طراحی سایت
تاريخ انتشار: 05 آبان 1400 - 11:07
مصاحبه نسیم جنوب با حسین نوری فیروزی شاعر و بومی سرای بوشهری:

در شعر محلی تجملات جایگاهی ندارد. اینجا حکایت یک نوستالوژی است، حرفها همه مستند هستند. شاعر از فرهنگ و ادبیات کهن یک دیار سخن می گوید. از خاطرات و چیزهایی که شاید دیگر وجود فیزیکی نداشته باشد. طبیعت، پرندگان، لوازم زندگی و سایر چیزهایی که یا دیگه وجود ندارند و یا اینکه نسل جدید با نام علمی آن آشنایی دارند. دیگه چغول نیست، خیش نیست، خرمن نیست و... ولی در خاطرات ما، در ادبیات ما و در آثار گذشتگان ما هنوز وجود دارند...

مصاحبه نسیم جنوب با حسین نوری فیروزی شاعر و بومی سرای بوشهری:

 برای حفظ زبان مادری زحمت می کشیم تا ادبیات محلی مان نابود نشوند

 

- حسین فیروزی را با شعر محلی می شناسند. چه شد که به طرف شعر محلی رفتید؟

- همه وظیفه دارند زبان مادری که از شناسه های هویتی هر قوم است را به طرق ممکن حفظ و احیاء نماید. شعر و موسیقی به دلیل داشتن ریتم، وزن و نظم گفتاری و زیبا نگاری جذابیت خاصی بین مردم دارد و لذا بهترین ابزار برای القای خواسته های سراینده به مخاطبینش است. زبان مادری در شعر آن قدر جذاب است که لالائی های مادران هنوز به عنوان یک آوای ماندگار نزد اقوام مختلف ایران از جایگاه خاصی برخوردار می باشد.  اشعار محلی به شاعر اجازه می دهد که به اصالت واژه های بومی پرداخته و نام محلی هر اشیایی را بدون واسطه بیان کند. 

بومیان هر منطقه ای برای اشیاء طبیعی وغیر طبیعی خاص منطقه؛ از قدیم نامی محلی و مناسب انتخاب نموده اند که با گذشت زمان و تحول تاریخ و ادبیات آن محل، نام آن به روز شده و از اصلیت گویشی نواحی خارج گردیده است، و این جزء وظیفه شاعر محلی سرا است که با بکارگیری نام محلی هر واژه ای اصالت وجودی آنرا دوباره برگرداند و این چیزی است که مرا مشتاق نمود تا در این راه قدم نهم.

- فرهنگ؛ تاریخ و جغرافیای استان بوشهر تا چه حد پتانسیل اشعار محلی را دارند. آیا به تکرار ملال آوری نمی رسد؟ 

- استان دارای هفت گویش محلی است که هر کدام مربوط به یک نقطه خاص است. البته سه گویش در بخش شمالی که ریشه لری در آنها مشترک است اما اندک تفاوتهایی در بیان دارد مانند دشتستانی، حیاداوودی و لیراوی و سه گویش در بخش جنوبی که تنگسیری و خنسیری بسیار بهم نزدیک است و دشتیاتی بعلت داشتن ریشه پهلوی اوستائی کمی متمایز تر است و گویش مرکزی که مخلوطی از  گویش های نام برده شده با درصدی هندی و انگلیسی می باشد و لذا شاعران هم براثر تنوع گویش کارهای متنوعی ارائه می کنند که نمی تواند ملال آور باشد

- افراد غیر بومی با شعر محلی به دلیل ادای واژگان بومی و محلی ارتباط نمی گیرند، برای پویایی بیشتر شعر محلی؛ چه باید کرد؟ 

- اگر شاعر شعر خود را بصورت شنیداری و یا بیان حضوری برای مخاطبینش ارائه نماید، در رساندن پیام شعر موفق تر خواهد بود. چون با حرکت و تصویر سازی عملی چیزی نظیر اخبار ناشنوایان، درک بیشتری در مخاطبین خود به وجود خواهد آورد. لذا این بهترین روش است. 

- هنوز خوانش حماسی جنگ نامه رئیسعلی دلواری شما در سال 73 در کنگره رئیسعلی دلواری، در اذهان شرکت کنندگان باقی است.

- بله، در سال ۷۳ در مراسم کنگره رئیسعلی دلواری، من پشت تریبون جنگ نامه رئیسعلی که ساخته خودم بود را حماسی وار و پر انرژی خواندم که موجب استقبال همه حاضرین بومی و غیر بومی قرار گرفت. رئیس دانشگاه تهران که از مدعوین کنگره بود، نزد من آمد و گفت «من نمی دانم چی گفتی اما از حرکاتت و هیجانی که ایجاد نمودی، متوجه  معنی کلی شعر شدم. آن چه که سرودی، خیلی زیبا بیانش کردی». 

شعر محلی خیلی زیباست اگر زیبا هم بیانش کنند، امروز همه مردم به زبان و فرهنگ عامیانه نواحی مختلف علاقه دارند، اما بیان شعر برای جذب مخاطب خیلی مهم است. عقیده دارم که تاثیرات شعر زمانی خودش را نشان می دهد که خوانش شعر هم به همان اندازه بی نقص باشد تا شنونده لذت ببرد.

 - استقبال مردم از شعر محلی چگونه است؟

- می خواهم ساده بگویم؛ در شعر محلی تجملات جایگاهی ندارد. اینجا حکایت یک نوستالوژی است، حرفها همه مستند هستند. شاعر از فرهنگ و ادبیات کهن یک دیار سخن می گوید. از خاطرات و چیزهایی که شاید دیگر وجود فیزیکی نداشته باشد. طبیعت، پرندگان، لوازم زندگی و سایر چیزهایی که یا دیگه وجود ندارند و یا اینکه نسل جدید با نام علمی آن آشنایی دارند. دیگه چغول نیست، خیش نیست، خرمن نیست و... ولی در خاطرات ما، در ادبیات ما و در آثار گذشتگان ما هنوز وجود دارند. ما هم می دانستیم اسم خیش گاو آهن بود، ماهم می دانستیم اسم پلیسوک پرستو بود، اما از کودکی با نام محلی اش آشنا شده بودیم و حالا می خواهیم به آیندگان بگوئیم مادران ما به گنجشک می گفتند گجیک، به گوساله می گفتند گودر. ما برای حفظ زبان مادری زحمت می کشیم تا در تاریخ، ادبیات محلی مان نابود نشوند. ما به نوعی می خواهیم دایره المعارف واژه های محلی باشیم. انشاالله که مزدمان را از نسل آینده خواهیم گرفت.

- کدام یک از شعرهای محلی که در استان بوشهر سروده شده به نظر شما از زیبایی و قوت و جاذبه برخوردارند؟

- همه شاعران محلی سرای به دلیل بکارگیری آوازهای مناسب، اشعار زیبایی سروده اند اما شعرهای «نوروز ایا» و «دشتسونی» و «پسین پنجشنبه» و «بادنگون» و «منظومه کلاخا» به ترتیب از زنده یادان شمسی زاده، کمالی و بزرگواران سید طالب و جعفری همت و شادروان علی مرادی بیشتر به دلم نشست.

- محلی سرایان استان را چگونه می بینید؟ آیا با رفتن شاعرانی همانند ایرج شمسی زاده، فرج کالی، حاج علی مرادی و... شعر محلی امکان باز آفرینی خود را با نسل شاعران جوان دارد؟ 

- بله چرا که نه؟ گویش هفتگانه استان بوشهر ظرفیتهای مناسبی برای حضور شاعران جوان فراهم نموده است و همین امر موجب شده که امروز شاعران جوان مستعدی داشته باشیم. شاعرانی که نام بردید سالهای زیادی در این عرصه کار کردند تا نامشان بر زبانها ماند. در آینده ما شاهد ظهور شاعرانی قوی در این خطه شعر و ادب عامیانه خواهیم بود. البته هر کسی جای خود دارد اما من به آینده شعر محلی در استان خوشبین هستم.

برچسب ها:
#نسیم_جنوب , بوشهر

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین