طراحی سایت
تاريخ انتشار: 16 تير 1400 - 19:09
مصاحبه دکتر مصطفی دِه پهلوان ، باستان شناس دانشگاه تهران:

محمد محبوبی : به دنبال موج تعرض ها و خواستگاههای تصرف بخشی از منطقه تاریخی شغاب، گورستانی از قوم ایلامیان، که مربوط است به انتهای دوره اشکانیان و دوران ساسانیان، به منظور  احداث خانه امید بازنشستگان در مکان مزبور، پس ازبحث و گفتگوها و تنش های به کثرت متواتر از جمله: درج مقالاتی چند از نگارنده در هفته نامه وزین نسیم جنوب با  عناوین: "پارک شغاب یا خانه امید به شماره 954 سی و یکم فروردین 1400 " و  "خانه امید مأمن بازنشستگان...

مصاحبه دکتر مصطفی دِه پهلوان ، باستان شناس دانشگاه تهران:

شغاب شناسنامه دار شد

محمد محبوبی



مقدمه: به دنبال موج تعرض ها و خواستگاههای تصرف بخشی از منطقه تاریخی شغاب، گورستانی از قوم ایلامیان، که مربوط است به انتهای دوره اشکانیان و دوران ساسانیان، به منظور  احداث خانه امید بازنشستگان در مکان مزبور، پس ازبحث و گفتگوها و تنش های به کثرت متواتر از جمله: درج مقالاتی چند از نگارنده در هفته نامه وزین نسیم جنوب با  عناوین: "پارک شغاب یا خانه امید به شماره 954 سی و یکم فروردین 1400 " و  "خانه امید مأمن بازنشستگان به شماره 955 هفتم اردیبهشت 1400" و  "به انحراف کشیده شدن ساخت خانه امید در بوشهر به شماره 958 بیست هشتم اردیبهشت 1400"  در راستای حمایت و تثبیت فضای تاریخی مذکور و حفظ و حراست از تمدن 2400 ساله ایران – بوشهر، سر انجام با یک همگرایی و انسجام مستحکم قابل توجه مدیریتی، به همت مدیر کل محترم میراث فرهنگی استان جناب ارسطویی زاده و جناب مهندس صالحیان شهردار محترم و فرهنگ دوست و متعهد و عنایت ویژه،  همراه با تلاشها و توجهات خاصه ریاست محترم شورای اسلامی پنجم جناب داریوش پوربهی، با نصب ستونی سنگی و بسیار زیبا و ماندگار به سه زبان ایلامی – انگلیسی – فارسی و بر تارک پارک تاریخی شغاب با عنوان سایت 2016 که در تاریخ 19/1/ 1377 به ثبت آثار ملی رسیده است ، شناسنامه ای تاریخی نوشتند. از طرفی با دعوت از تیم باستان شناسی از دانشگاه تهران، کاوش های لازم در محل مزبور در حال انجام است تا کار را یکسره کرده مهر اثبات منطقه تاریخی را نیز بر شغاب در فراخنای تاریخ حک نمایند .
نگارنده، پس از با خبر شدن و به منظور کسب اطلاعاتی دقیق تر، صبح پنجشنبه 27/3/1400 برای دیدار از ستون و شناسنامه تاریخی شغاب، وارد محل صدرالذکر گردیدم، در بدوِ ورود، مردان کاوشگری را یافتم که با ابزار های کاوش خود در اطراف ستونی که: با صلابت و اقتدار و با زبان امروزین خود را حارث و معرف و نگهبان محوطه تاریخی فوق الاشعار می خواند، مشغول حفر گودال هایی با طول 3 متر در 5/1و با عمق های متفاوتی بودند. گودال ها را از نظر علم باستان شناسی، " گُمانه یا ترانشه می نامند". بنده  در، حال و سراسیمه خویشتن را به ستونی که صلابتش چون کوهی استوار، با زبانهای انگلیسی _ ایلامی و فارسی از تاریخ و تمدن کهن ایران و بوشهر با عصر و دنیا و عصر جدید به شیوایی سخن می گفت رسانیدم. در نگاه اول، آن چه یافتم، در ضلع غربی آن متنی انگلیسی _ ضلع شرقی آن متنی فارسی _ ضلع شمالی آن متنی ایلامی و ضلع جنوبی آن کوزه ای حکاکی و نمادین دفن اجساد ذهنم را به خود معطوف داشت و زیبائی هایش را ناظر بودم .
متن فارسی ضلع شرقی ستون مطمحِ نظر که مؤید معانی اضلاع دیگر است، به عبارت زیر حکاکی گردیده  است. 
 محوطه تاریخی گورستان شغاب
این محوطه یک قبرستان باستانی است که بر پایه کاوشهای علمی باستان شناسی سه نوع تدفین در آن شناسایی شده که به صورت خمره های کف اژدری تدفینی یا اُستودان ((استخوان دان)) قبور دستکند صخره ای و قبور خشکه چین می باشد. قدمت قبرستان شغاب با توجه به نام شغاب که یک واژه ای ایلامی است به دوره تمدن ایلام، یعنی 4200 سال پیش می رسد و همچنین به واسطه تداوم تاریخی سکونت و تمدن در منطقه، قبر هایی از دوره اشکانی و ساسانی نیز در آن به دست آمده است . این محوطه در تاریخ 19/1/1377 به شماره 2016 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. 
بعد از خوانش ضلع شرقی ستون، به سمت کارگران کاوشگر رفتم و احوال پرسیدم و سپس با طرح  اولین سؤال مبنی بر این که؛ سرکارگر یا رئیس شما کیست و کجاست؟ کارگران با خوش رویی، سرکارگر خودرا به من نشان داده معرفی کردند. 
با مراجعه به مشارالیه، ایشان را جوانی خوش قد و قامت و نیک اخلاق و بسیار متین و مؤدب با نام و کنیه علی رستمی با تحصیلات فوق لیسانس باستان شناسی یافتم. جوان برومند، شناسایی حقیر را طلب گشت و انجام شد. به قصد آغاز پرسش های خود سخن گشودم که فرمودند، شما باید با استاد من وارد مذاکره شده پرسشگری شما را ایشان پاسخگو خواهند بود. او نیز استاد خویش را به من نشان داد و بنده نیز به رسم شاگردی وارد ساحت مقدس استاد شدم. معظمُ له را گشاده رو و مهربان و خوش سخن و بسیار امین و متین در محضر بودم. بعد از معرفی خود و رخصت از استاد جهت مصاحبه ای کوتاه و کسب اطلاعاتی در حوزه عملکرد کاوشگری باستان شناسی تیم این استاد همام در شغاب، نام و نشان حضرت استاد را جویا شدم که این بزرگ مرد، با وجه به اکمل استادی خویش، خویشتن را این گونه معرفی فرمودند:
دکتر مصطفی دِه پهلوان رئیس مؤسسه باستان شناسی دانشگاه تهران، آنگاه به بیان سوابق و مسؤلیت های جانبی خود پرداختند. در این لحظاتِ جذاب و خاطره انگیز، استاد را به نشستی زیر درختی در محوطه و بدون تکلف و زرق و برق، با سفره ای رنگین از پذیرایی اخلاقی سراپا مهر و محبت استادی دعوت کردم، که به رسم استاد و شاگردی و با متانت و بزرگواری و علاقه مندی بر حقیر منت گذاشته نشستی صمیمی انجام شد. در بیان مقدمات، استاد، درِ و باب کلاس و سخن را بر شاگرد خویش چنان گشود تا من در سِحر کلامش در تبیین و تفسیر اطلاعات آثار تاریخی ایران و بوشهر بر جای خود میخکوب گردیده رضایت به ترک حضور و کلاس استاد را در خود نیافتم، زیرا به اکمل به حالت خلسه رفته بودم. قبل از آغاز مصاحبه، استاد محترم در حاشیه و در حول و حوش محوطه تاریخی شغاب با افسوس فرمودند که: این گنجینه ارزشمند به جهت عدم توجه، زیرِ مقدار بسیار زیادی از نخاله های ساختمانی مدفون گردیده و بیشترین عمق کاوشی که داشتیم عمدتاً با نخاله های ساختمانی برخورده ایم که قدری کار را بر ما مشکل نموده است. از طرفی به منظور سهولت و سرعت دسترسی به اهداف کاوش، دستگاه ژئوفیزیک را به کار گرفتیم ولی به همان دلیل، دستگاه با خطا مواجه گردیده مشکل یافتن قبور را به تأخیر می اندازد تا به اجبار کاوش به صورت تصادفی را در دستور کار خود قرار دهیم. مورد دیگری که کار باستان شناسی و کاوش ما را به سمت سختی سوق داده است، انجام کار کاوشگرانی است که در سالهای گذشته بر این محوطه معمول داشته اند، آن هم به این خاطر که حفاری های انجام شده خود را بر روی نقشه های مربوطه ترسیم و ضبط نکرده آدرس های لازم را در اختیار نداریم تا با صرف کمترین زمان، از بیشترین یافته های خویش بهره برداری نمائیم. فلذا؛ آن چه در مورد این گورستان عجیب اشکانی ساسانی قابل توجه می باشد، این است که: با گذشت زمان و تجزیه اجساد، استخوان ها را با آن چه همراه اجساد دفن شده بود ، داخل استودانی می گذاشتند تا به این ترتیب، فضا برای دفن دیگر مردگان فراهم شود و به گورستان بزرگتری نیاز نباشد. بر اساس مطالعات انجام شده، اشیاء کشف شده در این گورستان، در خمره های بزرگ و کوچک قیر اندود قرار گرفته، مشتمل بر تابوت های سنگی مکعب شکل و مهره های تزئینی هستند. استخوان دانهای سفالی خمره هایی هستند که تقریباً قطر دهانه آنها 14 سانتیمتر و ارتفاع آنها 87 سانتیمتر و ضخامت آنها بطور متوسط 1/5 سانتیمتر است. پایه آنها نوک تیز بوده و 18 سانتیمتر طول دارد. قطر کف این پایه ها 3 سانتیمتر است. در این لحظه از بازه زمانی و با اجازه از استاد، درخواست ضبط ادامه فرمایشات ایشان را طلب کردم. با پذیرش استاد و فقط با طرح یک سوال که: استاد!! مجدداً، با سلام و خسته نباشید خدمت حضرتعالی و تیم باستان شناسی همراه، می بینم در این هوای بسیار گرم خرداد ماه شهر بوشهر، با عشق و علاقه مندی زایدالوصفی به کاوش باستان شناسی در محوطه تاریخی شغاب مشغول هستید، منت پذیر جنابعالی هستم اگر توضیحات تکمیلی را در این خصوص بیان فرمائید.
دکتر دِه پهلوان: من هم سلام و عرض ادب دارم خدمت مخاطبان گرامی و استادان و همکاران خودم. ما دراین ایام در گورستان تاریخی منسوب به شغاب، برای امور باستان شناسی هستیم، حالا با تلفظ های مختلف واژه شغاب و تقریباً یک هفته ای هست که کارمان را آغاز کردیم. در بحث یک بازنگری در مجموعه گورستان تاریخی شغاب هست این پروژه، امیدواریم با روشن کردن و بقولی کشف بقایایی از گورستانی که شاید بخش هایی ازش به جا مانده باشد، آنها را مشخص کرده آماده کنیم و پژوهش های جدیدی بتوانیم رقم بزنیم، زیرا در این سالهای گذشته، علوم میان رشته ای زیادی به کمک باستان شناسی آمده اند که ما از طریق بقایای انسانی می توانیم به بیماریهای کهنی چون: طاعون، وبا، سل، جزام و بحث ایزوتوپ های پایدار برای پژوهش بر روی هاپلی گروپ ها و گروه های ژنی که می تواند رگ وریشه های قومی را برای ما روشن کند، این ها پژوهش های جدید هست، پژوهش هایی مثل، آسیب شناسی کهن، باستان انگل شناسی و گفتم، حوزه های جدیدی که امروز به کمک باستان شناسی آمده بنابراین؛ بقایای انسانی گورستان شغاب می تواند زمینه های جدیدی را از تاریخ پنهان این سرزمین را بر ما هویدا کند. 
امیدواریم که با همت مدیران امروز شهر بوشهر، در اداره میراث فرهنگی، در شهرداری و سایر نهادهایی که در مجموعه استان بوشهر و شهر بوشهر هستند، هم افزایی شکل بگیرد و میراث کهن خلیج فارس را که بخش عمده ای از این میراث است، در کنار این که به توسعه فکر کنیم، البته، توسعه ای که توسعه پایدار باشد. میراث فرهنگی و محیط زیست خلیج فارس را هم بتوانیم حفظ کنیم. انصافاً، این منطقه باستانی، حالا با تلفظِ "ریشهِر یا ریشهَر"، سینه و قلب خلیج فارس است و ما در دفاع از ریشه های فرهنگی و تاریخی این سرزمین باید ذره، ذره ، این میراث را حفظ کنیم و به نسل های آینده منتقل کنیم.
 این میراث امانتی هستش در دست ما و امیدواریم که ما، نسل ما بتوانند میراث داران خوبی باشند و به عنوان امانت داران خوبی برای میراث کهن این سرزمین و بتوانیم آن را به نسل آینده تحویل دهیم که در انتظار این میراث خواهند بود تا میراث بوشهر _ میراث ایران خلیج فارس را آیندگان و بچه های ما یعنی نسلهای آتی با آه و افسوس به گذشته و به ما فکر نکنند. این روزها، هم وطنان بوشهری زیادی با علاقه مندی به ما سر می زنند و ما هم خیلی انگیزه پیدا می کنیم تا با جدیت بیشتری کار کنیم. امیدوارم که، مؤسسه باستان شناسی دانشگاه تهران بتواند خدمتگذار خوبی برای استان بوشهر باشد.
نگارنده: جناب آقای دکتر، با تشکر از لطف و عنایت حضرتعالی، انشاء الله که کار تیم باستان شناسی شما در شغاب مفید و مؤثر و مانا و ماندگار بماند.
تکمله نگارنده آیا این محوطه ای که بر نام و هویتش تاریخ و تمدن ایران و بوشهر به ماندگاری تاریخ حک گردیده است از تصرف و تخریب مدعیان ضد فرهنگ وتمدن در امان خواهد ماند؟ 
آیا چشم طمع از این محوطه تاریخ فرهنگی برداشته خواهد شد؟ به امید آن که نیاز به گماردن پاسبانانی در محل نباشد و تثبیت نام شغاب  بر تارک نام و تاریخ بوشهر _ ایران، قرنها مستدام باد. 
برچسب ها:
نسیم_جنوب

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین