طراحی سایت
تاريخ انتشار: 09 دي 1392 - 08:44
سعيد حجاريان و عباس عبدي از تاثير «ميراث ماندلا» سخن گفتند

آيا يك ملت مي‌تواند نبخشد؟ بخشش امري است كه با قدرت همراه است. كسي كه در موضع ضعف قرار دارد، نمي‌تواند ببخشد. درسدن در آلمان در جنگ جهاني دوم به نحوي بمباران شد كه يك شبه همه جمعيت را نابود كردند، حتي از هولوكاست وحشتناك‌تر بود. اما كسي از آلمان ...

اعتماد: محسن آزموده/ ببخش اما فراموش نكن. گزاره‌يي به يادماندني از ماندلا رهبر فقيد آفريقاي جنوبي كه سعيد حجاريان آن را دستمايه بحث از مدارا به مثابه ميراث ماندلا قرار مي‌دهد. او مي‌پرسد كه چگونه مي‌توان بخشيد و فراموش نكرد؟ از نگاه حجاريان البته بخشش ملازم قدرت است و بخشش كسي كه در موضع ضعف قرار دارد، بي‌معناست. عصر شنبه هفتم آذر ماه در نشستي كه سازمان مردم‌نهاد اميد نسل سوم (انس) در بررسي مدارا به مثابه ميراث ماندلا برگزار كرد، عباس عبدي هم حضور داشت. او در اين نشست سكوت خود را شكست و به نقد سياستمداران ايراني پرداخت و نگرش رمانتيك آنها را مورد نقد قرار داد و گفت هر مدارايي در سطح سياستمدارانه به معناي شكست نيست، در حالي كه انتظار ما ايرانيان از سياستمدار آن است كه مقاومت كند و در زندان بماند.

سعيد ليلاز نيز در اين نشست به جاي ستايش‌هاي مرسوم از ماندلا به نقد او پرداخت و گفت: وقتي عملكرد اقتصادي ماندلا را ارزيابي مي‌كنيم، مي‌بينيم كه چندان هم موفقيت‌آميز نبوده است. ضمن اينكه معتقدم نمي‌توان همه آنچه در آفريقاي جنوبي رخ داده را به حساب ماندلا گذاشت. جاويد قربان‌اوغلي، سفير اسبق ايران در آفريقاي جنوبي با ليلاز مخالف بود.

او به جاي عملكرد ضعيف اقتصادي از شأن اجتماعي سياسي بالاي آفريقاي جنوبي در عرصه بين‌المللي سخن راند. وي همچنين بر توانايي‌هاي فردي ماندلا تاكيد داشت و معتقد بود كه گاهي تك روي‌هاي او روندها را در آفريقاي جنوبي متاثر ساخت.

سعيد حجاريان در ابتدا به موضوع بحث اشاره كرد و گفت: بحث ما در ابتدا درباره مدارا بود، اما بحث‌هاي ديگر هم شد و از مدار مدارا خارج شد.

وي سپس به بحث مدارا پرداخت و گفت: براي بحث درباره مداراي ماندلا بهتر است از جمله مشهورش يعني ببخش اما فراموش نكن آغاز كرد كه جمله دقيقي است. اگر بحث امروز هم به اين سمت مي‌رفت جذابتر بود. اما پرسش اساسي آن است كه آيا مي‌شود بخشيد اما فراموش نكرد؟ يك عده هم مي‌گويند ببخش و فراموش كن. بايد توجه كرد كه بخشيدن يك فعل است اما فراموشي يك انفعال است. يعني فراموشي مثل شرم بر انسان عارض مي‌شود. بخشيدن را مي‌شود دستور داد، اما نمي‌توان به كسي دستور داد كه فراموش كند.

حجاريان ميان بخشش و فراموشي فردي و جمعي تمايز گذاشت و گفت: بحث من درباره بخشش يا فراموشي فردي نيست. گاهي گفته مي‌شود كه مثلا طرف ديه مي‌گيرد و قاتل پدرش را مي‌بخشد يا مي‌گويد خاك سرد است و فرد مرگ پدرش را فراموش مي‌كند. اما بحث من اين است كه آيا يك ملت مي‌تواند ببخشد؟ اگر نكند چه مي‌شود؟ اگر يك ملت يك واقعه‌يي را فراموش نكند، آن واقعه تبديل به بخشي از هويت آن جامعه مي‌شود يعني با آن مي‌تواند هويت‌سازي كند. براي مثال گروهي از مسلمانان واقعه سقيفه را فراموش نكردند و گفتند كه در آن واقعه حق حكومت علي(ع) پايمال شد و حضرت فاطمه(س) شهيد و اين خود ستون و اسباب هويت‌سازي شد كه تا به امروز نيز اثرات آن را شاهديم.

وي در ادامه گفت: پرسش ديگر اين است كه آيا يك ملت مي‌تواند نبخشد؟ بخشش امري است كه با قدرت همراه است. كسي كه در موضع ضعف قرار دارد، نمي‌تواند ببخشد. درسدن در آلمان در جنگ جهاني دوم به نحوي بمباران شد كه يك شبه همه جمعيت را نابود كردند، حتي از هولوكاست وحشتناك‌تر بود. اما كسي از آلمان عذرخواهي نكرد. هيچ كس از ژاپن عذرخواهي نكرد. بنابراين اول قدرت بگير و بعد ببخش.

اما نكته ديگري كه مي‌خواهم بدان اشاره كنم اين است كه چرا گروهي نمي‌بخشند؟ در اواخر دوران آقاي خاتمي يك بار به من گفتند كه به خانواده‌هاي قتل‌هاي زنجيره‌يي بگو كه من حاضرم غرامت آنها را پرداخت كنم. من به ايشان گفتم كه بعيد است ايشان اين موضوع را بپذيرند و حاضر به بخشش باشند. آقاي خاتمي گفت كه من نمي‌خواهم آنها ببخشند، بلكه اين تنها كاري است كه از دست من بر مي‌آيد. من سراغ خانواده‌هاي ايشان رفتم. برخي به‌شدت ناراحت شدند.

در حالي كه عده‌يي نيز به‌شدت از نظر اقتصادي دچار مشكل بودند، اما برخي گفتند كه اين غرامت را نمي‌پذيريم، حالا ماندلا مي‌گويد ببخش اما فراموش نكن.

سعيد حجاريان در پايان به برخي از دلايل موفقيت ماندلا پرداخت و گفت: يك نكته هم درباره موفقيت ماندلا بگويم. بايد در نظر گرفت كه ايشان چند شانس آورد. نخست اينكه جامعه جهاني به او كمك كرد. شرايط جهاني و براي مثال صندوق بين‌المللي پول كمك كردند كه رژيم او سر پا بماند و برگزاري جام جهاني به ايشان كمك كرد. دوم اينكه از تخصص سفيدها استفاده كرد، مثل مالزي و سنگاپور كه از نيروي متخصص چيني بهره بردند. سوم اينكه آفريقاي جنوبي در مقايسه با كشوري چون هند بسيار كوچك بود. در نهايت هم بايد به اين موضوع توجه كرد كه من البته قصد بدي از اين حرف ندارم، اما ماندلا در واقع معامله كرد. يعني او مثل يك دلال خوب توانست شرايط را به خوبي درك كند. سياست فقط جنبه ستيز ندارد. در سياست غير از ستيز سازش نيز هست. در كار ماندلا ستيز هم بوده است. ماندلا از لحظه مناسب استفاده كرد. متاسفانه ما از آن لحظه‌هاي مناسب استفاده نكرديم و نتوانستيم معامله را به وقتش جوش دهيم. كاريزماي او نيز قطعا در موفقيتش تاثير داشت.



كار سياستمدار ماندن در زندان نيست

عباس عبدي در اين نشست بالاخره سكوت را شكست و به بهانه بحث از ماندلا و مدارا نگاهش را به سياست و سياستمدار بازگو كرد. وي در ابتدا به بحث سعيد ليلاز و جاويد قربان اوغلي اشاره كرد و گفت: نكات مهم بحث اين آقايان اين بود كه اولا خيلي اسير جو نشويم و دوم اينكه فكر نكنيم كه ماندلا يا هر فردي ديگري از جامعه تاثير نمي‌پذيرد. به طور كلي يعني اين موضوع نشان مي‌دهد كه قابليت قابل و ظرفيت‌هاي جامعه در پيروزي يك سياستمدار تاثيرگذار است. هر محصولي در هر زميني به بار نمي‌آيد.

عبدي در ادامه به يك مساله روش شناختي در تاريخ‌نگاري اشاره كرد و گفت: تاريخ را نبايد وارونه خواند. مهم‌ترين اتفاقي كه با ماندلا رخ داد، انتقال از يك رژيم نژاد پرست به يك رژيم دموكراتيك بود. اما بحث مهم اين است كه كار سياستمدار چيست؟ رسالتش چيست؟ اگر ماندلا تا به امروز در زندان مي‌ماند، براي ما از اينكه امروز هست، متفاوت بود؟ به نظر من كار سياستمدار آن است كه آلام جامعه را كاهش دهد. كار سياستمدار اين نيست كه در زندان باشد و مبارزه كند. البته من نمي‌خواهم از ارزش مبارزه بكاهم اما بحث من اين است كه اگر ماندلا همچنان مثل زمان گذشته در زندان بود، چه تفاوتي براي جامعه جهاني داشت؟ اين يك مساله‌يي است كه به فرهنگ سياسي ما ارتباط مي‌يابد. ما سياستمدار نمي‌خواهيم، بلكه كسي را مي‌خواهيم كه داد بزند. ما در رابطه با سياستمدار دنبال مقاومت هستيم. در حالي كه شاخص و معيار اصلي براي هر سياستمداري آن است كه چطور به هدفش برسد.

عبدي همين نگرش به سياستمدار را دستاويزي براي بحث از مدارا خواند و گفت: به همين خاطر است كه معتقدم مدارا را نبايد تنها به عنوان يك اخلاق فردي خواند. مدارا در حوزه فردي يك فضليت شخصي است.

اما در سياست مدارا را بايد به لحاظ نتايج و كاركردها سنجيد. اين به معناي نفي مبارزه نيست. اما كساني هم بوده‌اند كه در جامعه ما يك ساعت هم مبارزه نكرده‌اند، اما به لحاظ اثرگذاري بسيار موثر بوده‌اند. ما متاسفانه نگاه سياستمدارانه به مساله نداريم. در حالي كه اگر نگاه مان سياستمدارانه شود، در آن صورت سازش و تفاهم و مدارا را به عنوان ركن اصلي مشاركت در نظر مي‌گيريم.

برچسب ها:
ماندلا

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین