طراحی سایت
تاريخ انتشار: 25 بهمن 1392 - 23:46
به بهانه نمایش تاتر «اين يارو آنتيگونه» نوشته احمد آرام در بوشهر

محمود بديه نويسنده محترم، اگر اشتباه نكرده باشم (آن يارو آنتيگونه) در زير نوشته پديدآورندگان، هيچ اشاره به اقتباس از اثر ما قبل خود نكرده است. اما همين قدر كه مولف از اسم آنتيگونه استفاده كرده و فراوان هم از آنتيگونه نيويوركي بهره برده، قدرمسلم كه قوه تخيل مخاطب به متون پيش از اثر، ارجاع و پرتاب مي شود. اما باز هم...

محمود بديه

 

بعضي وقت ها نمي داني كه از كجا بايد شروع كني كه پر حرفي و زيادي گوئي نكرده باشي و حوصله ي خواننده را هم نگه داري . قصدم هم اين نيست كه نگاهي همه جانبه به نمايش آنتيگونه داشته باشم، بيشتر البته در اين مقال، نظرم بر اقتباس و سنت ادبي و نمايشي ست كه در همه جهان رايج است. اما مجبورم مختصري از پيشينه نمايش نامه آنتيگونه را شرح بدهم.

نمايش نامه آنتيگونه نوشته سوفوكل، نمايش نامه نويس يوناني كه در 442 قبل از ميلاد مي زيسته ، نوشته شده است. موضوع نمايش نامه، درگيري دو برادر بر سر قدرت است كه به مرگ هردو ختم مي شود. كرئون پادشاه تب، با احترام و تشريفات خاص ، دستور خاك سپاري يكي از برادرها را صادر مي كند ولي برادر ديگر را به جرم خيانت و براي عبرت ديگران، از دفن و خاك سپاري منع مي كند تا خوراك كرم ها شوند. آنتيگونه علیرغم ميل و دستور پادشاه ، مقابل او سرپيچي مي كند و جسد برادر را به خاك مي سپارد و حتا در حضور پادشاه كه به او مي گويد ؛ چرا از قانون تبعيت نكردي و فرمان نبردي؟ آنتيگونه چنين مي گويد؛ «از قلب فرمان بردم و از اخلاق تبعيت كردم». آنتيگونه محكوم مي شود، الي آخر... در واقع آنتيگونه سوفوكل، نماد باستاني عصيان و شورش گري (نيروي اخلاق) است در برابر قانون. 

اما برگرديم به اقتباس كه خود كار آساني نيست، از يك طرف اقتباس ، نوعي وام گيري از اثر پيشا خود است و از طرف ديگر، خرج كردن آن در توليد و ابداع يك اثر جديد ديگر، ضمن آنكه روايت جديد به متن پيشين خود وفادار هست و نمي تواند به مالكيت ادبي پيشا خود بي توجه باشد. اثر جديد، خوانشي بينا متني و ارجاع به هسته ي اوليه اثردارد. 

البته نويسنده محترم، اگر اشتباه نكرده باشم (آن يارو آنتيگونه) در زير نوشته پديدآورندگان، هيچ اشاره به اقتباس از اثر ما قبل خود نكرده است. اما همين قدر كه مولف از اسم آنتيگونه استفاده كرده و فراوان هم از آنتيگونه نيويوركي بهره برده، قدرمسلم كه قوه تخيل مخاطب به متون پيش از اثر، ارجاع و پرتاب مي شود. اما باز هم چه باك. برشت در جائي مي گويد؛ «پايه ي هر دوره ي بزرگ ادبي ، قدرت و معصوميت سرقت ادبي آن دوره است». و در خصوص اقتباس مي گويد ؛ «آيا ما مي توانيم از اقتباس بهره ببريم و بعد همه چيز كار را تغير دهيم؟» مي گويد؛ «مي توانيم تغير بدهيم ، اگر توانائي تغيرش را داشته باشيم.»

 درهنر و بخصوص در حوزه ادبي و نمايشي، اقتباس از متون كهن با برداشت هاي نويني صورت مي گيرد. بطور مثال در كوريولانوس از ليويوس تا پلوتارخ تا شكسپير تا برشت و تا گونتر گراس وام دار همديگر بوده اند.همگي از يك طرح استفاده كرده اند، اما درعين حال، هر كدام، جداگانه ، شخصيت هاي خود را بوجود آورده اند و از همه مهم تر، دوران خود را رقم زده اند و فهم خود را از معاصربودن، كشف و آشكار كرده اند. در پلوتارخ پابرهنه هاي روم قصد دارند به سبب قيمت گران گندم عليه ميهن پرستان شورش كنند. و در كوريولانوس شكسپير، شخصيت كوريولانوس از فوران نخوت هيولا گونه ي او شكل مي گيرد كه البته شكسپير الگوئي معاصر براي اين شخصيت در نظر داشته. اين شخصيت گرچه نه به صورت مستدل، اما متوجه مي شويم كه اين الگو كسي نيست جز سر والتررلي، دزد دريائي مستبد و دست راستي مشهور. رلي زماني از او بتي ساخته بودند كه به تصرفات بريتانيا مي افزود و انحصار بازار شراب در دست خود داشت بعدها باعث رسوائي خود شد.

در كوريولان برشت و گونترگراس هم همين گونه هست. آنيگونه را فرانسوي ها اقتباس كرده اند و هم آنتيگونه در نيويورك گلو واتسكي لهستاني نوشته شده است. آنتيگونه در نيويورك، موضوع مهاجرين و بحران فرديت است.

اساسن كار كرد اقتباس و اقتباس قوي در نمايش نامه اين است كه چگونه به كالبد بي جان نمايش نامه اي كهنه، روحي تازه بدمد و آن را روي صحنه زنده كند. 

اما برگردم به چند سطر بالا.همه ي اين حرف ها را زدم، از نويسنده گاني گفتم كه روح زمانه و راقم دوران خود هستند و شخصيت هاي نمادين خود را بوجود مي آورند. در آخر اين را مي خواهم بگويم ؛ آيا نمايش نامه، اين يارو آنتيگونه ، تناسب و ارتباط بين خود و بيننده را به دست آورده است؟ 

برچسب ها:
محمود بديه

نظرات کاربران
تئاتری بيش از 10 سال قبل گفت:
اقای بدیه اقتباس از نشانه های تئاتر پست مدرن است و به نظرم احمد آرام به خوبی از پس آن بر آمده است. نکته دوم اینکه اثری چون آنتیگونه نیازی به اشاره ی هیچ نویسنده ای ندارد چرا که قصه اش کاملا برای هر کسی روشن است همان طور که در سرآغاز آنتیگونه در نیویورک هم چنین اشاره ای نکرده است. و سوم آن که برای مخاطبی مثل من که سه بار این نمایش را دیده ام باید بگویم پاسخ سوال آخر شما کاملا مثبت است. از اطرافیانم که سوال کردم نیز متوجه شدم قدرت کارگردانی و بازی ها باعث گشته حتی کسی که قصه را نیز متوجه نشود از کار لذت ببرد.
اهل دشتي بيش از 10 سال قبل گفت:
جناب محمود بديه ى ارجمند ! جناب عالى واين كمترين ، هنوز درحال وهواى تآتر ويكتوريايى هستيم و عقلمان به دستاوردهاى تآتر مدرن وپست مدرن نمى رسد! ظاهرا" دوستداران استان بوشهر ، تحليلات كلاسيك را نيازموده به پست مدرنيسم پرتاب شده اند!
ایرجایرج بيش از 10 سال قبل گفت:
عالی بود لذت بردیم موفق باشید اقای بدیعه
هاشمي بيش از 10 سال قبل گفت:
ضمن خسته نباشيد به اقاي آرام بايد گفت كه از ايشان به عنوان يك نويسنده بزرگ انتظار است كه شرايط زمان را نيز درك كنند. در حاليكه سياست دولت تدبير و اميد حسن رابطه با كشورهاي بزرگ هست اجراي تاتري كه در آن به امريكاستيزي دامن زده ميشود و شعله هاي خشم را بيشتر ميكند چه معني دارد؟
احمدازبوشهر بيش از 10 سال قبل گفت:
اقای بدیه اطلات شمابی مورد نیست .من نمایشنامه دیدم .بله به روز نبود.
احمدازبوشهر بيش از 10 سال قبل گفت:
اقای بدیه اطلاعات شما بیمورد نیست . نمایشنامه دیدم .بله به روز نبود.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین