حماسه و حسام حق پرست: پرسش اصلی این جاست که نیامدن تبادار به بوشهر کدام روند توسعه و ضربآهنگ پیشرفت استان را تسریع خواهد بخشید که آمدنش با آن کارنامه ی درخشان نمی تواند، حال و هوای آبادانی آن دوران را دوباره جان بخشد؟ یادمان نرفته روزگاری که مردمان این استان در حرکتی خودجوش در هنگام خداحافظی تبادار، در آیین بزرگداشتش وی را امیرکبیر بوشهر، خواندند...
حماسه و حسام حق پرست
حال وهوای سیاسیِ بوشهر این روزها؛ با محوریت انتخاب و انتصاب استاندار، حکایت عده ای معدود است که خواسته و ناخواسته نمی خواهند شایسته سالاری و تکیه بر توانمندی های مدیریتی و اجرایی فرد یا افرادی را که کارنامه ای مقبول و بیلانی معقول را پشتوانه ی دنیا و عقبای خود دارند؛ سکان دار کار و عمل، اجرا و نظارت استان بشناسند و با اتفاق آرایی تاریخی مرد عمل و میدان جغرافیای دیرسال بوشهر را در این برهه از زمان مهندس تبادار بدانند. تو گویی تبادار خادمی صادق یا اصلا تلاشگری پرتوان نبوده و در پاره ای از زمان گاه گناهی نابخشودنی را نیز مرتکب شده است که این گونه با موضع گیری و تشکیل جبهه ی سرسختانه ی مخالفین، آشکارا رو به روی خواست اکثریت مردم استان بوشهر و اراده عمومی جامعه ی سیاسی بوشهر (که صدور حکم مهندس تبادار به عنوان استاندار می باشد)، ایستادگی می کنند. یادمان باشد که گذشت زمان همواره بهترین قاضی تاریخ بوده و هست... امروز اما داستان به جایی رسیده است که تمامی سطوح جامعه از تمامی اقشار یک صدا مهندس را از دولت تدبیر و امید و شخص آقای دکتر روحانی که رای مردم را در بیست و چهارم خرداد، رای به تغییر تعبیر نمود خواستارند...!
حال پرسش اصلی همچنان به قوت خود باقی است که آیا نماینده گانی که قرار است برای مدت زمان چهار سال، حوزه ی انتخابی خود را در سطح خرد و استان خویش را در نگاهی کلان ، نمایندگی کنند با کدام وجدان کاری و عقل دوراندیشی و خرد جمعی این چنین به وادی تفرق آرا و ایستادگی در برابر خواسته همان مردمی که به ایشان رای دادند، در کشانده است؟! تا جایی که نماینده گانی چون استان فارس از هم اکنون پس از فتح خاکریز اتصال به دریای خلیج فارس در فکر احداث بزرگترین اسکله های تجاری و صیادی باشند و به نماینده گان هرمزگان نیش طعنه و کنایه روا دارند که اگر شما شش تا وهفتایید!!! ما بیست و شش تاییم و این خود بسان زنگ خطری جدی برای مجمع متفرق و پراکنده ی استان عزیزمان بوشهر است که در گام اول هنوز به جایی نرسیده اند و برای شخص اول مدیریت اجرایی استان، اسیر خواسته های جناحیِ گروه و دسته ی خود شده اند...
همگان نیک می دانیم که فارغ از نگاه نامعلوم و مخدوش دولت های نهم و دهم، هر بوشهری باید چرایی انتخاب و انتصاب استانداران غیربومی را در چندساله پی گیرد و با نگاهی جدی و پرسشی راهبردی، چگونگی آمدن و رفتن مدیران غیر بومی را در این استان واجوید و واپرسد. آیا مگر در بوشهر با همه ی بزرگان اندیشه، علم، عمل، هنر و قلم و ...قحط الرجال دمشقی در گرفته است که دولت های حتا برخاسته از متن اکثریت آرای مردم، ناگزیرند دریک کش و قوس سیاسی صرفا فرسایشی که خاستگاهی جز عدم اجماع نظر سیاسیون و زعمای قوم نداشته و ندارد، به سوی گزینه غیر بومی سوق داده شده و مسند مبصری یک استان را به شخصی بسپرد که به معنای واقعی کلام از جنس مردم و نظر و خواسته ی جامعه ی آماری راستین بوشهر نبوده و نیست!
و باز پرسش اصلی این جاست که نیامدن تبادار به بوشهر کدام روند توسعه و ضربآهنگ پیشرفت استان را تسریع خواهد بخشید که آمدنش با آن کارنامه ی درخشان نمی تواند، حال و هوای آبادانی آن دوران را دوباره جان بخشد؟ بد نیست نقب و گریزی زنیم به حافظه ی تاریخی خود تا از این رهگذر به یاد آوریم روزگاری که مردمان این استان در حرکتی خودجوش و برنامه ای کاملا غیردولتی در هنگام خداحافظی تبادار، در آیین بزرگداشتش وی را امیرکبیر بوشهر، خواندند.
آیا همین استعاره کافی نبوده و نیست تا با درک شرایط حساس کنونی کشور و به تبع آن استان بوشهر و همچنین ارجح شمردن منافع توده ی مردم یک استان بر خواسته های اصولگرایانی که از قضا این روزها در اقلیتی مشخص به سر می برند، موقعیت ویژه و خاص را از دیارمان دریغ نورزیده باشیم؟! و اما این که آیا هیچ از خود پرسیده ایم که در دوران تبادار حجم و اعتبارات هزینه شده ی بخش فرهنگ و هنر چه رشد شایان توجه و قابل ذکری داشت؟ مقوله ای که تبادار به شدت بر روی آن تاکید می ورزید و با بزرگ شمردن و نکو دانستن جایگاه اهل فرهنگ و هنر ، دستآوردهای گویا تکرارنشدنی را با خود به همراه داشت... تبادار می دانست توسعه ی فرهنگی ، اصلی ترین بستر رشد و تعالی و بالیدن یک جغرافیا با خصوصیات تاریخی و مشخصه های مردم شناسی چون بوشهر است... ای کاش جبهه ی مخالفینِ امروز ، دیروزهای این دیار را بیشتر می خواندند و می دانستند و درک می کردند تا در فردای روزگاران رفته شان در برابر مردم سربلند باشند.
آخرین اخبار
- عيد اومد، خيمه زد به صحراي دلوم
- زنان هنرمند سعي دارند به اندازه مردان نقشي محوري در غني سازي هنر داشته باشند اما کمتر ديده شدهاند
- شاهنامه؛ هويتي که در حال فراموشي است
- تلاش هميشگي زنان و دختران براي احقاق حقوق خود
- از نگاه جنسيتي جامعه به زنان بيزاريم
- براستي زن بودن کار مشکلي است
- از سَتّاره فرمانفرمائيان تا مسموم سازي دختران
- حلاليت طلبيدن يا عذرخواهي
- به ياد منصور بهرامي و عشقش به بوشهر/ هنرمندي که خودش بود
- هنرمندان جوان را فراموش نکنيد
- تاثير و جايگاه منوچهر آتشي در فضاي ادبي ايران زمين
- توليد خشم با حذف طبقه متوسط
- عميق مثل اقيانوس
- کتاب مطبوعات و شهروندی
- 32 ساعت شيفت داروخانه طول مي کشيد و از شدت خستگي به گريه مي افتادم
پربیننده ترین
- مو اهرم نمی شم، می شم بنه گز
- کتل ملو
- قيام رئیسعلي، دلواري امتداد سلسله قیام مرزداران جنوب ایران علیه انگليس بود
- پورفاطمی: فارسی ها در کمین دستیابی به عسلویه هستند
- براستی محمود ابراهیم زاده که بود؟
- آتشسوزی گسترده در واحدهای مسکن مهر بوشهر/ ۶ نفر مصدوم شدند + تصاویر
- نبرد ایسوس یا درخت خشک
- هفته نامه نسیم جنوب شماره 746
- گزارش تصویری تجمع بزرگ حامیان روحانی با سخنرانی جهانگیری در بوشهر (۳)
- محمدرضا تاجیک: اصولگرایان دنبال انتحار سیاسی در مقابل روحانیاند
- از نگاه جنسيتي جامعه به زنان بيزاريم
- مجوز فعالیت ۲ رشته جدید در دانشگاه خلیج فارس صادر شد
- رمان « پرتره» در دشتی منتشر شد
- هفته نامه نسیم جنوب شماره 711
- جلسه پر تنش شورای شهر بوشهر در رابطه " ۲۴ میلیارد کجاست"