طراحی سایت
جستجو:

ماهيگيري همراه با ترس و لرز

محمد ابراهيم فولادي

سال 1363 هجري شمسي بود. به اتفاق دو ملوان ديگر جهت دسترنج خود و معاش روزگار اقدام به خريد يک قايق موتوري نموديم که قيمت آن قايق همراه با موتور 40 اسپ تواتسا که سه سال پيش اوشار شده بود مبلغ 40 هزار تومان بود.

 قايق در اسکله بندرگاه پهلو گرفته بود و موتور آن همراه با ماشين سواري به منزل حمل ميشد.

در يکي از روزهاي آخر پاييز که پيش بيني ميشد سه روز ديگر هوا خوار است، تصميم به صيد در دريا گرفتيم. هوا خوار شد، ظهر يکشنبه ماچله آماده کرديم که شامل مقداري نان و دمپخت ميگو بود و به سوي بندرگاه حرکت کرديم. در راه علاوه بر رانندگي به وزش باد و درختان و ابرها مينگريستم و هوا را رصد ميکردم. به بندرگاه رسيديم ساعت 5 بعدازظهر بود، هوا خوار کمي اون طرفتر چند تکه ابر سياه در آسمان نمايان بود، مرتب به ابرها  خيره ميشدم  و کار آماده سازي قايق هم از نصب موتور و باز کردن گسل و لنگر بستن موتور به قايق را انجام ميدادم. هوا  رو به سردي ميرفت، تعدادي از قايقها به صيد رفته بودند، دو ملوان  قايق کنار اسکله، نيم نگاهي به آسمان و ابرها داشتند.

بالاخره همراه با دو ملوان به نام جلال و اسماعيل دل به دريا زديم، محل صيد مونگوف روبروي اسکله بندر عامري تنگستان بود که آنجا هميشه صيادان روزي خير و برکتي داشتند.

پس از 30 دقيقه روي دريا بالاخره به محل صيد که همان منگوف دريايي بود، رسيديم. به غروب نزديک ميشديم. حالا بايد قايق در يک جاي مناسب لنگر ميشد. شخته که مانند شاقول  بنايي است و بند 20متري نازک هم داشت به دريا انداختم تا يک جاي خوب جهت صيد که اونجا بين شلي و گساري بود پيدا کنم.

بالاخره با اندازهگيري، قايق در يک جاي مناسب قرار گرفت و گفتم همين جا لنگر بيندازيم.

حالا نيم ساعت تا غروب آفتاب مانده بود و قايق وسط دريا و فقط کوههاي اطراف عامري مشخص بودند و ديگر هيچ چيز نمايان نبود.

ما سريع سه نوع طعمه که شامل ماهي گواف ميگو و خساک بود کنجه کرديم، و شروع به صيد کرديم. نزديک 10 قايق پيش هم بوديم، در اولين قلاب هايي که به  آب انداخته ميشد انواع ماهيهاي صبيتي، شوريده و بالول و شوم ميگرفتيم. حسابي مشغول صيد شده بوديم و هر کدام نزديک به نيم باسکت ماهي گرفتيم.

کم کم هوا تاريک ميشد، نگاهي به آسمان انداختم، ديد ابرها بالا آمده و چلچل باد قوس شروع  وزيدن ميکند. در اين چهار ساعت حسابي ماهي رو کرده بود و باسکتهايمان داشت پر ميشد. ديدم ابر سياهي از روي کوههاي عامري بالا ميآيد، يکباره گفتم جلال لنگر بکش که اوضاع خيلي پسن. باد قوس قوس، اون هم بادي که از مطاف ميآمد.

 قايقهاي ديگر هم گفتند جمع کنيم. در اين بين يکي از ملوانان گفت ماهي رو کرده بزار صيد کنيم که با عصبانيت گفتم من مي دانم يا تو.  لنگر بکش. همه قايقها لنگر کشيدند و در حال حرکت بودند. جلال  هرچي ميکرد لنگر بالا نميآمد، سکان  قايق را به صورت دايره 30 متري دور لنگر چرخاندم  تا يکباره لنگر آزاد شد، لنگر  پشت گسار گير کرده بود و با مکافات زياد آن را آزاد کرديم و حرکت کرديم به سوي ساحل، در اين هواي طوفاني قايق بالا و پايين ميرفت. با تجربهاي که داشتم قايق را سوار موجها ميکردم و به سوي ساحل ميرفتيم. گاهي قايق يک متر يا دو متر بالا و پايين ميشد، ديگر اميدي به زنده ماندن نبود و ملوانان  دست به طرف آسمان دراز ميکردند که خوشبختانه اسکله بندرگاه نمايان شد. اما وارد اسکله شدن هم تجربه ميخواست، سنگيني قايق را يک طرف قرار داديم و قايق وارد اسکله شد. در اين هنگام صورتها که رنگ پريده و چهرهها ترسيده بود، به حالت عادي درآمد.

يک گروهبان دوم که نگهبان بود گفت چرا حالا ساعت دوازده شب برگشتيد؟ گفتيم مگر تشخيص هوا نميدهي؟ تا معلوم شد اين درجهدار اهل شهر اراک است و از دريا و دريانوردي چيزي نمي‌‌داند. بالاخره اين سفر دريايي با مشقت و سختي پايان يافت.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1077)

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 مجموعه امتيازها از خارگ چنان موقعيت ممتازي در خليجفارس ساخته بود که انگليسيها بارها آن را اشغال کرده و به عنوان اهرم فشار به ايران از آن استفاده کردند که در اين راه موفق نيز بودند. جالب توجه اينکه اولين باري که انگليسيها در سال 1838 خارگ را به بهانه محاصره هرات اشغال کردند، آن قدر مجذوب خارگ و امتيازهاي آن شدند که جرج اوکلند فرمانرواي کل هندوستان گفته بود بايد کاري کنيم که خارگ به عنوان ملک طلق انگليس اعلام گردد، اين جزيره بعدها ميتواند سنگاپور خليج فارس گردد...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

حماسه حقپرست: موسيقي بوشهر؛ خود به تنهايي ميتواند پنجره اي گشاده رو به درياي فرهنگ و هنر باشد تا با تابيدن نور و نوا و سازها و آوازهايش، ديرينگيِ يک تاريخ را واگويه کند! چه؛ بوشهر، به راستي شهرِ موسيقي است و چشم انداز ِ جهان موسيقي نيز هم توانست باشد! حضور بزرگان ملي و جهاني در موسيقي بوشهر و موسيقي بوشهر، تحقيقات و پژوهشها و جستار موسيقايي...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

رضا نکيسا:  چند روزي از فستيوال کوچه نگذشته بود که خبري تعطيلي آن  بهت و اندوه  از جان سختي، عدم تحمل و مدارا حيرت دوستدارانش را برانگيخت. رويدادي که اگر تعطيل نميشد کام مردم و هنرمندان را تا سالها شيرين ميکرد و خاطراتي زيبا را به يادگار ميگذاشت.هميشه يک راهکار و يک نسخه رنگ و رفته تجويز مي شود آن هم «تعطيلي» براي همه چيز و هر آن چه که از نگاه عدهاي ناپسند آيد، جايگزيني را هم براي آن نيست....

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

برگزاري تورهاي بوشهرگردي در قالب نخلستانگردي و بازديد از کارگاه صنايعدستي، بازديد از نيايشگاه مُند، کلوتهاي مند و آرامگاه جهازها، کوه نمک جاشک و بوشهرگردي در بافت تاريخي شهر بوشهر از جمله برنامههاي سومين فستيوال موسيقي کوچه بود. کارگاه تخصصي گردشگري با عنوان «مکتب کوچه» از جمله برنامههاي شاخص فستيوال بود...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

بزرگترين کاري که اين جشنواره انجام ميدهد، اين است که فرهنگ آداب و معاشرت مردم بوشهر را نشان ميدهد و باز بودن در خانهها به روي مهمان را به تصوير ميکشد. اينکه مهمانان فستيوال سر سفره بندرنشينان مينشينند و غذا ميخورند، فرصتي براي رشد فرهنگ، بوم و زيست بوشهريها است...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

استقبال بي نظير از فستيوال موسيقي کوچه در بوشهر

سيروس خباز ثابت: بعد چندين سال در بوشهر فستيوال موسيقي کوچه، به همت عزيزان اهل هنر در بوشهر برگزار شد و يکبار ديگر بوشهر بر سر زبانها افتاد. موسيقي اقوام در اين چند شب رويايي، برگزار شد. همه اهل دل در سراسر ايران شاهد بزرگترين رودررويي موسيقي اقوام در بوشهر بودند. چه استقبالي بدست آمد از سراسر ايران بخاطر اين فستيوال موسيقي در بوشهر، جمعيت فراواني آمده بود. ابتکار جالبي بود تاکنون هيچ شهري از ايران نتوانسته بود در اين مدت کوتاه اين جمعيت را براي اجراي يک فستيوال فرهنگي و هنري بخود ببيند. البته اگر از مهماننوازي مردم بوشهر بگذريم، خود بوشهر هم واقعاً ديدني است، کوچه پس کوچههاي چهار محل اين شهر ديدن دارد. گرچه در شب آخر اين فستيوال، مردم بوشهر شرمنده مهمانان عزيز شدند! مگر ميشود اين شش شب بخوبي و خوشي برگزار شود، و جلوي برنامه اختتاميه را بگيرند؟!

به هرحال اميدواريم که فستيوال موسيقي کوچه، در سالهاي آينده هم در بوشهر برگزار شود و بدين طريق بوشهر در ايران، پرچم دار اين گونه فستيوال موسيقي کوچه باشد.

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

به بهانه ساخت بيمارستان نفت در شيراز 

عدم همکاري براي ساخت بيمارستان خصوصي در بوشهر

مصطفي دشتي

در مورد آغاز عمليات اجرايي ساخت بيمارستان صنعت نفت درشيراز لازم دانستم به استحضار برسانم چندين بار دکتر مهرساي فوق تخصص اورولوژي اهل بوشهر مقيم تهران که سالها  در بيمارستان سيناي تهران در بخش پيوند کليه کار مي کرد و نود درصد پيوند مردم استان بوشهر را خود به عهده گرفته بود و اکنون به عنوان مشاور در بخشهاي اورولوژي چند بيمارستان  پزشکان مربوطه از تخصص وتجربه ايشان استفاده مينمايند،  تصميم قاطع براي ساخت بيمارستاني تخصصي در بوشهر گرفته بود و تقاضا کرده بود تا زميني در اختيارش قرار داده شود تا براي رفاه حال بيماران زادگاه خود در بوشهر اين بيمارستاني خصوصي را احداث نمايد که مردم مجبور نشوند جهت معالجه به شيراز يا تهران بروند.

ولي اطلاع کامل دارم کوچکترين همکاري با وي نشد. اما در حالي که شيراز از نظر پزشکي خاصه بيمارستانهاي خصوصي از هر نظر بينياز است، سهم مردم بوشهر اکنون قرار است  در آنجا  هزينه شود! حالا نمايندگان و استاندار بگويند  اين چنان کرديم و آن چنان کرديم، چه فايده وقتي نميتوانند از حقوق مردم بوشهر دفاع کنند.

خدا خودش دلش براي مردم اين استان بسوزد.

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 حضور در بيش از  ده نمايشگاه انفرادي و گروهي در سطح استان و خارج از استان و برگزاري بيش از 50 ورکشاپ نقاشيخط در سطح استان، ارسال چندين اثر نقاشيخط در گالريهاي کشور ابوظبي و در حال حاضر در آموزشگاه هنري مشغول به تدريس اين هنر هستم.تازگي هم نمايشگاه گروهي بنده به همراه 15 نفر از هنرجوهايم در عمارت تاريخي دهدشتي برگزار شد که با استقبال کمنظيري روبرو شد...

ارسال شده 2 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

بشير علوي: گريز از جنگ و پيشآمدهاي آن، راه نجات زن، مشکلات و گرفتاريهاي زنان بهويژه در برابر مردان، و ذهن قوي و جستجوگر زنان از جمله مؤلفههايي هستند که در داستانهاي کوتاه اين مجموعه يافت ميشوند. نوع پردازش به متن و زبان، و شيوه برخورد با شخصيتها و نحوة بيان مشکلات و بروز دادنِ آنها نوعي نگاه زنانه را به متن نشان ميدهد؛ نگاهي که از ديد يک نويسندة زن نميتواند پنهان بماند...

ارسال شده 2 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگي‌اش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهري‌هاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلي‌نژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشم‌زاده)، سال‌هاي سخت و سخت‌تر (فريده كاردانى)...

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

قطبنماي زندگي

دکتر يونس قيصي زاده

تا به حال به اين فکر کردهايد که با زندگي خود چه ميخواهيد کنيد؟ در زندگي خود پاي چه چيزهايي ميايستيد؟ چه قوانيني در زندگي شما اهميت دارد؟ چه چيزهايي به زندگي شما حس معناداري و هدفمندي ميدهد؟ همه اينها به «ارزش»هايي برميگردد که در زندگي انتخاب ميکنيم، ارزشها همانند قطبنمايي در زندگي ما هستند که جهت زندگي را به ما نشان ميدهند، اهداف ما را مشخص ميکنند و رفتار ما را شکل ميدهند.

در مسابقه دو بين «ايوان فرناندز» دونده اسپانيايي و «آبل موتاي» دونده اهل کنيا اتفاق عجيبي افتاد. دونده کنيايي جلو بود و تا خط پايان ده متر فاصله داشت که با خيال اينکه از خط پايان عبور کرده، ايستاد. «فرناندز» که نفر دوم و پشت سر او بوده متوجه اشتباه او شد، ابتدا به او اشاره کرد که خط پايان آنجاست! وقتي ديد که او متوجه زبان او نميشود، حريف را هل داد و پشت سر او دويد. «موتاي» به عنوان نفر اول از خط عبور کرد و «فرناندز» دوم. همه اينها طي چند ثانيه اتفاق افتاد.

بعد از مسابقه خبرنگاري از «فرناندز» پرسيد که "براي چه اين کار را کردي؟"

پاسخ ميدهد: "روياي من اين است که روزي همه ما اينچنين زندگي اجتماعياي داشته باشيم."

خبرنگار قانع نشد: "ولي چرا اجازه دادي دونده کنيايي اول شود؟"

ايوان گفت: "من که اجازه ندادم! او خودش داشت اول ميشد."

خبرنگار اصرار کرد که: "اما تو ميتوانستي اول شوي."

ايوان نگاهي به او انداخت و گفت: "درست. اما حاصل آن پيروزي چه بود؟ آن مدال چه افتخاري براي من داشت؟ مادرم چه فکري در مورد من ميکرد؟"

اين ارزشهاي زندگي ما هستند که بردن يا باختن را در زندگي ما معني ميدهند، موفقيتي که همراه با نيرنگ، کلاهبرداري، حق ديگران خوردن و ظلم به ديگران باشد، در زندگي که منصفانه زيستن و احترام به ديگران، ارزش هست، عين باختن است.

نميتوانيم خودمان، ارزشهاي انساني را زيرپا بگذاريم و انتظار داشته باشيم، همسرمان، فرزندمان، دوستمان، همکارمان و... آنها را در برابر ما رعايت کنند!

به ارزشهاي زندگي خود فکر کنيم و ببينيم در اين دنيا، چه چيزهايي براي ما ارزش دارند.

(هفته نامه نسیم جنوب- سال بیست و ششم، شماره 1069)

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 با ورود اين دبيران باسواد به دبيرستان ها موج جديدي از سبک آموزشي جديد و مدرن، روح تازهاي درکالبد دبيرستانهاي بوشهر دميده شد. دبيران درآن زمان از هر نظر ممتاز و قابل احترام بودند و خود نيز سعي در حفظ جايگاه خود داشتند و جامعه نيز به خوبي پذيراي آنها بود. به عنوان مثال مرحوم دکترفقيهينژاد انساني با شخصيتي علمي، خوشمشرب، خوش سيما، فوقالعاده تميز و بسيار شيک پوش بود...

ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر یداله عبدالهی: نسيم جنوب براي فرهنگ بوشهر شايد نقش فراتر از فردوسي براي زبان فارسي داشته است. رسم و رسومات سنتي بوشهر را زنده نگهداشته، فرزندان مستعد و توانمند بوشهر را پشتيباني نموده،  سخنگوي بيزبانان، حامي بيبضاعتان، زمينه اهل قلم، آشيانه نخبگان، توسعهدهنده صنايع استان، زنده نگهداشتن بافت فرهنگي، توسعه دهند فرهنگ سپاسگزاري، انتشار مهر والدين و  بوده است...

ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

شادروان پرویز هوشیار قبل از انقلاب، به حرفه عکاسي و فيلمبرداري علاقه داشت و از بنیانگذاران سینمای آزاد در بوشهر بود. نتيجه فعالیت هنری وی در آن سال‌ها، ساخت چند فيلم مستند 8 ميليمتري بود. درد و رنج مردم، خصوصا همشهريانش او را عذاب ميداد و سعي مي‌کرد آن را در قالب فيلم و عکس بيان کند.  از پايه‌گذاران انجمن بوشهري‌هاي مقيم مرکز بود و سعي زيادي در برپايي جلسات و رفع مشکلات همشهريان خود مي‌نمود...

ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (4)

دکتر حميد اسدپور :  هفته نامه نسيمجنوب متشکل  ازافراد گوناگوني است که براي خدمت به جامعه گرد هم جمع شدهاند واين افراد فقط شامل  مديران نشريه نميباشند. آقاي مديرکل آگاهانه يا ناآگاهانه اتهام جمعي به يک گروه بزرگ از شهروندان وارد ساخته و باعث خسران و زيان آنها شده و به موجب قاعده لااضرار، بايستي از اين اتهامزني دسته جمعي بپرهيزد و پوزش  بخواهد زيرا در نشريه نسيم جنوب سه گروه دخيل هستند که به هرسه گروه اتهام زده شده است...

ارسال شده 4 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر سعيد معدني : هفته نامه نسيم جنوب قديميترين نشريه بوشهر است که بطور مداوم چاپ شده است.  بيش از 25 سال است که افراد فرهيخته و بيشماري از اهل قلم اين استان از ابتداي چاپ نشريه تا به حال در آن قلم زده و مطالب و نوشتههايشان چاپ مي شود. از چهره ماندگار ادبيات، منوچهر آتشي گرفته تا ديگران و ديگران. در متن نامه مسئول تأمين اجتماعي آمده است که نشريه «زاويهدار با دولت» است.  اگر زاويهدار است، بايد به فال نيک بگيرند که...

ارسال شده 4 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

عليرضا مشايخ : مهمترين ويژگي البته در اين است که سفر بايد ما را به فکر کردن در مورد آنچه ميتواند در ما تغيير دهد دعوت کند و بنابراين اگر از مونتين بپرسيم که چرا اينهمه مسافرت کرده است؟ او پاسخ خواهد داد که من بخوبي ميدانم از چه چيز فرار ميکنم اما آنچه در انتظار است، را بايد ببينم!...

ارسال شده 5 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

ورزش بوکس يه ورزش خاصي است، ورزشي است که شما بايد درکش کنيد، اين ورزش ورزشي است که به نظر بنده تمامي رشتههاي درسي و ورزشي، هنري، درونش يک کارايي دارند. بوکس از بيرون رينگ دعوا به نظر ميآيد ولي داخل رينگ که هستي دنيا عوض ميشود، ميشود همين زندگي که الان داريم داخلش نفس ميکشيم...

ارسال شده 5 ماه پيش در ورزش ، نظر (0)

 دکتر زهره عالينسب : با پيچيدهتر شدن جوامع ازحيث امكانات وتنوع تفريحات و رسانه ها و تكنولوژي اطلاعات، نسل كنوني را بسيار عجول، كم حوصله و به دنبال كسب اطلاعات فست فودي نموده است كه سريع مانند ساندويچ به ذهنشان خوراك برسانند. پرواضح است كه چنين اطلاعاتي كم و بيش سطحي، كمعمق و چه بسا در خيلي از مواقع نامعتبر است. همين سبب شده  كه نوجوان و جوان امروز...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

رضا نکيسا: نسل جوان امروز که آماده ورود به جامعه جهاني است تنها را جلوگيريشان از تکرارهاي بيهوده گذشته و ناکاميهاي احتمالي و پيشرو توصيه به خواندن و مطالعه و آمادگي حاصل از آن است.  در هر حوزهاي که قصد ورود داريم بدون دانش و مطالعه به نتيجه دلخواه نخواهيم رسيد، لذا توصيه ميشود قبل از انتخاب، فهم درست از موضوع که منبعث از مطالعه است مد نظر  باشد و ميبايست با دانش گام برداريم و اين مهم نيز فقط با مطالعه فراهم ميآيد...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

ابراهیم بشکانی: از صبح هوا خيلي گرم و شرجي بود، يعني تپ تپ، باد از باد نميجنبيد. طبق معمول همه روزه تو ميدون برحه کازروني جمع شديم و برو بچهها روي سکنچه مسجد که جاي استراحتمون بود نشسته بودند و در فکر بوديم که چگونه وقت بگذرونيم، يکي از بچهها پيشنهاد شَرْرُو بازي داد که همگي قبول کرديم...

ارسال شده 6 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

دکتر يونس قيصي زاده: اين روزها گشت و گذار در فضاي مجازي زياد است و با وقت گذراندن در اين فضا شايد بشود دوستان خوبي هم پيدا کرد، اما مهم اين است که با دوستان خود ارتباط فيزيکي داشته باشيد و همديگر را ببينيد، چرا که ممکن است خيلي از اين دوستيهاي مجازي فريب باشد.ين دوستها را ميتوان در فرهنگسراها، کلاسها و دورهها، ورزشگاهها و باشگاهها، کافهها و جشنها، تورهاي گردشگري و...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

نرگس کياني: احمد عليشرفي را ميتوان يکي از وزنههاي موسيقي اقوام در بوشهر دانست که هم نيانبان، هم نيجفتي ميزد. او خوشبختانه صاحب فرزنداني اهل موسيقي بود؛ فرزنداني که احتمالاً ميتوانند فقدان پدر را تا حدي جبران کنند. عليشرفي معمولاً به صورت خانوادگي کار ميکرد...

ارسال شده 6 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

دکتر حمید اسدپور: حضور پررنگ خليج فارس در مسائل سياسي و تجارت بينالمللي از گذشتههاي دور مورد توجه بوده است و به همين دليل، بخش عمدهاي از تحقيقات و پژوهشهايي که در مورد خليج فارس صورت گرفته است، بر مسائل تجاري، اقتصادي و سياسي تمرکز يافته است. در مقابل، پژوهشهايي که در زمينههاي اجتماعي و فرهنگي خليجفارس صورت گرفته، بسيار محدود ميباشد. البته  اين محدوديت در قياس با پژوهشهاي فراواني است...

ارسال شده 6 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

 اثر ارجمند «واسموس در عقبنشيني» از سيديحيي حسيني، به دوراني تلخ، اما پر غرور ميپردازد، دوراني که رييسعلي به شهادت رسيده، پيکر مطهرش در انتظار انتقال به وادي السلام نجف است، و همرزم نامآورش، سردار جاودانه دشتي، خالو حسين پولاد هم با تن زخمي و پس از نبردي حماسي در کوه قزي، به غربت اسارت رفته، اما ديگر سران قيام نيز وضعي بهتر از اسارت ندارند...

ارسال شده 6 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

آن معلم آمد

او کسي نبود جز معلم مدرسه نامش که نمي دانستيم و او را آقاي معلم صدا مي کرديم. اصلا نمي دانستيم اهل کجاست؟ اما مي فهميديم که از شهر اومده، تازه از مکتب آسيد مصطفي فارغ شده و سواد خواندن و نوشتن بلد بوديم ولي از آداب مدرسه هيچ اطلاعي نداشتيم. دروازه مشهدي مح سن يا به زبان کتابي مشهدي محمد حسن که رحمت خدا بر او باد کلاس درسمان شد هرکسي به جاي نيمکت يک گوني همراه خود داشت، حتي عده اي همين هم نداشتند و روي زمين نشستند تا آقا معلم بيايد و درس را اگرچه مهر ماه نبود اما براي ما مهر بود و مهرباني همراه داشت شروع نمايد اولين روزي بود که با چهره ي معلم آشنا مي شديم او با متانت خاصي آمد و اولين روز درس شروع شد و او کسي نبود جز استاد بزرگوار جناب آقاي غلامرضا شريفيخواه

و امروز به چنين اساتيدي مفتخريم و آغاز ماه مهر و مهرباني را به همه دانشآموزان و معلمان خاصه اساتيد ديارم تبريک عرض مي نمايم.

چون تو بودي علم در من پا گرفت

دانش تو در وجودم جا گرفت

تا ابد مديونتم آموزگار

از وجودت علم دنيا را گرفت

* شاگرد هميشگي - غلامرضا خدادادي

ارسال شده 6 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 مردم استان عزيزم بوشهر بينظيرند. مردم سخت ميخندند ولي بايد بدوني چطور بايد آنها را بخنداني. نگاه مردم به شونشيني شبکه استان خيلي خوبه، بي نظيرند و من همشان را دوست دارم بلاخص پيرمردها و پيرزنهايي که هر شب ميگن کي حسن و کوکاش شاهين ميان. مردم عجيب دوستم دارند و من بيشتر... دستانشون را ميبوسم... و امروز نياز جامعه به خنده خيلي زياده چون مردم خيلي تو فکرند و خيلي ها گرفتارند و جامعه نياز به شادي و خنده داره... من طنز را از درون اجتماع پيرامون خودم پيدا ميکنم...

ارسال شده 7 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

دختران، طلاق و زن زيادي

دکتر سعيد معدني

جلال آل احمد کتابي دارد به نام زن زيادي. اين  کتاب شامل  مجموعه قصه هاي کوتاهي است که يکي از قصه ها «زن زيادي» است.

آل احمد با همان نگاه تيزبين خود مشکلي را طرح ميکند که دختران ما در جامعه از آن رنج ميکشيدند و رنج ميکشند.

روايت قصه آل احمد سرنوست دختري است آبله رو و کچل که از کلاه گيس استفاده ميکند. مردي که پايش شَل است و ميلنگد و عينک ته استکاني ميزند و با عصا راه ميرود و هزار عيب دارد!،  به خواستگاري دختر ميآيد. به او ميگويند که دختر اين عيب را دارد و از کلاهگيس استفاده ميکند. اما مرد اصرار دارد که همه شرايط را ميپذيرد. عروسي سر ميگيرد، دختر نگونبخت به خانه شوهر ميرود. اما مورد بيمهري و آزار مادر شوهر و خواهر شوهر و در پي آن شوهر قرار ميگيرد. سرانجام پس از مدتي طلاق ميگيرد و به خانه پدر ميآيد... .

تلخي قصه همين جاست!

او در خانه پدر ديگر جايگاه ديروزي و قبل ازدواج را ندارد و حالا ديگر همه به او به عنوان يک غريبه و يک «زن زيادي» نگاه ميکنند. به عبارتي دختر تا زماني که خانهي پدر است حتي اگر چهل- پنجاه ساله هم باشد اطاقاش، کمد و وسايلاش و... مشخص است و احترام دارد. اما وقتي پس از ازدواج و مدتي زندگي متاهلي، طلاق ميگيرد و مجددا به خانه پدر برميگردد، انگار يک زن زيادي در خانه قدم ميزند. به خصوص اگر خواهر و برادر ديگري هم داشته باشد نگاهها آزاردهنده و سنگينتر است و رنج زنان مطلقه بيشتر ميشود.

آمارها نشان ميدهد در سالهاي اخير بيشترين طلاق در تاريخ ايران ثبت شده است. در مقابل هر سه ازدواج يک طلاق رخ ميدهد. افزايش اين آمارها نشان ميدهد زنان مطلقه جامعه ما و خانوادههايشان چه رنجهايي ميکشند. البته بي‌‌شک اين رنجها براي مردان جدا شده هم هست که مجال ديگري براي پرداختن به آن ميطلبد.

نکتهاي را هم بايد اضافه کنم اين است که؛  امروزه به واسطهي تحولات اجتماعي با پديدهي طلاق به عنوان يک انتخاب، معقولانهتر برخورد ميشود. ولي در گذشته - مثلا زمان جلال آلاحمد- اينگونه نبود. زن بايد با همه رنجها و ناملايمات و تحقيرها و آزارها در خانه شوهر و خانوادهي شوهر ميماند و ميساخت. حتي اگر به قيمت جاناش تمام ميشد.

(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم- شماره 1056)

ارسال شده 7 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

بعد از فارغ التحصيلي و اتمام دوره سربازي، براي خدمت به جوانان شهر و استانش، به سمت دبيري، در آموزش و پرورش بوشهر استخدام شد. آموزش به شاگردانش را با عشق و علاقه ي شديد، به عهده داشت. در نتيجه اين تعهد و تلاش، تقديم چهرههاي سرشناس به شهرمان شد. او زير فشار و تهديدهاي زيادي قرار داشت اما به کار خود ادامه مي داد. افراد بخيل و دشمنان آموزش، لحظهاي او را آرام نميگذاشتند تا اينکه اقدامات آنان به نتيجه رسيد و پرويز از آموزش و تدريس منع شد...

ارسال شده 7 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

غلامرضا شريفي‌خواه: در زمانهاي بسيار قديم و قبل از احداث آب انبار قوام، ساکنان مردم بندر بوشهر براي تهيه آب آشاميدني از چاههاي منطقه اُندر بندر، باغ ملا، ريشهر، هليله، بندرگاه و... همچنين از قنات، به وسيله کساني که کارشان سقايي بود و با داشتن الاغ  و با حمل  دو الي سه مشک بزرگ پر از آب از راههاي خاکي و يا گلي و شُلي از چاههاي مناطق مذکور با فاصلههاي چندين کيلومتر آب را به داخل شهر ميبردند

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (1)

طنين صداي گرم و دلنشين نوحه هاي محرّم و صفر و رمضان محمد شريفيان، نابغة نوحه و موسيقي در بوشهر، هنوز پس از سال ها در خاطره و ذهن مردم بوشهر، برقرار و پايدار است. او از نوحهخوانان سرشناس و موسيقيدانان زبردست روزگار خود بود که ايام محرّم عاشورا، اربعين، بيست و هشت صفر و ساير مراسم حسيني، در مسجد نو در محله شنبدي، صلح آباد، سنگي و چند محلة ديگر نوحه مي خواند...

ارسال شده 8 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

من در ليگ برتر اکثرا سعي کردم يکي از بهترين گلزنهاي تيمم باشم و به تيم کمک کنم. دوسال پيش با 16 گل با اختلاف يک گل نفر دوم گلزنهاي ليگ شدم، پارسال با 20 گل آقاي گل ليگ شدم، امسال هم با 13 گل آقاي گل ليگ هستم و 8 بازي ديگر در پيش روي من هست و اميدوارم بتوانم آقاي گل بازيها بشوم. من در تورنمنت بينالمللي خليج فارس در گناوه آقاي گل شدم در تورنمنت دهه فجر با حضور کل بازيکنان تيم ملي آقاي گل شدم...

ارسال شده 8 ماه پيش در ورزش ، نظر (0)

محمد لطفي: در انبوه دردهاي پنهان و آشکار، و عبور ثانيه ها، در هجوم انبوه اندوهان روزمرگيها، آرام از کنار مواردي مي گذريم که هر کدام خود از اساسي ترين نيازهاي جامعه شهري است، در مييابي بين ما و حداقل  خواستههاي يک شهروند چقدر فاصله افتاده است، يادمان مي آورد چه آسان به نبودن ها عادت کرده ايم، چه آسان از کنار ابتداييترين نياز ها عبور مي کنيم.

ارسال شده 10 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)
ابراهيم مهدي زاده:نکته حائز اهميت آن است اين کتاب در برگيرنده تاريخ مختصر ادبيات داستاني ما از موسي نثري، صنعتي زاده کرماني تا اولين مجموعه "يکي بود و يکي نبود" جمالزاده، صادق هدايت، بزرگ علوي، علي دشتي، محمد حجازي ...تا نمايشنامه نويساني از قبيل دکتر ساعدي، بهرام بيضائي و اکبررادي است. ازهمه مهمتر شناسائي و معرفي شاعران انقلاب مشروطه از قبيل فرخي يزدي، عشقي، عارف، بهار، پروين اعتصامي و جايگاه شعر نو ايران و انقلاب نيما و شاگردانش از قبيل شاملو، اخوان، فروغ فرخزاد و سهراب سپهري است..
ارسال شده 12 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (1)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10

آخرین اخبار

پربیننده ترین