طراحی سایت
تاريخ انتشار: 06 خرداد 1401 - 19:13

سجاد بهزادي: ما با راهکارهاي سطحي و بدون توجه به آسيب هاي خانواده و فقر و ناامني در جامعه نمي توانيم پنجره جمعيتي کشور را باز نگه داريم. بله همه مي دانيم که اگر پنجره جمعيتي بسته شود آمار سالمندان افزايش مي يابد و کشور از مسير توسعه دورتر مي شود، ولي با کدام پشتوانه علمي، انتظار تشکيل خانواده و فرزند آوري از مردم داريم؟

نهاد خانواده دارد ميپاشد؛ شما انتظار فرزندآوري داريد؟

نسیم جنوب - سجاد بهزادي

ايرنا، خبرگزاري رسمي دولت در گزارشي با اشاره به آمارها و آسيب هاي اجتماعي در کشور نوشته است که در سال 1400 «از هر سه ازدواج يکي به طلاق منجر شده» است.

بر اساس آمار سازمان ثبت احوال، ازدواج در ايران در دهه 1390، بيش از 36 درصد کاهش و طلاق 28 درصد افزايش يافته که از اين ميان حدود 80 درصد توافقي بوده است.

پيشتر رسانههاي ايران خبر داده بودند که در 9 ماهه اول سال 1400 از هر سه ازدواج، يکي منجر به طلاق شده است که در واقع بايد گفت بيش از 45درصد از ازدواجها ناموفق است. از سال 1390 تا 1399 طلاق 28درصد رشد داشته است.

هزينه هاي يک طلاق و از هم پاشيدگي خانواده به عنوان مهم ترين نهاد جامعه، چقدر براي مسئولان امروز ما قابل لمس است؟ آيا با ديدن چنين آماري مو بر تنشان سيخ نشد و تاکنون چه راهکاري براي برون رفت از چنين آمار هولناکي ارائه شده است؟

طلاق به معناي جدايي همسران و پايان زندگي مشترک، تنها يک بخش از اين مسئله اندوهناک است. به دلايل متعدد ديگر مانند فقر و تورم، بسياري از خانواده ها دچار طلاق از انواع ديگر آن نيز هستند.

امروز طلاق عاطفي شايع ترين نوع طلاق در ميان خانواده هاي ايراني است. خانواده ها در طلاق عاطفي به مرحله اي مي رسند که با هم گفتگو نمي کنند و نسبت به عملکرد و کارهاي همديگر بيتفاوت هستند. بسياري از کارشناسان اين نوع طلاق را حتي خطرناک تر از نوع جدايي همسران از هم مي دانند.

براساس مطالعاتي که انجام شده براي داشتن خانواده اي سالم، در طول شبانه روز بايد 1500 کلمه بين اعضاي خانواده مبادله شود در حالي که اکنون به 500 کلمه کاهش يافته و اين رقم در استان ها متفاوت است. در مطالعه ديگري گفته شده در 10 سال پيش تا كنون گفت و گوي بين اعضاي خانواده ايراني از 2 ساعت به 20 دقيقه کاهش يافته است.

آسيب هاي خانواده در ايران زياد است. به تازگي پديدهاي ظهور کرده بهنام فرار مردان همسردار از خانه. مرد نميتواند زندگي را تامين کند، از طرفي چون قدرت خشونت کردن ندارد يا نميخواهد در خانواده خشونت کند، خانه را ترک ميکند.

آمار هولناکي هم از افراد ازدواج نکرده، منتشر شده است. افرادي که ديگر در سن ازدواج نيستند و به تجرد قطعي رسيده اند. آمار هولناک تري هم از افراد مجردي منتشر شده است که به هر دليل نمي توانند و يا نمي خواهند ازدواج کنند.

به تازگي مديرکل دفتر جمعيت و سرشماري مرکز آمار ايران گفته است «در کشور بالغ بر 9 ميليون و 800 هزار نفر مجرد در سن ازدواج وجود دارد که 4 ميليون و 400 هزار نفر خانم و 5 ميليون و 400 هزار نفر آنها آقا هستند.»

تا زماني که کشور با چنين چالش ها و آمارهاي هولناکي روبرو است چگونه مي خواهد مسئله «ايست جمعيت» را حل کند. مگر نه اين است که لازمه افزايش جمعيت حل چالش هاي ازدواج و طلاق در خانواده هاست؟ هشدار در مورد بسته شدن پنجره جمعيتي ايران در حالي صادر مي شود که هر روز بحران و آسيب هاي خانواده ها نيز بيش تر مي شود.

جامعه شناسان و جمعيت شناسان کشور، چند سالي است که کاهش رشد جمعيت ايران را هشدار مي دهند اگر به همين منوال ادامه يابد کشور به سمت «پيري جمعيت» خواهد رفت و اگر سياستي در راستاي افزايش ميزان باروري اتخاذ نشود طي 25 تا 30 سال آينده ممکن است رشد جمعيت کشورمان به صفر رسد.

ما با راهکارهاي سطحي و بدون توجه به آسيب هاي خانواده و فقر و ناامني در جامعه نمي توانيم پنجره جمعيتي کشور را باز نگه داريم. بله همه مي دانيم که اگر پنجره جمعيتي بسته شود آمار سالمندان افزايش مي يابد و کشور از مسير توسعه دورتر مي شود، ولي با کدام پشتوانه علمي، انتظار تشکيل خانواده و فرزند آوري از مردم داريم؟

شما نمي توانيد از يک جامعه عصبي و فقر زده که کمترين احساس خوشبختي را دارد، انتظار ازدواج پايدار و فرزند آوري داشته باشيد.

مؤسسه نظرسنجي بينالمللي گالوپ به تازگي در تحقيقي عصبانيترين ملل جهان را در ليستي مرتب کرد که بر اساس آن، ايرانيها جزء پنج ملت اول عصباني در جهان قرار گرفتند.

بر اساس گزارش جهاني شادي (مربوط به سالهاي 2017 تا 2019)، ايران در بين 153 کشور در رتبه 118 از نظر شادي قرار دارد. امتياز شادي در ايران از برخي از کشورهاي منطقه مديترانه شرقي مانند عربستان سعودي، پاکستان و مراکش پايينتر است.

از طرفي شبکه راهکارهاي توسعه پايدار، نهاد زير مجموعه سازمان ملل متحد هرسال گزارشي باعنوان خوشبختترين مردمان جهان منتشر ميکند، ليستي که در آن اسامي کشورها با بيشترين ميزان رضايت از زندگي رتبهبندي ميشوند.

نتايج آخرين گزارش اين موسسه در سال 2022 نشان ميدهد کشور فنلاند در جايگاه نخست قرار دارد و در اين رتبهبندي لبنان و افغانستان دو جايگاه پاياني را به خود اختصاص دادهاند؛ ايران نيز پس از کشور مالي و بالاتر از اوگاندا و ليبريا در رده 116 قرار دارد.

امروز چه تصويري از آينده خانواده بعنوان مهم ترين نهاد اجتماعي در ايران مي توانيم داشت؟ ما از خانواده هسته اي به خانواده مدني در حال عبور هستيم يا اين که اساسا چيزي بنام خانواده باقي نمانده است؟ آيا وضعيت خانواده در ايران به يک مسئله مهم کشور تبديل مي شود ويا بي اعتناء به چالش هاي پيش رو در اين زمينه، تنها به فرزند آوري و افزايش جمعيت فکر مي کنيم.

گسترش بيکاري، تورم و رشد منفي اقتصادي از يک طرف و رواج فردگرايي و ازدواج هاي سفيد از طرفي ديگر، به نظر مي رسد خانواده ها را در ايران تا آستانه فروپاشي نزديک کرده است. روابط زن ومرد در ساختار خانواده ايراني به دليل آسيب ها و چالش هاي موجود بسيار شکننده شده است.

خانواده نهاد اصلي هر جامعه است که کارکردهاي آن تنها توليد و حفظ نسل نيست. اگر ما نتوانيم چالش هاي فراروي خانواده ها را به حداقل برسانيم آينده دردناکي شاهد خواهيم بود. آينده اي که آثار آن همين امروز نيز در لايه هاي اجتماعي جامعه مي تواينم ببينيم.

امروز خانواده ايراني از اين همه فشار و تنگنا به فغان آمده است و بيش از هر زمان ديگري به کمک دولت ها نياز دارد. قبل از آن که از اين خانواده طلب فرزند بيش تري کنيم، مي بايست با شناخت دقيق تر به نقش آن، مرهم زخم هايش باشيم.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و پنجم، شماره ۱۰۰۳)


نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین