طراحی سایت
جستجو:

ماهيگيري همراه با ترس و لرز

محمد ابراهيم فولادي

سال 1363 هجري شمسي بود. به اتفاق دو ملوان ديگر جهت دسترنج خود و معاش روزگار اقدام به خريد يک قايق موتوري نموديم که قيمت آن قايق همراه با موتور 40 اسپ تواتسا که سه سال پيش اوشار شده بود مبلغ 40 هزار تومان بود.

 قايق در اسکله بندرگاه پهلو گرفته بود و موتور آن همراه با ماشين سواري به منزل حمل ميشد.

در يکي از روزهاي آخر پاييز که پيش بيني ميشد سه روز ديگر هوا خوار است، تصميم به صيد در دريا گرفتيم. هوا خوار شد، ظهر يکشنبه ماچله آماده کرديم که شامل مقداري نان و دمپخت ميگو بود و به سوي بندرگاه حرکت کرديم. در راه علاوه بر رانندگي به وزش باد و درختان و ابرها مينگريستم و هوا را رصد ميکردم. به بندرگاه رسيديم ساعت 5 بعدازظهر بود، هوا خوار کمي اون طرفتر چند تکه ابر سياه در آسمان نمايان بود، مرتب به ابرها  خيره ميشدم  و کار آماده سازي قايق هم از نصب موتور و باز کردن گسل و لنگر بستن موتور به قايق را انجام ميدادم. هوا  رو به سردي ميرفت، تعدادي از قايقها به صيد رفته بودند، دو ملوان  قايق کنار اسکله، نيم نگاهي به آسمان و ابرها داشتند.

بالاخره همراه با دو ملوان به نام جلال و اسماعيل دل به دريا زديم، محل صيد مونگوف روبروي اسکله بندر عامري تنگستان بود که آنجا هميشه صيادان روزي خير و برکتي داشتند.

پس از 30 دقيقه روي دريا بالاخره به محل صيد که همان منگوف دريايي بود، رسيديم. به غروب نزديک ميشديم. حالا بايد قايق در يک جاي مناسب لنگر ميشد. شخته که مانند شاقول  بنايي است و بند 20متري نازک هم داشت به دريا انداختم تا يک جاي خوب جهت صيد که اونجا بين شلي و گساري بود پيدا کنم.

بالاخره با اندازهگيري، قايق در يک جاي مناسب قرار گرفت و گفتم همين جا لنگر بيندازيم.

حالا نيم ساعت تا غروب آفتاب مانده بود و قايق وسط دريا و فقط کوههاي اطراف عامري مشخص بودند و ديگر هيچ چيز نمايان نبود.

ما سريع سه نوع طعمه که شامل ماهي گواف ميگو و خساک بود کنجه کرديم، و شروع به صيد کرديم. نزديک 10 قايق پيش هم بوديم، در اولين قلاب هايي که به  آب انداخته ميشد انواع ماهيهاي صبيتي، شوريده و بالول و شوم ميگرفتيم. حسابي مشغول صيد شده بوديم و هر کدام نزديک به نيم باسکت ماهي گرفتيم.

کم کم هوا تاريک ميشد، نگاهي به آسمان انداختم، ديد ابرها بالا آمده و چلچل باد قوس شروع  وزيدن ميکند. در اين چهار ساعت حسابي ماهي رو کرده بود و باسکتهايمان داشت پر ميشد. ديدم ابر سياهي از روي کوههاي عامري بالا ميآيد، يکباره گفتم جلال لنگر بکش که اوضاع خيلي پسن. باد قوس قوس، اون هم بادي که از مطاف ميآمد.

 قايقهاي ديگر هم گفتند جمع کنيم. در اين بين يکي از ملوانان گفت ماهي رو کرده بزار صيد کنيم که با عصبانيت گفتم من مي دانم يا تو.  لنگر بکش. همه قايقها لنگر کشيدند و در حال حرکت بودند. جلال  هرچي ميکرد لنگر بالا نميآمد، سکان  قايق را به صورت دايره 30 متري دور لنگر چرخاندم  تا يکباره لنگر آزاد شد، لنگر  پشت گسار گير کرده بود و با مکافات زياد آن را آزاد کرديم و حرکت کرديم به سوي ساحل، در اين هواي طوفاني قايق بالا و پايين ميرفت. با تجربهاي که داشتم قايق را سوار موجها ميکردم و به سوي ساحل ميرفتيم. گاهي قايق يک متر يا دو متر بالا و پايين ميشد، ديگر اميدي به زنده ماندن نبود و ملوانان  دست به طرف آسمان دراز ميکردند که خوشبختانه اسکله بندرگاه نمايان شد. اما وارد اسکله شدن هم تجربه ميخواست، سنگيني قايق را يک طرف قرار داديم و قايق وارد اسکله شد. در اين هنگام صورتها که رنگ پريده و چهرهها ترسيده بود، به حالت عادي درآمد.

يک گروهبان دوم که نگهبان بود گفت چرا حالا ساعت دوازده شب برگشتيد؟ گفتيم مگر تشخيص هوا نميدهي؟ تا معلوم شد اين درجهدار اهل شهر اراک است و از دريا و دريانوردي چيزي نمي‌‌داند. بالاخره اين سفر دريايي با مشقت و سختي پايان يافت.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1077)

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 مجموعه امتيازها از خارگ چنان موقعيت ممتازي در خليجفارس ساخته بود که انگليسيها بارها آن را اشغال کرده و به عنوان اهرم فشار به ايران از آن استفاده کردند که در اين راه موفق نيز بودند. جالب توجه اينکه اولين باري که انگليسيها در سال 1838 خارگ را به بهانه محاصره هرات اشغال کردند، آن قدر مجذوب خارگ و امتيازهاي آن شدند که جرج اوکلند فرمانرواي کل هندوستان گفته بود بايد کاري کنيم که خارگ به عنوان ملک طلق انگليس اعلام گردد، اين جزيره بعدها ميتواند سنگاپور خليج فارس گردد...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

شعري از استاد علی باباچاهي ترجمه و در مجله دوسالانه Circumference در امريکا به چاپ رسيد. در اين مجله تعدادي از شاعران دنيا به زبان خودشان شعر دارند. اين شعر استاد باباچاهي توسط مرجان مدرس، ترجمه شده است...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

بزرگترين کاري که اين جشنواره انجام ميدهد، اين است که فرهنگ آداب و معاشرت مردم بوشهر را نشان ميدهد و باز بودن در خانهها به روي مهمان را به تصوير ميکشد. اينکه مهمانان فستيوال سر سفره بندرنشينان مينشينند و غذا ميخورند، فرصتي براي رشد فرهنگ، بوم و زيست بوشهريها است...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

از آنجايي که بخش مهمي از اين رويداد را موسيقي تشکيل ميداده، به نظر ميرسد بايد همه بخشهاي اداري هر استان، به مجوزهاي صادره پايبند باشند؛ همانطور که وزير ارشاد در اختتاميه سي و نهمين جشنواره بينالمللي موسيقي فجر، تاکيد کرد که «در اين سند (سند موسيقي) همه بخشهاي کشور ملزم به رعايت و اجراي مجوزهاي وزارت فرهنگ ارشاد و دفتر موسيقي هستند؛ هر مجوزي را که دفتر موسيقي صادر کند، بايد بدون خدشه اجرا کنند.»...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

خيام در زندگي شخصي اونجوري که در تاريخ آمده، خلق تنگي داشته و کم حوصله بوده و جواب سوالش نميشد کرد. اما اگر در اين زمانه ما ميبود، حتمن ميگفت تنها گروهي که بعد از چند صد سال مرا درک کردهاند، همين شما بوشهريها بوديد که به آواز طرب، خوش هستيد و بي دغدغه ديروز و فردا، امروز را خوش داشتهايد...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

محمدلطفي:  اينجا در پس كوچههاي زخمي تاريخ موسيقي است که زخمهايمان را ميشويد تا در روزها و قرارهاي معين ساده و بيتکلف، در اين تبعيدگاه جبر زيستن ادامه را تاب بياوريم. فستيوال موسيقي در بوشهر از مدار روحنوازي به رويدادي مستقل و به همت تعدادي هنرمند و هنر دوست، در بندر ما که سابقهاي به درازناي تاريخ در اين بخش دارد، برگزار و حالا ديگر رفته رفته از مرزها پا فراتر نهاده است...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

بوشهر به دليل مجاورت با خليج فارس و با پيشينه تاريخي و نقاط گردشگري بکر، همچنين ساحلهاي ماسهاي و مسيرهاي زيبا داراي پتانسيل خيلي زيادي ميباشد بخصوص که در فصل پاييز و زمستان که هوايي بسيار مطلوبي دارد ميتوان از اين ظرفيت بينظير و جذاب استفاده و باعث رشد و رونق شهري شد...

ارسال شده 4 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

 گلايه ما اين است که مردم بيايند کنسرت را ببينند و اگر لايق بوديم حمايت کنند بجاي اينکه پولهاي سنگين پرداخت کنند و بروند موسيقي پلي بک که توسط 90 درصد گروههاي پاپ اجرا ميشود و فقط ميشود اسمش را گذاشت کلاه برداري. بيايند از ما که صادقانه و کاملا زنده داريم فعاليت ميکنيم و کنسرت اجرا ميکنيم با ادعا قوي و تمام تلاشمان را کردهايم که بينقص باشد، حمايت کنند..

ارسال شده 5 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

 به عنوان يک معلمِ  دغدغهمند، به جرأت ميگويم آنچه دانشآموز در مدرسه ياد ميگيرد،فرماليته، بيمحتوا، بياثر، بي خواص در روند و سيکل آينده زندگي اوست، به عنوان مصداق از يک کلاس بيست نفره رشته برق صنعتي چندتاي آن با مهارت ميتوانند يک تابلو ببندند و طراحي کنند؟ همينجور ساير رشته ها... نه معلم دست و دلي براي تفهيم به دانشآموز دارد، چرا که از زبان وزيرش شنيده که گفته فرهنگيان قشر مصرفي جامعهاند و نه دانشآموز اميدي به آينده دارد براي اينکه ميداند چيزي...

ارسال شده 6 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

با بيانگيزگي اول صبح چيكار كنيم؟

ارسال شده 9 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

غلامرضا شريفي خواه: در تاريخ هيجدهم دي ماه سنه1342 شمسي که چند روزي قبل از آن بارون دونه درشت (دهن مشکي) چنان باريده بود که همه جا از جمله آب انبارها و باغ ها و زمين ها پر از آب شد و بعد  از اتمام بارندگي، شبي سرد و يخبندان در همه جاي بوشهر و نواحي محلات جنوبي پديد آمد و مردم پس از برخاستن از خواب، ديدند که در ظروف آب مصرفي مانند حبانه و خمره و بشکه و ... پوشيده از لايه يخ بود و مورد حيرت و تعجب همگان گرديده و تمامي محصولات زراعي کشت شده بر اثر يخ زدگي نابوده شده بود...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

نجف آهوچهر هم آسماني شد (عبدالمجيد زنگوييکي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را (عبدالحسين کنينگنجينه اي از فرهنگ و ادب (علي دباشبه شاگردان خود آيين مهرورزي آموخت (حسين رنجبربدرود رفیق شفیق ما (خلیل موحدبه ياد دوست که چه با وفا بود (محمدرضا دباش) ، در رثاي استاد نجف آهوچهر؛ عزيز و با يادماندني (اسماعيل منصورنژادمعلم، روزنامه نگار و نويسندهاي با لبخند هميشگي (عالي بازدار)

 

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (1)

دکتر محمدجعفر ايزدپناه: گر هنرمندان پيشکسوت خانه نشين شده بودند و جامعه آنها را از ياد مي برد، حالا خبرنگار صفحه هنري به سراغشان مي رفت، احوالشان را مي پرسيد و بيادمان مي آورد که قدر آنها را بيشتر بدانيم. اگر رسانه هاي رسمي و...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

نظرخواهی نسیم جنوب از جمعی از روزنامه نگاران و صاحب نظران؛ دکتر عبداله آورا، علی اسماعیلی، دکتر زهره عالی نسب، دکتر جمال الدین عارف زاده، حسین حشمتی، سیروس بنه گزی، محمد حیاتی، حسن احمدی، زیبا هوشیار، عبدالرحیم کارگر، دکتر امان اله شجاعی، دکتر فرزان اسدی، هلنا سعادتمند، دکتر سعید معدنی، محمد شاکری مطلق، حسین روئین، دکتر رسول هاشمی، رضا نکیسا

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

حسین مهیمنی: درگذشت زنده یاد حاج حسین دعائی را خدمت خانواده محترم دعائی تسلیت عرض می نمایم. زنده یاد دعائی انسان مومن و وارسته ای بود که برای بسیاری از همشهری های بوشهری ما واجد احترام و شخصیت شناخته شده ای بشمار می آمد، علی الخصوص برای هم سن و سالان ما که مطالعه وتورق کردن مطبوعات..

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (1)

دکتر  عبدالرحیم مهرور : در اين روزها همه جا بوى مرگ مى دهد  گويا مرگ چقدر آسان شده زيرا در طى سه روز متوالى سه دوست با وفا و با مرام را از دست داديم. اولين آن دكتر مرتضى نفيسى همكار قديمى و فرهنگيمان كه الحق والانصاف مرام بسيار نفيسى داشت سالها همپاى  همديگر در درمانگاه فرهنگيان بوشهر با طبابت در خدمت فرهنگيان عزيز بوديم. انسان والا مقامى كه آزارش به كسى نرسيده بود، با تبسم ها و لبخندهاى بيكرانش همه را شيفته مرامش مي نمود...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

عالی بازدار: پس از پایان تحصیل در دانشسرای تربیت معلم شیراز اعلام کردند که می‌توانید تا قبل از خدمت سربازی به عنوان معلم پیمانی معرفی شوید. با ابلاغ اداره کل آموزش و پرورش استان به اتفاق دوستان و همکاران عازم بندر دیلم شدیم. از ساعت ۷ صبح با اتوبوس آبادان حرکت کردیم راه بسیار ناهموار بود. حدود ۶ ساعت در...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دكترشهناز عرش: عبدی پور در تیک آف به زوایای تاریک زندگی فردی و اجتماعی می پردازد و به وضعیت اجتماعی موجود انتقاد می کند. او رخدادهای عینی را دستمایه قرار می دهد و پلشتی های جامعه را با قمارخانه و میز رولت نمادین کریم الکل به تصویر می کشد. گویی که مسبب همه مشکلات فایز و خانواده اش کریم الکل است...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

بابک شاکر: با ساماندهی و قانونی شدن کالای همراه ملوان و ایجاد شرایط بهتر جهت ورود کالا به بنادر باعث می شود تا ساحل نشینان به حق خویش برسند و بتوانند سهمی از تلاش دریا پیمایی  و خطرات آن داشته باشند. سهمی که می تواند زندگی آنها را تغییر دهد و آنها را نیز صاحب...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در اقتصادی ، نظر (0)

خورشید فقیه : متشنج و چالش برانگیزترین بخش مناظره ی مستقیم کاندیداهای ریاست جمهوری، طرح اتهام دروغگویی و عدم پایبندی اخلاق سیاسی به دکتر حسن روحانی توسط قالیباف بود که جوّ مناظره را وارد جدی ترین فاز خود نمود. از آن جا که طرح اتهامات سنگینی نظیر دروغگویی و بی اخلاقی...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

در حالی که موجی از سرما برخی نقاط کشور را در برگرفته است و به ‌تدریج شدت سرما افزایش می‌یابد، آب‌وهوای بوشهر روز به ‌روز بهاری ‌تر می‌شود و این استان گردشگران را به خود می‌خواند...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

محمد محبوبی :  آیا هیچ جای دیگر ایران دریاها و فضاهای فیزیکی مناسب احداث نیروگاه در کشور وجود ندارد؟ آیا با احداث نیروگاه؛ انرژی های مورد نیاز مردم در استان  به تخفیف پنجاه در صد می رود؟ آیا تسیهلات خارق العاده و ارتقاء درجه آموزش و پرورش و آموزش عالی استان را در ارتباط با موضوع نیروگاه از دولتمردان خود هدیه خواهیم گرفت؟...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

همه چیز از یک روز گرم تیرماه در شورای شهر شروع شد که برافروخته و اندوهگین به شورا آمد. برای دادخواهی به شورا آمده بود بلکه دادرس و فریادرسی بیابد. صحبت هایش که تمام شد همه در شوک بودند: زنی تنها و سرپرست خانوار را به جایی پرت و دور افتاده برای کاسبی از طریق دکه اش تبعید کرده بودند...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (1)

مرتضی رضائی: یکی از شهروندان شهر با رجوع به جلسه شورای شهر، پرده از اتفاق تلخی که برای وی افتاده بود، برداشت. آن روز یک بانوی سرپرست خانوار، در مراجعه به شورای شهر و در حضور شهردار در اعتراض به وضعیت معیشت خود، شهرداری را مستقیما مقصر دانست و در حالی که همه...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

در نشست اخیر خود و ضمن بررسی لایحه های ارسالی شهرداری واجد ویژگی دیگری بود و آن هم توجه دوباره برخی از نمایندگان به عدم شفافیت های مالی و عدم دقت شهرداری در تعریف پروژه و اجرا و نگهداری آن و در نتیجه هدر رفت بودجه های عمومی شهر بود. مواردی که شورای شهر گویا در هنگام تصویب...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (2)

این واقعا نگران کننده است که شورا از کوچکترین معاملات شهرداری اطلاع نداشته باشد.اینکه در شهرداری در زمینه های مالی چه اتفاقاتی می افتد، وقتی به صورت شفاف حتی در اختیار  نماینده مردم شهر قرار ندارد، بسیار نگران کننده است. این یک مورد خُرد است که برملا می شود و نتیجتاً در مورد معاملات و قراردادهای کلان...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
گفت‌و‌گو با «علی‌اصغر سعیدی» درباره رستوران و توسعه‌یافتگی
نحوه گذران فراغت، هویت اجتماعی افراد را شکل می‌دهد
ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

استاندار بوشهر از راه‌اندازی مرکز اسناد ملی خلیج فارس در بوشهر خبرداد و افزود: با توجه به جایگاه مهم استان بوشهر در حوزه خلیج فارس با همکاری دانشگاه خلیج فارس بوشهر و وزارت امور خارجه مرکز اسناد ملی خلیج فارس در بوشهر تاسیس می‌شود...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر مصطفی سالاری در همایش خلیج فارس رویشگاه تمدن در بوشهر با گرامیداشت روز ملی خلیج فارس و با بیان اینکه استان بوشهر دارای بیشترین ساحل با خلیج فارس است اظهار داشت: با توجه به اینکه استان بوشهر دارای بیشترین مرزدریایی با خلیج فارس است ماموریت مسئولان، پژوهشگران و نخبگان در آبراه خلیج فارس...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

زندگی مردم استان بوشهر با نخل و دریا گره خورده است و بسیاری از صنایع دستی این استان نیز به همین دو مورد مربوط می‌شود که از جمله می‌توان به صنایع دستی ساخته شده با موجودات دریایی و یا صنایع دستی ساخته شده از شاخ و برگ نخل اشاره کرد....

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

شرق: این‌بار این گزارش را یک مرجع غیررسمی و تأییدنشده ارائه نمی‌دهد، تا دست‌ و دلمان برای انتشارش بلرزد. معاونت امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری، کارگروه آسیب‌های اجتماعی را تشکیل داده و ارائه این گزارش در حضور کارشناسان و خبرنگاران و بیان شفاف آن برای مردم به این معنی است که این آسیب‌ها به مرزی رسیده که مردم باید بیشتر در مورد آنها بدانند.

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
گردش رانت، جایگزین گردش سرمایه

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

محسن مکاری : بیندیشیم چه تناسب شایسته ای میان همت و تلاش او و قدر و قیمتی که برای او قائل شدیم وجود دارد. این اتفاق در نوع خود یگانه و شگفت انگیز است پس مسئولین استان همین را بهانه قرار داده و به شکلی جدی به زندگیش نگاه کنیم و مقایسه کنند همت او را با همت کسانی...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (1)

شرق: اول کتاب «گفته‌ها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبان‌آوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چه‌جور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکته‌سنج نباشم» از نمایش‌نامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفته‌ها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی می‌تواند باشد برای ورود همراه با نکته‌سنجی و نگاه انتقادی به نوشته‌ها و آثار سینمایی گلستان تا حتی‌المقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این‌ دو حد افراطی دیده‌اند و سنجیده‌اند. یا او را ستایش کرده‌اند و از او اسطوره ساخته‌اند و میراث او را به «زبان‌آوری» و «تکنیک» تقلیل داده‌اند و یا او را دشنام داده‌اند صرفا  به این دلیل که به راه‌های متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکته‌سنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آن‌طور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچ‌کس شاید هنوز آن‌طور که باید آغاز نشده است و از این‌روست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» می‌گردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفته‌اند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاق‌ها و آدم‌ها و آثار هنری، شیوه‌ای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه می‌گویند و تن‌ندادن به تکرار گفته‌های دیگران، پذیرش بی‌چون‌و‌چرای دیدگاه‌های او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قد‌و‌قامت طبیعی که در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است به‌جای پاگذاشتن بر راه‌های رفته، راه تازه‌ای بگشاید و با ذخیره‌ای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا می‌تواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش می‌توان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبان‌آوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجهه‌ای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که می‌گویم هنوز نه‌فقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آن‌طور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفته‌ها» که مجموعه‌ای است از مقاله‌ها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفت‌وگوی بلند قاسم هاشمی‌نژاد با او درباره داستان‌هایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدید‌چاپ‌شده ترجمه‌های اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتی‌شکسته‌ها» که ترجمه‌های گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفت‌وگویی که می‌خوانید به‌مناسبت همین تجدیدچاپ‌ها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفت‌وگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفت‌وگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفت‌وگو می‌گوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشته‌هایی مستند هستند از آدم‌هایی که واقعا وجود داشته‌اند و وقایعی که واقعا اتفاق افتاده‌اند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران به‌حساب می‌آیند. مستندهایی که صرفا نشان‌دادن واقعه نبوده‌اند بلکه «دیدِ» سازنده و «چه‌جوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفت‌وگوی پیشِ رو می‌گوید: «واقعیت‌هایی که اتفاق افتاده آن‌قدر فوق‌العاده و انترسان است که قصه‌نوشتن ضرورتی ندارد.» گفت‌وگو با ابراهیم گلستان را می‌خوانید. 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2

آخرین اخبار

پربیننده ترین