بيشترکه نگاه ميکنم ميبينم که مردم اين ديار همچون نياي خويش پاي در رکاب راستي گذاشتهاند تا به کژي نيارايند. نگاهم را اين بار از هر سو به سمت امواج ناآرام رها مي سازم، نيمه خوانان را مشعوف از دل درياييشان مي بينم که چه زيبا وحزنانگيز ميخوانند و پاسخ ميشنوند «هياما هياما ...» و اينجا کران تا بيکران رنج است و اندوهي که بغض نشود ...
تيم کلني يا منتخب بوشهر در دهه چهل (بين سال هاي 44 تا 47 )، اين بازي در يکي از ديدارهاي دوستانه با يک تيم از آبادان در فصل زمستان و در زمين بازي خاکي استاديوم قديمي شهر برگزار شده بود که اين لباس را تيم کلني يک بار استفاده کرده است.
رعنا قامتان شهر آفتاب
جميل رزمي
در قلمرو بيکران دلدادگي زنان و مرداني را ديدهام که راست قامت سر بر آسمان راستي ميسايند تا شايد خدا را بنده باشند، در اين سرزمين که مردمانش اين سخن حکيم را «دروغي نگوئيم در هيچ باب» الفباي خلقت خودمي پندارند شاهنامهوار سر به تقدس نيکان سه گانه سپردند تا فرزنداني را در دامان زنان نيک سرشت تربيت کنند که با غرور بر زمين تفته از گرماي هم نفس ديارشان گام بردارند تا اين حقيقت محض هويدا شود که چه اصالتي دارند اين مردم و اين عکس عجب قيامتي است، عجب عکسي، عجب رعنا قامتاني، عجب جواناني، عجب شهري را در خود نهفته دارد.
بيشترکه نگاه ميکنم ميبينم که مردم اين ديار همچون نياي خويش پاي در رکاب راستي گذاشتهاند تا به کژي نيارايند. نگاهم را اين بار از هر سو به سمت امواج ناآرام رها مي سازم، نيمه خوانان را مشعوف از دل درياييشان مي بينم که چه زيبا وحزنانگيز ميخوانند و پاسخ ميشنوند «هياما هياما ...»
و اينجا کران تا بيکران رنج است و اندوهي که بغض نشود ... .
باز به نقطه صفر مرزي مينگرم و دوباره ميبينم مردماني از سرزمينهاي شمالي ، آنان که شماليترين نقطه خليجفارس را سکنا گزيده اند، از همان تبار گيو وگودرزند، ساکنان سرزمين همسايه ديوار به ديوارخورشيد اين شهرعمارتهاي رنگينکمان، آرشوار، دل درگرو کرانههايي بستهاند که سياوش ها را در خود آرميده دارد.
اين نقطه از خاک خوب خدا، اين بندر مقدس و نجيب عجيب مردماني دارد که قناعت و مناعت را تعبيري دگرگونه مي خواهند و بس، عجب عکسي عجب قيامتي است اين عکس و عجب انديشه اي: «اسب سوداي دلم سينه درياتنگ است» و براي همين است که «ماهيها از هياهوي دريا گوشهاي خود را بر ساحل جا مي گذارند» و عجب شرم و حيايي دارند مردم اين بندر که پرده ميدرانند بر بيحياييها.
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1070)
آخرین اخبار
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
- به کوچههاي بوشهر گوش دهيد
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
پربیننده ترین
- آگوجيکا يا باغ ملي در بوشهر
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
- بوشهر؛ پايتخت موسيقي فاخر ايران / دکتر عباس حاتمي
- بازيکني که سوت پايان بازي را دوست نداشت
- ربع قرن انتشار نسیم جنوب؛ عليرغم کارشکني ها و سنگ اندازي ها
- بوشهر، شهر موسيقي است / اوکلو فرامرزي
- کوچه به انتها نرسيد
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- بوشهر، شهر هزارهاي دور
- روشنایی فانوس دریایی بوشهر، در یک عکس تاریخی
- نسيمي بر گرماي جنوب
- مژده مواجي، بوشهري مقيم آلمان در مصاحبه با نسيم جنوب:
- سير مطالعاتي تاريخ معاصر ايران
- تحمل نه شنيدن / حسين زيرراهي
- پيسوهاي کمياب (دلفين) در ساحل بوشهر ....