فستيوال کوچه بوشهر، افتخاري براي استان و کشور بود
وليد صفري
اتفاقي همانند فستيوال کوچه را مي توان به عنوان يه اثر تاريخي و فرهنگي در ايران و دنيا دانست. از موسيقي اقوام محلي تا اتفاقات جبهه و جنگ و خاطرات شهدا در آن براي مخاطبان جوانان اجرا شد تا آنها بدانند اين موضوع تحت هيچ شرايطي به فراموشي نخواهد رفت. کوچه افتخاري براي استان و کشور بود که فرهنگ غني و قوي را به رخ هنر دنيا کشاند و نشان داد اگر عرصهاي براي اين پتانسيل داده شود، بدون شک مي تواند همه را غافلگير کند. بياييد حق و الانصاف با ديده مهربانانه و درست به اين داستان زيبا و دلنشين نگاه کنيم. تا کي و کجا با قضاوتهاي غير منطقي و ... بخواهيد جلو اين حرکتهاي اجتماعي که جز سازندگي و افتخار آفرين براي اجتماعمان به ارمغان آورده است، اينچنين رفتار کنيد.
نه ابتذالي در کار بود و نه بياحترامي به کسي و جايي شد. با اين اتفاقات خوب و اجتماعي با عقلانيت رفتار کنيد. شادي و نشاط را از مردم نگيريد.
رضا نکيسا: چند روزي از فستيوال کوچه نگذشته بود که خبري تعطيلي آن بهت و اندوه از جان سختي، عدم تحمل و مدارا حيرت دوستدارانش را برانگيخت. رويدادي که اگر تعطيل نميشد کام مردم و هنرمندان را تا سالها شيرين ميکرد و خاطراتي زيبا را به يادگار ميگذاشت.هميشه يک راهکار و يک نسخه رنگ و رفته تجويز مي شود آن هم «تعطيلي» براي همه چيز و هر آن چه که از نگاه عدهاي ناپسند آيد، جايگزيني را هم براي آن نيست....
محمد بحراني هنرمند نام آشناي کشور گفت: فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي ايران است که ساحلنشينان خليجفارس اين رويداد را به شايستگي تمام ميزباني ميکنند. وی در گفت و گو با نسيم جنوب اظهار کرد: رسانهها در سالهاي گذشته از موسيقي نواحي غافل شدند و اکنون وقت آن است که اين اتفاق به شکل معکوس رقم بخورد تا اين گنجينه به خوبي درکانون توجه بيايد...
برگزاري تورهاي بوشهرگردي در قالب نخلستانگردي و بازديد از کارگاه صنايعدستي، بازديد از نيايشگاه مُند، کلوتهاي مند و آرامگاه جهازها، کوه نمک جاشک و بوشهرگردي در بافت تاريخي شهر بوشهر از جمله برنامههاي سومين فستيوال موسيقي کوچه بود. کارگاه تخصصي گردشگري با عنوان «مکتب کوچه» از جمله برنامههاي شاخص فستيوال بود...
بزرگترين کاري که اين جشنواره انجام ميدهد، اين است که فرهنگ آداب و معاشرت مردم بوشهر را نشان ميدهد و باز بودن در خانهها به روي مهمان را به تصوير ميکشد. اينکه مهمانان فستيوال سر سفره بندرنشينان مينشينند و غذا ميخورند، فرصتي براي رشد فرهنگ، بوم و زيست بوشهريها است...
از فستيوال کوچه، عکسها و ويدئوهايي در فضاي مجازي منتشر ميشود که هرکجاي ايران باشيد و آن را ببينيد شما را به جاي ديگري از ايران پرتاب ميکند.جماعتي کنار هم نشستند و اين موسيقي است که همچون گرماي جنوب دلتان را به شوق ديدن اجراها گرم ميکند. سومين دوره فستيوال موسيقي کوچه در شهر ساحلي بوشهر برگزار ميشود...
از آنجايي که بخش مهمي از اين رويداد را موسيقي تشکيل ميداده، به نظر ميرسد بايد همه بخشهاي اداري هر استان، به مجوزهاي صادره پايبند باشند؛ همانطور که وزير ارشاد در اختتاميه سي و نهمين جشنواره بينالمللي موسيقي فجر، تاکيد کرد که «در اين سند (سند موسيقي) همه بخشهاي کشور ملزم به رعايت و اجراي مجوزهاي وزارت فرهنگ ارشاد و دفتر موسيقي هستند؛ هر مجوزي را که دفتر موسيقي صادر کند، بايد بدون خدشه اجرا کنند.»...
نفس برگزاري فستيوال کوچه در بوشهر خيلي خوب هست و اين کار مي تواند در معرفي فرهنگ بوشهر به تمام کشور تاثير بسزايي داشته باشد بطوري که در اين چند دوره فستيوال که برگزار شد نيز شاهد بوديم که چه استقبال خوبي از اين فستيوال شد و اقوام مختلف از سراسر کشور در بوشهر حضور پيدا کردن و با موسيقي و فرهنگ بومي بوشهر آشنا شدند و از طرفي مردم بوشهر از اين طريق توانستند با فرهنگها...
خيام در زندگي شخصي اونجوري که در تاريخ آمده، خلق تنگي داشته و کم حوصله بوده و جواب سوالش نميشد کرد. اما اگر در اين زمانه ما ميبود، حتمن ميگفت تنها گروهي که بعد از چند صد سال مرا درک کردهاند، همين شما بوشهريها بوديد که به آواز طرب، خوش هستيد و بي دغدغه ديروز و فردا، امروز را خوش داشتهايد...
دکتر کيوان آقاياني: در بوشهر ما کم نيستند کساني که در مستندسازي شهرت جهاني دارند و برندگان جوايز بينالمللي هستند، افرادي چون «رامتين بالف» و «داريوش غريبزاده» در کنار دهها چهره بزرگ و هنرمند همچون «رسول و رضا پولادي» مي توانند با ساختن مستندات و قطعههاي موسيقي و ترجمه آن به چند زبان زنده دنيا، تاثير بسزاي در شناساندن بوشهر و مناطق توريستخيز آن در سطح کلان کشوري و بينالمللي داشته باشند...
- با توجه به معرفي ايران به عنوان يک کشور پرمشکل و افسرده در خارج ايران، اين کنسرتها ميتواند صورت ديگري از معرفي ايران در سطح بينالملل باشد. قطعا در معرفي بوشهر و تنوع رنگ و قوم و روحيه مردم بوشهر نيز نقش به سزايي دارد و چهره اين ديار را در ذهن مخاطبان خود، خوشتر و دلپذيرتر ميکند... اين موسيقي از بطن فرهنگ مردم اين ديار ميآيد که شنيدنش مخاطب غير بومي را برميدارد و مي اندازد وسط بوشهر...
اگر يک نگاه گذرا بکنيم که خوب واقعا بوشهر چه چيزي جز موسيقي داشته و اگر هست شما بگوييد که رفته و مستقلا عمل کرده و به جاهاي مختلف دنيا رفته و برگشته است؟ بايد داشتههايمان را ارج بگذاريم ما چه بخواهيم و چه نخواهيم، گروههاي موسيقي بوشهر ميروند به اين سمت و ميتوانند پيغام رسان بسيار خوبي از فرهنگ و توريست ايران و يا هر چيز ديگري به کشورهاي ديگر، باشند...
اگر شکست بخورم چه؟ اين احتمالا اولين سوالي است که وقتي ميخواهيم دست به اقدام جديدي بزنيم در ذهن ما شکل ميگيرد. آمار شکستهاي انسانها در مقابل موفقيتهايشان نشان ميدهد
تلاش براي زمينگير کردن رسانه مستقل
دکتر رضا آذين
اين قبيل اقدامات فشار بر مطبوعات مستقل تازگي ندارد. مديري که از شفافيت هراس دارد رسانه مستقل را تحت فشار ميگذارد و تا حد توان در مسير توليد خبر و نشر آن و اطلاعرساني به مخاطب سنگاندازي کرده و سعي ميکند خبرنگار و اهالي رسانه مستقل را با انواع محدوديت و رفتار فراقانون از عرصه رسانه خارج کند. تجربه ثابت کرده اين رفتارها کم يا زياد باعث ميشود تا فضاي خبررساني شفاف مختل و به جاي آن، اخبار غير واقعي (فيک نيوز)، شايعه و روابط ناسالم و غيرحرفهاي در عرصه رسانه شکل بگيرد و به جاي کار کارشناسي و تحليلي، فضا به سمت تملق و خبرسازي و باجگيري رسانهاي برود.
دکتر حميد اسدپور : هفته نامه نسيمجنوب متشکل ازافراد گوناگوني است که براي خدمت به جامعه گرد هم جمع شدهاند واين افراد فقط شامل مديران نشريه نميباشند. آقاي مديرکل آگاهانه يا ناآگاهانه اتهام جمعي به يک گروه بزرگ از شهروندان وارد ساخته و باعث خسران و زيان آنها شده و به موجب قاعده لااضرار، بايستي از اين اتهامزني دسته جمعي بپرهيزد و پوزش بخواهد زيرا در نشريه نسيم جنوب سه گروه دخيل هستند که به هرسه گروه اتهام زده شده است...
بوشهر به دليل مجاورت با خليج فارس و با پيشينه تاريخي و نقاط گردشگري بکر، همچنين ساحلهاي ماسهاي و مسيرهاي زيبا داراي پتانسيل خيلي زيادي ميباشد بخصوص که در فصل پاييز و زمستان که هوايي بسيار مطلوبي دارد ميتوان از اين ظرفيت بينظير و جذاب استفاده و باعث رشد و رونق شهري شد...
گلايه ما اين است که مردم بيايند کنسرت را ببينند و اگر لايق بوديم حمايت کنند بجاي اينکه پولهاي سنگين پرداخت کنند و بروند موسيقي پلي بک که توسط 90 درصد گروههاي پاپ اجرا ميشود و فقط ميشود اسمش را گذاشت کلاه برداري. بيايند از ما که صادقانه و کاملا زنده داريم فعاليت ميکنيم و کنسرت اجرا ميکنيم با ادعا قوي و تمام تلاشمان را کردهايم که بينقص باشد، حمايت کنند..
قسمت دردناک ماجراي گردشگري اينه که اغلب مسافرها براي گفتگو با بوشهر به بوشهر نميآيند... حتي وقتي کنار دريا ايستادهاند سعي نميکنند صداي امواج دريا را بشنوند و هدفون بر گوش ميگذارند... بعضي وقتها خود قايقها موسيقي را بلند ميکنند و اگر گردشگري هم بخواهد صداي امواج را بشنود نميگذارند... البته صداي دريا يک مثال است و اين شامل همه حوزههاي ديگر هم ميشود...
در کشور ما کتابخواني، بيمار است
نسیم جنوب - حميدرضا گشمردي
کتاب نخواندن اين نسل و يا کتاب خوانهاي قديمي هم براي خودش کتابيست.
حتما ميتوان گفت که خواندن صفحات مجازي و يا برگهاي کتاب مانند بالهايي ست که ما را سوق ميدهد به دنياي ديگر و ذهن سيال و کبوتر خيال در خود پرورش ميدهد .
کتاب جان دارد و زنده است و تو را بر دوش خود ميکشاند و به دنياها و پستوهاي ذهني متعلق به فضاي دوردست ميکشاند. يک زماني يک جلد کتاب در دست داشتن مايه مباهات بود. بحث بمبباران دادهها و نه دادههاي پردازش شده يا همان اطلاعات و به نوعي دانش که لايههاي متلاطم و شگفت انگيز علوم و بطور کلي راهيست براي پرورش لايههاي دروني ذهن و ساختن نوعي نگاه در مسير رشد و تکامل.
وقتي که چنبرهاي از پرسشها که ما را محاصره ميکند، متوسل شد به کتابي ميشويم براي پاسخ دادن.
هم دنياي مجازي خواندن کتاب و هم کلاسيک دامنه کلمات يک فرد کتابخوان بسيار وسيع ميکند و استفاده از آن را افزايش ميدهد.
ولي با وسعت دنياي مجازي، فضاي سنتي را براي نسل کنوني بسيار دشوار ميکند.
وقتي ميتواند يک کتاب را به صورت پادکست، چشمش را ببندد و با گوش بشنود، اين نسل را با نسل قبل متفاوت ميکند.
بنابراين شيوههاي سنتي و نمايشي خود به خود به کناري گذاشته ميشود، زيرا مخاطبان فضاي مجازي به مراتب بيشتر از فضاي سنتي شده است.
در کشور ما کتابخواني به دلايل مختلف بيمار است و در اولويت اول قرار ندارد و به دلايل زياد نخواندن کتاب هم براي خودش کتابي ست.
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1062)
زندگی آگاهانه: كاهش نگراني
حسين زيرراهي- مدرس مهارتهاي زندگي
مغز ما انسانها دستگاه توليدكننده نگراني است و اين كار را هم بيوفقه در تمام مدت عمر به صورت شبانه روز انجام ميدهد، حتي در زماني كه خواب هستيم. دليل آن هم اين است كه اصليترين وظيفه مغز زنده نگه داشتن ما است و براي اين كار مرتب در حال اسكن محيط براي شناسايي خطرها و دوري كردن از آن است. اين مكانيسمي حياتي است كه باعث بقاي نسل انسان و پيشرفت آن شده است.
واكنش طبيعي ما نسبت به نگرانيهايمان به چند روش انجام ميشود. گاهي با آن يكي ميشويم و در نگرانيهاي خود غرق ميشويم. زماني تلاش ميكنيم از آن فرار يا آن را فراموش كنيم. گاهي هم به جنگ آن مي رويم. البته خيلي از كتابهاي خودياري و مدرسان انگيزشي هم با روشهاي تلقين و مثبتانديشي به مخاطبان خود شيوههاي غلبه بر نگراني را آموزش ميدهند که تفاوتي با اين روشها ندارد. بگذاريد با مثالي آن را روشنتر كنيم. فرض كنيد شما نگرانيد از كارتان اخراج شويد، بيمار شويد، اتفاقي براي خانوادهتان بيافتد، ماشينتان خراب شود، بي پول شويد يا داراييتان از دستتان برود.
در روش سنتي شما با يکي از اين روشها با نگرانيتان مقابله ميکنيد: جنگيدن: اينها افكار احمقانه است و هيچ اتفاقي قرار نيست بيافتد. فراموشي، شايد به الكل، مواد مخدر و تفريحات بيرويه روي بياوريد كه به مشكلات فكر نكنيد. جايگزيني، سعي ميكنيد به چيزي غير از اين موضوع فكر كنيد مثلا به خاطرات خوش گذشته يا خيالبافي در مورد موفقيتهاي آينده. بيخيالي، مرتب تكرار كنيد كه دنيا ارزش ناراحتي و غم ندارد. مثبت انديشي، زندگي زيباست و همه اتفاقات خوب در انتظار من هستند. متاسفانه اين روشها هيچ كدام موثر نميشود. چون هرچه بيشتر به نگرانيهايمان بيتوجهي كنيم بعدا به صورت فوراني در جاي ديگري بيرون ميزند. بقول دكتر راس هريس نويسنده کتاب «تله شادماني» سركوب افكار مزاحم مانند نگه داشتن يك توپ زير آب است. به محض اين كه دستتان خسته شد با سرعت به بيرون ميپرد.
در عوض در روانشناسي توصيه ميشود كه به جاي همه اين كارها به آن فكر يا نگراني توجه شود. به افكارتان گوش كنيد و ببينيد براي چه چيزي نگران يا ناراحت است. يك روش خوب نوشتن نگرانيها است. براي هر موضوعي كه نگران هستيد آن را يادداشت كنيد. گاهي دليل نگرانيمان را فراموش ميكنيم و فقط اثر آن روي ما باقي ميماند. به همين دليل هم وقتي شروع به نوشتن فهرست نگرانيها ميكنيم از اين كه خيلي وقتها براي مسائلي كم اهميت و پيش پا افتاده نگران هستيم تعجب ميكنيم. بنابراين بد نيست هر روز چند دقيقه را به نوشتن فهرست نگرانيهاي خود اختصاص داده و اين كار را به عادت تبديل كنيد. براي راحتي ميتوانيد آن را دستهبندي كرد. مثلا نگراني در مورد: محيط كار؛ اعضاي خانواده؛ سلامتي خود؛ به انجام رساندن كارهاي روزمره و آينده زندگي خود و خانواده. روش ديگر انجام كار عميق است. وقتي در كار خود غرق ميشويم بيشتر توجهمان به آن كار اختصاص داده ميشود و به مسائل ديگر فكر نميكنيم. خستگي ناشي از آن هم باعث ميشود خواب راحتتري داشته باشيم.
(نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1059)
اثر ارجمند «واسموس در عقبنشيني» از سيديحيي حسيني، به دوراني تلخ، اما پر غرور ميپردازد، دوراني که رييسعلي به شهادت رسيده، پيکر مطهرش در انتظار انتقال به وادي السلام نجف است، و همرزم نامآورش، سردار جاودانه دشتي، خالو حسين پولاد هم با تن زخمي و پس از نبردي حماسي در کوه قزي، به غربت اسارت رفته، اما ديگر سران قيام نيز وضعي بهتر از اسارت ندارند...
تصاوير را از نزديک ميديدم، بازيهاي متنوع ناخدا با محل قرارگيري خط افق در بردار تصويري، گوناگونيِ روايتهاي صامت و نقاشانه، واقعگرايي و همزمان پرداختن به موضوعات و داستانهاي غيرواقعي مثل افسانهي بوسلامه، کاربست رنگ در نسبتي خوشايند با معماري و حال و هواي بوشهر، آزاديِ نائيو و همزمان شکلي از وفاداريِ به نحوهي انگاردنِ موضوعات تصوير و زاويه ديدها و لنزهاي متنوع به روشني مشهود بود. در واقع من شيفتهي تمام اين تنوعهايي شدم...
دکتر محسن قيصي زاده : زبان ديرپاي فارسي شناسنامهي ما ايرانيان است، تنهي اصلي هويت ماست، ريشه در فرهنگ و تمدن و زيست ما دارد و به عنوان نقطهي اشتراک بين قوميتهاي کشور و حتي فراتر از مرزها در حوزهي نفوذ تمدن فرهنگي ايران، همبستگي ميآفريند. اينچنين است که شخصيتهاي فرهنگي و ادبي از آذربايجان تا سيستان و از خوزستان تا خراسان و حتي از افغانستان تا تاجيکستان و... بر نقش بيبديل و غيرجايگزين اين زبان تأکيد دارند...
بعد از دوندگيهاي بسيار زياد بالاخره سال 1400 زمين به ما تحويل داده شد و کار ساخت را شروع کرديم. فوندانسيون که تمام شد متاسفانه شهرداري پروژه را درست در حين بتن ريزي ستونها به بدترين وجه ممکن متوقف کرد و ما به اجبار چند ده ميليون بتن را توي بيابان تخليه کرديم. از آبان ماه سال 1400 تاکنون اين پروژه همچنان متوقف است و هر چه دويديم به بن بست رسيديم و به حال شهر و استانمان تاسف خورديم...
مهدي غضنفري: آکادمي اسکار درنود و پنجمين دورهاش و در دور مقدماتي 15 فيلم را براي بخش اسکار بينالمللي(خارجي) معرفي کرد که در نهايت 5 فيلم را براي دور نهايي برگزيد. نزديک Close (لوکاس دونت) / بلژيک: «نزديک» پيش از کانديداي نهايي شدن براي اسکار بين المللي (يا خارجي) جايزه بزرگ جشنواره فيلم کن نيز در کارنامه داشت. فيلم درباره رابطه دوستانه دو پسر نوجوان است که هم کلاسي هايشان آنها را قضاوت مي کنند و رابطه دوستانه شان را عاشقانه مي پندارند...
مولانا استاد حميد از اعاظم و اکابر بلاد دشتي
محمد لطفي: در انبوه دردهاي پنهان و آشکار، و عبور ثانيه ها، در هجوم انبوه اندوهان روزمرگيها، آرام از کنار مواردي مي گذريم که هر کدام خود از اساسي ترين نيازهاي جامعه شهري است، در مييابي بين ما و حداقل خواستههاي يک شهروند چقدر فاصله افتاده است، يادمان مي آورد چه آسان به نبودن ها عادت کرده ايم، چه آسان از کنار ابتداييترين نياز ها عبور مي کنيم.
علي رغم اين که زنان هنرمند سعي دارند به اندازه مردان نقشي محوري در غني سازي هنر داشته باشند اما کمتر ديده شدهاند. و به طرز عجيبي، وقتي صحبت از نحوه پوشش رسانههاي اصلي دنياي هنر به ميان ميآيد، مشارکتهاي آنها هميشه نقش اصلي را ايفا ميکند. اکنون زنان هنرمند با خلاقيت و هنر خود، آثاري معنادار و بديع، خلق مي کنند. زنان يا هر هنرمند ديگري با استمرار و کار مداوم، در سطح بين المللي ديده ميشود...
به نظر من شعر غايت چيزهاست، وقتي که برزيل خيلي خوب فوتبال بازي مي کند مي گويند اين ديگر فوتبال نبود و شعر بود يا اگر قليه ماهي خيلي خوب در بيايد از غذا بودن فراتر مي رود و تنه مي زند به شعر بودن... با اين اوصاف طبعا دلم مي خواهد شاعر باشم، بهترين فيلمسازان هم در نهايت شاعر بوده اند... خود فلافل مطرح ترين غذاي خاورميانه است و احتمالا تنها الماني از خاورميانه که در هر کوي و برزن نشانه اي از آن مي بينيد. فلافلي ها ناظران دائمي حوادث شعري خاورميانه اند...
نجف آهوچهر هم آسماني شد (عبدالمجيد زنگويي)، کي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را (عبدالحسين کنين)، گنجينه اي از فرهنگ و ادب (علي دباش)، به شاگردان خود آيين مهرورزي آموخت (حسين رنجبر)، بدرود رفیق شفیق ما (خلیل موحد)، به ياد دوست که چه با وفا بود (محمدرضا دباش) ، در رثاي استاد نجف آهوچهر؛ عزيز و با يادماندني (اسماعيل منصورنژاد)، معلم، روزنامه نگار و نويسندهاي با لبخند هميشگي (عالي بازدار)
جميل رزمي: بي شک براي فوتبال پرفرازونشيب ايران طارمي بايد يک جورايي مثل يک اقيانوس عميق باشد، مادامي که او انديشه اي عميق و دريايي داشته باشد مي تواند در مستطيل سبز باگل زدن، پاس گل، خلق موقعيت هاي گلزني، بازي هاي زيبا هيجان و شادي را به سکونشيان استاديوم دراگائو هديه کند و قطعا او اين توانايي را دارد که همچون اسطوره هاي اين باشگاه سال ها درخاطرات تماشاگران بي شمار فوتبال پرتغال محبوب باقي بماند...
ابراهيم مهدي زاده: سخن گفتن در باره کارنامه هنري و شعري استاد علي باباچاهي کار ساده اي نيست. دليل آن هم نگاه پويا، نوجويي، اکتفا نکردن به داشته هاي خود و احساس خطر و بيم از تکرار است و عدم توقف. او از ظرفيت هاي نهفته، در زبان پارسي آگاه است و اين خودش، کم دستاوردي نيست. زباني که مي تواند فلسفه و موسيقي را با شعر بيان کند قطعا توان بيان عاطفه و احساس که در...
ابراهيم مهدي زاده: سال هاي تحصيلي 48 - 49 شمسي دبيرستان سعادت که تعطيل مي شد، مي زديم بيرون و مي آمديم کتابفروشي «مهرداد» خيابان شاهپور يا دفتر هواپيمائي سهامي يا نوشت افزار فروشي اميرکبير با مديريت جناب مهدي درزي که اين دو آخري مطبوعاتي هم بودند. کريم سينا، طاهر ايراني، باقي دشتي، جمشيد افروز ... کتابفروشي «مهرداد» پاتوق استاد باباچاهي بود و دوستان اهل ادبيات داستاني و شعر و عکاسي و سينما...
ابراهيم مهديزاده: در سايه روشن شيشه هاي رنگي و هلالي کلاس، هنوز صداي مردانه آتشي از توي راهروهاي دبيرستان قديمي و کهنسال سعادت به گوش مي رسد. سالهاي اول دبيرستان و هجوم ناشناخته ها...
آخرین اخبار
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
- به کوچههاي بوشهر گوش دهيد
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
پربیننده ترین
- تصاویری دیده نشده از بوشهر قدیم
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- ایرج صغیری، هنرمند بی بدیل کشور
- پژوهشی در آیین تدفین دوره های ساسانی در سواحل خلیج فارس
- زندگینامهی خودنوشت منوچهر آتشی
- خودرو خارجی را در عروسی دیّر آتش زدند
- «آتشی» نماد بوشهر در نیمه دوم قرن بیستم بود
- پیشینه معماری بارگاه امام حسین (ع)، در عراق
- تجمع اعتراضی فرهنگیان در بوشهر
- سرپنجه های موسیقی بوشهر...
- بوشهر بهشت ایران در نوروز/ دیار نخلهای سرافراز و دریای خروشان + تصاویر
- عكس هائي از شادروان منوچهر آتشی، شاعر ماندگار ایران زمین
- تصاویر مراسم تشییع پیکر سیمین بهبهانی
- ماندلا زنده است تا آنگاه که انسان برای آزادی و سربلندی تلاش می کند
- تصاویر دوره آموزشی - توجیهی خبرنگاران پانا استان بوشهر