حسین نوری فیروزی سال ۱۳۳۰ در کوی باغ زهرای شهر بوشهر به دنیا آمد. دوره دبستان و دبیرستان را در مدرسه پهلوی سابق به پایان رساند. سال ۱۳۵۱ برای انجام خدمت نظام وظیفه به لشکرک تهران اعزام و پس از طی دوره آموزش جهت ادامه خدمت به شهر مراغه از توابع آذربایجان شرقی منتقل شد و سال ۱۳۵۳ ازخدمت منقضی گردید...
زندگی نامه حسین نوری فیروزی
حسین نوری فیروزی سال ۱۳۳۰ در کوی باغ زهرای شهر بوشهر به دنیا آمد. دوره دبستان و دبیرستان را در مدرسه پهلوی سابق به پایان رساند. سال ۱۳۵۱ برای انجام خدمت نظام وظیفه به لشکرک تهران اعزام و پس از طی دوره آموزش جهت ادامه خدمت به شهر مراغه از توابع آذربایجان شرقی منتقل شد و سال ۱۳۵۳ ازخدمت منقضی گردید. در شهریور ماه همان سال به استخدام اداره کل پست استان بوشهر درآمد و سال ۱۳۸۲با منصب قائم مقامی این اداره کل بازنشسته شد.
وی از سال ۱۳۴۲ به سرایش شعر روی آورد و به دلیل علاقه ای که به گویش زبان مادری اش داشت، گاهی سروده های گویشی نیز چاشنی دفترش می کرد. خودش می گوید: «در دوران سربازی توسط یک خواننده ترک به زنده یاد استاد شهریار معرفی شدم و در طول اقامتم در آذر بایجان حداقل هر دو هفته یک بار حضوری از محضر ایشان بهره می گرفتم و استاد تاکید داشت که دیدگاهی جدی تر به سرودن اشعار محلی داشته باشم. استاد معتقد بود که نسل آینده برای یافتن هویتش به این اشعار نیازمند خواهد بود تا با استناد به آن خود را دقیق تر بشناسد و آثار نویسندگان مدرک هویتی او خواهد شد.» حسین نوری فیروزی با دلگرمی بیشتر از سال ۱۳۵۳ استارت محلی سرایی را زد که حاصل آن دو کتاب به نامهای "دغاله" در سال ۱۳۷۳و "مثل بوی تاره" در سال ۱۳۸۵ و یک آلبوم صوتی بنام «از قطره تا دریا» می باشد.
وی چون از دوره جوانی همزمان باکار تئاتر، فوتبال هم بازی می کرد لذا دوره های مربیگری و داوری فوتبال هم در کلاسهای دکتر سیار و استاد گیشویی (مدرسین آن زمان فدراسیون فوتبال) گذراند وپس از اخذ مدرک مربوطه و فعالیت دراین رشته ورزشی سال ۱۳5۸ به اتفاق پیشکسوتان فوتبال بوشهر، هئیت فوتبال استان بعد از انقلاب را نیز بنیانگذاری نمودند و به مدت ۱۷ سال به صورت متوالی به عنوان عضو موثر هیئت فوتبال در خدمت جوانان ورزشکار استان بوشهر بود. وی در سال ۷۴ ۱۳موفق به اخذ مدرک کارشناسی مدیریت دولتی شد و بعدتر نیز دوره کارشناسی رشته مدیریت فرهنگ و هنر را نیز گذراند.
فیروزی از سال ۱۳۶۴ به عنوان نیروی پاره وقت به رادیوی بوشهر راه یافت و به عضویت شورای شعر و موسیقی آن سازمان درآمد و ۱۸ سال همزمان با کار اداری و تئاتر وورزش بدون دریافت حق الزحمه و به صورت افتخاری، برای همشهریانش خدمت کرد. وی در سال ۱۳۶۵به عنوان ترانه سرا و آهنگساز با اولین گروه موسیقی مقامی بوشهر به خوانندگی شادروان محمود جهان به سومین جشنواره فجر به تهران اعزام شد و از آن پس با کنار گذاشتن دیگر فعالیتها، تنها به موسیقی و شعر و ترانه پرداخت و تاکنون ۹۵ ترانه و تصنیف و۸ آهنگ برای موسیقی بوشهر ساخته است. ضمن این که خود نیز سنتور نواز است، اما می گوید «ادعائی ندارم و تنها برای تلفیق ترانه در ریتم ؛ از آن استفاده می کنم». فیروزی چندین سال به عنوان داور موسیقی دانش آموزی با اکیپ داوران به جشنواره موسیقی شهرستانها اعزام و داوری این جشنواره را بعهده داشت. فیروزی همچنین در بازسازی یزله های بوشهر کارهای مهمی انجام داده است.
آخرین اخبار
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
- به کوچههاي بوشهر گوش دهيد
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
پربیننده ترین
- آگوجيکا يا باغ ملي در بوشهر
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
- بوشهر؛ پايتخت موسيقي فاخر ايران / دکتر عباس حاتمي
- خرفت خانه یا خانه سالمندان در بوشهر قدیم
- بازيکني که سوت پايان بازي را دوست نداشت
- ربع قرن انتشار نسیم جنوب؛ عليرغم کارشکني ها و سنگ اندازي ها
- شهروند صياد نمونه بوشهر
- شادياي که در کوچه ماندگار شد
- بوشهر، شهر موسيقي است / اوکلو فرامرزي
- کوچه به انتها نرسيد
- چگونه دلیران تنگستان ساخته شد + تصاویر
- تصاوير نكوداشت فرج كمالي شاعر بومي سرا در گناوه
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- بانگ آمد که علی را کشتند
- ادبيات به راستي خود زندگي است