مکتب بوشهر درادبيات داستاني ايران
به مناسبت روز بوشهر جلسهاي با عنوان نظريه پردازي پيرامون ادبيات داستاني بوشهر در تالار فردوسي دانشکده ادبيات دانشگاه خليج فارس بوشهر برگزار شد. دکتر حميد اسدپور سخنران اين جلسه بود و دکتر بشير علوي از دانشگاه فرهنگيان و دکتر ليلا رضايي از دانشگاه خليج فارس به عنوان نقدکنندگان اين سخنراني حضور داشتند. دکتر عبدالمحمد موحد نيز دبير جلسه بود.
دکتر اسدپور با بيان شاخصهها و نيز تبيين ويژگيهاي داستان نويسي در بوشهر گفت: مکتب داستان نويسي بوشهر مکتبي متمايز و پيشرو در ادبيات داستاني ايران است و قرار دادن آن تحت عنوان مبهم مکتب جنوب غير منصفانه است و دقيق نيست..
وي ادامه داد که اين ايده که بوشهرداراي مکتب متمايز و مستقل در ادبيات داستاني ايران است را در سال 1397 مطرح کرده وآن را در قالب کتابي در سال 1398 به مديريت وقت حوزه هنري بوشهر براي انتشار تحويل داده است که متاسفانه عليرغم داوري نزد صاحبان نظر در اين حوزه و اخذ تاييديههاي آنان، هنوز از طرف حوزه هنري در جهت چاپ اين کتاب که عنوان آن مکتب بوشهر ميباشد اقدامي نشده است.
دکتر اسدپور به بيان دلايل خود براي طرح مکتب بوشهر در ادبيات داستاني و متمايز بودن آن از ساير مکتبهاي موجود در زمينه ادبيات داستاني شده پرداخت و سپس ويژگيهاي مکتب بوشهر در ادييات داستاني را برشمرد.
بعد از وي، ناقدان ضمن بيان نقطه نظرات خويش و طرح پرسشهايي بر لزوم تفکيک مکتب بوشهر در داستان نويسي از مکتب جنوب تاکيد کردند.
در ادامه حاضران به طرح پرسشهاي خود پرداختند.
در پايان دکتر اسدپور با ذکر اين نکته که مابايد به شکل عقلايي و منطقي به تبيين ابعاد تاريخي وفرهنگي استان بوشهر پرداخته و به نوعي برند سازي کنيم، گفت مکتب بوشهر در ادبيات داستاني يک برند و نشان غني و استثنايي به شمار ميرود و سرمايههاي وزين ادبيات داستاني ايران به اين مکتب جريان ساز تعلق دارند.
دکتر اسدپور با بيان اينکه تاريخ، جغرافيا، اقتصاد و معيشت، مناسبات اجتماعي، سنت و آئينهاي مخصوص در کنار بازرگاني و دريانوردي از جمله عوامل موثر بر ظهور و تداوم مکتب بوشهر در داستان نويسي است افزود: تنوع در سبک و گستردگي موضوعات مطرح شده در داستانهاي اين مکتب به همراه شيوههاي گوناگون بيان و روايت داستان از جمله خصوصيات بارز اين مکتب است. مکتب بوشهر در داستان نويسي مکتبي برابري خواه و جامعهگرا ميباشد که بازتاب روزگار و درد و رنج و شاديهاي مردم اين خطه است. در ادامه وي به بيان ويژگيها و معرفي نمايندگان اين مکتب پرداخته و آن را مکتبي پيشرو در ادبيات داستاني ايران برشمرد و داستان نويسان مکتب بوشهر را داراي رسالتي مترقيانه در جهت انعکاس وجدان عمومي جامعه دانست و تاکيد کرد که در بوشهر برند و مکتب معتبر و ممتازي در حوزه داستان نويسي و شعر ايران زمين است.
(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1077)
حسين شادکامي : در تعطيلات عيد نوروز با دوستان و همکلاسيهايمان، ظهرها به سينما فانوس و بعدازظهر کنار ساحل دريا قدم ميزديم و عکس يادگاري از کشتي رافائل گرفتن و کافه نگرو رفتن و کيک و بستني و يا آب هويچ بستني خوردن، به جاي کافه پالوده حيدرک و شام نيز ساندويچي گبگو تو ششم بهمن و يا ساندويچ دروازه سر ميدون و پاتوق حسين آقا، به جاي سمبوسه و پکوراي علي پکورايي که تغيير درخوردنيها با دوستان
شعري از استاد علی باباچاهي ترجمه و در مجله دوسالانه Circumference در امريکا به چاپ رسيد. در اين مجله تعدادي از شاعران دنيا به زبان خودشان شعر دارند. اين شعر استاد باباچاهي توسط مرجان مدرس، ترجمه شده است...
حماسه حقپرست: موسيقي بوشهر؛ خود به تنهايي ميتواند پنجره اي گشاده رو به درياي فرهنگ و هنر باشد تا با تابيدن نور و نوا و سازها و آوازهايش، ديرينگيِ يک تاريخ را واگويه کند! چه؛ بوشهر، به راستي شهرِ موسيقي است و چشم انداز ِ جهان موسيقي نيز هم توانست باشد! حضور بزرگان ملي و جهاني در موسيقي بوشهر و موسيقي بوشهر، تحقيقات و پژوهشها و جستار موسيقايي...
به مناسبت روز بوشهر
رنسانس گردشگري و هنري با فستيوال موسيقي کوچه بوشهر
حسين شادکامي
استان بوشهر با سابقه تاريخي چندين هزار ساله ، توانسته پل في مابين فرهنگ ها و آداب و سنن، ملل باشد و ضمن تاثير پذيري از آنها، به شيوه نويني تاثيرگذار هم باشد. آميخته شدن با فرهنگها، فولکورها، سنتها، رسومات، گوناگون (عربي، هندي، افريقايي، اروپايي) فرهنگي در خور توجه بوجود آورده است. (مراسمات مذهبي، جشن ها، پوشش ها، سرگرمي وبازي ها، هنرها، معماري و ساير غذاها و مواد غذايي...) که نسبت با ساير نقاط، تفاوت چشمگيري داشته و به همين منظور مورد توجه خاص قرار گرفته، که با سبک نويني به ساير نقاط دوردست انتقال داده است. لذا هنر در بوشهر با زباني مشترک در قالب آواها، موسيقي «سنج و دمام، ني انبان»، رقص، تاتر، خيام خواني، يزله، شعر و ادبيات الهام گرفته از موقعيت اين استان با ساير نقاط مختلف دنيا است.
فستيوال موسيقي کوچه يکي از نمودهاي عيني اين ارتباط تنگاتنگ است که به نمايش درآمد و توانست مکتب موسيقي اصيل هنري بوشهري را به عرصه ظهور رساند و با دورهمي محبت آميز و همنوايي، وحدت را در بين جامعه بوجود بياورد.
شور و اشتياقي که فستيوال کوچه توانست در بين دوست داران هنر و موسيقي در بين ايرانيان بوجود بياورد، يک رنسانس گردشگري و هنري بود که ميتواند مهرباني و حس همدلي، در کنار هم بودن به صورت خودجوش فارغ از هر مرام، مسلک، گرايش، رنگ و زبان را با آن تجربه کرد و درک کرد که فرهنگ آميخته با هنر در بوشهر چقدر مي تواند. حس شاد بودن را براي جامعه به ارمغان آورد چرا که خوب بودن و زيستن در جوار همديگر، يکي از ظرفيتهاي اين استان است که مي تواند الگويي براي جهانيان باشد.
غلامرضا شريفي خواه: دبستان در ابتدي روستا و با فاصلهاي از خانههاي مسکوني قرار داشت به همين جهت در فصل گرما تابستان روي زمين و يا زيرزمين اطراف، مارهايي از گونه «تيرمار، کُک مار» پديدار ميشدند. کُک مار اين منطقه خزندهاي با قد کوتاه و به رنگهاي زرد و خاکستري و کور و تنبل بودند ولي زهرشان کشنده و سريع انسان را به هلاکت ميرساند، ولي کشتن آنها راحت بود...
بوشهر يکي از شريان هاي اصلي قلب ايران است. من نميتوانم تصور کنم بدون بوشهر موسيقي باشد، مگر ميشود بدون بوشهر شعر باشد، داستان باشد، مگر ميشود حماسه باشد، مگر مي شود عشق باشد. يک جاي کار خواهد لنگيد. ايران بدون بوشهر ايران نيست، دنيا هم بدون بوشهر دنيا نيست. بوشهر نقش مهمي در تاريخ فرهنگ و ادبيات و هنر دنيا دارد. من عاشق سي چهل ساله بوشهر هستم، با منوچهر آتشي بزرگ، قدم زديم در بازار بوشهر، گپ زديم، کوچههايش را نگاه کرديم. زندگي کرديم...
تاريخِ اجتماعيِ موسيقي ايران
حسام حق پرست: هم زمان با دو انقلاب مشروطه و انقلاب سال پنجاه و هفت، اجتماعيترين و در واقع همراهي مردم و هم گامي هنر و مردم شکل مي گيرد! از اين روي توليد محتواي هنرِ اجتماعي (در اينجا موسيقي ايران) براي مردم و با مردم جهت همراهي با آرمانهاي اجتماعي هر دو انقلاب نامبرده تاريخي درخشان، پُر گفتار و شنيدار دارد چه آثاري که بعضاً هنوز هم زنده و تپنده هستند و حال و هواي آن روزگاران را به ياد ميآورند!
البته در اينجا لازم به ذکر و يادآوري ست که نگاه و پرداخت فنّي هر دوره مختصّات و مشخصّههاي خود را دارد و بايد گفت ابزار لازم جهت ضبط و ارائه و تکنولوژي هر دوره نيز تأثيرات خود را بر جاي گذاشته و هر چند امروزه امکانات و ابزار کار موسيقي با ساليان گذشته قابل مقايسه نيست! آنچه مسلّم است و به موضوع اهميتي دو چندان ميبخشد همان درآميختگي شعر، موسيقي و تاريخ اجتماعي ايران در هر دو برههي زماني ست که نقش بسزايي جهت پيشبرد اهداف جامعه ايفا ميکند و چه بسا اگر نبود اين حضور پُر بار و دلي در راستاي خلق بهترين و بي تکرارترين آثار موسيقي امروزه چه بلاتکليف و تهي بوديم از شنيدارِ گنجينه ي موسيقي ملّي ايران!
بشير علوي: گريز از جنگ و پيشآمدهاي آن، راه نجات زن، مشکلات و گرفتاريهاي زنان بهويژه در برابر مردان، و ذهن قوي و جستجوگر زنان از جمله مؤلفههايي هستند که در داستانهاي کوتاه اين مجموعه يافت ميشوند. نوع پردازش به متن و زبان، و شيوه برخورد با شخصيتها و نحوة بيان مشکلات و بروز دادنِ آنها نوعي نگاه زنانه را به متن نشان ميدهد؛ نگاهي که از ديد يک نويسندة زن نميتواند پنهان بماند...
شعري از محمّدعلي موّاجي
به مناسبت سالروزتولدش 10 بهمن 1334
«زمين»
در آيندهاي نزديک
که با ضربان قلب
قابل شمارش است
زمين
با فريادي پدرانه خواهد گفت :
اي جهانيان
گاه عزيمت فرا رسيده است
باروبنه بر بنديد!
دير زماني ست که تو، انسان
ديگر در من نميگنجي
تو را جهاني ديگر بايد
بگذار دمي دور از هياهو
صداي امواج اقيانوس
و آواي حرکت مواّج رودهاي خروشان
صفير طوفانهاي قارهاي
را بشنوم
ساليان درازي است
که اين آواها را نشنيدهام
و اين مناظر را نديدهام
بگذار آبهاي سرد رودها
در تن خستهام نفوذ کنند
در اعصار و قرون
انديشه سرنوشت تو
لحظهاي مرا آسوده نگذاشت
دردي عظيم کشيدهاي انسان
جراحاتي عميق در روح توست
که با گذشت ساليان دراز
التيام ميپذيرد
و چقدر رنج ديدهاي
و پيش از تو، من
که تمام سرگذشتها را
از بر دارم
کنون وارهيدهاي
از رنج و درد کهنه اعصار
کنون دوران پيش
سيماي غريب و باور نکردني دارد
و از «جهنم درون»
بهشتي شگفتآور
آفريدهاي
اينک انساني نو،
جهان را ميکاود
انساني نوين
و مسيري نو
از جهالت به علم
* * *
بگذار از دور
نظارهگر تو باشم
باروبنه بر بنديد!
(اسفند ماه 1358، در سن 24 سالگي)
افسروظيفه شهيد محمدعلي مواجي در طي 26 سال زندگي پر بارش، اشعار، نوشتهها و ترجمههايي به يادگار گذاشته است. او پس از تحصيلات دانشگاهي در رشته علوم سياسي در دانشگاه تهران، در نبرد آزادسازي خرمشهر همراه با برادرش محمّدحسن مواجي در 10 ارديبهشت 1361 جانشان را فداي ميهن کردند.
عالي بازدار: پس از دريافت ديپلم و خدمت سربازي درخواست کار به اداره کل فرهنگ بنادر و جزاير خليج فارس در بوشهر داد تا به کسوت معلمي درآيد. از مدير مدرسه ماندگار سعادت استعلام شد تا نظرش را درباره ايشان اعلام کند. مرحوم سيد ضياء الدين بلادي مدير وقت مدرسه نامهاي به اداره کل فرهنگ نوشت و دانشآموز ديروزش را مورد تاييد قرار داد و معرف ايشان شد...
برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگياش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهريهاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلينژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشمزاده)، سالهاي سخت و سختتر (فريده كاردانى)...
شهراد ميدري
بعد از اينها حق نداري باز در خوابم بيايي
حق نداري بارِ ديگر رويِ اعصابم بيايي
دست بردار از سرم، خسته نکن خود را که از نو
مثلِ تصويري سرِ خود گوشهيِ قابم بيايي
بيخودي زحمت نکش، لازم نکرده دلبرانه
سويِ تنهاييِ چينيوارِ سهرابم بيايي
کم بکش محصولِ خود را هي به رخ، اصلن که گفته؟
گونه سيب و چشم زيتون و لب عنابم بيايي
سهمِ شبهايم پس از اين هرچه تاريکي شود باز
صد شرف دارد به اينکه جايِ مهتابم بيايي
ماه و کوکب هيچ، اصلن شعلهيِ فانوس هم هيچ
خوش ندارم جايِ حتا کرمِ شبتابم بيايي
باز هم گفتي دلت کرده هوايم، چه غلطها!
تو غلط کردي بخواهي در تب و تابم بيايي
مهر تو خط خورده از دل، پس برو ديگر نبينم
بعد از اين تا نسخهيِ خطيِ نايابم بيايي
پر بکش مرغابيِ وحشي به هر سويي دلت خواست
نه! نميخواهم به جايِ قو به تالابم بيايي
هرچه بود از من گذشت و من گذشتم از خيالت
پس مبادا بعد از اين تا خلوتِ نابم بيايي
شاعر اين شعر را ديوانه کردي، دست بردار
گفته باشم حق نداري باز در خوابم بيايي
کتاب"کُنارتخته و ميراث تنگ جيز ساسانيان دشت خشت کازرون" نوشته ي دکتر محمود دهقاني در گسترهي تاريخ معماري و آثار باستاني به چاپ رسيد. در اين کتاب پيوند روزگار باستان تا زند و قاجار بررسي شده است. از ساختمان هاي آب انبار و کاروانسراهاي کُنارتخته و کمارج دوره صفوي و برجا مانده هاي دوره ساسانيان پرده بر مي دارد. نويسنده با قلمي شيوا و روان درباره استان فارس، شهر بيشاپور با طرح رومي- ايراني ساسانيان، جويبار و پله هاي سنگي تنگ جيز بُورِکي...
با ورود اين دبيران باسواد به دبيرستان ها موج جديدي از سبک آموزشي جديد و مدرن، روح تازهاي درکالبد دبيرستانهاي بوشهر دميده شد. دبيران درآن زمان از هر نظر ممتاز و قابل احترام بودند و خود نيز سعي در حفظ جايگاه خود داشتند و جامعه نيز به خوبي پذيراي آنها بود. به عنوان مثال مرحوم دکترفقيهينژاد انساني با شخصيتي علمي، خوشمشرب، خوش سيما، فوقالعاده تميز و بسيار شيک پوش بود...
خاطرهاي از بازاريِ خوشنام بوشهر
سيامک برازجاني : در ايامي که در اتاق اصناف مرکز استان بوشهر در سمت مدير روابط عمومي مشغول به خدمت بودم چندين جلسه خدمت حاج مهدي جلودار رسيدم و با او از تاريخ بازار بوشهر گفتم و ايشان برايم نکتههايي ناب گفت.
ايشان از پينهدوزي در بازار بوشهر شروع کردهبود. يکبار به من گفت من تمام ثروت و اعتبارم رو ميدوني از کجا آوردم؟ گفتم حتما از کار و تلاش! گفت بله من همه اينها را از اين دستگاهي که الان در ورودي مغازهام گذاشتهام به دست آوردهام. در جلو مغازه بسيار بزرگ جلودار يک دستگاه کفش دوزي مربوط به هشتاد نود سال قبل بود. زماني که مهدي جلودار وارد بوشهر شده بود با اين دستگاه کفاشي ميکرده. ايشان با افتخار به من ميگفت هر روز وقتي وارد مغازه ميشوم به آن نگاه ميکنم تا بدانم از کجا به اينجا رسيدهام.
براي پيشرفت در کار خيلي زحمت کشيد و عرق ريخت تا موفق شود. کسي بود که در دهه بيست و سي خورشيدي پوتين سربازي را به کفش تبديل ميکرد و دستمزد خوبي ميگرفت.
يک بار گفتم شما هميشه با روي باز از مردم استقبال ميکني. گفت الگوي من شعري از عرفي است. حيرت کردم. پيرمرد خنديد و گفت فکر ميکني فقط خودت شعر بلدي؟ گفتم چه شعري الگوي رفتاري شماست؟ اين بيت را خواند:
چنان با نيک و بد عرفي، به سر بر کز پس مردن/ مسلمانت به زمزم شويد و هندو بسوزاند.
حاج مهدي عزيز هم رفت. مردي بزرگوار بود که خود را و نان خود را و پيشرفت خود را مديون لطف و اعتماد مردم بوشهر و تلاش خود ميدانست. / ليدنيوز
اگر يک نگاه گذرا بکنيم که خوب واقعا بوشهر چه چيزي جز موسيقي داشته و اگر هست شما بگوييد که رفته و مستقلا عمل کرده و به جاهاي مختلف دنيا رفته و برگشته است؟ بايد داشتههايمان را ارج بگذاريم ما چه بخواهيم و چه نخواهيم، گروههاي موسيقي بوشهر ميروند به اين سمت و ميتوانند پيغام رسان بسيار خوبي از فرهنگ و توريست ايران و يا هر چيز ديگري به کشورهاي ديگر، باشند...
غلامرضا شريفي خواه : کسبههاي بازار انسانهايي از جنس آرامش و صداقت و شرف و مهرباني بودند و نام شان جاويد و يادشان گرامي باد. در هنگام صبح لنج هاي صيادي موتوري از جزيره شيف با ماهيهاي تازه و درجه يک در کنار ساحل که قهوهخانه کاکي در آن جا قرار داشت «تابوک» پهلو ميگرفتند. اين قهوهخانه مرکز معاملات و داد و ستدها و رفع اختلافات بين لنج داران بود که به کمک «مهدي و ماندني کاکي» اداره مي شد و محلي بود...
حسين حشمتي: از جمله ديدني هاي جذاب شهرهاي تاريخي، بازار سُنتي آن است که بوشهر نيز از اين پديده قديمي بينصيب نمانده است کما اين که بازار قديمي که ساخت آن را به زمان حکمراني دريابيگي نسبت مي دهند، داراي معماري قاجاري است و درمحله دهدشتي قرار دارد که به قول معروف از شيرمرغ تاجان آدميزاد در آن جا وجود دارد...
حميد آب آذر: پرويز گفت چهار _ پنج ساله بود که پدرش محدِ عبدوي جط در آن ماجراي معروف کشته مي شود. محد عبدوي جط از شورشيان و ناراضيان منطقه دشتي و بلوک بوشکان(بخش بوشکان فعلي) که عليه خوانين زمانه خود سر به شورش برداشته بود. روزي دشمنان وي را غافلگير کرده و در خانه کپري اش با شليک گلوله اي او را کشته بودند...
قسمت دردناک ماجراي گردشگري اينه که اغلب مسافرها براي گفتگو با بوشهر به بوشهر نميآيند... حتي وقتي کنار دريا ايستادهاند سعي نميکنند صداي امواج دريا را بشنوند و هدفون بر گوش ميگذارند... بعضي وقتها خود قايقها موسيقي را بلند ميکنند و اگر گردشگري هم بخواهد صداي امواج را بشنود نميگذارند... البته صداي دريا يک مثال است و اين شامل همه حوزههاي ديگر هم ميشود...
مهمترين تحولات تاريخ معاصر ايران عبارت بودند از رويارويي با غرب و ازدست رفتن موقعيت تاريخي و جغرافيايي ايران به علت عقبماندگيهاي تاريخي که به طور مثال باعث دستاندازي روسيه و عثماني و انگليس به خاک ايران شد. انقلاب مشروطه يک تحول بنيادين ديگر بود که هنوز ابعاد واقعي اين تحول براي مردم تببين نشده است...
گاليا توانگر: يکي از اين کارهاي کوچک که ميتوانيد هر روز تکرارش کنيد و نتيجه شگرف آن را ببينيد، 15 دقيقه مطالعه روزانه است. اگر روزي 15 دقيقه مطالعه و سلولهاي خاکستري خويش را درگير کنيد به پيشرفتهاي عظيم يادگيري دست خواهيد يافت. زيبايي روش يا قانون 15 دقيقه در اين است که آن قدر کوتاه است که هيچ وقت به بهانه اينکه وقت نداريد، آن را به تاخير نمياندازيد...
سيد قاسم ياحسيني: با گذشت سن و نشستن برف پيري بر سرم، يک راز بزرگ را کشف کردهام که مايلم با شما خوانندگان در ميان بگذارم. راز ساده و پيش پا افتادهاي هم هست! در يک کلمه به شما عرض کنم که کتابِ خوبِ مطلق وجود ندارد! دقت بفرمائيد عرض نکردم «کتاب خوب» وجود ندارد، بلکه گفتم کتابِ خوبِ مطلق وجود ندارد...
سيروس شيبو: خودم را ميان خاطرات ديدم، گرم و صميمي، همه بودند، خيلي شلوغ و پر سرو صدا، همه چيز در ذهنم موج ميزد. دم دروازه شلوغ بود، پلاکارت سينما را نگاهي انداختم فيلم سلطان قلبها، تعريفش را زياد شنيده بودم به خودم گفتم شب با دوستانم برم سينما فيلم قشنگيه. چشمم به مجسمه...
دکتر حمید اسدپور: از جمله کارکردهاي فرهنگي خليجفارس، انتقال و گسترش زبان فارسي در جنوب، جنوب شرقي و شرق آسيا و همچنين در شرق آفريقا ميباشد. در آغاز سکونت مهاجران ايراني در هند که به خصوص از خليجفارس راهي اين سرزمين شده بودند آثاري به زبان فارسي وجود داشت که جهت حفظ آن، ايرانيان اقدام به ترجمه آنها به زبانهاي رايج در هند نمودند. اما به تدريج زبان فارسي در همه ارکان جامعه و حکومت هند نفوذ يافت...
به عنوان يک معلمِ دغدغهمند، به جرأت ميگويم آنچه دانشآموز در مدرسه ياد ميگيرد،فرماليته، بيمحتوا، بياثر، بي خواص در روند و سيکل آينده زندگي اوست، به عنوان مصداق از يک کلاس بيست نفره رشته برق صنعتي چندتاي آن با مهارت ميتوانند يک تابلو ببندند و طراحي کنند؟ همينجور ساير رشته ها... نه معلم دست و دلي براي تفهيم به دانشآموز دارد، چرا که از زبان وزيرش شنيده که گفته فرهنگيان قشر مصرفي جامعهاند و نه دانشآموز اميدي به آينده دارد براي اينکه ميداند چيزي...
دکتر محمود دهقاني: محبتهاي دکتر شهباز زارعي حس انساندوستي و هم نوعي را در ميان مردم دشت زنده و بيماران را قوت قلب مي دهد. برخورد اين دانشمند با مردم به گونهاي است که در کنار تلاش در برطرف کردن درد، اميد را در دل بيمار روشن مي کند. برخورد صميمي يک پزشک با بيمار، خود به تنهايي نصف معالجه است. آنچه در درازناي تاريخ باعث شده ايران برپا بماند...
دکتر محسن قيصي زاده : زبان ديرپاي فارسي شناسنامهي ما ايرانيان است، تنهي اصلي هويت ماست، ريشه در فرهنگ و تمدن و زيست ما دارد و به عنوان نقطهي اشتراک بين قوميتهاي کشور و حتي فراتر از مرزها در حوزهي نفوذ تمدن فرهنگي ايران، همبستگي ميآفريند. اينچنين است که شخصيتهاي فرهنگي و ادبي از آذربايجان تا سيستان و از خوزستان تا خراسان و حتي از افغانستان تا تاجيکستان و... بر نقش بيبديل و غيرجايگزين اين زبان تأکيد دارند...
طنين صداي گرم و دلنشين نوحه هاي محرّم و صفر و رمضان محمد شريفيان، نابغة نوحه و موسيقي در بوشهر، هنوز پس از سال ها در خاطره و ذهن مردم بوشهر، برقرار و پايدار است. او از نوحهخوانان سرشناس و موسيقيدانان زبردست روزگار خود بود که ايام محرّم عاشورا، اربعين، بيست و هشت صفر و ساير مراسم حسيني، در مسجد نو در محله شنبدي، صلح آباد، سنگي و چند محلة ديگر نوحه مي خواند...
مطبوعات بوشهر را چه شده است؟
عبدالرحمن برزگر
مطبوعات قديم بوشهر رو که ورق ميزني مملو از مقالات و تحليل هاي عملکرد مديران آن زمان است، فارغ از فشارهاي دولت و حکومت شاهنشاهي، از کمبود ارزاق عمومي، تا تامين آب، ناکارمدي گمرک، يا اينکه چرا بايد فرهنگ و هنر زير نظر شيراز اداره شود؟ زير سوال بردن شهردار و فرماندار و يا در جايي ديگر حتا نخست وزير را به باد انتقاد ميگرفتند که پس قطار و بندر آزاد چه شد؟
در زمان دوم خرداد و فضاي باز سياسي و پس از آن نيز چنين بود؛ از دوشنبههاي شعر تا چهارشنبههاي سياسي و يک شنبههاي هفت اقليم، تا نشستهاي مختلف ورزشي، هيجان و انگيزه براي اصلاحات موج ميزد. اما مطبوعات بوشهر در سال 1402 و 1401چه شده است؟ صرفا مشغول گزارشهاي تبليغاتي و رپرتاژ، خبرهاي فيک و سوخته و کپيبرداري، عدم توليد محتواي مطبوعاتي هستند. قطع و ابعاد کوچکتر، تيراژ اندک تا جايي که به چند تيتر اکتفا کردهاند. بطور کلي کارکرد نيز تغيير کرده، آنچه که روابط عموميها مينويسند درج ميگردد. «شايان ذکر است. گفت. افزود» واژه هاي پر تکرار اين روزهاي مسئولان است. گاهي گروه واتساپي با تغيير ادبيات و تدوين خبر، انتشار اخبار به روز و بجا، گوي سبقت رو ميربايد. چه بر سرتان آمده؟ گروه فشار نميگذارد؟ يا خودسانسوري امانتان را بريده؟
اداره فرهنگ و ارشاد با عملکرد ضعيف چنان ميتازد که حتا آگهي هم به ندرت به مطبوعات منتقد ميدهد. آگهيها از جاهاي همسويشان سر در ميآورد. براي گرفتن آگهي مديران کل قبل از افروغ را به باد انتقاد ميگرفتيد و حتا فرياد هم برآورديد و عملکردشان را در بوته نقد قرار ميداديد. کاملا مشخص است که مطبوعات بوشهر خالي از نويسنده شده است. ارشاد خالي از هنرمند، سينما، موسيقي و نمايش شده است. شايد هم هنوز خالص سازي به اتمام نرسيد؟
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم- شماره 1052)
شاهرخ تنگسيري: روزي که دست سرنوشت گسلِ ناکو پاکستاني گرفت و بندر به بندر کشوندش تا تابُکِ اسکلة جبري کرد جمو مينووي هم مث همه ي جاشوا لنگوته ش دور قِدش بيد و پيچانه ش تو دسش تو خور دي سيفو از جهاز پياده شد و پاش نهاد رو خشکي تا يه کارکتر ديگه به قصه و آدماي بندر اضافه بشه، يه راست رفت پاسگاه و خوش به استوار بکتاش معرفي کرد و فهميد که حدش تا برج مقومن...
نسیم جنوب، شهراد ميدري
ممنون، خدا خيرت دهد، من شر نميخواهم برو
دست از سرم بردار، دردسر نميخواهم برو
اي قد و بالا مرمري، اي دلرباتر از پري
بيخود چرا دل مي بري، دلبر نميخواهم برو
مشتاقِ من را ديدن از کالسکه ات پايين نيا
من دختري در زيرِ باران تر نميخواهم برو
زحمت نکش، عشوه نيا، ابرو برايم کج نکن
چاقويِ دسته دار يا خنجر نميخواهم برو
سيب و انار آورده اي، انجير بار آورده اي
ممنون ولي من ميوه يِ نوبر نميخواهم برو
گيرم که تو گنجينهاي؛ الماسي و زر، خب که چه؟
من بي نيازِ ثروتم، گوهر نميخواهم برو
نه تو "ماتيلدا"يي نه من "پابلو نرودا"يِ توام
آغوشِ باز و چشمِ ناز و شر نميخواهم برو
کمتر نشان کن در خيالاتت برايِ من نگين
بابا مگر زور است انگشتر نميخواهم برو
هرچند داري نقشِ خود را خوب بازي ميکني
شرمنده يِ لطفِ تو، بازيگر نميخواهم برو
لازم نکرده باز بنويسي : "سلام اي بهترين"
يک واژه هم از تو در اين دفتر نميخواهم برو
خنديدي و گفتي بداخلاقي نمي آيد به تو
گفتم قبول اما تو را ديگر نميخواهم برو
غصه از دست دادن تيم بوشهري قهرمان کشور
آخرین اخبار
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
- به کوچههاي بوشهر گوش دهيد
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
پربیننده ترین
- بوشهر بهشت ایران در نوروز/ دیار نخلهای سرافراز و دریای خروشان + تصاویر
- تصاویر مراسم تشییع پیکر سیمین بهبهانی
- بار ديگر نسيم اميد و پيروزي بر سرزمين بيدار دلان ايران اسلامي وزيدن گرفت
- امید دارم که نتیجه برآمده از این انتخابات باعث توسعه روزافزون استان بوشهر شود
- تولد مادر اصلاحات در بوشهر
- احمد رزمي ، مينياتورفوتبال ايران
- تصمیم ملی شدن صنعت نفت، نتیجه اراده ی سیاسی یک ملت
- کتابهایی برای راهنمایی زندگی
- عکس هائی دیدنی از سریال به یاد ماندنی دلیران تنگستان
- 21 استانداری که در بوشهر بر صندلی ریاست نشستند + تصاویر
- گوشه ای از حماسه رئیسعلی دلواری و یارانش
- شهرونداني هميشه شهروند
- و آغاز ميکنيم همان راه آمده را رفته را دوباره را
- ساروج کوبان در بوشهر
- گزارش خبری و تصویری از گردهمایی معلمان استان بوشهر به مناسبت روز جهانی معلم