طراحی سایت
تاريخ انتشار: 15 آذر 1392 - 12:41

برای فرار از دست پلیس لباس شوفری پوشیده بود. پس از مخفی شدن به خاطر فعالیت‌هایش در کنگره ملی آفریقا، توانایی آقای ماندلا در فرار از دست نیروهای امنیتی، لقب "پیمپرنل سیاه" را برای او به همراه آورد. اشاره این نام به رمان "پیمپرنل سرخ" درباره یک قهرمان با هویتی...

"نلسون رولیهلا هلا ماندلا" در 18 ژوئیه 1918 در روستای کوچک قونو در منطقه امتاتای آفریقای جنوبی به دنیا آمد. وی اولین عضو خانواده‌اش بود که در سن هفت سالگی به مدرسه رفت. به دلیل دشواری تلفظ نام بومی ماندلا، معلم وی که یک متدیست بود، نام یک دریادار انگلیسی بنام «‌هوراتیو نلسون» را برای وی برگزید. وقتی رولیهلا هلا 9 ساله بود پدرش بر اثر بیماری سل درگذشت. از آنجا که پدر وی عضو هیات مشاورین سلطنتی بود و تقدیر چنین بود که وی سمت پدرش را به ارث ببرد، ماندلا در سال 1937 عازم هلیدتاون و کالج متدیست‌ها در فورت بیوفورت شد. 

 

ماندلا پس از ورود به دانشگاه با الیور تامبو آشنا شد. ماندلا و تامبو پس از این آشنایی به دو دوست و دو همکار همیشگی تبدیل شدند. ماندلا پس از سال اول حضور در دانشگاه وارد یک شورای نمایندگی دانشجویی مخالف سیاست‌های دانشگاه شد و به همین دلیل از وی خواسته شد تا فورت بیو فورت را ترک کند. اندکی پس از ترک کالج ماندلا عازم ژوهانسبورگ شد. 

 

وی پس از ورود به این شهر ابتدا به عنوان یک نگهبان معدن و سپس به عنوان یک کارمند در یک شرکت حقوقی مشغول به کار شد. درحالی که ماندلا در این شرکت کار می‌کرد مدرک لیسانس خود را به طریق مکاتبه‌ای از دانشگاه آفریقای جنوبی گرفت و سپس مطالعات حقوقی خود را در دانشگاه ویت واترس راند آغاز کرد. در این زمان ماندلا در شهر اسکندر (شمال ژوهانسبورگ)‌ استفاده می‌کرد. 

 

پس از پیروزی حزب ملی تحت سلطه‌ی آفریکانس زبان‌ها (شاخه‌یی از زبان هلندی رایج در آفریقای جنوبی) در انتخابات سال 1948 که سیاست تبعیض‌ نژادی داشتند، ماندلا در مبارزات مخالفت جویانه‌ی کنگره ملی آفریقا (ANC) در سال 1952 و کنگره خلق در سال 1955 نقش برجسته‌ای داشت. تصوب منشور آزادی در کنگره خلق باعث تهیه برنامه‌ی اساسی ضد آپارتاید شد. در این دوره زمانی ماندلا و همکار وی الیور تامبو اداره‌ی شرکت حقوقی «‌ماندلا و تامبو» را برعهده داشتند که به بسیاری از سیاهپوستان که نماینده‌ی قانونی نداشتند مشاوره حقوقی کم هزینه می‌دادند. رویکرد ماندلا تحت تاثیر ماهاتماگاندی (‌که الهام بخش وی بود) و نسل‌های موفق فعالان ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی قرار داشت. 

 

ماندلا که در ابتدا به مبارزات دسته جمعی غیر خشونت‌آمیز متعهد بود،در پنجم دسامبر 1956 به همراه 150 تن دیگر دستگیر و به خیانت به کشور متهم شد. محاکمه‌ ماراتن گونه وی و همراهانش از سال 1956 تا سال 1961 ادامه پیدا کرد و در نهایت تمام ‌آن‌ها تبرئه شدند. کنگره ملی آفریقا(ANC) در فاصله سال‌های 59-1952 به دلیل ظهور یک گروه تازه از فعالان سیاهپوست ( آفریکانیست‌ها) که خواستار اقدامات قاطعانه‌تر علیه حزب ملی حاکم بودند، دچار تفرقه و اختلاف شد. آلبرتو لوتولی، الیور تامبو و والتر سیسولو رهبران ANC نه تنها احساس می‌کردند که روند حرکتی این وقایع بیش از حد سریع است بلکه رهبری آن‌ها به چالش کشیده شده است. 

 

این مسئله باعث شد که آن‌ها موضع خود را از طریق اتحاد با احزاب کوچک سفیدپوستان، دو رگه‌ها و سرخپوستان، تقویت کنند تا نشان دهند که جذابیت و گیرایی آن‌ها بیشتر است. در سال 1959 زمانیکه آفریکانیست‌ها ( تحت حمایت مالی غنا و حمایت سیاسی حزب ملی باسوتو مستقر در ترانس وال) خود را از ANC کنار کشیدند تا کنگره سراسری آفریکانیست‌ها (PAC) راتحت رهبری رابرت سوبوک وه و پوتلاکو لبالو تشکیل دهند، ANC بیشترین حمایت شبه نظامی خود را از دست داد. 

 

درسال 1961 ماندلا رهبری جناح مسلح ANC موسوم به "نیزه ملت" یا MK را که به طور مشترک بنیان نهاده بود، برعهده گرفت. وی به طور مشترک یک مبارزه خرابکارانه راعلیه اهداف ارتش و دولت به راه انداخت و به منظور پایان دادن به آپارتاید طرح‌هایی را برای یک جنگ چریکی احتمالی ( در صورت شکست خوردن خرابکاری‌ها) ارایه داد. مطئنا همین شاخه مسلح ANC بود که چند دهه بعد به ویژه در دهه 1980 یک جنگ چریکی را علیه رژیم آفریقای جنوبی به راه انداخت. ماندلا همچنین درخارج از کشور برای MK پول جمع‌آوری می‌کرد و آموزش‌های شبه نظامی گری برگزار می‌کرد و با دولت‌های متعدد آفریقایی دیدار می‌کرد. 

 

ماندلا مبادرت به جنگ مسلحانه را به عنوان آخرین چاره‌ی خود توصیف می‌کند ولی سرکوب و خشونت روز افزون از سوی دولت وی را متقاعد کرد که سال‌ها اعتراض مسالمت‌آمیز به آپارتاید هیچ دستاوردی در پی نداشته و موفق نبوده است. ماندلا بعدها اذعان کرد که ANC در مبارزه خود علیه آپارتاید حقوق بشر را نقض کرده است. 

 

در پنجم اوت 1962 ماندلا پس از 17 ماه تحت تعقیب بودن دستگیر و در ژوهانسبورگ زندانی شد. گفته می‌شود که دستگیری ماندلا به دلیل گزارش سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) به پلیس آفریقای جنوبی در مورد مخفیگاه ماندلا، محقق شده است. سه روز پس از دستگیری اتهامات رهبری اعتصاب کارگران در سال 1961 و ترک غیر قانونی کشور، در یک دادگاه برای وی قرائت شدند. ماندلا در 25 اکتبر 1962 به پنج سال حبس محکوم شد. اما در 11 ژوئن 1964 ‌دو سال بعد یک حکم در خصوص حضور وی در کنگره‌ ملی آفریقا ANC حاصل شد. 

 

در حالی که ماندلا در بازداشت بود پلیس در تاریخ 11 ژوئن 1963 رهبران برجسته ی ANC را در ریوونیا ( شمال ژوهانسبورگ) دستگیر کرد. پس از این دستگیری ماندلا نیز به دستگیر شدگان اضافه شد و در دادگاه ریووینا، ماندلا به همراه دیگر دستگیر شدگان به خرابکاری و جرایمی معادل خیانت به کشور که اثبات شان برای دولت آسانتر بود، متهم شدند. این اتهام شامل توطئه چینی برای یک حمله خارجی به آفریقای جنوبی بود. ماندلا اتهام اول خود یعنی خرابکاری را پذیرفت و اتهام دوم خود را رد کرد. 

 

ماندلا در آغاز دفاعیات خود در جلسه‌ محاکمه 20 آوریل 1964 در دادگاه عالی پرتوریا به طور شفاف دلایل ANC برای انتخاب اعمال خشونت به عنوان یک تاکتیک را تشریح کرد. در سخنان وی مشخص شد که چه طور ANC سال‌ها ( تا زمان قتل عام شارپویل) برای مقاومت در برابر آپارتاید از روش‌های مسالمت‌آمیز استفاده کرده است. این رخداد به همراه همه پرسی برقراری جمهوری آفریقای جنوبی و اعلام حالت فوق‌العاده و ممنوعیت فعالیت ANC مشخص کرد که تنها راه باقی مانده، مقاومت از طریق اقدامات خرابکارانه است. انجام هر اقدامی غیر از این معادل تسلیم بی قید و شرط بود. ماندلا در ادامه سخنانش توضیح داد که آن‌ها چه طور بیانیه «‌نیزه ملت» را با هدف نشان دادن شکست سیاست‌های حزب ملی، صادر کرده‌اند. ماندلا سخنان خود در دادگاه عالی پرتوریا را با این جملات به پایان رساند. 

 

"در طول زندگی‌ام، خود را وقف مبارزه‌ مردم آفریقا کرده‌ام. من علیه سلطه‌ طلبی سفیدها و سیاه‌ها جنگیده‌ام. من به جامعه آرمانی آزاد و دموکراتیک که در آن همگان در سازگاری و با فرصت‌های مساوی زندگی کنند، عشق ورزیده‌ام. این آرمانی است که من به امید دستیابی به آن زندگی کرده‌ام. اما اگر لازم باشد، آرمانی است که حاضرم در راه آن بمیرم." 

 

ماندلا در نهایت به حبس ابد محکوم شد و روانه زندانی در جزیره روبن شد. در این جزیره وی و دیگر زندانیان مجبور به کار طاقت فرسا در یک معدن سنگ آهک بودند. زندانیان براساس نژادشان از هم جدا می‌شدند و در این بین سیاهان پست‌ترین شرایط را داشتند. ماندلا در زندگی‌نامه‌ی خود تشریح می‌کند که چه طور به عنوان پایین‌ترین طبقه زندان، هر شش ماه مجاز به داشتن تنها یک ملاقات و یک نامه بوده است. ماندلا در طول دوران حبس 27 ساله‌ی خود، تنها سه بار همسرش را ملاقات کرد. در سال 1985 پی. وی بوتا، رییس‌جمهور وقت آفریقا جنوبی به ماندلا پیشنهاد کرد که در صورتی که وی از مبارزه‌ مسلحانه صرف نظر کند، وی را آزاد می‌کند.

 

اما وزرای آفریقای جنوبی سعی کردند که رییس جمهور را از این تصمیم منصرف کنند و به وی گفتند که ماندلا هرگز مبارزه‌ی مسلحانه‌ی سازمان خود را فدای آزادی شخصی‌اش نخواهد کرد. این در حالیست که ماندلا با صدور بیانیه‌ای از طریق دخترش، پیشنهاد آزادی مشروط را رد کرد و اظهار داشت: ‌این چگونه آزادی است که این سازمان مردمی هنوز از فعالیت منع است. تنها مردان آزاد می‌توانند مذاکره کنند. یک زندانی نمی‌تواند وارد مذاکره شود. 

 

در دوران حبس ماندلا، فشار داخلی و بین‌المللی روی دولت آفریقای جنوبی، با شعار معروف و جنجالی «‌نلسون ماندلا را آزاد کنید»، برای آزادی وی افزایش یافت . در سال 1989 بوتا دچار سکته مغزی شد و فردریک ویلیام دکلرک، به عنوان رییس‌جمهور جانشین وی شد. ویلیام دکلرک، رییس‌جمهور وقت آفریقای جنوبی در دوم فوریه 1990 ممنوعیت فعالیت ANC و دیگر سازمان‌های مخالف آپارتاید را لغو و اعلام کرد که ماندلا به زودی از زندان آزاد خواهد شد. بدین ترتیب نلسون ماندلا پس از 27 سال حبس در 11 فوریه 1990 از زندان آزاد شد. ماندلا در روز آزادی خود طی سخنانی برای ملت آفریقای جنوبی متعهد شد که به صلح و آشتی با اقلیت سفید پوست کشور پایبند است. وی در عین حال تصریح کرد که مبارزه مسلحانه‌ کنگره ملی آفریقا تمام نشده است. 

 

ماندلا در سخنانش گفت:‌ "متوسل شدن ما به مبارزه مسلحانه در دهه 1960 که باتشکیل جناح نظامی ANC شکل گرفت، یک اقدام صرفا دفاعی در برابر خشونت آپارتاید بود. عوامل الزام‌آور مبارزه مسلحانه امروز هم وجود دارند. ما گزینه‌یی نداریم جز اینکه ادامه دهیم. ما ابراز امیدواری می‌کنیم که شرایط منجر به حل و فصل مسالمت‌آمیز مسائل هر چه زودتر ایجاد شود تا احتمالا دیگر نیازی به مبارزه مسلحانه نباشد." وی همچنین گفت که تمرکز اصلی وی روی برقراری صلح در بین اکثریت سیاهپوستان و اعطای حق رای به آن‌ها در هر دو انتخابات سراسری و محلی است. ماندلا پس از آزادی از زندان به سمت رهبری ANC بازگشت در سال‌های 94-1990، هدایت این حزب در مذاکرات چندحزبی که به اولین انتخابات چند نژادی آفریقای جنوبی منتهی شد را برعهده داشت. در سال 1991، کنگره ملی آفریقا ANC اولین کنفرانس ملی خود در آفریقای جنوبی ( پس از شروع مجدد فعالیت) را برگزار کرد و ماندلا به عنوان رییس این سازمان انتخاب شد. 

 

رهبری ماندلا در طول مذاکرات و رابطه‌ی وی با فردریک ویلیام دکلرک باعث شد که این دو در سال 1993 به طور مشترک برنده جایزه صلح نوبل شوند. البته روابط ماندلا و دکلرک هرازگاهی به تیرگی می‌گرایید، مخصوصا زمانی که ماندلا در سال 1991 طی سخنانی تند و آتشین، دکلرک را رییس‌جمهور یک رژیم غیر مشروع، بی‌اعتبار و اقلیت نامید. پس از قتل بویپاتونگ در ژوئن 1992 مذاکرات ماندلا مختل شد زیرا ماندلا ANC را از گفت و گوها خارج کرد و دولت دکلرک را به دست داشتن در این قتل عام متهم کرد. اما در پی قتل عام "بیشو" در سپتامبر 1992 مذاکرات مجددا از سر گرفته شد، زیرا شبح تقابل خشونت آمیز نشان می‌داد که مذاکرات تنها راه پیش رو است. 

 

امروز روی سخن من از اعماق وجود با تک تک مردم آفریقا جنوبی ( سیاه و سفید) است. یک مرد سفیدپوست پر از تعصب و نفرت به کشور ما آمده و اقدام آن چنان کثیفی را انجام داده که تمام کشور در آستانه‌ یک فاجعه قرار گرفته است. ترور بی‌رحمانه‌ی کریس‌ هانی، امواج تکان دهنده‌ا‌ی را در سرتاسر کشور و جهان فرستاده است. اکنون زمان آن است که تمام مردم آفریقای جنوبی همگی در برابر هر کسی که قصد نابود کردن آنچه که هانی به خاطرش کشته شد را دارد، ( یعنی آزادی همه‌ی ما) بایستند." پس از ترور کریس هانی یکی از رهبران بلند پایه ANC در آوریل 1993 ماندلا طی سخنانی برای ملت، خواستار خویشتن داری و حفظ آرامش شد. اگر چه در آن زمان ماندلا هنوز رییس‌جمهور آفریقای جنوبی نشده بود ولی مردم آفریقای جنوبی وی را هنگام سخنرانی همانند رییس‌جمهور خود تصور می‌کردند. 

 

ماندلا در این سخنان تاثیرگذار گفت: "امروز روی سخن من از اعماق وجود با تک تک مردم آفریقا جنوبی ( سیاه و سفید) است. یک مرد سفیدپوست پر از تعصب و نفرت به کشور ما آمده و اقدام آن چنان کثیفی را انجام داده که تمام کشور در آستانه‌ یک فاجعه قرار گرفته است. ترور بی‌رحمانه‌ی کریس‌ هانی، امواج تکان دهنده‌ا‌ی را در سرتاسر کشور و جهان فرستاده است. اکنون زمان آن است که تمام مردم آفریقای جنوبی همگی در برابر هر کسی که قصد نابود کردن آنچه که هانی به خاطرش کشته شد را دارد، ( یعنی آزادی همه‌ی ما) بایستند." نلسون ماندلا در سال 1994 برای اولین بار به طور کاملا دموکراتیک به عنوان رییس‌جمهور آفریقای جنوبی انتخاب شد و تا سال 1999 این سمت را برعهده داشت. 

 

پنج نکته‌ای که درباره نلسون ماندلا نمی‌دانید

نلسون ماندلا از شخصیت‌های سرشناس بین‌المللی بود و زوایای مختلفی از زندگی و کارهای او برای همه شناخته شده است. ولی پنج چیز درباره این رهبر سابق آفریقای جنوبی هست، که شاید نمی‌دانستید. 

۱- او از علاقمندان به ورزش بوکس بود. نلسون ماندلا در جوانی به بوکس و دو استقامت علاقه داشت. او حتی در طول ۲۷ سالی که در زندان بود، هر روز صبح ورزش می‌کرد. او در زندگینامه خود، "راه طولانی آزادی"، می‌نویسد: "بیشتر از خشونت بوکس، از علم نهفته در آن لذت می‌بردم. اینکه یک نفر چگونه بدنش را برای دفاع از خود حرکت می‌دهد، چگونه از یک استراتژی برای دفاع و حمله استفاده می‌کند و چگونه ضرباهنگ خود را در طول بازی حفظ می‌کند، مرا به خود جذب می‌کرد." او ادامه می‌دهد: "بوکس مساوات خواهانه است. در داخل رینگ مقام، سن، نژاد و ثروت اهمیتی ندارد... من بعد از ورود به سیاست دیگر هیچ مبارزه واقعی نکردم. علاقه اصلی من به تمرین بود؛ فهمیدم که تمرین پیگیرانه وسیله‌ای عالی برای خالی کردن تنش و فشار عصبی است. بعد از یک تمرین طاقت فرسا، هم از لحاظ فیزیکی و هم از لحاظ روانی سبک‌تر می‌شدم." بازدیدکنندگان از موزه خانوادگی ماندلا در سووتو، در میان یادگاری‌های مختلف، به کمربند قهرمانی جهانی بوکس برمی خورند، که توسط بوکسور آمریکایی شوگر رِی لِنِرد، به ماندلا اهدا شده است.

 

۲- نام اصلی او نلسون نبود. رولیهلاهلا ماندلا ۹ ساله بود که معلم دبستان متدیست (شاخه ای از کلیسای پروتستان) در کونوی آفریقا جنوبی، که او در آن تحصیل می‌کرد، نام انگلیسی نلسون را برای او انتخاب کرد. در آن زمان انتخاب نام‌های مسیحی برای دانش آموزان کاری مرسوم بود. این اتفاقی عادی در آفریقای جنوبی و سایر نقاط این قاره بود که برای کسی نامی انگلیسی انتخاب کنند، تا خارجی‌ها بتوانند راحت‌تر نام او را تلفظ کنند. رولیهلاهلا در آفریقای جنوبی نام مرسومی نیست. این نام به زبان خوسایی است: یکی از ۱۱ زبان رسمی که در این کشور، توسط حدود ۱۸ درصد از جمعیت بکار می‌رود. معنی لغوی آن "کندن شاخه درخت" است، ولی معنی رایج آن "دردسرساز" است. با این حال در آفریقای جنوبی، آقای ماندلا را اکثراً به نشانه احترام با نام قبیله‌ای اش "مادیبا" می‌خواندند. 

 

۳- او عینکش را در هنگام آزادی در زندان جا گذاشت. آزادی ماندلا در ۱۱ فوریه سال ۱۹۹۰، پس از سال‌ها فشار سیاسی بر آپارتاید اتفاق افتاد. او چنانچه خود به یاد می‌آورد، در آن روز "شگفت زده و اندکی مضطرب" بوده است. ماندلا و همسر آن زمانش وینی، به مرکز کیپ تاون برده شدند تا برای یک جمعیت عظیم و مشعوف سخنرانی کند. ولی هنگامی که متن سخنرانی اش را از جیبش بیرون آورد، متوجه شد که عینکش را فراموش کرده و مجبور شد عینک وینی را قرض کند. 

 

۴- برای فرار از دست پلیس لباس شوفری پوشیده بود. پس از مخفی شدن به خاطر فعالیت‌هایش در کنگره ملی آفریقا، توانایی آقای ماندلا در فرار از دست نیروهای امنیتی، لقب "پیمپرنل سیاه" را برای او به همراه آورد. اشاره این نام به رمان "پیمپرنل سرخ" درباره یک قهرمان با هویتی مخفی است. معروف است که ماندلا برای سفر به دور کشور و پنهان ماندن از دید مقامات، خود را به عنوان یک شوفر، یک باغبان و یک آشپز جا زده بود. هیچ‌کس نمی‌داند که آقای ماندلا، که فعالیت‌های زیرزمینی اش را با هویت‌های جعلی انجام می‌داده، دست آخر چگونه دستگیر شد. 

 

۵- او دفتر وکالت خودش را داشت، ولی سال‌ها طول کشید تا بتواند مدرک حقوق اخذ کند. ماندلا از سال ۱۹۳۹ به مدت پنجاه سال، به تناوب در حال تحصیل در رشته حقوق بود و در حدود نیمی از واحدهایش مردود شده بود. یک دیپلم دوساله حقوق به اضافه مدرک دانشگاهی اش، به او اجازه کار می‌داد و در ماه اوت سال ۱۹۵۲، به همراه اولیور تامبو، اولین دفتر وکالت سیاهپوستان در آفریقای جنوبی، به نام ماندلا و تامبو، را در ژوهانسبورگ تاسیس کرد. او نهایتاً در سال ۱۹۸۹ موفق شد که در زندان مدرک حقوق خود را اخذ کند.

برچسب ها:
نلسون ماندلا

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین