اتفاق در فرودگاه در هنگام استقبال از رییسجمهوری، یادآور اتفاقات دوران اصلاحات بود. جماعتی اندک اما خشمگین به فرودگاه مهرآباد رفتند و با کفش و سنگ از رییسجمهوری استقبال کردند. جماعت اندکی که در هشت سال دولت اصلاحات نیز در تمامی مراسمها...
بها - ریحانه طباطبایی : مجلس قول داده بود پرونده خودسرها را خواهد بست. اما به نظر میرسد این پرونده حالاحالاها قصد بسته شدن ندارد و فقط از دولتی به دولت دیگر تغییر موضع میدهد. روز گذشته حسن روحانی رییسجمهوری ایران، پس از سفر چند روزه به مقر سازمان ملل، به ایران بازگشت. سفر او از دید تندروهای داخل کشور، تا لحظات پایانی حماسه بود و اوج اقتدار ملی را به نمایش گذاشت، اما درست در لحظاتی که روحانی در حال ترک نیویورک بود، زنگ تلفن به صدا در آمد. پشت خط رییسجمهوری آمریکا بود که میخواست با رییسجمهوری ایران صحبت کند. این مکالمه پس از 34 سال قطع رابطه صورت گرفت و انتشار خبر آن، موجی از امید و شادی در میان بسیاری از ایرانیان به وجود آورد، شادیای که در فضای مجازی به خوبی نمایان بود. اما در این بین دو گروه از این مکالمه تاریخی بهشدت عصبانی شدند، نخست آنانکه در ایران خودسر و تندرو خوانده میشوند و دیگری تندروهای اسراییلی و لابیهای صهیونیست در آمریکا.
خودسرها در رسانه
رییسجمهوری، در هواپیما به سمت ایران در حرکت بود. خبری در فضای مجازی و به صورت پیامک دست به دست شد، شنبه ساعت 11 فرودگاه مهرآباد، برای استقبال از رییسجمهوری مردمی، همه بیایید. اما کمی این سوتر، خبری از استقبال نبود. در مقابل این موج شادی، خودسرهایی حضور داشتند که زمانی نزدیک به هشت سال امکان حضور خیابانی نداشته و نمیتوانستند در خیابان خواستههای خود را دنبال کنند. آنها به فضای مجازی پناه آوردهاند، وبلاگ دارند، در گوگل پلاس و سایتهای خبری رسوخ کرده و هرآنچه را که نتوانستهاند در خیابانها فریاد بزنند، با تندترین عبارات مینویسند. هنگامی که بخشی از فضای مجازی در حال شادمانی و ابراز خرسندی برای این تماس تلفنی و دستاوردهای خطشکنانه دیپلماتیک در نیویورک بود، خودسرهای فضای مجازی نیز دست به کار شدند و از جمعه تلخ و به یادماندنی گفتند، از جمعهای که در آن بغض کردند و از رییسجمهوری نوشتند که به آرمانها پشت کرده و با کدخدا بسته است و لعنت فرستادند بر وزیر خارجه جمهوریاسلامی ایران.
شب هنگام دست آنان به جایی بند نبود و کسی هم حضور نداشت تا بتوانند چون همیشه کفن پوش و فریاد زنان، مشتها را گره کنند و راهی خیابان شوند، فریاد بزنند و سنگ پرتاب کنند، پس تصمیم گرفتند تا صبح صبوری پیشه کرده و فقط بنویسند. خبرگزاری رجا نیوز، در نخستین قدم در مطلبی نوشت: «آیا معامله بر سر «برند ایران انقلابی» با کدخدا جوش خورده است؟!» و اقدام رییسجمهوری را بیفایده خواند و از حسن روحانی خواست درباره این اقدام بیفایده و غیردیپلماتیک خود به مردم توضیح دهد و سپس چون همیشه خبر از به راه افتادن موجی از عصبانیت و ابهام همراه با تعجب در میان جریان انقلابی داد. این جریانهای انقلابی در گوگل پلاس نیز خشم خود را نشان دادند. یکنفر خشمگین نوشت: «گند زدین اساسی! چه قدر دلم میخواد این جواد ظریف رو تیکه تیکه کنم!» و دیگری تاکید کرد: «مزخرفترین جمعه عمرم را تجربه کردم؛ والله آمریکا دشمن ماست و هیچ نیت مثبتی ندارد - عزت را فدای مصلحت نکنیم... یک نان را ۳۵میلیون نفر میخوریم آقا...» بعضی رسانههای تندرو و رادیکال که بهوسیله خودسرها اداره میشوند به گفتوگوی تلفنی اوباما و روحانی بهشدت حمله کرده و نوشتهاند مکالمه تلفنی عزت نظام را لکهدار کرده است، همانطور که رسانهها و لابیهای صهیونیستی حملات کم و بیش مشابهی را به رییسجمهوری آمریکا داشتهاند.
خودسرها در خیابان
تا زمانیکه این خشم انقلابی در فضای مجازی و رسانهای بود، میشد آن را حق اظهارنظر و آزادی بیان دانست. عدهای از رفتار رییسجمهوری خوششان نیامده و آن را مخالف اعتقادات و باورهای خود پنداشتهاند، حق دارند از آن بنویسند و به آن اعتراض کنند. اما هنگامی که این خشم و انتقاد به خیابان میآید و در شکل لنگه کفش و سنگ خود را نشان میدهد، آنهم در مراسم استقبال از رییسجمهور، مطمئنا نام دیگری به خود میگیرد. اتفاق روز گذشته در فرودگاه در هنگام استقبال از رییسجمهوری، یادآور اتفاقات دوران اصلاحات بود. راویان میگویند نسبت معترضان به استقبالکنندگان یک به سه بوده است، یعنی جماعتی اندک اما خشمگین به فرودگاه مهرآباد رفتند و با کفش و سنگ از رییسجمهوری استقبال کردند. جماعت اندکی که در هشت سال دولت اصلاحات نیز در تمامی مراسمها حضور پیدا کردند و توانستند اکثریت را به حاشیه برانند در هشت سال دولت احمدینژاد خبری از آنها نبود.
کتابفروشیها، سینماها، پارکها بهویژه پارک لاله، دانشگاهها، خوابگاه دانشگاهها و... محل حضور لباسشخصیها بود، افرادی که نمیتوانستند خشم انقلابی خود را پنهان دارند و همیشه هرجا اصلاحطلبی حضور یا سخنرانی داشت، آنها هم حضور پیدا میکردند و با فریاد و خشم و مشتهای گره کرده مراسم را برهم میزدند. پس از پایان دوران اصلاحات و با روی کارآمدن دولت احمدینژاد نیاز به سازماندهی این نیروهای خودسر دیده شد. آنها دیگر نمیتوانستند بهراحتی در خیابان حضور پیدا کرده و اعتراض کنند، زیرا دولت را از خود میدانستند و در شب پیروزیاش با همان موتورهای همیشگی شادمانی کرده بودند. برای همین نیز بسیاری از آنان به دانشگاهها رفتند و در قالب هیات علمی و استاد و دانشجو در دانشگاهها مشغول شدند. گفته میشود تا سال 92 بیش از سه هزار نفر فقط در داخل کشور بدون کنکور در دوره دکترا جذب هیاتهای علمی و دانشگاهها شدند. همچنین گفته میشود از شماره اشخاصی که بورس دریافت کردهاند، بانک شماره تلفن همراه تهیه شده و در مواقع خاص برای این افراد پیامک مشترک فرستاده میشود و یکی از این پیامکها اعلام آمادهباش برای تجمع در مقابل در مجلس است. اگر حسن روحانی تصمیم بگیرد تا جعفر توفیقی را بهعنوان وزیر علوم معرفی کند، این افراد باید در مقابل مجلس حضور پیدا کنند و به نمایندگی از تمامی مردم مخالفت خود را اعلام کنند. در این چند سال برای نیروهایی که در دوران اصلاحات با نام خودسر شناخته میشدند شرایط متفاوتی به وجود آمد. آنها دیگر در خیابان حضور نداشتند اما انسجام و هماهنگی خود را هم از دست ندادند و حالا با یک پیامک به خیابان میآیند و به سمت رییسجمهوری سنگ و کفش پرتاب میکنند؛ رییسجمهوری که با تایید و در اختیار داشتن اختیارات تام از سوی مقام معظم رهبری به نیویورک رفته بود، تا بتواند گره کور این چند سال را با دست باز کند. به گزارش سفیرنیوز: «همانطور که پیشبینی میشد با وجود تاکید رهبر معظم انقلاب بر «نرمش قهرمانانه» و دادن اختیارات لازم در سیاست خارجی از سوی رهبری به حسن روحانی و دولت یازدهم، بعضی از عناصر افراطی و تندرو، از حرکت رییسجمهوری در مسیر ترسیم شده توسط رهبری به خشم آمدهاند... . از سوی دیگر انتقادات آمیخته با توهین و تنش این عده قلیل در واقع آغاز پروژهای است که پیش از این، از آغازش توسط افرادی با چنین تفکرات و گرایشهایی ابراز نگرانی شده بود و آن «پروژه عبور از رهبری است». این افراد با چنین اقداماتی که انشاءالله از سر ناآگاهی و بدون قصد قبلی بوده باشد، عملا سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب را زیر سوال برده و با این اعتراضات توهینآمیز خود به رییسجمهوری مورد حمایت رهبری، تصمیم خردمندانه و حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب و عمل روحانی به این سیاست را «غلط» جلوه میدهند و همین نقطه میتواند آغاز عبور از رهبری توسط مدعیان پیروی از رهبری باشد.»
نامههای بیپاسخ، خودسرها در خانه
اما خودسرها و رسانههایشان دیر عصبانی شدهاند و این خشم را باید چند سال پیش نشان میدادند. محمود احمدینژاد در سفر سال پیش خود به نیویورک، پنج بار در مناسبتهای مختلف درخواست مذاکره با آمریکا را کرد که همه آن درخواستها از سوی آمریکاییها بیپاسخ ماند. او حتی هنگامی که باراک اوباما از سوی مردم آمریکا به عنوان رییسجمهوری این کشور انتخاب شد، پیام تبریکی را برای رییسجمهوری آمریکا فرستاد، پیامی که بیپاسخ ماند. خودسرهایی که روز گذشته خشمگین به مهرآباد رفته بودند و خشمگین بر سر روحانی فریاد میزدند که بر سر عزت ما چه آوردی، باید از احمدینژاد سوال میکردند که با نامههای بیپاسخ خود، چه بر سر عزت کشور و مردم آورده است. اما آن روزها خودسرها یا اجازه نداشتند یا نمیتوانستند که خشم انقلابی خود را نمایان سازند. آن روزها آنها باید در دانشگاهها و مراکز دیگر میماندند تا دوباره روزی شاید به وجودشان در خیابان نیاز باشد.
پروندهای که بسته خواهد شد
بهمن سال گذشته، قم میزبان رییس مجلس شورای اسلامی بود. علی لاریجانی هنوز سخنان خود را شروع نکرده بود که عدهای خشمگین شروع به فریاد زدن کرده و به سمت رییس مجلس شورای اسلامی اجسامی را پرت کردند. حمله به رییس مجلس توسط خودسرها مورد پیگیری قرار گرفت. درنهایت مجلس گزارشی منتشر کرد که در آن موسسه پرتو سخن و نزدیکان جبهه پایداری مقصر شناخته شدند. دیروز نیز گفته میشد که جبهه پایداری و رسانههای نزدیک به این جریان حمله به رییسجمهوری هنگام ورودش به کشور را سازماندهی کردهاند. سایتهای رجانیوز، بیباک نیوز، تریبون مستضعفین و خیبرآنلاین از جمله رسانههای نزدیک به جریان پایداری هستند که لحظاتی پس از گفتوگوی تلفنی دو رییسجمهور، با خشم نوشتند: «شیطنت کدخدا کار خود را کرد! آقای روحانی! برای این گفتوگو مجوز قانونی داشتید؟» مجلس قول داده بود که پرونده خودسرها را برای همیشه ببندد، تا بیش از این عدهای قلیل نتوانند سخنرانیها و مجالس را بر هم زنند. اتفاق روز گذشته شاید، دومین گام برای پایان کار کسانی باشد كه در این سالها چشم خود را روی تمامی قوانین موجود بستهاند و با خشم و فریاد هر مجلسی را بر هم میزنند. حمله به رییس مجلس شورای اسلامی و پس از آن حمله به رییسجمهوری، دو اقدام اخیر این جریان است. آنها دیگر فقط راضی به برخورد با دانشجویان و فعالان اصلاحطلب نیستند و اگر مجلس به قولش عمل نکند شاید در دور جدید فعالیتهایشان هیچ مسئولی دیگر در امان نباشد.
آخرین اخبار
- تبلوري از يک ايران مهربان و اخلاق مدار
- پرويز هوشيار؛ نويسنده و هنرمند متعهد و دلسوز بوشهري
- قوت قلب انسان دوستانه يک پزشک شهر کُنارتخته در دشت خشت کازرون
- واقعيت تلخ بيتفاوتي مديران براي رفع مشکل شيرخوارگاه در بوشهر
- سفينه فضاييِ جورج پمپيدو
- « صداتو »؛ تمنّاي آنچه خود داريم از زبان بيگانه
- بلاتکليفي بیست هزار ميليارد تومان؛ بدهي حق آلايندگي صنايع نفت و گاز و پتروشيمي به استان بوشهر!
- به جاي پلمپ کردن، به فکر رفع مشکلات باشيد
- گندمهاي ترومن در مدارس بوشهر
- ديگر توان جنگيدن با موانع ساخت شيرخوارگاه در بوشهر، را نداريم
- بازآزمايي تجربههاي شکست خورده در دانشگاهها
- رئيسعلي دلواري، نمونه کاملي از شجاعت و جسارت
- حکایت سنج و دمامزني در بوشهر
- محمد شريفيان، نابغة نوحه موسيقي
- دولت به دنبال خاموش کردن صداي منتقدان در بوشهر؟!
پربیننده ترین
- حکایت سنج و دمامزني در بوشهر
- تبلوري از يک ايران مهربان و اخلاق مدار
- سفينه فضاييِ جورج پمپيدو
- آگوجيکا يا باغ ملي در بوشهر
- بلاتکليفي بیست هزار ميليارد تومان؛ بدهي حق آلايندگي صنايع نفت و گاز و پتروشيمي به استان بوشهر!
- نجات از تيرباران به لطف مردم بوشهر
- قوت قلب انسان دوستانه يک پزشک شهر کُنارتخته در دشت خشت کازرون
- آب انبار قوام و آبرساني به بندر بوشهر در قديم
- زندگی آگاهانه: دايره شايستگي
- بازار ماهي فروشان، برازنده شهر بوشهر نيست
- افشای حقايق و رازهاي ناگفته از مبارزات رئیسعلی با انگلیسی ها
- نوروز در بوشهر: بازار قدیمی بوشهر ، یادگاری از عصر قجر + تصاویر
- درستايش سه استاد؛ دانشگاه تهران – دانشگاه اکسفورد – دانشگاه اردن
- نگاهی به کیفیت مناظره انتخابات ریاست جمهوری
- مردي که اَفتو زده تو کَلّه اش