طراحی سایت
تاريخ انتشار: 31 ارديبهشت 1400 - 13:31

محمد محبوبی: همه مشکلات بازنشسته که اصل است و باید حل شوند به کنار گذاشته اید و با عَلَم کردن خانه امید و کنار نیامدن با هیچ نظر و پیشنهادی از مسؤلین، حاشیه سازی نموده همه مسیر های اصلی را با دست گذاشتن بر پارک شغابِ ناشدنی  بر اجرای پروژه خانه امید را بسته اید و انحراف تفکر ایجاد نموده اید. با اطمینان، خانه امید را مسؤلین و نمایندگان حقوقی بازنشستگان در استان خواهند ساخت...

به انحراف کشیده شدن ساخت خانه امید در بوشهر

پاسخی به مطلب "شاید فکر می کنند فرهیختگان بازنشسته بوشهر جایگاهی ندارند؟" از عالی بازدار

محمد محبوبی

اولاً: حضور برادر و سرور گرامی عارضم که حضرتعالی اصلاً محتویات مقاله اول بنده را متوجه نشده اید، جز این که؛ مستقیماً، بحث عقده گشایی با رئیس محترم و فعلی شورای اسلامی شهر بوشهر را مطرح کرده به اختلاف دیرینه خود با نامبرده پرداخته اید که جای تعجب از تفکر و اندیشه و عدم اطلاع جنابعالی از پاسخ دادن به نظر دیگران را نماد می کند و از حرمت قلم گذشته اید . 
ثانیاً: در ادامه خطاب به بنده مرقوم داشته اید که: "همکار ارجمند، حال که به دفاع از لغو مصوبه شورای شهر و همراهی با رئیس جدید شورا به امر دشوار قضاوت پرداخته اید و دست به قلم شده اید، بهتر بود که اشراف کامل بر ماجرای احداث (خانه امید) بازنشستگان در بندر بوشهر به دفاع از لغو مصوبه شورای چهارم می پرداختید. این حداقل انتظار ما از معلم فرهیخته ای است که خود بازنشسته است".
پاسخ نگارنده منتقد: لازم به ذکر است که، هنگام بدست گرفتن قلم، باید بسیاری از شرایط و حرمت قلم را رعایت کرد. برادر عزیز، در متن فوق، خودتان متوجه شده اید که چه فرموده اید؟ گویا مقاله بنده را نخوانده اید، زیرا، آنگونه که شما برداشت کرده اید در مطالب بنده نبوده و نیست. از طرفی ، مزید اطلاع جنابعالی این که: خود واقفید که با عنایات پروردگار قلم به دست من خو گرفته است و امروز و به تازگی قلم بدست نشده ام. برادر عزیز، چرا مطلبی را که متوجه نشده اید و مواردی که در مقاله بنده نیست، خود نویسی کرده اید؟ خدمت شما توضیح عرض کنم که بنده در آن مقاله فقط در مورد نامه ها و اقدامات شورای چهارم بحث کرده مسیر و گردش کار درخواست شورای محترم چهارم به اداره کل میراث فرهنگی با امضای برادر عزیزمان عبدالخالق برزگرزاده رئیس وقت شورا با مشخصات کامل و سپس پاسخِ بازگشتی به نامه مذکور را نیز در مقاله مندرج نموده که موجود است. بزرگوار، شما چگونه این نامه ها را ندیده اید و مواردی که در مقاله من نیامده برای افکار عمومی فرافکنی کرده خود عزیزی را توشه راه بیراهه خویش ساخته اید؟ 
دوست عزیز، شورای پنجم ، مصوبه ای در خصوص "خانه امید" و پارک شغاب نداشته است که بنده در مقام لغو آن برآیم . بنابراین ؛ لازم است بدانید، مصوبه مربوط به شورای چهارم است که در موردش ، تبیین و تفسیر لازم گذشت.  برادر عزیز و محترم، بنده اطلاع و اشراف کامل بر ماجرای احداث خانه های امید در کشور را دارم. آگاه باشید که شماها با این رفتارهای قانون گریز و خود محور و بدون اطلاع از قوانین حاکم بر شهر بوشهر ، کاری را پیش گرفته اید که هم به ضرر شخصیت فردی خودتان و هم راه رسیدن بازنشستگان به حق و حقوقشان را بسیار دشوارخواهید ساخت. شما هیچ حرف و سخن و قانون و نامه ای را از هیچ مسؤل شهری پذیرا نیستید و از نظر شما مرغ یک پا دارد و عقل کل این شهر شمائید و بس. برادر بزرگوار، این تفکر دراین راه به مقصد نخواهد نشست. قوانین شهری را تمکین بفرمائید که زر اندود عقل است.
جناب بازدار، در پاسخ به بند 1 مطالب شما عارضم که: اتفاقاً، بنده در مقاله مطمح نظر، موضوع خانه های امید را از سال 1368 که در قالب خانه های مهر بازنشستگان و بعد از آن به خانه های امید تغییر نام داده اند، آن هم با احداث 43 خانه امید که توسط صندوق بازنشستگی کشوری به انجام رسیده را بیان کردم و در این زمینه تا سال 1396 نیز اطلاعاتی به سمع و نظر مخاطبین قرار داده ام. البته میدانم، چون در حال و هوای حمله و انتقام از رئیس محترم شورای پنجم (جناب آقای داریوش پوربهی) بوده اید و هستید ، چشم بر حقایق نوشته های بنده بسته داشتید و بر اریکه انصاف خود خط کشیده اید.
برادر عزیز!! بنده در مقاله اول نوشته ام که ؛ در خدمت رسانی به بازنشستگان، طرح موضوع چنین پروژه ای اندیشه ای است، بسیار ارزشمند و ضروری و از اوجب واجبات است. جناب بازدار، چگونه معانی واژه ها را نیافته اید و چشم بر معنای آن ها نگشوده اید؟ و به چه درک و معنایی رسیده اید که مرقوم فرموده اید: شاید فکر می کنند فرهیختگان بازنشسته بوشهر جایگاهی ندارند؟ خوانندگان محترم نسیم جنوب، با توصیف مقاله دوم من با عنوان: خانه امید مأمن بازنشستگان است، خود به قضاوت خواهند نشست. با تاسف، در تفهیم معانی مطالب مقاله اول حقیر با مشکل برخورده اید و با چنین نوشته ای به خود زنی دست یازیده اید.
از طرفی، با تأکید مجدد بر این که: در مقاله صدرالذکر، بنده ضمن تأیید و ضرورت ساخت خانه امید، روالِ گردش کارِ نامه ها و در خواستهای شورای چهارم در سیستم اداری و پاسخ های گرفته شده را با تحلیلی عینی متذکر شده ام.
برادر محترم، همه آن نامه ها و گردش کار اداری و تبیین و تفسیر قوانین و محدودیت های حاکم بر قسمت غربی شهر بوشهر که مطرح کرده بودم، چرا، از دید شما پنهان مانده اند و به دور از انصاف و با پدیده ای خود عزیزنگری در ادامه انتقام جویی از رئیس شورای شهر و حمله به بنده نوشته اید که: "شاید فکر می کنند فرهیختگان بازنشسته بوشهر جایگاهی ندارند؟"
 در پاسخ به بند 2 مطلب حضرتعالی باید عارض شوم که: بنده در  آن مقاله، خطاب به خود و همکاران محترم بازنشسته پرسید ه ام، آیا تاکنون، احیاناً در مسافرتها به استانهای دارای خانه امید، از امکانات چنین خانه های امیدی بهره مند شده اید و استفاده کرده اید؟ قطعاً پاسخ منفی خواهد بود. 
 امّا حاصل و محصول بند 3 مطلب جنابعالی، که فرموده اید : "آیا خبر دارید که در تمام نقاط کشور بر اساس بند 6 ماده 55 قانون شهرداریها ، مصوب 1345، شهرداری در این قبیل موارد، با تصویب انجمن شهر یا شورای شهر امروز، از اراضی و ابنیه متعلق به خود با حفظ مالکیت به رایگان و با شرایط معیّن به منظور ساختمان و استفاده در اختیار مؤسسات متقاضی خواهد گذاشت؟" 
در این جا چنان وانمود کرده اید که گویا متولی صندوق های بازنشستگی شما هستید و زمین هم به شما خواهند داد و خانه امید را ملک طلق خود می دانید. ولی مزید اطلاع؛ صندوق بازنشستگی زیر نظر مستقیم وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است و نماینده حقوقی بازنشستگان استان نیز صندوق بازنشستگی استان می باشد. جایگاه شما در این گردونه کجاست؟ مسؤلیت یک وزارتخانه و نماینده حقوقی آن در استان، چه ربطی به مداخله و یک دندگی و مرغِ یک پای شما دارد؟
جناب بازدار، من به دقت و صحت کامل خبر و اشراف بر قانون مذکور را دارم. لکن، شمای بزرگوار، قانون را  فقط نوشته اید امّا متوجه بُرد و اثر و ارزش و اعتبار قانون مزبور در انجام کار مورد نظر نشده اید: 
اولاً: شهرداری طبق قوانین موجود خود، قادر به واگذاری یا دادن تملک زمین یا ساختمانی متعلق به خود به ادارات دولتی را ندارد و فقط در اختیار می گذارد. در اختیار گذاشتن بدین معناست که مالکیتی به اداره یا نهاد متقاضی نخواهد داد. در این حالت، هزینه کرد چهار تا پنج میلیارد تومان در این زمین بنفع کیست؟ چه سودی برای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که متولیِ صندوق بازنشستگی کشوری است دارد؟ بنابراین، نهاد مُشعِر با چنین شرایطی تقبل هزینه نمی کند. مبرهن است که واژه "در اختیار" را به درک حقوقی نرسیده اید. ثانیا: شهرداری با تمام محدودیت های قانونی خویش، باید در مکان مورد تقاضا، زمین متعلق به خود داشته باشد تا حداقل در اختیار بگذارد و نه واگذار کند. در صورت عدم موجودیت زمین، سرنوشت قانون مورد استناد شما چه می شود؟ پارک شغاب ملک شهرداری بوشهر است؟ شایان ذکر است: غیر از نوار ساحلی غربی شهر که دریا حریم و حرمت دارد، در ناحیه شرقی شهر، بلوار امام علی شهرک گردشگری که در حال توسعه وسیع با احداثِ هتل هفت ستاره و فروشگاهِ هاپیر استار و ... می باشد فعلاً زمین موجود است و متولیان شهر باید تعیین تکلیف کنند.  در ادامه مرقوم داشته اید که: "تنها مکان پاسخگوی مجموعه فرهنگی پارک شغاب است، تصمیم گیران شهر، ما را به پارکهای محلی هدایت می کنند، فضای سبز بیش از خانه امید اهمیت دارد، حفظ آثار تاریخی باستانی برای ما اهمیت فراوان دارد  و..." 
جناب بازدار، در این بخش از فرمایشات شما، پارادوکس در پادوکس مشهود است. زیرا، پارک تاریخی شغاب را برای خانه امید طلب کرده اید و اعلام داشته اید که برای ما حفظ آثار تاریخی باستانی اهمیت دارد، یعنی چه؟ اگر آثار تاریخی باستانی اهمیت دارد، چرا نظر هیچ مسؤلی را پذیرا نیستید و پارک شغاب را رها نمی کنید تا در جای مناسب دیگر موضوع متمرکز شود؟ از طرفی؛ بیان کردید تصمیم گیران شهر، ما را به پارکهای کوچک محلی هدایت می کنند و ... برادر عزیز، افرادی که مجوز تصمیم گیری بر شهر را دارند، سر خود و با زور نیامده اند تا چنین اقدام کنند. حتماً بر اساس ملاک و معیارها و صلاحیت ها و قابلیت ها و رعایت قوانین موجود، برچنین مسؤلیتی حاکم شده اند، چرا شما تصمیمات قانونی آنها را تمکین نمی کنید؟
برادر عزیز، سکوت منِ بازنشسته از سَرِ بی اطلاعی نیست، که از حجب و حیا و شرافت معلمی است، اما، شما کارد را به استخوان رسانده اید. برای بنده به عنوان عضو رسمی کانون این حق محفوظ است  که بپرسم و بدانم و بر احقاق حق خویش کسب اطلاع نمایم. 
به همین منوال، جای سؤال  و محاسبه ای سر انگشتی از شما واجب عینی و به جاست که: مثلاً و فرضاً، کانون مورد نظر، اگر تعداد دو هزار (شاید بیشتر) عضو داشته باشد، و از هر عضو به طور میانگین و حداقل بیست هزار تومان در ماه (از بعضی بیشتر) از حقوق آن ها کسر و به حساب کانون واریز می شود،  با یک محاسبه رندومی، سالانه مبلغ چهارصد و هشتاد میلیون تومان از حقوق بازنشستگان کسر و به حساب کانون واریز می شود. 
برای حقیر مشخص کنید، سود این پولهای درون بانکی چگونه هزینه می شوند؟ در صورتی که منِ بازنشسته هیچ گونه سهمی در او ندارم. از سال 1365 تاکنون چه مبالغ سنگینی به حساب کانون واریز شده است؟ حسابرسی این سرمایه چگونه صورت می گیرد؟ بنده ذینفع که اطلاعی نداشته از سهمی نیز برخودار نیستم. 
آیا، این امور ، ضایع کردن حق بازنشسته ای که با هزار مشکل و معضلات زندگی خویش دست به گریبان است نیست؟ هنگام گرفتن وام از کانون نیز با کم کردن کار مزد و مقروض شدن بازنشسته و پرداخت اقساط هم هیچ کمکی شامل بازنشسته نمی شود.
القصه: همه مشکلات بازنشسته که اصل است و باید حل شوند به کنار گذاشته اید و با عَلَم کردن خانه امید و کنار نیامدن با هیچ نظر و پیشنهادی از مسؤلین، حاشیه سازی نموده همه مسیر های اصلی را با دست گذاشتن بر پارک شغابِ ناشدنی  بر اجرای پروژه خانه امید را بسته اید و انحراف تفکر ایجاد نموده اید. با اطمینان، خانه امید را مسؤلین و نمایندگان حقوقی بازنشستگان در استان خواهند ساخت. زیرا شما دوستان عزیز از قدرت اجرایی لازم برخوردار نیستید و بر قوانین نیز تمکین ندارید تا هدف به سر منزل مقصود نائل آید .
 با این دیدگاه که؛ مرغ فقط یک پا دارد،  نتیجه به ضرر بازنشستگان ختم خواهد شد. مع ذالک، با احترام از این پروژه کنار بکشید و کار را به اهلش بسپارید.
برچسب ها:
بوشهر

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین