طراحی سایت
تاريخ انتشار: 10 آذر 1395 - 12:00

کامبیز وطن خواه : وضعیت جریان اصلاحات که از خرداد 76 آغاز و پس از فراز و فرودها برای فتح کرسی های قدرت، با تاکتیک اعتدال در خرداد 92 به این مهم دست. یافت شاید باور کردنی نباشد که پیام یا  سخنرانی رهبران اصلاحات میلیون ها جوان و اقشار جامعه را به پای صندوق های رای می کشاند و...

کامبیز وطن خواه - دبیر علوم اجتماعی

در روزهایی که گذشت فردی قهرمان کارزار سیاست آمریکا شد که به اعتراف خود بیشتراز آنکه با واژه های سیاست آشنایی داشته باشد، با دنیای پول و تجارت و سرمایه، اوقات خودرا سپری کرده است. میلیاردری از جنس  پول و سرمایه درسرزمینی پیروز میشود که مشهور به سرزمین اندیشه ها و دمکراسی و آشنا با دنیای سیاست میباشد. او چنان با وعده ها و ایجاد تضاد داخلی و بیرونی بین مردم خسته از وعده های مسولین و نامید از دنیای سرمایه، موفق به شکست احزاب قدرتمند جمهوری خواه و دمکرات ها میشود که جامعه جهانی را در بهت و حیرت فرو میبرد. اگر به چند وعده و برنامه های او توجه کنیم قطعا متوجه پیامی بزرگ خواهیم شد. ترامپ به مردم خسته از دنیای سرمایه داری و نابرابری وعده میدهد که آن ها را ثروتمند خواهد کرد. او عامل مصیبت آمریکا را مهاجران و سیاهپوستان میداند و به مردم ایالات متحده اعلام می کند که آمده است تا عظمت از دست رفته آمریکا را بازگرداند. براستی چه شده است که تاجر ثروتمندی همچون ترامپ که خود عامل تبعیض در جامعه آمریکا میباشد، مهاجران را بزرگترین مصیبت برای آمریکا میداند؟

اگر به تاریخ رجوع کنیم آنان که دم از عظمت خواهی زدند نه تنها به این واژه دست نیافتن بلکه خود و جامعه جهانی نیز تخریب و سپس به تباهی کشیدند امثال هیتلر و موسولینی.  

از اینرو می توان گفت که مردم آمریکا نه به ترامپ رای دادند، بلکه به  نشانه اعتراض به سیاست های ناعادلانه آنان و وعده های دروغین و پوچ سوسیال دمکرات  ها و جمهوری خواهان، به فرد افراطی چون ترامپ روی آوردند. 

به قول ساندرز، کلینتون شکست نخورد بلکه سوسیال دمکرات ها شکست خوردند و مردم به آن ها اعتماد نکردند پس در چنین شرایطی، مردمی که درمانده از سیاست های ناجوانمردانه و تبعیض آمیز این دو حزب بودند، در اوج سردرگمی و سرخوردگی به کسی همچون ترامپ روی آوردند که التیامی بر اندوه مصیبت های بی پایان آن ها باشند. کسانی که از وضعیت کنونی رنج میبرند و هیچ آینده روشنی برای خود نمی بینند.

باید اعتراف کرد که این روزها اندیشه راهنما و ایدولوژی نیز در سرمین اندیشه ها آمریکا رو به افول و خاموشیست، اما مناسب است با بررسی این رویداد، نگاهی به وضعیت جریان اصلاحات در ایران داشته باشیم. جریانی که از خرداد 76 آغاز و پس از فراز و فرودها برای فتح کرسی های قدرت، با تاکتیک اعتدال در خرداد 92 به این مهم دست. یافت شاید باور کردنی نباشد که پیام یا  سخنرانی رهبران اصلاحات میلیون ها جوان و اقشار جامعه را به پای صندوق های رای می کشاند و با شعارهای خود در آنان انگیزهای مضاعفی ایجاد می کند.

 اما اصلاحات نیز پس از گذشت چند سال، نتوانسته است به خواسته ها و نیاز های توده ها و اقشار جامعه، جامه عمل بپوشاند. این را میتوان از لیست امید نیز دریافت که بسیاری از کاروان 100 نفره امید که برخواسته از اعماق قلب های پرشور مردم بود، پس از ورود به مجلس شورای اسلامی، به اعتماد مردم وفادار نماندند.

 خلا نداشتن مانیفست و برنامه ای مدون، فرصت طلبی را به شدت بین برخی از احزاب این جریان رایج کرده است و اصلاحات را از درون تخریب می کند. توجه نکردن به سه قشر مهم و خواستار و حامی اصلاحات یعنی معلمان، دانشجویان و کارگران،  جریان اصلاحات را سست کرده است. لوایح ضد کارگری، بی مهری نسبت به معلمان، شرایط اسفناک دانشگاه ها، قطع شدن ارتباط بین دانشجویان و نخبگان اصلاحات و... همه و همه شرایط بحرانی را برای این جریان رقم زده است. آیا با این شرایط باید منتظر فرجامی تلخ برای اعتدال و اصلاحات باشیم؟ 

 

 

 

 

 


نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین