طراحی سایت
جستجو:

پيمان زند: من به کوچه و نور انتهاي کوچه اميدوارم، کوچه آمد تا نگاه جهان را به بوشهر عوض کند و با صداي بلند اعتراف کند که اينجا بوشهر است؛ ابوشهر شهرهاي ايران. کوچه آمد تا بوشهر مقر موسيقي، ادبيات تاريخ و جامعهشناسي ايران شود و ما را از زير يوق و نگاه تجاري محض آن هم خريد چهار تا زير پيراهن و چند تا جوراب و اوجش دمپايي المتراژ به بهانه ارزانتر بودن، نجات دهد...

ارسال شده حدود 25 روز پيش در ادب و هنر ، نظر (1)

 

کتک زدن دانشآموزان مدرسه ابتدايي در خورموج توسط مدير

 

ناتواني آموزش و پرورش در جلوگيري از کتک زدن دانشآموزان

تنبيه دانشآموز خورموجي در مدرسه ابتدايي، باعث اعتراض گسترده گرديد. يکي از تلويزيونهاي فارسي خارج از کشور تصاوير دوربين مدار بسته مدرسهاي را نشان داد که در آن دانش آموزان ابتدايي از دست مدير مدرسه در حضور معلمان و ساير دانشآموزان به شدت کتک ميخوردند. بنا به  گزارش پخش شده، اين اتفاق آبان ماه رخ داده است.

 

عزل مدير مدرسه غيرانتفاعي البرز در خورموج

اداره کل آموزش و پرورش استان بوشهر از عزل مدير مدرسه غيرانتفاعي البرز در خورموج پس از انتشار ويدئويي از برخورد خشونت آميز با دانشآموزان خبر داد.

اداره اطلاع رساني و روابط عمومي اداره کل آموزش و پرورش استان بوشهر اعلام کرد: به اطلاع ميرساند در پي پخش کليپ تنبيه بدني  دانش‌‌آموزان در يکي از دبستانهاي غيردولتي در شهرستان دشتي در روز سه شنبه بلافاصله اتاق وضعيت در کل آموزش و پرورش استان بوشهر تشکيل و پس از بررسيها و تحقيقات لازم و احراز صحت آن کليپ، بلافاصله در کمترين زمان ممکن دستور لغو ابلاغ مدير مدرسه مذکور صادر شد.

پرونده خاطي براي رسيدگي خارج از نوبت به هيئت بدوي رسيدگي به تخلفات اداري اداره کل و شوراي نظارت بر مدارس و مراکز غير دولتي جهت طي مراحل قانوني ارسال خواهد شد.

 

بازداشت مدير اين مدرسه به     دليل کتک زدن دانشآموز

مدير موسسه مدرسه ابتدايي غيرانتفاعي البرز شهرستان خورموج استان بوشهر به دليل خشونت فيزيکي عليه دانش آموزان دستگير شد.

مهدي مهرانگير گفت: در همين راستا دستور دستگيري فردي که خشونت فيزيکي عليه دانشآموزان انجام داده بود صادر شد و در حال حاضر مدير موسسه دستگير شده است.

مهدي مهرانگير رئيس کل دادگستري استان بوشهر در گفتوگو با ميزان، درباره تصاوير خشونت فيزيکي عليه دانش آموزان يک مدرسه در شهرستان خورموج استان بوشهر، اظهار کرد: در شبکههاي مجازي متاسفانه تصاويري از خشونت فيزيکي عليه دانشآموزان مدرسه ابتدايي غيرانتفاعي البرز شهرستان خورموج استان بوشهر توسط مدير موسسه منتشر شده است.

رئيس کل دادگستري استان بوشهر بيان کرد: در همين راستا دستور دستگيري فردي که خشونت فيزيکي عليه دانش آموزان انجام داده بود صادر شد و در حال حاضر مدير موسسه دستگير شده است.

مهرانگيز اظهار کرد: دستور انجام تحقيقات اوليه و بازجويي صادر شد و با قاطعيت و شدت با اين فرد برخورد ميشود تا براي ديگران درس عبرت باشد.

 

ناتواني آموزش و پرورش در جلوگيري از کتک زدن دانشآموزان

گرچه در آييننامه انضباطي مدارس، به صراحت هرگونه تنبيه دانشآموزان قدغن شده است، اما بنظر ميرسد که اين آيين نامه تنها بر روي کاغذ مانده و آموزش و پرورش در حفاظت از دانشآموزان در مقابل تنبيه معلمان و مديران، ناتوان است. يکي از وظايف مهم مدير مدرسه که در آييننامه انضباطي مدارس نيز به آن اشاره شده، توجيه همکاران مدرسه درباره قدغن بودن تنبيه دانشآموزان است. براساس ماده 82 آييننامه، مدير مدرسه موظف است ممنوعيت تنبيه بدني را يادآور شود و درصورت مشاهده تخلف، مراتب را با هدف اطلاع و اقدام لازم به اداره آموزش و پرورش منطقه گزارش دهد. درصورتي که يکي از معلمان، مربيان يا يکي از اولياي مدرسه اقدام به تنبيه بدني يا تحقير و توهين به دانشآموزان کند، مدير مدرسه موظف است گزارش اين اقدام را به آموزش و پرورش همان منطقه اطلاع دهد آموزش و پرورش نيز موظف است با احضار فرد خاطي به تخلف وي رسيدگي و حکم مقتضي را در اين زمينه صادر کند. در قانون مجازات اسلامي هر نوع اهانت و هتک حرمت و حيثيت  افراد، جرم محسوب ميشود و مجازات کيفري دارد. منظور از توهين در اينجا استفاده از الفاظي است که باعث تحقير فرد شود. همچنين تنبيهي که باعث کبودي، شکستگي و يا صدمات ديگري به دانشآموز شود، شامل ديه ميشود و معلم متخلف بايد بر اساس تشخيص مراجع ذيصلاح پرداخت کند.

 

 

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

قصه کوتاه

عزّتو

شاهرخ تنگسيري

غنو جُلَتي با زغال رو ديوار خونه ي خداکرم  يه قلب گُتي مي کشيد و با دستخطي  که چپي از  خط  احمدسياه  نبيد يه بُردش مي نوشت عزت يه بُرد ديگه ش مي نوشت غني.  هرروز صبح گه خداکرم قبل از اين که زن هاي همسايه قدم تو کيچه بذارن و قصد دروازه کنن مي اومد و با افتوه و جارو پَنگي  نقاشي  غنو رو  ديوار  ميشست و با خوش ميگفت: لعنت بر شيطون حرومزاده آخرش خين ايي تيله سگ تو گردن مو مي افته، بخدا اگه دسم بيافتي کل کلت ميکنم .

قصه خداکرم و زنش عزتو ديم درازن، عزتو سي ساله دختر آخري و بقولا ته تغاري ابرام قصاب اُبوداني بيد که تو لين هفت احمدآباد زندگي ميکرد، حاصل دو تا ازدواجش يه درزن دختر و يه پسرمعلول بيد که سالم صداش ميزدن.  يازده تا از دختراش فرستاده بيد خونه بخت، دستِ  ايي آخري هم نهاد تو دست  خداکرم  که همسن و سال خودِ ابرام قصاب بيد. عزتو  با دلالي ميشتي زهرا و ننهِ جاسم عربو  با  شپ و کل سوارِ سماچ حاج مالک از اُبودان اوردنش خوردي سيفو.  خداکرم  از چهار تا زن قبليش که دوتاش مرده بيدن و دوتاشون طلاق داده بيد بچه نساخته بيد و بقول ميشتي زهرا : «خداکرم  اجاقش کور بيد». عزتو قشنگ بيد ولي قلدر و با لهجه اُبوداني با همسايه ها حرف ميزد و هميشه موقع عرض اندام تکيه کلامش ميگفت «مو دختر ابرام قصابم»، يعني که حساب دستون بياد با کي طرفين.  غنو مث آدم شوپر زده صورتش قلپيده بيد، قدش کوتاه و تا بگي زورش زياد بيد. پشت سرش ايقد پهن بيد که از بچگي سيش ميگفتن غنو جُلّتي.

هميچي از روزي شروع شد که خداکرم دم دروازه سفارش غنو کرده بيد بياد خونه شون بدنه و کف آب انبار و حوض بشوره تا زمستون اوو بارون ذخيره کنه، عزتو يه مجمعي صبحونه مفصل مياره جلو غنو و يه قيلون برازجوني چاق ميکنه و چندتا فرق قيلون  ميکشه و ديدش هُف ميکنه تو  صورت غنو که چيش تو چيشش نشسته، ني قيلون ميده دس غنو و ميگه بکش که چاقن،  او هم مث خر کيف ميکنه که بالاخره يه نفر حساب آدم اوردش،  حالا  غنو کجا مي بيني، ديگه شاهين تو آسمونم حريف پر و بالش نبيد و يکجا صد دل  عاشق و دلباختهي عزتِ خداکرم ِاز هميچي بي خبر ميشه. عزتو جذابيت خاصي داشت، حرف زدنش تو دل مي نشست و خيليا که دستشون ازش کوتاه بيد ديرا دير هلاکش بيدن.  يه سر شو تا صبح خداکرم  پشت در سرا کمين نشست که مچ غنو بگيره و حسابش بيله کف دسش ولي خبري از  غنو نشد، دم دماي صبح پيرمرد پلک چيشش دوام نيورد و همونجا پشت در  سرا رو  سکوني تنير کنار حبانه ي شکسته خسته و رسه خووش برده بيد. مطابق هر روز رفت در باز کرد، تا چيشش ري ديوار افتاد ديد تا قلب و دستخط غنو رو ديوارن. وا حسينم خداکرم کجا ميبيني،  کاردش ميزدي تُپِ خيني ازش چکه نميکرد، با صداي بلند که همه کيچه و محل بفهمن  داد ميزد: «اگه سر لش بگيرمت  مث مُشک تشت ميزنم که از استخونات  زغال بليط  عمل بياد». ولي خوشم ميفهميد رو در رو حريف  مچ سفت غنو نميشه.

شوي که خداکرم کمين آخر نهاد و عزمش سي خلاص کردن غنو جزم کرد پس در سرا قايم شد وسه تا سر قيلون پشت هم ديد کرد. به محض شنيدن صداي  خش خش زغال رو ديوار دستش دور تنگ قيلون حلقه کرد و در سرا هُمبار باز کرد و از پشت سر  شلال سر غنو  کرد که غرق عشق بازي با اسم عزتو بيد. به گمون خوش ديگه از شر  غنو  خلاص شد.  غنو مشکال خين و مث مرغ سر بريده تو خين خوش مي پلکيد و بوا بوا ميکرد. خداکرم بازداشت کردن. عزتو رفت زندان شهرباني ملاقات خداکرم و سي محض دلداريش با همو لهجه اُبوداني روش کرد طرف خداکرم و گفت : «دوتا قطره اشک نذر خواجه خضر کردم غنو چيش واز کنه و از بيمارستان مرخص بشه رو پاي خودش ويسه». خداکرم (با تشر) گفت: «اگه ده مرتبه ديگه رو پاش ويسه  ده تا تُنگ قيلون ديگه خرجش ميکنم  توهم ايقد از چيشات ولخرجي نکن زن، اشک حرمت داره سي هرچيز و هرکسي نبايد سرازيرش کني».

غنو سه ماه تموم مث ميت  رو تخت بيمارستان بيهوش و حواص افتاده بيد.  تا روزي که با بُنگِ  اذون سحر مسجد فيل چيش واز کرد، غنو هيچ کس و هيچ چيزي يادش نمياومد،  حتي راه خونه خوشونم نميفهميد کجان ولي پاش که از بيمارستان نهاد بيرون يه راست رفت سمت خونه خدا کرم،  تو روز روشن و جلو چيش تموم آدماي کيچه با زغال يه قلب گتي کشيد و وسطش يه تيري رد کرد، زيرش نوشت يا مرگ يا عزتو. غنو با ايي حرکتش سي همه ثابت کرد ديوونهوار دلبسته عزتوون با ايکه ميفهميد شوهرداره.

برخلاف تمام قوانين نوشته شده بشر عنصر عشق بي مرزترين و سقفش لايتناهي ترين عنصر پيدا و پنهان بشرن. کيمياي عشق غالب بر تمام عناصر طبيعتن. در واقع مغز انسانها با پيش فرض عشق قادر به فرمان دادن به  ديگر اندامهاشه. اگر هيچ معجزهاي در دنيا پايه عقلي و علمي نداشته باشه محاله کسي منکر  معجزه عشق بشه چون که همه موجودات زنده عالم شانس يکبار تجربهش دارن. شايد تنها رشته پيوند غنو به دنيا در عالم سکرات عشق و دلباختگي عميق و يک طرفه به عزّتو بيد. 

جنازه غنو سه روز بعد با يه مرگ مشکوک قبل از غروب افتو روبرو تل عاشقون از دل  دريا اومد بالا . رسوايي عشق نافرجام غنو به اينجا ختم شد که خداکرم از دست نيش و کنايه مردم شهر و محل  مجبور به طلاق عزتو  شد. يه روز صبح گه ساک و چمدون عزتو تو دستش گرفت و رفت سمت گاراژ  اتوميهن، عزتو با چيش اشکبار و يه عالمه حرف و حديث ناحقِ ساخته و پرداخته مردم رو صندلي اتوبوس نشست و بال چادرش رو تموم صورتش کشيد و سي هميشه از بوشهر و خداکرم خداحافظي کرد. هميطور که اتوبوس داشت از خيابوناي شهر خارج مي شد عزتو از  پشت شيشه اتوبوس با چشم خوش ميديد که رو تموم ديواراي شهر نقاشي يه قلب تير خورده و اختصار دوتا اسمه که بي صاحب بجا مونده.

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1068)

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 

حرمت قانون بايد ابتدا توسط خود نظام دولتي رعايت شود

دکتر عبدالمجيد مصلح

 

به طور کلي اگر مبناي و قيد قانوني بودن از نظام اداري و مديران دولتي حذف شود، عملا سازمان دولتي به کانون تامين منافع افراد و گروه هاي ذينفوذ، بي عدالتي، ناديده گرفتن حقوق عامه تبديل خواهد شد   .

ويژگياي که در تعداد زيادي از مديران ديده ميشود، با اين فرض هست که چون مدير سازماني هستند حق هر کاري بر اساس صلاحديد شخصي دارند، در حالي که همه مي بايست در چارچوب قانون عمل کنند.

استدلال مديري که بدون استناد و مجوز قانوني جلو انتشار و يا توزيع يک نشريه را ميگيرد، همان استدلال شخصي است که استخدام فاميلي ميکند، در ارائه خدمات ذاتي سازماني معيارهاي شخصي اعمال ميکند، و حق ديگران را زيرپا ميگذارد!

به طور کلي سازماني که بر پايه پرداخت کسورات بيمه مردم فعاليت ميکند با اموال عمومي به  مثابه اموال شخصي رفتار ميکند، آن طور که او ميخواهد.

مديران بالادست و نظامهاي نظارتي بايد مراقب فعاليتهاي غيرقانوني باشند و به چنين افرادي اجازه چنين رفتارهايي را ندهند.

حرمت قانون ميبايست از ابتدا توسط خود نظام دولتي رعايت شود.

 

 

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 محمد لطفي : نگذاريد تلخيها و نارواييهاي ساليان طولاني عشق ورزيدن به هنر و ديار خود چه سختيها که تحمل نکردهاند به بيمهري، رها شوند. اين شهر خسته را دريابيد، يادتان باشد وقتي در هر جامعه هنرمند خسته باشد، اين خستگي پيکره يک شهر را در برميگيرد، کمي نشاط با چاشني مهر آييني به فرزندان اين شهر اميد را در رگارگ کوچههاي بوشهر رخوت را از در و ديوارش بزداييم..

ارسال شده 4 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

سيروس شيبو: خودم را  ميان خاطرات ديدم، گرم و صميمي، همه بودند، خيلي شلوغ و پر سرو صدا، همه چيز در ذهنم موج ميزد. دم دروازه شلوغ بود، پلاکارت سينما را نگاهي انداختم فيلم سلطان قلبها، تعريفش را زياد شنيده بودم به خودم گفتم شب با دوستانم برم سينما فيلم قشنگيه. چشمم به مجسمه...

ارسال شده 5 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

نرگس کياني: احمد عليشرفي را ميتوان يکي از وزنههاي موسيقي اقوام در بوشهر دانست که هم نيانبان، هم نيجفتي ميزد. او خوشبختانه صاحب فرزنداني اهل موسيقي بود؛ فرزنداني که احتمالاً ميتوانند فقدان پدر را تا حدي جبران کنند. عليشرفي معمولاً به صورت خانوادگي کار ميکرد...

ارسال شده 5 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

دکتر محسن قيصي‌ زاده : زبان ديرپاي فارسي شناسنامهي ما ايرانيان است، تنهي اصلي هويت ماست، ريشه در فرهنگ و تمدن و زيست ما دارد و به عنوان نقطهي اشتراک بين قوميتهاي کشور و حتي فراتر از مرزها در حوزهي نفوذ تمدن فرهنگي ايران، همبستگي ميآفريند. اينچنين است که شخصيتهاي فرهنگي و ادبي از آذربايجان تا سيستان و از خوزستان تا خراسان و حتي از افغانستان تا تاجيکستان و... بر نقش بيبديل و غيرجايگزين اين زبان تأکيد دارند...

ارسال شده 6 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

محله بهبهاني يکي از محلات بوشهر بود که محل زندگي خيلي از اين سياهپوستان بود و حضور آنها باعث زيبائي و رونق بخشيدن اين مراسم شد. در ابتدا چهار محله اصلي بوشهر مراسم دمام زني داشتند. در کل بوشهر محلههايي که مراسم دمام زني در آن برگزار مي شد از تعداد انگشتان دست تجاوز نمي کرد...

ارسال شده 7 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

شاهرخ تنگسيري: روزي که دست سرنوشت گسلِ ناکو پاکستاني گرفت و  بندر به بندر کشوندش تا  تابُکِ  اسکلة جبري کرد  جمو مينووي  هم مث همه ي جاشوا لنگوته ش دور قِدش بيد و پيچانه ش تو دسش تو خور دي سيفو از جهاز پياده شد و پاش نهاد رو خشکي تا يه کارکتر ديگه به قصه و آدماي بندر اضافه بشه، يه راست رفت پاسگاه و خوش به استوار بکتاش معرفي کرد و فهميد که حدش تا برج مقومن...

ارسال شده 8 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

عبدالخالق ماجدي: نکته بسيار مهم اينست که ابزاري بنام دمام و کنشي بنام دمام زدن بعنوان يک کنش جمعي/ اجتماعي بخاطر کارکردهاي اجتماعي اش بوده است که در "حافظه جمعي" و به تدريج به صورت يک "حافظه فرهنگي" /"ميراث فرهنگي" درآمده است و با سياهپوستان به سراسر دنيا به ويژه هند و ايران و کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس سفر کرده و ماندگار شده است.

ارسال شده 9 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

در اين شماره نسيم جنوب با توجه به نقش و جايگاه شادروان رضا ماهيني که از نسل دوران طلائي فوتبال بوشهر بود،  به طور ويژه  و از زواياي مختلف، پذيراي مطالب و سوگنامه دوستان و همبازيها و ورزشنويسان بويم، تا اداي احترامي کرده باشيم به ورزشکاراني که با وجود محروميت وکمبودها، خاطرات زيبا و به ياد ماندني را براي مردم بوشهر رقم زدند...

ارسال شده 11 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

افقي که براي تئاتر بوشهر مي بينم  به اين شکل هست که ما چه بخواهيم و چه نخواهيم با تمام بي امکاناتي ها و ناملايمتي ها،جوانان اين شهر پرچم اين هنر را به دست خواهند گرفت و جلو خواهند برد و با وجود اين که ديگر در بوشهر شايد به ظاهر و به شکلي تئاتر ديگر وجود نداشته باشد ولي آينده اين هنر در دستان جوانان اين شهر  است،پس شما به عنوان يک رسانه و دوستان ديگر در هرجايي که رسانهاي رو در دست دارند بايد از اين جوان ها حمايت کنند تا آن ها بتوانند بهترين ها را براي اين شهر و مرز و بوم رقم بزنند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

محمد لطفي: درست ربع قرن پيش در هارموني و ريتم ماشين هاي صنعت چاپ افست چاپخانه، رويدادي ثبت لحظه هاي تاريخ ميشد. صداها و نگاه ها به اولين نسخه «نسيم جنوب»، خلوت خالي سکوت را به شکفتن گل لبخند نشاند و نسيم بر نيلي آبهاي باستاني بوشهر تولد يافت...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
من حبیب کارجو هستم، متولد سال۱۳۳۵ در شهرآبادان. من دریک خانواده پرجمعیت کارگری به دنیا آمدم. ما در محله شاه آباد که یک محله کارگری شرکت نفت و در میان مردمی که شادی های شان را با یکدیگرتقسیم می کردند زندگی می کردیم. آبادان درآن زمان نماد ایران جدید و جوان بود، مردم از همه شهرها با فرهنگ های مختلف برای کار و زندگی به آبادان می آمدند و همین باعث شکل گیری فرهنگی منحصر بفرد در این نقطه از خاک خوب خدا شد...
ارسال شده بيش از 2 سال پيش در ورزش ، نظر (0)

هاشم هاشم زاده: هرسال دهه اول محرم، صبح ها مراسم روضه خوانی در بوشهر در منزل سید موسی احمدی -که در محله بهبهانی قرار داشت- آغاز می شد و قبل از ظهر روز عاشورا به پایان می رسید. هرچند حضار در طبقه بالا روی فرش می نشستند، در حیاط اما حاضرین ازکرسی های چوبی کوتاه استفاده می کردند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

سیدقاسم یاحسینی: بدون هیچ تردید منوچهر آتشی از دهه سی تا نیمه اول دهۀ هشتاد قرن چهاردهم شمسی، برجسته¬ترین، معروف¬ترین و مشهورترین روشنفکر و شاعر بوشهری در سطح ایران بود. اگر از من، به¬عنوان یک مورخ و بوشهرشناس پرسیده شود مشهورترین شاعران بوشهری در سطح تاریخ ادبیات معاصر ایران چه کسانی هستند بدون تردید نام سه نفر را خواهم برد: فایزدشتی، منوچهر آتشی و علی باباچاهی...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

حسین آرامی: شادروان پوربهی به واقع مسئولیت پذیر بود و این ویژگی را در خود نهادینه کرده بود. مسئولیت پذیر در قبال خانواده و خویشان، در قبال دوستان و همکاران، در قبال همشهریان و هم وطنان. هیچ گاه از مسئولیت فرار نمی‌کرد بلکه به استقبال می رفت. نمونه یک شهروند ایده آل، شهروند آرمانی. اما مسئولیت پذیری همراه دیگری دارد: مدارا. نیکویی ورزیدن و مدارا کردن مسئولیت پذیری را تسهیل می کند..

 

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

عبدالحمید دشتی‌فرد : محرم آمد و دهه اولش هم گذشت. این جانب که افتخارم مداحی اهل بیت مخصوصا امام حسین (ع) است باید به وظیفه ام عامل باشم. من وظیفه‌ام را در این ماه عزاداری همراه با حفظ سلامتی و شان مردم دیدم. در این ماه و شرایط فعلی با همه‌ی اندوهی که از کمرنگ‌تر شدن عزاداری‌های پرجمعیت داشتم، روش و نظرم این بود که بر خلاف میل خودم و دیگر عزاداران، عمل کنم... 

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکترسیروس عباسی : من یک پزشک هستم، دو نیمه ام؛ دو نیمه شده ام! نیمه ای پنهان و نیمه ای آشکار. آن سوتر، در نیمه پنهان خود، رازدار پیوندی ناگسستنی با پرودگار جهانیان. این سو اما با آشکار خویش در پی رمزگشایی از دردها و بیماریها و ارزیابی ها و درمان‌ها ... نیمه پنهان مرا نه کسی میبیند و نه درک میکند. 

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر عبدالصالح خزائی : خودکشی اقدامی است که طی فرایند آن فرد به صورت آگاهانه و خود‌خواسته به زندگی خود پایان می‌دهد و امروزه از بزرگترین آسیب‌های اجتماعی و یکی از سه علت اصلی مرگ و میر در افراد 15 الی 24 ساله است. در کنار عوامل فردی مانند اختلالات روانی که شایعترین آن‌ها افسرگی است...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

محمود ابراهیم زاده : دوستان، عزيزانِ مهربان و با محبتی که از شوق علاقه، از هر شخصیت اجتماعی در جامعه، با القاب پُرطمطراق و غیرواقعی استقبال کرده و با تعارفات فرهنگی، تصویری غیر واقعی، کاراکتوری کاذب و شخصی غیرحقیقی را به جامعه تحمیل می‌کنیم!..

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

محمد محبوبی: همه مشکلات بازنشسته که اصل است و باید حل شوند به کنار گذاشته اید و با عَلَم کردن خانه امید و کنار نیامدن با هیچ نظر و پیشنهادی از مسؤلین، حاشیه سازی نموده همه مسیر های اصلی را با دست گذاشتن بر پارک شغابِ ناشدنی  بر اجرای پروژه خانه امید را بسته اید و انحراف تفکر ایجاد نموده اید. با اطمینان، خانه امید را مسؤلین و نمایندگان حقوقی بازنشستگان در استان خواهند ساخت...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

وقتی هتل بوم گردی، چرخ فلک خانه شطرنج، مرکز آموزش ترافیک، زمین چمن فوتبال، و... در پارک مذکور اجرا گردید میراث فرهنگی و دیگران چرا کوچکترین مخالفتی نکردند و  طوماری تهیه نشد ؟ چرا میراث فرهنگی به استعلام مدیر استانی صندوق بازنشستگی کشوری که درخواست تعیین محدوده پلاک ۲۰۱۶ که در فهرست آثار ملی به عنوان محوطه تاریخی ثبت شده را با گذشت...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (1)
گزارش «شرق» از عملکرد بودجه شورای فرهنگی و اجتماعی زنان : زهرا آیت‌اللهی کیست و چه می‌گوید

ارسال شده بيش از 6 سال پيش در گوشه و کنار 2 ، نظر (0)
گفت‌وگو با پوران درخشنده، کارگردان «زیر سقف دودی»
هیس! زنان حرف نمی‌زنند
شرق - فرانک آرتا
ارسال شده بيش از 7 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

 پس از نمایش اقتدار دموکراسی ملت ایران در 29 اردیبهشت ماه و در سالروز قیام و شروع خیزش مردمی برای تحقق انقلاب اسلامی و مردم سالاری در 15 خرداد، به مقر رکن دموکراسی ایران، توسط کسانی حمله می شود که خود و کارفرمایانشان با دموکراسی و مردمسالاری و آزادی، کاملا نا آشنا و بیگانه اند...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

با پایان شمارش آراء شوراهای شهر استان بوشهر، اعضای اصلی و علی‌البدل پنجمین شورای اسلامی شهرها مشخص شد. انتخابات پنجمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا در ۳۷ شهر  و بیش از ۴۰۰ روستای استان بوشهر   در ۸۲۸ شعبه اخذ رای شامل  ۶۶۹ شعبه ثابت و ۱۵۹ شعبه سیار روز جمعه ۲۹ اردیبهشت همزمان با انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری برگزار شد...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

ما در برابر ۴۱ ميليون رأيي که به صندوق‌ها ريخته شد و آن چهار ميليوني که نشد از آنها رأي گرفت، مسئول هستيم. اي کاش مي‌شد اين شوراي عزيز نگهبان ما که در ساعت ٢٢:٣٠ شب پيشنهاد هيئت اجرائي را قبول کرد، همان زماني که هيئت اجرائي در صبح پيشنهاد داد که براي تسريع در کار فقط کد ملي افراد نوشته شود...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

دوازدهمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري، شايد به‌نوعي صحنه «نه» گفتن مردم به افزايش يارانه‌هاي نقدي و پوپوليسم پس‌پرده آن بود. اين رأي بي‌شباهت به «نه»اي كه مردم سوئيس سال گذشته به افزايش رقم يارانه‌هاي نقدي گفتند، نبود. جامعه يك‌بار دريافت يارانه‌هاي نقدي را تجربه كرده بود و...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

روحانی بیش از هر کسی مدیون دشمنانش است؛ دشمنانی که با حملات خود چهره‌ای متفاوت از او ساختند. از این رهگذر محبوبیتی عاید روحانی شد که انتظارش را نداشت، همان‌گونه که در سال ٩٢ او را بر کرسی ریاست‌جمهوری نشاندند. اگر روحانی بخواهد با شیوه سقراطی با مخالفانش عادلانه...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

کرباسچی: فقط ۲۸ ثانیه از حرف‌هایم را پخش کردند/ به مدافعان حرم توهین نکردم

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در گوشه و کنار 2 ، نظر (0)

محمدرضا تاجیک: اصولگرایان دنبال انتحار سیاسی در مقابل روحانی‌اند

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در گوشه و کنار 2 ، نظر (0)

گزارشی از وضعیت مسافران خارجی مشهد؛

هتل‌های لوکس پس از حمله به سفارت عربستان خالی ماند

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در گوشه و کنار 2 ، نظر (0)

«چه کسانی به سفارت عربستان حمله کردند؟»؛ این سؤال خیلی از ایرانی‌ها بود که عصر جمعه در نخستین مناظره انتخابات از زبان «اسحاق جهانگیری» تكرار شد؛ مخاطب آن هم مشخص بود: «باقر قالیباف»، شهردار تهران و نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری؛ هرچند «قالیباف» در این مورد توضیحی نداد، ولی عکس‌های «حسن کردمیهن و قالیباف» در کنار یکدیگر به‌سرعت در فضای مجازی بازنشر شد...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6

آخرین اخبار

پربیننده ترین