فرو میرفت.» و سپس به کار ساختن زمین و سرزمین خود مشغول میشود «بعدتر، کمی مانده به چموشی زمین نسیم خنکی میوزید، طلایهدار حادثه کاری و ناگهان تمام دستها روی کلاه و صورت برمیگشت. گاهی هم آفتاب از بام سرپله پایینتر میآمد، مثل برات جهنمی و گرما به دل میزد.» و در این راه سعی میکند استانداردهای قراردادی خودش را بر سرزمین جدید حاکم کند. روابط، مشاغل، وظایف، آدمها، طرحها، توطئهها و همه چیز بازتعریف میشود. کاری دشوار که ساختن ماکوندوی مارکز و یوکناپاتافا فاکنر و بارسِت شایر ترولوپ را به یاد میآورد.
اما نویسنده میداند که ابزار محوری بازساخت و بازتعریف یک جغرافیای جدید، زبان است؛ زبانی که ضمن آشنا بودن باید ناآشنا و شاید مرموز باشد؛ زبانی که ضمن حفظ ریشهها باید از نو ساخته و پرداخته شود. برای حفظ ریشههای زبانی، نویسنده دو ساحت زبان فولکلور و زبان کهن را در اختیار دارد و برای بازتولید، سبک نگارش و تجربه آثار پیشین خود را . نویسنده در این رمان با ارائه دایره وسیع واژگانی تا حد زیادی موفق میشود ضمن چنگ انداختن در همیان زبان کهن از یک سو و فولکلور از سوی دیگر، عبارات و ترکیبات تازهای را نیز فراچنگ آورد که گویا اولین بار است به مخاطب عرضه میشود. برای نمونه در کنار واژگان کهنی مانند پارینه، پیرارینه، دلپری، جرثومه، عصاری، وسطا، نُکول، هَنَک، و واژگان فولکلوری مانند: پَهن و پُشور، علف توله، پوشَن، گله گوسه، وهچیره، پرنج، تلگدون، گردنباری، سمات، پشنگه، مروا، پَسَندر، پریزه، شهکه، لُمبه، زچ و... چنین ترکیبات و عبارات تازهای را هم میتوان دید مانند: باران همهشَهره، چهره گل از گلش شکفته، مشتوازی، جناس ورزانده، بخار جربزه، شهکه پرمدعا، ویار خودگردانی، ترکه واکُرخیده و... . زبان در رمان «تب نوبه» ادامه همان زبان خاص شریف است که زبانی است پرداخته و آراسته به استعاره، کنایه، نشانگان، واجآرایی، تضاد و...؛ زبانی که بیشتر سویههای شاعرانه دارد تا روایتگرانه؛ زبانی که برای روایت هیچ شتابی ندارد، بیشتر توصیفی است تا نمایشی و به جای حرکت خطی اغلب حرکت در مدارهای بسته را نقشه راه خود میکند.
اما زبان در این اثر برای ترسیم جهانی که در حال بازتولید آن است به جای اینکه رویکردی آشکارسازانه داشته باشد، رویکردی پنهانکارانه دارد، چرا که با جهانی سر و کار داریم که آزار سرتاسر آن را فراگرفته و سخن گفتن از جنبههای ریاکارانه آن کار سهلی نیست. از این لحاظ «تب نوبه» رمانی دشوارخوان است. در واقع نویسنده کلام را در لفافه پیچانده تا به گوش اغیار نرسد. نویسنده در چنین فضایی دلمشغول تاریخی است که بر سرزمینی تب کرده رفته و هیچ کس سخنی از آن نمیگوید، اما درست مانند نقال رمان از این تاریخ تب، هم میگوید و هم نمیگوید.
آخرین اخبار
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
- به کوچههاي بوشهر گوش دهيد
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
پربیننده ترین
- آگوجيکا يا باغ ملي در بوشهر
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
- بوشهر؛ پايتخت موسيقي فاخر ايران / دکتر عباس حاتمي
- بازيکني که سوت پايان بازي را دوست نداشت
- ربع قرن انتشار نسیم جنوب؛ عليرغم کارشکني ها و سنگ اندازي ها
- سال ها معلمی و خاطرات تلخ و شیرین
- تلخيهايي که بايد از آنها گذشت
- شهروند صياد نمونه بوشهر
- شادياي که در کوچه ماندگار شد
- بوشهر، شهر موسيقي است / اوکلو فرامرزي
- کوچه به انتها نرسيد
- بوشهر؛ از شهر ِ موسيقي ايران تا چشم انداز ِ جهان ِ موسيقي
- چگونه دلیران تنگستان ساخته شد + تصاویر
- تصاوير نكوداشت فرج كمالي شاعر بومي سرا در گناوه
- خرفت خانه یا خانه سالمندان در بوشهر قدیم