عبدالخالق ماجدی: توی یکی از خیابانهای بندر بوشهر به مدت چنددهه سرعت گیری وجود داشت. ولی یک سالی هست که شهرداری اون سرعت گیر را حذف کرده است. هربار که از آن خیابان عبور میکنم میبینم که تمام خودروها قبل از رسیدن به جای قبلی سرعت گیر، ترمز میگیرند و سرعت شان را کم میکنند!
"عادت" یکی از اصلهای طبیعت بشری هست که مثل "تجربه" براساس "تکرار" و به صورت تدریجی برساخته میشود ولی با "تجربه" تفاوت دارد ولی...
عادت ها و باورها
عبدالخالق ماجدی: توی یکی از خیابانهای بندر بوشهر به مدت چنددهه سرعت گیری وجود داشت. ولی یک سالی هست که شهرداری اون سرعت گیر را حذف کرده است. هربار که از آن خیابان عبور میکنم میبینم که تمام خودروها قبل از رسیدن به جای قبلی سرعت گیر، ترمز میگیرند و سرعت شان را کم میکنند!
"عادت" یکی از اصلهای طبیعت بشری هست که مثل "تجربه" براساس "تکرار" و به صورت تدریجی برساخته میشود ولی با "تجربه" تفاوت دارد ولی شکل گیری "عادت" حتما مستلزم "تجربه" هست و جالب اینست که "عقل تجربی" از "عادت" زاده میشود.
ژیل دلوز در کتاب "تجربه گرایی و سوبژکتیویته" جمله زیبایی دارد:"عادت" به "فهم" اجازه می دهد که براساس "تجربه" ، "استدلال" کند!
لُب مطلبی که میخواهم دراین نوشته به آن اشاره کنم این است که آیا همه "عادت"های ما واقعی و اصیل هستند؟! ترمز گرفتن رانندگان در آن خیابان یک عادت غیرواقعی هست و آنها خیال میکنند که آن جا هنوز سرعت گیر است. خیال میکنند یعنی "تخیل" میکنند و این تخیل در اثر "عادت" یک "باور" تولید میکند. باوری که واقعی و اصیل نیست چون که فهم و استدلال؛ یعنی نتایج و تعمقات پیشاباوری، براساس جزییات واقعی یک موضوع، برساخته نشدهاند.
ترمزگرفتن در این مورد خاص، کنش یک تخیل و بالطبع یک باور غیرواقعی است. باور چه واقعی و یا چه غیرواقعی منجر به کنش و واکنش میشود.
اگر در محل سرعت گیری که دیگر وجود خارجی و عینی ندارد تصادفی اتفاق بیفتد تجربه تصادف با تجربههای قبلی ترمز گرفتن که سرعتگیر وجود داشته است تجمیع میشود و یک تجربه کاذب شکل میگیرد که در ترددهای بعدی، خودش داستان سرتاسر غیرواقعی و فکاهی میشود و بازیهای ذهنی پیچیدهای شکل میگیرد.
ما براساس "عادت"هایمان زیست میکنیم و متاسفانه "خودآگاهی" نداریم یعنی این که بر سوژههای زندگی، آگاهی نداریم چون که زندگی چیزی غیراز سوژههایش نیست. زیستمان را به یک اُبژه کل تبدیل کردهایم و از سوژههای زندگی غافل ماندهایم. زندگیای که تک تک لحظاتش بدون بازگشت است. ذهن و افکارمان برده "عادتها" شدهاند و فکر میکنیم که اعمالمان مطیع "اراده"مان هستند. باید به سوژههای زندگی با دقت بیشتری بنگریم تا عادتها/ تخیلات/ باورهای خود را تصحیح کنیم و به شناخت بهتری از زندگی برسیم.
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و چهارم- شماره987)
آخرین اخبار
- درستايش سه استاد؛ دانشگاه تهران – دانشگاه اکسفورد – دانشگاه اردن
- نيم قرن خدمت در تعليم و تربيت فرزندان اين مرز و بوم
- عيد اومد، خيمه زد به صحراي دلوم
- زنان هنرمند سعي دارند به اندازه مردان نقشي محوري در غني سازي هنر داشته باشند اما کمتر ديده شدهاند
- شاهنامه؛ هويتي که در حال فراموشي است
- تلاش هميشگي زنان و دختران براي احقاق حقوق خود
- از نگاه جنسيتي جامعه به زنان بيزاريم
- براستي زن بودن کار مشکلي است
- از سَتّاره فرمانفرمائيان تا مسموم سازي دختران
- حلاليت طلبيدن يا عذرخواهي
- به ياد منصور بهرامي و عشقش به بوشهر/ هنرمندي که خودش بود
- هنرمندان جوان را فراموش نکنيد
- تاثير و جايگاه منوچهر آتشي در فضاي ادبي ايران زمين
- توليد خشم با حذف طبقه متوسط
- عميق مثل اقيانوس
پربیننده ترین
- 32 ساعت شيفت داروخانه طول مي کشيد و از شدت خستگي به گريه مي افتادم
- ۶۰۰ چادرگروهی و کانکس برای اسکان گردشگران نوروزی در بوشهر ایجاد شد
- استانداران باید مشی اعتدال داشته باشند + تصاویر تکریم و معارفه استاندار
- نسیم جنوب، خدمت یا تخریب شهردار بوشهر
- جوانان، فرصت یا تهدیدی برای توسعه بوشهر
- تصاویر مراسم شروه خوانی در عمارت حاج رئیس بوشهر
- ماشین و ماشین سواری در بوشهر قدیم
- جایگاه استان بوشهر در کنکور سراسری مناسب نیست
- تصاویری دیده نشده از بوشهر قدیم
- باغ هزار چشم برويد ز من
- از سَتّاره فرمانفرمائيان تا مسموم سازي دختران
- براستي زن بودن کار مشکلي است
- زنان هنرمند سعي دارند به اندازه مردان نقشي محوري در غني سازي هنر داشته باشند اما کمتر ديده شدهاند
- اعلام واجدین شرایط اخذ رای به تفکیک شهرستان های استان بوشهر
- به دنبال مخاطبانی شیفته جنوب و آفتاب و دریا