گلايه ما اين است که مردم بيايند کنسرت را ببينند و اگر لايق بوديم حمايت کنند بجاي اينکه پولهاي سنگين پرداخت کنند و بروند موسيقي پلي بک که توسط 90 درصد گروههاي پاپ اجرا ميشود و فقط ميشود اسمش را گذاشت کلاه برداري. بيايند از ما که صادقانه و کاملا زنده داريم فعاليت ميکنيم و کنسرت اجرا ميکنيم با ادعا قوي و تمام تلاشمان را کردهايم که بينقص باشد، حمايت کنند..
عليرضا مشايخ : مهمترين ويژگي البته در اين است که سفر بايد ما را به فکر کردن در مورد آنچه ميتواند در ما تغيير دهد دعوت کند و بنابراين اگر از مونتين بپرسيم که چرا اينهمه مسافرت کرده است؟ او پاسخ خواهد داد که من بخوبي ميدانم از چه چيز فرار ميکنم اما آنچه در انتظار است، را بايد ببينم!...
عبدالرزاق ريشهري: بوشهر در ذات وجودي خود شهري است که سياست پذيرش گردشگري آن ميبايست بر مبناي جذب از طريق گزينههاي دريا محور استوار گردد. گردشگران حداقل هشت ماه از سال به طرق مختلف ميتوانند از اين موهبت الهي که در کنار آن با برنامهريزيهايي همانند ماهيگيري، تفرج دريايي با ايجاد فضايي مفرح و ساحل پيمايي در سواحل بکر و آرامش...
حميد آب آذر: پرويز گفت چهار _ پنج ساله بود که پدرش محدِ عبدوي جط در آن ماجراي معروف کشته مي شود. محد عبدوي جط از شورشيان و ناراضيان منطقه دشتي و بلوک بوشکان(بخش بوشکان فعلي) که عليه خوانين زمانه خود سر به شورش برداشته بود. روزي دشمنان وي را غافلگير کرده و در خانه کپري اش با شليک گلوله اي او را کشته بودند...
اين کوچه خيلي خراب بود و حتي براي خودم که اين جا زندگي ميکردم هم سخت بود که اين جا هستم. ديوار نداشت و يک حالت کَرِه مانندي و مخروبهاي بود که شهرداري خرابش کرد و اين محوطه شد جاي موشها و ديگر جانوران، ما آمديم دورش را ديوار کرديم و همين طور که نشسته بودم فکر کردم با مقداري رنگ هم ديوارها را نقاشي کنيم شايد اين کوچه از اين خرابي در بيايد. رنگ گرفتيم و دختر برادرم و بچهها و نوههايم هم همکاري کردند با من و آنها نقاشي کشيدند و خودم رنگ آميزيهايش را انجام دادم.
قسمت دردناک ماجراي گردشگري اينه که اغلب مسافرها براي گفتگو با بوشهر به بوشهر نميآيند... حتي وقتي کنار دريا ايستادهاند سعي نميکنند صداي امواج دريا را بشنوند و هدفون بر گوش ميگذارند... بعضي وقتها خود قايقها موسيقي را بلند ميکنند و اگر گردشگري هم بخواهد صداي امواج را بشنود نميگذارند... البته صداي دريا يک مثال است و اين شامل همه حوزههاي ديگر هم ميشود...
دکتر زهره عالينسب : با پيچيدهتر شدن جوامع ازحيث امكانات وتنوع تفريحات و رسانه ها و تكنولوژي اطلاعات، نسل كنوني را بسيار عجول، كم حوصله و به دنبال كسب اطلاعات فست فودي نموده است كه سريع مانند ساندويچ به ذهنشان خوراك برسانند. پرواضح است كه چنين اطلاعاتي كم و بيش سطحي، كمعمق و چه بسا در خيلي از مواقع نامعتبر است. همين سبب شده كه نوجوان و جوان امروز...
مهمترين تحولات تاريخ معاصر ايران عبارت بودند از رويارويي با غرب و ازدست رفتن موقعيت تاريخي و جغرافيايي ايران به علت عقبماندگيهاي تاريخي که به طور مثال باعث دستاندازي روسيه و عثماني و انگليس به خاک ايران شد. انقلاب مشروطه يک تحول بنيادين ديگر بود که هنوز ابعاد واقعي اين تحول براي مردم تببين نشده است...
آشتي نسل کنوني با کتاب
نسیم جنوب - رضا مقاتلي : به گمانم حُکم کتاب براي نسل نو، حُکم راديو در مقابل تلويزيون و وسايل ارتباط تصويري براي نسل امثال من و ماست. نميتوانيم کتمان کنيم که کتاب براي نسل کنوني در حال حاضر بيشتر در حوزه تحصيل و اگر اغماض نکنيم نوعي جبر مطالعاتي خلاصه ميشود. به اعتقاد من آنچه امروز ما در حوزه کتاب و ارتباط آن با نسل کنوني مواجهيم نوعي سردرگمي در نگاه اين نسل به کتاب است و دور از واقع نيست اگر عنوان کنيم متاسفانه باور غالب نسل کنوني به کتاب، نگاه دور شدن از مدرنيته بودن است و به عبارتي توجه به کتاب در باور نسل حاضر، نوعي واپسگرايي است و اين زنگ خطري بزرگ در اين حوزه است. البته اصرار دارم که اين نگاه عموميت صرف ندارد و همانطور که اشاره کردم نگاه غالب از اين منظر است.
به گمانم پيش و بيش از آنکه ما بدنبال راهکارهايي براي افزايش تيراژ کتاب ها باشيم، ضرورت دارد به دنبال راهکارهايي براي ترغيب و حتي شايد نوعي آشتي نسل کنوني با کتاب و فرهنگ کتابخواني باشيم. در اين زمينه توليد کتابهايي مطابق با ذائقه اين نسل ميتواند نخستين گام در تحقق اين موضوع و جلوگيري از شکاف و فاصله ي بيشتر نسل کنوني با کتاب باشد.
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1062)
ابراهیم بشکانی: از صبح هوا خيلي گرم و شرجي بود، يعني تپ تپ، باد از باد نميجنبيد. طبق معمول همه روزه تو ميدون برحه کازروني جمع شديم و برو بچهها روي سکنچه مسجد که جاي استراحتمون بود نشسته بودند و در فکر بوديم که چگونه وقت بگذرونيم، يکي از بچهها پيشنهاد شَرْرُو بازي داد که همگي قبول کرديم...
دکتر يونس قيصي زاده: اين روزها گشت و گذار در فضاي مجازي زياد است و با وقت گذراندن در اين فضا شايد بشود دوستان خوبي هم پيدا کرد، اما مهم اين است که با دوستان خود ارتباط فيزيکي داشته باشيد و همديگر را ببينيد، چرا که ممکن است خيلي از اين دوستيهاي مجازي فريب باشد.ين دوستها را ميتوان در فرهنگسراها، کلاسها و دورهها، ورزشگاهها و باشگاهها، کافهها و جشنها، تورهاي گردشگري و...
بخشي از نياز هاي رواني نوجوانان
فريبا بوذرجمهري
لطفا من را بشنو
گاهي بايد اندکي بنشيني و شنونده درد و دل هاي نوجوانت باشي تا او بتواند از اضطراب ها، تنش ها و فشارهايي که بخشي از زندگي اش است و در اين دوره با آنها سروکار دارد برايت بگويد و تو به عنوان والد، او را در اين مسير بدون هيچ قضاوت و تمسخري همراهي و همچون دوست کنارش باشي.
پناهگاه امن
نوجوان نيازمند احساس امنيت، آرامش و اطمينان خاطر از اين که والدين او را درک ميکنند است. آنها در مواقع پر استرس، سرگردان به دنبال پناهگاهي امن براي خود ميگردند تا در برابر هراس ها به آن پناه ببرند و چه بهتر که اين پناهگاه امن، کانون خانواده باشد ؛ جايي که يک فرزند روزي در آن به رشد و شکوفايي ميرسد.
دوستت دارم
کلماتي که به زبان مي آوريد بسيار اهميت دارند؛ آنها سراسر احساس هستند و در خود دنيايي دارند.
در هر زمان بخشي از وجود انسان ها همواره براي زندگي کردن و زنده ماندن نياز به توجه، محبت و همدلي دارد. شنيدن حرف هاي محبتآميز، حمايت کننده يا در آغوش گرفتن، براي يک نوجوان از سوي والدينش باعث دلگرمي او ميشود. گاهي بايد با به زبان آوردن گاهي هم با رفتار و در عمل، به فرزند خود يادآوري کنيد که چه
قدر براي شما مهم و با ارزش است.
هيچ چيز قوي تر از اميد کوچکي نيست که تسليم نمي شود.(مت هيگ در کتاب آرامش).
دکتر عباس حاتمي: دورهميها تجمع و گردهمايي دوستانه افرادخانوادگي، جمع دوستان يا جمع همکاران، يا هم محله ها و يا گردهمايي فيزيکي دوستان مجازي در منازل، پارتيها، کافي شاپها و رستورانها، سفرهاي تفريحي، پارکها، طبيعت و... هستند.
اهميت دورهميها از نظر روانشناسي: با صحبت کردن و درد دل نمودن، افزايش روحيات را بدنبال دارد، تجديد ديدار، ايجاد صميميت و داروي ضد افسردگي، رهايي از تنهايي و خلاص از غم زندگي از جمله اثرات مثبت دورهميهاست.
از نظر جامعه شناسي: باعث همبستگي، ايجاد نشاط و شادابي و سر زنده بودن شهرها، ملتسازي و تبادل تجربيات و يادگيري اجتماعي ميشود.
دورهميها حداقل هفته اي يک بار به خصوص در تعطيلات هفته لازمست.
شايعترين دورهميها در شب يلدا، مراسمات تولد و ازدواج، شاهنامه و خيامخوانيها، چهارشنبه سوري و عيد ديدني و سيزده بدر، روزهاي خاص مثل روز مادر و پدر، مهماني دوستانه و... در ايران رواج دارند و معمولا با شادي و آواز جمعي همراه هستند.
غلامرضا شريفيخواه: در دوران نوجواني اواسط دهه چهل شمسي تفريح برخي از بچه هاي بندر بوشهر، اين بود که با پاي برهنه (پتي) يا در کنار دريا ميگذراندم و يا رفتن به بازار قديم و دروازه شهر و بعضي اوقات هم با بچه هاي محل در ميداني جمع شده و مشغول به بازيهاي گروهي (دسته جمعي) ميشديم و خيلي خوش ميگذشت. تا اين که کم کم بزرگتر و به سينما علاقمند شدم. به قولي که در عامه مردم ميگفتند سينمارو، يعني عادت رفتن به سينما.
دکتر محمود دهقاني: سنگ نگارهي باز مانده از روزگار ساسانيان در تنگ قنديل چنارشاهيجان که ديرينگي آن به هفده سده مي رسد، در گذر از دستبرد سوداگران بازار آثار باستاني، مورد بيمهري مسئولان نيز ميباشد. ميراث فرهنگي و گردشگري که جايگاه آن از سازمان به وزارتخانه ترقي داده شد براي بهبود نگهداري از برجا مانده هاي باستاني بود وگرنه چه نيازي داشت نام وزارت ميراث فرهنگي بر آن بگذارند. اين وزارتخانه مسئول است تا از برجا ماندههاي باستاني نگهداري کند...
اثر ارجمند «واسموس در عقبنشيني» از سيديحيي حسيني، به دوراني تلخ، اما پر غرور ميپردازد، دوراني که رييسعلي به شهادت رسيده، پيکر مطهرش در انتظار انتقال به وادي السلام نجف است، و همرزم نامآورش، سردار جاودانه دشتي، خالو حسين پولاد هم با تن زخمي و پس از نبردي حماسي در کوه قزي، به غربت اسارت رفته، اما ديگر سران قيام نيز وضعي بهتر از اسارت ندارند...
زندگی آگاهانه: رضايت از زندگي
حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي
شايد بتوان گفت هيچ موضوعي به اندازه يادگيري روشهاي شادزيستي در بين مردم طرفدار ندارد. حتي موضوع جذاب موفقيت هم به اين اندازه خواهان ندارد. چون افراد پا به سن گذشته يا كساني كه به موفقيتي نسبي در زندگي دست يافتهاند در جستجوي موفقيت نيستند. ولي از نوجوان 15 ساله گرفته تا افراد دم مرگ دوست دارند روشهايي براي بالا بردن ميزان رضايت و شادي در زندگي ياد بگيرند. اين واقعيت نشانگر اين است كه زندگي انسان بصورت کلي شاد و رضايت بخش نيست. نتيجه تحقيقات هم اين موضوع را اثبات كرده است: ما تقريبا 70 درصد از زمان عمرمان شاد نيستيم. نير ايال نويسنده كتاب "مديريت توجه" چهار دليل براي عدم رضايت ما از زندگي بر ميشمارد: ملالت، منفينگري، نشخوار ذهني و سازگاري با لذت.
ما انسانها به محض اينكه كاري براي انجام دادن نداشته باشيم حوصلهمان سر ميرود. به دنبال آن هم سعي ميكنيم به لذتهاي زودگذر روي بياوريم. نتيجه اينكه بيشتر 25 وبسايت اول كشور امريكا روشهايي به مردم عرضه ميكنند تا از ملالت فرار كنند. موضوعاتي مانند اخبار، شايعات سلبريتي ها يا تعاملهاي كوتاه با ديگران.
عامل دوم يعني منفينگري هم بصورت غريزي با ما است. چيزهاي منفي بيشتر به چشممان ميآيد، خاطرات بد را راحتتر از خوب به ياد ميآوريم و كلا ترجيح ميدهيم ديدي منفي داشته باشيم تا مثبت. اين ويژگي تاثير تكاملي در بقاي ما دارد. چون هرچند چيزهاي مثبت دلپذيرند ولي اين دوري از منفيها است كه ما را زنده نگه ميدارد.
نشخوار ذهني تمايل به فكر کردن در مورد تجربههاي ناخوشايند است. اشتباهاتي كه قبلا انجام دادهايم و در نتيجه آن ضرر و زيانهايي ديدهايم، يا تفاوت بين آنچه ميخواستهايم و آنچه بدست آوردهايم باعث ميشود مرتب آنرا در ذهن خود مرور كنيم. کارکرد نشخوار ذهني هم براي ما اين است که اشتباهاتمان را تكرار نكنيم و از تجربههاي ناخوشايند در آينده جلوگيري كنيم. ولي حالمان را هم بد ميکند.
سازگاري با لذت به قول ايال از بقيه بيرحمتر است. چون خوشايندترين لذتهاي ما را بعد از مدت كمي به چيزي عادي و بيمزه تبديل ميكند. روياييترين عشقها، لذت بخشترين تفريحات، لاكچريترين خانهها، ماشينها، هواپيماي شخصي و خلاصه بزرگترين آرزوهاي انسان خيلي زود برايش عادي و حتي بيمعني ميشود. البته اين عامل هم مانند سهتاي ديگر مزيتي تكاملي است. چون باعث ميشود انسان به دنبال هدفهاي جديد باشد. نارضايتي ناشي از اين عوامل حالت پيشفرض ذهن ما است و اگر نبود شايد نسل انسان منقرض شده بود. در عوض مسبب پيشرفتهاي ما و همينطور خطاهاي ما است. ميل سيريناپذير ما به بيشتر باعث شده است فناوريهايي اختراع كنيم كه دنيا را به آنچه اكنون ميبينيم تبديل كند. در نتيجه واقعا بد نيست كه احساس بدي داريم چون اين چيزي است كه انتخاب طبيعي در وجود ما گذاشته است و همزمان باعث بقا و پيشرفت ما است. بايد اين اين فكر غلط را كنار بگذاريم كه اگر شاد نيستيم زندگي عادي نداريم. بلكه دقيقا برعكس است. دانستن آن باعث ميشود از تلاش بيهوده براي جستجوي شادي و رضايت هميشگي دست برداريم. ضمن اينكه موتور محرکه پيشرفت و موفقيت ما در زندگي است.
(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1058)
تصاحب استادیوم بوشهر توسط ستاد اجرايي
تمامي حسابهاي اداره کل ورزش و جوانان استان بوشهر مسدود شدند
مديرکل ورزش و جوانان استان بوشهر گفت: با راي مقام قضايي مجموعه ورزشي شهيد بهشتي بوشهر به ستاد اجرايي فرمان امام(ره) واگذار و در اين زمينه اعتراض نيز ثمربخش نبوده است.
ياسر جمالي در گفت وگو با ايرنا اظهار کرد: ستاد اجرايي فرمان حضرت امام (ره) در 10 سال پيش شکايتي عليه اداره کل ورزش و جوانان استان بوشهر پيرامون مجموعه ورزشي شهيد بهشتي به عنوان چشم و چراغ ورزش استان مطرح کرد که چند ماه قبل حکم قطعي صادر و اين مجموعه به ستاد اجرايي فرمان حضرت امام(ره) به شکل قطعي واگذار و اعتراض ها نيز نتيجهبخش نبود.
وي افزود: بخش جدي فعاليتهاي اداره کل ورزش و جوانان حمايت از هياتها و تيمهاي ورزشي جهت شرکت در مسابقههاي کشوري و يک بخش از کارها نيز مرتبط با ساماندهي اماکن ورزشي است که همه اين ها هزينههاي جاري دارد که بايد پرداختهاي آن به صورت روزانه، هفتگي و يا ماهانه پرداخت شود.
مديرکل ورزش و جوانان استان بوشهر تصريح کرد: در فصل اعزام تيمهاي ورزشي و در پي شکايت مطرح شده تمامي حسابهاي اداره کل ورزش و جوانان استان بوشهر مسدود و با وجود همه اين مشکلات و موعد جذب 600 ميليارد ريال اعتبارات عمراني، تيمها به مسابقات ورزشي کشوري اعزام و مساعدت لازم انجام شد.
وي عنوان کرد: مشکل مسدوديت حساب اين سازمان به دليل شکايت و گرفتن راي توسط ستاد اجرايي فرمان حضرت امام (ره) همچنان حل نشده و از اختيارات اداره کل خارج بوده و به دنبال راهگشايي در سطح مرکز هستيم.
جمالي ادامه داد: راه ديگر نيز پيگيري از طريق وزارت ورزش و جوانان است تا در تعامل با ستاد اجرايي فرمان حضرت امام (ره) و تهاتر زمين، مجموعه ورزشي شهيد بهشتي به ورزش استان تحويل داده شود.
وي افزود: اکنون براي کمک به تيم فوتبال شاهين بوشهر نيز اراده وجود دارد ولي با توجه به مسدوديت حساب امکان پرداخت توسط اداره کل ورزش و جوانان استان وجود ندارد.
مديرکل ورزش و جوانان استان بوشهر تصريح کرد: انتظار داريم با رويکرد مثبت ستاد اجرايي اين مشکل هر چه زودتر حل و دغدغه مردم و ورزشکاران هم استاني رفع شود.
استاد پوربهي بازيهاي احمد را که به همراه شاهين آبادان به اصفهان سفرکرده بود، از نزديک مشاهده مي کند و هنگامي که ميشنود احمد رزمي اصالتا بوشهري است و در شهر بوشهر به دنيا آمده است باب گفتگو را با او باز ميکند و عليرغم تمايل سران شاهين آبادان، مسئولين هر دو باشگاه که زيرمجموعه شاهين تهران بودند به توافق ميرسند و بدينسان احمد رزمي پا به باشگاه شاهين ميگذارد و به شاهين بوشهر ملحق ميشود...
مردم استان عزيزم بوشهر بينظيرند. مردم سخت ميخندند ولي بايد بدوني چطور بايد آنها را بخنداني. نگاه مردم به شونشيني شبکه استان خيلي خوبه، بي نظيرند و من همشان را دوست دارم بلاخص پيرمردها و پيرزنهايي که هر شب ميگن کي حسن و کوکاش شاهين ميان. مردم عجيب دوستم دارند و من بيشتر... دستانشون را ميبوسم... و امروز نياز جامعه به خنده خيلي زياده چون مردم خيلي تو فکرند و خيلي ها گرفتارند و جامعه نياز به شادي و خنده داره... من طنز را از درون اجتماع پيرامون خودم پيدا ميکنم...
زندگی آگاهانه: افزايش عمر
حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي توسعه فردي
ما انسانها دوست داريم زندگي طولانياي داشته باشيم. ولي تنها ميتوانيم به انتهاي عمرمان اضافه کنيم نه در جاي ديگري از آن. مثلا شما نميتوانيد دهه بيست عمرتان را بيشتر کنيد. بلکه صرفا ميتوانيد به جاي 70 سال 80 يا 90 سال عمر كنيد. يا مثلا با ورزش، تغذيه و سبک زندگي سالم سالهاي بيشتري جوان و سرحال بمانيم. اين تلاشها در جهت افزايش طول زندگي است. ولي هر چه قدر كه عمر طولاني داشته باشيم گذر زمان در طول عمر برايمان يكسان نيست. ما در سنين مختلف تجربههاي متفاوتي از گذر زمان داريم. ابتدا در سنين کودکي زمان برايمان بسيار کند ميگذرد ولي دهههاي بعدي به تدريج سريعتر ميشود. در ميانسالي و پيري اين روند سرعت بيشتري ميگيرد طوري که يک دهه برايمان به اندازه دو سال ميگذرد.
آلن دوباتن در کتاب «ايجاد يک زندگي پرشور و هيجان انگيز» اين موضوع را ناشي از تعداد تجربيات روزانه ما ميداند. يک بچه در يک روز هزاران لحظه و تجربه متفاوت دارد و مرتب دارد از تجربهاي به تجربه ديگر ميرود.
در نتيجه زمان در چشم او گستردهتر شده و کندتر ميگذرد. برعکس آن يک نفر بزرگسال به نسبت تعداد تجربيات بسيار کمتري دارد. به همان نسبت براي يک فرد ميانسال يا پير تعداد اين تجربيات حتي ممکن است انگشت شمار باشد. يعني در طول يک روز به غير از خوردن و خوابيدن حتي با اطرافيان هم گفتگوي چنداني نداشته باشد. در اين حالت چون تعداد تجربيات روزانه کم است زمان در چشم او فشرده شده و سريعتر ميگذرد. دليل تفاوت تعداد تحربيات هم اين است که بچهها در حال شناخت دنيا هستند و همه چيز برايشان تازه و چالش برانگيز است ولي براي بزرگسالان چيز جديدي براي شناخت وجود ندارد و بيشتر کارها تکراري است.
براي حل اين موضوع برخي پيشنهاد ميكنند در بزرگسالي به دنبال تجربههاي جديد باشيد. مثلا سفر به نقاط جديد جهان، آشنايي با آدمهاي جديد يا فرهنگهاي ديگر، تجربه غذاهاي جديد، تفريحات و فعاليتهاي هيجانآور و نو. اين باور در حقيقت غير عملي و پرهزينه است. چون کمتر کسي از ما ميتواند چنين سبک زندگي مارکوپولوواري داشته باشد. از نظر اين باور تازگي ديدن چيزهاي نو است، درحالي که تازگي بايد ديدن چيزهاي آشنا با نگاهي جديد باشد.
به قول سهراب: چشمها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد. اين همان روشي است که هنرمندان با دنياي اطراف خود دارند. مثلا نقل است پل سازان هنرمند فرانسوي طوري به سيبها نگاه ميكرد كه انگار تا حالا سيب نديده است.
ما فکر ميکنيم طبيعت، شهر و آدمهاي دور و برمان را ميشناسيم درحاليکه شناختمان کاملا گذرا و سطحي است. اگر به دنياي اطرفمان مانند يك كودك دوساله نگاه كنيم چيزهاي جديد زيادي در آن ميبينيم. توجه دقيقتر به يک خوشه گندم، گوش دادن موثر به صحبتهاي يک دوست، حضور کامل در يک فعاليت بدني، انجام متفاوت کارهاي روزانه، در آغوش گرفتن عزيزان به روشي جديد، تماشاي ستارگان در شب ... همه ميتواند تجربيات جديد روزانه ما را افزايش داده و در نتيجه گذر زمان را برايمان کند نمايد.
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم- شماره 1056)
دکتر عباس حاتمي: 1- بحران ناشي از کمبود بودجه:آموزش و پرورش که کمترين رشد را دارد. 2- بحران عدم تربيت و عدم استخدام معلم حرفهاي متناسب با پرستيژ بچه هاي امروزي.لازمست سازمان غير دولتي و منتخب نظام معلمان تشکيل و در خصوص آموزش، صلاحيت و حقوق معلمان فعاليت نمايد. ايدئولوژيک شدن آموزش باعث ايجاد تعارض و تضاد ذهني در دانش آموز ميشود زيرا دانش آموز واقعيات امروزي را متفاوت از ايديولوژي مي بيند!...
اصل چهار ترومن سيل گونيهاي گندم را به شهر قحطيزده ما سرازير کرد، آثار جنگ جهاني، خشکساليهاي پي در پي، بيکاري و بيماريهاي واگيردار و غيرواگيردار همه جا را به فلاکت انداخته بود. بوشهر، شهر بندري ما با آن هواي گرم و مرطوب، مصيبتش دو چندان بود. روزگار به سختي ميگذشت، به دست آوردن لقمه ناني بسيار سخت بود، اغلب مردم توانائي خريد و سير کردن شکم خانواده خود را نداشتند..
بعد از دوندگيهاي بسيار زياد بالاخره سال 1400 زمين به ما تحويل داده شد و کار ساخت را شروع کرديم. فوندانسيون که تمام شد متاسفانه شهرداري پروژه را درست در حين بتن ريزي ستونها به بدترين وجه ممکن متوقف کرد و ما به اجبار چند ده ميليون بتن را توي بيابان تخليه کرديم. از آبان ماه سال 1400 تاکنون اين پروژه همچنان متوقف است و هر چه دويديم به بن بست رسيديم و به حال شهر و استانمان تاسف خورديم...
جنگ دلوار تلخ ترين فراز تاريخ جنگ جهاني اول براي انگليسي هاست. آنها که در اکثر جبهه هاي جنگ فائق شده بودند و نيروهاي دلواري را به چشم نمي آوردند، در يک تهاجم اوليه و بمباران اين روستا با گلوله هاي توپ که وزن آنها قريب به 96 کيلوگرم بود موفق شدند دلوار را تسخير کرده و از اين بابت خود را آسوده يافتند که بالاخره دشمن ديرين خود را نابود نمودند...
فشار افروغ مديرکل اصولگراي ارشاد بوشهر بر همين دو سه نشريه منتقد و مستقل بوشهر که تاکنون باقي ماندهاند و تلاش براي بستن محل درآمدهاي آنها، گرچه در تناقض با گفتههاي رئيس دولت است، اما از آنجا که با سکوت سردار محمدزاده استاندار بوشهر همراه شده هست، اين شائبه را بوجود ميآورد که مورد رضايت و تاييد ايشان و مجموعه دولت سيزدهم در بوشهر هست!...
قاسم محمدي : به طور اتفاقي چند روز پيش متوجه شدم که تعدادي از آگهيهاي مزايده و مناقصه ادارات مهم استان بوشهر در نشريات گمنام و ناشناخته که تا به حال حتي اسمشان هم به گوشم نخورده بود،اميدوارم مديرکل ارشاد بوشهر به عنوان توزيعکننده تعدادي از اين آگهيها و روابط عمومي اين ادارات با شفافسازي در اين خصوص رفع شبهه کرده و با تغيير رويه خود زمينه اطلاع عمومي همه شرکتکنندگان و ذينفعان براي مشارکت در اين مناقصهها و مزايدهها در استان بوشهر را فراهم آورند...
مجيد غاله: فعل نخواستن به بهترين شکل خود صرف شد، ماموريتي ناتمام که غايتش آن طور که مدنظر بود پيش نرفت، با اين وجود سرانجامش تقريبا با نابودي تيم ريشهدارشهر اولينهاي کشور همراه بود که بايد به ليگ استاني سقوط ميکرد، اين افتضاحي سلسله وار و خزنده...
محمود آرامش سرمربي گسار جبري: در گسار به دنبال استفاده از بازيکنان بومي هستيم
نادر اقدام: صبحها بعد از اتمام بازي به خصوص در روزهاي گرم تابستان بستگي به بازيهاي رايجي از قبيل چوکيلي، هاکي، هفت سنگ، جزبازي، گل بگيرشده، تنگسه، فرفره و کاغذ هوا که دستساز خود بچهها بود، تيرمايه بازي، دوچرخه سواري، گاري بازي، و تشتک بازي به دريا ميرفتيم. معمولاً روبروي تجارتخانه مرحوم محمد ملکمي (پدر مرحوم هوشنگ) و کنار کارخانه يخسازي مرحوم وزيري (پدر محمد) از پلههاي سنگي...
ضربوجرح و اذیت و آزار معلولان ذهنی
اتفاق دردناک در مرکز نگهداری و توانبخشی معلولان ذهنی در بوشهر
رسول نوروزي: در آن قتلگاه تنها مانده بوديم و بقول بوشهريها نه راه پيش داشتيم و نه راه برگشت، آتش عراقيها هم شديدتر شده بود و گويا در زميني به آن بزرگي تنها متوجه ما شده بودند، دمدماي سحر شده بود و از محورهاي چپ و راست خودمان صداي فرياد عراقي را ميشنيديم و براي تضعيف...
حسين شادکامي: امتحانات مدرسه که تمام ميشد، فستيوال انواع بازيها و سرگرميهاي توسونها در هر کوي و برزن در ايام تعطيلات مدرسه بپا ميشد. شروع هواي دم کرده و شرجي نفسگير بيشتر اوقات روز امان از ما مي گرفت، حتي امکانات يک پنکه هم نبود. با رفتن به...
جميل رزمي: گاهي وقت ها لازم است که آدم براي دل خودش دست به قلم شود و امروز اين فرصت براي من فراهم شد تا خودم را به ميهماني تاريخ ورزش شهرعمارت ها، بوشهر دعوت کنم. مدتي است که کتابي نخوانده ام به همين دليل در دنياي مجازي به دنبال مطلب قابلي براي خواندن مي گشتم که خيلي اتفاقي چشمم به مطلبي درکانال «دلنوشته هاي يک ورزشي نويس افتاد» موضوع خيلي برايم جالب و قابل اعتنا آمد وآن را بهانه اي کردم براي آن چه که به دنبالش ميگشتم...
شاهرخ تنگسيري: روزي که دست سرنوشت گسلِ ناکو پاکستاني گرفت و بندر به بندر کشوندش تا تابُکِ اسکلة جبري کرد جمو مينووي هم مث همه ي جاشوا لنگوته ش دور قِدش بيد و پيچانه ش تو دسش تو خور دي سيفو از جهاز پياده شد و پاش نهاد رو خشکي تا يه کارکتر ديگه به قصه و آدماي بندر اضافه بشه، يه راست رفت پاسگاه و خوش به استوار بکتاش معرفي کرد و فهميد که حدش تا برج مقومن...
آخرین اخبار
- طنين موسيقي اقوام ايراني در نونواي بوشهر
- بوشهر؛ شهر پارک هايساحلي
- گردشگري در شهر زيباي بوشهر
- بوشهر، بندري مستعد پيشرفت اما مهجور
- فرهنگ مدارا؛ مزيت بوشهر در گردشگري
- عشق ننه معصومه، بوشهر هست
- قصه ننه معصومه و معجزه رنگها
- يک کوچه براي آرامش در بوشهر
- اين راه جذب گردشگر نيست
- هويت زنانه و حقيقت زنانگي
- سخت، سفت، محکم، تلاش کن
- گردشگري بوشهر، همراه با شعر و ادبيات و صداي امواج
- وقتي کتاب خواندن هولناک ميشود
- خطر کتاب نخواندن نسل جديد
- ارج و ارزش کتابخواني براي نسل نوجوان
پربیننده ترین
- وقتي کتاب خواندن هولناک ميشود
- ارج و ارزش کتابخواني براي نسل نوجوان
- عشق ننه معصومه، بوشهر هست
- مو اهرم نمی شم، می شم بنه گز
- برخی از شهرها و روستاهای استان بوشهر به شهرستان لامرد استان فارس ملحق خواهند شد
- برزگرزاده: شهردار بوشهر تجدیدنظر کند، وگرنه طرحی نو در خواهیم انداخت
- زندگی نامه حسین نوری فیروزی
- بوشهر، بندري مستعد پيشرفت اما مهجور
- بوشهر؛ شهر پارک هايساحلي
- بوشهر بهشت ایران در نوروز/ دیار نخلهای سرافراز و دریای خروشان + تصاویر
- دفاع تمام قد نمایندگان استان فارس از الحاق فارس به دریا
- استاندار بوشهر: روز بوشهر، پاسداشت فرهنگ و تاریخ ایران است
- انتظار نداشتیم که پاداش مرارت ها و حمایت از روحانی را اینگونه از وزیر کشور دریافت داریم
- مهمترین عامل فعالیت در سازمان های مردم نهاد، داشتن انگیزه، هدف و عشق است
- به دلیل تنگ نظری، نیروهای توانمند استان را از خدمت به مردم محروم نکنیم + تصاویر معارفه