طراحی سایت
تاريخ انتشار: 16 مرداد 1400 - 18:59

عبدالخالق ماجدی : اگر بخواهیم کسانی که در ایران و یا در جهان علاقمند به نوشتن می باشند دسته بندی کنیم، شاید بتوان آن ها را به صورت کلی به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول کسانی هستند که علاقمندند زیبایی های زندگی را در تمام ابعاد هستی و وجودی، به تصویر بکشند تا دیگران با دیدن و خواندن این نوشته ها لذت...

نویسنده  با چه کسی عهد دارد؟!

عبدالخالق ماجدی

اگر بخواهیم کسانی که در ایران و یا در جهان علاقمند به نوشتن می باشند دسته بندی کنیم، شاید بتوان آن ها را به صورت کلی به دو دسته تقسیم کرد:

دسته اول کسانی هستند که علاقمندند زیبایی های زندگی را در تمام ابعاد هستی و وجودی، به تصویر بکشند تا دیگران با دیدن و خواندن این نوشته ها لذت ببرند و به سوی آن زمینه ها کشیده شوند و در زندگی شان تغییری ایجاد شود و رسالت نویسنده که "تغییر جهان" است محقق شود.

منتقدان این شیوه معتقدند که این نویسندگان با نادیده گرفتن زشتی ها و ضعف ها، به این موارد به صورت ناخواسته، مشروعیت بخشیده اند و این روش درد و آلام بشری را تقلیل که نخواهد داد بلکه تعمیق بخشی و نمک بر زخم بینوایان و دردمندان خواهد بود.

در پاسخ به این نقد، نویسندگان دسته اول بر این باورند که نشان دادن زشتی ها و کاستی ها روح آدمی را افسرده می کند و ما با نشان دادن نیکی ها براین طریق پافشاری می کنیم که دیگر امکانی برای ظهور زشتی ها و پلشتی ها باقی نخواهد ماند و به تدریج خیرات بر شرور فائق خواهند آمد!

دسته دوم کسانی هستند که سراسر به نمایش دادن زشتی ها، پلیدی ها، نواقص و کمبودها می پردازند و تصویری تار و تیره از زندگی برپرده نمایش، فرا می افکنند.

انیس منصور روشنفکر مصری در بخشی از کتاب"وجودگرایی از نگاه دیگری" به شخصیت آقای مارکی آلفونز فرانسوا دُ ساد (۱۸۱۴-۱۷۴۰) نویسنده و فیلسوف فرانسوی پرداخته بود. برای من تعجب برانگیز بود که چرا انیس منصور به زندگی این شخصیت خاص تیره تاریخی پرداخته است و کلمه "سادیسم" با معنای عامیانه آزار و اذیت تعمدی دیگران از اسم و شیوه زندگی این فیلسوف فرانسوی اقتباس و وارد علم روانکاوی شده است. مارکی دو ساد بخش عمده ایی از زندگیش به خاطر لواط و زنا در زندان ها گذراند.

ژان پل سارتر فیلسوف فرانسوی در پاسخ به تعجب افرادی نظیر من می نویسد که:

نویسنده متعهد، باید هرچه عریان تر و شفاف تر زشتی ها و پلیدی ها و نواقص را نشان بدهد تا مردم راه دیگری/راه خیر و نیکی ها؛ در پیش گیرند و نمایش این صفحات تاریک و تلخ و عموما دردناک، خودش برای دیگران، چراغ قرمز خطری خواهد بود که مرتکب این اعمال نشوند!

منتقدان این روش اظهار می کنند که این روش اشاعه منکر است و در طول تاریخ خیل کثیری از جوانان، از این روشها تقلید کردند و آن را دستور زندگی خود انگاشتند و  معنای فلسفی این داستانها/نهیب بر زشتی ها؛ را متوجه نشدند و زندگی خود را به تباهی کشیدند!

شاید سوال شود که چرا نویسنده باید متعهد باشد و او با چه کسی عهد دارد؟!

نویسنده مثل هر فردی تا چشم می گشاید دیگری را در کنار خود می بیند و در طول زندگی، آزادی و اختیار او با دیگری مماس است و تا دیگری موجود نباشد حتی امکان شناخت نسبت به خودش هم وجود ندارد!

بدون دیگری تمام صفات آدمی ساقط می شود! بدون دیگری این گزاره که: زید آدم مهربانیست؛ بدون معنا خواهد بود همان طور که بدون دیگری، قساوت و سنگ-دلی محلی از اعراب ندارد!

بدون قضاوت نسبت به دو روش فوق، علاقمندم که نویسنده "منصف" باشد و دو روی سکه را به نمایش بگذارد ولی "انصاف" فقط نوشتنش به روی کاغذ ساده ست چون که آدمی وجوه کثیری دارد و هر آنی در ساحتی سیر می کند. فاصله بین ساحت جمادی او تا ساحت معنوی و فوق عقلانی او به ضخامت مویی است.

از طرفی در این روزگار غدار مداوم جای زشتی ها و زیبایی ها عوض می شود و ظاهرا در هر قاره ای تعابیرشان عوض می شود. نجات گربه ای در جایی فضیلت است و پاسداشت حقوق حیوانیست ولی کشتن کودکی و انسانی و نسل کشی وحشیانه در جای دیگری ناقض حقوق انسانی نیست! 

با میلیاردها سلول و ژن و صفت به ارث رسیده از نیاکان و اجداد و اوضاع و احوال روزگار و اقلیم زیست-گاه و "درد نان" و "ترس جان"، نوشتن از "انصاف" بیشتر رویاپردازیست هرچند رویایی زیبا و دست یافتن هست!

آدمی با وجود همین امکان انتخاب نقاط  متعالی و دست یافتن به آن ها وجود پیدا می کند!

هزاران صفحه و میلیاردها نقطه در ژنوم ناپیدا و ضمیر ناخودآگاه آدمی به انتظار و کمین نشسته اند تا انسان در آنی(!) یکی از آنها را برگزیند و بازیگر صحنه زندگی شوند!

اگر عمیق و میکروسکوپی، عقل و عقلانیت را و اینکه یک انسان باید دارای قدرت تفکر باشد،کالبدشکافی کنیم اینست که آدمی باید میان میلیاردها میلیارد نقطه،یکی را آنالیز وانتخاب کند. آنالیز هم که معیار و متر نیاز دارد و در عصر پهبادها و کلاهک های اتمی، یافتن معیار و شاخص تشخیص هم نیاز به اعجاز دارد ولی در دوران هوش مصنوعی، همه مسحور زاکربرگ(موسس فیسبوک) و کوین سیستروم (اینستاگرام) و پاول دورف (تلگرام) شده اند!

می گویند آدمی چیزی نیست مگر همین انتخابهایش!

آدمی چیزی نیست مگر درون خودش!

عاشق نویسنده ای هستم که مرا به انتخاب و عملگرایی تشویق کند و شوق این صیرورت و خلق مداوم لحظات زندگی را می ستایم. بنظرم چیزی را که باید فریاد زد و ستود عاملیت و کنش آدمی است و چیزی را که باید رسوا شود انفعال آدمیسیت!

هر نثر و متنی باید به کمک انسان بیاید و اصلا می بایست از مبنا برای انسان نوشته شود. نه تنها ادبیات و هنر بلکه بقول امام موسی صدر، دین هم باید برای انسان تبیین و تدوین شود.

برچسب ها:
نسیم_جنوب

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین