در اين شماره نسيم جنوب با توجه به نقش و جايگاه شادروان رضا ماهيني که از نسل دوران طلائي فوتبال بوشهر بود، به طور ويژه و از زواياي مختلف، پذيراي مطالب و سوگنامه دوستان و همبازيها و ورزشنويسان بويم، تا اداي احترامي کرده باشيم به ورزشکاراني که با وجود محروميت وکمبودها، خاطرات زيبا و به ياد ماندني را براي مردم بوشهر رقم زدند...
کارگاه خبر نويسي مخصوص دانشجويان نشريات دانشجويي استان بوشهر، در دانشگاه پيام نور مرکز بوشهر برگزار شد
دکتر سعيد معدني: در اموراجتماعي حلاليت طلبيدن موضوعيت ندارد. بدون شايستگي پستهاي مهم را اشغال کردن، اشتباهات مهلک داشتن، دروغ بستنها، خيانتهايي که اين همه فقر و بيکاري و بحران و نااميدي و خودکشي و ديگر آسيبهاي اجتماعي را در جامعه به بار آورده با يک حلاليت طلبي خودخواهانه حل نميشود. اصلا حلاليت طلبيدن از چه کسي و از چه چيزي؟..
نجف آهوچهر هم آسماني شد (عبدالمجيد زنگويي)، کي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را (عبدالحسين کنين)، گنجينه اي از فرهنگ و ادب (علي دباش)، به شاگردان خود آيين مهرورزي آموخت (حسين رنجبر)، بدرود رفیق شفیق ما (خلیل موحد)، به ياد دوست که چه با وفا بود (محمدرضا دباش) ، در رثاي استاد نجف آهوچهر؛ عزيز و با يادماندني (اسماعيل منصورنژاد)، معلم، روزنامه نگار و نويسندهاي با لبخند هميشگي (عالي بازدار)
افقي که براي تئاتر بوشهر مي بينم به اين شکل هست که ما چه بخواهيم و چه نخواهيم با تمام بي امکاناتي ها و ناملايمتي ها،جوانان اين شهر پرچم اين هنر را به دست خواهند گرفت و جلو خواهند برد و با وجود اين که ديگر در بوشهر شايد به ظاهر و به شکلي تئاتر ديگر وجود نداشته باشد ولي آينده اين هنر در دستان جوانان اين شهر است،پس شما به عنوان يک رسانه و دوستان ديگر در هرجايي که رسانهاي رو در دست دارند بايد از اين جوان ها حمايت کنند تا آن ها بتوانند بهترين ها را براي اين شهر و مرز و بوم رقم بزنند...
دکتر سجاد بهزادي: ريشه بسياري از اعتراض هايي که به خشونت منجر مي شود حذف طبقه متوسط است.حذف طبقه متوسط يعني حذف اصلاحات. طبقه متوسط مخالف جمهوري نيست و نمي خواهد بر پيکره اين مرزو بوم آسيبي وارد شود؛ اما طرفدار سرسخت اصلاحات است. طبيعي است حالا که طبقه متوسط زمين گير شده و مطالبه گري در بستر آرام شکل نمي گيرد، جنبشهاي اعتراضي نيز راديکاليزه مي شوند...
تا آنجا که به ياد دارم، فضاي فرهنگي و ادبي در بوشهر و همچنين در دبيرستان سعادت، خوب بود. هفته نامه ديواري، بحث ها و رد و بدل شدن کتاب هاي خواندني بين دانش آموزان (البته نه همه دانش آموزان، تعداد اندکي)، مطالعه کتاب هاي شعر. ناگفته نگذارم که، وجود شخصيت هاي ادبي و هنري نظير منوچهر آتشي و محمدرضا نعمتي زاده در آن سال ها، در ايجاد علاقه و انگيزه ي روي آوري به ادبيات، فرصت بسيار خوبي بود براي اين کار...
ابراهيم مهدي زاده: يکي از مهم ترين سوال ما اين بود نظر هدايت در اشعار نيما چه بود؟ نظر نيما را در مورد کارهاي هدايت خوانده بوديم. نقد نيما در مورد " داش اکل " هدايت، هنوز هم خواندني و آموزنده است. همه چيز را مي خواستيم بدانيم. عدم حمايت دکترخانلري از نيما، پسر خاله اش را بي دليل مي دانستيم تا بعد فني و نظريه هاي ادبي و شکستن ارکان عروضي و حذف وزن و قافيه همه گفتار استاد برايمان زيبا و جالب بود حتي حاشيه رفتن هايش....
دکتر محمود دهقاني: عباس معروفي خالق سمفوني مردگان که نزديکان او را «باسي» صدا مي کردند؛ نويسنده، شاعر و روزنامه نگاري پر تلاش و ايران دوست بود. از خانواده اي تبارمند و با فرهنگ که از سنگسر به تهران آمده بودند و از ديرباز در ياري رساندن به تهي دستان آوازه داشتند. معروفي در کار نويسندگي و حتا سياسي اجتماعي تا آنجا که به مردم و کشورش مربوط مي شد، آرام نمي نشست و استراحت نمي شناخت...
در ارديبهشت سال 1333، سال پس از کودتاي 28 مرداد، لويي ماسينيون مستشرق معروف فرانسوي جهت شرکت در «کنگره هزاره ابن سينا» به ايران مي آيد. وي در طي سفر خواهان ملاقات با غلامحسين صديقي مي شود، دکتر صديقي بنيانگذار جامعه شناسي در ايران، وزير کشور دکتر مصدق، و از جمله از بانيان اصلي «کنگره هزارهي ابن سينا» بوده است...
اسماعيل منصورنژاد: از اواخر دهه 60 و اواسط دهه 70 که شور و هيجان جنگ به خاموشي گراييد، حفره ها و شکاف ها بين دولت و ملت يکي يکي پديد آمدند و آشکار شد اگر روند اوضاع به سمت «تغيير رويه ها» در حکمراني و «اصلاح» پيش نرود...
زيبا هوشيار: در شهريور ماه سال 1377، در دفتر کارم مشغول بررسي پرونده هايم بودم که برادرم پرويز با من تماس گرفت و موضوع شکايت نيروي انتظامي بوشهر عليه هفته نامه نسيم جنوب را مطرح کرد.از خوانندگان اين هفته نامه بودم و آن را ميشناختم...
حسين شاکري: هفته نامه «نسيم جنوب» در عين جواني تاکنون کارهاي بزرگ و خطيري انجام داده است. از تشکيل کارگاههاي مختلف شعر و داستان و آموزش حرفه اي علاقه مندان به حرفه روزنامه نگاري که از بطن آن دهها چهره پخته بيرون آمده اند...
دکتر محمدجعفر ايزدپناه: گر هنرمندان پيشکسوت خانه نشين شده بودند و جامعه آنها را از ياد مي برد، حالا خبرنگار صفحه هنري به سراغشان مي رفت، احوالشان را مي پرسيد و بيادمان مي آورد که قدر آنها را بيشتر بدانيم. اگر رسانه هاي رسمي و...
مهدي غضنفري:هفته نامه ««نسيم جنوب»» را دکتر اميرخلف پور (دايي ام) و يونس قيصي زاده (با همراهي باورنکردني همسرش نسيم فقيه) اين دو رزمنده سابق شروع کردند (دکتر خلف پور جانباز و قيصي زاده رزمنده و پسر شهيد هم است) که دل در گروه محمد خاتمي و حرکت مدني اش براي نيل به آزادي و فضايي بازتر داشتند...
ناصر عليخواه: انتشار ربع قرن هفته نامه «نسيم جنوب» از مهمترين اتفاقات فرهنگي، هنري، اجتماعي، ادبي و سياسي استان بوشهر در طي چند دهة اخير است.هفته نامه اي که توانست جمع زيادي از روشنفکران، نويسندگان، خبرنگاران و افراد دلسوز براي توسعه استان بوشهر را به دور خود جمع کند و نقش تأثيرگذار در توسعه استان بوشهر از خود داشته باشد...
محمد لطفي: درست ربع قرن پيش در هارموني و ريتم ماشين هاي صنعت چاپ افست چاپخانه، رويدادي ثبت لحظه هاي تاريخ ميشد. صداها و نگاه ها به اولين نسخه «نسيم جنوب»، خلوت خالي سکوت را به شکفتن گل لبخند نشاند و نسيم بر نيلي آبهاي باستاني بوشهر تولد يافت...
فرشيد جان احمديان:چقدر زود ربع قرن گذشت و هزارمين شماره «نسيم جنوب» منتشر شد. براي ما که از اولين سالهاي انتشار اين نشريه مطالبمان را در آن چاپ ميکرديم گذشت بيست وپنج سال چيزي جز افسوس از عمر رفته چيزي باقي نمانده است...
دکتر سعيد معدني: خاطره خوبي که از «نسيم جنوب» در آن دوران، سال 86- 85 - دارم اين بود که نشريه «نسيم جنوب» با يک کارگر افغانستاني، که مسئول رسيدگي به فضا و چمن زمين ورزشي باشگاه شاهين بود، مصاحبه اي انجام داده بود. اين کارگر خارجي آن قدر تحت تاثير اخلاق خوب و بزرگ منشي بوشهريها قرار گرفته بود...
محمد سيدزاده: در ربع قرن انتشار اين نشريه، بي اغراق لحظه اي از اصول خود پا پس نکشيد و همچنان استوار به راه خود ادامه مىدهد؛ گرچه در اين مسير طولاني، گهگاهي دور گردون بر مراد نبود و رنج هاي بسياري بر اعضاي نشريه تحميل شد، اما آتش عشق کار خود ميکرد و هر بار با درايت و مديريت مجموعه و اضافه شدن نيروهاي خلاق و جوان، حرفه اي تر و پربارتر به مسير خود ادامه ميدهد...
دکتر جعفر حميدي: «نسيم جنوب» از بدو انتشار تا امروز هميشه خوشنام و حقيقت نويس بوده است. مطالب خوب، خبرهاي خوب، دانستني هاي با ارزش و مصاحبه هاي خوب هميشه در «نسيم جنوب» فراوانند.فکر نکنيد که اين هزار شماره آسان، راحت و بدون دغدغه انتشار يافته اند؟...
فرخ روزبهي: نسيم جنوب با اگاهي رساني، فرهنگ سازي عمومي در موضوعات گوناگون، تقويت اعتماد متقابل اجتماعي، کمک به همبستگي و وحدت ملي، تلاش براي ارتقا اميد اجتماعي، توجه به هنر و ورزش ها و... در ايفاي رسالت خود موفق بوده است. اين همه را با رعايت اصول اخلاقي در مطبوعات...
حسين حشمتي: همکاري من با نشريهي ««نسيم جنوب»» به ربع قرن برميگردد، به فروردين ماه 1377يعني همان سالي که نخستين پيش شمارههاي «نسيم جنوب» منتشر ميشد و اولين مقاله ام تحت عنوان «آقاي استاندار بوشهر را دريابيد» بود که در پنجمين پيش شمارهاش به چاپ رسيد و...
عليرضا مشايخ: بيست و پنج سال از آغاز به کار هفته نامه «نسيم جنوب» مي گذرد. اگر چه در جهان ايراني استمرار براي هدف، عادتي مرسوم نيست، استمرار در جهان مطبوعات ايراني امري نادرتر است! براي پاسخ به چرايي و چگونگي اين استمرار بيست و پنج ساله، به دو مطلب مهم بايد توجه کرد: نخستين مطلب در فهم ازمطبوعات نهفته است و دوم شخصيت پديد آورنده يا پديد آورندگان!...
دکتر سجاد بهزادي: نشريه «نسيم جنوب»، ربع قرن حيات فرهنگي، اجتماعي، ورزشي و سياسي خود را پشت سر ميگذارد و هزارمين شماره خود را نيز منتشر کرده است.از وقتي که يک دانش آموز دبيرستاني بودم و «نسيم جنوب» نيز نونهال بود با اين نشريه همکاري داشتم. با فراز و فرودهايش همراهي کردم، نسخه چاپي آن را در دور دستترين نقطه استان بوشهر به عاشقانش ميرساندم، با سردبيرش به دادگاه رفته ام...
دکتر حميد اسدپور: «نسيم حنوب در استان بوشهر وزيدن خواهد گرفت»، با اين جمله بود که فصلي نو در تاريخ مطبوعات بوشهر آغاز شد و اينک از آن روزي که اين آگهي منتشر شد بيست و پنج سال مي گذرد. بيست و پنج بهار و هزار شماره. «نسيم جنوب» حاصل تلاشهاي يونس قيصي زاده و همسر گرامياشان نسيم فقيه (گويا نام هفته نامه نيز از ايشان گرفته شده) و البته همکاران محترم و همراهان ايشان...
«نسيم جنوب» در دورهاي به جمع نشريات پيوست که به «بهار مطبوعات» معروف شده است، زماني که اقبال عمومي به خواندن نشريات زياد شده بود. اين نشريه با درايت و هوشمندي و ظرفيت اجتماعي بالا، تريبون مطالب فرهيختگان بوشهري در تمام نقاط استان، ايران و جهان شد...
خورشيد فقيه: روزي که جمعي از افراد انديشمند و همدل و هم راي درصدد برآمدند تا بنيان نشريه ديگري را در اين شهر و ديار، پي افکنند، هرگز گمان نميکرديم که عمر و عزت و تاثيرگذاريهاي فرهنگي و اجتماعي چنين پديده ي نوظهوري، به يک هزارمين بلوغ امروزياش برسد!...
با کمال تاسف سال جديد را با حكم ٢٠ سال زندان براي معلم رزمنده، روزنامه نگار صادق و از فعالان دلسوز اجتماعي استان بوشهر جناب آقاي «حسين روئين تن» شروع نموديم. معلمي كه عمر خود را براي درس دادن قانون و قانونمداري به دانش آموزانش گذاشته، اكنون براي تشويق به تجمعات غير قانوني محكوم شده است!...
یونس قیصی زاده: سالي دگر هم بر ما گذشت و برگ ديگري از سالهاي عمرمان ورق خورد تا به سوي سال جديد گام برداريم. همه اين سالهاي سخت گرچه به تلخي در خاطرمان خواهد ماند، اما از اينكه هنوز اميدوارانه در حال جنگيدن با ناملايمات روزگار، از پا در نيامده و تسليم سختيها نشدهايم، به خود ميباليم و با اينكه زخمها بر روانمان وارد آمده، اما سربلند و هنوز ايستاده به قرن جديد قدم ميگذاريم...
دکتر يداله عبدالهي: شرايط و تفکري که جاري است، چنان از توان و قدرت امثال بنده ميکاهد، حتي فرصتي حاصل نميشود که منفعتي براي هموطنان خود ايجاد نماييم. تلاش در حد توان ما چنان ناچيز شده که انگار پروانهاي در گوشهاي از دنيا بالي ميزند تا تغييري در هوا دنيا ايجاد کند...
غلامرضا شريفي خواه : مردم بوشهر در قديم طي آداب و رسومي که از ديرباز براي آمادگي عيد سال جديد معمول بود، کارهايي را انجام مي دادند. در دهه هاي سي و چهل ابتدا خانه تکاني که دو هفته قبل از عيد، خانه هاي خود را بعد از يک سال با شرايط سخت آن زمان، تميز مي کردند. ابتدا وسايل هر اتاق در حياط گذاشته...
دکتر محمود دهقاني: در روزگار کودکي که با آواز گنجشک هاي قبه ي نخل ها و بلبلان مست غزل خوان شاخسار سرسبز و شاداب ليمو و انار باغ هاي بُورِکي در دشت خشت کازرون از خواب برمي خاستيم، پيراهن نو هديه ي نوروزي خانواده، شيريني زندگي را به کام من و هم سن و سالان مي چشاند. چه زود و به گونه رد يک شهاب گذشت. نوروز که فرا مي رسيد باغ و بوستان دهستان بُورِکي به گونه ي بخشي از باغ عدن بهشت آسا، سر سبز و چشم نواز بود...
هادي اخلاقي: اين سال نيست نيز چون سالهاي پيش تر مثل باد آمد و مثل باد گذشت. باد زشتي که چشمها را پر از خاک کرد و اشک آورد. اين سال که بگذرد و تمام شود قرن تمام مي شود. يک قرن، و اينک ماييم در آستانه سال نو، قرني نو با آرزوهاي مانده، کهنه در خاک کاشته و قد نيافراشته و اين آرزوها مانده است...
آخرین اخبار
- درستايش سه استاد؛ دانشگاه تهران – دانشگاه اکسفورد – دانشگاه اردن
- نيم قرن خدمت در تعليم و تربيت فرزندان اين مرز و بوم
- عيد اومد، خيمه زد به صحراي دلوم
- زنان هنرمند سعي دارند به اندازه مردان نقشي محوري در غني سازي هنر داشته باشند اما کمتر ديده شدهاند
- شاهنامه؛ هويتي که در حال فراموشي است
- تلاش هميشگي زنان و دختران براي احقاق حقوق خود
- از نگاه جنسيتي جامعه به زنان بيزاريم
- براستي زن بودن کار مشکلي است
- از سَتّاره فرمانفرمائيان تا مسموم سازي دختران
- حلاليت طلبيدن يا عذرخواهي
- به ياد منصور بهرامي و عشقش به بوشهر/ هنرمندي که خودش بود
- هنرمندان جوان را فراموش نکنيد
- تاثير و جايگاه منوچهر آتشي در فضاي ادبي ايران زمين
- توليد خشم با حذف طبقه متوسط
- عميق مثل اقيانوس
پربیننده ترین
- استانداران باید مشی اعتدال داشته باشند + تصاویر تکریم و معارفه استاندار
- آیا دانشکده معماری رونق را به بافت تاریخی بوشهر باز میگرداند؟
- از سَتّاره فرمانفرمائيان تا مسموم سازي دختران
- نگرانی از فروش پروانه کشتی رافائل در بوشهر
- رازواره های تایتانیک ایرانی (رافائل) برای میراث فرهنگی بوشهر + تصاویر
- عکس هائی دیدنی از سریال به یاد ماندنی دلیران تنگستان
- گزارش خبری و تصویری از گردهمایی معلمان استان بوشهر به مناسبت روز جهانی معلم
- هنرمندان جوان را فراموش نکنيد
- بوشهر، شهر هزارهاي دور
- تلاش هميشگي زنان و دختران براي احقاق حقوق خود
- براستي زن بودن کار مشکلي است
- از نگاه جنسيتي جامعه به زنان بيزاريم
- شاهنامه؛ هويتي که در حال فراموشي است
- خاطرات درس و مدرسه در بندر عسلويه؛ اشک شوق
- عيد اومد، خيمه زد به صحراي دلوم