طراحی سایت
تاريخ انتشار: 05 آذر 1402 - 10:58
مصاحبه با مصطفي غضنفري فعال گردشگري در بوشهر:

 قسمت دردناک ماجراي گردشگري اينه که اغلب مسافرها براي گفتگو با بوشهر به بوشهر نميآيند... حتي وقتي کنار دريا ايستادهاند سعي نميکنند صداي امواج دريا را بشنوند و هدفون بر گوش ميگذارند... بعضي وقتها خود قايقها موسيقي را بلند ميکنند و اگر گردشگري هم بخواهد صداي امواج را بشنود نميگذارند...  البته صداي دريا يک مثال است و اين شامل همه حوزههاي ديگر هم ميشود...

 

مصاحبه با مصطفي غضنفري فعال گردشگري در بوشهر: 

گردشگري بوشهر، همراه با شعر و ادبيات و صداي امواج 

- به نظر شما هدف خاص از گردشگري چه چيزي ميتواند باشد؟ 

- عوض کردن آب و هوا، ساکن نبودن و در حرکت بودن، بردن حرفهاي تکراري به مکانهاي تازه که شايد آن مکانهاي تازه روحي بدمد در آن حرفهاي تکراري، اما به نظر من مترقيترين شکل سفر و گردشگري آن شکلي از سفر است که بخواهيم با همه اجزاي شهر مورد نظرمان گفتگو کنيم، به فرض اگر بوشهري هستيم در شيراز هم به دنبال قليه ماهي نباشيم و ببينيم شيراز چه غذاها و شيرينيهايي دارد و درصدد کشف غذاها، موسيقيها و معماريهاي متفاوت باشيم.

- بوشهر براي گردشگري مردم خارج از استان چه دارد؟

-اينکه خودمان بگوييم چه دارد با آنکه ديگران بگويند چه دارد فرق ميکند، به طور خاص گردشگران بوشهر بيشتر براي دريا و اجراهاي موسيقي به بوشهر ميآيند، اما به همت فعالان گردشگري تلاش شده که ديدن نخلستانها و بافت معماري هم در ليست مکانهاي مورد علاقه قرار گيرد و تا حدودي هم اين تلاشها به نتيجه رسيدهاند... 

- بافت قديم بوشهر چه ويژگيهاي جالبي براي گردشگران دارد؟

- بيشتر براي عکاسي، به خصوص اگر فعاليت بلاگري داشته باشند فورا پنجرههاي رنگي، درهاي چوبي و گلهاي کاغذي آنها را به خود جذب ميکند، اما اگر بافت قديم را يک فضاي خاص در نظر بگيريم که قابليت تلفيق با موضوعات ديگر را داشته باشد اغلب گردشگران دوست دارند يک اجراي موسيقي را در بافت قديمي ببينند تا در مکاني ديگر، يا يک ليوان چاي را در کافهاي توي محل قديمي بنوشند تا در يک محل جديد.

- نظر گردشگران درباره بوشهر چيست؟

- شگفتزده ميشوند از پتانسيلهاي بوشهر و افسوس ميخورند که چرا با وجود اين همه پتانسيل، اين همه کمبود امکانات دارد.

- شما تورليدر هم هستيد؟

- به طور مشخص خودم را يک بلد محلي ميدانم و تورليدر نمي دانم.

- يعني چي؟

- بلد محلي کارش برگزاري تور نيست و معمولا با تعداد  محدودي مسافر کار ميکند. طوري که به نظر ميرسد برايش مهماني آمده و او دارد شهر را به مهمانش نشان مي دهد.

- شما توجه گردشگران را به چه چيزهايي جلب ميکنيد؟

- خودم شخصا دوست دارم که در کنار دريا و موسيقي و غذا و معماري، بتوانم موضوعات ديگري از قبيل شعر و ادبيات بوشهر را هم وارد معرکه کنم و خوشبختانه مسافران استقبال کردهاند. البته هيچگاه ابتدا به سراغ شعر و ادبيات نميروم و بايد به شيوه جذابي شعر و ادبيات را در ماجراهاي ديگر حل کرد تا مخاطب کمتر علاقهمند بتواند راحتتر با آن ارتباط برقرار کند. در نهايت کار يک بلد محلي يا تورليدر اين است که زبان شهر را گسترش دهد... . معمولا مسافر براي يک موضوع مشخص به بوشهر ميآيد، اما بلد محلي و تورليدر ميتوانند او را با موضوعات ديگري هم آشنا کند که کمتر توي رسانهها به آن پرداخته شده و از اين طريق زبان شهر را گسترش ميدهد.

- ديدن چه جاهايي در بوشهر را براي گردشگران، پيشنهاد ميدهيد؟

- طبعا بافت قديم، سواحل و نخلستانها اما اين همه ماجرا نيست، اينکه از چه پنجرهاي وارد هر يک از اين موضوعات شويم بسيار تعيين کننده است...  پيشنهادم اين است که اگر فرصت اين را ندارند که بارها به بوشهر بيايند با تورليدرها و بلد محليها همراه شوند... آنها ميتوانند چندين سفر را در يک سفر جمع کنند و از اين بابت به صرفه هم هست.

- رفتار مردم بوشهر با گردشگران چگونه است؟

- بسيار خوب، از اين بهتر نميشود، طوري که اين طرز برخورد خوب تبديل به يک جاذبه شده است.

- امکانات بوشهر براي جذب گردشگران ملي و بينالمللي چطور است؟

- امکاناتي وجود دارد و مشکلاتي هم هست... به نظرم فعلا مشکل اصلي گردشگري پيدا کردن آدمهاييست که اينکاره باشند... چند نفري هستند که شور و شوقي دارند براي ارتقا موضوع گردشگري، آيا در آينده اين تعداد آدم اينکاره بيشتر ميشوند يا کمتر نميدانم... بستگي دارد که مسئولان امر چگونه به اين موضوعات نگاه کنند.

- سخن پاياني؟

- قسمت دردناک ماجراي گردشگري اينه که اغلب مسافرها براي گفتگو با بوشهر به بوشهر نميآيند... حتي وقتي کنار دريا ايستادهاند سعي نميکنند صداي امواج دريا را بشنوند و هدفون بر گوش ميگذارند... بعضي وقتها خود قايقها موسيقي را بلند ميکنند و اگر گردشگري هم بخواهد صداي امواج را بشنود نميگذارند...  البته صداي دريا يک مثال است و اين شامل همه حوزههاي ديگر هم ميشود... عليرغم اينکه شاعران ما گفتهاند بسيار سفر بايد تا پخته شود خامي، مسئولان ما مقوله سفر را جدي نگرفتهاند و هيچ درسي در مدارس وجود ندارد که به مقوله سفر بپردازد... البته اگر درسي هم وجود داشت احتمالا در کسالت ذاتي اين شکل از مدرسه اثري نميکرد... خلاصه اينکه ماجراهاي گردشگري همهاش گل و بلبل نيست. بايد به قسمتهاي دردناک ماجرا هم نظري افکند  و بعد با مشاوره گرفتن از اينکارهها، براي حل اين موضوعات راههايي را يافت که جذاب و موثر باشد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1063)

 

مرتبط:
برچسب ها:
مصطفي غضنفري

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین