طراحی سایت
تاريخ انتشار: 17 ارديبهشت 1402 - 19:51
سوگنامه رضا ماهینی پیشکسوت فوتبال بوشهر

در اين شماره نسيم جنوب با توجه به نقش و جايگاه شادروان رضا ماهيني که از نسل دوران طلائي فوتبال بوشهر بود،  به طور ويژه  و از زواياي مختلف، پذيراي مطالب و سوگنامه دوستان و همبازيها و ورزشنويسان بويم، تا اداي احترامي کرده باشيم به ورزشکاراني که با وجود محروميت وکمبودها، خاطرات زيبا و به ياد ماندني را براي مردم بوشهر رقم زدند...



سوگنامه رضا ماهینی پیشکسوت فوتبال بوشهر

بازيکني که سوت پايان بازي را دوست نداشت 

 

بدرود آقاي گل  

مهدي صالحي زاده - خبرنگار نسيم جنوب  

زنده ياد رضا ماهيني از نادر فوتباليستهايي بود که سرعتي ايده آل داشت، قدرت پاي او در هنگام شوت زدن تعجب همگان را برمي انگيخت. وي گلهاي زياد و حساسي براي شاهين و منتخب بوشهر و... به ثمر رسانيد. به قولي ما آقاي گل بينظيري را از دست داديم.  مرحوم رضا ماهيني از اخلاق خوبي برخوردار بود، او معمولا با روي گشاده و لبي خندان با همه برخورد مي کرد، از محدود بازيکناني بود که از جايگاه خود سوءاستفاده نميکرد، خوش خُلقي زنده ياد باعث شده بود تا در دل مردم و اهالي فوتبال جاي خوبي باز کند.  

روز خاکسپاري رضا ماهيني، حضور چشمگير بوشهري ها و ديگر هم استاني ها در مراسم  گوياي اين مهم بود.  

در اين شماره نسيم جنوب با توجه به نقش و جايگاه شادروان رضا ماهيني که از نسل دوران طلائي فوتبال بوشهر بود،  به طور ويژه  و از زواياي مختلف، پذيراي مطالب و سوگنامه دوستان و همبازيها و ورزشنويسان بويم، تا اداي احترامي کرده باشيم به ورزشکاراني که با وجود محروميت وکمبودها، خاطرات زيبا و به ياد ماندني را براي مردم بوشهر رقم زدند.

 زنده ياد رضا ماهيني از جمله ورزشکاراني بود که در ايام دفاع مقدس خانه و کاشانه را رها کرده و به خيل رزمندگان وطن پيوست، به عنوان قايقران در جبهه هاي حق  عليه باطل فعاليت کرد و از هرگونه عمليات سخت و دشوار ترسي نداشت.  خداحافظ کاپيتان، بدرود آقاي گل، بدرود رزمنده. روحش شاد و يادش گرامي و مانا باد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

 

بازيکني که سوت پايان بازي را دوست نداشت

نسیم جنوب، احمد خالق پناه

وداع رضا ماهيني از آن چه را که ما "زندگي" ميناميم اذهان خلايق را به گذشته اي برد که فوتبال و زندگي در هم تنيده بود. او بازي مي کرد که زندگي کند و زندگي مي کرد که بازي کند.

ميگويند ورزشکار دو بار ميميرد.روزي که با پيراهن سفيد شاهين در بازي خداحافظي غبار اندوه بر چهره ي استخواني اش نشسته بود، مرگ اول را تجربه کرد. بهت نگاه ديرباور او تابِ فراق نداشت. مي خواست تا نفس باقيست بتازد. بتازد و جواني کند، نه خدا عاشقي کند.

عاشقي را که چنين باده ي شبگير دهند / کافر عشق بود گر نشود باده پرست

 رضا ماهيني از جمله فوتباليست هايي بود که با توپ بازي نمي کرد، با توپ عاشقي مي کرد. براي رسيدن به معشوق، بسان آهو مي دويد. به سرعت برق و باد. به غايت حريص بود. حريص توپ و ميدان، تا شليک کند و سقف دروازه را فرو بريزد. صداي سوت پايان را دوست نداشت. سوت پايان بازي را...

چه روزگار خوشي بود، حيف زود گذشت.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

شوتهايي ويران کننده و فرارهايي انفجاري

حسن غريبي مدير رسانه ورزش بوشهر

زنده ياد رضا ماهيني از پيشکسوتان خوشنام مکتب شاهين بوشهر که سال هاي بسياري براي اعتلاي نام فوتبال بوشهر جانفشاني کرد، يادگار جام تخت جمشيد و تيم برق شيراز با شوت هايي ويران کننده و فرارهايي انفجاري به همراه خاطرات ماندگارش از ذهن فوتبالي ها پاک نخواهد شد.

آقا رضا وقتي کفش هايش هم آويخت و در بازي مقابل ايران جوان از دنياي فوتبال خداحافظي کرد و فرزندش محمدرضا به جايش تعويض شد باز در تيم پيشکسوتان شهر بوشهر پابه توپ شد برايش دل کندن از فوتبال سخت بود و هيچ زمان از مستطيل سبز فاصله نمي گرفت ! آقا رضا ماهيني بعدازدوران طلايي فوتبال اش به جرگه مربيان تلاش گر پيوست و در امر بازيکن سازي براي فوتبال بوشهر کم نگذاشت. مربي گري در شاهين و در تورنمنت چهارجانبه بندرگناوه دهه هفتاد را از ياد نمي برم بازيکناني همچون: محسن رنجبران، علي خدري، عبدالرضا ملاح زاده، علي اصغر کامياب، سعيد شکوريان، عبدالرحيم عيساوندي، سهراب بختياري آزاد، سهراب ايرانزاد و... در آن مسابقات را رهبري ميکرد بر روي نيمکت شاهين و چه خاطراتي که از اين اسطوره ي ماندگار فوتبال بوشهر به يادگارباقي مانده است. مجموعهي رسانه ورزش طي حيات اين معلم اخلاق فوتبال بوشهر چندين بار از زحمات مرحوم تجليل کرد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

رضا ماهينى  و دوران طلايى زندگىاش

نسیم جنوب، دکتر عبدالرحيم  مهرور

در كوران زندگى هر انسانى فراز و  فرودهايى است كه نمى توان از آنها بى خيال گذشت و رضا يكى از آن ماهينىهاى اصيل بوشهرى بود كه در زمان خود علاوه بر دريانوردى در صيد و شكار ماهى در فوتبال هم صيادى ماهر بود كه شهره و آوازه اى كشورى داشت.

دريانوردى قهار كه بارها به تنهايى براى بدست آوردن آذوقه اى دل به دريا مى زد و در مقطعى همسنگار همديگر در دو جبهه دريا و تيم فوتبال شاهين بوديم. همسنگارى كه بيشتر در آرامش طى طريق مى كرد تا در شرارت و يا كدورت.

اما رضا در فوتبال استيل خاصى داشت راه رفتنش با طمأنينه و در سرعت غزال تيز پايى بود كه كسى به گردش هم نمى رسيد و با شوتهاى سركشش انگار موشكى در كنار گوشَت زوزه كشان عبور كرده و تيرهاى دروازهها را به لرزه در مى آورد .

رضا خصوصيات ديگرى هم داشت اينكه مهربان و در ادب دوست داشتنى بود و با لهجه شيرين جفره اى و طنزهاى به موقع همه را ميخكوب و يا به خنده واميداشت. او هر كارى كه دوست ميداشت با توپ و تور ميكرد، بازى شاهين با تيم سپاهان بود، رضا چند بار توپ به تير دروازه كوبيد مرحوم على مصلح به سمتش رفت و گفت رضا چرا گل نمى زنى؟! رضا با يك حالت جدى و شوخى گفت گل خو كارى نى ! ميخوام زير تيلى بزنما نوامبت ( نميشه ) !!!!

اما مهمترين شخصيت و هويتش در تيم فوتبال شاهين نهفته بود بگونهاى كه ايشان معرفتى داشت بر گرفته از مكتب شاهين ايران كه اكنون به ياران با وفايش از جمله پوربهى، زنگويى،گرانبها، تورانى، مصلح، ثابت، خواجهئيان، برادرانش ماشالله و فيصل و دهها نفر از زنده يادان ديگرش پيوست.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

خاطرهاي از بازي در خارگ

نسیم جنوب، حميد چاهيبخش (اردلان)

در مورد رضا ماهيني که سابقه بازي در تيمهاي مختلف پاس، شاهين، برق شيراز، اميد سنگي و مدت کمي هم در ايران جوان داشت، خاطره اي دارم در سال هاي 1343 و 44 ايرانجوان تقريباً يک نسل جوان فعال داشت آن سالها دور، ايران جوان شعبات زيادي در شهرهاي اطراف بوشهر داشت از جمله قرار بود در خارگ ايران جوان فعاليت کند. رضا ماهيني هم به ايرانجوان پيوسته بود، مرحوم مهراب رودباري مؤسس بود، ما با هواپيما از بوشهر پرواز داشتيم که اتفاقاً عرفان خلبان هواپيما بود کاپيتان عرفان جزو بازيکنان اصلي شاهين تهران بود که به بچه ها خيرمقدم گفت به هر حال بازي شروع شد. ايران جوان دو گل در چند دقيقه اول زد. مرحوم رضا عاشق گل زدن بود و به ما گفتند ديگر گل نزنيد تيم مقابل و با همين نتيجه بازي نگهداريد. مرحوم رضا در جريان امر نبود زياد تلاش مي کرد و موقعيت گل که به وجود مي آمد ما پاس رو به عقب مي داديم خلاصه مرحوم کبگاني تعويض زيادي  انجام داد که به مذاق مرحوم ماهيني خوش نيامد و در برگشتن اوقات تلخي داشت و بعداً از دل او بيرون کرديم. مرحوم ماهيني در زمين فوتبال زوج خوبي با محمود ميالويي بود و يک دو خوبي با هم داشتند.

در ضمن مرحوم هميشه قهرمان دو صد متر در روز جشن هاي ورزشي استان بودند. 

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

 

هرگز از ياد و خاطره فوتبال بوشهر نخواهند رفت

نسیم جنوب، فرهادي اميني - پيشکسوت ايرانجوان

درگذشت زنده ياد مرد بي آزار وآرام و محبوب و محجوب فوتبال بوشهر وحامي همه تيم هاي بوشهر؛ آقا رضا ماهيني پيشکسوت شاهين، باعث غم و اندوه وتأسف بسيار گرديد، رضا ماهيني ماهيني بي همتا وتکرار نشدني، درعنفوان جواني با جثه لاغر اندام و استخواني خود، ازچنان قدرت بدني و سرعت وتيز هوشي برخوردار بود، که شايد کمتر بازيکني در بوشهر به پايش ميرسيد، داداش رضا ماهيني در زدن ضربات درحرکت و در حال سرعت بي نظير بود، همواره دفاع و دروازه بان غافل ميشدند و تنها نظاره گر ضربات مهلک و شليک هاي بي نقصش زماني به خود ميآمدند که توپ به تورشان چسبيده بود وگره خورده بود، من نخستين بار درسال1352 افتخار بازي کنار اين مرد بزرگ  و نامي شاهين بوشهر را داشتم.

رضا ماهيني داراي خصايص انساني وپسنديده بود، عاشق راستين ورزش فوتبال، شوق و ذوق و ميل به بازي وتعصب به اين ورزش را در دهه هفتاد سالگي هنوز در روحيه اش ميتوانستيم به وضوح ببينيم، رضا ماهيني مردي از خانواده بزرگ و خوشنام و اخلاقمدار بود، همواره به همه احترام ميگذاشت وکسوت بزرگان بوشهر را حفظ ميکرد، شايد درطول عمر با عزت خويش هيچگاه دل کسي را نيازرد، زنده ياد رضا ماهيني بازيکني بسيار دونده وسرعتي وگلزن بود، شوت هاي از راه دور ومهار نشدني اش ازپشت محوطه هجده قدم وحتي از ميانه ميدان، من خود درجام تخت جمشيد باتيم ايرانجوان بوشهر نظاره گر بودم، درکرمانشاه ضربه اي به توپ نواخت که وقتي به گل نشست همگان تا دقايقي درشوک بودند، عجبا با جثه لاغر اندام وفيزيک جسماني و استخواني اش همخواني نداشت، و اين مهم همه را حيرت زده ميکرد، پيشکسوت دوست داشتني فوتبال بوشهر همه دوستداران خود را غمگين و متأثر کرد، رضا ماهيني آقاي گل ساليان فوتبال بوشهر، خود بمانند يگ گل زيبا و قشنگ چون گل شقايق عاشق به معشوق خود پيوست، روحش شاد و يادش گرامي. بهشت برين جايگاه ابدي شان.

 مردان بزرگ چون رضا ماهيني ها هرگز از ياد و خاطره فوتبال بوشهر نخواهند رفت، هميشه زنده اند و با يادش خاطرهسازي ميکنيم.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

عشقش تيم شاهين بود

نسیم جنوب، محمدعلي (دلو) درويشي - پيشکسوت ايرانجوان

به خدا حيف شد که رضا ماهيني را ازدست داديم. بيش از 50 سال با هم رفاقت داشتيم. رضا خيلي مرد بود و حسابي بامرام. بعد از رفتن ديگر عزيزان حالا بايد عزادار رضا ماهيني باشيم. او بازيکني خوب، سرعتي و گلزن بود. اکثر مدافعان فوتبال به گرد پايش نمي رسيدند. او وقتي تماشاچيان شاهين را خوشحال مي کرد انگار دنيا را به او داده بودند. عشقش تيم شاهين بود. هميشه دوست داشت براي اين تيم گلزني کند. خاطرات زياد است و زندگي کردن با ورزشکاران به خصوص فوتباليست ها همه اش خاطره است.  خيلي دلم گرفته. به خدا حيف شد يک انساني به تمام معني را ديگر در بين خودمان نداريم. تا يادم نرفته بگويم که به نظر من بهترين گل مرحوم رضا ماهيني، گلي بود که در بوشهر به پرسپوليس تهران زد. خدايش بيامرزد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

افسوس براي ازدست دادن نابغه فوتبال

نسیم جنوب، عبدالرضا عبدالله زاده - پيشکسوت شاهين

افسوس براي ازدست دادن نابغه فوتبال کشور، ايشان يکي از فوتباليست هاي به نام تاريخ فوتبال بوشهر و ايران بود.  مرحوم رضا ماهيني ويژگي هاي منحصر به فردي داشت. بسيار سرعتي، شوت زن و تلاشگر بود. او در امر گلزني بسيار قهار بود. شوت هايي که در حال سرعت روانه دروازه حريفان مي کرد علاقمندان را به وجود مي آورد، بخصوص شاهينيها.

در غم اين عزيز، تنها به خاطراتش دل خوش کردهايم. بنده خاطرات زيادي به آن فقيد سعيد دارم که هميشه در ذهنم هست و فراموش نميکنم.

خُلق و خوي خوبي داشت گاهي هم در مسابقات يا حتي تمرينات، قدري به هم مي ريخت آن هم به خاطر اشتباهي بود که از طرف هم بازي هايش رخ مي داد.

صراحت لهجه داشت و انتقاد بسيار دوستانه اش را به زبان مي آورد و عکس العمل نشان مي داد و صد البته همه از سر دلسوزي بود.

هميشه بنده را مورد تشويق خود قرار مي داد. يادم هست که در يکي از مسابقات که چند توپ، خوب و سخت را مهار کردم، بلافاصله خودش را به من مي رساند و مرا مي بوسيد و آفرين مي گفت. متاسفانه خيلي از بزرگان فوتبال استان را در تيمهاي مختلف از دست داديم.

مرحوم رضا به همراه برادر عزيزم جناب آقاي احمد رزمي در تيم برق شيراز بازي مي کرد و به تيم ملي دعوت مي شد. روح عزيز تازه گذشته زنده يا رضا ماهيني شاد و براي همه سلامتي و طول عمر آرزو ميکنم.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

 

رضا ماهيني؛ يکي از بهترين فوتباليستهاي بوشهر و حتي ايران

نسیم جنوب، نادر اقدام

اگر نگاهي به آمار فورواردها و فوتباليست هاي بوشهر از سال 1340 به اين طرف داشته باشيم قطعا مي توان يکي از بهترين هاي استان بوشهر و حتي ايران را رضا ماهيني دانست. فوتباليستي تکنيکي که اگر به نوع بازي وي آشنايي  داشتيد و مي توانستيد او را در زمين تغذيه  نماييد، يک تنه بازي را برايتان در مي آورد. من و مرحوم توراني دقيقا به نوع بازي و نگاه وي به موقعيت ها در زمين آشنا بوديم . روزهاي بازي با ايرانجوان و شاهين،  ما در ايرانجوان سعي بر آن داشتيم که مبادا از توراني غفلت کنيم چون کافي بود که توپ از طرف وي به رضا ماهيني ارسال شود. همان يک غفلت کافي بود که رضا تور و دروازه و دروازه بان و هواداران حريف را به آتش بکشد و شادي را به سکوهاي شاهين به ارمغان بياورد. يکي از خصوصيات رضا حرکات انفجاري و فرارهاي ويرانگري بود که کمتر دفاعي توان رقابت با وي را داشت و 90 درصد از گل هايي که به  تيمهاي حريف مي زد به همين نحو بود. در هنگام حمله، به دروازه حريف زياد نزديک نمي شد که زاويه خود را تنگ کند. به محض اينکه امکان شوت برايش فراهم ميشد شليک توپ قدرتمند وي فاير مي شد.

 تسلط وي بر روي ضربه هاي سرپاس  يا والي (volley    )* با هر دو پا در هنگام فرار بي نظير بود. ماهيچه هاي وي از نوع سرعتي بود و چون دريانورد قدرتمندي هم بود فيزيک وي تلفيقي از اين دو نوع ماهيچه بود.

به خاطر خصوصيات خوب اخلاقي هيچگاه در بازي خشونت از وي سر نمي زد. از آن دسته بازيکناني بود که از شکست بيزار بود و در صورت حضور در زمين نهايت سعي و تلاش خود را براي پيروزي به کار ميبرد. در زماني که فضا سازي و فضا شناسي در فوتبال بوشهر کمرنگ بود و کمتر فوتباليست و مربي اي به اين موضوع توجه داشت، رضا از اهميت اين موضوع به لحاظ سرعتي که داشت حداکثر استفاده را براي رهايي از دست دفاع ها انجام مي داد واين مهم  يکي از شگردهاي وي بود. اگرچه تيم هاي حريف هميشه دو يا سه دفاع را براي مهار وي مامور مي کردند  وليکن در هنگام فرار غيرقابل مهار بود.

 در اينجا از گفته استاد شفيعي کدکني وام مي گيرم: «مرگ او زندگي دوم بود  که گرديد آغاز

 شيشه عطري سربسته افتاد و شکست

همگان بو بردند که چه چيزي را دادند از دست»

*والي=به معني شليک .نام ورزش واليبال از همين واژه است.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

کسي که فوتبال بوشهر را به ايران معرفي کرد

نسیم جنوب، علي بکاء - سرمربي اسبق تيم ملي فوتبال هفت نفره ايران

متاسفانه فوتبال بوشهر عزادار شد. فوتبال بوشهر يکي از بزرگان خود را ازدست داد. خدا رحمت کند آقاي رضا ماهيني را. او شناسنامه فوتبال بوشهر بود. کسي که فوتبال بوشهر را به ايران معرفي کرد. او در تيم هاي شاهين، برق شيراز و منتخب بوشهر از ارزندهترين مهاجمان بود.

زنده ياد ماهيني واقعاً مي توانست جريان بازي را به سود تيم خود عوض کند. اگر در فوتبال بوشهر بخواهيم چهار بازيکن نامدار را نام ببريم. قطعاً يکي از آن ها مرحوم رضا ماهيني است.

يادم مي آيد زماني که رضا براي شاهين بازي مي کرد کلاس درس را رها مي کرديم وبه اتفاق بچه ها، بازي  رضا ماهيني را تماشا مي کرديم. رضا شوت زن با قابليت بالا و بخصوص سرعت زياد داشت. او جلو تيم هاي ايران، افتخارات زيادي براي شاهين و بوشهر به دست آورد. و اين طور بگويم که تيمي با امتياز از بوشهر بيرون نمي رفت.

مرحوم ماهيني اخلاق بسيار پسنديدهاي داشت وبه همه احترام مي گذاشت. رضا تعصب زيادي روي فوتبالش داشت و براي پيراهن شاهين مي جنگيد. متأسفانه امروزه از اين دست بازيکنان کم داريم. روحش شاد و يادش گرامي باد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

با تلاش زياد به موفقيتهاي بزرگي در فوتبال دست يافت

نسیم جنوب، رضا بازياري - پيشکسوت شاهين

آقاي رضا ماهيني يکي از اسطوره هاي باشگاه شاهين و منتخب بوشهر بود و هميشه يادش ماندگار است. يکي از کساني که تا فوتبال بوشهر هست نام رضا ماهيني هم جاودان خواهد بود.

من افتخار اين را داشتم که در تيم هاي پيشکسوتان شاهين و منتخب بوشهر در خدمت ايشان باشم. او به جوان ها خيلي بها ميداد و مي گفت آن ها آينده ورزش خواهند بود.  از لحاظ فني نمره اش بيست بود و در بعد اخلاقي نيز عالي بود. او آرام و متين بود، به خصوص در تيم پيشکسوتان شاهين و منتخب بوشهر.

يک خاطره از رضا ماهيني دارم، زماني که او ميآمد سر زمين تمرين، بچهها مي گفتند که آقا رضا مي خواهد از فوتبال خداحافظي کند اين مسئله تا پنج سال ادامه داشت.

امثال رضا ماهيني در بوشهر کم داريم. اميد است جوانان هم استاني به خصوص بوشهري ها از اين مرد بزرگ به خوبي الگوبرداري نمايند، چون آقا رضا خستگي را خسته کرده بود و با تلاش زياد به موفقيتهاي بزرگي در فوتبال دست يافت.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

 

قابل توجه سازمان ورزش و هيات فوتبال!

پيشکسوتان را ارج نهيم

نسیم جنوب، رضا سياهوشي - ورزشي نويس

کوچ عزيزي ديگر از جامعه فوتبال؛  همچنان اميد ميدارم که بعد از داغ هجر مرهمي بر دل نهد اميدوار خويش را

رضا ماهيني هم از جمع ياران جدا گشت تا فقط ياد و خاطراتي از آن برجا ماند.

دوستان و اهالي فوتبال در مراسم تشييع، تدفين و ختم او، از اخلاق و بازي خوب وي تعريف و تمجيد مي کردند و از کوچ نابهنگام او اندوهگين بودند. «اندوهش غروبي دلگير است».

پيشکسوتان، هم دوره اي ها، هم بازي ها و اهالي فوتبال از همه باشگاه ها حضور داشتند و در بدرقه «کاپيتان» همت گمارده و سنگ تمام گذاشتند.

وه که گر من بازبينم روي يار خويش را تا قيامت شکر گويم کردگار خويش را اما گله اي از سازمان ورزش و جوانان، هيات فوتبال وارد مي باشد که چرا جايگاه واقعي و حرمت پيشکسوتان را آن چه شايسته آنان مي باشد بجا نمي آورند؟!

اي کاش حداقل بنري براي «جاويد نام رضا ماهيني» چاپ شده بود و يا حضوري پررنگ در مراسم آن عزيز سفر کرده داشتند!

غربت آن نيست که ندانند کجايي و بگيرند سراغت غربت آن است که بدانند کجايي و نگيرند سراغ .

«ماهيني» رفت و خانواده وي هم واقعا متين، کم توقع و ساده زيست بوده اما ماهيني هاي ديگر داريم که بالاخره روزي عمر گران بهاي آنان هم پايان خواهد يافت.  پس؛ «پيشکسوتان را ارج نهيم» ما صلاح خويشتن در بي     نوايي ديده    ايم. هر کسي گو مصلحت بينند کار خويش را هرچند ميبايست از باشگاه يا استاديوم تشييع ميشد و دور زمين فوتبالي که همه وجود و زندگيش براي آن گذاشته بود، روي دوش هم قطارانش دورش ميدادند!  بدرود کاپيتان

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

مرگي که از او اسطوره ساخت....

نسیم جنوب، وليد صفري

اين روزها کوچه و پس کوچه ها خبر از فقدان عزيزاني به گوش ميرسد که در بودشان هيچ خبر و آدرسي نبود و تا اين که مرگ بر آن ها مستولي شد يه شبه تبديل به اسطوره و شخصيتي هاي بيبديل شدند. هر چند زندگي امروزي ما تحت تاثير فقر، بحران و بداخلاقي ها قرار دارد، اما اين  بدعت نامروت گريبانگير جامعه شده تا ما «مرده پرستي» را در صدر هويت مان قرار دهيم. هر چند هويت و شخصيت شادروان رضا ماهيني، آن مرد فقيد و بزرگ ورزش بوشهر بر هيچ کس پوشيده نيست، اما رضا ماهيني و امثالهم در زمان حيات گم گشتهترين انسانهايي بودند که بي لقب در کنجي، منتظر اسارت در خاک بودند. به هر حال صحنه زندگي در تلاطم احوالي قرار گرفته که اين روزها در تناقض و بي تفاوتيهاي گرفتار است.

 پهلوان زنده راه عشق است.

روح آن فقيد بزرگ ورزش استان شاد و قرين رحمت باد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

 

ستاره مثال زدني فوتبال بوشهر

نسیم جنوب، حيدر غلامِ نژاد - پيشکسوت فوتبال بوشهر

خدا رحمتش کند، رضا ماهيني انساني خوب و بااخلاق بود. او مثال زدني بود. خيلي براي فوتبال بوشهر و ايران زحمت کشيد.

يادم مي آيد سال 64 بود با تيم منتخب بوشهر جهت بازي هاي سراسر ايران به کرمان رفته بوديم. در آن جا و در حين بازي با تيم منتخب اراک، ضربه ايستگاهي نصيب بوشهر شد، او از وسط زمين چنان ضربه اي به توپ زد که دوربين به توپ نرسيد و فيلمبردار براي پوشش اين گل عقب ماند. خلاصه توپ آقا رضا زير طاق دروازه اراک برخورد کرد و ما با همان يک گل پيروز شديم. يادم مي آيد که چند روز بعد مجله دنياي ورزش، نوشت دود از کنده بلند مي شود.

رضا از لحاظ اخلاقي عالي بود. هميشه با صحبت هايش دوست داشت خنده بر لب بازيکنان بياورد، چه بيرون و چه داخل زمين با گفته هايش همه بازيکنان را شارژ روحي مي کرد، به قول خودمان آن ها را «شير» ميکرد. روي همين اصل بيشتر مواقع موفق بوديم. يک روز که در حين مسابقه توپ هاي حريف را به خوبي مهار مي کردم، آمد کنار من و گفت حيدر امشب ميايي دم خانه ما و يک گوني آرد جايزهات هست.

يادش به خير چند سالي بود که احمد توراني قبل آقا رضا از فوتبال خداحافظي کرده بود. رضا بعد آن مي گفت مو مُردم و کسي نبيد بعد از احمد سي مو پاس درست بده. مرحوم ماهيني استاد توپ هاي پشت دفاع بود. سرعت زيادي داشت و مدافعان  را 4 الي 5 متر جا مي گذاشت. دقتش در ضربه زدن به توپ بسيار دقيق و حسابگرانه بود. از مسئولين امر درخواست دارم قبل از اين که پيشکسوتان از دارِ دنيا بروند از آن ها تجليل شود و يادي از آن ها نمايند. کلام پاياني ام را با اين جمله به پايان مي رسانم: «رضا ماهيني ستاره مثال زدني فوتبال بوشهر بود».

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

 

خاطرهاي از رضا ماهيني در فوتبال جوانان بوشهر

 نسیم جنوب، عباس ارجمندي-  پيشکسوت فوتبال

گل ناز و عزيز ِ پرپر ما / انيس و مهربان و سرور ما

غمين ودل حزينيم، چون که ديگر /  نباشد سايه ي تو برسرما

يادش بخير ، درتيم جوانان برق به مربي گري مرحوم غلام بوالخيري بوديم که با اين تيم به مرحله نيمه نهايي فوتبال جوانان بوشهر رسيديم و رقيب ما تيم فوتبال ليان بود. بازي مساوي تمام شد وکار به ضربات پنالتي رسيد آخرين پنالتي به بنده رسيد که منجر به گل نشد وتيم ما از رسيدن به فينال محروم شد و من در زمين نشسته و در حال گريه کردن بودم که يک لحظه احساس کردم از دو طرف دو نفر دستان مرا گرفته و قصد بلند کردن من را داشتند سرم را بالا به سمتشان بردم چهره پاک دوعزيز و دو فوتباليست بزرگ شاهين را ديدم که يکي از آنها مرحوم آقا رضا ماهيني و ديگري آقاي  عبدالمحمد وفايي بود و دلداري اين عزيزان در آن لحظه افتخار و قوت قلبي براي من بود که هرگز از ذهن وخاطرم محو نخواهد شد روح آقا رضا ماهيني بازيکن بي نظير شاهين بزرگ شاد وتن عبدالمحمد وفايي چپ پاي فراموش نشدني شاهين بزرگ بسلامت باد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

متين، مؤدب و قهرمان سرافراز در فوتبال بود

نسیم جنوب، محمدرضا محمدي - پيشکسوت شاهين

خبر کوتاه ولي سنگين، رضا رفت! خيلي سخت است عمري  در کنار دوست زندگي کردن، فوتبال کردن از زير و بم زندگي آشنا بودن. هنوز خودش را پيدا نکرده بود که در زندگي گم شد، و به سراي باقي شتافت. دهه چهل را ميگويم در زمين فوتبال حافظيه با تيم برق شيراز بازي مي کرديم.

مسابقه 3 جانبه بين تيم هاي تابان بوشهر، برق شيراز و آبادان بود. توپي که از مهاجم برق شيراز دريافت کرده بودم و به وسط زمين شوت زدم که در نيمه دوم دايره وسط، رضا ماهيني ايستاده بود به محض دريافت توپ با روي پا استپ و سپس به شکل دارپ، توپ را به سقف دروازه برق شيراز چپسباند.

از جمله کساني بود که هرگاه توپش، يواش و آهسته به تور برخورد مي نمود از نظر خودش توپ را گل محسوب نميکرد. او مي گفت، توپ بايد مردانه و با شدت به تور دروازه اصابت نمايد.

از زندگي خيري نديد! مدتي پس از شروع زندگي زناشويي، خانمش به سرطان دچار شد و زندگي را بدرود گفت. در زندگي ورزشي آرام ولي موفق بود، هر از گاهي تيم فوتبال را عوض مي کرد و تمام عمرش در شاهين، ايرانجوان و سکان بود و برق شيراز ايستگاه بعدي او بود.

متين، مؤدب و قهرمان سرافراز در فوتبال بود. روي خشکي، در زمين فوتبال و در دريا دوستان فراواني داشت تا قداست و بزرگي خويش را به رخ دوستان بکشد.

«رضا» همان زندگي در زمين فوتبال را در زندگي دنبال کرد. بامرام، باوقار، ساده و بيآلايش، گذري آرام در زمين فوتبال گذري خاموشي در زندگي، انساني رفتار نمود.

 نادر بچهاي بود که اين که زيست و چند روز زندگي را در ورزش طي نمود تا به پايان رسيد. دستمزد اين همه قداست و بزرگي معرفتي بود که مردم نسبت به اين ورزشکار بدرقه نمودند.

البته در مکتب شاهين ياد گرفته بود که انسانيت شيرازه زندگي است، نه گل زدن. فيزيک بدني رضا  چنان بود که هيچ گاه به وزن بدنش اضافه و کم نمي شد. روزي که در شيراز با تيم برق شيراز مسابقه داشت «ليادين» گفت بچه ها امروز ظهر قبل از مسابقه کباب بخورند. او در جواب گفت آقاي مربي اگر پلو قليه ماهي نخورم نمي توانم در زمين مسابقه بازي کنم و دل درد مي گيرم. ليادين گفت براي اولين بار در اختيار ورزشکار مي گذارم که چي بخورد و حتي بياشامد.  و همين طور شد آن روز زنده ياد رضا ماهيني بهترين مسابقه را تجربه نمود  و به تنهايي دو گل به ثمر رسانيد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

گل به پرسپوليس از فاصله چهل متري

نسیم جنوب، ابراهيم رفعت - پيشکسوت شاهين

آقا رضا بچه محله  جفره بود،  محلهاي فوتبال خيز، چهار برادر ديگر  آقا رضا همگي از فوتباليستهاي خوب و بزرگ بودن که ميتوان گفت از خانواده ورزشي بودند. آقا رضا بسيار شوخ طبع بود و مهربان در زمين بازي بسيار به تيم مقابل احترام ميگذاشت. از هيکلي لاغر اندام برخوردار بود و همين اندام بدن از او فوتباليستي چالاک  و سرعتي ساخته بود که به راحتي 100متر را زير 10 ثانيه تمام ميکرد و همين امر باعث شده بود که هر مدافعي را با سرعت بالايش دور بزند، حتي مدافعان در سطح ملي و شايد بتوان گفت تنها مهاجمي بود که توپ در هوا را استادانه با يک شوت سهمگين به دروازه حريف مي نواخت که اکثرا در چهارچوب دروازه حريف بود.

در حالت سرعت شوتهاي سرکشي ميزد  که هميشه به گل تبديل ميشد، بنده اين افتخار داشتم که مدتي در تيم شاهين همبازيش باشم و همچنين بعد از پايان بازيگريش مربي شاهين شدند که افتخار شاگردي اين فوتباليست بزرگ داشتم.

از خاطراتي که از ايشان دارم بازي دوستانه  شاهين و پرسپوليس تهران سال 62  توشهر بوشهر که در آن بازي شاهين سه به يک شکست خورد ولي تنها گل شاهين را آقا رضا از فاصله چهل متري با يکي از آن  شوتهاي مهارنشدنيش زد که وحيد قليچ دروازهبان آن روزهاي پرسپوليس جز تسليم شدن در برابر آن شوت چاره ديگري نداشت تا جايي که روي همان ضربه آقا رضا دست وحيد قليچ آسيب ديد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

افسانهاي براي بچههاي پابرهنه محلات بوشهر

نسیم جنوب، اردشير ترک زاده - فعال رسانه اي

چپ طلايي بينظير نسل طلايي فوتبال بوشهر زنده ياد ماهيني را بدون ترديد بايد يکي ازبهترين بازيکنان تاريخ فوتبال بوشهردانست.

بازيکني  تکنيکي، سرعتي که از فاکتور قدرت بدني بالا و تعصب  بهره مي برد، هنرمندي تمام عيار در مستطيل سبز فوتبال که تاثيرگذاري اش بر جريان بازي و کسب موفقيت هاي تيم هاي شعاع و شاهين بوشهر بينظير بود، راست و چپ پاي طلايي تيم شاهين در ميدان فوتبال مهلک ترين ضربات پاي چپ تاريخ فوتبال بوشهر را به توپ وارد مي کرد،  او در دوران اوجِش گلهاي بسياري در استاديوم پير فوتبال بوشهر درون دروازه هاي حريفان  کاشت، افسانهاي که براي تمرين بچههاي پابرهنه محله جفره و ديگرمحلات بوشهر شيرينترين بود، ياد مهاجم قهار وگلزن فوتبال بوشهر آقا رضا ماهيني که  محبوبيت کم نظيري نزد هواداران فوتبال بوشهر داشت براي هميشه در قلب بوشهريها جاودان خواهد بود.

درگذشت زنده ياد رضا ماهيني را به خانوادههاي محترم ماهيني، خانواده بزرگ  فوتبال بوشهر و اهالي کوي جفره از صميم قلب و جان  تسليت و تعزيت عرض مي نمايم.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

تا به حال کسي را اينچنين عاشق فوتبال نديدم

نسیم جنوب، حسين حيدري - پيشکسوت ايرانجوان

خدا بيامرز رضا ماهيني را خيلي دوست داشتم. ايشان و و محمود ابراهيم زاده در فوتبال بوشهر و حتي در ايران تک بودند. البته در جفره بازيکنان بزرگي مثل کنگونيزاده، ميالويي، رفعت و ... بودند ولي هيچ کس به پاي رضا ماهيني نمي رسيد. به جز چهارمحل، کرانه ساحلي بوشهر، جفره، ظلم آباد و جبري، حرف اول را در بازيکن سازي ميزدند. مرحوم رضا اول در تيم شعاع، پاس و شاهين بود.

با اين که ايرانجواني بودم، تمرينات شاهين را به خاطر زنده ياد رضا ماهيني از نزديک تماشا ميکردم و از او خيلي چيزها ياد  ميگرفتم.

در تيم منتخب بوشهر که عضويت داشتم خيلي از نکات ريز و فني به من گوشزد ميکرد. رضا بهم ميگفت اگر در تمرين، گل نزني، نبايد شب خوابت ببره، چون کار اصلي مهاجم گل زدن است و تو او را به خوبي انجام نداده اي.

باور کنيد رضا ماهيني يکي از بهترين مهاجمان و شوت زن هاي ايران بود. او عاشق فوتبال و دو بود. تا به اين سال (75 سالگي) که از دنيا رفت، حسابي عاشق فوتبال بود تا به حال کسي مثل او عاشق فوتبال نديدم. رضا حرفه اي زندگي مي کرد و به بدن خودش مي رسيد.  يادم مي آيد هنوز جام تخت جمشيد شروع نشده بود که 24  تيم منتخب ايران در امجديه (شهيد شيرودي) گرد هم آمدند يک بازي داشتيم با تيم منتخب کرمانشاه، وسط زمين مسابقه، يک خطا به سود ما اعلام شد رضا ماهيني از دايره وسط زمين توپ را مستقيم به سه کنج دروازه حريف زد که اين بهترين گلي بود که در عمرم ديده بودم. فرداي آن روز، روزنامه هاي کشور تيتر زدند که هنوز دود از کنده بلند مي شود. هنوز گلي که رضا زد  در هيچ کجاي دنيا مشاهده نکردم.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

مردي به تندي برق و باد

نسیم جنوب، حسين وردياني - پيشکسوت فوتبال

شيراز استاديوم حافظيه تمرين تيم برق؛ يادش بخير در پيست دو و ميداني مرحوم سلمان بهبهاني که خود اصالتاً جنوبي بود در حال تمرين دادن جوان رعنايي بود که قرار بود در مسابقات دو 100 و 200 متر دانشجويان جهان شرکت کند. پسري لاغر اندام با کفش هاي ميخي، پايان تمرين سنگين آن روز برق، رضا در پايان تمرين از سلمان پرسيد: اين جوان کيست؟ و چرا تمرين مي کند سلمان با همان لهجه شيرين پاسخ داد: او را براي مسابقات دو سرعت دانشجويان آماده مي کنم. رضا پرسيد: آيا حاضر است با من مسابقه بدهد؟ سلمان گفت: حالا خسته هستي بگذار براي روزي ديگر، رضا قبول نکرد. سپس سلمان هر دو را در مرکز استارت قرار داد، جوان با کفش ميخي و رضا پاي برهنه، سلمان فرمان حرکت داد مسابقه اي دو نفره در پيست استاديوم حافظيه. رضا مانند برق و باد حرکت کرد و در خط پايان با حداقل جوان جوياي نام را 3 متر عقب انداخت و با لهجه شيرين بوشهري گفت «ديدي من بردم» و به جوان گفت: «بيشتر تمرين کن تا بتواني قهرمان شوي». آري او هميشه سبک بال و تيز پاي بود. يادش گرامي.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1040)

 

 


نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین