طراحی سایت
تاريخ انتشار: 18 دي 1401 - 11:15
مرتضی زندپور: سخن گفتن در باره ي آتشي کار ساده اي نيست. زيرا اين شاعر ارزشمند و نامدار هنرمندي بود که علاوه بر شعر در عرصه هاي مختلف هنري/ ادبي تلاش مي کرد. او از اعضاي قديمي کانون نويسندگان ايران و از نخستين پيشگامان نسل سوم شعر نيمايي بود که در غناي شعر معاصر ايران جايگاهي ويژه داشت. هر چند جنوب ايران شاعران ارزشمند زيادي داشته و دارد ولي شعر جنوب را با نام "منوچهر آتشي" مي شناسند...

 

تاثير و جايگاه منوچهر آتشي در فضاي ادبي ايران زمين 

مرتضي زندپور 

من مي روم تا شاخه اي ديگر برويد/هستي مرا اين بخشش مردانه آموخت(آتشي) 

سخن گفتن در باره ي آتشي کار ساده اي نيست. زيرا اين شاعر ارزشمند و نامدار هنرمندي بود که علاوه بر شعر در عرصه هاي مختلف هنري/ ادبي تلاش مي کرد.
او از اعضاي قديمي کانون نويسندگان ايران و از نخستين پيشگامان نسل سوم شعر نيمايي بود که در غناي شعر معاصر ايران جايگاهي ويژه داشت.
هر چند جنوب ايران شاعران ارزشمند زيادي داشته و دارد ولي شعر جنوب را با نام "منوچهر آتشي" مي شناسند. او ذاتا شاعر بود.برايش" شعر حرف شاعر" بود.

او اعتقاد داشت که شعر، شمال و جنوب و شرق و غرب ندارد و اين شاعرانند که از هر گوشه اي راه مي افتند تا پس از درنورديدن تجربه ها در زمزم شعر رفع عطش کنند و نهايتا به کعبه ي چرخاننده ي هنر واقعي برسند.

از مهمترين دوره ي شکوفايي شعر منوچهر آتشي طي سال هاي 1339 تا 1349 بود که با چاپ کتاب هاي" آهنگ ديگر"در سال1339 و کتاب "آواز خاک" در سال 1346 خود را به عنوان شاعري جستجو گر به جامعه ي ادبي شناساند. او در عرصه هاي مختلف، شعر، ترجمه، نقد و تحليل هاي ادبي کوشا بود."محمد حقوقي" در باره ي او مي گويد:
(منوچهر آتشي، درست در زماني که اخوان از "زمستان" بيرون آمده بود و به آخر "شاهنامه"ي خود مي رسيد و شاملو با" هواي تازه "ي خويش روي به "باغ آينه" داشت. آتشي سوار بر توسن شعري با سکه اي ديگر اشعارم مرده و ايستاي رمانتيک سال هاي سي را با پخش" آهنگ ديگر"زنده و پوياي خود از سکه انداخت... ديگر مدت ها بود که شعر او در کانون نگاه صاحب نظران جاي داشت...آن هم شاعري چون او که هيچ گاه شعرش از زندگي و زندگي اش از شعرش جدا نبوده است).

از تاثيرهاي شعري منوچهر آتشي بر جريان هاي ادبي کشور رواج خصلتي در نگاه و زبان شعري او بود. نگاه آتشي نگاهي بومي بود. او با دو شعر "خنجرها، بوسه ها، پيمان ها" و "ظهور" از نخستين شاعران بعد از نيما است که با نگاهي ژرف به اقليم خود نگريسته است. صور خيال او از زندگي فردي و اقليمي او مايه گرفته بود. همان گونه که نيما واژه هاي لهجه ي مازندراني را در شعرش به کار مي گرفت.آتشي از کلمات لهجه ي جنوبي در شعرش استفاده مي کرد. او براي معرفي شعر جنوب در تاريخ معاصر شعر ايران تلاش هاي فراواني کرد. نام و شعر آتشي همواره در پهنه ي ادبي ايران درخشان است و درخشان خواهد ماند.

آتشي در سفر زاده شده بود.در تفکرات اجتماعي متعادل بود.رضا براهمي او را نيماي جنوب خوانده بود(هر چند بعضي محمد رضا نعمتي زاده را نيماي جنوب مي دانستند). آتشي انساني پاک نهاد، با خلق و خوي مردمي بود. به قول شاپور جورکش(آتشي همان قدر که ظاهر ستبر و پلنگ وار داشت ولي دلي کودکانه در سينه اش مي تپيد، با هيچ کس عناد نداشت و همه آشتي مي جست در همان حالي که برخي نا مردمي ها به شدت بر او تأثير مي گذاشت)

او زماني که در تهران مي زيست با شاعران و ناشران زيادي آشناد شد. او روح سرکشي داشت و" اسب سفيد وحشي" را در تملک خود گرفته بود.

از کتاب هاي منوچهر آتشي مي توان از" آهنگ ديگر"-"آواز خاک"-"ديدار در فلق"-"گزينه هاي اشعار"-"وصف گل سوري"-"گندم و گيلاس"-"چه تلخ است اين سيب"-"حادثه در بامداد"-"باران برگ ذوق"-"خليج و خزر"-"اتفاق آخر"-'غزل غزل هاي سورنا"- و "ريشه هاي شب"- را نام برد.او هر گز از بيرون وارد شعر نمي شد بلکه از درون شعر به بيرون سرک مي کشيد او پنجاه سال محاط در شعر بود و همه چيز خود را به پاي شعر ريخته بود. او استمرار بلا انقطاع شعر بود. او و شعرش در هياتي جدايي ناپذير مثل يک جريان در بستر زمان و مکان مي غلتند و مي رويند، شعر او آواز مستمر وجود خود او بود.

هر چند در سال هاي آغازين دبيرستان از سال 1328 از طريق شعر توللي راه نيما را درک کرده بود ولي خودش همچون "احمد شاملو"-"مهدي اخوان ثالث"-"منوچهر شيباني"-"اسماعيل شاهرودي"-"هوشنگ ابتهاج"-"نصرت رحماني"-"سهراب سپهري"-"فروغ فرخزاد"-"فريدون مشيري" در تعالي اين راه نقش والايي داشت.آتشي در سال 1310پا به عرصه ي گيتي نهاد و در تير ماه 1384 بدرود حيات گفت (هر چند او در آثارش و در ياد و خاطر دوستان و مردم هنردوست و هنرمند دوست کهن ديارمان هميشه زنده است. چون: هر گز نميرد آن که دلش زنده شد به عشق...)

آتشي چنان در عرصه ي ادبي کشور شاخص بود که بزرگاني همچون: "محمد حقوقي"-"شاپور جورکش"-"سيد علي صالحي"-شمس لنگرودي"-"بها الدين خرمشاهي"-"عبدالعلي دستغيب"-"فيض شريفي"-"حافظ موسوي"-"سيمين بهبهاني"-"آيدا شاملو"-"پوران فرخزاد"-"احمد پوري"-فريبرز رييس دانا"-"پرويز خائفي"-"ايرج صف شکن"-"ابوالقاسم و امين فقيري"-"صدرا ذوالرياستين شيرازي"-"سيروس رومي"-"ايرج زبردست"-"محمد و فرخنده حاجي زاده" و بسياري ديگر از نويسندگان و شاعران مطرح کشور در باره ي او و آثارش مقالات و ياد داشت هاي ارزشمندي را به رشته ي تحرير در آورده اند که در عرصه ي ادبي و فرهنگي کشور ماندگار خواهد بود
بايد اين موضوع را نيز از خاطر نبرد که بعد از کوچ آتشي ويژه نامه هاي ماندگاري از طرف دوستان و نشريات متعدد بوشهر براي اين شاعر بزرگ و چهره ماندگار ادبي تدارک ديده شد که بسيار با ارزش بود و همچنين بر گزاري سالگشت و سالمرگ هاي متعددي که در فرهنگسراي چاهکوتاهي(آرمگاه استاد آتشي) به خصوص در زمان حيات استاد" محسن شريف" برگزار مي شد در معرفي هر چه بيشتر اين شاعر بزرگ به جامعه ي ادبي و فرهنگي کشور بي تاثير نبود

متبرک باد نام او...

 

 

برچسب ها:
مرتضي زندپور , آتشی

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین