طراحی سایت
جستجو:

دکتر عبدالرحيم مهرور : مگر ميشود روي دريايي از گنجهاي متنوع نفت و گاز و شيلات و انرژي اتمي و نخيلات زندگي کنيم و نکبتها و آلودگيهايش از آن مردم نجيب جنوب باشد ولي خوشيها و رانتهاي جيب پر کنش براي ديگران باشد؟ راستي اين چه عدالت فريبندهايست که هميشه در شعارهاي دولت مردان نهفته است! مگر ميشود درآمدهاي کلان هزاران هزار ميلياردي براي رفاه و آسايش استانهاي بزرگ کشور هزينه شود ولي رنجها، آلودگيها و بيماريهايش (سرطانهاي خوني و تنفسي) براي مردمان جنوب باشد!...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 مجموعه امتيازها از خارگ چنان موقعيت ممتازي در خليجفارس ساخته بود که انگليسيها بارها آن را اشغال کرده و به عنوان اهرم فشار به ايران از آن استفاده کردند که در اين راه موفق نيز بودند. جالب توجه اينکه اولين باري که انگليسيها در سال 1838 خارگ را به بهانه محاصره هرات اشغال کردند، آن قدر مجذوب خارگ و امتيازهاي آن شدند که جرج اوکلند فرمانرواي کل هندوستان گفته بود بايد کاري کنيم که خارگ به عنوان ملک طلق انگليس اعلام گردد، اين جزيره بعدها ميتواند سنگاپور خليج فارس گردد...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

برگزاري تورهاي بوشهرگردي در قالب نخلستانگردي و بازديد از کارگاه صنايعدستي، بازديد از نيايشگاه مُند، کلوتهاي مند و آرامگاه جهازها، کوه نمک جاشک و بوشهرگردي در بافت تاريخي شهر بوشهر از جمله برنامههاي سومين فستيوال موسيقي کوچه بود. کارگاه تخصصي گردشگري با عنوان «مکتب کوچه» از جمله برنامههاي شاخص فستيوال بود...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

 

     موسيقياييترين شبهاي ايران در شهر عمارت ها


 جميل رزمي: هميشه خدا وقتي روبروي دريا مي نشستم و به موج هايي که خود را به آرامي به ماسههاي ساحل ميسابند. به خودم ميگفتم: مردمان يک سرزمين با افسانههاي خود زندگي و حتي نفس ميکشند پس چرا «شهرمن  افسانه اي ندارد؟»

در اين حال و هوا بودم که کوچه فستيوال يا همان فستيوال کوچه از مشرق رخ نمود و نشان داد که براي رونق بخشي به اقتصاد و زندگي توام بانشاط ميتوان فراتر از افسانه با شادي اين زمين، سرد را گرمي بخشيد. بيشک اين اتفاق کوتاه اما تاثيرگذار ميتواند ظرفيت هاي اين بندر ديرپاي را به خوبي در شبهاي موسيقيايي و خاطرهانگيزي که در ترنم باران هاي جنوبي شکل گرفت را براي همه مردم رقم بزند.

من بارها و بارها به احسان عبديپور گفتهام و اين بار هم مي گويم که «آقاي عبديپور نازنين، من با همه احترامي که براي شما قائل هستم شما را نه فقط به عنوان يک نويسنده خوب و يا يک کارگردان نوظهور در سينماي ايران و يا حتي يک روايتگر حس خوب زندگي  ساده مردمان جنوب مي شناسم و قدر مي دانم بلکه از منظر من شما يک تئوريسين خلاق و يک ايده پرداز نوانديش هستيد که مي توانيد نگاه مردم را به شهرشان عوض کند تا شهر پوست بيندازد. شما مي توانيد از جريان هاي مرده مردمان شهر، حيات دوبارهاي بيافرينيد. امروز آن چه که ما بدان نياز داريم آدمهايي از جنس تو است. من معتقدم که کوچه فستيوال به وسعت انديشه هاي جواني است که جسارت ساختن و آبادي را باور دارند. تو اينک حکم يک الگو را براي پرواز بلند تمام آرزوهاي مردم اين سرزمين داريد و اين آغاز يک رنسانس براي شکوفايي اقتصاد و فرهنگ بوشهر مي باشد که جهاني رابه ستايش شبهاي مهتابي موسيقي بندر بوشهر واداشت. درودت باد اي بزرگ.»

(نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1075)

 

 

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

فستیوال کوچه، موثرتر از کنگرههاي گران

در يکي از شبهاي برگزاري اين فستيوال ويژهبرنامهاي با عنوان «شبهاي نامنظم» با محوريت قصه جنگهاي پارتيزاني با روايتگري احسان عبديپور از دلاورمرديهاي شهيد عليرضا ماهيني برگزار شد که چند نفر از همرزمان شهيد هم در برنامه حضور داشتند. حبيب احمدزاده هنرمند جنوبي در صفحه اينستاگرامش در چند پست به اين برنامه اشاره کرد و با اشاره به برنامه «شبهاي نامنظم» نوشت: «کاري که احسان عبديپور با دوستانش الان و همين شبها در حال انجام است که وسط جشن و موسيقي يک عده جوان، سالگرد شهادت شهيد ماهيني را با خاطرهگويي چند تا از همرزمانش را بگيرد، هيچ کنگره شهدايي با آن همه هزينه جرات و عرضه انجامش را ندارد. هر که ميخواهد بدش بيايد. من که اينجا نشستم دارم ياد ميگيرم.»

 او در پستي ديگر ضمن استقبال از پخش فيلمش در اين جشنواره نوشت: «ديشب ساعت يکونيم شب پس از چند ساعت اجراي موسيقي جنوبي اين همه جوان مشتاق نشستهاند تا پرده نمايش، نصب شود تا فيلم (معجزه بناسان) با شرکت جناب پرويز پرستويي، پروفسور فراي لينگر و خانم دکتر تسويا با مضمون (جانبازان شيميايي) برايشان نمايش داده شود».

احمدزاده در بخش ديگري از اين پست نوشته است: «اين جلسه با شور و شوق عدهاي از همين جوانان پرسشگر تا حدود ساعت چهارو نيم صبح در داخل و تا حدود اذان صبح در بيرون سالن به طول کشيد. با شوق يا تاسف شايد بتوان گفت: خاک پاک ايران بر سر ما، البته انشاءالله با افتخار بر سر خودم و بدون اين پسوند (پاک ايران) انشاءالله بر سرکمکاران اکثرا مسئول فرهنگي! و در انتها آقا احسان و ادريس عبديپور هنرمند عزيز و يارانت با تمام وجود تعظيم تمامقد در مقابلتان رفيق».

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

اين فستيوال رونق دوباره اقتصاد و فرهنگ را در بندر کهنسال بوشهر به آهنگي ديگر خواهد نواخت و ظرفيتهاي نهفته و فراموش شده بوشهر را نمايان تر و شفافتر خواهد کرد.

روزگاري مردم ايران از دريچه «قلندرخونه» استاد صغيري در جشن فرهنگ و هنر شيراز به بوشهر مينگريستند. اما امروزه فستيوال کوچه چشم و چراغ مردم ايران براي شناخت فرهنگ و تمدن جنوب به ويژه بوشهر و خليج فارس است...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

زماني که دور اول فستيوال برگزار شد، واقعيت اين بود که بوشهر آنچنان چهرهاي در گردشگري و ميان مقاصد سفر در بين مردم نداشت. اما بعد از اين رويداد و انتشار فيلمها و خاطرات افراد مختلف از آن، آنقدر چهره بوشهر تغيير پيدا کرد که بسياري از افراد منتظر فرارسيدن اسفند و برگزاري اين رويداد بودند که به هواي آن به بوشهر سفر کنند...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

علي اسماعيلي: استقبال و شور مردم که بدون شک بدنبال مطالبه حلقه گمشده جامعه ايراني يعني شادي بود، فضاي عمارت حاج رييس را آنقدر کوچک کرد تا حضور مردم به کوچههاي تو در تو بافت قديم بوشهر بکشاند تا نواي شادي همزمان از عمارت به کوچهها کشيده شود و آنقدر اين شور و شادي به پرواز درآيد که صداي آن در گوشه گوشه جهان شنيده شود! فستيوالي که توانست فراتر از بزرگترين فستيوالهاي جهاني...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

زمستون فصل منه

حسين زيرراهي - مدرس توسعه فردي

«زمستون فصل منه» جملهاي است از مربي اوج موفقيت توني رابينز. منظور رابينز اين است که من مرد شرايط سخت هستم. او معتقد است شرايط سخت او را قويتر ميکند و باعث تمايز او از ديگران شده و بعدا هم در شرايط سخت مشابه مشکلي نخواهد داشت. اين جمله فقط براي انسانها مصداق ندارد. كسب و كارها، موجودات زنده و خيلي از برساختههاي انساني هم از اين قائده پيروي ميكنند. هر پديدهاي كه بتواند زمستان سخت را پشت سر بگذارد در بهار بعد رشد بالايي را تجربه ميكند. ضمن اينكه در زمستانهاي بعدي هم مشكلي نخواهد داشت. ولي متاسفانه ما انسانها بنا به طبيعت خود هميشه دنبال راحتي هستيم تا سختي. حتي كساني كه زندگي و شرايط سخت آنها را تبديل به انسانهاي موفقي كرده است هم اين موهبت را از فرزندان خود دريغ كرده و آنچنان آنها را در ناز و نعمت غرق ميكنند كه بعدا در زندگي خود توان عبور از مشكلات را ندارند.

يك تجربه شخصي. من حدودا 23 سال پيش وارد بازار كار شدم. با يك مدرك ليسانس زبان انگليسي و تقريبا هيچ مهارت ديگري. آن زمان مصادف بود با شروع اولين پروژه در پارس جنوبي به نام فاز 2 و 3. در سومين باري كه به دروازه اصلي آن به نام «گيت هفت» با نامه اداره كار مراجعه كردم بعنوان افسر ايمني در شركت هيونداي استخدام شدم. حقوق آن روز من تقريبا دو برابر يك كارمند دولت بود. در پنج سال بعد از آن هم در شركتهاي ايراني و خارجي با حقوق بالايي كار ميكردم.

اين شرايط خوب باعث شد دنبال يادگيري بيشتر يا تلاش براي ورود به عرصه ديگري نباشم. تا اينكه دوره ركود و تحريم و خروج شركتهاي خارجي از ايران شروع شد. به يكباره  به يك كارمند معمولي تبديل شدم كه مهارت خاصي به غير از انگليسي و كارهاي اداري نداشتم. بيكار شدم و وقتي هم كار پيدا كردم نصف حقوق دو سال پيشم را بهم پيشنهاد دادند. حداقل ده سال تلاش و ممارست لازم شد تا شرايطي مشابه روز اول را دوباره بدست بياورم. اين تجربه شخصي نتيجه ورود به بازار كار در زمان رونق و راحتي بود. البته با چاشني اشتباهات شخصي و كمي هم بدشانسي.

شبيه اين حالت ميتواند براي كسب و كارها هم رخ دهد. مخصوصا استارتآپها يا كسبهاي نوپا. اگر در دوره رونق اقتصادي شروع كنند خيلي زود و راحت به سود ميرسند. نياز به بازاريابي آنچناني ندارند و تا زماني كه شرايط خوب وجود دارد آنها هم مشكلي ندارند. ولي به محض اينكه شرايط ركود اقتصادي و دوران سختي فرا ميرسد خيلي از آنها توان مقاومت ندارند و از بين ميروند. در مقابل آنهايي كه در شرايط سخت شروع كردهاند چون با مشكلات بيشماري جنگيدهاند تا بقاي خود را تضمين كنند بعدا در شرايط خوب از بقيه سبقت بلندي ميگيرند. ضمن اينكه در دورههاي ركود بعدي هم مشكلي نخواهند داشت.

نكته نهايي اينكه فرصت استفاده از شرايط سخت را از دست ندهيد و از آن فرار نكنيد. اگر اولين حقوقتان آنقدر پايين است که رويتان نميشود به کسي بگوييد، يا کسب و کار نوپايتان مشتري ندارد، اين نشانه خوبي است که براي رسيدن به شرايط بهتر بحنگيد و رشد کنيد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1074)

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

معماري بوشهر، برخلاف معماري کويري، ساختمان هم با بيرون کار ميکند هم با درون. معمار، کاملا رها و بيتکلف، فضاها را خلق ميکند و اصلا اسير تقارن و تصلب غيرضرور نيست. معمار ضرورتي نميبيند اثر خود را با رنگ و تزيين ولخرجانه بيارايد. اين خود بنا و اثر است که زيباست نه رنگ و لعاب آن. شايد کمي بيانصافي باشد که زيبايي معماري بوشهر را در حد شيشههاي رنگي هلاليها در و پنجرهها خلاصه کنيم..

ارسال شده 2 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

 

شهرت اجتماعي ما 

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

نظر ديگران بصورت تک تک در مورد ما مهم نيست ولي نظر جمع ميتواند مهم باشد. حضور طولاني مدت ما در يک اجتماع (محله، محل کار، محيط آموزشي ...) باعث ميشود ناخودآگاه جمعي آن جامعه شهرتي براي ما انتخاب کند. ممکن است ما را منفيبين، شکاک، مهربان، منظم، پرکار، دقيق، بدقلق، بداخلاق، حسابگر و غيره بنامند. نکته مهم اين است که احتمال دارد همه ما را به اين صفت بشناسند و از آن خبر داشته باشند جز خودمان. دوم اينکه معمولا خرد جمعي کمتر اشتباه ميکند و شناختي که از ما به دست مي دهد از شناختي که خود از خود داريم دقيقتر است. به همين دليل اين شهرت يا لقب ميتواند عامل تاثيرگذاري در روابط و نهايتا زندگي ما باشد.

اگر شهرت داده شده مثبت يا خنثي باشد خبر خوبي است. چون نشان ميدهد پنچري بزرگي که قابل ديدن توسط ديگران باشد نداريم. در اين صورت اگر خودمان هم خبر داشته باشيم کمک ميکند در آن زمينه بهتر هم شويم. ولي اگر صفت منفي باشد ميتواند عواقبي برايمان داشته باشد. اين صفات در محيطهاي کاري و حرفهاي در زمان تشويق و ترفيع يا تعديل و اخراج نيرو تاثير گذار است. معمولا تصيمات مديران در مورد کارمندان يکباره و آني نيست. مانند ليواني است که قطره قطره پر ميشود. در نتيجه شهرت مثبت فرد، ليوان تصميمگيري مدير در زمان ترفيع و تشويق را پرتر ميکند و شهرت منفي هم ليوان تصميمگيري در زمان اخراج را. اگر واقعا دوست داريم در سازماني بمانيم و رشد کنيم بايد مواظب شهرت جمعي خود باشيم. البته يک استثنا هم وجود دارد. گاهي فرد به چيزي مشهور است که خود به آن واقف است و يا قابل درک براي آن اجتماع نيست. مثلا کسي که به خاطر تمرکز روي اهداف و آرمانهاي خود به عجيب و غريب يا منزوي بودن مشهور است. يا اصلا برايش مهم نيست کل آن جمع در موردش چه فکر ميکنند.

چرا ما به مشهورترين ويژگي خود آگاه نيستيم؟ ما بصورت طبيعي تاييدگر رفتار خود هستيم و خيلي مشکلاتمان را نميبينيم. برعکس، ديگران راحتتر ميتوانند عيبهاي ما را ببينند. اين موضوع براي همه وجود دارد. ديگر اينکه معمولا مشکل فرد به به او گفته نميشود. افراد ترجيح ميدهند عيب شما را پيش ديگران بگويند تا خودتان. چون احتمال ميدهند ناراحت شده و قبول نکنيد. سوم اينکه ديگران مسئوليتي در اين موضوع ندارند و اغلب گفتن آن هم تاثيري در اصلاح فرد ندارد.

چطور بفهميم به چه چيزي مشهور هستيم؟ بهترين روش براي آگاهي از شهرت جمعي خود اين است که از اطرافيان خود بپرسيم. کساني که با ما راحتاند و چيزي را از ما مخفي نميکنند. ضمن اينکه نزديکان بدخواه ما نيستند و وقتي آنها هم نظر جمع را تاييد کنند نشاندهنده اين است که مشکل واقعي است.

روش ديگر توجه به جاهايي است که جمع با ما مخالفت ميکند. وقتي نظر ما با جمع متفاوت است بايد به آن توجه کنيم. اگر به اين نتيجه رسيديم که حق با خودمان است و ميخواهيم اينطور رفتار کنيم که ديگر مشکلي وجود ندارد. در غير اين صورت بايد ببينيم چه مشکلي در ما وجود دارد که جمع را به اين نتيجه رسانده است. 

 

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگي‌اش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهري‌هاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلي‌نژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشم‌زاده)، سال‌هاي سخت و سخت‌تر (فريده كاردانى)...

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

تحمل نه شنيدن

حسين زيرراهي - مدرس توسعه فردي

نقل است آلبرت اليس بنيانگذار رويكرد عقلاني هيجاني در روانشناسي در جواني براي اينكه تحمل نه شنيدن در شروع ارتباط با خانمها را در خود بالا ببرد چالشي براي خود طرح كرد كه به پارك مركزي نيويورك برود و به صد خانم پيشنهاد بدهد. او اين كار را انجام داد و با اينكه هدفش ايجاد ارتباط نبود باز هم هيچ خانمي به او پاسخ مثبت نداد. ولي توانست با اين چالش تحمل نه شنيدن خود در ايجاد ارتباط با جنس ديگر را بالا ببرد.

تحمل نه شنيدن در کليت زندگي ما و جنبههايي مانند كار، روابط، رضايت دروني و دستاوردهاي بيروني مهم است. اگر فقط يك ويژگي باشد كه بقاي ما روي كره زمين را تضمين كند همين تحمل نه شنيدن است. چون باعث ميشود هيچوقت گرسنه يا تنگدست نمانيم. هيچ ويژگياي مانند تحمل نه شنيدن ما را رشد نميدهد. با شنيدن هر نه مقداري از کمرويي و ضعف شخصيتي ما کم شده و به سرسختي، روحيه، اميدواري و مصممتر شدن ما اضافه ميشود.

نه شنيدن تجربهاي ناخوش است و كسي وجود ندارد كه از آن خوشحال شود. همين هم باعث ميشود ما كمتر خود را در موقعيتي قرار دهيم كه نه بشنويم. در نتيجه، فرار از نه شنيدن تحملمان را كمتر ميکند و در اين چرخه مرتب نزول كنيم. ولي براي كسب دستاوردهاي ارزشمند در زندگي لازم است آنقدر نه بشنويم تا به بله برسيم. متاسفانه راه ديگري وجود ندارد.

امروزه مهمترين كاربرد تحمل نه شنيدن در كار فروش است. بازاريابان، ويزيتورها و فروشندگان اگر در صد پيشنهاد يك بله بشنوند فكر ميكنند موفق بودهاند. توجه داشته باشيد 99 نفر به شما نه بگويند چه حالي خواهيد داشت؟ ولي همين نه شنيدنها فرد را رشد داده و بزرگ ميكند. متاسفانه در فرهنگ گذشته ما به اين خصلت پوستکلفتي ميگفتند که بار منفي داشت. شايد دليل آن اين بود كه اين نه را به خود ميگرفتند. در حاليكه شما در هر موردي كه نه ميشنويد جوابي است براي همان پيشنهاد نه هيچ چيز ديگر در وجود شما. حتي اگر پيشنهاد شما رابطه باشد فرد مقابل فقط به رابطه با شما پاسخ منفي داده است نه شخصيت شما. كسي كه توانايي نه شنيدنش پايين باشد در واقع به نوعي از نازکي رواني دچار است. ريشه آن هم به اين باور برميگردد كه انتظار دارد دنيا در مقابل خواستههاي او بله بگوييد. در حاليكه واقعيت دنيا چنين نيست. دنيا هيچ دين يا بدهي به ما ندارد و معمولا هم پاسخش منفي است. ولي اگر اين واقعيت را بپذيرد ميتواند آنقدر درخواست كند تا تا به پاسخ مثبت برسد. به قول استاد سخن سعدي: بلندي از آن يافت كو پست شد / در نيستي كوفت تا هست شد.

خوشبختانه بالا بردن تحمل نه شنيدن هيچ فرمول يا پيچيدگي خاصي براي يادگيري ندارد. فقط كافي است در زمينهاي كه برايتان سخت است آنقدر پيشنهاد دهيد و نه بشنويد تا تحملتان بالا برود. توصيه من اين است مدتي براي شركتي كار ويزيتوري انجام دهيد. ابتدا با شنيدن هر نه حالتان بد ميشود. ولي كم كم ناگيرايي پيدا ميكنيد و فكرتان صرفا متمركز بر پيشنهاد بعدي ميشود. بعد از آن ديگر از شنيدن هيچ نهاي ناراحت نميشويد.

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1070)

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر سعيد معدني : همهي ما به نوعي هر سال و هر ماه و هر روز فقيرتر و فقيرتر مي شويم و برخي از خرجکردها را کم ميکنيم وبه طبقهي پايينتر سقوط ميکنيم. براي مثال هر سال مطبهاي دندانپزشکي خلوتتر و خلوتتر مي شوند، چرا که جامعه توان پرداخت هزينههاي اينچنيني را ندارد. دوستي به خاطر هزينه بالا آنقدر رفتن به دندان پزشکي را عقب انداخت که ماه پيش...

ارسال شده 3 ماه پيش در سیاسی ، نظر (0)

 

بيخيالي نسبت به دردسرهاي مردم


قاسم محمدي: انسان تعجب ميکند از اين همه بيخيالي و بيتوجهي برخي از نهادهاي دولتي در بوشهر، که چگونه مشکلات مردم در اجراي يک طرح عمراني برايشان اهميتي ندارد و طرح عمراني را نيمه کاره رها کرده و به مردم را با مشکلات تنها ميگذارند.

نمونه آن سنگفرش گذر محله کوتي است که مدتهاست در حال انجام است و نه تنها به اتمام نميرسد که نيمه کارها رها شده و به زودي همين کفسازي هم که انجام گرفته خراب ميشود و باز هزينه بايد کنند تا روز از نو و روزي از نو!

سنگفرش کردن مجدد يک گذر کوتاه همانند گذر محله کوتي مگر چه کار شاقي است که اينطور در اجراي آن ماندهاند؟! بقول قديميها مگر ميخواهند فيل هوا کنند که اينقدر اتمام آن برايشان سخت هست؟!

يعني در مأموريتهاي خود به شيراز هم نرفتهاند که ببينند چگونه طرحهاي بزرگ عمراني به سرعت انجام ميشود و مردم از مزاياي آن استفاده ميکنند.

به عنوان يک شهروند براي صدمين بار درخواست داريم تا هرچه زودتر سنگفرش کردن اين گذر کوتاه را تمام کنند و بيش از اين باعث زحمت ساکنين و سرافکندگي خود نشوند.

(هفته نامه نسیم جنوب- سال بیست و ششم، شماره 1069)

 

 

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

مهارت نه گفتن

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

به يك بچه پنج ساله كه در حال بازي است بگوييد يك ليوان آب برايتان بياورد. خيلي راحت و بدون هيچ رودربايستي به شما نه ميگويد. اين حقيقت نشان ميدهد ما در خردسالي مهارت نه گفتن را دارا بودهايم ولي به دلايل مختلف از دستش دادهايم    . حال در بزرگسالي بايد با تلاش فراواني آن     را بدست بياوريم. شخصا معقدم به غير از منابعي چون وقت، انرژي و پولي كه به خاطر عدم توانايي در نه گفتن از دست ميدهيم، از همه بدتر حرص و خودخورياي است كه بعد از بله گفتنهاي بيجا تجربه ميكنيم. به ياد بياوريد زمانهايي كه کسي از شما درخواست پول، انجام كار يا قرض دادن وسيلهاي داشته و شما با وجود عدم ميل باطني به او بله گفتهايد و بعد چه حالي داشتهايد.

به راستي چرا اينقدر نه گفتن براي ما سخت است؟ ما به دلايل گوناگوني نميخواهيم به ديگران نه بگوييم. يك دليل اين است كه نميخواهيم به ديگران توهين كرده باشيم. چون برآورده نكردن خواستههاي ديگران را توهينآميز ميدانيم. ديگر اينكه دوست نداريم خودخواه جلوه كنيم. فكر ميكنيم در اولويت قرار دادن خواستههاي خودمان نوعي خودخواهي است. دوست داريم به ديگران كمك كنيم و آنها ما را دوست داشته باشند و باارزش جلوه كنيم. نميخواهيم ديگران را ناراحت كنيم. گاهي هم صرفا گرفتار زورگوييهاي عاطفي ميشويم. افرادي هستند که ما را در تله احساسي قرار داده يا راههاي نه گفتن را بر روي ما ميبندند. البته دليل كلي ناتواني در نه گفتن عزتنفس پايين است. وقتي عزتنفسمان بالا است ميدانيم هيچ اشكالي ندارد نه بگوييم. چون حق داريم خواسته خود را در اولويت بگذاريم.

گاهي هم شيوه نه گفتنمان كار را خراب ميكند. مثلا به دروغ متوسل ميشويم. يا وقت تلف ميكنيم و جواب طرف مقابل را تا مدتي نميدهيم. يا بهانههاي غيرواقعي ميآوريم. مثلا به جاي اينكه بگوييم من نميخواهم اين كار را انجام بدهم قسم و قرآن ميخوريم كه نميتوانم يا ندارم. اينها باعث ميشود وجهه ما پيش ديگران آسيب ببيند. ضمن اينكه كمكي هم به بالا رفتن مهارت نه گفتنمان نميكند.

چطور نه بگوييم؟ نخست، نه گفتن بايد محترمانه باشد. اظهار تاسف ميكنيم كه نميتوانيم پاسخ مثبت بدهيم. دوم، نه گفتن بايد رك باشد. مثلا اين جمله "متاسفانه پاسخم منفي است". با منمن كردن و صغرا و كبرا چيدن هيچ كمكي به خود و طرف مقابل نميكنيم. سوم وقتكشي نكنيد. هرچه زودتر پاسخ بدهيد تا او بتواند براي مشكلش راهحلي پيدا كند. چهارم اگر نه گفتن آني برايتان سخت است، يك وقت مشخص بگيريد و بگوييد بررسي ميكنم و تا فلان موقع جواب ميدهم. پنجم اگر با اصرار طرف مقابل مواجه شديد به دنبال پيدا كردن دليل و بهانه بيشتر نباشيد. همان جواب اول را تكرار كنيد. ششم اگر ميتوانيد يك راهحل جايگزين به ايشان پيشنهاد دهيد. ممكن است برايش كمككننده باشد. ضمن اينکه نشان ميدهد شما به فكرش هستيد.

(هفته نامه نسیم جنوب- سال بیست و ششم، شماره 1069)

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

مژده مواجي : اين روزها فضا تغيير کرده است؛ در واقع از هفتة دوم اکتبر. سوار مترو شدم که به سر کار بروم. به صفحة مانيتور در مترو نگاه ميکردم که اخبار و اطلاعرسانيها پشت سر هم روي آن اعلام ميشد. اعلام برنامههاي تئاتر شهر هانوفر، سيرک، تبليغات تجاري شهر، دماي هوا تا به اخبار جهان که رسيد، اخبار جنگ در خاورميانه در صدر خبرها بود. چند سطري خواندم...

ارسال شده 3 ماه پيش در سیاسی ، نظر (0)

 اگر يک نگاه گذرا بکنيم که خوب واقعا بوشهر چه چيزي جز موسيقي داشته و اگر هست شما بگوييد که رفته و مستقلا عمل کرده و به جاهاي مختلف دنيا رفته و برگشته است؟ بايد داشتههايمان را ارج بگذاريم ما چه بخواهيم و چه نخواهيم، گروههاي موسيقي بوشهر ميروند به اين سمت و ميتوانند پيغام رسان بسيار خوبي از فرهنگ و توريست ايران و يا هر چيز ديگري به کشورهاي ديگر، باشند...

ارسال شده 4 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

نسیم جنوب، بهناز  بيات : چندين سال هست که دانش آموزان را براي بازديد علمي به رصد خانه در روستاي گورک ميبريم ولي هر سال دريغ از پارسال، بجاي رسيدگي و افزودن وسايل  جديد جهت ارتقاء سطح علمي بازديدکنندگان، متاسفانه با ازبين رفتن و خرابي وسايل آنجا روبرو ميشويم و جوانان علاقمند به نجوم که آنجا هستند و وقت ميگذارند را بيانگيزه ميکنند، بطوري که مطلع شدم به اداره آموزش پرورش و دانشگاه خليج  فارس جهت رسيدگي و تعمير تلسکوپ آنجا ا طلاع داده شده و مسئول دانشگاه خليج فارس وعده داده که اقدام ميکنند   ولي تا پايان آذرماه، هيچ اقدامي جهت رسيدگي و تعمير تنها تلسکوپ آسماننما انجام نشده است. ناگفته نماند که تعدادي از جوانان علاقمند که در آنجا به آموزش مراجعه کنندگان  مشغول هستند، به اميد استخدام چندين سال هست با رصد خانه همکاري ميکنند  که يکي از جوانان توانمند در حيطه جهاني نجوم ساکن بوشهر  که سالهاي قبل در رصدخانه فعاليت ميکرد  بدليل بي توجهي  و عدم درآمد کافي، به کار آزاد روي آورده  است. واقعا حيف از اين همه استعداد که ناديده گرفته شود. از طرفي بدليل اينکه رصدخانه درآمد کافي ندارد و بدهکار اداره برق ميباشد، چندين بار تهديد به قطع برق شده که در حال حاضر با قسطبندي هزينه برق را ميپردازد.

وظيفه خود دانستم به اميد رسيدگي به امور رصد خانه اين چند خط  را بنويسم که با تعمير تلسکوپ در گورک بجاي بلااستفاده ماندن، مورد استفاده قرار گيرد و باشد که مسئولين مربوطه با کمک به در پر داخت هزينههاي   جانبي رصد خانه، جان تازهاي به اين مکان بدهند تا رصد خانه همچنان پا برجا بماند.

(هفته نامه نسیم جنوب- سال بیست وششم، شماره 1066)

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

تلاش براي زمينگير کردن رسانه مستقل

دکتر رضا آذين

اين قبيل اقدامات فشار بر مطبوعات مستقل تازگي ندارد. مديري که از شفافيت هراس دارد رسانه مستقل را تحت فشار ميگذارد و تا حد توان در مسير توليد خبر و نشر آن و اطلاعرساني به مخاطب سنگاندازي کرده و سعي ميکند خبرنگار و اهالي رسانه مستقل را با انواع محدوديت و رفتار فراقانون  از عرصه رسانه خارج کند. تجربه ثابت کرده اين رفتارها کم يا زياد باعث ميشود تا فضاي خبررساني شفاف مختل و به جاي آن، اخبار غير واقعي (فيک نيوز)، شايعه و روابط ناسالم و غيرحرفهاي در عرصه رسانه شکل بگيرد و به جاي کار کارشناسي و تحليلي، فضا به سمت تملق و خبرسازي و باجگيري رسانهاي برود.

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر حميد اسدپور :  هفته نامه نسيمجنوب متشکل  ازافراد گوناگوني است که براي خدمت به جامعه گرد هم جمع شدهاند واين افراد فقط شامل  مديران نشريه نميباشند. آقاي مديرکل آگاهانه يا ناآگاهانه اتهام جمعي به يک گروه بزرگ از شهروندان وارد ساخته و باعث خسران و زيان آنها شده و به موجب قاعده لااضرار، بايستي از اين اتهامزني دسته جمعي بپرهيزد و پوزش  بخواهد زيرا در نشريه نسيم جنوب سه گروه دخيل هستند که به هرسه گروه اتهام زده شده است...

ارسال شده 4 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر سعيد معدني : هفته نامه نسيم جنوب قديميترين نشريه بوشهر است که بطور مداوم چاپ شده است.  بيش از 25 سال است که افراد فرهيخته و بيشماري از اهل قلم اين استان از ابتداي چاپ نشريه تا به حال در آن قلم زده و مطالب و نوشتههايشان چاپ مي شود. از چهره ماندگار ادبيات، منوچهر آتشي گرفته تا ديگران و ديگران. در متن نامه مسئول تأمين اجتماعي آمده است که نشريه «زاويهدار با دولت» است.  اگر زاويهدار است، بايد به فال نيک بگيرند که...

ارسال شده 4 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

زيبا هوشيار - وکيل دادگستري : «اصل 24 قانون اساسي، نشريات و مطبوعات در بيان مطالب آزادند، مگر اين که مخل به مباني اسلام يا حقوق عمومي باشد.» پيرو دستور رئيس بازرسي و رسيدگي به شکايات سازمان تامين اجتماعي بوشهر به مديرکل آن سازمان، با موضوع جمعآوري و امحاء هفته نامه نسيم جنوب در آن اداره و برخورد قاطع با مسببين توزيع، لازم ديدم که اقدام بالا را از جنبه حقوقي مورد توجه قرار دهم...

ارسال شده 4 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

 

تيغ سازمان هاي دولتي بر گردن نشريات مستقل و جريان آزاد اطلاع رساني

 ادارات استان، گويي دنبال «بله قربان گو» هستند نه نشريه


ليدنيوز: تامين اجتماعي دستور امحاء نسخههاي نشريه نسيمجنوب داد. در دستور رئيس اداره بازرسي تأمين اجتماعي براي امحاء نشريه نسيم جنوب تاکيد شده که اين هفتهنامه بابت انتشار اخبار تأمين اجتماعي پولي از اين سازمان نگرفته است.

در دستور رئيس اداره بازرسي تأميناجتماعي استان بوشهر تاکيد شده به دليل «زاويه دار بودن نسيم جنوب با دولت» بايد همه نسخه هاي هفته نامه نسيم جنوب از سطح اداره جمع آوري و امحا شود.

بيقانوني ادارات استان تا بدانجا پيش رفته که رئيس اداره بازرسي تأمين اجتماعي استان، مجوز هيأت نظارت بر مطبوعات و وزارتخانه ارشاد را قبول ندارد. ايشان همچنين هم جاي ضابطان قضايي نشسته، هم جاي داديار و هم جاي قاضي هم جاي دادستان! هم حکم مي دهد، هم درخواست اجراي حکم خود دارد و مديرکل هم بي قيد و شرط دستور اجراي اين دستور مي دهد!

اگر امروز جلو اين برخوردهاي خلاف و سليقهاي گرفته نشود بعيد نيست فرداروزي جلو ورود بلندپايهترين مقامات استان به ادارات هم توسط رئيس اداره بازرسي يک اداره گرفته شود و يا رئيس اداره بازرسي يک اداره حکم شلاق و زندان يک روزنامه نگار و آتش زدن دفتر يک نشريه را صادر کند.

همه اين ها به کنار. مديرکل اداره تأميناجتماعي از خانواده اصيل بوشهري است و قاعدتاً فرداي بازنشستگي بايد در همين شهر زندگي کند. به همين دليل نبايد به جاي برخورد با دستورات غيرقانوني، آن تصميمات را به حراست و روابط عمومي ارجاع دهد و بخواهد که آن را اجرا کنند.

نکته آخر اين که مديرکلي که ديگران در اداره تحت مديريتش بتوانند اين گونه برايش حاشيه بتراشند، نميدانم مديريتش به چه دردي ميخورد.

 

 

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

سروش بامداد: نامه به امضای «رییس ادارۀ بازرسی و رسیدگی به شکایات اداره کل تامین اجتماعی استان» رسیده و تا لحظۀ تحریر این مطلب خبری دایر بر واکنش مدیر کل ارشاد استان یا مقامات بالاتر منتشر نشده حال آن که نشریه یک محصول فرهنگی است و با مجوز رسمی منتشر می‌شود و اگر موردی وجود داشته باشد هیأت نظارت بر مطبوعات تذکر شفاهی یا کتبی می‌دهد و دستور امحا و جمع‌آوری در صلاحیت رییس بازرسی یک اداره نیست...

ارسال شده 4 ماه پيش در سیاسی ، نظر (0)

اگر براساس قاعده اصلي روش جامعهشناسي دورکيمي يعني بستن دريچه ذهن و نگريستن محض به اشياء در تصوير و محيط پيراموني آن، موضوع را واکاوي کنيم، ميبينيم که مسجد شيخ سعدون در بوشهر با قدمتي چندصدساله در فاصله چند ده متري اين منزلگاه است. کنيسه يهوديان در همين کوچه قرار دارد و کليساي ارامنه گريگوري در چند صدمتري آن واقع شده است که حکايت از همزيستي اديان و مذاهب قديم و جديد است...

ارسال شده 4 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

زيبا هوشيار : در همه جاي دنيا در ساحل درياها، کافه و رستورانهايي مدرن و زيبا به شکلي که مشتري را جذب کند، ميبينيم که از آن جا براي گفتگوهاي دوستانه و يادآوري خاطرات استفاده ميگردد و لحظاتي را خوش ميگذرانند. با توجه به اين که بيشتر فصول سال در بوشهر، هواي گرم داريم، کافههاي کنار ساحل بايد با استفاده از امکانات مناسب...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

عبدالرزاق ريشهري: بوشهر در ذات وجودي خود شهري است که سياست پذيرش گردشگري آن ميبايست بر مبناي جذب از طريق گزينههاي دريا محور استوار گردد. گردشگران حداقل هشت ماه از سال به طرق مختلف ميتوانند از اين موهبت الهي که در کنار آن با برنامهريزيهايي همانند ماهيگيري، تفرج دريايي با ايجاد فضايي مفرح و ساحل پيمايي در سواحل بکر و آرامش...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

حميد آب آذر: پرويز  گفت چهار _ پنج ساله بود که پدرش محدِ عبدوي جط در آن ماجراي معروف کشته مي شود. محد عبدوي جط از شورشيان  و ناراضيان منطقه دشتي و بلوک بوشکان(بخش بوشکان فعلي)  که عليه خوانين زمانه خود سر به شورش برداشته بود. روزي دشمنان وي را غافلگير کرده و در خانه کپري اش با شليک گلوله اي او را کشته بودند...

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

يكپارچگي شخصي

 

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

يكپارچكي يا انسجام شخصي يعني يكي بودن عقايد، ارزشها و ايدآلهاي ما با اعمال و رفتارمان. به بيان سادهتر انسجام شخصي يعني يكي بودن حرف و عمل. احتمالا شما هم داريد به اين فكر ميكنيد كه چنين چيزي در دنياي امروز يا حداقل در جامعه امروز ما اگر ناياب نباشد امري بسيار نادر است. كمتر كسي را ميتوان پيدا كرد که حرف و عملش يكي باشد، يا بر اساس عقايد و ارزشهايش زندگي كند. ما تقريبا در اغلب زمينههايي كه شعار ميدهيم خود عمل نميكنيم. از فرهنگ، انسانيت، برابري، مهرباني، صداقت، پاكي و صدها صف ديگر دم ميزنيم ولي در عمل فقط آن را از ديگران انتظار داريم. يا طوري زندگي ميكنيم كه ديگران متوجه نشوند به آنچه ميگوييم عمل نميكنيم. پيش خود ميگوييم كسي نميداند و فقط خودم خبر دارم پس ايرادي ندارد.

به راستي فقط به صرف اينكه ديگران خبر نداشته باشند ايرادي ندارد كه حرف و عمل ما يكي نباشد؟ متاسفانه جواب خير است. چون نداشتن يكپارچگي شخصي حتي در صورتي كه ديگران متوجه نشوند باز هم براي ما آسيبزننده است. اين آسيب هم مستقيم به عزت نفس ما وارد ميشود. يعني آبرويمان در نزد خودمان ميرود و بياعتبار ميشويم. نتيجه اينكه ديگر نميتوانيم به خودمان احترام بگذاريم و اعتماد كنيم. بدون احترام و اعتماد به خود هم قدرت شخصي ما كاهش مييابد و توان انجام كارهاي بزرگ را نخواهيم داشت. ذهن ما تنها دادگاهي است كه فرار از آن براي ما غيرممكن است. حتي در خواب هم دست از سر ما بر نميدارد.

البته نداشتن انسجام شخصي صرفا از درون به ما آسيب نميزند. در درازمدت ما را نزد ديگران هم بياعتبار ميكند. چون ما نميتوانيم همه مردم را براي همه عمر فريب بدهيم. بالاخره دست ما براي جامعهاي كه در آن زندگي ميكنيم رو ميشود. يكي از كاستيهاي مغز قديم ما اين است كه درك درستي از آينده ندارد و صرفا به سود و زياد لحظهاي فكر ميكند.

بنابراين به اين فكر نميكند كه يك سال ديگر دستمان رو ميشود يا ده سال ديگر رسوا ميشويم. ميگويد فعلا آن چه به سود تو است انجام بده.

كارهايي كه باعث ميشود يكپارچكي شخصي ما كم شود ميتواند در ما احساس گناه ايجاد كند.

براي اينكه از احساس گناه راحت شويم و به انسجام شخصي برسيم بايد پنج مرحله را پشت سر بگذاريم: نخست اينكه قبول كنيم اقدام ناراحت كننده را ما انجام دادهايم. مثلا به خود بگوييم من دروغ گفتهام و مسئوليت آن را هم ميپذيرم. دوم اينكه با مهرباني از خود بپرسيم چرا اين كار را كردهام. ولي نبايد از موضوع طفره برويم. اين كار باعث ميشود دليل رفتار كردن بر خلاف ارزشهاي خود را پيدا كنيم. سوم، اگر عمل ما به ديگران آسيبي رسانده به آنها اطلاع دهيم. يا بقول معروف پيش آنها اعتراف كنيم. چهارم هر اقدام اصلاحي كه لازم است انجام دهيم. كارهايي كه اثر رفتار ناهمخوان ما را از بين ببرد يا كم كند. پنجم هم با خود عهد ميبنديم كه در آينده طور ديگري رفتار كنيم.

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

پتانسيل هاي صنعت گردشگري بوشهر

نسیم جنوب، دکتر عباس حاتمي

 

استان بوشهر با حدود 27000کيلومتر مربع مساحت، 000/1200 نفر جمعيت، 900 کيلومتر خط ساحلي، بنادر مهم، صنعت نفت و گاز، زمينها هاي جلگه اي و کوهستاني با 4 فصل قابل کشت محصولات کشاورزي، داراي 22 جزيره از جمله جزيره مرجاني مارو( مالديو ايران) يکي از استانهاي بالقوه ثروتمند و با پتانسيل بالاي صنعت گردشگري است و اگر به درستي مديريت شود ميتواند منبع مهم درآمد براي مردمان استان باشد.

صنعت گردشگري امروزه مقرون بصرفهترين صنعت براي کسب در آمد و اشتغال زايي است.

از جمله جاذبه هاي گردشگري بوشهر:

1-گنبد نمکي جاشک

2-گورستان صخره اي سيراف

3-عمارت دهدشتي بوشهر

4-سواحل زيباي بوشهر مناسب براي شبگردي و اجراي کنسرت با توجه به پتانسيل هنري در مردم بوشهر.

بوشهر در واقع پايتخت رقص و موسيقي سنتي ايران با جذابيت جهاني است. 

5-ساحل ماسه اي بندر ديلم، سواحل زيباي شهرستان دير، کنگان و...

هر کدام در صورت مديريت صحيح توان جذب ميليونها گردشگر را دارند.

دبي با مساحت 12000 کيلومتر مربع در سال بدليل مديريت درست فقط 15 ميليون گردشگر خارجي جذب ميکند.

براي رونق گردشگري بوسهر ايجاد مراکز زير ضروري است:

الف:پارک آبي استاندارد در حد پارک آبي دبي که هر 4 فصل قابل استفاده بوده و ميليونها گردشگر داخلي و خارجي جذب ميکند.

2-راه اندازي کشتي کروز به مقصد جزاير کشورهاي حوزه خليج فارس و سواحل هند و پاکستان و حتي سواحل درياي سرخ.

3-برگزاري کنسرت ها و جشنواره هاي  بزرگ بخصوص در فصل زمستان.

4-حذف ويزا از توريستهاي کشورهاي همسايه خليج فارس.

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 قسمت دردناک ماجراي گردشگري اينه که اغلب مسافرها براي گفتگو با بوشهر به بوشهر نميآيند... حتي وقتي کنار دريا ايستادهاند سعي نميکنند صداي امواج دريا را بشنوند و هدفون بر گوش ميگذارند... بعضي وقتها خود قايقها موسيقي را بلند ميکنند و اگر گردشگري هم بخواهد صداي امواج را بشنود نميگذارند...  البته صداي دريا يک مثال است و اين شامل همه حوزههاي ديگر هم ميشود...

ارسال شده 5 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

حسين پورصفر : کتاب خواني بيبرنامه و غير آکادميک  نسل پيش باعث شد که نسل پيش و به ويژه جوانان کتابهاي متنوع و ناهمگون همزمان نخوانند. يعني غالبا هر قشر و گروهي کتابهاي خاصي ميخواند و به آنها اکتفا ميکرد. اين امر موجب ميگرديد که در گفتگو و مجادله به روي خواننده بسته بماند و با همه افکار و انديشهها آشنا نشود. در نبود گفتگو و مجادله با افکار و انديشههاي گوناگون و چه بسا متضاد، نتيجه کتاب خواندن هولناک است...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر محمود دهقاني : همه از ديرباز دريافتهايم که کتاب ابزار ارزشمند آگاهي بوده و موجب رشد و بالندگي نسل جوان ميشود. اما نسل جوان به پشتيباني بزرگسالان نيازمند است. برخي بر اين باورند که پيشرفتهاي بسياري که در گستره الکترونيک سر برآورده ديگر نقش کتاب را در جامعه و فرهنگ کم کرده است. اين درست نيست و يک برداشت غير علمي است. چرا که نقش کتاب در جامعه کم نشده، بلکه به مراتب افزايش نيز داشته است...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

چرا بايد کتاب خواند

نسیم جنوب - فرشته گزدرازي

توانايي خواندن يکي از مهمترين مهارتهاي اساسي دنياي امروز است و مطالعه براي داشتن ارتباط با جامعه امروز ضروري است.

دسترسي به اطلاعات به صورت آنلاين يا در کتابها و مجلات باعث ميشود افراد اطلاعاتي در مورد جهان پيرامون خود کسب کنند تا بتوانند به راحتي با ديگر جوامع ارتباط برقرار کنند.

البته مغز انسان نيز نياز به پيشرفت مستمر دارد و خواندن، فعاليتي براي کمک به اين پيشرفت است.

خواندن و مطالعه کمک ميکند تا افراد تخيل فعالتري داشته باشند و اين تخيل موجب سطح بالاتري از خلاقيت در جامعه ميشود. کتاب خواندن حافظه و تمرکز را بهبود ميبخشد و همچنين باعث کاهش استرس ميشود.

بزرگسالان و سالمنداني که وقت خود را با خواندن کتاب ميگذرانند نشانههاي کاهش شناختي کمتري دارند و در فعاليتهاي ذهني بيشتر شرکت ميکنند. کتابها سرگرمي ارزانقيمت آموزشي و ماشين زمان هم هستند.

مطالعه و خواندن فعاليت باارزشي است که موجب پيشرفت جامعه در زمينههاي مختلف از جمله فناوري، اقتصادي و اجتماعي ميشود، اما بسياري از افراد اين مهم را ناديده گرفته و وقت خود را صرف کتابخواني و ارتقاي خود و جامعه نميکنند. کتاب منبع باارزشي از اطلاعات غني بوده و خواندن کتاب موجب افزايش دانش و اطلاعات خواهد شد.

کتاب به دليل تاثيرات مثبت بر مغز موجب تحريک روحي و رواني شده و با فعاليت بيشتر از آلزايمر و ديگر مشکلات مغزي پيشگيري خواهد کرد.

با خواندن کتاب استرس را از خود دور خواهيد کرد. اين تاثير بر مغز بيش از گوش کردن به موسيقي و يا پيادهروي است. حافظه نيز با خواندن کتاب و يادآوري شخصيتهاي داستان و رويدادها و ديگر موارد ارتقا مييابد. تصورات نيز با خواندن کتابهاي تخيلي بهبود مييابند.

از ديگر مزاياي کتابخواني ميتوان به پيشرفت مهارتهاي فکري، ساخت کلمات، بهبود مهارتهاي نگارشي و مهارتهاي ارتباطي اشاره کرد. البته با خواندن کتاب تمرکز افزايش يافته و اين سرگرمي مفيد، ارزانقيمت و محرک باعث بهبود سلامت شده و همدم هميشگي قبل از خواب براي آرامش بهتر خواهد بود.

کتاب جهان ديگري را به ما ميآموزد و موجب اجتماعي شدن افراد و بهبود خلاقيت با شيوه خود ميشود. کتاب خوب اخلاقيات را افزايش داده و تاثيرات منفي جهان ديجيتال را ندارد. افراد را باهوشتر کرده و از تماشاي فيلم به دليل ايجاد تصورات خاص خواننده بهتر است.

(هفته نامه نسیم جنوب  سال بیست و ششم، شماره 1062)


ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27

آخرین اخبار

پربیننده ترین