طراحی سایت
تاريخ انتشار: 26 دي 1401 - 12:30
غلامرضا خضري، مدرس بازيگري، نويسندگي و کارگرداني تئاتر در بوشهر در مصاحبه با نسيم جنوب:

افقي که براي تئاتر بوشهر مي بينم  به اين شکل هست که ما چه بخواهيم و چه نخواهيم با تمام بي امکاناتي ها و ناملايمتي ها،جوانان اين شهر پرچم اين هنر را به دست خواهند گرفت و جلو خواهند برد و با وجود اين که ديگر در بوشهر شايد به ظاهر و به شکلي تئاتر ديگر وجود نداشته باشد ولي آينده اين هنر در دستان جوانان اين شهر  است،پس شما به عنوان يک رسانه و دوستان ديگر در هرجايي که رسانهاي رو در دست دارند بايد از اين جوان ها حمايت کنند تا آن ها بتوانند بهترين ها را براي اين شهر و مرز و بوم رقم بزنند...

 



غلامرضا خضري، مدرس بازيگري، نويسندگي و کارگرداني تئاتر در بوشهر در مصاحبه با نسيم جنوب:

 هنرمندان جوان را فراموش نکنيد... 

لطفا  خودتان را براي خوانندگان نسيم جنوب معرفي کنيد.  

- من غلامرضا خضري، نويسنده و کارگردان و سرپرست گروه هنري کلاغها و مدرس بازيگري، نويسندگي و کارگرداني کارگاه فرهنگسراي رمضان اميري، متولد 28 ارديبهشت ماه سال 1364 در بوشهر، مدرک تحصيلي من ليسانس روانشناسي است.

چه شد که به هنر و تئاتر  علاقمند شديد؟

- از روي علاقهاي که به تئاتر داشتم حدود 20 سال  پيش خدمت استاد حسين دهقاني بودم و نزد ايشان دوره مقدماتي بازيگري و کارگرداني را گذراندم و من هرچه در تئاتر و زندگي هنريم دارم از علم و حضور ايشان در زندگي من است  و ايشان در حوزه هنري بوشهر به ما تئاتر را آموزش مي دادند و از کارهاي کوتاه شروع کرديم و به کارهاي بلند رسيديم .

مورد ديگري را که بخواهم ذکر کنم و درمورد خودم باشد درباره محله شکري است که بسياري از نامداران تئاتر بوشهر و حتي کشور را در خودش جا داده است. به علت وجود تعزيه و هنرهاي نمايشي مذهبي در اين محله اساتيدي چون استاد ايرج صغيري، برادران لطفي و ...  در خود پرورانده است.

 در زمينه بازيگري چه دوره هايي ديده ايد؟

20سال پيش من تئاتر رو شروع کردم... دقيقا سال 81 و بعد از آن که زير نظر استاد حسين دهقاني فعاليت خودم رو شروع کردم. با اساتيدي ديگري دمخور شدم و کار کردم و آموزش ديدم... افراد بزرگي چون استاد ايرج صغيري، دکتر کوپال، استاد پيام لاريان، استاد کوشک جلالي، دکتر مسعود دلخواه، استاد فريد ميرشکار و تمام کارگاه هاي بازيگري که در دانشگاه برگزار مي شد توسط دکتر شهبازي و ... را ما شرکت مي کرديم.

در بازيگري من به خواندن کتاب و مطالعه کردن ايمان دارم، من به جرات مي توانم بگويم به سختي تمام کتاب هاي مرجع بازيگري از متد هاي مختلف مثل متد اکتينگ، از لي استراسبرگ، استانيسلاوسکي، اوتا هاگن، سنفورد مايزنر، استلا ادلر و ... خوانديم و براي خودمان دوره تعريف کرديم. اولين نمايشي که کار کردم به نام سياه، سفيد، خاکستري بود و بعد نمايش هاي زيادي را  در سبک هاي مختلف چه مذهبي چه ايراني، کلاسيک و ... کار  کردم. نمايش هاي بعد از نمايش سياه، سفيد، خاکستري  کار کردم رو بخوام بهتون بگم، نمايش مردان خدا، تشنه لب، تفنگ سرپر گلچهره، به زمين سپرده، خانه متروک، مجنون،  هملت کوچه بازاري، پروانه الجزايري و تفنگ خيال ...

در سوابق کاري ما براي اولين بار در بوشهر، دو دوره جشنواره تئاتر به زبان انگليسي کار کرديم که نمايشنامه هاي شکسپير بزرگ را در اماتورژ کرديم و کار کرديم با زبان آموزان  موسسات زبان بوشهر

خدمت تان عرض کنم که يک دوره جشنواره تئاتر کارگاهي رو برگزار کرديم که امسال دومين دوره را برگزار خواهيم کرد.

در مورد سوابق هنري، شرکت در جشنواره فجر، شرکت در پنج دوره جشنواره  تئاتر خليج فارس معلولين، شرکت در جشنواره منطقهاي، شرکت در جشنواره خياباني با نمايش خاک و ... که متاسفانه حضور ذهني دقيقي ندارم . خوب بالاخره 20 سال از عمرمون را پاي اين  هنر مقدس گذاشتيم و اميد که زنده باشيم و بتوانيم باز هم فرزندان اين مرز و بوم را پرورش بدهيم و روي صحنه ببريم.

چند سال و در کجا در زمينه آموزش بازيگري فعال هستيد؟

- چهار سال پيش به عنوان مدرس بازيگري به مجموعه فرهنگسراي اميري اضافه شدم و قبلتر ما به صورت آزاد کار مي کرديم و در مکان هايي که به ما مي دادند بازيگر پرورش مي داديم و بازيگرها را به روي صحنه مي برديم ولي 4 سال به صورت خيلي حرفه اي در فرهنگسرا اميري مشغول کار هستيم و پرورش بازيگران مختلف رو داريم و گروه و کارگاه ما فقط از بازيگراني که خودش پرورش داده استفاده مي کنه و روي صحنه مي برد.

 علاقمندان به تئاتر چه ويژگي هايي براي موفقيت بايد داشته باشند؟

- من فکر مي کنم بحث علاقمندي به تئاتر يه قسمتي در خون انسان هست و براي اين که عاشق صحنه و يک تئاتري باشي بايد حتما در وجود تو يک حس زندگي باشه و زندگي مثل تئاتر و تئاتر مثل  زندگي و تو بايد عاشق اين باشي که هر روز خودت رو جاي شخصيت هاي مختلف قرار بدهي و بتواني جاي آن ها زندگي کني و من از 14،15سالگي عاشق اين هنر بودم  و دنبال مي کردم چه فيلم هاي مختلف و چه تئاترهاي مختلف ولي متاسفانه در دوره که ما علاقهمند شديم و شروع کرديم، پدر و خانواده مخالفت شديد داشتن با هنر تئاتر و حالا با تفکراتي که داشتند تئاتر را مانع درس و پيشرفت ما مي دانستند و کلا کار بيهودهاي مي دانستند ولي ما با پافشاري خودمان و ماجراهاي زيادي که داشت که خودش يک تئاتر به حساب مي آيد، توانستيم خودمان را ثابت کنيم و بيايم جلو و تا مي توانيم از خيلي از چيزها بگذريم و خودمان را به صحنه برسانيم و علاقهمندي من به تئاتر برمي گرده به خيلي از بزرگان تئاتر که در بوشهر بودند و هستند ... يکي از آن علاقهمندي ها، ديدن تعزيه در ماه محرم و صفر بود که حالا بزرگان زيادي مثل آقاي فيروزي، آقاي اميري و خيلي از بزرگان ديگه اي که حالا يا کارگرداني مي کردند و يا بازي مي کردند و من هميشه دوست داشتم يک روزي جاي آقاي فيروزي نقش شمر را  بازي کنم و علاقه زيادي به اين هنر  داشتم، من عاشق خواندن و نوشتن بودم.

در خانواده ما، من هميشه يک قلم و کاغذ دستم بود و شروع مي کردم به نوشتن خاطرات روزانه و داستان هايي را که در ذهن خودم تخيل مي کردم روي کاغذ مي آوردم که متاسفانه آن موقع ما رو جدي نمي گرفتند و خانواده مشوق ما نبود و حتي جامعه، جامعه اي نبود که تئاتر به شکل يک هنر ديده بشود و ما اين ها را  از همان موقع مي نوشتيم و يا بعضي از وقت ها من مجبور مي شدم نقش ها را بازي در بازي کنم و تمام تفريح و بازي هاي کودکانه من خلاصه مي شد در اين بازي در بازي هاي تخيلاتم.

از ميان کارگردانان بوشهر کار کدام را بيشتر مي پسنديد؟ و چرا؟

از ميان کارگرداناني که متاسفانه ديگر کار نمي کنند مسلما استاد ايرج صغيري نمي شود از قلندرخانه ايشان گذشت و حتي مهپلنگ که متاسفانه فيلم کامل آن هم نيست و حالا نسل نو ديگري که آمدند، رامتين بالف، دکتر حيدر مظفري و اسماعيل ملاح جوان و دوستان ديگري که فعاليت مي کنند،کارهاي اين دوستان را من خيلي مي پسندم و دلايل زيادي دارد و يکي از دلايل آن، انتخاب موضوع هاي روز جامعه، استفاده از آيين هاي بومي ما و بهروز کردن آيين ها وشيوه اجراي به روز و حتي گاها اوانگارد بودن آن ها و ... .

 از ميان بازيگران  تئاتر  بوشهر (مرد و زن) کار کدام يک را مي پسنديد و چرا؟

- ما در بوشهر بزرگان زيادي را داشتيم و داريم و اسم آوردن شايد کار اشتباهي باشد، از شادروان حميد لطفي، شادروان رمضان اميري بزرگ، جهانشير ياراحمدي، فرشيد تربيت، مهدي ضيغمي نژاد و ...  و خانم ها، شهره عباسزاده و محب زاده و ... من نميتوانم متاسفانه اسم بياورم جون سليقهام جوري هست که اين بزرگان در نمايش هاي مختلف خوش درخشيدند.

اگر که اجازه بدهيد من نام چند بازيگر تئاتر را از کارگاه بازيگري کلاغها رو بگم که کار مي کنند و دانشگاه بازيگري در تهران مي خوانند و در جشنواره فجر شرکت کردند و نسل آينده تئاتر بوشهر را شکل داده و مي دهند: در بين بازيگران مرد در کارگاه کلاغها: احمد پورک، علي عباسي نوه حاج رمضان اميري، محمدمحمدپور و حميدرضا دست پيمان که اميدوارم بتوانند ادامه بدهند و خوش بدرخشند.

در بين بازيگران خانم در کارگاه کلاغها: نرجس گرمازاده، زهرا باقرزاده، زينب نجفي، ساحل صالحي و نرجس سامري.

الگوي شما در تئاتر در بوشهر و ايران چه کسي است؟

- بدون شک استاد مسلم تئاتر بوشهر ايرج صغيري را مي دانم ولي الگوي من هميشه در اخلاق و در تواضع و در علم تئاتر بعد از استاد ايرج صغيري بدون شک استاد حسين دهقاني هستند. ولي شايد بي انصافي باشد که نام نبريم از استاد حاج رمضان اميري که تئاتر و مجتمع فرهنگي بوشهر رو زنده نگهداشتند و اين عزيزان الگو و اساتيد بنده هستند و خواهند بود. البته من خاک پاي تک تک بزرگان تئاتر شهرم، بوشهر هستم و شاگرد هميشگي تئاتر هستم و خودم رو فقط يک شاگرد مي دانم که يک سري مسائلي را ياد گرفته و اون را بايد انتقال بدهد. من جايگاه فعلي خودم و گروه نمايشي کلاغها که در تئاتر بوشهر دارد را با بازيگران جوانش، مديون سرکار خانم پريسا اميري،  فرزند استاد رمضان اميري مي دانم که ما چهار سال و نيم هست که به صورت حرفهاي تمامي کارگاه هاي تئاتر را در فرهنگسرا رمضان اميري و با پلاتو اختصاصي برگزار مي کنند. ما تمامي متدهاي مختلف را به صورت تئوري و عملي آموزش مي دهيم چرا که من اعتقاد دارم که تئاتر علمي است توام با عمل، ببينيد علاقهمندان به تئاتر بايد حتماً اول خارج از بحث علاقه، پشتکار خيلي مهم هست و دقت کنيد خيلي ها استعداد ناب دارند و علاقه خوبي دارند ولي متاسفانه پشت کار ندارند و اين که تئاتر اولويت اول ما باشد تا بتوانيم در اون موفق باشيم. البته که در هر هنري شما اگر اولويتتان باشد و به دنبال آن علاقه و استعداد و پشتکار بيايد، بدون درنگ شما موفق هستيد.

اوضاع و احوال نسل جديد تئاتري هاي بوشهر چگونه است؟

- در مورد نسل جديد تئاتر بوشهر، فضاي اقتصادي و فرهنگي جامعه، درست است که فضاي فرهنگي نسبت به سال هاي اولي که ما شروع کرديم بازتر است ولي فضاي اقتصادي جامعه خيلي از تئاتري هاي قديمي را خانهنشين کرده و ديگر شايد اجراي آزاد و شرکت در جشنواره ها از لحاظ وقت و هزينه مفيد و به سود يک هنرمند تئاتر نباشد ولي نسل جديدي که آمدند، اين افراد عاشق و دلسوختهاند و ما به آن ها تعهد و اخلاق را ياد مي دهيم و اين ها نسلي هستند که امکانات بهتري در اختيار دارند، نمونه اي از آن ها: هر کتابي که بخوان در اختيارشون هست که در زمان ما اين نبود، کلاس مختلف در شاخه هاي مختلف تئاتر با اساتيد مختلف،امکان سفر کردن، ديدن نمايش هاي مختلف در سطح کشور و اين نسل اگر که بخواهند مي توانند حتي جلودارتر از نسل قديم تئاتر پيش بروند و از ماها و قديمي تر از ماها جلوتر باشند. تئاتر بوشهر بايد قبول کند که نسل جديدي که آمدند خيلي مشتاق تر و همراه با علم و توان جواني جاي نسل قديم را فرا مي گيرد و گرفته و بايد توسط پيشکسوتان و بزرگان اين عرصه حمايت شود،تا  بتوانند چراغ تئاتر را زنده نگه دارند و ادامه دهنده راه بزرگواران باشند.

سايه سنگين نسل قديمي تئاتر بوشهر  همواره بر روي فضاي فرهنگي و هنري وجود  دارد. چرا ديگر شاهد چنين بازيگران و هنرمندان توانا در عرصه تئاتر  بوشهر نيستيم؟

- من با سوال شما موافق نيستم، بي شک هنرمندان قديمي تئاتر بوشهر هميشه خواهند ماند و هميشه بزرگ و ماندني و ماندگار هستند، اين بزرگان چهره هاي ماندگار تئاتر استان هستند و شخصي حق انکار اين را ندارد ولي اين که ديگر ما هنرمند توانايي به اندازه آن بزرگان نميبينيم، بنده موافق نيستم، آيا ما همچنان که از آن بزرگواران در فضاي رسانهاي حمايت کرده، آيا از اين دوستان جديد هم حمايت مي کنيم؟براي مثال هفته نامه شما و يا رسانه هاي خبري چندين بار با هنرمندان جديد و جوان استان همکاري کردند،خبري و يا مقاله اي نوشته شده است و يا حتي نقدي نوشته شده بر کارهاي اين دوستان؟ و ما شاهد اين موضوع هستيم که هنوز در هفتهنامه ها، روزنامه ها، سايت هاي خبري ما هنوز از هنرمندان پيشکسوت  مي گويند ولي از جوان ها متاسفانه گفته نمي شود و هنرمندان جديد ما مي روند  در سطح کشور جايزه مي گيرند و افتخارآفرين هستند ولي متاسفانه در بايکوت خبري هستند و من خوشحالم که شما اين راه را شروع کردهايد و هنرمندان جديد هم معرفي بشوند و من بحث شاگرداني، هنرجويان و يا بازيگراني را دارم که الان ديگر نام بازيگر را به روي خود دارند که متاسفانه از آن ها در فضاي رسانه ما خبري زده نمي شود.

به نظر مي رسد تئاتر  بوشهر  از سابقه درخشان خود عقب نشسته است و ارتباط چشمگيري با جامعه  برقرار  نمي کند؟

 - دقت بفرماييد در کل کشور اين مسئله وجود دارد که نه تنها بوشهر چندين جشنواره در سالهاي خيلي دور برگزار مي شد ولي الان ديگه جشنواره برگزار نمي شود، الان ديگه مسئله‌‌اي پيش برده نمي شود و جشنواره ها محدود شده و همچنين امکاناتي که بايد باشد نيست، نگاه به مجتمع فرهنگي کنيم، آيا شما در آن جا ديگر امکاناتي را مي بينيد؟ آيا شما در فضاي هنرياي که وجود دارد مسائل و مواردي را مي بينيد که هنرمند را با اين وضعيت اقتصادي حمايت کنند؟ آيا هنرمند مي تواند دغدغه نان را کنار بگذارد و بيايد به جشنواره اي خودش را مشغول کند که در آن مقام آوردن در اين جشنواره فقط براي هنرمند هزينه داشته باشد. بله هزينه هاي  اقتصادي هنر و هنرمند  را نابود مي کند.

به نوجوانان و جواناني که علاقمند به بازيگري در تئاتر  هستند چه توصيه اي داريد؟

- خوب براي جوان ها توصيهام اين است که خسته نشوند و روحشان را آزاد کنند توسط هنر تئاتر، هنر پاک و مقدس و بيايند و فعاليت کنند با تمام ناملايماتي ها... حتماً باشند و حضور داشته باشند و پاي ثابت اين ماجرا باشند و پيش قدم باشند  اخلاق را فراموش نکند که از هنر تئاتر اخلاق مي ماند و بس، اميدوارم که بتوانند در هنري که مي تواند به آنها زندگي ياد بدهد موفق باشند و تندرستي رو برايشان آرزومندم.

 افق پيش روي تئاتر  بوشهر را چگونه مي بينيد؟

- افقي که براي تئاتر بوشهر مي بينم  به اين شکل هست که ما چه بخواهيم و چه نخواهيم با تمام بي امکاناتي ها و ناملايمتي ها،جوانان اين شهر پرچم اين هنر را به دست خواهند گرفت و جلو خواهند برد و با وجود اين که ديگر در بوشهر شايد به ظاهر و به شکلي تئاتر ديگر وجود نداشته باشد ولي آينده اين هنر در دستان جوانان اين شهر  است،پس شما به عنوان يک رسانه و دوستان ديگر در هرجايي که رسانهاي رو در دست دارند بايد از اين جوان ها حمايت کنند تا آن ها بتوانند بهترين ها را براي اين شهر و مرز و بوم رقم بزنند

سخن پاياني؟

- من رضا خضري، بيست سال از عمر و جوانيم را پاي اين هنر مقدس گذاشتم که جوان هاي شهرم  پرورش پيدا کنند  و آن را در شهر ها و حتي کشور هاي مختلف ببينم که هنر تئاتر را دنبال مي کنند و با موفقيت هايشان ما را خوشحال مي کنند. خواستم بگم که تئاتر مثل زندگي و زندگي هم مثل تئاتر است و کاش همه ماها بهترين نقش ها را روي صحنه زندگي و روي صحنه تئاتر بازي کنيم تا ياد و خاطرات ما به هيچ عنوان از ذهن تماشاگراني که ما را ديدند چه در زندگي و چه در تئاتر فراموش نشود. ممنونم از اين که بالاخره يک جوان بوشهري را دريافتيد و از وي حمايت مي کنيد.

هنرمندان جوان و بچه هاي کارگاه کلاغ ها و فرهنگسرا رمضان اميري را فراموش نکنيد آنها توانستهاند براي شهرمان افتخار آفرين باشند، پس حمايت شما از نان شب هم براي اين بچه ها واجب تر است. هنرمندان جوان را فراموش نکنيد... .

 

مرتبط:
» تاتر زوزه [بيش از 10 سال قبل]
» ضربه لحیمر [بيش از 2 سال قبل]
برچسب ها:
غلامرضا خضري , تاتر

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین