فرمانده پيشين پایگاه هوایی بوشهر :
نیروی هوایی حدود 96هزار نیرو داشت که یکمرتبه زمان جنگ به چیزی حدود 40هزارنفر رسیده بود و از نظر نفر نیرو و خلبان خیلی کاسته شده بود. اما با این وصف در روز نخست جنگ ایران با 321 سورتی پرواز انجام داد. در روز دوم حدود 298 سورتی انجام شد که این یک ...
فرمانده پيشين پایگاه هوایی بوشهر در گفتوگو با «شرق»:
ارتش با تمام توان جنگید
عكس:امير جديدي، شرق
روبهروی خلبانی کهنهکار نشستهام و با حوصلهای که كمتر در خودم ديدهام به حرفهایش گوش میدهم؛ آنقدر دقیق که فراموش میکنم دستگاه ضبط صوت حافظهاش پر شده و چند دقیقهای است چیزی ضبط نمیشود. علیرضا نمکیعراقی که دورهدیده آمریکاست میگوید: «تجربه جنگ باید چراغ راه فردایمان باشد.» او در ابتدای جنگ تحمیلی فرمانده گردان 61 نگهداری متمرکز بوشهر با درجه سرگردی بوده که بعد فرمانده گردان 61 پروازی پایگاه هوایی بوشهر میشود. سپس در طول جنگ رییس طرحهای عملیات هوایی استراتژیک تاکتیکی نهاجا و بعد جانشین فرمانده پایگاه هوایی بوشهر میشود؛ نهایتا هم تا پایان جنگ فرمانده پایگاه هوایی بوشهر میماند. بعد از جنگ هم مدیر اطلاعات عملیاتی نیروی هوایی و آخرین سمتش در ارتش جانشین معاون اطلاعات عملیاتی نیروی هوایی بوده است. حالا اما دوران بازنشستگی را به ثبت خاطرات به قول خودش ساعتبهساعت و روزبهروز نبردهای نیروی هوایی پرداخته؛ خاطراتی 13هزارصفحهای که در گنجه خانه سرهنگ جا داده شده و هنوز مجوز چاپ نگرفته است.
از ابتدای جنگ حضور داشتید؟
بله؛ از ابتدای جنگ تا پایان در جنگ حضور داشتم.
ابتدای جنگ سمتتان چه بود؟
فرمانده گردان 61 نیروهای متمرکز در بوشهر بودم.
چند سال بود که در ارتش خدمت میکردید؟
حدود 13سال بود که در نیروی هوایی خدمت میکردم.
مهمترین چالشتان در ابتدای جنگ چه موضوعاتی بود؟
چالشهای ما برمیگشت به انقلاب، چون سلسلهمراتب فرماندهی بهشدت آسیب دیده بود با همان انگیزههایی که بههرحال هیچ انقلابی ارتش کشورش را نگه نمیدارد؛ اما امام دستور داد که ارتش باید بماند. در نتیجه ارتش ماندگار شد اما برای اینکه ارتش دست به کودتا نزند و اتفاقی نیفتد، سلسلهمراتب فرماندهی را بهشدت تضعیف کردند. اما اولین بمب عراق که در بوشهر به زمین خورد بهیکباره یک یکپارچگی میان تمام نیروها ایجاد شد طوری که همان روز اول که بمب خورد بلافاصله ما چهار فروند هواپیما برای بمباران پایگاه هوایی شعیبیه فرستادیم.
یعنی بلافاصله پس از حمله عراق حمله کردید؟
بله، حدود ساعت دو بوشهر بمب خورد و ساعت چهار بچهها بلند شدند. بعد از آن پروازهای دفاعی تا فردا صبح صورت گرفت. بخش آسمان بوشهر، خارک و خوزستان بهعهده پایگاه هوایی بوشهر بود. صبح فردا هم آن حمله معروف انجام شد و در آن روز نیروی هوایی 321 سورتی پرواز انجام داد و میتوانم بگویم نصف آن سورتیهای پروازی در بمباران پایگاههای نظامی عراق حضور داشتند.
پایگاه هوایی بوشهر به دلیل حفاظت از اسکله نفتی خارک بسیار مهم بود آیا این موضوع کار را سختتر میکرد؟
بله؛ بهتدریج که جنگ پیش رفت این حساسیت در خارک خیلی زیاد شد. روزهای آغازین جنگ نیروی هوایی ناگزیر بود در زمین و دریا و هوا بجنگد و باید از ورود ارتش عراق به خاک ایران جلوگیری میکرد و در آن زمان نیروهای زمینی بهجز تیپ 92 زرهی و تیپ 37 زرهی و گردان 138 دستور داشتند در پادگانها باقی بمانند.
لشکر 92 زرهی خوزستان را میگویید؟
بله لشکری که در جریان کودتای نقاب آسیب جدی دیده بود. این تیپها نمیتوانستند جلوی لشکر عراق را بگیرند چون لشکر عراق با پنج لشکر، سه لشکر زرهی و دو لشکر مکانیزه به خوزستان حمله کرد و ایران نمیتوانست با این توان نیروی زمینی جلوی ارتش عراق را بگیرد و ناچار نیروی هوایی شروع بهکار کرد.
و نیروی هوایی روز اول جنگ را استارت زد.
بله؛ در همان روز اول نیروی هوایی ایران تمام پایگاههای هوایی عراق را بمباران کرد، روز دوم 60درصد از تولید سورتی پرواز در بوشهر به بمباران تانکها و یگانهای زرهی مکانیزه پیاده دشمن و 40درصد به بمبارانهای استراتژیک یعنی زدن پالایشگاهها، نیروگاهها و پلهای مواصلاتی و ارتباطی عراق. در نتیجه زمانی که تمام پالایشگاههای کشور عراق از بالا یعنی از کرکوک، موصل، خانقین و بصره و حلفاییه و الدوره و رومیله زده شد، ارتش کشور عراق بهطور کلی از نظر فرآوردههای نفتی به صفر رسید بهجز آن بخشی که در انبارها ذخیره داشت و پیشبینی کرده بود. زمانی که فرآوردههای نفتی در عراق کاهش پیدا کرد سوخت تانک، سوخت خودرو و انواع روغنها کم آمد و ارتش عراق ظرف یکهفته تا 10روز ناگزیر در خوزستان متوقف شد. یعنی لشکر زرهی عراق آمد که آبادان را محاصره کند اما در دارخوین متوقف شد و نتوانست جلوتر بیاید.
یعنی اینکه نیروی هوایی نقش برجستهای در جنگ داشت صحیح است؟
ارتش در طول جنگ با تمام توان جنگید و باید بدانیم که جنگ یک کار علمی و تخصصی است. اینکه نیروی هوایی بتواند بهتنهایی کاری را انجام دهد این دیدگاه صحیح نیست. متاسفانه آن سیاستمدارانی که نظامی نبودند و از کار جنگ سررشتهای نداشتند تصورشان این بود که نیروی هوایی ایران میتواند جلوی ارتش عراق را بگیرد. نیروی هوایی در کنار نیروی زمینی و دریایی میتوانست جلوی ارتش عراق را بگیرد اما در هفته اول جنگ تمام نیروگاههای عراق را زد بهطوری که عراق ناچار شد فرآوردههای نفتی را از عربستان، کویت و اردن وارد کند. نیروی هوایی حتی کاروان تانکرهای سوخت را میزد.
تا چه اندازه ارتش عراق میتوانست برای ایران خطرساز باشد؟
ارتش عراق در طول تاریخ یعنی از سال 1920 که پایهگذاری شد و با سههزار تانک که از جنگ جهانی اول انگلیسیها به آنجا آورده بودند شکل گرفته بود. یعنی پایه و اساس زندگی ارتش عراق با زرهی گذاشته شد. دشمن همیشگی ما ارتش عراق بوده و همین الان هم ما نمیتوانیم چشمهایمان را روی هم بگذاریم و ارتش عراق را نادیده بگیریم. ارتش عراق بهخاطر مسایل ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک با ایران دشمن است. ما در گذشته طرحهای مختلفی برای رویارویی با ارتش عراق داشتیم.
منظورتان قبل از انقلاب است؟
بله؛ زمانی که انقلاب پیروز شد تا چهار یا پنجماه بعد از انقلاب اصلا شورایعالی دفاع نداشتیم؛ شورایعالی انقلاب داشتیم. شورایعالی دفاع که بخواهد از کشور دفاع کند و بخواهد دکترین بدهد وجود نداشت. بعد از آن زمان این شورا تشکیل شد که طرحی برای نیروهای ارتش صادر کرد که برای نیروی هوایی طرح البرز، برای نیروی دریایی طرح ذوالفقار و برای نیروی زمینی طرح ابوذر نام گرفت.
آیا پس از این حمله ارتش ایران به خواستههایش رسیده بود؟
البته حمله هوایی ارتش ایران به عراق بسیار موثر و مهم بود چون با زدن پالایشگاهها انرژی عراق بهشدت کاهش یافت و در خوزستان متوقف و خطوط دفاعی ارتش ایران تشکیل شد و پس از آن برای بازپسگیری خاکهای گرفتهشده توسط عراق آماده شد.
چرا نیروی زمینی همزمان با نیروی هوایی وارد عمل نشده بود؟
متاسفانه فرماندهی ارتش ایران آقای سیدابوالحسن بنیصدر یک غیرنظامی بود و بهسختی ارتش توانست تمامی دستورات ایشان را انجام دهد. این موضوع مشکل اصلی ارتش با فرماندهی جنگ و فرماندهی کل قوا در ابتدای جنگ بود و آرامآرام این مشکلات برطرف شد و ایران توانست ارتش عراق را پس بزند. برای اولین بار عملیات ثامنالائمه که در همان عملیات 150 دستگاه تانک، 160 دستگاه خودرو و دهها ارابه توپ به غنیمت گرفته شد. یادم است که با همین تجهیزات سپاه یگانهای زرهی خود را تشکیل داد چون سپاه در آن زمان سلاح سنگین نداشت. بله ارتش با طرح و برنامه کار را شروع کرد و خوشبختانه کار را پایان داد.
از مهمترین عملیاتهای نیروی هوایی کمان 99 بوده در این مورد توضیح میدهید؟
دستور البرز که صادر شد، در آن فرمانده نیروی هوایی یک رمزی گذاشت که اگر من گوشی تلفن را از فرماندهی برداشتم و به یک پایگاه فرماندهی زنگ زدم و گفتم کمان آن فرمانده پایگاه باید بگوید 99.
و این پیام به چه معنا بود؟
این یعنی شناسایی دوجانبه انجام شده است. کمان 99 یعنی برابر دستورات به هدفهایتان حمله کنید که نیروی هوایی هم همین کار را انجام داد. دستور عملیات البرز بین عموم به کمان 99 معروف شد و کمان 99 نام عملیات نبود و رمز عملیات بود.
نام عملیات چه بود که با این رمز انجام شد؟
دستور نبرد البرز مانند دستور فتحالمبین که نامش کربلای 2 بود.
برخی کمان 99 را جزو منحصربهفردترین حملات هوایی دنیا میدانند. تا چه اندازه این حرف صدق میکند؟
عملیاتها بهصورت گسترده انجام میشد، ما در اولین عملیات حمله هوایی 321 سورتی پرواز داشتیم.
سورتی به چه معناست؟
سورتی یعنی یک هواپیما از زمین بلند شود و یک عملیات یا چند ماموریت را انجام دهد که این 321 سورتی تقریبا برابر با 40درصد از توان هوایی نیروی هوایی بود.
چرا 40درصد؛ خودتان میخواستید با این بخش از توانتان بجنگید؟
خیر، به یکباره در نیروی هوایی بسیاری از کارکنان به دلیل مسایل انقلاب یا رفتند یا بازخرید یا بازنشسته یا اخراج شدند.
پیش از این ماجرا نیروی هوایی چند نیرو داشت؟
نیروی هوایی حدود 96هزار نیرو داشت که یکمرتبه زمان جنگ به چیزی حدود 40هزارنفر رسیده بود و از نظر نفر نیرو و خلبان خیلی کاسته شده بود. اما با این وصف در روز نخست جنگ ایران با 321 سورتی پرواز انجام داد. در روز دوم حدود 298 سورتی انجام شد که این یک رقم بینظیر است.
اما عملیات هوایی عراق ناموفق بود.
بله 92 فروندی که دفعه اول حمله کردند صدمات خیلی جزیی وارد کردند ولی به پایگاههای دیگر هم صدماتی خورده شد كه بهسرعت ترمیم شد.
و ارتش پاسخی جدی به حمله عراق داد؟
بله اما نه پاسخ خیلی دندانشکن، میدانید که نیروی هوایی ایران دستور داشت برابر یورش هواپیمایی عراق پیشدستی نکند. ما حق پیشدستی نداشتیم، باید صبر میکردیم ارتش عراق ایران را بزند و بعد جوابش را بدهیم.
این یعنی ایران هرگز نمیخواست آغازکننده جنگ باشد؟
بله، در طرح البرز آمده بود که بهعلت جو سیاسی حاکم بر کشور نیروی هوایی جمهوریاسلامی ایران اجازه پیشدستی در حمله به عراق را ندارد. ایران هرگز نخواست جنگی آغاز شود.
مهمترین عملیاتهای نیروی هوایی به ابتدای جنگ بازمیگردد؟
ما در یکماهه اول جنگ 92 فروند هواپیمای جنگنده از دست دادیم. از 430 فروند هواپیمایی که داشتیم، در دوماهه جنگ این رقم به 113 فروند رسیده بود. هرچه جنگ طولانی میشد فشار به نیروی هوایی کاسته میشد چون در ابتدای جنگ نیروی هوایی خیلی درگیر شد و تخریب سنگینی هم در عراق ایجاد کرد. دقت کنید تمام نیروگاههای عراق بمباران شد طوری که عراق مجبور شد دومیلیون ژنراتور دستی برای تامین برق تهیه کند. در همان ابتدای جنگ در ماه ژوئن مجله آفریقای جوان نوشت وزیر انرژی ترکیه، بولین بنگل گفته بود از 350میلیونتن نفتی که سالانه به بندر یوموتالیک میرسید و توسط نفتکشها به سراسر جهان منتقل میشد به صفر رسیده است و این یعنی عراق دیگر نمیتوانست نفتی بفروشد.
یعنی میزان خسارتی که نیروی هوایی به ارتش عراق وارد کرد بیش از خسارتی بوده که دیده است؟
اگر چیزی بگویم بدون پژوهش است اما ما تخریب سنگینی در عراق ایجاد کردیم یعنی نیروی هوایی در همان روزهای ابتدایی جنگ تخریب سنگینی بر عراق تحمیل کرد.
و در کندروی عراق در حمله به ایران بسیار موثر بود؟
یکی از دوستان با من صحبت میکرد راجع به دفاع هوایی. به ایشان گفتم این حرف از روی وقوع حادثه نیست و من از روی احساسات این حرف را میزنم و الان میخواهم به شما آن را بگویم، به اعتقاد من اگر هواپیماهای اف-14 نبودند که برخی سیاستمداران در ابتدای انقلاب میخواستند اینها را باز پس دهند و قراردادهای ما را تماما لغو کردند، تمام قراردادهای نیروی هوایی مثل قرارداد خرید اف-16 و آواکس و موشکهای خاص دیگر. اگر هواپیمای اف-14 نبود چهبسا، آسیبپذیر میشدیم یعنی نقش هواپیماهای اف-14 در دفاع هوایی کشور تا این حد بود و من فکر میکنم نیروی هوایی با آن تخریبی که انجام داد بنیان ارتش عراق را از بین برد. ارتش ایران به اعتقاد من کاملا منطقی جنگید و زیر بار هیچ حرفی نرفت. اول جنگ میگفتند جنگ کلاسیک دیگر معنا ندارد و ما با چریکی جنگیدن ارتش عراق را از کشور بیرون میکنیم؛ مگر میشود با دو تا کلاشنیکف یک ارتشی که به چهارهزار تانک مجهز است را بیرون راند؟ ارتش جنگید و با حسابوکتاب و منطق و علم و دانش نظامیگری جنگید که توانست ارتش عراق را از کشور خارج کند. به اعتقاد من ارتش ایران ارتش سرافرازی است و شاید بتوان گفت به دلیل تخریبهایی که نیروی هوایی در عراق ایجاد کرد توان عراق به یکدهم آنچه بود تقلیل پیدا کرد و انرژی دیگری برای ارتش عراق نماند.
اشاره کردید ارتش جنگ را خوب شروع کرد و خوب تمام کرد میخواهم نگاهی به اواخر جنگ هم بیندازید؟
تا عملیات بیتالمقدس فرماندهی عملیاتها با ارتش یعنی سرهنگ علی صیاد شیرازی بود که ارتشی بود و دستورات از طریق ایشان صادر میشد، اگرچه برادران سپاهی هم در قرارگاهها بودند اما تمام تدابیر توسط ارتش صادر میشد. مثلا در عملیات فتحالمبین آن بمبارانهای سنگینی که نیروی هوایی انجام داد، بمبارانهایی که هربار 40 تن بمب روی سر عراقیها میریختند؛ بسیار در پیروزی نهایی اثرگذار بود. اما از بیتالمقدس بهبعد فرماندهی با سپاه بود و دیگر ارتش فرماندهی نداشت و ما همواره پشتیبانی میکردیم. در پایان جنگ در عملیات مرصاد هم ارتش با نیروهایی که به عراق رفته بودند و با ایران میجنگیدند مقابله کرد و شرکت فعال داشت. اما کار پایان جنگ بهعهده خود بلندپایگان کشور بود و خود آنها بودند که تصمیم گرفتند با پذیرش قطعنامه 598 به جنگ پایان دهند.
از مشکلاتی که نیروی هوایی با آن درگیر بود بحث تامین تجهیزات نظامی بود با این چالش چه میکردید؟
نیروی زمینی و دریایی هم با همین مشکل مواجه بود اما مهمتر از آنها نیروی هوایی بود چون نیروی هوایی همه چیز آن با تکنولوژی قرن بیستم درگیر بود. ما همان لاستیک را که چند تا پرواز میکند و اوت میشود در کشور نمیتوانستیم تولید کنیم. اما همین کمبودها باعث شد ارتش با صنعت پیوند بخورد و به تکنولوژی تولید بسیاری از این نیازها دست یافتیم. بهعنوان مثال ما هواپیماهای اف-4 و اف-14را داشتیم که میتوانستند تا 80 یا 90هزار پا بالا بروند اما لباس فضانوردی نداشتیم. اگر ما هم این لباسها را میداشتیم مثل خلبانهای عراقی که میرفتند در ارتفاع 75هزارپا بمب میریختند میرفتیم در 75هزارپا با گلوله میزدیم و میانداختیمشان.
و این موضوع چه آسیبی میرساند؟
اگر فشار کابین از ارتفاع 50هزارپایی از دست برود خون حباب حباب میشود و قلب بلافاصله میایستد و این مشکل باعث میشد که شهرهای کشور بمباران شوند. ارتش تا شب عملیات ثامنالائمه نیروی هوایی 25میلیونپوند بمب روی سر ارتش عراق ریخت و این 25میلیونپوند 13هزار تن بمب میشود، اگر شما بخواهید اینها را سوار تریلی کنید سه، چهارهزار تریلی میخواهد فقط با توجه به اینکه برخی بمبها بد بار هستند. این بمبها از ذاغه مهمات سوار شد. آوردند پای کار و بستند زیر طیاره و رفتند ریختند روی سر ارتش عراق. این رقم چیز کمی نیست و سیستم اتوماتیک لجستیک ارتش این بمبها را پای هواپیما رساند یا اینکه این همه سوخت را رساند یا این همه قطعات نایاب را از انبارها پیدا کرد و پای کار رساند. میدانید که نیروی هوایی اولین نیرویی است که در کشور مجهز به کامپیوتر مینفریند شد و بعد از نیروی هوایی وزارت دارایی گرفت. نیروی هوایی توسط این کامپیوتر میدانست که در کدام انبار در کدام قفسه چه قطعهای وجود دارد. بحثمیلیونها قطعه است. نیروی هوایی بهطور کلی با دانشی که در این سالها اندوخته بود مجهز شد به هواپیماهای جت و کامپیوتر در آن سالهایی که کامپیوتر اصلا وجود نداشت. از سالهای 1347 و 1348 از کامپیوتر استفاده میکرد و بر همین اساس در طول جنگ نیروی هوایی با دانشی که داشت شروع کرد به ساخت قطعاتی که تحریم بودیم و با احداث پایگاههایی در دنیا با حضورذهنی که بچهها داشتند بهعنوان مثال میتوانستند پنهانی یک رادار ارتفاعیاب تهیه کنند که این تلاشها در نیروی هوایی ستودنی است که حتما تاریخ درمورد اینها خواهد نوشت.
نیروی هوایی در طول جنگ چه تعداد از خلبانهایش را از دست داد؟
خلبانها افراد ویژهای هستند. دقت کنید استراتژی از جنس اندیشه است، تاکتیک از جنس پندار است. دقت داشته باشید که نیروی هوایی یک نیرو از جنس اندیشه است و با اندیشه آنان ایجاد شده است و نه با احساساتشان. با اندیشه انسانها این نیرو برای دفاع از کشور سازماندهی شده است. بهعنوان مثال از زمانی که یک خلبان وارد ارتش میشود تا زمانی که بخواهد یک عملیات بمباران در خاک دشمن انجام دهد هفت تا هشتسال طول میکشید الان فکر میکنم حدود 10سال طول میکشد. اگر شما خلبان جنگنده در نیروی هوایی نداشته باشید دیگر اسم آن نیرو نیست یک آژانس ترابری است و دیگر این نیرو جنگنده و رزمنده نیست. خلبان یک نقطه استراتژیک است و خیلی باید به آن اهمیت داده شود بنابراین باید بهترین آموزش را ببیند چون با جان انسانها سروکار دارد. نهتنها جان خودش که ممکن است هواپیما را داخل یک شهر بیندازد و صدنفر را بکشد، ضمن اینکه وسیله بسیار گرانبهایی به دست یک خلبان جوان سپرده میشد. زمانی که انقلاب پیروز شد در زمان جنگ تعدادشان از دوهزارو500 خلبان آماده جنگ به 700 تا 800نفر رسید.
البته با آغاز جنگ بسیاری از این افراد برگشتند؟
بله، تعداد زیادی پس از شروع جنگ به کشور برگشتند و جنگیدند و حتی شهید شدند. برای اینکه به دوستانشان بپیوندند و کمک کنند. این افراد را رها کرده بودند و به خارج از کشور رفته بودند اما با اینکه از نظر اقتصادی خیلی هم بهنفع این افراد بود بیرون از نیروی هوایی کار کنند اما باز برگشتند و جنگیدند.
میتوانید از افرادی که بازگشته بودند و شهید شدند نام ببرید؟
بله، شهید چنگیز سپهر و شهید غفور جدیاردبیلی اینها افرادی بسیار باتجربه و کارآزموده بودند. یا آقای نصرت دهقارقانی که اسیر شد با درجه سرگردی یا شهید سرگرد علی اقبالی که یکماه بعد از جنگ شهید شد با اینکه بسیار عملیات انجام داده بود در داخل خاک عراق و پایگاه هوایی کرکوک و موصل را کن فیکون کرده بود. شهید ابراهیم دلهامد پاکسازی شده بود و برگشته بود و میگفت نه حقوق میخواهم نه پول فقط میخواهم برای وطنم بجنگم.
از عملیاتهای مهم نیروی هوایی برهمزدن نشست سران غیرمتعهدها در عراق بود. شما در این عملیات همکاری داشتید؟
من طراح این عملیات بودم و اعلام کردم که باید با 14 یا 15 فروند عملیات این کار را انجام دهیم اما به این دلیل که فرمانده آن زمان فرد متخصصی نبود گفت باید با دو فروند هواپیما حمله کنیم و مسوولیت این کار را هم محمود اسکندری و عباس دوران انجام دادند که عباس دوران را زدند و محمود را هم زدند و هواپیمای آسیبدیده را با آن وضعیت در ایران نشاند. به جرات میگویم اگر فرد دیگری بهجز محمود بود نمیتوانست هواپیما را برگرداند.
آن زمان چه کسی فرمانده بود؟
سرهنگ محمدحسن معینیپور که در آن زمان خیلیها را بازنشسته کرد که از خودش ارشدتر بودند. افرادی که معلم ما بودند و نبودشان تا مدتها برای نیروی هوایی مشکل ایجاد کرد.
دلیل موفقیت نیروی هوایی در جنگ را چه میدانید؟
من گمان میکنم چون نیروی هوایی آموزشدیده و فرهیخته بود وظیفهای که برعهده داشت بهخوبی انجام داد.
چه اصلی در ارتش بسیار مهم است و موجب موفقیت شد؟
در ارتش آییننامه بسیار مهم است و فرمانده هیچ وظیفهای جز اجرای قانون ندارد اما دستور فرمانده فراتر از آییننامه و قانون است. به همین دلیل فرمانده نقش معلم را دارد و اصولا کار ارتش کار استاد و شاگردی است. ما اگر میخواهیم در نیروی هوایی در آینده موفق باشیم از این جنگ که هزارمیلیارددلار خسارت دیدیم باید تجربه بگیریم و دو کلمه را در ارتش باید حفظ کنیم فرمانده و قانون. باید بکوشیم و مطلقا جایگاه فرماندهی را حفظ کنیم من همین حرف را میتوانم بزنم.
نگاهتان به تجربه جنگ چیست؟
به اعتقاد من جنگ یک مقوله الهی نیست و یک اتفاق انسانی است و انسان جنگ را اختراع کرده است. اینکه انسان بیاید و این کار خود را توجیه کند درست نیست.
نام کتابی که نوشتهاید چیست؟
تاریخ نبردهای هوایی دفاعمقدس.
چرا تاکنون چاپ نشده است؟
اجازه چاپ ندادند.
کمی درمورد کتابتان بگویید؟
یک مجموعه 12جلدی است که رویهمرفته 13هزار صفحه است.
نمیشود آن بخشها را حذف کنید تا این مجموعه اجازه چاپ بگیرد؟
مواردی که میگویند انتشار آن به مصلحت نیست بسیار کم است اما حذف آنها ارزش کار ارتش را از بین میبرد. روزی فرزندانم این مجموعه را چاپ میکنند. باید تلاش کنیم جنگی دوباره اتفاق نیفتد و دقت کنیم زیرا ممکن است بهخاطر یک حرف رییسجمهوری یا وزیر خارجه یک ملت آسیب ببیند. تجربه جنگ باید چراغ راه ما برای آینده قرار بگیرد.
از ابتدای جنگ حضور داشتید؟
بله؛ از ابتدای جنگ تا پایان در جنگ حضور داشتم.
ابتدای جنگ سمتتان چه بود؟
فرمانده گردان 61 نیروهای متمرکز در بوشهر بودم.
چند سال بود که در ارتش خدمت میکردید؟
حدود 13سال بود که در نیروی هوایی خدمت میکردم.
مهمترین چالشتان در ابتدای جنگ چه موضوعاتی بود؟
چالشهای ما برمیگشت به انقلاب، چون سلسلهمراتب فرماندهی بهشدت آسیب دیده بود با همان انگیزههایی که بههرحال هیچ انقلابی ارتش کشورش را نگه نمیدارد؛ اما امام دستور داد که ارتش باید بماند. در نتیجه ارتش ماندگار شد اما برای اینکه ارتش دست به کودتا نزند و اتفاقی نیفتد، سلسلهمراتب فرماندهی را بهشدت تضعیف کردند. اما اولین بمب عراق که در بوشهر به زمین خورد بهیکباره یک یکپارچگی میان تمام نیروها ایجاد شد طوری که همان روز اول که بمب خورد بلافاصله ما چهار فروند هواپیما برای بمباران پایگاه هوایی شعیبیه فرستادیم.
یعنی بلافاصله پس از حمله عراق حمله کردید؟
بله، حدود ساعت دو بوشهر بمب خورد و ساعت چهار بچهها بلند شدند. بعد از آن پروازهای دفاعی تا فردا صبح صورت گرفت. بخش آسمان بوشهر، خارک و خوزستان بهعهده پایگاه هوایی بوشهر بود. صبح فردا هم آن حمله معروف انجام شد و در آن روز نیروی هوایی 321 سورتی پرواز انجام داد و میتوانم بگویم نصف آن سورتیهای پروازی در بمباران پایگاههای نظامی عراق حضور داشتند.
پایگاه هوایی بوشهر به دلیل حفاظت از اسکله نفتی خارک بسیار مهم بود آیا این موضوع کار را سختتر میکرد؟
بله؛ بهتدریج که جنگ پیش رفت این حساسیت در خارک خیلی زیاد شد. روزهای آغازین جنگ نیروی هوایی ناگزیر بود در زمین و دریا و هوا بجنگد و باید از ورود ارتش عراق به خاک ایران جلوگیری میکرد و در آن زمان نیروهای زمینی بهجز تیپ 92 زرهی و تیپ 37 زرهی و گردان 138 دستور داشتند در پادگانها باقی بمانند.
لشکر 92 زرهی خوزستان را میگویید؟
بله لشکری که در جریان کودتای نقاب آسیب جدی دیده بود. این تیپها نمیتوانستند جلوی لشکر عراق را بگیرند چون لشکر عراق با پنج لشکر، سه لشکر زرهی و دو لشکر مکانیزه به خوزستان حمله کرد و ایران نمیتوانست با این توان نیروی زمینی جلوی ارتش عراق را بگیرد و ناچار نیروی هوایی شروع بهکار کرد.
و نیروی هوایی روز اول جنگ را استارت زد.
بله؛ در همان روز اول نیروی هوایی ایران تمام پایگاههای هوایی عراق را بمباران کرد، روز دوم 60درصد از تولید سورتی پرواز در بوشهر به بمباران تانکها و یگانهای زرهی مکانیزه پیاده دشمن و 40درصد به بمبارانهای استراتژیک یعنی زدن پالایشگاهها، نیروگاهها و پلهای مواصلاتی و ارتباطی عراق. در نتیجه زمانی که تمام پالایشگاههای کشور عراق از بالا یعنی از کرکوک، موصل، خانقین و بصره و حلفاییه و الدوره و رومیله زده شد، ارتش کشور عراق بهطور کلی از نظر فرآوردههای نفتی به صفر رسید بهجز آن بخشی که در انبارها ذخیره داشت و پیشبینی کرده بود. زمانی که فرآوردههای نفتی در عراق کاهش پیدا کرد سوخت تانک، سوخت خودرو و انواع روغنها کم آمد و ارتش عراق ظرف یکهفته تا 10روز ناگزیر در خوزستان متوقف شد. یعنی لشکر زرهی عراق آمد که آبادان را محاصره کند اما در دارخوین متوقف شد و نتوانست جلوتر بیاید.
یعنی اینکه نیروی هوایی نقش برجستهای در جنگ داشت صحیح است؟
ارتش در طول جنگ با تمام توان جنگید و باید بدانیم که جنگ یک کار علمی و تخصصی است. اینکه نیروی هوایی بتواند بهتنهایی کاری را انجام دهد این دیدگاه صحیح نیست. متاسفانه آن سیاستمدارانی که نظامی نبودند و از کار جنگ سررشتهای نداشتند تصورشان این بود که نیروی هوایی ایران میتواند جلوی ارتش عراق را بگیرد. نیروی هوایی در کنار نیروی زمینی و دریایی میتوانست جلوی ارتش عراق را بگیرد اما در هفته اول جنگ تمام نیروگاههای عراق را زد بهطوری که عراق ناچار شد فرآوردههای نفتی را از عربستان، کویت و اردن وارد کند. نیروی هوایی حتی کاروان تانکرهای سوخت را میزد.
تا چه اندازه ارتش عراق میتوانست برای ایران خطرساز باشد؟
ارتش عراق در طول تاریخ یعنی از سال 1920 که پایهگذاری شد و با سههزار تانک که از جنگ جهانی اول انگلیسیها به آنجا آورده بودند شکل گرفته بود. یعنی پایه و اساس زندگی ارتش عراق با زرهی گذاشته شد. دشمن همیشگی ما ارتش عراق بوده و همین الان هم ما نمیتوانیم چشمهایمان را روی هم بگذاریم و ارتش عراق را نادیده بگیریم. ارتش عراق بهخاطر مسایل ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک با ایران دشمن است. ما در گذشته طرحهای مختلفی برای رویارویی با ارتش عراق داشتیم.
منظورتان قبل از انقلاب است؟
بله؛ زمانی که انقلاب پیروز شد تا چهار یا پنجماه بعد از انقلاب اصلا شورایعالی دفاع نداشتیم؛ شورایعالی انقلاب داشتیم. شورایعالی دفاع که بخواهد از کشور دفاع کند و بخواهد دکترین بدهد وجود نداشت. بعد از آن زمان این شورا تشکیل شد که طرحی برای نیروهای ارتش صادر کرد که برای نیروی هوایی طرح البرز، برای نیروی دریایی طرح ذوالفقار و برای نیروی زمینی طرح ابوذر نام گرفت.
آیا پس از این حمله ارتش ایران به خواستههایش رسیده بود؟
البته حمله هوایی ارتش ایران به عراق بسیار موثر و مهم بود چون با زدن پالایشگاهها انرژی عراق بهشدت کاهش یافت و در خوزستان متوقف و خطوط دفاعی ارتش ایران تشکیل شد و پس از آن برای بازپسگیری خاکهای گرفتهشده توسط عراق آماده شد.
چرا نیروی زمینی همزمان با نیروی هوایی وارد عمل نشده بود؟
متاسفانه فرماندهی ارتش ایران آقای سیدابوالحسن بنیصدر یک غیرنظامی بود و بهسختی ارتش توانست تمامی دستورات ایشان را انجام دهد. این موضوع مشکل اصلی ارتش با فرماندهی جنگ و فرماندهی کل قوا در ابتدای جنگ بود و آرامآرام این مشکلات برطرف شد و ایران توانست ارتش عراق را پس بزند. برای اولین بار عملیات ثامنالائمه که در همان عملیات 150 دستگاه تانک، 160 دستگاه خودرو و دهها ارابه توپ به غنیمت گرفته شد. یادم است که با همین تجهیزات سپاه یگانهای زرهی خود را تشکیل داد چون سپاه در آن زمان سلاح سنگین نداشت. بله ارتش با طرح و برنامه کار را شروع کرد و خوشبختانه کار را پایان داد.
از مهمترین عملیاتهای نیروی هوایی کمان 99 بوده در این مورد توضیح میدهید؟
دستور البرز که صادر شد، در آن فرمانده نیروی هوایی یک رمزی گذاشت که اگر من گوشی تلفن را از فرماندهی برداشتم و به یک پایگاه فرماندهی زنگ زدم و گفتم کمان آن فرمانده پایگاه باید بگوید 99.
و این پیام به چه معنا بود؟
این یعنی شناسایی دوجانبه انجام شده است. کمان 99 یعنی برابر دستورات به هدفهایتان حمله کنید که نیروی هوایی هم همین کار را انجام داد. دستور عملیات البرز بین عموم به کمان 99 معروف شد و کمان 99 نام عملیات نبود و رمز عملیات بود.
نام عملیات چه بود که با این رمز انجام شد؟
دستور نبرد البرز مانند دستور فتحالمبین که نامش کربلای 2 بود.
برخی کمان 99 را جزو منحصربهفردترین حملات هوایی دنیا میدانند. تا چه اندازه این حرف صدق میکند؟
عملیاتها بهصورت گسترده انجام میشد، ما در اولین عملیات حمله هوایی 321 سورتی پرواز داشتیم.
سورتی به چه معناست؟
سورتی یعنی یک هواپیما از زمین بلند شود و یک عملیات یا چند ماموریت را انجام دهد که این 321 سورتی تقریبا برابر با 40درصد از توان هوایی نیروی هوایی بود.
چرا 40درصد؛ خودتان میخواستید با این بخش از توانتان بجنگید؟
خیر، به یکباره در نیروی هوایی بسیاری از کارکنان به دلیل مسایل انقلاب یا رفتند یا بازخرید یا بازنشسته یا اخراج شدند.
پیش از این ماجرا نیروی هوایی چند نیرو داشت؟
نیروی هوایی حدود 96هزار نیرو داشت که یکمرتبه زمان جنگ به چیزی حدود 40هزارنفر رسیده بود و از نظر نفر نیرو و خلبان خیلی کاسته شده بود. اما با این وصف در روز نخست جنگ ایران با 321 سورتی پرواز انجام داد. در روز دوم حدود 298 سورتی انجام شد که این یک رقم بینظیر است.
اما عملیات هوایی عراق ناموفق بود.
بله 92 فروندی که دفعه اول حمله کردند صدمات خیلی جزیی وارد کردند ولی به پایگاههای دیگر هم صدماتی خورده شد كه بهسرعت ترمیم شد.
و ارتش پاسخی جدی به حمله عراق داد؟
بله اما نه پاسخ خیلی دندانشکن، میدانید که نیروی هوایی ایران دستور داشت برابر یورش هواپیمایی عراق پیشدستی نکند. ما حق پیشدستی نداشتیم، باید صبر میکردیم ارتش عراق ایران را بزند و بعد جوابش را بدهیم.
این یعنی ایران هرگز نمیخواست آغازکننده جنگ باشد؟
بله، در طرح البرز آمده بود که بهعلت جو سیاسی حاکم بر کشور نیروی هوایی جمهوریاسلامی ایران اجازه پیشدستی در حمله به عراق را ندارد. ایران هرگز نخواست جنگی آغاز شود.
مهمترین عملیاتهای نیروی هوایی به ابتدای جنگ بازمیگردد؟
ما در یکماهه اول جنگ 92 فروند هواپیمای جنگنده از دست دادیم. از 430 فروند هواپیمایی که داشتیم، در دوماهه جنگ این رقم به 113 فروند رسیده بود. هرچه جنگ طولانی میشد فشار به نیروی هوایی کاسته میشد چون در ابتدای جنگ نیروی هوایی خیلی درگیر شد و تخریب سنگینی هم در عراق ایجاد کرد. دقت کنید تمام نیروگاههای عراق بمباران شد طوری که عراق مجبور شد دومیلیون ژنراتور دستی برای تامین برق تهیه کند. در همان ابتدای جنگ در ماه ژوئن مجله آفریقای جوان نوشت وزیر انرژی ترکیه، بولین بنگل گفته بود از 350میلیونتن نفتی که سالانه به بندر یوموتالیک میرسید و توسط نفتکشها به سراسر جهان منتقل میشد به صفر رسیده است و این یعنی عراق دیگر نمیتوانست نفتی بفروشد.
یعنی میزان خسارتی که نیروی هوایی به ارتش عراق وارد کرد بیش از خسارتی بوده که دیده است؟
اگر چیزی بگویم بدون پژوهش است اما ما تخریب سنگینی در عراق ایجاد کردیم یعنی نیروی هوایی در همان روزهای ابتدایی جنگ تخریب سنگینی بر عراق تحمیل کرد.
و در کندروی عراق در حمله به ایران بسیار موثر بود؟
یکی از دوستان با من صحبت میکرد راجع به دفاع هوایی. به ایشان گفتم این حرف از روی وقوع حادثه نیست و من از روی احساسات این حرف را میزنم و الان میخواهم به شما آن را بگویم، به اعتقاد من اگر هواپیماهای اف-14 نبودند که برخی سیاستمداران در ابتدای انقلاب میخواستند اینها را باز پس دهند و قراردادهای ما را تماما لغو کردند، تمام قراردادهای نیروی هوایی مثل قرارداد خرید اف-16 و آواکس و موشکهای خاص دیگر. اگر هواپیمای اف-14 نبود چهبسا، آسیبپذیر میشدیم یعنی نقش هواپیماهای اف-14 در دفاع هوایی کشور تا این حد بود و من فکر میکنم نیروی هوایی با آن تخریبی که انجام داد بنیان ارتش عراق را از بین برد. ارتش ایران به اعتقاد من کاملا منطقی جنگید و زیر بار هیچ حرفی نرفت. اول جنگ میگفتند جنگ کلاسیک دیگر معنا ندارد و ما با چریکی جنگیدن ارتش عراق را از کشور بیرون میکنیم؛ مگر میشود با دو تا کلاشنیکف یک ارتشی که به چهارهزار تانک مجهز است را بیرون راند؟ ارتش جنگید و با حسابوکتاب و منطق و علم و دانش نظامیگری جنگید که توانست ارتش عراق را از کشور خارج کند. به اعتقاد من ارتش ایران ارتش سرافرازی است و شاید بتوان گفت به دلیل تخریبهایی که نیروی هوایی در عراق ایجاد کرد توان عراق به یکدهم آنچه بود تقلیل پیدا کرد و انرژی دیگری برای ارتش عراق نماند.
اشاره کردید ارتش جنگ را خوب شروع کرد و خوب تمام کرد میخواهم نگاهی به اواخر جنگ هم بیندازید؟
تا عملیات بیتالمقدس فرماندهی عملیاتها با ارتش یعنی سرهنگ علی صیاد شیرازی بود که ارتشی بود و دستورات از طریق ایشان صادر میشد، اگرچه برادران سپاهی هم در قرارگاهها بودند اما تمام تدابیر توسط ارتش صادر میشد. مثلا در عملیات فتحالمبین آن بمبارانهای سنگینی که نیروی هوایی انجام داد، بمبارانهایی که هربار 40 تن بمب روی سر عراقیها میریختند؛ بسیار در پیروزی نهایی اثرگذار بود. اما از بیتالمقدس بهبعد فرماندهی با سپاه بود و دیگر ارتش فرماندهی نداشت و ما همواره پشتیبانی میکردیم. در پایان جنگ در عملیات مرصاد هم ارتش با نیروهایی که به عراق رفته بودند و با ایران میجنگیدند مقابله کرد و شرکت فعال داشت. اما کار پایان جنگ بهعهده خود بلندپایگان کشور بود و خود آنها بودند که تصمیم گرفتند با پذیرش قطعنامه 598 به جنگ پایان دهند.
از مشکلاتی که نیروی هوایی با آن درگیر بود بحث تامین تجهیزات نظامی بود با این چالش چه میکردید؟
نیروی زمینی و دریایی هم با همین مشکل مواجه بود اما مهمتر از آنها نیروی هوایی بود چون نیروی هوایی همه چیز آن با تکنولوژی قرن بیستم درگیر بود. ما همان لاستیک را که چند تا پرواز میکند و اوت میشود در کشور نمیتوانستیم تولید کنیم. اما همین کمبودها باعث شد ارتش با صنعت پیوند بخورد و به تکنولوژی تولید بسیاری از این نیازها دست یافتیم. بهعنوان مثال ما هواپیماهای اف-4 و اف-14را داشتیم که میتوانستند تا 80 یا 90هزار پا بالا بروند اما لباس فضانوردی نداشتیم. اگر ما هم این لباسها را میداشتیم مثل خلبانهای عراقی که میرفتند در ارتفاع 75هزارپا بمب میریختند میرفتیم در 75هزارپا با گلوله میزدیم و میانداختیمشان.
و این موضوع چه آسیبی میرساند؟
اگر فشار کابین از ارتفاع 50هزارپایی از دست برود خون حباب حباب میشود و قلب بلافاصله میایستد و این مشکل باعث میشد که شهرهای کشور بمباران شوند. ارتش تا شب عملیات ثامنالائمه نیروی هوایی 25میلیونپوند بمب روی سر ارتش عراق ریخت و این 25میلیونپوند 13هزار تن بمب میشود، اگر شما بخواهید اینها را سوار تریلی کنید سه، چهارهزار تریلی میخواهد فقط با توجه به اینکه برخی بمبها بد بار هستند. این بمبها از ذاغه مهمات سوار شد. آوردند پای کار و بستند زیر طیاره و رفتند ریختند روی سر ارتش عراق. این رقم چیز کمی نیست و سیستم اتوماتیک لجستیک ارتش این بمبها را پای هواپیما رساند یا اینکه این همه سوخت را رساند یا این همه قطعات نایاب را از انبارها پیدا کرد و پای کار رساند. میدانید که نیروی هوایی اولین نیرویی است که در کشور مجهز به کامپیوتر مینفریند شد و بعد از نیروی هوایی وزارت دارایی گرفت. نیروی هوایی توسط این کامپیوتر میدانست که در کدام انبار در کدام قفسه چه قطعهای وجود دارد. بحثمیلیونها قطعه است. نیروی هوایی بهطور کلی با دانشی که در این سالها اندوخته بود مجهز شد به هواپیماهای جت و کامپیوتر در آن سالهایی که کامپیوتر اصلا وجود نداشت. از سالهای 1347 و 1348 از کامپیوتر استفاده میکرد و بر همین اساس در طول جنگ نیروی هوایی با دانشی که داشت شروع کرد به ساخت قطعاتی که تحریم بودیم و با احداث پایگاههایی در دنیا با حضورذهنی که بچهها داشتند بهعنوان مثال میتوانستند پنهانی یک رادار ارتفاعیاب تهیه کنند که این تلاشها در نیروی هوایی ستودنی است که حتما تاریخ درمورد اینها خواهد نوشت.
نیروی هوایی در طول جنگ چه تعداد از خلبانهایش را از دست داد؟
خلبانها افراد ویژهای هستند. دقت کنید استراتژی از جنس اندیشه است، تاکتیک از جنس پندار است. دقت داشته باشید که نیروی هوایی یک نیرو از جنس اندیشه است و با اندیشه آنان ایجاد شده است و نه با احساساتشان. با اندیشه انسانها این نیرو برای دفاع از کشور سازماندهی شده است. بهعنوان مثال از زمانی که یک خلبان وارد ارتش میشود تا زمانی که بخواهد یک عملیات بمباران در خاک دشمن انجام دهد هفت تا هشتسال طول میکشید الان فکر میکنم حدود 10سال طول میکشد. اگر شما خلبان جنگنده در نیروی هوایی نداشته باشید دیگر اسم آن نیرو نیست یک آژانس ترابری است و دیگر این نیرو جنگنده و رزمنده نیست. خلبان یک نقطه استراتژیک است و خیلی باید به آن اهمیت داده شود بنابراین باید بهترین آموزش را ببیند چون با جان انسانها سروکار دارد. نهتنها جان خودش که ممکن است هواپیما را داخل یک شهر بیندازد و صدنفر را بکشد، ضمن اینکه وسیله بسیار گرانبهایی به دست یک خلبان جوان سپرده میشد. زمانی که انقلاب پیروز شد در زمان جنگ تعدادشان از دوهزارو500 خلبان آماده جنگ به 700 تا 800نفر رسید.
البته با آغاز جنگ بسیاری از این افراد برگشتند؟
بله، تعداد زیادی پس از شروع جنگ به کشور برگشتند و جنگیدند و حتی شهید شدند. برای اینکه به دوستانشان بپیوندند و کمک کنند. این افراد را رها کرده بودند و به خارج از کشور رفته بودند اما با اینکه از نظر اقتصادی خیلی هم بهنفع این افراد بود بیرون از نیروی هوایی کار کنند اما باز برگشتند و جنگیدند.
میتوانید از افرادی که بازگشته بودند و شهید شدند نام ببرید؟
بله، شهید چنگیز سپهر و شهید غفور جدیاردبیلی اینها افرادی بسیار باتجربه و کارآزموده بودند. یا آقای نصرت دهقارقانی که اسیر شد با درجه سرگردی یا شهید سرگرد علی اقبالی که یکماه بعد از جنگ شهید شد با اینکه بسیار عملیات انجام داده بود در داخل خاک عراق و پایگاه هوایی کرکوک و موصل را کن فیکون کرده بود. شهید ابراهیم دلهامد پاکسازی شده بود و برگشته بود و میگفت نه حقوق میخواهم نه پول فقط میخواهم برای وطنم بجنگم.
از عملیاتهای مهم نیروی هوایی برهمزدن نشست سران غیرمتعهدها در عراق بود. شما در این عملیات همکاری داشتید؟
من طراح این عملیات بودم و اعلام کردم که باید با 14 یا 15 فروند عملیات این کار را انجام دهیم اما به این دلیل که فرمانده آن زمان فرد متخصصی نبود گفت باید با دو فروند هواپیما حمله کنیم و مسوولیت این کار را هم محمود اسکندری و عباس دوران انجام دادند که عباس دوران را زدند و محمود را هم زدند و هواپیمای آسیبدیده را با آن وضعیت در ایران نشاند. به جرات میگویم اگر فرد دیگری بهجز محمود بود نمیتوانست هواپیما را برگرداند.
آن زمان چه کسی فرمانده بود؟
سرهنگ محمدحسن معینیپور که در آن زمان خیلیها را بازنشسته کرد که از خودش ارشدتر بودند. افرادی که معلم ما بودند و نبودشان تا مدتها برای نیروی هوایی مشکل ایجاد کرد.
دلیل موفقیت نیروی هوایی در جنگ را چه میدانید؟
من گمان میکنم چون نیروی هوایی آموزشدیده و فرهیخته بود وظیفهای که برعهده داشت بهخوبی انجام داد.
چه اصلی در ارتش بسیار مهم است و موجب موفقیت شد؟
در ارتش آییننامه بسیار مهم است و فرمانده هیچ وظیفهای جز اجرای قانون ندارد اما دستور فرمانده فراتر از آییننامه و قانون است. به همین دلیل فرمانده نقش معلم را دارد و اصولا کار ارتش کار استاد و شاگردی است. ما اگر میخواهیم در نیروی هوایی در آینده موفق باشیم از این جنگ که هزارمیلیارددلار خسارت دیدیم باید تجربه بگیریم و دو کلمه را در ارتش باید حفظ کنیم فرمانده و قانون. باید بکوشیم و مطلقا جایگاه فرماندهی را حفظ کنیم من همین حرف را میتوانم بزنم.
نگاهتان به تجربه جنگ چیست؟
به اعتقاد من جنگ یک مقوله الهی نیست و یک اتفاق انسانی است و انسان جنگ را اختراع کرده است. اینکه انسان بیاید و این کار خود را توجیه کند درست نیست.
نام کتابی که نوشتهاید چیست؟
تاریخ نبردهای هوایی دفاعمقدس.
چرا تاکنون چاپ نشده است؟
اجازه چاپ ندادند.
کمی درمورد کتابتان بگویید؟
یک مجموعه 12جلدی است که رویهمرفته 13هزار صفحه است.
نمیشود آن بخشها را حذف کنید تا این مجموعه اجازه چاپ بگیرد؟
مواردی که میگویند انتشار آن به مصلحت نیست بسیار کم است اما حذف آنها ارزش کار ارتش را از بین میبرد. روزی فرزندانم این مجموعه را چاپ میکنند. باید تلاش کنیم جنگی دوباره اتفاق نیفتد و دقت کنیم زیرا ممکن است بهخاطر یک حرف رییسجمهوری یا وزیر خارجه یک ملت آسیب ببیند. تجربه جنگ باید چراغ راه ما برای آینده قرار بگیرد.
برچسب ها:
پایگاه هوائی بوشهر
نظرات کاربران
محمد مهدی بيش از 9 سال قبل گفت:
باسلام به جناب نمکی پدر من از پرسنل رسته فنی و جز اولین کارشناسان فنی اف ۴استخدام ارتش شدند ولی متاسفانه هیچ وقت از پرسنل رسته فنی هیچ صحبتی نمیشود گمان نمیکنم رسته فنی ها نقش کمی در نیروی هوایی داشتند ولی فقط و فقط از خلبانان صحبت میشود بله دراین شکی نیست که خلبانان خیلی زیاد تاثیرگذاربودند ولی انصاف این نیست
محمد مهدی بيش از 9 سال قبل گفت:
پدر بنده در دوران جنگ در پایگاه بوشهر خدمت میکردند به مدت دوسال از پنجاه ونه تا شصت ویک رییس خط پرواز پایگاه بودند
آخرین اخبار
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
- به کوچههاي بوشهر گوش دهيد
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
پربیننده ترین
- عشق ننه معصومه، بوشهر هست
- سبدی موثر با شیوه توزیع نامناسب
- بانگ آمد که علی را کشتند
- معماری بومی بافت تاریخی بندر بوشهر
- مزاحم تلفنی بیش از ۱۰۰۰ بار با اورژانس جم تماس گرفت
- «نسيم جنوب»، در خدمت گسترش و نشر حقيقت
- ترس از شکست
- چرا اختتاميه فستيوال موسيقي «کوچه» برگزار نشد؟
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- نگرانی از فروش پروانه کشتی رافائل در بوشهر
- تصاویری از تفریح شبانه بوشهری ها
- استقبال بالای میهمانان نوروزی از توربوشهرگردی شهرداری بوشهر+تصاویر
- فضا برای مشارکت جوانان در توسعه استان بوشهر فراهم شود
- دیدار نوروزی اهل فرهنگ با ایرج شمسی زاده + تصاویر
- دلایلی در درستی انتخاب حجت الاسلام خدری کاندیدای مورد جمایت شورای سیاستگزاری اصلاح طلبان