طراحی سایت
تاريخ انتشار: 14 آبان 1395 - 15:11
اسفندیار فتحی، اصلاح‌طلب و مسوول شاخه حزب اعتماد ملی در دشتستان:

متاسفانه این‌گونه شده است که بعضی از بزرگان ما برای فرار از کم‌کاری خود دنبال مقصر می‌گردند و چه کسی بهتر از نماینده ارشد دولت در استان؟! شک نداشته باشید همین افراد در رده‌های کلان‌تر، وزرا و رئیس جمهور را مقصر می‌دانند و این در حالیست که رئیس جمهور هرگز نگفته و نخواهد گفت که من اصلاح‌طلبم…همچنان این سوال فردا باقی می‌ماند که: آقایان اصلاح‌طلب، عملکردشان در این فضای به‌وجود آمده چه بوده است؟

نشست صمیمی هم‌اندیشی باعنوان «جوانان و انتخابات پیش‌رو» در دفتر پایگاه خبری- تحلیلی یارا برگزار شد. سخنان اسفندیار فتحی، اصلاح‌طلب و مسوول شاخه حزب اعتماد ملی در دشتستان را در این نشست می خوانید:

با نگاهی به پیشینه اصلاح‌طلبی در بوشهر از سال ۷۶ به بعد می‌بینیم، شور جوانی در ابتدا حاکم بود که باعث یک حرکت بزرگ و سپس منتج به شعور شد. پس از آن نیز سعی شد با افزودن هرچه بیشتر شعور بر شور، این حرکت هدایت شود. از این بابت جوانان اصلاح‌طلب از همان ابتدا اصلاح‌طلب بودند و این‌طور نبود که قبل از آن دوره اصول‌گرا و بعد از آن گرایش به اصلاح‌طلبی پیدا کرده باشند.

ورود و فعالیت جوانان در آن دوره یعنی خرداد ۷۶ در واقع «نه» به شرایط و تفکر مقابل در آن زمان بود. بعد از دوران اصلاحات و آن فضای بسته‌ای که به‌ مدت هشت سال به‌‌وجود آمد، هیچ‌کس نمی‌توانست حتی یک جلسه خصوصی کوچک با تعداد انگشت‌شمار نیز با دوستان هم‌فکر خود داشته باشد. زیرا برچسب اصلاح‌طلبی می‌خورد و این برچسب ما را از حداقل امکانات محروم می‌کرد. یعنی فضا چنان تنگ شده بود که در ادارات، اصلاح‌طلبان را بازنشسته می‌کردند و در این میان هیچ اصلاح‌طلبی هم جذب دولت نشد. همان‌زمان بزرگان اصلاح‌طلب، جوانانی را که در سال ۷۶ به‌کمک آن‌ها آمده بودند، فراموش کردند و هیچ‌کس نگفت که عمر این جوانان دارد تلف می‌شود و کسی حاضر نبود برای آن‌‌ها هزینه دهد. تا این‌که در سال ۹۲ فضا باز شد و روحانی با حمایت اصلاح‌طلبان به عرصه آمد اما باید این را مدنظر قرار دهیم که دولت، دولت اصلاح‌طلبان نیست ولی فضایی ایجاد شده که طبق قانون آن‌ها می‌توانند فعالیت سیاسی کنند. سوال این‌جاست که بزرگان اصلاح‌طلب چه کاری انجام داده‌اند که بتوان از آن‌ به‌‌عنوان دستاورد اصلاح‌طلبان بااستفاده از فضای باز ایجاد‌شده ـ پس از هشت‌سال سکوت و خفقان ـ دانست؟

به‌نوعی دیگر می‌گویم: اگر روحانی در اردیبهشت ۹۶ رای نیاورد و یا اگر رویه روحانی تغییر کند و این فضا را از دست بدهیم، اصلاح‌طلبان چه چیزی به‌دست آورده اند که از آن بتوانند در آینده جهت فعالیت اصلاح طلبی استفاده کنند؟

آیا جزء اختلافاتی که پیش از این دولت در استان وجود داشته و آنهم صرفا بین اشخاص بوده نه احزاب و هنوز هم وجود دارد؟ همچنان با هم درگیر هستند و هرگز قدمی برای حل اختلاف برداشته نشده است.

حال باید دید چه کسانی متضرر شدند؟ جواب این فقط تنها جوانان است. یعنی عملا در آن دوران هشت‌سال دولت نهم و دهم و هم در این فرصتی که به‌دست آمد، هیج‌کس به‌فکر جوانان اصلاح‌طلب نبود. متاسفانه این اعتماد به‌نفس نیز در جوانان نبود که خود وارد عرصه شده و اظهار وجود کنند؛ نمی‌گویم به‌شکل مستقل اما به‌گونه ساده نیز خود را با فضای سیاسی درگیر نکردند. البته حق هم داشتند زیرا در سنی قرار گرفته بودند که جویای کار بودند و مشکلات معیشتی و… داشتند. بزرگان اصلاح‌طلب در استان ما برای آنها چه‌کاری انجام دادند؟

درمورد وضعیت اصلاح‌طلبی در استان و درگیری که بین بزرگان اصلاح‌طلب در استان پیش آمده است باید بگویم که اصلاح‌طلبان هویت خود را گم کرده‌اند. بعضی از بزرگانی که برای ما الگو بودند، نمی‌دانند دنبال چه چیزی هستند و در هیچستانی غرق شده‌اند که راه به هیچ‌جا ندارد و اگر راهی داشته باشد به ترکستان است…

برخی از مسوولی تمجید می‌کنند و برخی انتقاد و تمام همّ‌وغم آن‌ها همین شده است. باید از ایشان پرسید که برای جریان اصلاح‌طلبی چه‌کاری انجام دادید؟ شما که روزی یک بیانیه صادر می‌کنید! شما که در حمایت همدیگر بیانیه صادر می‌کنید اما حاضر نیستید اسم همدیگر را در بیانیه‌تان بیاورید!

ائتلاف در بیانیه تحلیلی خود از بیانیه شورای هماهنگی حمایت می‌کند اما حاضر نیست اسم این شورا را در بیانیه خود بیاورد. این یعنی اینکه برخی از بزرگان اصلاح‌طلب در استان ما، خود همدیگر را قبول ندارند. ما امیدواریم این هویت ازدست‌رفته پیدا شود و البته در این میان همچنان ضربه‌های شدید متوجه جوانان است.

متاسفانه این‌گونه شده است که بعضی از بزرگان ما برای فرار از کم‌کاری خود دنبال مقصر می‌گردند و چه کسی بهتر از نماینده ارشد دولت در استان؟! شک نداشته باشید همین افراد در رده‌های کلان‌تر، وزرا و رئیس جمهور را مقصر می‌دانند و این در حالیست که رئیس جمهور هرگز نگفته و نخواهد گفت که من اصلاح‌طلبم… . به‌نظر بنده این‌کارها پوپولیستی و در جهت همراه‌نمودن افراد عامی و مخالف است و همچنان این سوال فردا باقی می‌ماند که: آقایان اصلاح‌طلب، عملکردشان در این فضای به‌وجود آمده چه بوده است؟

بنظر من در این میان، تنها راه برون‌رفت از این شرایط و مشکلات، نهادینه‌شدن احزاب است.

احزاب تک‌نفری، افرادی که می‌گویند سیاسی هستیم اما جزء هیچ حزبی نیستند و… بیشترین انتقاد به اینها وارد است. آیا فعالیت سیاسی بدون قرارگرفتن در قالب حزب می‌شود؟ آیا شما به شعاردادن می‌گویید فعالیت سیاسی؟ کسی‌که می‌خواهد فعالیت سیاسی کند باید وارد حزب شود و باید کار حزبی انجام داد، کار گروهی را یاد بگیرد تا به نتیجه دلخواه برسیم. در حال حاضر ۲۲ حزب در استان وجود دارد اما بیشتر آن‌ها به تعداد کمیته‌هایشان هم در استان نیرو ندارند، هرگز جلسه‌ای بین آنها گرفته نشده و هماهنگی با هم ندارند تا جایی که در شورای هماهنگی از طرف یک حزب، رای داده می‌شود و بعد از طرف دبیر آن حزب، خارج از جلسه رای وتو می‌شود!

حالا باید دید که جوانان چه پتانسیل‌هایی برای برون‌رفت از این شرایط دارند؟

اختلافات به پیش از دولت روحانی بر می‌گردد که با حضور دولت تدبیر و امید جوانان اصلاح‌طلب در استان، تلاش بسیار زیادی کردند تا میانجی‌گری کرده و حلقه مفقوده را جهت اتحاد پیدا کنند. چندین مرحله ما به‌عنوان جوانان اصلاح‌طلب به دوستان مراجعه کردیم. عملا متوجه شدیم که نگاهی که وجود دارد همچنان نگاهی از بالا به پائین به جوانان است و ما تلاش می‌کردیم که از زیر این نگاه ها خارج شویم و شرایط را برای آن‌ها تشریح کنیم اما آن‌ها یعنی بزرگان اصلاح‌طلبی که درگیر اختلافات شخصی و داخلی خود بودند توجهی به این مساله نمی‌کردند.

سال ۹۲ مقاله‌ای در سایت «فایز» نوشتم با این عنوان که «اولین رقیب اصلاح‌طلبان به میدان آمد» و در آن اشاره کردم که تنها رقیب اصلاح‌طلبان، خودشان هستند. در اسفند ۹۴ نیز نوشتم که «دومین رقیب اصلاح‌طلبان به میدان آمد». این دومین، همان عدم اتحاد بین اصلاح‌طلبان برای پیروزی در انتخابات ۷ اسفند بود که الحمدالله، اتحادی نسبی شکل گرفت و همان هم رمز پیروزی ما در آن انتخابات شد. هرچند در برخی حوزه‌ها اتفاقات خوبی نیفتاد.

در حال حاضر هویت گمشده اصلاح‌طلبان سومین رقیب‌شان است که باید پیدا شود. در حال حاضر نیز معتقدم این هویت را تنها جوانان می‌توانند با نهیبی که بر بزرگان اصلاح‌طلب می زنند بیابند.

جوانان باید انسجام خود را شکل داده و استقلال خود را حفظ کنند چرا که اگر شکستی در دوران روحانی برای اصلاح‌طلبان پیش آمده به‌خاطر عدم استقلال فکری‌شان بود. قرار است حامی دولت باشیم اما قرار نیست که همه هزینه‌مان را صرف دولت کنیم. قرار نیست که استقلال رای خود را از دست بدهیم. ما باید ضمن استقلال رای و تفکر خود، حامی دولت باشیم نه این‌که دولتی شویم. اگر اصلاح‌طلب هستیم، باید اصلاح‌طلب بمانیم.

ما را به‌رندی افسانه کردند/پیران جاهل شیخان گمراه

از دست زاهد کردیم توبه/از فعل عابد استغفرالله


نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین