طراحی سایت
تاريخ انتشار: 23 آذر 1392 - 11:46
دكتر حميدرضا جلايي‌پور، استاد دانشگاه و جامعه شناس:

افراط‌گرايي در ايران بعد ايماني و عقيدتي ندارد بلکه بعد منفعتي و هويتي دارد. اين عصبانيتي كه تندروها دارند به علت ضربه خوردن به منافعشان است. اميدواريم كه يك روز معلوم شود بطور دقيق اين 700ميليارد تومان در 8سال گذشته كجا هزينه شده است / شرایط حاضر حاصل 8سال حمايت يا سكوت اين آقايان است...

برخي استوانه‌هاي انقلاب را تحمل نمي‌كنند
 
 
 

آرمان - سعيد سيف: اكنون كه دو هفته از ارائه گزارش 100روزه آقاي روحاني مي‌گذرد 10تن از وزراي روحاني مورد سوال مجلس قرار گرفته‌اند. به‌راستي در عرض 100 يا 115روز دولت چه كاري مي‌تواند انجام دهد. عده‌اي معتقدند كه بهتر بود آقاي روحاني به جاي اينكه بگويد كشور چه شرايطي دارد و چه دولتي را تحويل گرفته، برنامه‌هاي خود را اعلام مي‌كرد و مي‌گفت چه برنامه‌اي براي اداره كشور دارد و از بيان مشكلات پرهيز مي‌كرد. برخي هم نگرانند تصوير مجعول و مبهمی كه از 8سال عملكرد خودشان به‌ويژه از طريق رسانه ملي به مردم نشان داده شده بود، مورد تشكيك قرار گرفته و روحاني با شكستن آن تصوير، واقعيت‌هاي كشور را به شكل عريان و صريح با مردم در ميان بگذارد. يكي از فرار به جلوهاي اين جريان اين بود كه به تحريف وعده روحاني پرداختند و در حالي كه روحاني قبلا گفته بود پس از 100روز گزارش مي‌دهد كه چه تحويل گرفته است، رسانه‌هاي اين جريان مدعي شدند وي بايد به گزارش عملكرد دولت جديد بپردازد، در حالي كه به لطف نمايندگان تندرو، تازه حدود 20روز است كه كابينه تكميل شده و هنوز تركيب جديد وزارتخانه‌ها شكل نگرفته است. حالا كه دو هفته از ارائه گزارش 100روزه گذشته است، بهتر اين است كه پرسيده شود آقاي روحاني چه واقعياتي را نگفته است يا ترجيح داده كه نگويد؟ اين سوال را با دكتر حميدرضا جلايي‌پور، استاد دانشگاه و جامعه شناس در ميان گذاشته‌ايم. مشروح گفت‌وگوی آرمان با اين فعال سياسي اصلاح‌طلب را در ادامه می‌خوانید.


تقريبا دو هفته از ارائه گزارش 100روزه آقاي روحاني مي‌گذرد. در اين دو هفته تحليل‌هاي متفاوتي از سوي برخي كارشناسان و فعالان سياسي ارائه شده است اما هيچ‌كدام دقيقا به بررسي گزارش آقاي روحاني نپرداخته‌اند. مي‌شود گفت این تحليل‌ها و برداشت‌ها بيشتر سياسي بوده است؛ برداشت شما از گزارش 100روزه آقاي روحاني چیست؟


گزارش 100روزه آقاي روحاني به دو بخش تقسيم مي‌شد. يك بخش از گزارش ايشان شفاهي بود و بخش ديگر كتبي. در گزارش شفاهي بحث وضعيت اقتصادي كه تحويل گرفته بودند تا حدودي بيان شد. البته ايشان همه ابعاد منفي اوضاع اقتصادي به وجود آمده در كشور را نگفتند؛ شايد به خاطر اينكه نمي‌خواستند روحيه مردم تضعيف شود. ايشان در گزارش كارشان تا حدودي هم به مسائل سياست خارجي و به ميزان كمتر از آن به مسائل فرهنگي پرداختند‌. به عقيده من در گزارش شفاهي ايشان جاي دو بخش خالي بود كه حالا بايد انتظار داشت در نوبت‌هاي بعدي از سوي ايشان بيان شود. چون بالاخره زماني كه رئيس‌جمهور براي ارائه گزارش شفاهي در رسانه حاضر می‌شود مسلما محدوديت‌هايي برايشان ايجاد مي‌كند. همين امر موجب مي‌شود كه امكان مطرح شدن همه بحث‌ها نباشد. يكي از اين دو بخش مسائل و آسيب‌هاي اجتماعي است كه آقاي روحاني در گزارشش كمتر به آن پرداخت. اين خيلي مهم است كه دولت مشخص كند الان جامعه با چه ميزان از آسيب‌هاي اجتماعي روبه‌روست. اين مورد در گزارش شفاهي ايشان نبود. مواردي كه به نظر مي‌آيد بهتر بود در گزارش ايشان ذكر مي‌شد. وضعيت تعداد بيكاران، وضعيت کسانی كه زیر خط فقر قرار دارند، تعداد معتادان و اخيرا تعدادي كه به ‌ايدز مبتلا هستند و... . در اين صورت بعد از چهار سال بهتر مي‌شود كارنامه دولت را مورد ارزيابي قرار داد. مورد دومي كه به عقيده من جايش در گزارش شفاهي ايشان خالي بود بحث سياست داخلي است. البته بايد اذعان كرد كه ايشان اشاراتي به این موضوع كردند و مي‌شد بفهميم كه منظور ايشان از اين اشارات چيست. به نظر مي‌آمد كه آقاي روحاني بطور مصداقي نمي‌خواهند به اين موضوع بپردازند. دكتر روحاني گفت كه همه بايد به قانون عمل كنند، همديگر را تحمل كنند و ما بايد دنبال آشتي باشيم؛ معني اين عبارات آن است كه در سياست داخلي عده‌اي قوانين را رعايت نمي‌كنند، به اصطلاح عده‌اي همديگر را تحمل نمي‌كنند، نه همديگر را بلكه استوانه‌هاي انقلاب را تحمل نمي‌كنند. به راستي برخي فعالان سياسي ما دنبال دعوا هستند اينگونه اشارات در صحبت‌هاي ايشان وجود داشت ولي بطور كلي به آن نپرداختند كه حالا اميدواريم در فرصت‌های آينده بطور صريح به آن بپردازند. در رابطه با گزارش كتبي ايشان اقتضا مي‌كرد كه مفصل‌تر و مستندتر از گزارش شفاهي ارائه شود. گزارش مكتوب شامل سه بخش عمده بود: اقتصادي، فرهنگي و منشور حقوق شهروندي. بخش كتبي تفصيل بيشتري داشت ولي همان جا هم به نظر من جاي مباحث مربوط به وضعيت آسيب‌هاي اجتماعي جامعه و سياست‌هاي داخلي باز هم خالي بود. من از آن جهت به آسيب‌هاي اجتماعي تكيه مي‌كنم كه جامعه را تا حدودي مي‌شود مثل بدن انسان‌ها فرض كرد. اگر بدني خوب كار كند انتظار مي‌رود درجه حرارتش 37درجه باشد. فشار خونش مثلا حدود 12 روي 8 باشد. از منظر جامعه‌شناسي، اگر جامعه‌اي خوب كار كند قطعا آسيب‌هاي اجتماعي دارد ولي ميزان آن از يك حدي نبايد بالاتر برود. جامعه ما در حالتي است كه آسيب‌هاي اجتماعي بالايي دارد؛ يعني ما با تراكمي از آسيب‌هاي اجتماعي روبه‌رو هستيم. از اين نظر آقاي روحاني بايد اعلام كند كه در چه وضعيتي دولت را تحويل گرفته ‌است، تا چهار سال بعد بتوان ارزيابي كرد كه وضع ما چقدر نسبت به گذشته تغيير كرده است. هر مقدار كه دولت بتواند از ميزان آسيب‌هاي اجتماعي كم كند، نشان مي‌دهد كه به يك شيوه بهتر اداره جامعه نزديك شده‌ايم و اندام جامعه ايران بهتر كار مي‌كند.


شما گفتيد كه رئيس‌جمهور به بيان آنچه پرداخت كه تحويل گرفته ‌است؛ برخی از نمايندگان اصولگراي مجلس هم اعتقاد داشتند كه دولت سنت خليفه‌كشي را باب می‌کند. در حالي كه شاهد بوديم زمان آقاي احمدي‌نژاد چه انتقادهايي از دولت‌های خاتمي و هاشمی مطرح می‌شد. عملكرد رئيس‌جمهور در بيان واقعيات گذشته را چطور ديديد؟


آقاي روحاني خيلي انصاف به خرج دادند و خيلي رعايت كردند. فقط رئوسي از وضعيت گفتند. حتي عمق معضلات اقتصادي را كه براي جامعه ايجاد شده است باز نكردند ولي واقعگرايي ايجاب مي‌كرد كه تا حدودي مشكلات را با مردم در ميان بگذارند. حالا چرا آنها اين حرف‌ها را مي‌زنند خودشان مقصر ايجاد اين وضعيت هستند. شرایط حاضر حاصل 8سال حمايت يا سكوت اين آقايان است لذا جامعه انتظار ندارد كه امثال این آقایان براي روحاني كف بزنند. حتي شما ببينيد آقاي روحاني كانديداي جريان اصولگرايي نبود پس چطور انتظار داريد كه از ایشان حمايت كنند.


بعد از روي كار آمدن آقاي روحاني انسجام در جامعه بيشتر شد ولي به عقيده برخي تحليلگران هنوز كامل برقرار نشده است. براي رسیدن به شرایط مطلوب در 100روز دوم دولت چه كاري بايد انجام دهد؟


براي برقراري انسجام و وفاق اجتماعي خيلي كارها بايد انجام شود كه مسلما در سه ماه تحقق پيدا نمي‌كند. شايد جامعه ما بيش از دو دهه كار مي‌خواهد؛ يعني مجموعه اقداماتي بايد انجام شود كه اين انسجام شكل بگيرد. به چند مورد آن اشاره مي‌كنم: يك مورد اين است كه همه شهروندان ايران از امکانات یکسانی برخوردار شوند. عوامل ديگري كه مي‌تواند به وفاق كمك كند اين است كه اصولگراها به عنوان يك جناح موثر در كشور از لحاظ اجتماعي 15درصد بيشتر در جامعه جايگاه ندارند ولي از لحاظ سياسي 80درصد قدرت دستشان است. بنابراین انتظار می‌رود بیشتر از بقیه به حاكميت قانون و نظر مردم احترام بگذارند. وقتي این کار نشود، انسجام دچار لطمه می‌شود. اين مورد عامل خيلي مهمي است. عامل سوم براي انسجام اجتماعي كار مهمي است كه آموزش و پرورش بايد انجام دهد؛ با استفاده از رسانه‌هاي سراسري كه با پول دولت اداره مي‌شوند. آموزش و پرورش بايد اخلاق مدني را در جامعه جا بيندازد. بچه‌ها بايد در 9 سال اول آموزش و پرورش ياد بگيرند در جامعه چطور زندگي كنند. اين آموزش‌ها را لزوما خانواده نمي‌تواند بدهد؛ زندگي در اجتماع، مهارت مدني مي‌خواهد. الان بچه‌هاي ما در آموزش و پرورش مهارت‌هاي مدني نمي‌بينند. متاسفانه رسانه ملی مروج اخلاق مدني نيست. ما در رابطه با انسجام اجتماعي با مشكلاتي روبه‌رو هستيم. آقاي روحاني در 100روز گذشته بين اولويت‌هايش البته روي مساله مهمي كه جنبه پايه‌اي دارد، دست گذاشته ‌بود؛ دو مساله اساسی. وقتي راجع به انسجام اجتماعي صحبت مي‌كنيم اين دو مساله را بايد جدي بگيريم. يكي اينكه جامعه با بحران اقتصادي و بحران معيشتي روبه‌رو نباشد. انسجام اجتماعي وقتي به پيش مي‌آيد كه مردم با معضل معيشتي روبه‌رو نباشند. سال گذشته جامعه با مشکلات معيشتي گسترده‌اي روبه‌رو شد لذا آقاي روحاني تمركزشان را روي اين مهم گذاشته‌ بودند كه خيلي بجاست. چرا مردم از اين توافقي كه شده است، اينقدر احساس رضایت می‌کنند؟ احساس مي‌كنم كه جامعه می‌خواهد از شر مشكلات و مسائل نامناسب بين‌المللي خارج شود و به عقيده من و بسياري از كارشناسان آقاي روحاني اولويت‌بندي درستي داشته‌اند. عبور جامعه ايران از وضعيت حاضر يك پيش‌نياز اوليه است. بدون اينها همه‌چيز، از جمله انسجام اجتماعي و اخلاق اجتماعي در خطر قرار مي‌گيرد.


در بخش فرهنگي ايشان قول‌هايي را به مردم داده بودند؛ فکر می کنید چقدر از وعده‌هاي دولت عملی شده باشد؟


بخشي از مشكلات به دليل دخالت بي‌جاي دولت در امر فرهنگ است. كار جالبي كه آقاي روحاني در اين 100روز انجام دادند اين بود كه مداخله‌هاي بي‌جاي دولت را در سياست و فرهنگ كمتر كردند. مثالي كه ايشان در زمينه ورزش زدند درست و بجا بود. ايشان گفتند ما در عرصه ورزش كاري نكرديم فقط سايه سنگين سياست را از سر ورزش دور كرديم. وقتي دولت مي‌خواهد به نويسنده‌ها احترام بگذارد و خودش را به كار نويسنده‌ها و محققان نيازمند مي‌بيند، اثر مثبت روي جامعه فرهنگي مي‌گذارد. نكته دوم، اینکه دولت كوشش كرد به آزادي نهادهاي صنفي فرهنگي احترام بگذارد كه نماد آن بازگشايي خانه سينما بود. كار خوب ديگري كه آقاي روحاني انجام داده‌اند و به نظر من مهم و جالب توجه است اقدام دولت در وزارت علوم است. بين تيم‌هايي كه آقاي روحاني در وزارتخانه‌هاي مختلف چيده است، همه فكر مي‌كنند تيم خوبي در وزارت امور خارجه چيده شده است، برخي هم اعتقاد دارند تيم‌هاي خوبي در وزارتخانه‌هاي اقتصادي و نفتي چيده شده ‌است اما به نظر من تيم خوبي در وزارت علوم چيده شده است بطوری که حتي فكر مي‌كنم از باقی وزارتخانه‌ها بهتر است. آقاي روحاني با وجود همه مسائلی که دارد و فشارهايي كه هست اين كار را انجام داده‌اند و اين مهم يكي از وجوه مثبت كار آقاي روحاني در حوزه فرهنگ بوده ‌است. نكته ديگر اينكه همه می‌دانند افراط‌گرايي در 8سال گذشته چه مشکلاتی به بار آورده است، با اینکه اين افراد در انتخابات شكست خوردند اما در جاهاي مختلف و اركان مختلف حضور دارند و مشكل ايجاد مي‌كنند و طبيعي هم است و متاسفانه يكي از چالش‌هاي دولت روحاني همین موضوع است. بايد اميدوار باشيم كه اصولگراها بتوانند مقداري از افراط‌گرايي را مهار كنند و‌گرنه افراط‌گرايي باز مي‌تواند ملغمه ايجاد كند و مي‌كند. دولت روحاني در عرض 100روز مردم را اميدوار و خوشحال كرده ‌است. با اینکه به‌اندازه دو برابر بودجه يك سال دولت بدهكار است؛ دولت که نمی‌تواند مثل گذشته دستور بدهد بانك مركزي اسكناس چاپ كند تا به ظاهر مشكلات اقتصادي را حل کند. يكي از عوامل يا راه‌هاي بنيادي حل و فصل اين بدهي‌ها و مشكلات اقتصادي این است كه فضاي كسب و كار رونق داشته داشته باشد يعني نيروهاي اقتصادي كشور كار كنند. اين نيروهاي اقتصادي تا حدي اميدوار شدند. ديدند دولت عاقلانه عمل مي‌كند؛ دولت سياست خارجي تعاملي و عاقلانه در پيش گرفته بنابراین خوشحال شدند. بعد مي‌بينيد 10تن از وزرای آقاي روحاني را تهديد به استيضاح مي‌كنند. معناي این کار آن است كه‌ ای نيروهاي اقتصادي و كساني كه به كسب و كار خوشبين شديد، بيخود خوشبين شديد. عدم تضمین آينده مي‌تواند علت اصلي ادامه مشكلات باشد.


به نظرتان این افراد چه سودي از کارشان مي‌برند؟


افراط‌گرايي در ايران بعد ايماني و عقيدتي ندارد بلکه بعد منفعتي و هويتي دارد. اين عصبانيتي كه تندروها دارند به علت ضربه خوردن به منافعشان است. اميدواريم كه يك روز معلوم شود بطور دقيق اين 700ميليارد تومان در 8سال گذشته كجا هزينه شده است.


ایده‌آل شما در گزارشات دولت چیست؟


با رسالتي كه آقاي روحاني براي خودش تعريف كرده‌ است ما به‌ ايده دولت پاسخگو نزديك‌تر مي‌شويم. پاسخگويي به مسائلي كه مردم با آنها روبه‌رو هستند و سهمي كه دولت دارد. به نظر من اين خيلي مهم است؛ كاري كه اين دفعه ايشان انجام دادند و به مردم گفت كه در اين 100روز با چه چالش‌هايي روبه‌رو بوده‌اند و چه كاري كرده‌اند. اين پاسخگويي به نظر من خيلي مهم است.


نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین