طراحی سایت
جستجو:

 

کتک زدن دانشآموزان مدرسه ابتدايي در خورموج توسط مدير

 

ناتواني آموزش و پرورش در جلوگيري از کتک زدن دانشآموزان

تنبيه دانشآموز خورموجي در مدرسه ابتدايي، باعث اعتراض گسترده گرديد. يکي از تلويزيونهاي فارسي خارج از کشور تصاوير دوربين مدار بسته مدرسهاي را نشان داد که در آن دانش آموزان ابتدايي از دست مدير مدرسه در حضور معلمان و ساير دانشآموزان به شدت کتک ميخوردند. بنا به  گزارش پخش شده، اين اتفاق آبان ماه رخ داده است.

 

عزل مدير مدرسه غيرانتفاعي البرز در خورموج

اداره کل آموزش و پرورش استان بوشهر از عزل مدير مدرسه غيرانتفاعي البرز در خورموج پس از انتشار ويدئويي از برخورد خشونت آميز با دانشآموزان خبر داد.

اداره اطلاع رساني و روابط عمومي اداره کل آموزش و پرورش استان بوشهر اعلام کرد: به اطلاع ميرساند در پي پخش کليپ تنبيه بدني  دانش‌‌آموزان در يکي از دبستانهاي غيردولتي در شهرستان دشتي در روز سه شنبه بلافاصله اتاق وضعيت در کل آموزش و پرورش استان بوشهر تشکيل و پس از بررسيها و تحقيقات لازم و احراز صحت آن کليپ، بلافاصله در کمترين زمان ممکن دستور لغو ابلاغ مدير مدرسه مذکور صادر شد.

پرونده خاطي براي رسيدگي خارج از نوبت به هيئت بدوي رسيدگي به تخلفات اداري اداره کل و شوراي نظارت بر مدارس و مراکز غير دولتي جهت طي مراحل قانوني ارسال خواهد شد.

 

بازداشت مدير اين مدرسه به     دليل کتک زدن دانشآموز

مدير موسسه مدرسه ابتدايي غيرانتفاعي البرز شهرستان خورموج استان بوشهر به دليل خشونت فيزيکي عليه دانش آموزان دستگير شد.

مهدي مهرانگير گفت: در همين راستا دستور دستگيري فردي که خشونت فيزيکي عليه دانشآموزان انجام داده بود صادر شد و در حال حاضر مدير موسسه دستگير شده است.

مهدي مهرانگير رئيس کل دادگستري استان بوشهر در گفتوگو با ميزان، درباره تصاوير خشونت فيزيکي عليه دانش آموزان يک مدرسه در شهرستان خورموج استان بوشهر، اظهار کرد: در شبکههاي مجازي متاسفانه تصاويري از خشونت فيزيکي عليه دانشآموزان مدرسه ابتدايي غيرانتفاعي البرز شهرستان خورموج استان بوشهر توسط مدير موسسه منتشر شده است.

رئيس کل دادگستري استان بوشهر بيان کرد: در همين راستا دستور دستگيري فردي که خشونت فيزيکي عليه دانش آموزان انجام داده بود صادر شد و در حال حاضر مدير موسسه دستگير شده است.

مهرانگيز اظهار کرد: دستور انجام تحقيقات اوليه و بازجويي صادر شد و با قاطعيت و شدت با اين فرد برخورد ميشود تا براي ديگران درس عبرت باشد.

 

ناتواني آموزش و پرورش در جلوگيري از کتک زدن دانشآموزان

گرچه در آييننامه انضباطي مدارس، به صراحت هرگونه تنبيه دانشآموزان قدغن شده است، اما بنظر ميرسد که اين آيين نامه تنها بر روي کاغذ مانده و آموزش و پرورش در حفاظت از دانشآموزان در مقابل تنبيه معلمان و مديران، ناتوان است. يکي از وظايف مهم مدير مدرسه که در آييننامه انضباطي مدارس نيز به آن اشاره شده، توجيه همکاران مدرسه درباره قدغن بودن تنبيه دانشآموزان است. براساس ماده 82 آييننامه، مدير مدرسه موظف است ممنوعيت تنبيه بدني را يادآور شود و درصورت مشاهده تخلف، مراتب را با هدف اطلاع و اقدام لازم به اداره آموزش و پرورش منطقه گزارش دهد. درصورتي که يکي از معلمان، مربيان يا يکي از اولياي مدرسه اقدام به تنبيه بدني يا تحقير و توهين به دانشآموزان کند، مدير مدرسه موظف است گزارش اين اقدام را به آموزش و پرورش همان منطقه اطلاع دهد آموزش و پرورش نيز موظف است با احضار فرد خاطي به تخلف وي رسيدگي و حکم مقتضي را در اين زمينه صادر کند. در قانون مجازات اسلامي هر نوع اهانت و هتک حرمت و حيثيت  افراد، جرم محسوب ميشود و مجازات کيفري دارد. منظور از توهين در اينجا استفاده از الفاظي است که باعث تحقير فرد شود. همچنين تنبيهي که باعث کبودي، شکستگي و يا صدمات ديگري به دانشآموز شود، شامل ديه ميشود و معلم متخلف بايد بر اساس تشخيص مراجع ذيصلاح پرداخت کند.

 

 

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

پاريس در بزم خيامخواني بوشهريها

نمايش فيلم «خيام در بوشهر» در پاريس


فيلم مستند «خيام در بوشهر» در جمع 9 فيلم انتخاب شده براي اکران در فستيوال «احترام به ايران » در شهر پاريس قرار دارد.

اين فيلم در 14 بهمن ماه 1402 به نمايش در خواهد آمد.

ياسين محمدي کارگردان فيلم مستند «خيام در بوشهر» اعلام کرد که اين فيلم در روز سوم فوريه (14 بهمن) در ساعت 16 در سينماL'Entrepôt  پاريس نمايش داده شد.

بولتن فستيوال، فيلم «خيام در بوشهر» را چنين معرفي کرده است:

«در فيلم خيام در بوشهر راوي مانند يک قصهگو با صدايش ما را در فضايي جادويي قرار داده تا هر کسي را به رويا ببرد. سخنوري گرم او همراه با مراسم گرم و شادي که زندگي را نشانهگذاري ميکند.

در اين فضا- زمان، ما با ساکنان محلي با کلمات اجدادي، زندگي معمايي و جذابي را ميخوانيم و ميرقصيم.

محيط اين فيلم که از نزديک، مجالس فرهنگي و موسيقايي بوشهر را به نمايش ميگذارد، پنجرهاي است در روح جشن و انرژي پايانناپذيري که شهر در خود دارد، گويي دائماً توسط امواج خليجفارس تغذيه ميشود و اين چهره «کم تصوير شده» مردم ايران است.»

اين مستند به تهيهکنندگي و کارگرداني ياسين محمدي در طي 8 سال فيلمبرداري و ساخته شده است.

عوامل فيلم:

تهيه کننده و کارگردان: ياسين محمدي. تدوين: مصطفي غضنفري، کسري کمايي. فيلمبرداران: امين محمدي، حسين حيدر پور، مهدي جهانافروزيان. صدابردار: ميثم قيصيزاده. متن گفتار فيلم: احسان عبديپور. صداي گفتار: عليرضا غفاري. اصلاح رنگ: فربد جلالي. صداگذاري: آرش قاسمي. تصاوير هوايي: حامد محمدي، امين گل افشان. عکاس: مريم شيخ سقا. مدير توليد: سجاد سليماني. تدارکات: کمال حسين پور، محسن خرمايي پور. هماهنگي: سيد احمدرضا هاشمي. گرافيک: محمد رحيمي زاده. روابط عمومي: حسين مظفري.

 

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

غمگينترين بخش آموزش فردي

حسين زيرراهي - مدرس توسعه فردي

غمگينترين بخش آموزش رشد و توسعه فردي اين است که آنهايي که بيشترين نياز به آموزش را دارند کمترين ميل به يادگيري و رشد را نشان ميدهند. دقيقا برعکس در جبهه مقابل آنها که رشد بالايي داشته و زندگي موفق و شادي دارند بيشترين نياز به آموزش را حس ميکنند. سقراط اين موضوع را جهل فرهيخته ناميده است. او ميگويد من از بقيه داناترم چون به ناداني خود پي بردهام ولي ديگران همينقدر هم نميدانند.

وقتي در اواخر سال 1398 تصميم گرفتم وارد عرصه آموزش موفقيت و توسعه فردي شوم سه دليل داشتم: ابتدا بخاطر خودم بود که دهها سوال بيپاسخ در زندگي داشتم. دوم بخاطر خانواده، دوستان و نزديکانم كه ميتوانستم آنچه ياد گرفتهام را با آنها به اشتراك بگذارم، سوم كمك به مردم جامعه و کشورم. به هر حال در اين چند سال به اندازه يک کتابخانه کتاب جديد مطالعه کردم، آموزشهاي زيادي خريداري کردم، در دورههاي مختلفي شركت كردم و تا جاي ممکن که وقتم اجازه ميداد براي نشر آموزشها تلاش کردم. مانند همين ستون «زندگي آگاهانه» که با مساعدت نسيم جنوب عزيز تا الان بصورت مرتب مقالات کوتاه در آن منتشر ميشود.

در اين مدت بيشترين مراجعه را افراد رشد يافته و موفق به من داشتند. برعکس آنهاييکه فکر ميکردم نياز به آموزش بيشتري دارند با وجود مشاوره رايگان من مراجعهاي نداشتند. همزباناني با هزار کيلومتر فاصله از کشور افغانستان وبسايت «بهبود من» را در گوگل پيدا كرده و بعد از استفاده از مطالب رايگان آموزشي پيام تشکر ارسال ميکنند، ولي براي برخي از افراد دور و برم حتي يکبار هم سوالي پيش نيامده که از من بپرسد. به نظر من اين موضوع فقط يك دليل دارد. افراد رشديافته آنقدر براي يادگيري تجربي سختي كشيدهاند كه قدر آموزش را ميدانند. ولي آدمهاي عادي يا از آموزش فردي خبر ندارند يا اعتقادي به آن ندارند. متاسفانه بيشتر مردم فكر ميكنند آموزش فقط آموزش فني است براي يافتن كار و پيشرفت شغلي.

درحاليکه آموزشهاي روانشناسي فردي علاوه بر اينكه بطور غيرمستقيم بر شغل و درآمد فرد تاثير ميگذارد، كيفيت زندگي او را هم بالا ميبرد. آموزشهايي مانند هدفگذاري، برنامهريزي و مديريت زمان، افزايش انگيزه، افزايش اراده و انرژي، اعتماد به نفس، عزت نفس، خودباوري، ساخت عادت، غلبه بر کاملگرايي و اهمالکاري، سرسختي، تابآوري، حل مسأله و تصميمگيري، تفکر انتقادي، تفکر سيستمي، ارتباط موثر و دهها موضوع ديگر نه فقط جيب شما را پرپولتر ميکند که لذت شما از زندگي را هم بيشتر ميكند. اين آموزشها بر زندگي، روابط، کار و درآمد شما اثر مثبت ميگذارد.

در نتيجه يكي از وظايف مدرسان و مربيان رشد فردي اين است که آنقدر آموزشهاي رايگان را همه جا پخش كنند تا بالاخره به دست افراد عادي هم برسد، از آن استفاده كنند، تاثير آن را بر زندگي خود ببينند و نظرشان در مورد آموزش عوض شود. ما چه ميدانيم، شايد يك ويديو كوتاه، يك فايل صوتي يا مقالهاي كوتاه به دست كسي برسد كه همان مشكل را دارد و به اين وسيله وارد دنياي آموزش شود و راهحلي براي مشكلش پيدا كند.

بنابراين از شما دوست عزيز خواهش ميکنم هرگاه مطلبي آموزشي را مفيد تشخيص دادي براي کساني که ميشناسي هم ارسال کن. شايد کسي فقط به همين تلنگر نياز داشته باشد تا دنياي جديدي بر روي او باز شود.

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 

شهرت اجتماعي ما 

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

نظر ديگران بصورت تک تک در مورد ما مهم نيست ولي نظر جمع ميتواند مهم باشد. حضور طولاني مدت ما در يک اجتماع (محله، محل کار، محيط آموزشي ...) باعث ميشود ناخودآگاه جمعي آن جامعه شهرتي براي ما انتخاب کند. ممکن است ما را منفيبين، شکاک، مهربان، منظم، پرکار، دقيق، بدقلق، بداخلاق، حسابگر و غيره بنامند. نکته مهم اين است که احتمال دارد همه ما را به اين صفت بشناسند و از آن خبر داشته باشند جز خودمان. دوم اينکه معمولا خرد جمعي کمتر اشتباه ميکند و شناختي که از ما به دست مي دهد از شناختي که خود از خود داريم دقيقتر است. به همين دليل اين شهرت يا لقب ميتواند عامل تاثيرگذاري در روابط و نهايتا زندگي ما باشد.

اگر شهرت داده شده مثبت يا خنثي باشد خبر خوبي است. چون نشان ميدهد پنچري بزرگي که قابل ديدن توسط ديگران باشد نداريم. در اين صورت اگر خودمان هم خبر داشته باشيم کمک ميکند در آن زمينه بهتر هم شويم. ولي اگر صفت منفي باشد ميتواند عواقبي برايمان داشته باشد. اين صفات در محيطهاي کاري و حرفهاي در زمان تشويق و ترفيع يا تعديل و اخراج نيرو تاثير گذار است. معمولا تصيمات مديران در مورد کارمندان يکباره و آني نيست. مانند ليواني است که قطره قطره پر ميشود. در نتيجه شهرت مثبت فرد، ليوان تصميمگيري مدير در زمان ترفيع و تشويق را پرتر ميکند و شهرت منفي هم ليوان تصميمگيري در زمان اخراج را. اگر واقعا دوست داريم در سازماني بمانيم و رشد کنيم بايد مواظب شهرت جمعي خود باشيم. البته يک استثنا هم وجود دارد. گاهي فرد به چيزي مشهور است که خود به آن واقف است و يا قابل درک براي آن اجتماع نيست. مثلا کسي که به خاطر تمرکز روي اهداف و آرمانهاي خود به عجيب و غريب يا منزوي بودن مشهور است. يا اصلا برايش مهم نيست کل آن جمع در موردش چه فکر ميکنند.

چرا ما به مشهورترين ويژگي خود آگاه نيستيم؟ ما بصورت طبيعي تاييدگر رفتار خود هستيم و خيلي مشکلاتمان را نميبينيم. برعکس، ديگران راحتتر ميتوانند عيبهاي ما را ببينند. اين موضوع براي همه وجود دارد. ديگر اينکه معمولا مشکل فرد به به او گفته نميشود. افراد ترجيح ميدهند عيب شما را پيش ديگران بگويند تا خودتان. چون احتمال ميدهند ناراحت شده و قبول نکنيد. سوم اينکه ديگران مسئوليتي در اين موضوع ندارند و اغلب گفتن آن هم تاثيري در اصلاح فرد ندارد.

چطور بفهميم به چه چيزي مشهور هستيم؟ بهترين روش براي آگاهي از شهرت جمعي خود اين است که از اطرافيان خود بپرسيم. کساني که با ما راحتاند و چيزي را از ما مخفي نميکنند. ضمن اينکه نزديکان بدخواه ما نيستند و وقتي آنها هم نظر جمع را تاييد کنند نشاندهنده اين است که مشکل واقعي است.

روش ديگر توجه به جاهايي است که جمع با ما مخالفت ميکند. وقتي نظر ما با جمع متفاوت است بايد به آن توجه کنيم. اگر به اين نتيجه رسيديم که حق با خودمان است و ميخواهيم اينطور رفتار کنيم که ديگر مشکلي وجود ندارد. در غير اين صورت بايد ببينيم چه مشکلي در ما وجود دارد که جمع را به اين نتيجه رسانده است. 

 

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

تحمل نه شنيدن

حسين زيرراهي - مدرس توسعه فردي

نقل است آلبرت اليس بنيانگذار رويكرد عقلاني هيجاني در روانشناسي در جواني براي اينكه تحمل نه شنيدن در شروع ارتباط با خانمها را در خود بالا ببرد چالشي براي خود طرح كرد كه به پارك مركزي نيويورك برود و به صد خانم پيشنهاد بدهد. او اين كار را انجام داد و با اينكه هدفش ايجاد ارتباط نبود باز هم هيچ خانمي به او پاسخ مثبت نداد. ولي توانست با اين چالش تحمل نه شنيدن خود در ايجاد ارتباط با جنس ديگر را بالا ببرد.

تحمل نه شنيدن در کليت زندگي ما و جنبههايي مانند كار، روابط، رضايت دروني و دستاوردهاي بيروني مهم است. اگر فقط يك ويژگي باشد كه بقاي ما روي كره زمين را تضمين كند همين تحمل نه شنيدن است. چون باعث ميشود هيچوقت گرسنه يا تنگدست نمانيم. هيچ ويژگياي مانند تحمل نه شنيدن ما را رشد نميدهد. با شنيدن هر نه مقداري از کمرويي و ضعف شخصيتي ما کم شده و به سرسختي، روحيه، اميدواري و مصممتر شدن ما اضافه ميشود.

نه شنيدن تجربهاي ناخوش است و كسي وجود ندارد كه از آن خوشحال شود. همين هم باعث ميشود ما كمتر خود را در موقعيتي قرار دهيم كه نه بشنويم. در نتيجه، فرار از نه شنيدن تحملمان را كمتر ميکند و در اين چرخه مرتب نزول كنيم. ولي براي كسب دستاوردهاي ارزشمند در زندگي لازم است آنقدر نه بشنويم تا به بله برسيم. متاسفانه راه ديگري وجود ندارد.

امروزه مهمترين كاربرد تحمل نه شنيدن در كار فروش است. بازاريابان، ويزيتورها و فروشندگان اگر در صد پيشنهاد يك بله بشنوند فكر ميكنند موفق بودهاند. توجه داشته باشيد 99 نفر به شما نه بگويند چه حالي خواهيد داشت؟ ولي همين نه شنيدنها فرد را رشد داده و بزرگ ميكند. متاسفانه در فرهنگ گذشته ما به اين خصلت پوستکلفتي ميگفتند که بار منفي داشت. شايد دليل آن اين بود كه اين نه را به خود ميگرفتند. در حاليكه شما در هر موردي كه نه ميشنويد جوابي است براي همان پيشنهاد نه هيچ چيز ديگر در وجود شما. حتي اگر پيشنهاد شما رابطه باشد فرد مقابل فقط به رابطه با شما پاسخ منفي داده است نه شخصيت شما. كسي كه توانايي نه شنيدنش پايين باشد در واقع به نوعي از نازکي رواني دچار است. ريشه آن هم به اين باور برميگردد كه انتظار دارد دنيا در مقابل خواستههاي او بله بگوييد. در حاليكه واقعيت دنيا چنين نيست. دنيا هيچ دين يا بدهي به ما ندارد و معمولا هم پاسخش منفي است. ولي اگر اين واقعيت را بپذيرد ميتواند آنقدر درخواست كند تا تا به پاسخ مثبت برسد. به قول استاد سخن سعدي: بلندي از آن يافت كو پست شد / در نيستي كوفت تا هست شد.

خوشبختانه بالا بردن تحمل نه شنيدن هيچ فرمول يا پيچيدگي خاصي براي يادگيري ندارد. فقط كافي است در زمينهاي كه برايتان سخت است آنقدر پيشنهاد دهيد و نه بشنويد تا تحملتان بالا برود. توصيه من اين است مدتي براي شركتي كار ويزيتوري انجام دهيد. ابتدا با شنيدن هر نه حالتان بد ميشود. ولي كم كم ناگيرايي پيدا ميكنيد و فكرتان صرفا متمركز بر پيشنهاد بعدي ميشود. بعد از آن ديگر از شنيدن هيچ نهاي ناراحت نميشويد.

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1070)

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

خاطرهاي از بازاريِ خوشنام بوشهر

سيامک برازجاني : در ايامي که در اتاق اصناف مرکز استان بوشهر در سمت مدير روابط عمومي مشغول به خدمت بودم چندين جلسه خدمت حاج مهدي جلودار رسيدم و با او از تاريخ بازار بوشهر گفتم و ايشان برايم نکتههايي ناب گفت.

ايشان از پينهدوزي در بازار بوشهر شروع کردهبود. يکبار به من گفت من تمام ثروت و اعتبارم رو ميدوني از کجا آوردم؟ گفتم حتما از کار و تلاش! گفت بله من همه اينها را از اين دستگاهي که الان در ورودي مغازهام گذاشتهام به دست آوردهام. در جلو  مغازه بسيار بزرگ جلودار يک دستگاه کفش دوزي مربوط به هشتاد نود سال قبل بود. زماني که مهدي جلودار وارد بوشهر شده بود با اين دستگاه کفاشي ميکرده. ايشان با افتخار به من ميگفت هر روز وقتي وارد مغازه ميشوم به آن نگاه ميکنم تا بدانم از کجا به اينجا رسيدهام.

براي پيشرفت در کار خيلي زحمت کشيد و عرق ريخت تا موفق شود. کسي بود که در دهه بيست و سي خورشيدي پوتين سربازي را به کفش تبديل مي‌‌کرد و دستمزد خوبي ميگرفت.

يک بار گفتم شما هميشه با روي باز از مردم استقبال ميکني. گفت الگوي من شعري از عرفي است. حيرت کردم. پيرمرد خنديد و گفت فکر ميکني فقط خودت شعر بلدي؟ گفتم چه شعري الگوي رفتاري شماست؟ اين بيت را خواند:

چنان با نيک و بد عرفي، به سر بر کز پس مردن/ مسلمانت به زمزم شويد و هندو بسوزاند.

حاج مهدي عزيز هم رفت. مردي بزرگوار بود که خود را و نان خود را و پيشرفت خود را مديون لطف و اعتماد مردم بوشهر و تلاش خود ميدانست. / ليدنيوز

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

تلاش براي زمينگير کردن رسانه مستقل

دکتر رضا آذين

اين قبيل اقدامات فشار بر مطبوعات مستقل تازگي ندارد. مديري که از شفافيت هراس دارد رسانه مستقل را تحت فشار ميگذارد و تا حد توان در مسير توليد خبر و نشر آن و اطلاعرساني به مخاطب سنگاندازي کرده و سعي ميکند خبرنگار و اهالي رسانه مستقل را با انواع محدوديت و رفتار فراقانون  از عرصه رسانه خارج کند. تجربه ثابت کرده اين رفتارها کم يا زياد باعث ميشود تا فضاي خبررساني شفاف مختل و به جاي آن، اخبار غير واقعي (فيک نيوز)، شايعه و روابط ناسالم و غيرحرفهاي در عرصه رسانه شکل بگيرد و به جاي کار کارشناسي و تحليلي، فضا به سمت تملق و خبرسازي و باجگيري رسانهاي برود.

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

احسان هوشمند: در کنار رسانههاي جمعي غيردولتي که با مشقت و دشواري در سطح ملي فعاليت ميکنند، نبايد از زحمات و تلاشهاي روزنامهنگاران و رسانههاي مستقل استاني و شهرستاني غافل شد. اين دسته از رسانهها با مسائل و مشکلات بيشتري دست به گريبان هستند. انتشار نامه مدير بازرسي تأمين اجتماعي استان بوشهر بازتاب گستردهاي در فضاي مجازي و شبکههاي اجتماعي استان بوشهر و ديگر نقاط کشور داشت. مدير نامبرده طي گزارشي به مدير کل استان نوشته ...

ارسال شده 4 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

«انقلاب کبير» تأمين اجتماعي بوشهر

اسماعيل منصورنژاد

 

مسئول روابط عمومي تأمين اجتماعي استان بوشهر بر اساس اين که «نسيم جنوب» يکي از هفتهنامههاي ديرپاي بوشهر و يکي از مشهورترينها است، چند خبر داده به «نسيم جنوب»، بعد هفتهنامهها را در اداره پخش ميکرده و تمام.

اما همين که «رئيس ادارة بازرسي و رسيدگي به شکايات» ميفهمد، ناگهان «انقلاب کبير» را آغاز کرده و به مديرکل نامه مينويسد هرچه سريعتر دستور لازم براي «جمعآوري» و «محو» هفتهنامه نسيم جنوب را صادر فرمايند؛ آن هم به جرم «زاويهداشتن با نظام و دولت».

نکتة ماجرا اين جاست که در آخر «انقلاب نامه» يادآوري فرموده «وجهي بابت درج اخبار به نسيم جنوب پرداخت نشده» و خيالتان راحت که 3 و نيم ميليارد دلار ارز براي واردات چاي به يونس قيصيزاده داده نشده است.

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 

تيغ سازمان هاي دولتي بر گردن نشريات مستقل و جريان آزاد اطلاع رساني

 ادارات استان، گويي دنبال «بله قربان گو» هستند نه نشريه


ليدنيوز: تامين اجتماعي دستور امحاء نسخههاي نشريه نسيمجنوب داد. در دستور رئيس اداره بازرسي تأمين اجتماعي براي امحاء نشريه نسيم جنوب تاکيد شده که اين هفتهنامه بابت انتشار اخبار تأمين اجتماعي پولي از اين سازمان نگرفته است.

در دستور رئيس اداره بازرسي تأميناجتماعي استان بوشهر تاکيد شده به دليل «زاويه دار بودن نسيم جنوب با دولت» بايد همه نسخه هاي هفته نامه نسيم جنوب از سطح اداره جمع آوري و امحا شود.

بيقانوني ادارات استان تا بدانجا پيش رفته که رئيس اداره بازرسي تأمين اجتماعي استان، مجوز هيأت نظارت بر مطبوعات و وزارتخانه ارشاد را قبول ندارد. ايشان همچنين هم جاي ضابطان قضايي نشسته، هم جاي داديار و هم جاي قاضي هم جاي دادستان! هم حکم مي دهد، هم درخواست اجراي حکم خود دارد و مديرکل هم بي قيد و شرط دستور اجراي اين دستور مي دهد!

اگر امروز جلو اين برخوردهاي خلاف و سليقهاي گرفته نشود بعيد نيست فرداروزي جلو ورود بلندپايهترين مقامات استان به ادارات هم توسط رئيس اداره بازرسي يک اداره گرفته شود و يا رئيس اداره بازرسي يک اداره حکم شلاق و زندان يک روزنامه نگار و آتش زدن دفتر يک نشريه را صادر کند.

همه اين ها به کنار. مديرکل اداره تأميناجتماعي از خانواده اصيل بوشهري است و قاعدتاً فرداي بازنشستگي بايد در همين شهر زندگي کند. به همين دليل نبايد به جاي برخورد با دستورات غيرقانوني، آن تصميمات را به حراست و روابط عمومي ارجاع دهد و بخواهد که آن را اجرا کنند.

نکته آخر اين که مديرکلي که ديگران در اداره تحت مديريتش بتوانند اين گونه برايش حاشيه بتراشند، نميدانم مديريتش به چه دردي ميخورد.

 

 

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر عبدالرحيم مهرور: از نسيم شمال تا نسيمجنوب در امتداد فرهنگي روشن، روان و سليس براي بدست آوردن آزاديهاي اجتماعي و سياسي با پشتوانه مردمي که طالب حقطلبي و پاسخگويي دولتمردان هستند و خون دلها خوردهاند، نبايد فردي که شايد ناخواسته طالب قدرت از طريق تهديد و ارعاب بوده و براي نشريات قانوني خط و نشان ميکشد، بر مسند قدرتي باشد که قطعا در جامعه با فرهنگ استان بوشهر سرخورده و منزوي ميشود...

ارسال شده 4 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

خشونت عليه زنان

نسیم جنوب، معصومه احمدپور بوشهري

 

خشونت عليه زنان در برخي کشور ها شامل اشکال مختلفي از «خشونت مبتني بر جنسيت» است و ممکن است شامل آزار عاطفي، فيزيکي، جنسي يا ذهني باشد که معمولاً توسط يک مرد عليه يک زن انجام ميشود. اشکال رايج خشونت عليه زنان در ايران شامل اعمالي مانند آزار خانگي، تجاوز جنسي و قتل است. براي اينکه خشونت عليه زنان تلقي شود، اين عمل بايد صرفاً به دليل زن بودن قرباني انجام شود. بهطور معمول اين اعمال توسط مردان در نتيجه نابرابريهاي جنسيتي طولاني مدت موجود در کشور انجام ميشود.

رفتار يا حتي تهديد به رفتار خشونتآميز مبتني بر جنسيت که منجر به آسيب و رنج فيزيکي، جنسي و رواني در زنان شود، خشونت عليه زنان تعريف ميشود. طبق اين تعريف اعمال اجبار و ايجاد محروميت خودسرانه از آزادي براي زنان، چه در عرصه عمومي اتفاق بيفتد،  چه در عرصه خصوصي، جزو تعريف خشونت عليه زنان قرار ميگيرد. اين مفهوم اولين بار توسط يوهان گالتونگ در سال 1969 مطرح شد.

خشونت عليه زنان پديدهاي است که در آن زن به خاطر جنسيت خود و به علت صرفاً زن بودن مورد اعمال زور و تضييع حق از سوي جنس مخالف قرار ميگيرد. بهطور کلي هر نوع عمل يا رفتاري که به آسيب جسمي، جنسي و رواني يا محروميت و عذاب زن منجر شود خشونت عليه زنان گفته ميشود. تهديد به چنين اعمال و رفتاري، محروميت از آزادي به اجبار يا به اختيار، اعم از زندگي شخصي و يا جمعي نيز جزء خشونت عليه زنان مي باشد.

خشونت خانگي اغلب به معني تعرض مرد به همسر (شريک عاطفي مونث) است. خشونت خانگي عليه زنان را ميتوان به عنوان هرنوع اقدام يا قصور وابسته به جنسيت تعريف کرد که منجر به مرگ، آسيب جسمي، جنسي يا رواني و آسيب معنوي به زنان مي شود؛ که توسط افرادي با پيوندهاي خانوادگي يا حتي بدون اين پيوندها که از طريق پيوندهاي خويشاوندي يا کلامي با هم در ارتباط هستند از جمله روابط پراکنده ايجاد مي شود.

خشونت پليس با زنان به بهانههاي مختلف و ضرب و شتم آنان از مظاهر خشونت عليه زنان در بعضي کشورها ميباشد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1063)

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

زيبا راستيان: در دهه هاي گذشته انتشار اخبار حضور ايرانيان در سطوح بالاي علمي و اجرايي دنيا مانند ناسا و نيز حضور در دانشگاههاي معروف به عنوان دانشجو و استاد و يا حضور در دنياي تجارت و اقتصاد باعث شده که هوشمندي و بالاتر بودن آي کيوي ايرانيان در محافل مختلف مورد بحث باشد و چه بسا مورد فخرفروشي به ساير ملل قرار بگيرد...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر آيدا چوبساز : آنچه در سالهاي اخير با آن مواجه شدهايم، ورود هوش مصنوعي در رقابت با انسانها است بطوريکه اين فن آوري نوين مدعي استدلال و تصميمگيري و عملکردهاي شناختي است، تا جايي که روان درماني را هم شاخهاي از توانايي هاي خود ميداند. به اين توانايي هوش مصنوعي «روبوتراپي» گفته ميشود...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر يونس قيصي زاده: اين روزها گشت و گذار در فضاي مجازي زياد است و با وقت گذراندن در اين فضا شايد بشود دوستان خوبي هم پيدا کرد، اما مهم اين است که با دوستان خود ارتباط فيزيکي داشته باشيد و همديگر را ببينيد، چرا که ممکن است خيلي از اين دوستيهاي مجازي فريب باشد.ين دوستها را ميتوان در فرهنگسراها، کلاسها و دورهها، ورزشگاهها و باشگاهها، کافهها و جشنها، تورهاي گردشگري و...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر عبدالرحيم مهرور: آيا مي دانيد بوشهر اولين استاني بوده که در صد سال گذشته در دوره اشغال انگليس راه آهن داشته ولي اکنون بعد از کهگيلويه آخرين استاني است که از داشتن راهآهن محروم است. براي توسعه يک استان ابتدا بايد شهروندان آن استان فعال و مطالبهگر باشند. فعال در زمينه فرهنگي، اجتماعي و سياسي، اقتصادي. متاسفانه در جامعه امروزي ما چنان مردم را سرگرم...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر عباس حاتمي: اين روزها موقع عبور از مقابل فروشگاههاي شهر، ميبينيم که زنان در حال حرف زدن با فروشندگان هستند و شوهرانشان درحاليکه حدود يک متر عقبتر از آنها ايستادهاند، فقط سرشان را تکان ميدهند. زنان از فروشگاهها کاتالوگ ميگيرند و با دقت آنها را ميخوانند. اين زنان هستند که ميدانند کابينت آشپزخانه چگونه باشد؟ خريد کدام خودرو با صرفهتر است، آداب رفتار در رستوران چگونه است، با توجه به بودجه خانواده، سفر به کدام کشورها باصرفهتر است و ...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

زندگی آگاهانه : نقاط ضعف و قوت

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

توجه به نقاط ضعف قدمتي به ديرينگي تاريخ اسطورهاي ملل دارد. مواردي چون چشم اسفنديار يا پاشنه آشيل در اساطير ايران و يونان مشهورترين آن است    . هر دو رويينتن بودند ولي اسفنديار از چشم و آشيل از مچ پا رويين نبود و هر دو هم از همين نقاط کشته شدند. اين موضوع يادآور اين است که ما انسانها چه بخواهيم چه نخواهيم هميشه نقاط ضعفي داريم که تا هستيم با ما است. نکته ديگر اين است که بيشتر دستاوردهاي زندگي ما از نقاط قوتمان است و بزرگترين ضربههايي که در زندگي ميخوريم هم از نقاط ضعفمان. حتي مرگ انسانها اگر بر اثر تصادف محض نباشد معمولا به دليل کارهاي مضر يا خطاهايي است که در طول عمر خود انجام ميدهند.  همه ما دوست داريم نقاط ضعفمان را از بين ببريم و آنها را به نقاط قوت تبديل کنيم. ولي سوال اين است که آيا ما قادر به انجام چنين کاري هستيم؟ جواب خير است.     مخصوصا اگر آن نقطه ضعف موضوعي ذاتي و يا در وجود ما نهادينه شده باشد. مثلا در نظر بگيريد فوتباليست کوتاه قدي که بخواهد زدن توپ با سر را به نقطه قوت خود تبديل کند. چقدر بايد به هوا بپرد تا بتواند روي سر يک بازيکن دومتري توپ را بزند؟ اگر بازيکن کوتاه قد روي نقطه قوت خود که ريزنقشي و دريبلزني است کار کند نتيجه بهتري نميگيرد؟ يا فرد درونگرايي که بخواهد مسئول روابط عمومي سازماني باشد. ايشان اگر به جاي روابط عمومي مثلا کار برنامهنويسي که در تنهايي انجام ميشود را انتخاب کند بهتر نيست؟

در چنين حالتي معمولا اين طور است که نقاط قوت و ضعف ما دو روي يک سکهاند. مثلاً سرعت و دقت در انجام کارها با هم اتفاق نميافتد. افراد فرز دقت کمتري دارند و افراد دقيق هم کند هستند. در نتيجه بدست آوردن يکي منجر به از دست دادن ديگري ميشود. در اين صورت فرد فقط ميتواند تا حدي ضعف خود را بهبود ببخشد. از جايي به بعد همان قوت منجر به ضعف ميشود. ولي اگر ما نقطه ضعفي داريم که به خود يا ديگران آسيب ميرساند بهتر است به اندازهاي روي آن کار کنيم که کارمان راه بيافتد. مثلا مشکلي مانند کمرويي يا خشم اگر حل نشود ما را در زندگي با مشکل مواجه ميکند. البته ما هرگز نميتوانيم آن را کامل از بين ببريم ولي در حدي که قابل کنترل باشد مشکلمان حل ميشود.

نتيجه اين بحث اين که بهتر است ما نقاط ضعف و قوتمان را بشناسيم و سرمايهگذاري اصلي خود را روي نقاط قوتمان انجام دهيم. در زندگي کارهايي را انجام دهيم که با نقاط قوت و ضعفمان همخواني دارد. تا جايي که ميتوانيم کارهايي که در آن ضعف داريم را به ديگران واگذار کنيم. مثلا اگر در کار با ابزار مشکل داريد لازم نيست تاسيسات خانهتان را خود تعمير کنيد. همهفنحريف بودن مربوط به دنياي قديم بوده و در دنياي امروز ارزشي ندارد. مهم اين است که يک کار را بهتر از ديگران انجام دهيد. وارن بافت يکي از ده مرد ثروتمند دنيا ميگويد اگر من صدهزار سال پيش به دنيا ميآمدم خيلي زود غذاي يک حيوان درنده ميشدم. چون نه ميتوانم سريع بدوم و نه از درخت بالا بروم. ولي توانايي شناخت بازارهاي مالي را دارم و همين براي زندگي در دنياي امروز کافي است.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1057)

ارسال شده 6 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

شورا در مورد شير خوراگاه هانيه  دو مصوبه در سال 1400  و 1401 در خصوص مصالحه في مابين اداره کل بهزيستي و شهرداري در خصوص بازگشايي گذر و احداث شيرخوارگاه توسط خيرين  داشته است که مصوبه دوم در جهت  اصلاح و حل نهايي مشکلات بوده است. شورا در راستاي مسئوليت اجتماعي و وظيفه نظارتي خود پيگير موضوع بوده و قرارداد مصالحه در شهرداري آماده و امضاهاي آن نيز انجام شده است از همين رو نماينده سازمان بهزيستي جهت پيگيري صدور پروانه بايد  به شهرداري مراجعه نمايد.

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

نگاهي به فيلم «تفريق» ساخته ماني حقيقي: گريه بيوقفه آسمان

مژده غضنفري

«تفريق» ساختهي ماني حقيقي هرچند در ايده نمونههاي خارجي زيادي دارد (فيلمهاي همزاد يا همشکل يا Double) اما در اجرا و کارگرداني با اينکه کار نسبتا دشواري نيز بوده است، قابل قبول است. فيلم جهاني نمايشي خلق ميکند تا کارگردان راههاي تفسير را باز نمايد. دو خانوادهي هم شکل (زن و شوهري مشابه) معرفي ميشوند که در واقع يک خانوادهاند اما از دو طبقهي اجتماعياند، تا فيلمساز اين امکان را داشته باشد که در دل روايتي نمايشي حرفش(مانيفيستاش) را بيان کند.

ماني حقيقي آشکارا نگاه مثبتي به شرايط جامعه و روابط و خانوادههاي امروزي ندارد. جامعهاي که در آن، طرفِ پرخاشگر، متوهم، عصبي، ناراحت، غمگين و افسرده، طرف ديگر که خيرخواه، مصلح، شوخ و شنگ، همراه، شاد و غيرمتوهم است را نابود کرده است، يا حتي به بيان ديگر جنبههاي مثبت آدمها در تاريکي و آتش در حال سوختن است تا آدمها به دليل وضعيت نابسامان جامعه با تمام جنبههاي منفيشان در حال زندگي در کنار همديگر باشند. با اينکه ابري در آسمان نيست اما هميشه باران ميآيد و صداي رعد و برق هم شنيده مي شود. آفتاب از زندگيها رخت بربسته، و وضعيتِ جامعه، زندگي و روابط فِيک و جعلي شده است.

کودکِ فيلم (نماينده نسل جديد) البته کماکان عاشق بازي، فوتبال و شادي است و صد البته متوجهي اين وضعيت نابسامان خانوادگي نيز هست (پسربچه ميداند که زن جديدِ همشکل ِمادرش، مادر واقعياش نيست) پس با همهي سياهي شايد اميدي وجود داشته باشد. سکانس پاياني و سوختن دو طرف مصلح و شاد در آتش و ديالوگي که رد و بدل ميشود کمي لوس به نظر ميرسد، اما اين هم ميتواند نقطهي اميدي براي تماشاگر باشد.

فيلم با اينکه درامي خانوادگي و در عين حال روانشناختي است و تلاش دارد دو طبقهي فرودست و متوسط را در کنار هم به تصوير بکشد اما برخلاف درامهاي خانوادگي اخير سينماي ايران وجهي مستندنما ندارد و فيلمساز کاملا جهاني غيررئال و نمايشي را ميسازد. در عين حال «تفريق» فيلمي به شدت انتقادي است و فاجعهي روابط امروزي را به فاجعهي شرايط سياسي، اجتماعي کشور مرتبط ميداند و تنها اميد باقي مانده اين است که جوانترها آگاهند و طبيعتاً دانستن پيششرطِ اول براي تغيير است.

(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم- شماره 1056)

ارسال شده 7 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

مطبوعات بوشهر را چه شده است؟

عبدالرحمن برزگر

مطبوعات قديم بوشهر رو که ورق ميزني مملو از مقالات و تحليل هاي عملکرد مديران آن زمان است، فارغ از فشارهاي دولت و حکومت شاهنشاهي، از کمبود ارزاق عمومي، تا تامين آب، ناکارمدي گمرک، يا اينکه چرا بايد فرهنگ و هنر زير نظر شيراز اداره شود؟ زير سوال بردن شهردار و فرماندار و يا در جايي ديگر حتا نخست وزير را به باد انتقاد ميگرفتند که پس قطار و بندر آزاد چه شد؟

در زمان دوم خرداد و فضاي باز سياسي و پس از آن نيز چنين بود؛ از دوشنبههاي شعر تا چهارشنبههاي سياسي و يک شنبههاي هفت اقليم، تا نشستهاي مختلف ورزشي، هيجان و انگيزه براي اصلاحات موج ميزد. اما مطبوعات بوشهر در سال 1402 و 1401چه شده است؟ صرفا مشغول گزارشهاي تبليغاتي و رپرتاژ، خبرهاي فيک و سوخته و کپيبرداري، عدم توليد محتواي مطبوعاتي هستند. قطع و ابعاد کوچکتر، تيراژ اندک تا جايي که به چند تيتر اکتفا کردهاند. بطور کلي کارکرد نيز تغيير کرده، آنچه که روابط عموميها مينويسند درج ميگردد. «شايان ذکر است. گفت. افزود» واژه هاي پر تکرار اين روزهاي مسئولان است. گاهي گروه واتساپي با تغيير ادبيات و تدوين خبر، انتشار اخبار به روز و بجا، گوي سبقت رو ميربايد. چه بر سرتان آمده؟ گروه فشار نميگذارد؟ يا خودسانسوري امانتان را بريده؟

اداره فرهنگ و ارشاد با عملکرد ضعيف چنان ميتازد که حتا آگهي هم به ندرت به مطبوعات منتقد ميدهد. آگهيها از جاهاي همسويشان سر در ميآورد. براي گرفتن آگهي مديران کل قبل از افروغ را به باد انتقاد ميگرفتيد و حتا فرياد هم برآورديد و عملکردشان را در بوته نقد قرار ميداديد. کاملا مشخص است که مطبوعات بوشهر خالي از نويسنده شده است. ارشاد خالي از هنرمند، سينما، موسيقي و نمايش شده است. شايد هم هنوز خالص سازي به اتمام نرسيد؟

(هفته نامه نسیم جنوب  سال بیست و ششم- شماره 1052)


ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

قاسم محمدي : به طور اتفاقي چند روز پيش متوجه شدم که تعدادي از آگهيهاي مزايده و مناقصه ادارات مهم استان بوشهر در نشريات گمنام و ناشناخته که تا به حال حتي اسمشان هم به گوشم نخورده بود،اميدوارم مديرکل ارشاد بوشهر به عنوان توزيعکننده تعدادي از اين آگهيها و روابط عمومي اين ادارات با شفافسازي در اين خصوص رفع شبهه کرده و با تغيير رويه خود زمينه اطلاع عمومي همه شرکتکنندگان و ذينفعان براي مشارکت در اين مناقصهها و مزايدهها در استان بوشهر را فراهم آورند...

ارسال شده 8 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

عليرضا مشايخ: مدرنيته در همه عرصه ها در فلورانس متولد گرديده است!؟ اغراق آميز است؟! شهري که جيوواني ويلاني( 1276-1348) مورخ، روزنگار وقايع و مرد سياست فلورانسي، جمعيت آن  را ( در سال 1338) ميلادي نود هزار نفر مي داند. اقتصاد شکوفا، مديريت شهري و آزادي شهروندان رونق اين شهر را که در سده دوازدهم استقلال يافته، فراهم نموده بود. «آزادي» مهمترين عامل پيشرفت در اين شهر قلمداد مي شد! 

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

روز بوشهر و محيط زيست


ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

نجف آهوچهر هم آسماني شد (عبدالمجيد زنگوييکي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را (عبدالحسين کنينگنجينه اي از فرهنگ و ادب (علي دباشبه شاگردان خود آيين مهرورزي آموخت (حسين رنجبربدرود رفیق شفیق ما (خلیل موحدبه ياد دوست که چه با وفا بود (محمدرضا دباش) ، در رثاي استاد نجف آهوچهر؛ عزيز و با يادماندني (اسماعيل منصورنژادمعلم، روزنامه نگار و نويسندهاي با لبخند هميشگي (عالي بازدار)

 

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (1)

در سال 1355 نوجواني 14 ساله بودم که به عنوان سرپرست خانواده براي اشتغال به کار، به شهر بوشهر آمدم. آن موقع محل اقامتم خانه خواهرم واقع در خيابان باغ زهرا بود. مدتي در باشگاه همافران متل سيکس واقع در پايگاه هوايي مشغول به کار شدم. پس از يکسال قراردادم  تمام شد و براي اشتغال به اداره کار واقع در خيابان فرودگاه کوچه حاج نجف مراجعه کردم. به عنوان کارگر ساده به داروخانه ايران معرفي شدم، زير نظر دکتر ابوالفضلي آموزش هاي اوليه را ديدم و به مديريت داروخانه مسلط شدم. مدت 31 سال مديريت داروخانه ايران را برعهده داشتم.

ارسال شده حدود 1 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

سجاد بهزادي: ما با راهکارهاي سطحي و بدون توجه به آسيب هاي خانواده و فقر و ناامني در جامعه نمي توانيم پنجره جمعيتي کشور را باز نگه داريم. بله همه مي دانيم که اگر پنجره جمعيتي بسته شود آمار سالمندان افزايش مي يابد و کشور از مسير توسعه دورتر مي شود، ولي با کدام پشتوانه علمي، انتظار تشکيل خانواده و فرزند آوري از مردم داريم؟

ارسال شده حدود 1 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

دکتر يداله عبدالهي: نسيم تاريخ بوشهر را زنده تر کرد. در همان ابتداي راه، ذربين خود را برداشت و کوچه به کوچه، به ميراث فرهنگي پرداخت و بزرگترين ها را و حتي کوچکترين ها را مطرح کرد و نور را به هر تاريکي تابانيد تا ديده شود. نسيم به تصميم سازان کمک کرد که تصميم هاي تاريخي بگيرند و به خود و پيرامون خود خدمت کنند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

 یونس قیصی زاده: سالي دگر هم بر ما گذشت و برگ ديگري از سالهاي عمرمان ورق خورد تا به سوي سال جديد گام برداريم. همه اين سالهاي سخت گرچه به تلخي در خاطرمان خواهد ماند، اما از اينكه هنوز اميدوارانه در حال جنگيدن با ناملايمات روزگار، از پا در نيامده و تسليم سختيها نشدهايم، به خود ميباليم و با اينكه زخمها بر روانمان وارد آمده، اما سربلند و هنوز ايستاده  به قرن جديد قدم ميگذاريم...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

غلامرضا ايزدپناهي: چند سال پيش از اين، در جايي يادداشتي به اين مضمون نوشته بودم که بوشهر به سبب سابقه تاريخي، موقعيت بندري، ارتباطات داخلي و خارجي و زندگي طولاني مدت و مسالمت آميز با افراد، اقوام، اديان و فرهنگ هاي گوناگون و... در کنار هم، يک ويژگي تقريباً منحصر به فرد داشت، چنانکه مي شد آن را «شهر مدارا» ناميد. اگرچه آن بوشهر جمعيت چنداني نداشت، ولي همين «منشِ مُداراگر» بود که مهاجران را جذب مي کرد و طبعاً تازه واردان نيز پذيرا و مروّج آن مي شدند. آن بوشهريان به سبب جمعيت کم و روابط سالم، همديگر را خوب مي شناختند و...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر حسين آرامي: براي اين که قدر بوشهري بودن را بيشتر بداني و مزهاش را بيشتر بچشي بايد از بوشهر بيرون بروي، برج مقام را پشت سر بگذاري، بروي به شهرهاي ديگر، به استانهاي ديگر، خودت را در روابط با انواع آدمها محک بزني، خودت را در آيينه نگاه ديگران ببيني، در نگاه کويريها، در نگاه کوهستانيها، در نگاه جنگليها....

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

عالی بازدار: پرداختن به مسائل جوانان نیز نظیر بسیاری از موضوعات دیگر، رنگ و لعاب ظاهری دارد. از وجود برنامه معین که رو‌یاهای جوان را به دغدغه و نومیدی سوق ندهد خبری نیست. اشتغال، مسکن، ازدواج و توجه به نخبگان چنان چه از سوی حاکمیت جدی گرفته نشود، یقینا در آینده می‌تواند به بحران تبدیل شود.

جوان می‌خواهد...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

علیرضا مشایخ: مقصدم شهر «سی ین» در هفتاد و هشت کیلومتری فلورانس است و مسافرت تقریبا یک ساعت و نیم طول خواهد کشید. وقتی می رسم نم نم باران شروع شده و چه بهتر! ایستگاه در دره‌ای نزدیک شهر قرار دارد. از یکی از دروازه‌های شهر که هنوز ساختار قرون وسطایی خود را با دیواری بلند حفظ کرده وارد شهر می شوم...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

محمود حمزه ئیان: طی چند سال اخیر به دلایل مختلف اعم از تحریم ها، مسائل اقتصادی، مسائل سیاسی و غیره ارتباط بخش های مختلف صنعت و تولید کشور با دانشگاه ها، شرکای تجاری و اقتصادی بین المللی هر روز کمتر و و کمتر شده است و اگر روابطی هم وجود داشته بیشتر با واسطه و یا از طریق دلال ها صورت گرفته است. در این میان آن چه کمتر بدان پرداخته شده است شکاف تکنولوژیک صنایع کشور با دنیا است. تکنولوژی و علوم در صنایع مختلف در دنیا هر روز در حال تغییر و پیشرفت هستند و از آن جا که این پیشرفت ها به تدریج و...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

حسین زیرراهی: یک کشتی تا زمانی که مقصدی در بندری دیگر یا نقاطی از دریا برایش مشخص نشده باشد بندر فعلی خود را ترک نمی‌کند. وقتی مقصد مشخص باشد موارد زیر هم به صورت تقریبی مشخص می‌شود: مسیر یا مسیرهای رسیدن به آن مقصد. مقدار سوخت، آذوقه و مایحتاج سفر. نفراتی که باید در این سفر همراه شوند. شرح وظایف افراد و سرنشینان کشتی. زمان تقریبی رسیدن به مقصد، توقف و زمان برگشت...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14

آخرین اخبار

پربیننده ترین