عباس شاهپيري: اينکه در منطقه و شهري جشنوارهاي هنري با عناوين مختلف و با استفاده از نام و قدمت ديرينه يک شهر برگزار شود، اما هنرمندان، برگزارکنندگان و مديران فرهنگي آن ديار از اينکه شهرشان فاقد سينما، و مکاني مناسب براي اجراي برنامههاي مختلف هنري است، دغدغه و يا پيگيري جمعي براي راه اندازي مکانهاي هنري نداشته باشند، اين رخدادها در قاموس فرهنگ و هنر ميتواند فاقد اعتبار و ارزش هنري باشد...
قصه کوتاه
عزّتو
شاهرخ تنگسيري
غنو جُلَتي با زغال رو ديوار خونه ي خداکرم يه قلب گُتي مي کشيد و با دستخطي که چپي از خط احمدسياه نبيد يه بُردش مي نوشت عزت يه بُرد ديگه ش مي نوشت غني. هرروز صبح گه خداکرم قبل از اين که زن هاي همسايه قدم تو کيچه بذارن و قصد دروازه کنن مي اومد و با افتوه و جارو پَنگي نقاشي غنو رو ديوار ميشست و با خوش ميگفت: لعنت بر شيطون حرومزاده آخرش خين ايي تيله سگ تو گردن مو مي افته، بخدا اگه دسم بيافتي کل کلت ميکنم .
قصه خداکرم و زنش عزتو ديم درازن، عزتو سي ساله دختر آخري و بقولا ته تغاري ابرام قصاب اُبوداني بيد که تو لين هفت احمدآباد زندگي ميکرد، حاصل دو تا ازدواجش يه درزن دختر و يه پسرمعلول بيد که سالم صداش ميزدن. يازده تا از دختراش فرستاده بيد خونه بخت، دستِ ايي آخري هم نهاد تو دست خداکرم که همسن و سال خودِ ابرام قصاب بيد. عزتو با دلالي ميشتي زهرا و ننهِ جاسم عربو با شپ و کل سوارِ سماچ حاج مالک از اُبودان اوردنش خوردي سيفو. خداکرم از چهار تا زن قبليش که دوتاش مرده بيدن و دوتاشون طلاق داده بيد بچه نساخته بيد و بقول ميشتي زهرا : «خداکرم اجاقش کور بيد». عزتو قشنگ بيد ولي قلدر و با لهجه اُبوداني با همسايه ها حرف ميزد و هميشه موقع عرض اندام تکيه کلامش ميگفت «مو دختر ابرام قصابم»، يعني که حساب دستون بياد با کي طرفين. غنو مث آدم شوپر زده صورتش قلپيده بيد، قدش کوتاه و تا بگي زورش زياد بيد. پشت سرش ايقد پهن بيد که از بچگي سيش ميگفتن غنو جُلّتي.
هميچي از روزي شروع شد که خداکرم دم دروازه سفارش غنو کرده بيد بياد خونه شون بدنه و کف آب انبار و حوض بشوره تا زمستون اوو بارون ذخيره کنه، عزتو يه مجمعي صبحونه مفصل مياره جلو غنو و يه قيلون برازجوني چاق ميکنه و چندتا فرق قيلون ميکشه و ديدش هُف ميکنه تو صورت غنو که چيش تو چيشش نشسته، ني قيلون ميده دس غنو و ميگه بکش که چاقن، او هم مث خر کيف ميکنه که بالاخره يه نفر حساب آدم اوردش، حالا غنو کجا مي بيني، ديگه شاهين تو آسمونم حريف پر و بالش نبيد و يکجا صد دل عاشق و دلباختهي عزتِ خداکرم ِاز هميچي بي خبر ميشه. عزتو جذابيت خاصي داشت، حرف زدنش تو دل مي نشست و خيليا که دستشون ازش کوتاه بيد ديرا دير هلاکش بيدن. يه سر شو تا صبح خداکرم پشت در سرا کمين نشست که مچ غنو بگيره و حسابش بيله کف دسش ولي خبري از غنو نشد، دم دماي صبح پيرمرد پلک چيشش دوام نيورد و همونجا پشت در سرا رو سکوني تنير کنار حبانه ي شکسته خسته و رسه خووش برده بيد. مطابق هر روز رفت در باز کرد، تا چيشش ري ديوار افتاد ديد تا قلب و دستخط غنو رو ديوارن. وا حسينم خداکرم کجا ميبيني، کاردش ميزدي تُپِ خيني ازش چکه نميکرد، با صداي بلند که همه کيچه و محل بفهمن داد ميزد: «اگه سر لش بگيرمت مث مُشک تشت ميزنم که از استخونات زغال بليط عمل بياد». ولي خوشم ميفهميد رو در رو حريف مچ سفت غنو نميشه.
شوي که خداکرم کمين آخر نهاد و عزمش سي خلاص کردن غنو جزم کرد پس در سرا قايم شد وسه تا سر قيلون پشت هم ديد کرد. به محض شنيدن صداي خش خش زغال رو ديوار دستش دور تنگ قيلون حلقه کرد و در سرا هُمبار باز کرد و از پشت سر شلال سر غنو کرد که غرق عشق بازي با اسم عزتو بيد. به گمون خوش ديگه از شر غنو خلاص شد. غنو مشکال خين و مث مرغ سر بريده تو خين خوش مي پلکيد و بوا بوا ميکرد. خداکرم بازداشت کردن. عزتو رفت زندان شهرباني ملاقات خداکرم و سي محض دلداريش با همو لهجه اُبوداني روش کرد طرف خداکرم و گفت : «دوتا قطره اشک نذر خواجه خضر کردم غنو چيش واز کنه و از بيمارستان مرخص بشه رو پاي خودش ويسه». خداکرم (با تشر) گفت: «اگه ده مرتبه ديگه رو پاش ويسه ده تا تُنگ قيلون ديگه خرجش ميکنم توهم ايقد از چيشات ولخرجي نکن زن، اشک حرمت داره سي هرچيز و هرکسي نبايد سرازيرش کني».
غنو سه ماه تموم مث ميت رو تخت بيمارستان بيهوش و حواص افتاده بيد. تا روزي که با بُنگِ اذون سحر مسجد فيل چيش واز کرد، غنو هيچ کس و هيچ چيزي يادش نمياومد، حتي راه خونه خوشونم نميفهميد کجان ولي پاش که از بيمارستان نهاد بيرون يه راست رفت سمت خونه خدا کرم، تو روز روشن و جلو چيش تموم آدماي کيچه با زغال يه قلب گتي کشيد و وسطش يه تيري رد کرد، زيرش نوشت يا مرگ يا عزتو. غنو با ايي حرکتش سي همه ثابت کرد ديوونهوار دلبسته عزتوون با ايکه ميفهميد شوهرداره.
برخلاف تمام قوانين نوشته شده بشر عنصر عشق بي مرزترين و سقفش لايتناهي ترين عنصر پيدا و پنهان بشرن. کيمياي عشق غالب بر تمام عناصر طبيعتن. در واقع مغز انسانها با پيش فرض عشق قادر به فرمان دادن به ديگر اندامهاشه. اگر هيچ معجزهاي در دنيا پايه عقلي و علمي نداشته باشه محاله کسي منکر معجزه عشق بشه چون که همه موجودات زنده عالم شانس يکبار تجربهش دارن. شايد تنها رشته پيوند غنو به دنيا در عالم سکرات عشق و دلباختگي عميق و يک طرفه به عزّتو بيد.
جنازه غنو سه روز بعد با يه مرگ مشکوک قبل از غروب افتو روبرو تل عاشقون از دل دريا اومد بالا . رسوايي عشق نافرجام غنو به اينجا ختم شد که خداکرم از دست نيش و کنايه مردم شهر و محل مجبور به طلاق عزتو شد. يه روز صبح گه ساک و چمدون عزتو تو دستش گرفت و رفت سمت گاراژ اتوميهن، عزتو با چيش اشکبار و يه عالمه حرف و حديث ناحقِ ساخته و پرداخته مردم رو صندلي اتوبوس نشست و بال چادرش رو تموم صورتش کشيد و سي هميشه از بوشهر و خداکرم خداحافظي کرد. هميطور که اتوبوس داشت از خيابوناي شهر خارج مي شد عزتو از پشت شيشه اتوبوس با چشم خوش ميديد که رو تموم ديواراي شهر نقاشي يه قلب تير خورده و اختصار دوتا اسمه که بي صاحب بجا مونده.
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1068)
سه مؤلفه مهم تعريف گردشگري عبارتند از : هدف از سفر(تفريح، زيارت، ديدار فاميل و ...)، مدت سفر(کمتر ازيک سال متوالي ) و مکان سفر(مکاني خارج از محيط معمول). بنا بر اين گردشگري عبارت اند از مجموعه فعاليتهاي افرادي که به مکانهايي خارج از محل زندگي و کار خود به قصد تفريح، استراحت، زيارت و انجام امور ديگر مسافرت مي کنند وکمتر از يک سال متوالي در آن مکان باشند. در تعريف گردشگري بايد دقت شودکه هردو بعد تقاضا ( گردشگر) و عرضه ( مقصد و ساکنان) موردتعريف قرار گيرند...
حسين پورصفر : کتاب خواني بيبرنامه و غير آکادميک نسل پيش باعث شد که نسل پيش و به ويژه جوانان کتابهاي متنوع و ناهمگون همزمان نخوانند. يعني غالبا هر قشر و گروهي کتابهاي خاصي ميخواند و به آنها اکتفا ميکرد. اين امر موجب ميگرديد که در گفتگو و مجادله به روي خواننده بسته بماند و با همه افکار و انديشهها آشنا نشود. در نبود گفتگو و مجادله با افکار و انديشههاي گوناگون و چه بسا متضاد، نتيجه کتاب خواندن هولناک است...
دکتر محمود دهقاني : همه از ديرباز دريافتهايم که کتاب ابزار ارزشمند آگاهي بوده و موجب رشد و بالندگي نسل جوان ميشود. اما نسل جوان به پشتيباني بزرگسالان نيازمند است. برخي بر اين باورند که پيشرفتهاي بسياري که در گستره الکترونيک سر برآورده ديگر نقش کتاب را در جامعه و فرهنگ کم کرده است. اين درست نيست و يک برداشت غير علمي است. چرا که نقش کتاب در جامعه کم نشده، بلکه به مراتب افزايش نيز داشته است...
جانان پدر، دانايي آموزيد
نسیم جنوب - جميل رزمي: ازکودکي و نوجواني به ماآموختهاند که کتاب يارمهربان است، دانا وخوش بيان است و ما اين را باورکردهايم و همواره آن را ارج مينهيم، جان کلام آن که کتاب از يار مهربان هم کمي آنطرفتر است.
ما درکتابهاي درسيمان خواندهايم و اين خواندن ادامه مييابد تا زماني که مهربانتر و داناتر از آن را نيافته باشيم. پس اگر قرار باشد ما آدمهايي براي فرداي بهتر تربيت کنيم، اين اتفاق خوب ميسر نميشود مگر در سايه تمسک جستن به کتاب. بنابراين تمدن بشري ماحصل انديشهورزي پيرامون جهان اطرافمان است و چه زيبا حضرت شيخ اجل سعدي شيرازي چند صد سال پيش با زبان فاخر فارسي به ما چيزي را آموخت که تا دنيا، دنياست نبايد آن را فراموش کرد آنجا که او با زبان شيرين پارسي فرمودند:
جانان پدر هنر آموزيد که هنرچشمه زاينده است و دولت پاينده.
هنر اين جا به معناي دانايي است که مدام همچون چشمه در حال غليان است و اين غليان و زايش محصول انديشيدن حول مفاهيمي است که از درون کتاب متبادر ميشود و اين همه گفته آمد تا بدانيم رسالت کتاب چيست و کتاب چه اهميت و جايگاهي در تربيت انسان، توسعه يافتگي جوامع و تحولات اجتماعي، سياسي، علمي دارد باشد که نسل جوان و جوياي دانايي ارزش آن را بداند وآن رابه جوي نفروشد.
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1062)
سيد قاسم ياحسيني: با گذشت سن و نشستن برف پيري بر سرم، يک راز بزرگ را کشف کردهام که مايلم با شما خوانندگان در ميان بگذارم. راز ساده و پيش پا افتادهاي هم هست! در يک کلمه به شما عرض کنم که کتابِ خوبِ مطلق وجود ندارد! دقت بفرمائيد عرض نکردم «کتاب خوب» وجود ندارد، بلکه گفتم کتابِ خوبِ مطلق وجود ندارد...
توليد ايدههاي ناب
نسیم جنوب - محمد شاکري مطلق
بي ترديد در مورد اهميت، شکوه و قدر کتاب و کتاب خواني در ادوار تاريخ جوامع بشري بسيار گفته شده و جملات قصاري از بزرگان به فراخور به يادگار مانده، از همين رو قدرمسلم نزد همه نژادها، فرهنگ ها و مليتها جايگاه ويژه اي دارد.
با اين علم صرفا جهت يادآوري اشاراتي بر ارزش و تاثير آن بر زيست بشر مي کنم،؛
کتابها وراي نقش آفرينيشان در افزايش دانش، آگاهي و خرد بشر، نقش مهمي در افزايش تقويت حافظه ايفا ميکنند. از سوي ديگر خوانش مستمر کتابها، اثرگذاري مستقيم و آشکار بر تقويت دايره واژگاني ميگذارد و از پس اين تقويت، تسلط کلامي، بهبود فن بيان و افزايش نفوذ کلام را به همراه خواهد داشت. کتابها هماره منبع کارا، مفيد و جريانساز توليد ايدههاي ناب به اذهان مبتکران و نوآوارن بودند. کتابها در شکل گيري و ساختار افکار، انديشهها و جهانبيني انسانها تاثيرگذاري بيبديل و روشنگرانهاي داشته و دارند.
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1062)
رهايي از آشفتگيهاي ذهني
نسیم جنوب - معصومه خرم
حضرت علي عليه السلام ميفرمايند: «هرآن کس که با کتاب آرامش يابد، راحتي وآسايش از او سلب نميگردد.»
کتابخواني به نيازهاي سه گانه: عاطفي، شناختي و شخصيتي کودک پاسخ ميدهد و هنوز هم با وجود گسترش منابع جديد اطلاعاتي و پژوهشي در جهان، کتاب همچنان جايگاه مهم و شايسته خود را دردستيابي به استقلال و هويت و تفکر انتقادي در کودکان و نوجوانان حفظ کرده است.
تحقيقات نشان داده است کودکاني که از ابتداي سنين کودکي برايشان کتاب خوانده ميشود، مناطق خاصي از مغزشان تحت تاثير قرار ميگيرد و کودکان از آن قسمت مغز خود استفاده ميکنند که با ادغام چند حس، بين کلمات و تفکر بصري ارتباط برقرار ميکندکه در نهايت عملکرد بهتري از خود نشان ميدهند. همچنين خواندن کتاب به کودکان توانايي حل مسئله ميدهد و به آنها در رشد تفکر منطقي کمک ميکند.
با پيشرفت جوامع بشري و مدرنيته شدن زندگي، آنقدر مشغله ايجاد ميشود که گاهي انسان فراموش ميکنند که بايد اوقاتي را به خود اختصاص دهند. همين امر پس از مدتي سبب آشفتگي و از دست دادن آرامش در زندگي ميشود که روانشناسان از آن به عنوان افسردگي ياد ميکنند. براي رهايي از آشفتگيهاي ذهني ، از مطالعه به عنوان ابزاري آسان و قابل دسترس ميتوان نام برد. بر اساس تحقيقات؛ به چند فايده مهم و اساسي مطالعه ميتوان اشاره کرد: افزايش؛ سلامت روان، طول عمر، اعتماد به نفس و تقويت حافظه، پرورش قدرت خلاقيت و تفکر و همچنين اين افراد خواب راحت، عميقتر و آرامتري را تجربه ميکنند. مطالعه کتاب در پيشرفت جامعهاي مبتني برآزادي و آگاهي، نيزن قش مهم و موثري دارد. در چنين جامعهاي هرگاه وفاقي مبتني بر رشد و توسعه بخواهد شکل بگيرد، ميبايد کتاب به عنوان يک عنصر اصلي و تأثيرگذار در آن مطرح باشد و والاترين جايگاه را در همه نهادهاي فردي و اجتماعي از آن خود سازد.
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1062)
عبدالخالق ماجدي: در جريان اعتراضات اخير مردم فرانسه، در يکي از تصاوير دختري را ميبينيم که در جريان غارت فروشگاه زارا با در دست داشتن چندين لباس خوشحال از مغازه بيرون ميآيد. در همين راستا بين هواداران احزاب چپ و راست مجادلات مفصلي در جريان است. چپها اين اعتراضات را طغيان طردشدگان و تهيدستان ميدانند که زير فشار سياستهاي اقتصادي نظام ليبرال سرمايهداري در حال نابودياند و از طرف ديگر راستها هم در اعتراض...
شاهرخ تنگسيري: روزي که دست سرنوشت گسلِ ناکو پاکستاني گرفت و بندر به بندر کشوندش تا تابُکِ اسکلة جبري کرد جمو مينووي هم مث همه ي جاشوا لنگوته ش دور قِدش بيد و پيچانه ش تو دسش تو خور دي سيفو از جهاز پياده شد و پاش نهاد رو خشکي تا يه کارکتر ديگه به قصه و آدماي بندر اضافه بشه، يه راست رفت پاسگاه و خوش به استوار بکتاش معرفي کرد و فهميد که حدش تا برج مقومن...
مهدي غضنفري: آکادمي اسکار درنود و پنجمين دورهاش و در دور مقدماتي 15 فيلم را براي بخش اسکار بينالمللي(خارجي) معرفي کرد که در نهايت 5 فيلم را براي دور نهايي برگزيد. نزديک Close (لوکاس دونت) / بلژيک: «نزديک» پيش از کانديداي نهايي شدن براي اسکار بين المللي (يا خارجي) جايزه بزرگ جشنواره فيلم کن نيز در کارنامه داشت. فيلم درباره رابطه دوستانه دو پسر نوجوان است که هم کلاسي هايشان آنها را قضاوت مي کنند و رابطه دوستانه شان را عاشقانه مي پندارند...
استعداد يا تلاش
زيبا هوشيار: اگر بگوييم که زنان در طول تاريخ بشريت، تا کنون مورد ظلم و ستم جامعه و مردان، قرار داشتند، گزاف نگفتيم. مثلا در زمان برده داري بعنوان کنيز در مالکيت اربابان قرار مي گرفت و در دوران دنياي مدرن، آنان بعنوان کالاي لوکس مورد سوءاستفاده قرار مي گيرند.روز جهاني زن نقطه ي عطفي در تاريخ مبارزات زنان در دنيا مي باشد، زيرا در اين روز، زنان فرياد خود را در جهت احقاق حقوق خود، به گوش جهانيان رساندند...
نجف آهوچهر هم آسماني شد (عبدالمجيد زنگويي)، کي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را (عبدالحسين کنين)، گنجينه اي از فرهنگ و ادب (علي دباش)، به شاگردان خود آيين مهرورزي آموخت (حسين رنجبر)، بدرود رفیق شفیق ما (خلیل موحد)، به ياد دوست که چه با وفا بود (محمدرضا دباش) ، در رثاي استاد نجف آهوچهر؛ عزيز و با يادماندني (اسماعيل منصورنژاد)، معلم، روزنامه نگار و نويسندهاي با لبخند هميشگي (عالي بازدار)
ابراهيم مهدي زاده: سخن گفتن در باره کارنامه هنري و شعري استاد علي باباچاهي کار ساده اي نيست. دليل آن هم نگاه پويا، نوجويي، اکتفا نکردن به داشته هاي خود و احساس خطر و بيم از تکرار است و عدم توقف. او از ظرفيت هاي نهفته، در زبان پارسي آگاه است و اين خودش، کم دستاوردي نيست. زباني که مي تواند فلسفه و موسيقي را با شعر بيان کند قطعا توان بيان عاطفه و احساس که در...
دکتر محمود جمهيري: تا آن جا که بياد دارم و به لحاظ شرايط کاري در ارتباط با نشريه و مدير آن بوده ام همواره آگاهي بخشي، رسالت فراموش نشده نسيمي بوده است که گاه گاهي تبديل به طوفان ميشده است. هر چند که به رسالت نسيم بودن خود همواره پايبند بوده، و کمتر با گرد و خاک هاي متداول همراه بوده است...
نسیم جنوب- محمد لطفي: در رئاليسمترين شکل، سالي که گذشت باز هم زمين مانند ديگر سالها بروفق مراد ما نچرخيد و ما مثل گل ابريشمهاي بوشهر پيرتر شديم، آيينهها هيچ گاه دروغگوي خوبي نبودهاند.سالي که گذشت، بغضها بيشتر خود را تکاندند بر شانههاي زخمي شهر و شناشيرها و مردمان...
دکتر پرستا حيدري: يکي از اساتيدم در دانشگاه هميشه مي گفت از عادت کردن بترسيد. چون عادت تا زماني که ترک شود موجب صد نوع «مرض» غيرکشنده ولي شکنجه دهنده مي شود. براي همين حتي سعي کنيد مسير رسيدن به خانه يا پيادهروي بعدازظهرتان را هم گاهي عوض کنيد. ولي اعتياد نه! به يک موتور محرکه تشکيل شده از اراده و انگيزه پشت ماشينِ عادت مي ماند که مي برد ما را هرجا که خاطرخواه اوست....
خليل موحد: ويژگي و خاص بودن يک پديده در کادرآموزههاي دانش و يا فن منطق، بيانگر اين است که آن پديده افزون بر همانندي با ديگر پديدهها، داراي ويژگي و خاصههايي است که در هيچ يک از پديدههاي ديگر يافت نميشود. بر بنياد اين اصل، پرسش اين است که آيا ميتوان در جغرافياي بينش، گفتار، کردار و آداب مردمان بوشهر، نگرش، روش و رفتاري را برجسته کردکه فقط بوشهريها به آن آراستهاند و در هيچ جاي ديگر جاري و ساري نبوده و نيست؟..
دکتر سعید معدنی: چند سال قبل به یک متخصص قلب که سالهای سالمندی و بازنشستگی را میگذراند و در نزدیکی منزلمان مطب داشت، مراجعه کردم. چندی بعد جهت تکمیل درمان با پرونده و داروهای پزشک مذکور به نزد پزشکی جوان که او نیز تخصص قلب داشت و از آشنایان بود، مراجعه کردم. پزشک جوان، متخصص سالمند را میشناخت و به طنز گفت میدانی زمانی که وی دانشجو بوده دو تا داروی قلب بیشتر نداشتیم؟ ...
عبدالخالق ماجدی: توی یکی از خیابانهای بندر بوشهر به مدت چنددهه سرعت گیری وجود داشت. ولی یک سالی هست که شهرداری اون سرعت گیر را حذف کرده است. هربار که از آن خیابان عبور میکنم میبینم که تمام خودروها قبل از رسیدن به جای قبلی سرعت گیر، ترمز میگیرند و سرعت شان را کم میکنند!
"عادت" یکی از اصلهای طبیعت بشری هست که مثل "تجربه" براساس "تکرار" و به صورت تدریجی برساخته میشود ولی با "تجربه" تفاوت دارد ولی...
دکتر عبدالرسول هاشمی: طبقه متوسط جدید شهرنشین در ایران برخاسته از روند مدرنیزاسیون در صد سال اخیر و پیوند نزدیکی از لحاظ خاستگاه فرهنگی با جهان غرب دارد. منظور از غرب صرفا غرب جغرافیایی نیست بلکه مولفه هایی مانند رفاه، پیشرفت و آزادی های فردی و اجتماعی، محترم شمردن حقوق فردی و حق مالکیت و غیره است...
کلا در طول زندگیام تا حالا شش دوره علاقه عوض کردهام و آن دوران علاقه اجتماعی غلبه داشت. به این نتیجه رسیده بودم که اگر بخواهم به آن تمکن مالی در خارج از کشور برای انجام فعالیتهای اجتماعی داخل کشور برسم، بهترین راهش ادامه تحصیل است. به خاطر همین ابتدا مقاله تخصصی در زمینه رشته تحصیلی خودم (مهندسی برق و مخابرات) نوشتم. آن گاه با پذیرش مقاله، توانستم ویزای آمریکا بگیرم...
همه كتابهايي كه خواندهام به نوعي در زندگانيام اثر گذاشتهاند. بسياريشان را خواندهام كه الان در اين لحظه در يادم نیستند و لكن برخي از آنها در یاد دارم. از يك منظر هر كتابي براي خوانندهاش اثراتي دارد.كتابها به دنيا ميآيند؛ هر کدام از ما به فراخور شرایط خویش، سعادت دستیابی به اندکیشان را مییابیم؛ با برخی از ایشان دمخور و دوست می شویم … با ما و در ما تا هستیم می مانند و برخی نیز تا ابد در روح و روان و کالبدمان جاویدان می شوند...
دکتر سعید معدنی : نوجوانی و پانزده سالگی نسل ما مقارن با وقوع انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ بود. در آن زمان تب و تاب کتابهای انتقادی و انقلابی از آثار مارکسیستی گرفته تا کتاب های نویسندگان مسلمان داغ داغ بود. در این میان ما آثار شریعتی را که بیشتر سخنرانی بود و در کتابهایی کم حجم، چاپ شده بود، میخواندیم. میخواندیم که چه عرض کنم میبلعیدیم!...
دکتر سجاد بهزادی : باید گفت در شرایط فعلی، هر کتابی نمیتواند بر زندگی امروز ما تاثیرگذار باشد، اما در عین حال کتابهای خوب کم نیستند. ذائقه ما تغییر کرده است و این نشانه خوبی نیست. در عین حال من کتاب "نظریههای جباریت" اثر هانا آرنت را به خوانندگان فهیم نسیم جنوب معرفی میکنم. دنیای پیرامون ما را یک نوع جبر و تمامیت خواهی احاطه کرده است. هانا آرنت این نیروها را میشناسد و دریافت تازهای برای شناخت این نیروها به خواننده میدهد...
دکتر ابراهیم حیدری : با توجه به ماهیت پویای مناسبات، شرایط و ضرورت های بهبود سطح زندگی و اندیشیدگی و همچنین ماهیت چند بعدی زندگی انسان امروزی نمی توان هیچ کتاب یا رخداد بشری را منحصراً به عنوان تاثیرگذارترین پدیده بر زندگی فردی یا جمعی نام گذاشت. همچنین پدیدهها و رخدادهای واقعی از جمله آثار مکتوب مهم و فراگیر به مثابه عناصر بستری رودخانه حیات فکری، علمی، اجتماعی و فرهنگی بشر...
خلیل موحد : من دهها کتاب در حوزههای گوناگون و از این میان در موضوع فلسفه، تاریخ، دین، ادبیات، سیاست و آئین کشورداری خواندهام. من تاکنون هر کتابی را که خواندهام، برایم هر چند اندک، ارمغانی داشته و دست کم بر دانشم افزوده است. اما در قلمرو بالندگی بینش و نگرش و کنشم نسبت به هستی، انسان و طبیعت، با کتابهایی که مطالعه کردهام، به هیچ روی داد و ستد یکسانی نداشته و وام گیری من از آنان در سمت و سوی پیشرفت...
رضا نکیسا: آن چه در ادامه میآید حاصل تخصص، تجربه، گام نهادن در این وادی بیانتها و اقیانوسی شرف است، که آدمی را شرف اندیشی و کنحکاوی وامیدارد، و همچنین شاید هم تحصیل و آن چه حاصل آن اندوخته و زیستنم در لابلای قفسههای کتاب در سالها دور و الفتی که به قول حضرت حافظ با رفیق خالی از خلل داشتهام (در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است ... صراحی می ناب و سفینه غزل است) بی تاثیر از آن نبوده است.
معصومه احمدپوربوشهری: پرسش از چیستی هنر و معماری، مدت هاست که ذهن بشر را به خود مشغول ساخته است. پرسش«هنر چیست؟» ویا پرسش از چیستی معماری، بارها وبارها در طول تاریخ مطرح بوده اند و بسیاری از اندیشمندان حوزه های هنر و معماری تلاش کرده اند تا در حد توان به این پرسش ها پاسخ دهند. این مسأله زمانی حساس تر می شود که موضوعات کیفی تری نیز در کنار اصل موضوعات مطرح شوند...
۱- دانشجو بایستی شرایط روز دانشگاه و اجتماع و محیط پیرامونش را به خوبی بشناسد. ۲- با روحیه نقادی و روشنگرانه در کنار آموزش و پژوهش نسبت به توانمندی ایجاد ارزش افزوده از آنها در خدمت به خود و خانواده و جامعه کوشا باشد. ۳- بهره گیری از تجربه آموزش های مجازی و منتفع شدن از برنامه ها و آموزش های تخصصی و حتی غیرتخصصی از محضر استادان و متخصصان ملی و بین المللی...
نظرخواهی نسیم جنوب از جمعی از روزنامه نگاران و صاحب نظران؛ دکتر عبداله آورا، علی اسماعیلی، دکتر زهره عالی نسب، دکتر جمال الدین عارف زاده، حسین حشمتی، سیروس بنه گزی، محمد حیاتی، حسن احمدی، زیبا هوشیار، عبدالرحیم کارگر، دکتر امان اله شجاعی، دکتر فرزان اسدی، هلنا سعادتمند، دکتر سعید معدنی، محمد شاکری مطلق، حسین روئین، دکتر رسول هاشمی، رضا نکیسا
دکتر سعید معدنی : از دیر باز پزشکی و طبابت شغلی مهم و قابل احترام، و از اهمیت فراوانی بر خوردار بوده و هست. در متون ادبی و اشعار ما به پزشک و طبیب اشارات فراوانی شده است. مثلا حافظ شیرازی پزشک را فردی می داند که ناز می کند! و در مقام دعا برای معشوق اش دعا می کند: تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد!...
آخرین اخبار
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
- به کوچههاي بوشهر گوش دهيد
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
پربیننده ترین
- بانگ آمد که علی را کشتند
- عشق ننه معصومه، بوشهر هست
- تصاویری از تفریح شبانه بوشهری ها
- جلسه دیرهنگام موافق و مخالفان طرح المان میدان انقلاب بوشهر
- درخواست سالاري براي خودداري از نصب بنر و درج پيام تبريك/ اقدام ادارات غيرمجاز است
- مديركل كمرگ بوشهر بركنار شد
- پای مهدی طارمی هم به تحلیل شرکت در انتخابات مجلس کشیده شد
- تصاویر آئین بازگشائی مدارس در بوشهر
- شهر سی ین ایتالیا؛ آزمایشگاه فلسفه سیاسی و دمکراسی
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- بوشهر بهشت ایران در نوروز/ دیار نخلهای سرافراز و دریای خروشان + تصاویر
- آتشسوزی در خط لوله گاز گناوه به گچساران / 3 نفر مصدوم شدند
- عکس های دیدنی از زندگی رئیسعلی دلواری
- عکس های منتشر نشده از پشت صحنه دلیران تنگستان
- تصاویری دیده نشده از بوشهر قدیم